جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر'.
1 نتیجه پیدا شد
-
دانلود کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ژان پل سارتر سارتر : «اگزیستانسیالیسمی که من نماینده ی آن هستم، دستگاه منسجمی است. این فلسفه می گوید که اگر واجب الوجود نباشد، لااقل یک موجود هست که در آن، وجود، مقدم بر ماهیت است؛ موجودی که پیش از آن که تعریف آن به وسیله ی مفهومی ممکن باشد، وجود دارد و این موجود بشر است، یا به تعبیر «هایدگر» واقعیت بشری. این عبارت بدان معناست که بشر ابتدا به وجود می آید، متوجه وجود خود می شود، در جهان سر بر می کشد و سپس خود را می شناساند. یعنی تعریفی از خود به دست می دهد. سارتر با اثبات تقدم وجود بر ماهیت، انسان رو مسئول کارهای خودش معرفی می کنه و معتقده:« اگر به راستی وجود بر ماهیت مقدم است، پس بشر مسئول وجود خویش است، چون بشر (به طور کلی) خود را می سازد، بنابراین همه ی مسئولیت ها به عهده ی خود اوست». بدین گونه، نخستین کوشش اگزیستانسیالیسم اینه که فرد بشری رو مالک و صاحب اختیار آن چه هست قرار بده و مسئولیت کامل وجودش رو بر خود مستقر کنه. از دید اگزیستانسیالیسم، این اصل که آدمی مسئول فردیت خاص خود هست، به این معناست که هر فردی مسئول تمام افراد بشره. : «این سنگ اول بنای اگزیستانسیالیسم است. در واقع اگر واجب الوجود نباشد هر کاری مجاز است. پس انسان وانهاده است. زیرا بشر نه در خود و نه بیرون از خود امکان اتّکا نمی یابد. باید گفت که بشر، از همان گام اول، برای کارهای خود عذری نمی یابد، ما تنهاییم، بدون دستاویزی که عذرخواه ما باشد. این معنی، همان است که من با جمله ی «بشر محکوم به آزادی است» بیان می کنم. بشر محکوم است، زیرا خود را نیافریده و در عین حال آزاد است، زیرا همین که پا به جهان گذاشت مسئول همه ی کارهایی است که انجام می دهد. ---------- این کتاب خلاصه ای است از دیدگاه و سیستم فلسفی ژان پل سارتر. در ابتدا سارتر به کسانی که فلسفه اگزیستانسیالیسم را فلسفه یاس و بدبینی و جدایی و تنهایی می دانند و دلیل می آورندکه به طور مثال قهرمانهای رمانهای نویسندگان اگزیستانسیالیست دچار ویژگی های فوقند چنین پاسخ میدهد: شعار فلسفه اگزیستانسیالیست نشان دادن بدیها به منظور دگرگون کردن آنهاست. در پاسخ آنهایی که این فلسفه را به سبب انکار واجب الوجود خالی از ارزشها دانسته و آن را عبث و پوچ می پندارند چنین پاسخ میدهد: ارزش چیزی نیست جز معنایی که شما برای آن بر میگزینید.انسان هیچ است به جز آنچه خود می سازد. در مورد بحث ها و جدل های که بین خدا باوران و خدا ناباوران بر سر اثبات واجب الوجود در می گیرد سخن پر مغز زیر را بیان می دارد: مسئله اساسی بودن واجب الوجود نیست،مهم آن است که بشر باید خود شخصا را باز یابد و یقین کند که هیچ چیز نمی تواند او را از خود رهایی دهد حتی اگر دلیلی بیابد که بودن واجب الوجود بر او ثابت گردد. در قسمتی دیگر از کتاب یکی از بحث های اصلی فلسفه یعنی وجود و ماهیت را پیش می کشد و چنین بیان می دارد: بشر حداقل تنها موجودی است که در آن وجود بر ماهیت مقدم است،موجودی که پیش از آنکه تعریفی از آن ممکن باشد وجود دارد. این عبارت بدان معنا است که بشر ابتدا وجود می یابد،سپس متوجه وجود خود می شود،در جهان سر بر می کشد و سپس خود را می شناسد،یعنی تعریفی از خو می دهد.به طور خلاصه بشر هیچ است به جز آنکه از خو د می سازد. نتیجه اصلی این تقدم وجود بر ماهیت مسئول بودن بشر در قبال طرحی است که از خود می سازد. سارتر بشر را وانهاده می داند بدین معنا که به سبب انکار واجب الوجود مسئولیت کامل طرحی و تعریفی که از زندگی خود به دست می دهد با خویشتن است و جایی برای دست تقدیر باقی نمی ماند.به همین علت این جمله دکارت را نقل می کند: به جای تسلط بر جهان، باید بر خود مسلط شد. ------------ کتاب اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ژان پل سارتر را از فایل پیوست دریافت نمایید: existansialism_va_esalate_bashar.pdf
- 7 پاسخ
-
- 8
-
- ژان پل سارتر
- اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
- (و 2 مورد دیگر)