رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'آلیس در سرزمین عجایب'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. sam arch

    چارلز لودویگ داجسون

    «چارلز لودویگ داجسون»، پروفسور ریاضی‌دانی است که در کالجِ مسیح در محلة آکسفورد ریاضی درس می‌دهد و به ناگاه داستان‌نویس می‌شود و از خجالت‌اش! نام مستعارِ «لوییس کارول» را برای خود انتخاب می‌کند. اگر کنج‌کاو هستید که بدانید او کی به دنیا آمد و کی قالب تهی کرد می‌گوییم که در 27 ژانویه 1832 پا به دنیا گذاشت و در 14 ژانویه 1898 آلیس‌وار در سوراخِ خرگوشِ ابدیت فرو رفت. شاه‌کار او «آلیس در سرزمین عجایب» هر ساله میلیون‌ها نسخه در سراسر جهان چاپ و پخش می‌شود و می‌توان گفت بعد از کتب مقدس، از پرفروش‌ترین و مشهورترین کتاب‌های جهان است. شاید بتوان گفت«کارول» از اولین کسانی است که آگاهانه از ضمیر ناخودآگاهِ خود برای آفرینش هنری کمک گرفته و شاید برای همین است که در قرن بیستم او را پدرِ «سورآلیسم» می‌خوانند و دگردیسی‌هایِ آلیس را، که زمانی قدش به بیست‌وپنج سانتی‌متر می‌رسد و موقعی به سه متر، منبع الهام کافکا برای نوشتن مسخ می‌دانند. در جایی از داستان، آلیسِ سه متری که پاهایش خیلی از او دور شده‌اند نگران است که«بعد از این چه کسی کفش و جوراب» «پاهای بیچارة عزیزش» را خواهد پوشاند، و به فکر می‌افتد که برای پاهایِ خودش نامه بنویسد و به نشانی ذیل پست کند: گیرنده: آقای«پایِ راستِ آلیس» نشانی: دم بخاری دیواری فرستنده: آلیس با ارادت فراوان چنین تخیلی را ما کجا خوانده بودیم و یا کجا می‌توانیم بخوانیم؟ «آلیس در سرزمین عجایب» به دشمنان و دوستانِ نویسنده در انگلستانِ آن زمان به تلمیح اشاره دارد و درس‌نامه‌های ویکتوریاییِ کودکان انگلیسی را هم سخره می‌گیرد. منطقی که در روایت این داستانِ ناکجاآبادی به کار می‌رود آن را برای بزرگ‌سالان هم محبوب ساخته است و در جهانِ انگلیسی‌زبان از آن به عنوان نمونة ادبیاتِ«چرندگو» یا«پرت‌وپلا» litrary nonsense یاد می‌کنند. «چرند‌گویی» ، به معنیِ روایت حوادث، مقالاتِ عجیب‌، خلافِ عادت و غیرطبیعی و غیرمنطقی است و در ادبیات سابقه دارد و اغلب هدف آن طنز و تنقیدِ احتماعی و سیاسی بوده است. در فصلِ سوم کتاب dodo – دودو – ی پرنده را می‌بینیم. این پرنده که در اواخرِ قرنِ نوزده نسل‌اش منقرض شد به حماقت معروف بوده و به احتمالاً به دلیلِ لکنت‌زبانِ نویسنده برای هم‌ذات‌پنداری با او انتخاب شده است. «دودو» اسم«داجسون» را هم تداعی می‌کند. دوک در این کتاب به کشیش رابینسون، دوک ورث، اشاره دارد و مارمولک - بیل - Bill the lizard - در کتابِ«آلیس در میان آینه‌ها» تحریف شدة اسم بنجامین دیزراییلی، نخست‌وزیرِ معروف وقت است. نمونه‌هایی از این دست فراوان‌اند، اما باید به یاد داشت که خوانندگانِ آلیس کتاب را فارغ از تفسیر و نماد و نمادپردازی می‌خوانند و یادِ شخصیت‌ها و حوادثِ کتاب، که در واقع رویایِ آلیس بوده است، همیشه با آن‌ها می‌ماند؛ کرمِ ابریشم خشک و قاطع، موشی که برای خشک کردن بدنش قطعه‌ای خشک از کتابِ تاریخ می‌خواند و حتی فکر کردن به گربه فراری‌اش می‌دهد، دوشسی که دنبالِ حکمت است، خرگوش سفیدِ وقت‌شناس، کلاه‌دوزی که همیشه ساعت برایش شش است و شاه و ملکة بی‌خاصیت، همه و همه شخصیت‌هایی هستند که در ذهن خواننده جا خوش می‌کنند و به راحتی از ذهنش پاک نمی‌شوند و شاید راز ماندگاری و تاریخ مصرف نداشتنِ آلیس هم همین باشد. گرچه به احتمال قریب به یقین خودِ نویسنده هم نمی‌دانسته که چنین پلنگی را در عالمِ ادبیات شکار خواهد کرد: «آلیس را به دنبال خرگوشی به سوراخی فرستادم بدون این‌که بدانم بعد چه می‌شود.» گونه‌هایِ فانتزیِ نسل‌هایِ بعد، از این داستان الهام گرفته‌اند و حتی«جیمز جویس» را هم برایِ زبانِ کودکانه‌ و شعرهای کودکانه‌ای که در«چهرة هنرمند در جوانی» به کار می‌گیرد از«لوییس کارل» متأثر می‌دانند: آه! چگونه تمساح کوچولو دمش را نشان می‌دهد چه خوب آبِ نیل را رویِ فلس‌هایِ آبی‌اش تکان می‌دهد چه خوب چنگ‌هایش را گسترده است. چه خوش‌حال آب می‌نوشد و چه‌گونه با مهربانی در میانِ فک‌های جادویی خود از ماهی‌هایِ کوچولو پذیرایی می‌کند. «کارول لوییس» به داستان‌گویی برای دختران اندک‌سال علاقه داشت و از قضا یک روز سه دختر را، که خواهر هم بودند و هر سه دخترِ رییسِ کالجی که او در آن‌جا درس می‌داد، سوار قایق کرد و همان‌طور که پارو می‌زد ذوق منطقی و ذهنِ خلاق و بازی‌گوشِ خود را به کار گرفت و داستانی برای‌شان تعریف کرد که پس از یک قرن و اندی هنوز خیال‌انگیز است و به بیش از هفتادوشش زبان زندة دنیا، حتی اسپرانتو، ترجمه شده است، منظور «آلیس در سرزمین عجایب» است. این کشیش‌زاده، که اولین بچه از میان یازده شکمی بود که مادرش زایید، تمام کودکی را به بازی‌هایی که از خودش در‌می‌آورد گذراند و با یاد گرفتن شعبده‌بازی سعی در سرگرم کردن خواهران بی‌شمار خود کرد تا شاید مادر نفسی، از دست بچه‌های طاق‌وجفت خود، تازه کند. در شرح‌حالش گفته: «تمامِ روز در خانه عروسک‌گردانی و خیمه‌شب‌بازی راه می‌انداختم تا خواهرانم تو دست‌وپا وول نخورند و مادرم به کارهاش برسد. گاهی هم برای روزنامة دیواری، که به دیوارِ خانة پدری چسبانده بودم، شعر می‌فرستادم.» کارول از 1846 تا 1850 به مدرسه«راگ‌بی» می‌رود و از کالج مسیح در آکسفورد به سال 1854 فاغ‌التحصیل می‌شود و در همان کالج به تدریس ریاضیات و آیینِ نگارشِ رساله می‌پردازد و در عین حال معلم مشاور کالج هم هست. با آن‌که او از همة آموزش‌های یک کشیش برخوردار است و تسلطِ کامل به لاتین دارد اما از درآمدن به کسوت کشیشی سرباز می‌زند و راهِ پدر را دنبال نمی‌کند. می‌گویند چون کمی لکنتِ زبان داشته و شاید همین لکنت نطق و خطابه کشیشانه را برای‌اش دشوار کرده دنبالِ حرفة کشیشی نمی‌رود. شاید هم دل بستن به داستان‌سرایی برای دخترانِ خردسال و احتمالاً عشقِ کورش به ریاضیات، او را از محیطِ روحانی کلیسا دور می‌سازد. به سالِ 1872«لوییس کارول» داستانِ«آلیس در سرزمینِ آینه‌ها» را می‌نویسد که در واقع مؤخره‌ای است به «آلیس در سرزمینِ عجایب». هر دو کتابِ آلیس نگاهِ طنزآلودی دارد به جهانِ آدم‌بزرگ‌ها، و شخصیت‌های این دو کتاب هریک به نوعی حرف‌های آن‌ها را تحویلِ آلیس می‌دهند: نسبت به کودک خردسالِ خود سخت‌گیر باشید و هرگاه ناله می‌کند تنبیه‌اش کنید زیرا تنها برای ناراحت کردن شما چنین می‌کند و می‌داند که این کار شما را ذله خواهد کرد و آلیس در عجب است که چرا همیشه چنتة این آدم‌بزرگ‌ها پر است از توضیح و توصیف‌های اغلب ناقص و مسخره که با خلق‌وخویی چنین تند و تهدیدکننده بیان‌اش می‌کنند. «در 1876 کتابِ شعرِ «شکار مار» از او منتشر می‌شود و بعد کارول دو مجموعه شعرِ طنز و دو بخش از داستانِ خیالی«سیلویا و برونو» را به چاپ می‌سپارد. لازم به گفتن نیست که هیچ‌یک از این کتاب‌ها در محبوبیت و اشتهارِ به پایِ آلیس نمی‌رسند. اگرچه محسوس است که در داستانِ ناتمامِ«سیلویا و برونو» کارول کوشش زیادی کرده تا خلاقیتِ«آلیس در سرزمین عجایب» را تکرار کند که البته ناموفق بوده است. در خاتمه لازم است بگوییم گرچه آلیس بارها و بارها به فارسی ترجمه شده اما کارش خیلی نگرفته، آخر ما فقط کتاب‌های جدی، پر از حقایق و با پیام اخلاقی را برای بچه‌های‌مان می‌پسندیم! و در زندگی خودمان جایی برای تخیل باقی نگذاشته‌ایم. منابع این مقاله: آلیس در سرزمین عجایب، برگردان حسن هنرمندی، نشرِ زوّار Alice’s Adventures in Wonderland & Through the Looking –Glass, Lewis Carrol .Wordsworth classics ,1993 منبع
×
×
  • اضافه کردن...