شهرهای اروپایی در قرون وسطی (بورگ)

بازدید: 4968 بازدید
شهر اروپایی قرون وسطی

سقوط امپراطوری رم در قرن پنجم بعد ازمیلاد مسیح رشد شهر نشینی را در اروپا برای ششصد سال متوقف کرد . پیشرفت اسلام در قرن هفتم و حملات مردم شمال اروپا در قرن نهم نیز باعث رکود تجارت و انزوای بیشتر جوامع اروپایی گردید . جمعیت شهری به روستا بازگشت و شهرها کوچک و بی اهمیت شدند . برده داری و فتوحات جنگی از میان رفت . نظام اجتماعی باستانی اندک اندک فرو پاشید و از خاکستر آن نظام جدیدی سر برآورد که آن را نظام فئودالی یا فئودالیسم خوانده اند .

در این دوران اساس حیات اجتماعی در روستا بود نه شهر . سرزمین به اقطاع های بزرگ تقسیم می شد که هر کدام را یک فیف Fief می خواندند که به یک خاندان نجیب زاده تعلق داشت . در اینجا مراد از تعلق داشتن چیزی بیش از مالیکت صرف است . در اروپای آن دوره زمین کالا محسوب نمی شد و خرید و فروش آن نادر بود . رئیس خاندان اشرافی در هر اقطاع که همان ارباب فئودال یا لرد بود .[۱] در واقع حاکم ومالک یامالک الرقاب حاکم و مالک سرزمین بود و برجان و مال مردم ساکن در آن اقطاع وتمام زمینها و آبها و همه ذخایر و منابع تحت الا رضی و سطح الا رضی آنجا تسلط داشت . این قطعات سرزمین از یکدیگر مجزا بودند . اقتصاد هر سرزمین فئودالی خود کفا ،‌معیشتی و متکی به تولید محلی بود . پول مشترک واوزان و مقیاسهای یکنواخت در کار نبود .

اکثر مردم در روستاها بر روی زمین کار می کردند و سرف خوانده می شدند . سرف ها سهم معینی از محصول می گرفتند و حق داشتند نسل اندر نسل بر روی زمین کار کنند . و همینطور موظف به ماندن و خدمت کردن به ارباب خود ، از جمله انجام بیگاری برای او بودند. در آغاز رابطه سرف و لرد به صورت پیمان محدود به دوران حیات لرد بود . یعنی با پایان عمر ارباب سرف آزاد می شد ، اما با تثبیت نظام فئودالی این وضع عوض شد یعنی سرفها نسل اندر نسل وابسته به زمین و لرد شدند و حق ترک زمین و روستای خود را نداشتند و در صورتیکه فرار می کردند به شدید ترین وجهی مجازات می شدند . هر گاه زمین دست به دست می گشت سرفها نیز همراه زمین ارباب خود عوض می کردند . لردها اسب و سلاح داشتند و به همین جهت خود را شوالیه یا سوار کار می خواندند . به هنگام تهاجم خارجی لردهای محلی وظیفه داشتند از رعایا دفاع کنند . سرفها نیز موظف بودند به هنگام جنگ صفوف پیاده نظام لرد را پرکنند . خلاصه لردها راس و سرفها قاعده هرم قشربندی اجتماعی فئودالی را تشکیل می دادند .

با وجود این در دوران فئودالیسم شهرها کاملا از میان نرفتند . بلکه با جمعیت کم به بقای خود ادامه دادند . در آغاز شهرها در واقع فقط دراسم شهر بودند بیشتر قلعه بودند تا شهر [۲] حداکثر دو تا سه هزار نفر جمعیت داشتند . اغلب حتی از این هم کوچکتر بودند تا قرن نهم از آنجا که نه حکومتی در کار بود و تقریبا نه تجارتی شهرها بیشتر وظایف شهری خود را از دست داده بودند و نقش چندان مهمی در اقتصاد های اروپا ایفا نمی کردند .

پس از فروپاشی امپراطوری رم ، چندین قرن طول کشید تا حکومتهای پادشاهی ملی مجددا تاسیس شوند (اولین بار در فرانسه ) . در این فاصله تنها نهاد سرتاسری و فراملی کلیسا بود . به همین جهت این شهرهای کوچک به سرعت تحت حاکمیت اسقفها در آمدند . اساس حاکمیت کلیسای کاتولیک از طریق شهرهای رم قدیم بود . حال که امپراطوری از بین رفته بود اسقف ها قدرت دینی و دنیوی هر دو را تصاحب کرده بودند . شهر اروپای غربی ( civitas) که در دوران رُم باستان به معنای محل استقرار حاکم و پادگان امپراطوری بود در قرن نهم به بورگ(Bourg) تبدیل شد و معنای اسقف نشین (Episcopal City) را پیدا کرد . در واقع هر جا اسقف ناحیه ساکن بود شهر به شمار می آمد . این شهرهای قلعه مانند همچون جزایری در دریای اقطاع های فئودالی بودند و حتی به فئودال اجاره می پرداختند و اوامر او را اطاعت می کردند . در شهرها صنعتگران زندگی می کردند که نیازهای مناطق روستایی را برآورده می ساختند . لردها در قلعه های خود در روستا زندگی می کردند نه شهر .

نام فایل: شهرهای اروپایی در قرون وسطی (بورگ)

مشاهده کامل مطلب: لینک به تالار گفتگو

پسورد: www.noandishaan.com

منبع: نواندیشان
آموزش سیتی انجین

ادامه مطلب