رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'حس ششم'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. masi eng

    حس ششم

    حس ششم همه ما رویاهایى داریم كه گاهى به حقیقت مى پیوندد. در طرف مقابل همه ما دلشوره هایى هم داریم كه گاهى درست از آب در مى آیند. مثلاً خیلى وقت ها پیش مى آید كه احساس مى كنیم قرار است، تلفن به صدا در آید و بعد صداى زنگ تلفن را مى شنویم. «جوآن مارى ولان» یكى از افراد برخوردار از این حس است. او همیشه نسبت به این حس نگران بود و فكر مى كرد چیزى اشتباه در خلقت او وجود دارد تا اینكه متوجه شد این بهترین هدیه اى بوده كه از جانب خداوند به او داده شده و او خیلى خوش شانس بوده كه توانسته چنین هدیه اى دریافت كند. او مى گوید: همیشه نشانه هایى را احساس مى كردم. مثل اینكه یك نفر كنارم نشسته سپس صداى پك زدن به سیگار را مى شنیدم و دود سیگار را نیز مى دیدم. از جا بلند مى شدم، از تخت پایین مى آمدم، پدر تویى؟ اینجایى؟ چند سال قبل پدرم در اثر سكته قلبى جان خود را از دست داد و از آن زمان تاكنون من همیشه غم عجیبى در قلبم دارم. اما الآن، صداى نفسهایش و بوى ادكلنش را حس مى كنم و وقتى بوى او به مشامم مى رسد، احساس راحتى مى كنم. این اولین بارى نبود كه من وجود كسى را حس مى كردم و یا آدمهایى از دنیاى دیگر سراغ من مى آمدند. * نمى خواستم متفاوت از بقیه باشم وقتى به سالها قبل فكر مى كنم، مى بینم از همان كودكى با بقیه فرق داشتم. اكثر شبها وقتى در تختخواب بودم صدایى مى شنیدم وقتى از خواب بیدار مى شدم، ضربان قلبم تند مى شد. زن و مرد پیرى را مى دیدم كه آغوششان را به روى من باز كرده و با هم صحبت مى كردند. من از ترس به اتاق پدر و مادرم مى دویدم و فكر مى كردم غولها هستند كه شبها سراغ من مى آیند. پدرم با آرامش كامل مرا به اتاقم باز مى گرداند و با خونسردى زیر تخت، داخل كمد و همه جا را بازدید مى كرد و مى گفت: «برو بخواب عزیزم، هیچكس اینجا نیست». اما وقتى من به رختخواب باز مى گشتم، با خود زمزمه مى كردم، پدر تو اشتباه مى كنى. وقتى ۹ ساله بودم. خواب دیدم مادر پدرم تلفن كرد و گفت كه مى خواهد ما را ترك كند و پیش خدا برود. اما همه چیز رو به راه خواهد بود و هیچ اتفاقى بعد از او رخ نخواهد داد. سه روز بعد مادر بزرگم فوت كرد. وقتى ماجرا را براى پدر و مادرم تعریف كردم، مادرم گریه كنان مرا در آغوش گرفت و گفت: «توباید مثل من و مادرم باشى. ما همیشه قبل از اینكه اتفاق بدى رخ دهد، از آن مطلع مى شویم. ما نفرین شده هستیم.» من هم با گریه پاسخ دادم: «نه من نمى خواهم مثل شما ملعون و نفرین شده باشم» از آن به بعد تا چند سال هر وقت صداهایى مى شنیدم یا خوابى مى دیدم سعى مى كردم آن را نادیده بگیرم و دیگر راجع به این موضوع با مادرم صحبت نكردم تا اینكه در سن ۱۶ سالگى خواب مرگ پدرم را دیدم و وقتى پدرم را از دست دادم باز هم شوك عجیبى به من وارد شد. اما باز هم با این حس جنگیدم و به مادرم چیزى نگفتم. آرام، آرام از طریق تلویزیون، اخبار و روزنامه ها متوجه شدم كه افراد دیگرى نیز مثل من با همین حس وجود دارند كه اتفاقات بد را پیش بینى مى كنند. ۲ سال بعد وقتى با ناپدرى ام «جان» مشغول عبور از جاده بودیم، دوباره ندایى از درونم به من گفت: حركت نكن. تا آمدم موضوع را جدى بگیرم كامیون بزرگى با ما برخورد كرد و هر دوى ما را زخمى كرد. پس از چند روز كه بالاخره، در بیمارستان به هوش آمدم دیگر نتوانستم مقاومت كنم و مادرم را در آغوش گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم، چون از ناحیه كمر و ستون فقرات دچار شكستگى شده بودم، چند ماه بسترى بودم. اما بعد از آن فكر كردیم كه وقت آن رسیده كه با مادرم به این مسأله جدى تر نگاه كنیم و سعى كنیم اقدامى در جهت فهمیدن این حس برداریم. به سراغ آدمهایى كه با عالم دیگر و مردم عالم دیگر ارتباط داشتند رفتیم. كتابهاى زیادى مطالعه كردیم، با آدمهایى مثل خودمان ملاقات كردیم و متوجه شدیم كه صداهایى كه مى شنویم براى ترساندن ما نیست، بلكه از جانب روحهایى است كه مراقب ما هستند. ما روح پلیدى نداریم. بلكه فرشته هایى در اطراف خود داریم. و شاید آنها هدیه هایى از طرف خداوند هستند كه به ما داده شده اند تا ما به اطرافیانمان كمك كنیم. این واقعیت مسؤولیت سنگینى بود. حالا دیگر من هدف زندگى خود را مى شناختم. «پدر از من براى چند نفر تقاضاى حلالیت كرد.» اول باید سراغ یكى از همكارانش مى رفتم كه پدرم ناراحتش كرده بود، وقتى پیش آن خانم رفتم و براى پدرم تقاضاى حلالیت كردم، مرا در آغوش گرفت و گریه كنان گفت: «نمى دانى چقدر منتظر این لحظه بودم.» و بعد چند نفر دیگر. این مسؤولیت را بخوبى توانستم انجام دهم و وقتى كار تمام شد، پدرم دوباره با همان بوى ادكلن همیشگى و دود سیگار به اتاقم آمد و از من تشكر كرد. او مى گفت امشب با خیال راحت و در آرامش زندگى مى كند، من به قدرى خوشحال بودم كه دائماً از خداوند به خاطر این موهبتى كه به من ارزانى داشته تشكر مى كردم. چند شب بعد خانمى را در رؤیاهایم دیدم كه بسیار بى تاب بود. او مى گفت: همسر و پسرش همیشه با هم در حال جنگ بودند و او تنها كسى بود كه قادر به آرام كردن آنها بود و حالا كه او در دنیا نیست خیلى نگران پسرش است. با جست وجوى فراوان آدرس آنها را پیدا كردم و به سراغشان رفتم و تمام ماجرا را تعریف كردم و مطمئن شدم كه پدر و پسر در صلح و آرامش كامل با هم زندگى مى كنند و مشكلى ندارند. از كمك كردن به افراد واقعاً لذت مى برم. هر موقع در اتاق خواب در تاریكى تنها مى نشستم دود سیگار پدرم را استشمام مى كردم و این یكى از شیرین ترین و خوشبوترین بوهاى زندگى ام شده بود. من واقعاً نمى دانم در آینده چه اتفاقى خواهد افتاد اما مى دانم كه هیچ وقت تنها نیستم و كسانى را كه دوست داریم همیشه در كنارمان هستند و هر زمان كه ما دریچه قلبمان را به روى فرشتگان باز كنیم و به آنها گوش دهیم آنها ما را هدایت خواهند كرد. توصیه هاى «جوآن مارى» براى تقویت حس ششم: ۱) از خودتان سؤال كنید: سؤال از حس و ذهن خودآگاه یكى از بهترین راه هاى گشودن كانال قدرت ماورایى و علم غیب است. فقط در مورد چیزى كه واقعاً مى خواهید بدانید لحظه اى تفكر كنید. به طور مثال «آیا باید شغلم را عوض كنم؟» وقتى شب مى خواهید به رختخواب بروید با صداى بلند از خود این سؤال را بپرسید. مشاهده مى كنید كه رؤیاهاى شما در شب پاسخ سؤال شما را مى دهند. ۲) افكار خود را به روى كاغذ بیاورید: قبل از اینكه شب به خواب بروید و وقتى كه صبح از خواب بیدار شدید، در مورد موقعیت خود فكر كنید و در مورد مواردى كه برایتان حائز اهمیت است با دقت فكر كنید، سپس شروع به نوشتن كنید. به افكارتان اجازه دهید كه ارادى عمل كند و هر آنچه كه به فكرتان مى رسد روى كاغذ بیاورید، سپس كاغذ را نگاه كنید، متوجه مى شوید چه اتفاقى رخ داده: «افكارتان شما را هدایت و نصیحت كرده است.» ۳) به خودتان اعتماد كنید: مثلاً وقتى در حال قدم زدن هستید، اما ناگهان دلت مى خواد كه به سمت چپ بپیچید، این كار را انجام دهید، حتى اگر بعداً متوجه شدید كه از مسیر واقعى دور شده اید، اما باز هم به حس خود پاسخ مثبت دهید و مشاهده مى كنید كه درست شما را هدایت كرده است. ۴) زمانى را در طبیعت صرف كنید. در طبیعت و در معرض هواى آزاد بودن و كنار درخت بودن، بصیرت و بینش انسان را بالا مى برد. ۵) از روش «گل درمانى» استفاده كنید. گل هاى تازه باعث افزایش انرژى در فضاى خانه شما مى شود. حتى اجازه مى دهد تا مقدارى هواى تازه و آزاد وارد فضاى خانه شما شود. گل هاى تازه، روحیه شما را تقویت مى كند. همواره توجه به مسایل عجیب و غریب برای بشر جالب بوده و شاید به همین دلیل، حس ششم را می‌توان یکی از این مسایلی دانست که همه‌مان برای یک‌بار هم که شده، به آن فکر کرده‌ایم. اینکه بعضی‌ها از طریق الهام یا یک حس درونی از برخی مسایل آگاه ‌شوند یا هشدارهایی در مورد وقایع احتمالی بدهند، ذهن خیلی از دانشمندان را هم به خود مشغول کرده و حالا سوال «موضوع ویژه» این هفته همین است که واقعا این حس چیست و چه‌قدر می‌توان به آن اعتماد کرد؟ …
  2. حس ششم ، قدرتی ماورای طبیعت ، حس ششم (sixth sense) معادل واژه درک ماوراء الطبیعه است که فرد به کمک نیرویی که وابسته به هیچ یک از حواس پنجگانه فیزیکی نیست قادر است تا از رخدادهایی در آینده اطلاع یابد. اینکه حس ششم وجود دارد یا اینکه یک خرافات قدیمی است یا اینکه بعضی از انسانها دارای توانایی های فوق بشری هستند و میتوانند چیزهایی را درک کنند که همه در حالت عادی از آن غافلند،سوالی بوده که خیلی ها از خود پرسیده اند و خیلی ها هم اصلا آنرا باور ندارند اما این سوالات و سوالات نظیر اینها مقدمه ای بود برای آنکه روانشناسان ، تحقیقات خود را بر روی این بخش از روان انسان آغاز کنند تا بتوانند پاسخی قانع کننده برای جهانیان که با گزارشاتی که گاه از گوشه و کنار جهان درباره انسانی با توانایی فوق بشری به گوش میرسد بیابند و با تحقیقات از انسانهایی که این تواناییها را از خود بروز داده اند متوجه شدند که نیروهایی در بعضی از انسانها وجود دارد که کاملا غیر متعارف بوده و به هیچ عنوان نمیتوان منکر آنها شد. ادامه این تحقیقات منجر به پایه گذاری شاخه جدیدی در روانشناسی به نام فراروانشناسی (para psychology) جهت مطالعه وشناخت نیروهای فوق بشری گردید. این توانایی ها را میتوان در چند زیرشاخه مختلف جای داد 1- (telepaty) یا خواندن افکار دیگران و(telepsyshi) انتقال فکری به مغز دیگران. 2- (clairvoyance)غیبگویی یا روشن بینی که شخصی میتواند از جایی از دور دست یا گذشته آگاهی بیابد. 3- (precognition)پیشگویی که شخصی میتواند از اتفاقات آینده خبردار شود. 4- (psychokinesis) که شخص میتواند برروی اجسام وموجودت از راه فکر تاثیر بگذارد. بررسی ها و مطالعات علمی وجود چنین نیروئی را در انسان تائید کرده است لیکن چه تعدادی واقعا می توانند از این دقت برخوردار باشند ، یا بعبارتی چه افرادی قادر می شوند اشیاء را از فاصله با قدرت روانی و انرژی خود به حرکت در آورند ، یافته ها بسیار محدود است و بنظر می رسد این کار نیاز به استعداد و پتانسیل خاصی است که در افراد بسیار نادری وجود دارد. البته می توان با تمریناتی نظیر هیپنوتیزم ،یوگا،مدیتیشن و تمرکز روی نیروهای درون این توانایی را تقویت نمود اما اینکه چند نفر موفق به این کار شوند،امکانش محدود است. یکی از مشکلات تحقیقاتی در این زمینه وقوع تعداد کم قدرت فوق روانی است. آنچه در سال های اخیر در این زمینه رخ داده است، مسیر جدیدی است که متا – آنالیز (Meta – Analysis) نامیده می شود. این راه جدید نتایج بسیار متفاوت حاصل از مطالعات فرا روان شناختی را جمع آوری نموده و از نظر آماری نتایج قابل توجهی ، از آن استخراج نموده است. هنگامی که این نتایج جمع آوری شد بطور شگفت آوری میزان وقوع برخی از توانایی های فوق طبیعی و ESP نشان داده شد. برخی از این نتایج ( آزمون های متا – آنالیز ) نتیجه تحقیقات در دانشگاه مهندسی پرینستون ( PEAR) (Princeton Engineeriny Anomalies) روی جنبه های فوق طبیعی است. این آزمایشات میکروسایکوکنیزیز (Micro-PK) توسط رابرت جان وراجر نلسون انجام شده است. اگر شما نیز میخواهید حس ششم خودتان را محک بزنید. تست زیر میتواند محک مناسبی برای شناخت این حس در شما باشد بطوریکه می توانید تا حدودی حدس بزنید از چه میزان نیروی خارق العاده و فوق روانی برخوردارید؟ 1: وقتی تلفن زنگ می زند الف- گاهی می دانم یا حس می کنم پشت تلفن چه کسی است. ب- اغلب حدس می زنم پشت تلفن چه کسی است. ج- هرگز حدس نمی زنم ممکن است چه کسی باشد. 2 : وقتی در سر کار عصبانی یا پریشان می شوم الف- کارم را به احتی انجام می دهم و مسئله یا مشکلی پیش نمی آید. ب- غالبا متوجه می شوم که دستگاهی عیب و نقصی پیدا کرده است. ج- همیشه می فهم دقیقا کدام دستگاه خراب است یاکجای کار میلنگد. 3 : وقتی در هنگام رانندگی در یک شهر یا مسیر نا آشنا و غریب راه را گم می کنم الف- فورا ماشین را نگه می دارم و به نقشه شهر رجوع می کنم ب- مسیری را که حدس می زنم برای حرکت انتخاب می کنم . ج- بطور غریزی و نا خود آگاه مسیری را که احساس می کنم در پیش می گیرم و مستقیما به هدف می رسم 4 : من شخصی هستم که الف- در یک مهمانی بسیار پرشور و نشاط و گل وسط مسهمانی هستم. ب- دوست دارم ابراز عقیده کنم اما نه چندان افراطی . ج- ترجیح می دهم به مشورت و نظر دیگران عمل کنم 5 : زمانیکه هیچ چیز بر وفق مراد من نیست الف- عقب نشینی می کنم و افسرده و غمگین می شوم. ب- نگران و ناراحت می شوم اما امید دارم. ج- سعی می کنم از مشکلات دوری جویم و به همه چیز خوش بین باقی بمانم. 6 : موقع بازی تخته نرد ( یا منچ) که در آن شانس حرف اول را می زند الف- ضمن آنکه دقت می کنم اما بی خیال هستم. ب- خود را کاملا خوش شانس احساس می کنم. ج- دست به خطر می زنم ، اهل ریسکم و متوجه می شوم که تاس ، بنا به میل خودم تحت تاثیر قرار گرفته است. 7 : زمانیکه من برای اولین بار کسی را ملاقات می کنم الف- فوری شخصیت اورا ارزیابی می کنم ب- حدس می زنم که چگونه فردی باشد. ج- قضاوت و داوری را به بعد موکول می کنم . 8 : آنطور که من هستم الف- فکرم منطقی و نظام مند است. ب- ایده های تازه و جدید دارم . ج- بینهایت خلاق و هنرمند هستم. 9 : در ارتباط با تولد بچه جدید و نوزاد الف- مراقبت از بچه رابه فرد دیگری واگذار می کنم ب- درست زمانی بیدار می شوم که نوزاد نیاز به خوردن دارد. ج- می دانم چه زمانی کودک سرگشته و ناراحت است و جلوتر می فهمم و عکس ا لعمل نشان میدهم . 10: زمانیکه می خوابم الف- خواب های رنگی ( متنوع) می بینم . ب- هرگز خواب نمی بینم . ج-اغلب خواب من، واقع ؛ اتفاق می افتد و به حقیقت می پیوندد. 11: در ارتباط با نیروی خارق العاده (ESP) الف- در ارتباط با وجود نیرو های خارق العاده (ESP) ، دید بازی دارم. ب- چنین نیرو هائی را بعنوان حقیقت محض می پذیرم ج- فکر می کنم چنین چیزهائی بی معنی است. 12: وقتیکه به توده ای از ابرها در آسمان خیره می شوم الف- ابرها را به شکل صورت هایی می بینم ب- تصاویر متغییر و عوض شده می بینم . ج- فقط ابر می بینم . نتیجه آزمون االف : 3 امتیاز ب : 2 امتیاز ج : 1 امتیاز نمره ۱۲ تا ۲۰ : ضعیف : شما راه طولانی در پیش دارید و ذهن تان به اندازه یک شالی برنج از نیروی ESP برخوردار است . نمره ۲۰تا ۲۸ : متوسط : بد نیست . شما احتمالا دارای نیروی ESP هستید. نمره ۲۸ تا ۳۶ : عالی راهکارهای تقویت حس ششم ۱) از خودتان سؤال کنید: سؤال از حس و ذهن خودآگاه یکى از بهترین راه هاى گشودن کانال قدرت ماورایى و علم غیب است. فقط در مورد چیزى که واقعاً مى خواهید بدانید لحظه اى تفکر کنید. به طور مثال:آیا باید شغلم را عوض کنم؟ ،وقتى شب مى خواهید به رختخواب بروید با صداى بلند از خود این سؤال را بپرسید. مشاهده مى کنید که رؤیاهاى شما در شب پاسخ سؤال شما را مى دهند. ۲) افکار خود را به روى کاغذ بیاورید: قبل از اینکه شب به خواب بروید و وقتى که صبح از خواب بیدار شدید، در مورد موقعیت خود فکر کنید و در مورد مواردى که برایتان حائز اهمیت است با دقت فکر کنید، سپس شروع به نوشتن کنید. به افکارتان اجازه دهید که ارادى عمل کند و هر آنچه که به فکرتان مى رسد روى کاغذ بیاورید، سپس کاغذ را نگاه کنید، متوجه مى شوید چه اتفاقى رخ داده: افکارتان شما را هدایت و نصیحت کرده است. ۳) به خودتان اعتماد کنید: مثلاً وقتى در حال قدم زدن هستید، اما ناگهان دلت مى خواد که به سمت چپ بپیچید، این کار را انجام دهید، حتى اگر بعداً متوجه شدید که از مسیر واقعى دور شده اید، اما باز هم به حس خود پاسخ مثبت دهید و مشاهده مى کنید که درست شما را هدایت کرده است. ۴) زمانى را در طبیعت صرف کنید. در طبیعت و در معرض هواى آزاد بودن و کنار درخت بودن، بصیرت و بینش انسان را بالا مى برد. ۵) از روش گل درمانى استفاده کنید. گل هاى تازه باعث افزایش انرژى در فضاى خانه شما مى شود. حتى اجازه مى دهد تا مقدارى هواى تازه و آزاد وارد فضاى خانه شما شود. گل هاى تازه، روحیه شما را تقویت مى کند. [Hidden Content]
  3. درود دوستان عزيزم من قبلا هم در مورد كنفرانس‌هاي تد نوشته بودم. يكي از كنفرانس‌هايي كه موقع انتشارش خيلي سر و صدا كرد، كنفرانس يه دانشجوي ام آي تي بود كه با استفاده از يه سري ابزار نسبتا ساده، دستگاهايي ساخته بود كه فقط ميشد گفت جلل‌الخالق و المخلوق اينم از آقاي ميستري: لينك ويدئو: از سايت TED 4Shared پرشين گيگ فايل تقسيم شده به 4 قسمت: Part1 Part2 Part3 Part4 حجم هر كدوم حدود 16 مگ هست. بعد از دانلود، همه رو با هم انتخاب كنيد و extract كنيد، حله مرز بين دنياي واقعي و دنياي مجازي (داده‌ها) با استفاده از اين اختراع شكسته شده و ميشه اميد داشت كه به زودي با دنياي جديدي آشنا ميشيم كه ما خودمون هم كاربر هستيم و هم ابزار! اين ويدئو رو اينجا گذاشتم كه شما هم ببينيد و نظرتون رو راجع به اين تكنولوژي و همچنين كارايي كه با استفاده از اين تكنولوژي در زمينه‌ي پزشكي ميشه انجام داد بگيد. به نظرتون چرا اسم اين تكنولوژي حس ششم هست؟ نكته اي كه بيشتر از همه مد نظر من هست، استفاده از چنين سيستم‌هايي براي جراحي هست. آيا روزي ميرسه كه پزشكا با استفاده از تله مديسن (پزشكي از راه دور) و به كارگيري اين تكنولوژي بيماران رو از كيلومتر‌ها دور‌تر جراحي كنن؟ منتظر نظرات و ايده‌هاي خوبتون هستيم
×
×
  • اضافه کردن...