جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'رامبد جوان'.
2 نتیجه پیدا شد
-
چهاردلیل روانشناسی برای اینکه خندوانه را هر شب از شبکه نسیم ببینید
Dreamy Girl پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات و دانستنی های روانشناسی
این روزها خندوانه، در تلویزیون طرفدار دارد. در این مطلب می خواهیم بگوییم چرا به عنوان یک روانشناس توصیه میکنیم خندوانه را ببینید یا اگر میبینید، بینندهاش باقی بمانید. یکبار با هم این نامها را در ذهنتان مرور کنید: «فرید جینگل بردِ سریال خانهی سبز»، «فیلم سینمایی ورود آقایان ممنوع» و «خندوانه». گمانم با یادآوری اینها روی لب شما هم مثل من یک لبخند حداقل کمرنگ نشسته است. رامبد جوان استاد ساختن خلاقانه ی شخصیت، فیلم و برنامه های تلویزیونی لبخندآور است. البته او این بار از لبخند هم فراتر رفته و به کمتر از قهقهه ی ما راضی نمیشود. خندوانه یک برنامه ی تلویزیونی است که هر شب ساعت ده، از شبکه ی نسیم پخش میشود. این روزها خندوانه، به اندازه ی برنامه های نود و رادیوهفت، در تلویزیون طرفدار دارد. در این مطلب میخواهیم بگوییم چرا به عنوان یک روانشناس توصیه میکنیم خندوانه را ببینید یا اگر میبینید، بینندهاش باقی بمانید. سلامت روانتان را بالا میبرد اولین و واضح ترین دلیلش این است که ما به خنده نیاز داریم. ما آنقدر در طول روز عبوسی میکنیم و عبوسی میبینیم که یادمان میرود یکی از تعریفهای فلسفی انسان «حیوان ضاحک» است. یعنی از فرقهای اساسی ما با حیوانات این است که میتوانیم بخندیم. شاید شما هم این روایت را از خنده رو نبودن ما ایرانیها در خیابان شنیده باشید. در بقیه ی دنیا اگر کسی در خیابان لبخند روی لبش نباشد، فکر می کنند مشکل دارد؛ ولی ما فکر میکنیم اگر کسی لبخند بزند مشکل دارد. در به روزترین تحقیق های روانشناسی میبینیم که خنده و شوخ طبعی، البته به شکلی که مسخره کردن دیگران یا مسخره کردن خودمان نباشد، همیشه با سلامت روان رابطه ی مثبت دارد. پس اولین دلیل برای دیدن خندوانه، افزایش سلامت روان خودتان است. فراتر از سلامت روان، مفهومی در روانشناسی وجود دارد، بهنام «بهزیستی روانی». بخش بزرگی از بهزیستی روانی، تجربه ی هیجانهای مثبت در زندگی است. شادی یکی از اصلیترین، خالصترین، جهانیترین و مهمترین هیجان های مثبت است. احتیاج دارید خانوادگی بخندید خندوانه وقتی پخش میشود که معمولا اعضای خانوادههای ایرانی دور هم جمع هستند. حتی آنهایی که تا دیروقت کار میکنند، به احتمال زیاد، ساعت دهشب به خانه برگشته اند. خندوانه با استفاده از امکانات مختلف، از موسیقی شاد دستجمعی گرفته، تا استندآپ کمدی (ایستاده طنز اجراکردن یک کمدین) و مسابق ههای چالش برانگیز و شخصیتهای طناز (مثا نیما و اخیرا عروسک جنابخان) خندهی، دست جمعی را به خانه ها می آورد. وقتی شما با هم بخندید، تداعی مثبتی از در خانواده بودن برایتان شکل میگیرد. این تداعی مثبت، همان چیزی است که آن را در دراز مدت، به نام احساس خوشبختی میشناسیم. زندگی را جدی نمی گیرید یکی از کارکردهای شوخ طبعی و برنامه های شوخ طبعانه این است که فشارهای کار روزمره را خنثی میکند. شوخ طبعی به ما این پیام را میدهد که میشود از زاویه دیدهای خند هدار هم به مصیبتهای زندگی نگاه کرد. یک برنامه ی تلویزیونی که عمدا دارد شوخ طبعی را رواج میدهد، چه در گفتوگو با آدمهای داخل و خارج از استودیو، چه در ترانه های اصلی برنامه و چه حتی در نحوه ی اجرای مجری اصلی، به ما غیرمستقیم این پیام را میدهد که زندگی را جدی نگیر و از این فرصت کوتاه لذت ببر. با وجه های درونتان آشنا می شوید کسانی که متخصص دیدن فیلمها با دید روانشناختی هستند، میگویند ما در شخصیتهای فیلم خودمان را میبینیم. دو شخصیتی که غیر از خود رامبد جوان به برنامه اضافه شده اند، میتوانند این کارکرد را داشته باشند. «نیما» – که البته چند شخصیتی است و ما هر بار با نام و تیپی دیگر او را میشناسیم- نماد وجه منفی ماست. یک کاراکتر علاف خوشگذاران که فقط از دریچه ی منفعت خودش به امکانات و از جمله استودیوی خندوانه نگاه میکند و همیشه روی اعصاب رامبد جوان راه میرود. نیما بخشی از وجود خود ماست که دارد به زبان طنز نقد میشود. وجهی از همه ی ما که منفعت طلب و تنبل و حتی ریاکار است، جلوی چشم ماست. در مقابل جناب خان یک لذت گرای خودشیفته ی شوخ طبع است. فکر و ذکر او احلام معشوق جنوبی است و هر چیزی را به آوازی جنوبی وصل میکند. او غیر از حال و هوای شادی که با آهنگهای جنوبی به برنامه میدهد، آن وجه شادیطلب و آسانگیر ما را جلو چشم مان میآورد. جناب خان ترغیب مان میکند همه چیز را به سادگی یک ترانه ی مندرآوردی، با یک ریتم شاد جنوبی بگیریم. - یاشا شایان/ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی -
ورود آقایان ممونوع طنز فوقا العاده ایست. شاید بتوانم بگویم بهترین طنزی است که طی 5 سال اخیر دیده ام. فوق العاده وزین و جدا از لودگی سینمای رضویانی. پیشنهاد میکنم حتما ببنید. یک نقد منفی: - در حالی که فیلم های فمینیستی در سینمای ایران روند روبه رشدی را داشته است فیلم رامبد جوان روندی دیگر را در پیش گرفته و این را می توان نکته مثبت فیلم «ورود آقایان ممنوع» دانست! «ورود آقایان ممنوع» با زبان طنز خود تفکر فمینیستی افراطی غربی را مورد تهاجم قرار می دهد، یعنی تفکری که مادر شدن زن را زشت و عامل عقب افتادگی جامعه می داند، همان امری که «هاکسلی» در «دنیای شگفت انگیز نو» غرب را به چالش می کشاند که بچه دار شدن و زنده زایی به عنوان عملی قبیح در آرمان شهر جامعه غربی شناخته می شود. فیلم مدیر مدرسه را به عنوان یک زن فمینیست نشان می دهد که از سویی معتقد است زنان برتر از مردان هستند و شایسته هستند رهبران و مدیران آینده کشور باشند و از سویی دیگر ازدواج و مادر شدن زنان را عامل عدم موفقیت زنان و عامل عدم رشد کشور می داند! . با استفاده از موقعیت هایی طنزی که برای مدیر به وجود می آورد ضمن خنداندن مخاطبش تفکر وی را مورد تمسخر و نقد قرار می دهد . 2- متاسفانه باید گفت ضد فمینیستی بودن فیلم «ورود اقایان ممنوع» تنها نقطه مثبتش هم بود. چرا که دریچه نقد تفکر فمینیستی افراطی در فیلم از زاویه نگاه همان انسان غربی و غیر متشرع است؛ برای همین است که در جای جای فیلم مشاهده می شود که وقتی می خواهد یک عمل مدیر فمینیست مدرسه به نقد کشیده شود از شوخی ها و کلماتی استفاده می شود که از چارچوب دین، حیا و اخلاق جامعه اسلامی بیرون است فلذا اصلی ترین ضعف فیلم« ورود آقایان ممنوع» را باید استفاده از هر ابزاری اولا برای خنداندن مخاطب و دوما برای نقد جریان فمینیست دانست! یعنی خنداندن تماشاگر به بهای شکستن حریم های اخلاقی و دینی جامعه! 3- «ورود آقایان ممنوع» فقط با مزاح کشاندن عقاید فمنیست افراطی تماشگر را می خنداند! به او دلیل عقلی و منطقی قانع کننده ای را نشان نمی دهد که چرا نه!!! حتی در بعد اثباتی نیز ملاک هایی را هم که برای ازدواج می دهد خلاصه می شود در قد و قیافه! به نوعی باید گفت نگاهی سطحی و کم عمق. 4- در جامعه زمانی که یک منکر انجام شود و نسبت به انجام آن منکر واکنشی نشان داده نشود، راه برای انجام تکرار آن منکر باز می شود و اگر در ادامه هم جامعه بی تفاوتی خود را ادامه دهد، هیچ بعید نمی نماید که آن منکر به مرور زمان در نگاه همان جامعه تبدیل به معروف شود. زمانی که در فیلم «درباره الی» در قسمتی، زنان و مردان با هم شروع به بازی والیبال می کنند و جامعه و مسئولین نسبت به آن واکنشی نشان نمی دهد نباید از تکرار این صحنه در «فیلم ورود آقایان ممنوع» تعجب نمود! این هشداری است به آنها که دغدغه دارند سینمای ایران، ایرانی بماند نه اینکه خود مبلغی برای سینمای غرب عاری از دین و اخلاق باشد. سکوت در مقابل هنجار شکنی فیلم ها به مرور تبدیل به اپیدمی و بعد معروف خواهد شد چه بسا که در فیلم های طنز سینمای ایران شکستن حریم های اخلاقی برای سینماگران معروف شده است!!! محمد حسین زاده از خبرگزاری دانشجویان ایران یک نقد مثبت: فیلم «ورود آقایان ممنوع» اگرچه یک کمدی موقعیت خوب، صمیمی و گرم است و این هم به خودی خود امتیاز کمی نیست اما سرحالی و طراوتش را از کمدی موقعیت بودنش به ارث نبرده. «ورود آقایان ممنوع» فیلم خوبی است بیشتر به دلیل تمرکز رامبد جوان بر جزئیات اثرش. از دیالوگنویسی بگیرید تا جزئیات صحنه و حتی صداگذاری. در برخی صحنههای فیلم، آمبیانسها شاهکار هستند. البته منظور از این آمبیانسها صداهایی مثل صدای ترمز ماشین هنگام دویدن دخترها نیست. مثلا آمبیانسهایی مثل همهمه دانش آموزان در داخل مدرسه. این همهمهها که در مدرسه ایجاد میشوند کاملا هدفمند هستند و ما صدای آنها را به موقع و به جا میشنویم. مثلا وقتی که خانم مدیر در نهایت بدبینی در حال صحبت است و حضور یک معلم مرد را زنگ خطری برای دانش آموزان میداند این صداها در پس زمینه، کارکرد فوق العادهای دارند. فیلم رامبد جوان پر است از این جزئیاتی که همه و همه در یک راستا و هدف قرار دارند. البته وقتی بحث جزئیات را میکنیم آن را در قد و قواره و کارکردهای یک اثر کمدی میبینیم و نه در حد و اندازههای فیلمی مثل «درباره الی» که اساس کارش بر این جزئیات استوار است. اینجا جزئیات به عنوان نقاط تاکید فیلمساز مطرح نیستند. نقاط تاکیدی که بیننده را پس از تماشای اثر به فکر وا دارد تا دوباره به آنها رجعت کند. در اینجا توجه بر روی جزئیات نقش برجسته سازی و به نوعی داغ کردن تنور سوءتفاهم را بر عهده دارد. فیلمی که بر پایه یک موقعیت استوار است نیاز به این نوع جزئیات دارد تا موقعیتی که برای کاراکترهایش خلق کرده است را بحرانیتر و سوء تفاهم برانگیزتر کند. حالا این جزئیات را به تمام فیلم تعمیم دهید. به گریم عالی بازیگران، به آن برخورد اتومبیل معلم شیمی به اتومبیل خانم مدیر، به جزئیات چهره بهاره رهنما و خیلی چیزهای دیگر. به هرحال در این قرن جاری، تقریبا اکثر حرفها زده شده و حرف ناگفتهای نمانده است اما به قول دیالوگ شاهکار مانی حقیقی در فیلم: «جوک خوب و بد نداریم. جوکگوی خوب و بد داریم.» قرار نیست حرف و داستان جدیدی را ببینیم، همین که برایمان خوب تعریف شوند کفایت میکند. دیگر نقطه قوت فیلم هم بازیهای خوب آن است. بازیها همه هماهنگ و یک دست هستند. البته ترس رامبد جوان در ارائه یک کمدی موقعیت خالص هم کمی به کار لطمه زده است. وجود بازیگری چون علی صادقی در فیلم، اگرچه بسیار اندک و در دقایق پایانی فیلم است اما به خوبی نشان میدهد که جوان از ساخت یک کمدی موقعیت خالص در این برهه زمانی کمی واهمه دارد. لزومی نداشت بازیگری مثل علی صادقی که در این سالهای اخیر به یکی از آیکونهای کمدیهای کلامی و بی در و پیکر سینمایمان تبدیل شده است در این فیلم حضور داشته باشد. اگر به موقعیتی که اساس کمدی این فیلم را تشکیل میدهد ایمان داریم (که حقیقتا هم ایمان داریم) پس علی صادقی این وسط چه میکند؟ البته حساسیتی نسبت به حضور او در این فیلم وجود ندارد و اگر بخواهیم نتیجه و محصول را مد نظر قرار دهیم باز هم میبینیم که صادقی در این چند دقیقهای که حضور داشت همانی بود که در همه کمدیهای دیگر این سالها بوده است. همان اداها و همان شیرین کاریها. در صورتی که کمدین بودن در یک کمدی موقعیت، یک نمایش شخصی و شیرین کاری برای خنداندن نیست. بلکه تبحر در قرار گرفتن در یک قالب جدید و خلاقیت در آن محدوده است. کاری که رضا عطاران به خوبی از عهده آن بر آمد. اما انتخاب ویشکا آسایش برای بازی در نقش خانم مدیر، اگر نگوییم بهترین انتخاب، حتما جزو چند انتخاب بازیگر برتر سال جاری در سینمایمان خواهد بود. ویشکا آسایش بازیگریاست که در طول یک سال نامش خیلی بر سر زبانها نمیافتد. نه سوپر استار است و نه یک بازیگر پرکار، آن هم در عرصه کمدی. پس طبیعی است که انتخاب او برای این نقش خاص یک کار خارق العاده است. شاید اگر این فیلم را هرکس دیگری میساخت محدوده انتخابش چند بازیگر همیشگی این نوع نقشها بودند اما جسارت و وسواس رامبد جوان در انتخاب این بازیگر ستودنی است. به هر صورت پس از گذشت چند سال از سلطه کمدیهای بی پایه و اساس بر سینمایمان، دیدن این کمدی خندهدار و سرگرم کننده اما اصولی و درست، شدیدا پیشنهاد میشود. از [Hidden Content]
- 10 پاسخ
-
- 15
-
- ویشگا آسایش
- ورود آقایان ممنوع
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :