جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خلاقيت'.
2 نتیجه پیدا شد
-
[TABLE=width: 100%, align: center] [TR] [TD=width: 100%][/TD] [/TR] [/TABLE] [TABLE=width: 100%, align: center] [TR] [TD=width: 100%]نويسنده:زهرا شهرجرديان منبع: روزنامه جوان بسيارى از والدين، ناآگاهانه كودك خود را فقط با هدف تقويت مهارت هاى حافظه اى و انباشتن ذهن او از اطلاعات لغوى، تربيت و هدايت مى كنند و براى حافظه و هوش كودك اهميتى بيش از حد قايل مى شوند. اين گروه از والدين با اصل قرار دادن هوش و حافظه كودك از پرورش ساير توانمندى هاى ذهنى و روانى كودك خود كه مهم ترين آن ها تفكر خلاق است، غافل مى مانند. معمولاً رقابت ميان كودكان وقتى پديد مى آيد كه نوعى ارزيابى و رتبه بندى توسط والدين وجود داشته باشد و يا جايزه اى در ميان باشد. در اين حالت كودكان چنان چه احساس كنند كه كار آن ها توسط والدين مورد ارزش گذارى قرار خواهد گرفت و يا به بهترين كار جايزه يا پاداش داده خواهد شد، بيش از آن كه به انجام كار بهتر بينديشند به كسب آن جايزه فكر مى كنند.گاه بسيارى از والدين براى كودك خود قوانين و مقرارت خشك و محدود كننده نظير تعداد ساعت هاى درس خواندن در روز، راس ساعت معين خوابيدن، استفاده از لوازم خاص و... قرار مى دهند. در اين وضعيت كودك تدريجاً به كليشه اى و تكرارى رفتار كردن عادت مى كند و اين خود نقطه مقابل خلاقيت است. و گاه عدم آگاهى و شناخت برخى والدين از فرايند رشد خلاقيت در كودكان و مطالعه نكردن آن ها در اين زمينه سبب مى شود آن ها هيچ گاه نتوانند براى پرورش و شكوفايى خلاقيت خود برنامه ريزى كنند.از ديگر سو ارزيابى پى در پى رفتارهاى كودك و زير ذره بين قرار دادن و انتقاد از كارهاى او در خانواده آزادى و امنيت خاطر و اعتماد به نفس كودك را مختل مى سازد و ترس از اشتباه را در وى تقويت مى كند.تخيل كودك پايه خلاقيت اوست و چنانچه تخيلات و روياهاى كودك مورد بى توجهى، تمسخر و يا بيهوده انگاشتن از جانب والدين شمرده شود، در واقع سرچشمه خلاقيت او خشكانده شده است. وانگهى بسيارى از كودكان به ويژه در سنين پايين از علايق و كشش هاى خود نسبت به موضوعات و پديده ها اطلاع روشنى ندارند و يا اين كه نمى توانند آن را به زبان بياورند. اين موضوع از مواردى بسيار حساس به شمار مى رود كه بايد از همان دوران كودكى مورد توجه والدين قرار گيرد. همه كودكان خلاق اند براى خلاق بودن بايد اول از ذهن، تعصبات و پيشداورى ها آزاد شد. آدم خلاق كسى است كه چيزهاى تازه را امتحان مى كند. او هرگز نمى تواند مثل يك آدم آهنى رفتار كند. چرا كه ربوت ها هرگز خلاق نيستند و فقط كارهاى تكرارى از آن ها سر مى زند. همه بچه ها خلاق اند. همه بچه ها، هر كجا كه به دنيا آمده باشند، خلاق اند، اين ما هستيم كه راه خلاقيت آن ها را سد مى كنيم و سپس شروع مى كنيم كه راه صحيح انجام كارها را به آن ها آموزش دادن.تمام انسان ها با ظرفيت هاى لازم و كامل براى پرسشگرى و خلاقيت پا به دنيا مى گذارند. در سنين بين هفت تا ۱۴ سالگى تغييراتى در كودك رخ مى دهد كه چگونگى آن ذهن روان شناسان بسيارى را به خود مشغول داشته است.هر انسان در مغز خود دو نيمكره و بنابراين دو ذهن دارد. نيمكره چپ ذهنى غيرخلاق است، اين قسمت به لحاظ فنى بسيار توانا است، ولى تا آنجا كه به خلاقيت مربوط مى شود، به كلى ناتوان است، فقط وقتى مى تواند كارى را انجام دهد كه قبلاً آن را آموخته باشد. نيمكره راست درست عكس نيمكره چپ عمل مى كند. نيمكره راست، نيمكره اغتشاش است. به هنگام تولد نيمكره راست فعال و نيمكره چپ غير فعال است. بعد ما آموزش به كودك را آغاز مى كنيم، آن هم از روى ناآگاهى و به شكلى غيرعلمى. در طول ساليان عمر اين ترفند را ناخواسته مى آموزيم كه چگونه انرژى را از نيمكره راست به نيمكره چپ جابه جا كنيم. چه طور تكمه بازدارنده نيمكره راست را فشار دهيم و استارت نيمكره چپ را روشن كنيم. كوشش براى نابودى نيمكره راست و كمك به نيمكره چپ و زمانى بين هفت تا ۱۴ سالگى بالاخره موفق مى شويم و به هدف مى زنيم. اين است تغييرى كه در سنين نوجوانى از- هفت تا ۱۴ سالگى- رخ مى دهد. از اين پس ديگر او به يك شهروند رام و سربه راه مبدل مى شود و مشغول آموختن شيوه هاى انضباطى، زبان، منطق و تمرين هاى يكنواخت شده است. در مدرسه رقابت با ديگران را آغاز كرده و به يك آدم خودخواه تبديل مى شود. او به قدرت و پول علاقه مند شده و به اين فكر مى افتد كه چه طور به مدارج بالاى تحصيلى صعود كند تا اقتدار بيشترى به دست آورد. چه طور مى شود پول بيشتر داشت، خانه بزرگى دست و پا كرد و... آموزش صرفاً پرورش حافظه است، از اين راه با هوش نمى شويم. بچه ها در بدو ورود به مدرسه زيركى خاصى دارند، اما به ندرت ممكن است كسى پايش را از دانشگاه بيرون بگذارد و هنوز باهوش باشد. دانشگاه تقريباً هميشه در كارش موفق است، بلكه شما با مدرك بيرون مى آييد، ولى اين مدارج تحصيلى را به قيمت گزافى به دست آورده ايد، به قيمت از دست دادن هوش و لذت زندگى.[/TD] [/TR] [/TABLE] منبع
-
- 4
-
- مقالات آموزشي
- محيط
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گاهي اين سوال در ذهن ما شكل مي گيرد كه چرا كوچه ها و خيابان ها نازيبا هستند؟ شايد چندين علت وجود دارد: 1- روشي براي مشاركت دادن مردم در زيباسازي شهري طراحي نشده است . 2-مردم از آموزش هاي لازم براي يك زندگي شهروندي موفق برخوردار نشده اند 3-مردم هنوز به نقش زيبا سازي شهرها و تاثيرات رواني آن بر جسم و روان خود اطلاع ندارند. 4-مردم گاهي زيباسازي شهرها را با چراغاني كردن و مصرف بي رويه برق مترادف مي دانند. 5-فرصتي براي خلاقيت انسان ها براي زيباسازي شهرها در نظر گرفته نشده است . يكي از پيشنهاداتي كه مي توان براي خلاقيت در زيباسازي و طراحي فضاي سبز كوچه ها مطرح نمود ، ايجاد مديريت كوچه ها و خيابان هاست . امروزه ضروري است اهالي يك كوچه با انتخاب يك فرد شايسته ، رقابتي را با ديگر كوچه ها براي پديد آوردن مكاني زيبا آغاز نمايند و اگر قوانيني براي شكل گيري مديريت كوچه ها با مشاركت مردم تدوين شود ، مي تواند نتايج زير را در پي داشته باشد: 1- ايجاد اوقات فراغتي سالم براي مردم در كوچه ها براي زيبا سازي 2-پديدار شدن خلاقيت هاي جمعي براي زيبا سازي 3-شناخت مردم نسبت به يكديگر و شكل گيري فعاليت هاي جمعي در سطح يك كوچه 4-شناخته شدن افراد توانمند و متخصص در يك كوچه و بهره گيري از اين قابليت جهت تحول در زيبا سازي 5-رشد همبستگي در ميان مردم يك كوچه و گره خوردن سرنوشت افراد به يكديگر 6-ايجاد روح جمعي در محيط يك كوچه و ارتباط نزديكتر مردم به يكديگر و ياري رساندن به يكديگر در مواقع سخت 7- افزايش امنيت به علت حساس شدن مردم نسبت به سرنوشت يكديگر 8- افزايش دانش و مهارت مردم يك كوچه در اثر آموختن از يكديگر و انجام تجربيات جديد در زمينه زيبا سازي 9-تلاش مردم جهت جلوگيري از آلودگيها در شهر و آموزش كودكان در اثر اين مشاركت جمعي 10-شناسايي افراد نخبه در عرصه زيباسازي و بكارگيري از وجود آنان در تصميم گيريهاي كلان شهر 11-زيبايي شهر و علاقمندي جهت پياده روي در كوچه ها ها و لذت بردن از زيباييها و ايجاد مناظر بديع و نو در شهر به گونه اي كه شهر تبديل به يك موزه مي شود. 12-آرامش رواني به علت ايجاد محيط زيبا 13-فعال شدن كلاس هاي زيبا سازي در شهرها و ارتقاء فرهنگ زيباسازي و طراحي فضاي سبز شهري 14-برگزاري مسابقات شهري در خصوص انتخاب زيباترين كوچه هاي شهر به همراه جوايز ويژه براي ساكنين آنها و حمايت مالي از كوچه ها توسط شهرداري و تبديل آنها به مكان هايي براي بازديد توريست هاي خارجي 15-ايجاد تحول در شهرها و همه گيري آن در سطح كشور 16- تبديل كشور به يك جاذبه توريستي در سطح دنيا و تعامل با ديگر فرهنگ هاي جهان و تكامل فرهنگي كشور و زمينه سازي براي ايجاد رشد وتوسعه سريع تر پس بياييم براي زيباسازي شهرها ، تفكر نماييم و با خلاقيت، شيوه هاي نويي را براي رسيدن به اين هدف بوجود آوريم .