رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دل نوشته ها'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. با سلام در این تاپیک هرچی دلتون می خواد در مورد رشته تون بنویسید. فقط باید مطالب از خودتون باشه و برداشت های شخصی خودتون از رشته ، شغل و ... رو باید در اینجا بنویسید . در یک کلام به جای اینکه تو دفترچه خاطراتتون بنویسید ، بیاید و اینجا بنویسید. فقط یه کم حوصله به خرج بدید و بیاید بنویسید همین! می تونستم یه وبلاگ بزنم همه چی رو اونجا بنویسم ولی گفتم نه ، بذار همه با هم بنویسیم ، اینطوری جالب تر میشه به عنوان حرکت اول من سربازم رو دو تا خونه میارم جلو !!!! (4 سال درس می خونم !!!) یه سرباز کار زیادی ازش بر نمیاد . ولی راه رو برای پشت سری هاش باز می کنه . یعنی اینکه تو این 4 سال فقط مقدمات آماده میشه ، بقیه کار با خودته ، هزاران حالت مختلف وجود داره ولی تو یکیشو انتخاب می کنی ، هر حرکت هزاران پیامد داره ولی در نهایت یکیش اتفاق میفته !! جالبه نه ؟؟ تازه کجاشو دیدی ؟؟ یه زمانی دلم می خواست مهندس مکانیک بشم . فکر می کردم فقط مدرکش مهمه !!! الان فارغ التحصیل شده ام ولی هنوز می بینم مهندس نشده ام !!! چرا ؟؟ آیا واقعا چرا ؟؟؟!!!!! هنوز چیزهای زیادی واسه یادگرفتن وجود داره . ولی آیا عمر من کفافش رو میده ؟ میگن تو اون دنیا کسانی که یک علمو دنبال می کردن بقیه شو یاد می گیرن . چقدر اینطوری خوبه نه ؟؟؟ فکرشو بکن اون دنیا تو بهشت یه لپ تاپ بهت میدن یه عالمه فیلم آموزشی از ANSYS روشه تو اون دنیا انقدر وقت داری که بشینی همه شو یاد بگیری من به هر چیزی که فکرشو بکنی علاقه دارم !!! CNC ، تحلیل اجزای محدود ، طراحی با نرم افزار ؛ هر نرم افزاری که ازش دو تا کلیپ ببینم عاشقش میشم !! ساخت و تولید ، MEMS ، NEMS ، نانوکامپوزیت ، خودرو و .... می بینی چقدر وسیعه ؟ انقدر هست که اگه بخوام بنویسم تا فردا صبح طول می کشه بازم تموم نمیشه. تازه این فقط یه رشته س «مکانیک » !! البته عشق است. ولی کدومش رو انتخاب می کنم ؟؟ خدا می دونه . هرچه پیش آید خوش آید. همش قشنگه. یه چیز مهم هست اونم اینه که اکثر ما (کسانی که اینجاییم) از هر کدومش یه نوک می زنیم و یه سری اطلاعات سطحی از هر کدوم داریم. البته این بد نیست ولی خوبم نیست. « به عمل کار برآید » مهم اینه که تا به حال چه کاری به صورت عملی انجام داده ایم . اروپایی ها به خصوص آلمانی ها هرچی دلشون می خواد می سازن !! آیا من می تونم هرچی دلم خواست بسازم ؟؟ تا اون زمان چقدر مونده ؟؟ چی کار باید بکنم ؟ چی باید یاد بگیرم ؟؟ حجم چیزی که باید یاد بگیرم چقدره ؟ چه مدت طول می کشه تا یاد بگیرم ؟؟ این ها چیزاییه که مدام تو مخ بنده در حال رفت و آمده !!! بنده شده ام مثل یه پلیس بدبخت سر یک چهارراه بدون چراغ !!! تا یه طرفو می گیرم ماشینا از سه طرف دیگه در میرن !! :w00: تو ایرانِ الانِ ما چقدر میشه پیشرفت کرد ؟ آیا میشه اینجا باشیم و هرچی دلمون خواست بسازیم ؟؟ سوال بزرگیه ؟ مثلا من فردا می خوام موتور جت بسازم !! میشه ؟؟ کاری که در سال 1939 انجام شد :icon_pf (34): . آیا آلیاژی که اون زمان تولید شده بود الان می تونیم اینجا بسازیم ؟؟ مطمئنا تو زیر زمین خونه مون نمی تونیم این کار رو انجام بدیم ؟؟ اون بابایی که اولین بار ساخت کجا ساخت ؟ تو فولاد مبارکه ؟؟ یا ذوب آهن ؟؟ یه بچه ها می گفت آلیاژ ورق بدنه پراید از آلمان وارد میشه :w00: چرا ؟ جواب یکی از گزینه های زیره الف) به صرفه نیست ب) علمش رو نداریم پ) علمش رو داریم ولی حوصله شو نداریم ت) علمشو داریم ، حوصله شو هم داریم ولی پولشو نداریم ث) همه چی داریم ولی اگه دلیلش رو بگیم سایت مسدود میشه !!!! دلم می خواد انقدر پول داشته باشم که هیچ کدوم از این دلایل جلوی منو نگیره ، تا یه دفعه بیام درست و حسابی ببینم واقعا دلیل این مسئله و بسیاری از مسائل مشابه دیگه چیه ؟؟ یه سوال جالب دیگه : اولین فریم عینک فلزی به شکل امروزی رو کی ساخت ؟؟ چند سال پیش بود ؟؟ آیا با علمی که الان داریم می تونیم عین اون اولی بسازیم یا حتی اونم نمی تونیم بسازیم ؟؟ بسیاری از سوالات اینطوری بدون پاسخ می مونه. ادامه دارد ...
  2. احوال این روزهای من را بخواهید خبری نیست جز تلخی تند و گزنده که زیر لایه های پوستم نفوذ کرده ، از رگ و پی گذشته و به استخوان رسیده.... این روزها حرف نمی زنم ، نمی نویسم ؛ به چشم آدمها نگاه نمی کنم نکند که تلخیم از زیر پوست بجهد بیرون - روی پوستشان - یا در چشمهایشان بنشیند.... من تمام تلاشم را می کنم که این تلخی از من به بیرون تراوش نکند اما گاهی نمی شود. انگار که یک جوی کوچکی باز می شود و من آدمها را آزار می دهم.... خودم هم ؛اولین بار است که اینهمه تلخم ...و اولین بار است که دیگر علاقه ای به تلاش برای کم کردنش ندارم.... بگذار همانطور بماند.... در پاهایم رسوب کرده. آمده بالا تا توی شکم. گاهی پیچ و تاب می خورد و دلم را به درد می آورد.... بعد می آید بالاتر ، می پیچد دور قلبم و فشارش می دهد. بگذار بدهد.... انقدر زیاد که چیزی ازش نماند. .... .. بعد بالاتر تا توی چشمها. انجا هم رسوب کرده. انقدر که نگاهم خالی است و تلخ. بگذار همانجا بماند. بگذار تلخی بیاید و من را با خودش ببرد. هزار اما و اگر در سرم تاب می خورد و ای کاشها می آیند و می روند و من تلختر و تلختر می شوم. تلخی هم بهای زندگی من است. زندگی کرمی ست که خواست ادای پروانه ها را در بیاورد.... من خوب نیستم..... ... ..
×
×
  • اضافه کردن...