جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'داستاننویسی در ادبیات کهن ایران'.
1 نتیجه پیدا شد
-
غلام رضا مرادی صومعه سرایی تاریخ داستاننویسی در ایران به سده های نخستین بازمیگردد و ادبیات کهن ما با انواع و اقسام صورتهای داستانی افسانه، تمثیل، حکایت و روایت آمیخته است؛ اما داستاننویسی جدید ایران ادامه طبیعی و منطقی این ادبیات نیست و در شیوه ی جدید داستانپردازی حتا جای پایی از این میراث کهن باقی نمانده است. ما در این نوشته می کوشیم تا ضمن ارایه ی تاریخ کوتاهی از روند شکلگیری و تکامل رمان در جهان، تحول تاریخی شیوههای قصهگویی و داستانپردازی در ایران را نیز بکاویم و شماری از نویسندگان و آثار شاخص هر دوره را معرفی کنیم. داستاننویسی به صورتی که کمالیافتهترین شکل آن رادر قالب رمان میشناسیم، به تاریخی برمیگردد که تقابل جهانبینی نو و کهنه، در فاصله ی زمانی اندکی در اروپا و در زمینههای فلسفه و دانش و هنر و ادبیات آغاز شده بود. از این زمان، رمان از رمانس فاصله میگیرد و عالمجادویی و مینوی با جهان واقعی در ادبیات داستانی تفاوت مییابد. نقطه ی آغاز رمان را به عنوان شکل نوینی در ادبیات، عمومن "دن کیشوت" اثر سروانتس (۱۵۴۷-۱۶۱۶) میدانند که به دلیل شکل ویژه ی روایتی، سرآغاز رمان نویسی به شمار می آید. ولی حرکت رو به پیش رمان پس از سروانتس با دانیل دفو، ساموئل ریچاردسن، و فیلدینگ ادامه مییابد که هر یک به شیوه ی خاص خود و با استفاده از "طرحهای غیرسنتی" به ادامه ی این حرکت کمک میکنند. سپس گوته درآلمان، دیکنز و جرج الیوت و والتر اسکات در انگلستان، استاندال و بالزاک و فلوبر و زولا در فرانسه، هائورن و هنری جیمز و ملویل در امریکای شمالی و گوگول و تورگنیف و داستایفسکی و تولستوی در روسیه، رمان را به اوج اقتدار خود رساندند .رمان با تولستوی که این سلسله را تا نخستین سالهایدهه نخست سده ی بیستم به اوجی تازه برکشید، حرکت رو به پیش خود را همچنان با شتاب طی کرد. سپس همینگوی با دستیابی به سادگی خاص زبان و نزدیک کردن زبان به گفتار، ادامهدهنده ی مسیر رمان شد. پس از وی ویرجینیا ولف در "به سوی فانوس دریایی"، جیمز جویس در "بیداری خانواده" و "اولیس" کوشیدند نثر را با شعر پیوند بزنند و با استفاده از کلام شعرگونه شیوههای بیانی قوی تری را بیافرینند. داستان نویسی امروز ایران بر بستر جریانی که نزدیک به صد سال از عمر آن میگذرد، گذر کرده است، ولی داستاننویسی در ایران، دیرندهتر از این تاریخ است. اصولن هنگامی که در ادبیات جدید به عنصر داستان توجه میکنیم، به معنای "پیجویی" میرسیم که در واقع مفهوم قصه در قرآن است و مفهوم تسلسل و تداوم و این که بعد چهروی می دهد از آن بر می آید. سوره ۱۲ قرآن، سوره ی یوسف، تنها سورهای است که به طور مشخص و انحصاری درباره یک داستان صحبت میکند و موضوع آن نیز ماجراهای زندگی یوسف است؛ در آغاز سوره اشارهای است به قصهگویی خداوند و این که این قصه (قصه یوسف) به ترین قصههاست و خداوند روایتگر حقیقت این قصه است. در این قصه اتفاق پشت اتفاق روی میدهد؛ هر آیه حکایتگر رویداد تازهای است و نماد و اشاره سراسر آن را آراسته؛ تعبیر "احسن القصص" به دلیل عمق و وجه های گوناگون این داستان،با موضوع آن تناسبی منطقی دارد. نامِ سوره ی ۲۸ قرآن نیز که داستان موسا در آن مطرح شده، "قصص" است، یعنی سوره یداستانها و همین داستانهاست که از باب حقیقت و نسبت به امر واقع، سرشار از عبارتها و اشارههاست و رازهای نهفته بسیاری در خود دارد. این لایههاینهفته در قرآن در طول زمان به زبانهای گوناگونی تفسیر و بازنویسی شده و از دل این قصهها قصههای دیگری بازآفریده و برگرفته شده است. در ادبیات عرفانی به ویژه در مثنوی مولوی، نگاه تازهای به قصههای قرآن به ویژه به قصه ی یوسف شده است و این رشته هیچگاه در هزار سال ادبیات منظوم و منثور ایران گسسته نشده است.
- 6 پاسخ
-
- 1
-
- نگاهی به ادبیات داستانی در ایران
- ادبیات داستانی
- (و 6 مورد دیگر)