رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'دانلود رمان'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. نام رمان: استیصال نویسنده: نسترن اکبریان ژانر: اجتماعی، عاشقانه سخن نویسنده: پیشنهاد میکنم به خوانندگان این رمان که پس از تکمیل، برای رفع پاسخ سوالات جزعی و ربط اتفاقات ابتدای داستان به پایان غیر منتظره، رمان رو برای بار دوم بخونند! ممکنه در انتهای رمان فکر کنید که هیچ راهنمایی برای حدس پایان رمان نشدید که بعد از خواندن مجدد رفع میشه. خلاصه: همه چیز بوی خون به خود گرفته بود. عطر گندیده‌ی قتل پس از سال‌ها در مشام حوا بیدار شده و انگشت اتهام، سایه‌ی عشق را خط می‌زد. همه چیز برایش گنگ بود، او دیوانه نبود؛ مطمئن بود که حقیقت را تنها خود می‌داند و بر او انگ دیوانگی چسبانده‌اند! می‌خواستند او را مجنون جلوه دهند تا از گناه خود بکاهند، اما چه کسی می‌دانست واقعیت چیست؟ مقدمه: در عجبم کدامین قلم دلش مراد داد این‌چنین بر صفحات سرنوشتم رد خون را نقش بزند! حوایی بودم که ندایم را حتی موریانه ها نمی‌شنیدند! حوایی که در خوبی‌ها غرق بود، اما آن شیطان از کجا آمد؟! آمد و مرا در قعر خود کشاند! گمان نمی‌کرد بهشتی ندارم که از آن رانده شوم؟! خود را مالک وجودم اختیار کرد و نمی‌پنداشت وجودم به نامش سَند بخورد؟! شیطانی که سیب ممنوعه‌اش حضور لحظه‌هایش که با خاطراتم عجین گشته بود! شیطانی که تماماً برایم سیبی ممنوعه بود که مرا از زندگانی‌ام می‌راند! خاطراتش بوی خون می‌دادند، اما خاطرش در قل- قل خونابه‌ها هم دست از خاطرم رها نمی‌کرد! واقعاً چه می‌خواست که این‌چنین مرا به جهنم خویش کشاند؟! از منی که مجنون نگاهش بودم چه طلب داشت که جهنمش را بهشتم مانند کرد؟ بخشی از رمان در فلزی رنگ گشوده شد! قلبم همچون گنجشکی شمار تپیدن را از صد گذرانده بود! نگاه‌ خیسم در پی آن در سبزِ فلزی و سربازی که در را مهار کرده بود، دو- دو می‌زد! با دیدن شخص ساک به دست با ریش‌های اصلاح نشده، ندانستم چگونه دست مادر را رها و به سمتِ عطرش پر کشیدم! نگاهم کرد، گویی در نگاهش رد غریبگی شکار می‌شد؛ مگر من می‌توانستم اسطوره‌ی زندگی‌ام را به همین زودی از یاد ببرم؟! مگر می‌شد دختری نگاهِ پدرش را به فراموشی می سپرد؟! نامش را با بغض نشسته در گلویم لب زدم و خود را در آغوش امنش پناه دادم. - بابا؟! عطرش همان بود! همان عطر خوشی که در ایام کودکی، آرامشبخش خواب‌هایم بود! ده سال تمام بی آن عطر چگونه سر کرده بودم؟! از آغوشش فاصله گرفته و دیدگانم را به چشمانش دوختم. اشک همچون سیلابی از چشمانم سرازیر شده و سَدی برای مهارش یافت نمی‌شد. فکر سَر آمدن کابوس‌هایم تبسمی بر لبانم نقش زد! گویی چروک‌های افتاده بر بستر صورتش مرا ملامت می‌کرد؛ صورت پر خم مهربانش با بیزبانی می گفت چگونه توانستی چنین کاری در حقم کنی حوا؟! - حوا، دخترم؟! چه‌قدر بزرگ شدی، بابا به قربونت بره. این‌ همه سال می‌دونی نگاهم به در خشک شد تا بیان بگن دختر کوچولوت اومده ملاقات؟! خودم را دوباره در حصار آغوشش گُم کردم. چگونه به دیدنش می رفتم؟! منی که خود در زندانی، دوزخ مانند حبس بودم چگونه به دیدن پدرم می رفتم؟! منی که روز و شبم، اشک و طعامم ناله‌های هر دم بود؛ چگونه به پدرم چشم می‌دوختم و فرو نمی‌ریختم؟! نَوای خنده‌ مادر باعث شد کمی خود را از آن فرشته‌ی پاک فاصله دهم. با دیدن قاه- قاه خنده‌هایشان در دل خود را هزاران بار لعنت فرستادم؛ آخر چگونه توانسته بودم... اشک دوباره مسیر گونه‌هایم را شروع به پیمودن کرد. نه از شوق دیدن پدر، بلکه از بابت عذابی که سال‌ها بود گریبانم را گرفته بود! از آن جهنمی که اسیرش بودم، از آن سایه‌ای که مرا در قعر گناهانش کشید و به هنگام طلوع ردی از سیاهی‌اش باقی نگذاشت! همانی که رد گناهش را به نامم زد و گمان نکرد برای بارِ گناهش سن کمی داشتم! آوای پدر موجب شد چشمان سرخ شده‌ام را به او بدوزم: - امیرم کجاست؟! دانلود نسخه پی دی اف رمان عاشقانه استیصال
  2. [h=2]دانلود کتاب یک مشت تمشک نوشته‌ی اینیاتسیو سیلونه[/h] یک مشت تمشک، رمانی است از اینیاتسیو سیلونه با نام مستعار «سگوندو ترانکویلی»، ‌نویسنده ایتالیایی که در سال 1952 میلادی انتشار یافت. از همان صفحات اول خواننده حال و هوای سوزان «فونتامارا»، «نان و شراب» و «دانه زیر برف» را بازمی یابد. در گوشه‌ای وحشی و فلاکت‌بار از ناحیه «آبروتسی»، چند خانواده از دیرباز صاحب زمین‌اند که یگانه شکل ثروت است. این خانواده‌ها از راه خشونت و ریا و با همکاری حکومت های پی در پی، طی قرون و اعصار، استیلای خود را بر کشاورزان فقیر، یعنی «کافونی»ها که طبقه‌ای جدا را تشکیل می‌دهند، حفظ کرده‌اند. نویسنده از زبان یکی از کافونی ها سخن می‌گوید و بی‌هیچ مصالحه‌ای به توصیف آنان می‌پردازد و نادان و معیوبشان می‌نامد؛ اما نه به گونه‌ای غیرفعال، زیرا هریک از کافونی ها احساس مصرانه حق و حقوق و نوعی یقین مذهبی را در خود حفظ کرده است که روزی عدالت ظاهر خواهد شد. اگرچه در رمان های قبلی و در جنوبی ایتالیایی که نویسنده گرامی می‌دارد، حزب «جادوگر بزرگ» و آرمانگراهای همواره و سخت وابسته به آزادی به مقابله با یکدیگر برمی خاستند. در یک مشت تمشک، درست پس از آزادی حزب که از مرحله مبارزه پنهانی و تحت ستم بودن خود ستمکار شده است در مقابل مردانی دلباخته راستی، آزادی و احترام به شرف انسانی قرار می‌گیرد. درام در جایی گره می‌خورد که بعضی از اعضای حزب، ناگزیر می‌شوند از علت وجودی خود در زمان مبارزه با فاشیسم دل برکنند. همان نوع تشویش معنوی موجود در نان و شراب در این کتاب نیز جریان دارد تا در صفحه آخر، مبدل به ایمان یا لااقل امید به دخالتی برتر در جریان حوادث انسانی شود. نام کتاب: یک مشت تمشک نویسنده: اینیاتسیو سیلونه مترجم: بهمن فرزانه فرمت: PDF حجم: 27.7 مگابایت برای دانلود نسخه pdf کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید.
  3. [h=2] دانلود کتاب فونتامارا نوشته‌ی اینیاتسیو سیلونه[/h] مالکولم کولی، منتقد شهیر، در مقدمه خود درباره «فونتامارا» می نویسد: «کتابها مثل انسان ها می میرند، فقط تعداد کمی از آن ها زندگی جاوندانه می یابند. در طول سال 1930، در تمام ادبیات مغرب زمین که به عنوان داستان های برجسته محسوب شدند، سه تای آنها بدون از دست دادن قوتشان به دوره زمانی ما رسیدند، یکی فرانسوی («سرنوشت بشر» از اندره مالرو)، دیگری آمریکایی («خوشه های خشم» از اشتاین بک) و سومی ایتالیایی («فونتامارا» از اینیاتسیو سیلونه)» فونتامارا به رغم آنکه نخستین رمان نویسنده‌اش، اینیاتسیو سیلونه، بود، برای او شهرتی جهانی به همراه داشت. این رمام روایتی است از دهکده‌ای قدیمی و گمنام. جایی محصور میان کوه‌ها و تپه‌ها. این کتاب داستان ساکنان دهکده‌ای به نام فونتامارا است که زیر ستم فئودال‌های زمان خود زندگی می‌کنند. سیلونه نگارش این رمان را در سال ۱۹۳۱ به پایان برد. منوچهر آتشی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌ است. نام کتاب: فونتامارا نویسنده: اینیاتسیو سیلونه مترجم: منوچهر آتشی فرمت: PDF حجم: 2.38 مگابایت برای دانلود نسخه pdf کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید.
  4. [h=2] دانلود کتاب نان و شراب نوشته‌ی اینیاتسیو سیلونه[/h] نان و شراب نام رمانی نوشته اینیاتسیو سیلونه نویسنده ایتالیایی است. این رمان زمانی نوشته شد که سیلونه در تبعید دولت بنیتو موسولینی به سر می برد. کتاب اولین بار و در سال ۱۹۳۶ و به زبان آلمانی و چاپ شده در سویس منتشر شد و در همان سال ترجمه انگلیسی آن در لندن نیز منتشر گردید. نسخه ایتالیایی کتاب تا سال 1937 ظاهر نشد. بعد از جنگ سیلونه نسخه ی کاملاً متفاوتی از کتاب به زبان ایتالیایی در سال ۱۹۵۵ منتشر کرد. در این رمان، که سهم حسب حال سیلونه در آن بسیار زیاد است، او از انقلابی دل‌ زده‌ای سخن می‌گوید که احساس می‌کرد در وجودش سر برمی‌آورد. در واقع، در گفتگوهای این کتاب بعضی از دلایل تصمیم نویسنده به ترک حزب کمونیست در 1930 دیده می‌شود. رمانی است به معنای آنچه استاندال رمان می‌پنداشت؛ یعنی آینه‌ای که انسان را در طول راهی به گردش در می‌آورد. سیلونه بازگشت غیرقانونی پیترو اسپینای مهاجر را به ایتالیا ترسیم می‌کند که برای بهتر مخفی کردن خود به لباس کشیشی درآمده و نام دون پائولو را برای خود برگزیده است. پیترو، به علت بیماری، به زودی شهر رم را ترک می‌گوید و در همان لباس کشیشی به روستای کوچکی در ناحیه آبروتسی می‌آید تا مداوا شود. در آنجا در تماس با مردان خاک خود و دختر جوانی به نام کریستینا که می‌خواهد راهبه شود، درمی‌یابد که اعتقادش به انقلاب به دلیل وفاداری به جوهر اخلاقی مسیحیت است؛ مسیحیتی که او همچنان از پذیرفتن اسطوره آن امتناع می‌ورزد و ... نام کتاب: نان و شراب نویسنده: اینیاتسیو سیلونه مترجم: محمد قاضی فرمت: PDF حجم: 3.84 مگابایت برای دانلود نسخه pdf کتاب روی تصویر زیر کلیک کنید.
  5. spow

    بزمرگی

    «دیگر لازم نیست کسی برود شهادت بدهد، خودش توی دادگاه همه‌چیز را اعتراف کرد. برادر استوار زلفی هم الان توی زندان است؛ منتظرند هجده سالش تمام شود تا اعدام‌اش کنند، بعد از این‌که فهمیده دادگاه برای استوار زلفی حکم اعدام نوشته، چاقو برداشته و رفته سراغ پدرش.» اگرچه «بزمرگی» با این عبارت که «خواندن این کتاب به افراد زیر هجده سال توصیه نمی‌شود.» دایره‌ی مخاطبان خود را مشخص می‌کند، ولی این لزومن توصیه‌ای نیست که بتوان به کار بست. در هر صورت، «جواد سعیدی‌پور» رمانی را پیش روی مخاطب خود قرار می‌دهد که بی‌شک از ادبیاتی درخشان سود می‌برد و می‌توان این رمان را در زمره‌ی به‌ترین‌های ادبیات داستانی چند سال اخیر قرار داد. صحنه‌سازی‌های بدیع و زنده و اشاره‌های قدرت‌مند به ‌هم‌راه دیالوگ‌های پخته، نوشتار را به پیش می‌برند در حالی‌که مرز میان واقعیت و خیال در هر لحظه در نوسان است. رمان «بزمرگی» از دید یک افسر وظیفه‌ی پاس‌گاه انتظامی منطقه‌ای به نام بزمرگی روایت می‌شود. محیطی که ماجرا در آن می‌گذرد، آن‌چنان خیال‌پردازانه توصیف شده است که به ادبیات رئالیسم جادویی پهلو می‌زند در عین حال که به‌دقت نمی‌توان آن را به حوزه‌ای خاص نسبت داد چراکه صراحت نوشتار سعیدی‌پور مدام دایره‌ی امکان را دچار اغتشاش می‌کند. این داستان می‌تواند در دسته‌بندی داستان‌های اروتیک قرار گیرد، گونه‌ای از نوشتار که در ادبیات فارسی جای خالی آن به چشم می‌آید. اگرچه گاهی توصیف‌های رفتاری شخصیت‌ها و نگاه راوی به مسایل سکشوال، زبان بی‌پروایی را دخیل می‌کند که به پرنوگرافی بیش‌تر شباهت دارد که در شرایط خاص مکان داستان و اوضاع روحی شخصیت‌ها کمی غیرقابل باور جلوه می‌کند. شاید اعمال ظرافت بیش‌تر در صحنه‌های اروتیک، امکان‌های موثرتری را پیش روی نویسنده می‌نهاد و به پیشبرد داستان یاری بیشتری می‌رساند. رمان سعیدی‌پور از بیماری شایع ادبیات فارسی رنج می‌برد چنان‌چه در نوشتار او نیز چون نمونه‌های دیگری از این دست، رگه‌های مطلق‌نگری و سهم‌خواهی در تمام داستان و شخصیت‌ها رخ می‌نمایاند. در این روایت، دختربچه‌ی ده‌ساله‌ای که در میدان نان می‌فروشد هم، معنای محبت و لطف بی‌غرض و بی‌مقصود را نمی‌فهمد، او می‌خواهد به هر قیمتی و به هر صورتی ازدواج کند و در آخر، همان‌طور که خودش پیش‌بینی می‌کند، سرنوشتی فاجعه‌بار به دست برادرش برای او رقم می‌خورد. تلخی داستان در همه‌جا خود را پخش می‌کند و انسان‌ها مانند افراد جزیره‌ای متروک، تنها در پی سودجویی‌ها و خواسته‌های بی‌کم و کاست خود هستند. روایت، شخصیت‌ اصلی را به‌سمت اضمحلال و از‌ هم‌گسیختگی کامل پیش می‌برد و نویسنده در پایان، او را به آستانه‌ی سقوط کامل و بی‌بازگشت روانی‌اش می‌کشاند و در این شرایط، هیچ نقطه‌ای برای بازگشت موجود نیست. «مسافرهای بزمرگی منتظر بودند که راننده‌ی اتوبوس در را برای‌شان باز کند. احساس می‌کردم هیچ‌کدام‌شان خبر ندارند که راننده‌ی اتوبوس آن‌ها را به کجا می‌خواهد ببرد. احساس می‌کردم فردا صبح که از خواب بیدار شوند، خودشان را توی شهر خالی از جمعیتی می‌بینند که در آن، دو نفر به اسم‌های دستان و باباشریف، اسلحه به دست، توی کوه‌ها و بیابان‌هایش دنبال هم‌دیگر می‌کردند تا هرکدام انتقام خون آدم‌هایی را که دیگری کشته، از او بگیرد.» دانلود متن کامل کتاب الکترونیک بزمرگی (رمان) - جواد سعیدی پور یا بزمرگی (رمان) - جواد سعیدی پور
  6. دانلود کتاب : سرخ دانلود کتاب سخن بزرگان از سایت رادیو پیام دانلود کتاب : قیام جنگ - میرزا کوچک خان جنگلی دانلود کتاب : از ایده تا فیلمنامه دانلود کتاب : آموزش فن بیان، گویندگی و روابط عموم... دانلود کتاب : بوستان سعدی دانلود کتاب : آموزش شنا دانلود کتاب : پارسی را پاس بداریم دانلود کتاب : میهن نامه ی ارد بزرگ دانلود کتاب : عهدنامه ترکمنچای دانلود کتاب : امنیت روتر های سیسکو دانلود کتاب : آشنایی با سیستم عامل مکینتاش دانلود کتاب : سنگی بر گوری اثر جلال آل احمد دانلود کتاب : مشخصات ، نگهداری ، سرویس و عیب یابی... دانلود کتاب : آموزش تایپ فارسی دانلود کتاب : شماره هفتم مجله بازی های کامپیوتری ... دانلود کتاب همسایه من چه کسی است ؟ دانلود کتاب : همه چیز در مورد ActiveX دانلود کتاب : داستان کودکانه دم قورباغه دانلود کتاب : ترفندهای افزایش سرعت اینترنت Dialup دانلود کتاب : درباره سقط جنین دانلود کتاب : مروری بر جامعه شناسی شناخت دانلود کتاب : دانستنی های محیط زیست برای زنان دانلود کتاب : شیوه تعلیم و تربیت فرزندان دانلود کتاب : خواب آشفته خیابان دانلود کتاب : مدرنیسم در نوروز دانلود کتاب : فال حافظ دانلود کتاب : جوانان، ازدواج و راه کارها دانلود کتاب : قصه چهار خرگوش کوچولو دانلود کتاب : احمد و ساعت دانلود کتاب : چه کسی می گوید فیلها نمی توانند برق... دانلود کتاب : کاشت موی طبیعی دانلود کتاب : نارسایی مزمن کلیوی دانلود کتاب دشمنان ارد بزرگ دانلود کتاب : نقدی تحلیلی بر قانون روابط موجر و م... دانلود کتاب : نفرین زمین دانلود کتاب : پیامی که انسانهای کرات دیگر دانلود کتاب : همسایه ها دانلود کتاب : جزیره دانلود کتاب : کاشت موی طبیعی دانلود کتاب : آموزش فرمول نویسی در ورد دانلود کتاب : تاریخچه گرامافون و صفحه موسیقی در ا... دانلود کتاب : نحوه عملکرد چاپگرهای لیزری دانلود کتاب : 101 دلیل برای گیاهخواری دانلود کتاب : سلام پاریس من دانلود کتاب : آشنایی با فناوری RFID دانلود کتاب : گفتگو با خدا دانلود کتاب : فرشته ها در عید غدیر چه میکنند؟ دانلود کتاب : مرجع فارسی CSS دانلود کتاب : ترجمه فارسی قرآن مجید دانلود کتاب : راهنمای ادامه تحصیل در خارج از کشور... دانلود کتاب : ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد دانلود کتاب : امنیت در شبکه های کامپیوتری دانلود کتاب : برزخ اما بهشت دانلود کتاب : آشنایی با روش های ذخیره سازی و رمزگ... دانلود کتاب : بیگانه ای بر لب رودخانه دانلود کتاب : آموزش فارکس دانلود کتاب : راهنمای مرجع خطاهای مودم دانلود کتاب : همه چیز در رابطه با پروتکل HTTP دانلود کتاب : جامعه شناسی اینترنت دانلود کتاب : مجموعه ضرب المثل های فارسی دانلود کتاب : اینترنت ماهواره ایی از مبتدی تا پیش... دانلود کتاب : اصول مهندسی اینترنت دانلود کتاب : چگونه به وسیله اینترنت تحقیق کنیم ؟... دانلود کتاب : 101 راز اینترنت اکسپلورر دانلود کتاب : راهنمای سریع دستورات برای شروع کار دانلود کتاب : مناجات نامه خوجه عبدالله انصاری دانلود کتاب : آموزش Delphi 7 دانلود کتاب : برنامه نویسی شبکه و اینترنت با VB دانلود کتاب : لیلی و مجنون دانلود کتاب : آموزش زبان برنامه نویسی پایتون pyth... دانلود کتاب : شرلوک هلمز و تاج الماس دانلود کتاب : آموزش ویژوال بیسیک 6 در ان + 1 روز دانلود کتاب : آموزش کاربردی کار با ماشین حساب کلا... دانلود کتاب : آموزش زبان سی شارپ دانلود کتاب : فایلها در زبان برنامه نویسی C و C++... دانلود کتاب : همه چیز در مورد آژاکس دانلود کتاب : فرهنگ واژه های عامیانه در دوران قاج... دانلود کتاب : تبلیغات کارآمد وب سایت دانلود کتاب : بوف کور دانلود کتاب : طنز گزک دانلود کتاب : با لینوکس آشنا شویم دانلود کتاب : ناگفته های پیشرفته ویندوز XP دانلود کتاب : برنامه نویسی شبکه و اینترنت با VB دانلود کتاب : یک قدم تا تناسب اندام دانلود کتاب : مردان مریخی و زنان ونوسی دانلود کتاب : راهنمای خرید مادربرد دانلود کتاب : قزوین گردشگاهی برای تمام فصول دانلود کتاب : بیوگرافی بازیگران سریال افسانه جومو... دانلود کتاب : آموزش زبان برنامه نویسی پایتون pyt... دانلود کتاب : آموزش سریع SQL دانلود کتاب : مطالعه موفق با تمرکز دانلود کتاب : راه اندازی و تنظیم یک شبکه کوچک دانلود کتاب : مجموعه خلاصه 19 رمان فارسی دانلود کتاب : مرجع آموزش HTML و XHTML دانلود کتاب : ماجراهای شرلوک هلمز - عینک طلایی دانلود کتاب : مفاهیم پایه و معرفی ابزار کرک دانلود کتاب : آموزش مدیتیشن دانلود کتاب : رازهای ارد بزرگ و پائولو کوئلیو دانلود کتاب: نمایشنامه خودکشی با نیش دندان دانلود کتاب : خرمگس دانلود کتاب : آموزش تایپ فارسی
  7. دانلود رمان ذوب شده نوشته عباس معروفی اتاق تند یا آرام می چرخید، آنقدر کند می چرخید که اسفاری حس کرد خوابش می آید،و بعد آنقدر تند شد که فهمید خوابش نمی آید، مرگش می آید! چشمهایش را لحظه ای بست... عباس معروفي در كتاب تازه خود كه ذوب شده نام دارد؛ خيال‌ها و خاطره‌هاي خود را از فضايي كه آن را تجربه كرده و زيسته مي‌نويسد. كتاب داستان نويسنده‌اي است كه زير بازجويي و شكنجه ناچار به قصه‌پردازي مي‌شود و آنگاه در قصه‌هاي خودش گم مي‌شود. اين رمان پاييز سال 62 به پايان رسيده و امروز بعد از 26 سال منتشر شده، معروفي درباره اين كتاب مي‌گويد: ”نمي‌دانم حالا بايد خوشحال باشم يا غمگين كه نخستين رمان من 26 سال دير به دست خوانندگانش مي‌رسد، جوان 26 ساله‌اي كه هم‌سن و سال‌هايش را نمي‌شناسد و نمي‌داند كجا بايد بايستد كنار متولدين پاييز 62 يا متولدين پاييز 88 واقعا نمي‌دانم. كدام؟“ رمان ذوب شده نوشته عباس معروفی را ازلینک زیر دانلود نمایید دانلود پسورد : [Hidden Content]
×
×
  • اضافه کردن...