مفهوم فرسایش شهری

بازدید: 1756 بازدید
فرسایش شهری

فرسایش در شهر ابعاد مختلفی دارد، این مقاله سعی در دسته‌بندی این ابعاد می‌پردازد:

1ـ تعریف فرسایش

وجود محله‌های تاریخی در شهرها غالباً پیامدهای متضادی دارد، این محله‌ها خصلت بخش و هویت سازند و مکان با اهمیتی را به نمایش می‌گذارند که در طول زمان برجای مانده است، اما این محلات مشکلاتی را نیز در بردارند.

کلو دشالین در کتاب دینامیک شهری چهار مرحله را برای گذشت این تغییرات در طی زمان در مورد محلات معرفی می‌نماید:

در مرحله اول: محله در یک حالت متعادل است، استفاده از زمین کمتر تغییر می‌کند و ارزش اجتماعی مشاغل دارای یک نرخ تحرک معمولی است که کیفیت آن چندان تغییر نمی‌کند.

در مرحله دوم: علائم و نشانه‌های عدم رسیدگی و نگهداری ناکافی آشکار می‌گردد، سن متوسط ساکنان بالا می‌رود و در حالی که با یک چرخش سریع رشد ساکنان جدید افزایش می‌یابد، تراکم‌ها تقویت و فعالیت‌های اقتصادی جدید منتشر می‌شود.

در مرحله سوم: گروه‌های کم‌ درآمد در جامعه پایدار می‌گردند و اشغال بیش از حد محلات با عدم امکانات در حفظ و نگهداری بناها همراه می‌شوند، عدم سرمایه‌گذاری، نقض خدمات عمومی و نشانه‌هایی از پایین بودن سطح زندگی نمایان می‌شود.

در مرحله چهارم: درجه نهایی آشفتگی و اختلال و فرسودگی پدیدار می‌گردد، جامعه از احساس تعلق به یک گروه خاص دور می‌شود و به طبقات خیلی محروم و فقیر تنزل پیدا می‌کند، خرابی و تضعیف کار و زندگی که حداقل آن ایجاد نمونه‌های تازه رفتار مثل اختصاص فضای کوچه‌ها برای زندگی و تجمع کار در فضاهای باز (تعمیر ماشین، فراوانی وسایل غیرقابل استفاده، قماربازی، کارهای سرگرمی، نقاشی روی دیوار و افزایش جرم و جنایت خیابانی) می‌باشد در این مرحله ظاهر می‌گردد.

در چنین حالتی است که محله دچار فرسودگی شده و کم‌کم رو به متروکه شدن و تخریب می‌گذارد در این میان سیاست‌های دولت نیز در محلات قدیمی ممکن است اثرات منفی داشته باشد، اگر هیچ گونه اقدامی صورت نگیرد. بافت همچنان است دست خوش تغییرات نامطلوب و رو به تخریب می‌گذارد که موجب افزایش نارضایتی، افزایش جرم و جنایت و اثرات ذهنی سرمایه‌گذاران و ترک صاحبان ملک در محدوده خواهد شد، و اگر دولت فقط به ثبت تعداد زیادی بناهای تاریخی بسنده نماید (البته اگر ارزشی وجود داشته باشد یا باقی مانده باشد) و قوانین و ضوابط حفاظتی گوناگون در محلات وضع شود، آنگاه چرخه تحول و سرمایه و رشد اقتصادی محله مختل شده و مردم به قانون‌گریزی و ساخت‌وسازهای شبانه و تخریب بی‌برنامه دست خواهد زد (مانند آنچه در شهر یزد اتفاق افتاد است) و اگر دولت بخواهد بطور مستقیم وارد بافت شود از طریق اقدامات مرکزی و با خرید چند قطعه ساخت و واگذاری چند پلاک عمل نماید، آنگاه عدم توانایی قدرت مرکزی و ممانعت از فروش و بالا بردن قیمت از سوی مالکین و بعضی مشکلات حقوقی از جمله منازل بدون مالک یا داشتن چند مالک به صورت ارثی، وضع را بدتر و بافت را به صورت اسفنجی پر و خالی می‌نماید) در اینچنین حالتی است که اقدامات دولتی باید با همراهی و مشارکت مردم و ساکنان محلات باشد و بهترین حالت این است که با شناخت ابعاد فرسودگی و از طریق مشارکت با تمام گروه‌های تصمیم‌گیرنده، تصمیم‌ساز و سازنده و بهره‌برداران گام‌های محتاطی در محیط برداشته شود.

2ـ ابعاد فرسودگی

الف) فرسودگی کالبدی

فرسودگی ممکن است ناشی از افت کیفی کالبدی محلات باشد، در این وضع بناها، معابر، فضاها ممکن است ناشی از گذشت ایام، تأثیرات آب و هوایی، جابجایی زمین، تردد وسایل نقلیه سنگین، اتفاقات خاص مانند جنگ، زلزله، عوامل جوی و … به فرسودگی نهاده و دست کم در آغاز بصورت تدریجی ناکارآمدی پیدا کند، تا اینجا بافت می‌تواند خودش را مرمت کند یا از نو بسازد اما عوامل دیگر نیز در فرسودگی کالبد مهم می‌باشد، که چرخه مرمت و بازسازی کالبدی را بهم می‌ریزد، مانند ارائه طرح‌های دولتی که دخالت یک طرفه دارند و با ممانعت، ساکنان دچار مشکل می‌شوند، یا اینکه مقیاس کالبد دچار تحول و دگرگونی شده یا رشد سریع جمعیت و تکنولوژی وسایل ارتباط جمعی و آسایش و یا شیوه استفاده از کالبد را تغییر داده باشد، در این حالت است که کالبد دچار از هم گسیختگی شده، ناکارآمد و فرسوده و بعد متروکه و مخروبه می‌شود.

ب) فرسودگی کارکردی

فرسودگی همچنان می‌تواند از کیفیت‌های کارکردی ناشی شود، تغییرات کارکردی ممکن است در اثر تغییر مقیاسی فعالیت‌ها صورت پذیرد یا اثر تغییر در شیوه و نوع فعالیت‌ها عارض شود و در حالت اول افزایش حجم جمعیت، رشد تدریجی شهر و جدا شدن نقش اولیه محلات و همچنین تأثیرات ناشی از رشد اقتصادی، توان اقتصادی و تغییرات طبیعی فعالیت‌ها صورت پذیرد، در حالت دوم افزایش فعالیت‌های جدید و خواسته‌های روانی زمان چه آگاهانه و چه ناآگاهانه منجر به تغییر فعالیت‌ها و تغییر کارکردی محدوده می‌شود، همچنین در بافت‌های قدیمی دیده شده است که با افزایش فعالیت‌های مضر اشاعه فساد چه اخلاقی و چه مالی، کارکردهای مثبت مجموعه تحت شعاع قرار گرفته و فرسایش کارکردی به اوج خود می‌رسد.

ج) فرسودگی در تصویر ذهنی

فرسودگی تصویر ذهنی اساساً یک تلقی و برداشت ذهنی است، این برداشت یک داوری ارزشی است و ممکن است در واقعیت فاقد جوهر واقعی باشد، اما قطعاً پس‌زمینه های ذهنی، حاصل جریانی دو جانبة بین ناظر و محیط‌ است و به توان روانی، مهارت‌های بازشناسی، شخصیت ارزشی ما و فرهنگ وی وابسته است، لذا تصویر ذهنی تمامی تجربیات محیطی فرد را در برمی‌گیرد و ممکن است عام باشد یا در مورد خاص روی دهد.

مثلاً تصویر ذهنی محله مرکزی شهر، مفاهیم مرتبط با آن از قبیل آلودگی‌ هوا، سر و صدا و ارتعاش و مانند اینها، این فضاها را به تقاطی نامطبوع تبدیل می‌کند و زندگی در واحدهای مسکونی قدیمی‌ساز در این فضا را فاقد جذابیت می‌کند، لذا این فضاها در توقعات امروز نامناسب می‌شود، همچنین ممکن است در مورد یک موضوع خاص باشد مانند تصویر ذهنی مکان شرکت متجددی در بافت قدیم دور از ذهن می‌باشد.

البته فرسودگی تصویر ذهنی ممکن است علت‌های دیگری داشته باشد از جمله تغییر اسامی، حس اشباع شدن محیط از بیگانگان و یا نژاد یا دسته‌ای خاص از مردم و همچنین ممکن است تغییر نشانه‌ها و کمرنگ‌ شدن آن‌ها و یا کاهش بار خاطراتی و هویت فرهنگی عوامل فرسودگی تصویر ذهنی باشند.

د) فرسودگی در مسائل فنی، رسمی یا قانونی

دسته‌ای دیگر از فرسودگی ممکن است وجود داشته باشد که با ابعاد قانونی، رسمی یا مالی شروع و به فرسودگی کارکردی، کالبدی و معنایی ربط پیدا کند.

مثلاً رواج استانداردهای جدید بهداشت، ایمنی و آتش‌سوزی در بناها که جنبه‌های قانونی فرسودگی است از طرف یک بافت ممکن است رسماً داخل یک طرح اعلام شده باشد و قرار است برای احداث خیابان تعریض راه یا اجرای طرح بازسازی جامع از سوی دستگاه‌های شهرسازی دولتی تخریب شود که فرسودگی رسمی است، نوع دیگری از علت‌های فرسودگی ممکن است مالی باشد مثلاً مسائل مربوط به ارائه خدمات بیمه‌ای، عدم پرداخت وام بانک‌ها به یک محدوده قدیمی، همچنین عدم جذابیت بر سرمایه‌گذاری در اثر تغییرات مکانی شهر و یا از حیث اتنفاع فارغ شدن یک کاربری بزرگ در محدوده و متروک شدن آن در اثر تغییرات فرسودگی نسبی در محیط و بعد افزایش سایر عوامل فرسودگی در آن محیط.

منبع: نواندیشان
آموزش سیتی انجین

ادامه مطلب