خلاصه ی کتاب فضا ، زمان معماری از صفحه ی 25 تا 176
ابتدا مقدمه ای را که زیگفرید گیدیون در کتاب فضا ، زمان و معماری اش که در آن به معرفی خود و کتابش می پردازد بدین گونه از زبان خودش بیان می کنیم :
در تاریخ هنر ، من شاگرد « هاینریش ولفلین » هستم . « ولفین» هم در مباحث خصوصی وهم در جلسات درس که در آنها به بلاغت سخن می راند به ما شاگردانش آموخت چگونه می توان روح دوره ای را درک کرد . تجزیه و تحلیل های دقیق وی معنی و مفهوم حقیقی تابلو ی نقاشی یا مجسمه ای را برما آشکار میساخت.
در رساله ی دکترایم موسوم به « سالهای آخر بارک و دوره ی کلاسیک رمانتیک » (مونیخ 1922) کوشیدم به پیروی از روش « ولفین » معماری آواخر قرن هیجدهم را با اوایل قرن نوزدهم مقایسه کند.
« هاینریش ولفین » شاگرد « یاکوب بورکهاردت » بود وقتی فقط بیست و هفت سال داشت جانشین وی در دانشگاه بال شد ؛ « ولفین» بعدها با موفقیت فراوان در برلین ومونیخ تدریس کرد .
« یاکوب بورکهارت » ونگاهی جامع بر یک دوره :
یاکوب بورکهارت ( سال 1818 -1897 )کاشف بزرگ عصر رنسانس بود .او نخستین کسی بود که نشان داد باید بر یک دوره بسیط باشد و حوزهی این دید نه تنها نقاشی ، معماری و مجسمه سازی را در بر گیرد بلکه شامل اجتماع و زندگی روزانه باشد .من در این زمینه تنها به نام یک کتاب وی اشاره می کنم: کتاب « تمدن رنسانس » که برای نخستین بار به سال 1860 طبع شد. ترجمه ی اینگلیسی این کتاب به سال 1878 فراهم آمد و در بیست اکتبر 1880 درروزنامه ی « نیویورک هرالد » بحثی بسیار آگاهانه دربارهی آن منتشر شد. بورکهارت اگرچه معمولا از تمجید احتراز میگردد در زیر این مقاله نو شت :«احسنت !»
زیگفرید گدیون رابطهی مورخ با عصر خویش را در چهار مبحث طبقه بندی می کند :
1- مورخ و افکار هم عصر وی 2- تاریخ متحرک است نه ثابت
3- تاریخ با زندگی تغییر می یابد 4- رابطه ی مورخ با زمان حال