جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'برنده'.
2 نتیجه پیدا شد
-
گروه معماری D+R Dipiuerre Architettura تصمیم دارد تا یک مجتمع بزرگ تفریحی را در جزیره کیش احداث کند. زیربنای کل این پروژه 57500 متر مربع می باشد که از این میزان، 8000 متر مربع به ساختمان مجموعه و 49500 متر مربع به فضای باز مجموعه اختصاص دارد. مدت زمان اجرای پروژه پارک رویایی کیش، 5 سال برآورد شده است که از سال 2011 تا 2016 میلادی ادامه خواهد داشت. در سایت این پروژه، دو برج احداث خواهد شد که به صورت ساختمان های پویا و یکپارچه از کف زمین طراحی شده است. بنابر گفته مجریان این پروژه، مجموعه پارک رویایی جزیره کیش از خاک متولد خواهد شد و با توجه به ویژگی های باد شکل خواهد گرفت و در نهایت این پروژه به نمادی از ظرافت و پایداری جزیره زیبای کیش تبدیل خواهد شد. همچنین، فرم این پروژه با هدف منعکس کردن هویت کیش طراحی خواهد شد. مجموعه پارک رویایی جزیره کیش شامل مجتمع تجاری، هتل، پارک ها و باغ های متعدد می باشد که با بهره برداری حداکثری از فضا اجرا خواهد شد. در این پروژه، فضای کوچکی نیز درون آب تعبیه شده است که توسط یک راه باریک به جزیره متصل خواهد شد. این پروژه بازتابی از دریا و زمین سوخته و سبز کیش خواهد بود. بمنظور استفاده از انرژی های نو، توربین های بادی در پشت بام و سلول های فتوولتائیک در نمای برج ها تعبیه شده است و همچنین تقریبا در تمامی طبقات، فضای سبز اجرا شده است.
- 86 پاسخ
-
- 14
-
-
- فشم
- مجموعه مسکونی
- (و 10 مورد دیگر)
-
ماريو كاپچي , کودک خیابانی برنده جایزه نوبل پزشکی
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبارو مقالات و موضوعات متفرقه
ماريو كاپچي Mario Capecchi امریکایی ايتاليايي تبار، کودک خیابانی که جايزه برنده نوبل پزشكي سال 2007را از آن خود كرده است اولين درسهاي خود را در كلاس سختي‌ها و بدبياري‌هاي دوران كودكي فراگرفت. ماريو كاپچي ايتاليايي تبار اولين درسهاي خود را در كلاس سختي‌ها و بدبياري‌هاي دوران كودكي فراگرفت. ماريو زماني كه كودكي بيش نبود ، مادرش به عنوان زنداني سياسي در يك اردوگاه نازيها زنداني شد و او مدت چهار سال در خيابانهاي ايتاليا سرگردان بود. ماريو كاپچي كه در سال ۱۹۳۷در ورونا به دنيا آمده است مي‌گويد وقتي مادرم را به بازداشتگاه نازي “داخائو” بردند فقط سه سالم و نيم سن داشتم. او مرا به يك خانواده كشاورز در ايتاليا سپرد، زيرا گمان مي‌كرد بدون او شانس بيشتري براي زنده ماندن دارم. بعد از آن پولهايي كه مادرم به آنها داده بود تمام شد و من درحالي كه چهار سال و نيم سن داشتم تا ۹سالگي در خيابانها رها شدم. نمي‌توانم بگويم چگونه زنده ماندم.
