رفتن به مطلب

تنیدگی یا فشار روانی چیست؟


ارسال های توصیه شده

تنیدگی یا فشار روانی چیست؟

 

0038312.JPG

 

 

نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی

مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی

 

 

 

 

 

نکات کلیدی

تنیدگی، پاسخی فیزیولوژیک:

سندرم (نشانه) سازش عمومی، (1) پاسخ بدن به یک تهدید تنش زا را بیان می کند. تجربه ی مکرر عوامل تنش زا، ممکن است به تغییرات فیزیولوژیک بینجامد که در ایجاد بیماری های مزمن نقش مهمی دارند.

تنیدگی، پاسخی در برابر رویدادهای زندگی:

نیاز فرد به سازگاری با تغییرات زندگی را می توان یکی از منابع مهم تنیدگی به شمار آورد. با اندازه گیری فراوانی و شدت این رویدادها - خواه کوچک باشند یا بزرگ - ارتباط میان آن ها و وضعیت سلامت آشکار شده است.

دیدگاه تبادلی در مورد تنیدگی: (2)

اگر تنیدگی را یک پاسخ منفعلانه به رویدادهای اطراف در نظر بگیریم، از این حقیقت غفلت کرده ایم که انسان ها خود بیشتر اوقات، فعالانه در این رویدادها مشارکت دارند؛ ولی بر اساس دیدگاه تبادلی، تنیدگی شامل ارزیابی تهدیدها و منابع، و ایجاد راهبردهای مقابله ای کارآمد برای به کارگیری مؤثر منابع، می شود.

تأثیر تنیدگی بر سلامت:

علاوه بر مشکلاتی که بر اثر تأثیرات فیزیولوژیک تنیدگی پدید می آیند، فراوانی برخی رفتارهای دیگر که سلامت را به خطر می اندازند (از قبیل مصرف سیگار، الکل و کافئین، سوء تغذیه) و همچنین خطر تصادفات نیز، تحت تأثیر تنیدگی افزایش می یابد.

مدیریت تنیدگی: (3)

آموزش فرآیندهای مقابله، افراد را توانا می سازد تا به نحو مؤثری با تنیدگی روبه رو شوند. راهبردهای اصلی در این زمینه عبارتند از آرمیدگی (4) برای مواجه با تأثیرات بدنی، و ارزیابی شناختی برای نظارت بر شناخت های تنش زا و جایگزین کردن آن ها با شناخت های سازگارانه.

تنیدگی، پاسخی فیزیولوژیک

تنیدگی از تعامل میان فرآیندهای فیزیولوژیک، روانی، و محیطی سرچشمه می گیرد. معمولاً تنیدگی را پاسخی در مقابل یک عامل تنش زا یاد می دانند. اولین گزارش نو از تنیدگی را سلیه (5) ارائه کرد. مفهوم سازی سیله از سندرم سازگاری عمومی (GAS) بر مبنای مفهوم "نزاع و گریز (6)" والتر کنون (7) بنا شده بود. سندرم سازگاری عمومی سه،‌ مرحله دارد:

1. اعلام خطر: (8)

افزایش فعالیت، هنگامی که شخص در معرض تهدید قرار می گیرد. فرآیندهای سیستم اعصاب سمپاتیک این جریان را هدایت می کنند؛

2. مقاومت: (9)

مقابله و معکوس کردن تأثیرات مرحله ی اعلام خطر. این مرحله را تغییرات هورمونی به پیش می برند؛

3. فرسودگی: (10)

اگر ادامه ی مقاومت به هیچ وجه ممکن نباشد و منابع انطباقی تحلیل روند، فرسودگی رخ می دهد.

تجربه مکرر عوامل تنیدگی زا ممکن است به طور غیر مستقیم به فرد آسیب برساند؛ چرا که فعال سازی مکرر سیستم اعصاب سمپاتیک می تواند فعالیت سیستم ایمنی را مختل کرده و به بروز بیماری های مزمنی از قبیل عارضه سرخرگ کرونری قلب، ورم مفاصل، بیماری کلیوی و اختلالات گوارشی خاص بینجامد. از آن جا این اختلالات نتیجه ی چالش مستمر با شرایط تنیدگی زا هستند،‌ سلیه آن ها را "بیماری های سازگاری" نامیده است.

تنیدگی، واکنشی در برابر رویدادهای زندگی

تنیدگی و تغییرات مرتبط با آن، ممکن است یک واکنش روان شناختی یا سازگاری با تغییرات زندگی در نظر گرفته شوند. تهیه ی فهرست رویدادهای اخیر، (11) تلاش برای فهم تأثیر روانی رویدادهای اصلی زندگی است. در این فهرست 43 رویداد مثبت و منفی در اختیار افراد قرار می گیرد و به آن ها بر اساس تعداد رویدادهایی که (نوعاً) طی شش ماهه ی پیش از پر کردن پرسشنامه تجربه کرده اند، نمره داده می شود. این نمره به عنوان شاخصی از شدت واکنش تنیدگی به کار می رود. این نمره خام است؛ ولی میان آن و وضعیت سلامت افراد، رابطه وجود دارد. در نسخه ی اصلاح شده ی این فهرست (SSRE) برای انعکاس شدت (12) رویدادها، از نمره های وزن شده (13) استفاده شده است (جدول 1).

جدول 1. اقتباس از مقیاس درجه بندی سازگاری اجتماعی

 

[TABLE=align: center]

[TR=class: t1]

[TD=width: 51] شماره

[/TD]

[TD=width: 151] رویداد

[/TD]

[TD=width: 57] نمره

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 1

[/TD]

[TD=width: 151] مرگ همسر

[/TD]

[TD=width: 57] 100

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 2

[/TD]

[TD=width: 151] طلاق

[/TD]

[TD=width: 57] 73

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 3

[/TD]

[TD=width: 151] جدایی والدین

[/TD]

[TD=width: 57] 65

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 7

[/TD]

[TD=width: 151] ازدواج

[/TD]

[TD=width: 57] 50

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 12

[/TD]

[TD=width: 151] حاملگی

[/TD]

[TD=width: 57] 40

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 22

[/TD]

[TD=width: 151] تغییر در مسؤولیت شغلی

[/TD]

[TD=width: 57] 29

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 30

[/TD]

[TD=width: 151] مشکل با رئیس

[/TD]

[TD=width: 57] 23

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 42

[/TD]

[TD=width: 151] کریسمس

[/TD]

[TD=width: 57] 12

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 51] 43

[/TD]

[TD=width: 151] نقض قوانین جزایی

[/TD]

[TD=width: 57] 11

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

برای سنجش تنیدگی روزانه، رویدادها یا مشکلات جزیی اندازه گیری می شوند؛ این رویدادها تحت عنوان فشارهای "آزار دهنده، درمانده ساز و ناراحت کننده تعریف می شوند و تا اندازه ای نحوه ی تبادلات روزمره فرد با محیط را مشخص می کنند". نمونه هایی از این مشکلات، در جدول 2 آورده شده است. مقیاس مشکلات، نمره هایی را به دست می دهد که منعکس کننده ی فراوانی و شدت حوادث تنیدگی زا هستند.

جدول 2. نمونه ای از مواد مقیاس مشکلات روزمره

[TABLE=align: center]

[TR=class: t2]

[TD=width: 221] ماده

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] گم کردن اشیاء

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] همسایه های پردردسر

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] زندگی اعضای غیر فامیل در خانه ی شما

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] تصمیمات مشکل ساز

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] مسؤولیت های زیاد

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 221] نگرانی از بابت بدهکاری

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

رویکرد رویدادهای زندگی، به چهار دلیل مورد انتقاد قرار گرفته است: اولین انتقاد، در مورد تفسیر (14) خود افراد از رویدادهای زندگی است که تنش زا یا بی ضرر بودن آن ها را تعیین می کند. ویژگی های مهم این تفسیر،‌ عبارتند از این که: یک رویداد تا چه اندازه مطلوب است، افراد تا چه اندازه بر آن کنترل دارند، و چه میزان از سازگاری به عنوان یک پیامد، لازم بوده است؛

دوم این که، گاهی رویدادهای زندگی مدت ها پس از آن رخ داده اند،‌ مورد قضاوت قرار می گیرند، و این غالباً زمانی است که افراد بیمار می شوند؛ بنابراین آنچه مشاهده می شود، ارتباط میان تنیدگی خود گزارشی (15) و رفتار درمان طلبانه (16) است. گویا هر دوی این ها منعکس کننده ویژگی های ثابت شخصیت در مورد حالات عاطفی منفی (17) هستند؛ ویژگی هایی که به نظر می آید همبستگی بالایی با گزارش نشانه ها دارند؛ ولی با شاخص های عینی سلامت رابطه ای ندارند؛ در نتیجه ممکن است ارتباط میان مقیاس های حوادث زندگی و سلامت، تصنعی باشد. بعضی از بررسی های آینده نگر، (18) ماهیت پیش بینی کننده ی این مقیاس را تأیید کرده اند؛ در حالی که تحقیقات دیگر قطعیت کمتری دارند؛

سوم این که، تجربه های زندگی ممکن است با یکدیگر تعامل داشته باشند، و ارزیابی شیوه ی تعامل این تجربه ها (برای مثال، جمع پذیری (19) یا مضربی (20) بودن آن) در یک مورد خاص، دشوار خواهد بود. رویکرد رویدادهای زندگی، بر فرض جمع پذیری رویدادها مبتنی است؛

چهارم این که، بعضی از رویدادهای زندگی موجود در مقیاس (مثل جراحت یا بیماری، مشکلات جنسی) نیز،‌ منعکس کننده وضعیت سلامت هستند. این ها به طور تصنعی، همبستگی میان تنیدگی و مقیاس های سلامت را بزرگ می کنند.

دیدگاه تبادلی در مورد تنیدگی

دیدگاه تبادلی، تنیدگی را بر اساس تأثیر متقابل متغیرهای شخصی و محیطی وصف می کند، و از مفاهیم ارزیابی شناختی (21) اولیه و ثانویه، و مفهوم مقابله (22) استفاده می نماید. افراد، ارزیابی اولیه را برای سنجش اهمیت یک موقعیت برای بهزیستی آن ها، و ارزیابی ثانویه را برای برآورد منابع شخصی خود در مواجهه با الزامات آن موقعیت به کار می گیرند. زمانی که افراد پی می برند منابع کافی را در اختیار ندارند، تنیدگی را تجربه می کنند و باید برای کنترل موقعیت دست به عملی بزنند و یا با واکنش های هیجانی خود به آن موقعیت پاسخ دهند. تلاش و بلاتکلیفی در رسیدن به کنترل مؤثر، ممکن است تنیدگی کلی فرد نسبت به موقعیت را افزایش دهد؛ این امر نشان می دهد، افراد به نحوی عمل می کنند که میزان کلی تجربه ی تنیدگی را به حداقل برسانند؛ این الگو را الگوی کاهش ماکزیمم (23) می نامند.

تأثیر تنیدگی بر سلامت

در این بخش، تأثیرات تنیدگی بر سلامت مطرح می شود. این ها جدای از مشکلاتی هستند که به واسطه ی فرآیندهای فیزیولوژیک ناشی از تنیدگی ایجاد می شوند. به طور کلی، تنیدگی به افزایش رفتارهایی می انجامد که تأثیرات منفی بر سلامت دارند. به نظر می رسد که تنیدگی، یک عامل مهم در تعیین زمان شروع مصرف سیگار در نوجوانان و نیز عود مصرف سیگار، پس از یک دوره ی ترک باشد. سیگاری هایی که در معرض تنیدگی های شدید قرار می گیرند، گزارش کرده اند که تمایلشان به کشیدن افزایش پیدا کرده، و مصرف سیگار تجربه تنیدگی را کاهش می دهد. در واقع، کشیدن سیگار، یکی از روش های رایج مواجهه با تنیدگی است. همین طور ارتباط پیچیده ای میان تنیدگی و مصرف الکل وجود دارد. افراد ممکن است الکل را به سبب تأثیرات آن بر خلق مصرف کنند. به نظر می رسد که تنیدگی، تأثیر روانی الکل را کاهش می دهد؛ به همین علت افراد تحت فشار تنیدگی باید الکل بیشتری بنوشند تا همان میزان از تأثیر را دریافت کنند. در حقیقت، مصرف الکل توانایی مقابله در افراد را کاهش می دهد. همچنین تنیدگی با افزایش مصرف کافئین، توجه کم به رژیم غذایی و ورزش کمتر نیز، ارتباط دارد.

تنیدگی به افزایش ریسک سوانح در خانه، محل کار، و جاده ها نیز منجر می شود؛ ولی نقش آن به عنوان یک عامل علی، امری پیچیده و به طور کامل شناخته شده نیست. بعضی از پیامدهای رفتاری تنیدگی، عبارتند از تمرکز پایین، کُندی زمان واکنش و هماهنگی جسمی ضعیف. این نتایج در شرایط سخت یا خطرناک می تواند به رفتارهایی بینجامد که پیامدهای نامطلوبی دارد. افراد غالباً در موقعیت هایی که از نظر هیجانی تهدیدکننده هستند، با تحریف یا سوء برداشت دست به گریبانند، و این امر ممکن است به نوبه ی خود به ارزیابی نادرست از خطر منجر شود.

مدیریت تنیدگی

افراد با استفاده از فرآیندهای مقابله، تنیدگی خود را مهار می کنند. این فرآیندها دو دسته اند: فرآیندهای متمرکز بر مشکل، (24) و فرآیندهای متمرکز بر هیجان. (25) قسم اول به اداره ی مشکل، و قسم دوم به کاهش ناراحتی ناشی از مشکل نظر دارد. رفتارهای متمرکز بر مشکل، عبارتند از نظارت (26) بر سطح استرس، سازماندهی (27) منابع در دسترس و طراحی (28) استفاده از آن ها، ارتقای مهارت های اجتماعی برای کسب حمایت اجتماعی بیشتر و اداره ی عوامل تنیدگی زا از راه مذاکره و ارتباط بهتر. اجتناب (29) و انکار (30)، از رایج ترین رفتارهای متمرکز بر هیجان هستند. این رفتارها، هر دو سبب تحریف واقعیت می شوند که ضرورتاً نابهنجار به شمار نمی روند. شوخ طبعی (31) می تواند یک راهکار متمرکز بر هیجان به صورت مؤثر باشد، همان طور که ورزش و استفاده از تکنیک های تنش زدایی این چنین اند. کارایی رفتارهای مقابله ای، به خوبی تأثیر تنیدگی بر وضعیت سلامت را پیش بینی می کند.

برنامه های مدیریت تنیدگی، برای آموزش راهکارهای مقابله طراحی شده اند. دو رویکرد گسترده در این زمینه وجود دارد: یکی بر مبنای آموزش مهارت های آرمیدگی و دیگری بر اساس فنون شناختی طراحی شده است. هدف مهارت های آرمیدگی، ایجاد توانایی نسبت به کاهش تنش بدنی و دیگر نشانگان فزون انگیختگی در طول روز است. یکی از آثار ثانوی و سودمند این مهارت ها، افزایش کنترل ادراک شده (32) فرد در بیشتر موارد است. کل فرآیند، نوعاً شامل یادگیری مهارت ها، یادگیری نحوه ی نظارت و کنترل تنش و وارد کردن این تمرین ها در زندگی روزمره است. فنون شناختی به افراد آموزش می دهند تا شناخت های پدیدآور تنیدگی را با شناخت های سازگارانه تر جایگزین کنند.

پی نوشت ها :

1. general adaptation syndrome.

2. the transactional view of stress.

3. stress managment.

4. relaxation.

5. Selye.

6. flight or fight.

7. Cannon.

8. alarm.

9. resistance.

10. exhastion.

11. the schedule of recent events (SRE).

12. severity.

13. weighted scores.

14. interpretation.

15. self reported.

16. treatment seeking.

17. negative affectivity.

18. prospective studies.

19. additive.

20. multiplicative.

21. cognitive appraisal.

22. coping.

23. minimax.

24. problem focused.

25. emotion focused.

26. monitoring.

27. structuring.

28. planning.

29. avoidance.

30. denial.

31. humor.

32. percieved control.

منبع مقاله :

کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...