رفتن به مطلب

خاطرات میتینگ نمایشگاه 94


masi eng

ارسال های توصیه شده

خب اول یه تشکر ویژه از همه دوستانی که اومدن. :a030: از دیدن تک تک دوستان خیلی خوشحال شدم.

جای دوستانی هم که نتونستن بیان خالی بود واقعاً.

و البته جای دوستانی هم که رای دادن و نیومدن یه ذره هم خالی نبود :banel_smiley_4:

و اما اندراحوالات میتینگ به سبکی که معمولاً میگم :ws3:

 

به ترتیب کسایی که دیدم پیش میرم میگم :ws3: البته شاید اون وسطا پس و پیش بشه. شلوغ پلوغ شد ذهن یاری نمیده دیگه :ws3:

 

خب مهدی که هیچی. چی میخوام بگم آخه :ws3:

با mahdi eng که تو مسیر رفت و آمد کرج هم باهاش بودیم. یکی از بچه ها با معرفت، پایه، پیگیر، فعال و .... (یادت باشه هندونه ها رو بعداً فروختی فیفتی فیفتی حساب کنیا باهام :ws3: ) فقط نمیدونم چرا امروز زوم کرده بود رو این ناهار و اینا. اگه این ویژگی هم نبود که دیگه پسر خیلی عالی بود :whistle: :ws3:

iranpg نفر بعدی بود که زحمت کشیده بود اومد نمایشگاه. ولی فکر کنم بقیه دوستان ندیدن. خیلی دوست داشتیم بیاد با بقیه بچه ها هم آشنا بشه ولی خب نیومد دیگه :ws3: فقط سلام رسوند دورادور :ws3: سررسیدی هم که تو مسابقات عید برنده شده بود بهش دادم و رفت. خیلی کوتاه دیدمش، ولی مشخص بود از بچه های خوب واقعاً به سبک بچه های نواندیشانی هستش :w16:

بعدش دار و دسته کشاورزی و محیط زیست :ws3:

sama sh - binam - azin از دوستان محیط زیستی و helma.b هم کاربر صنایع غذایی. سه تا دوستی که از بچه های خیلی مودب بودن. که البته تا موقع برگشت هنوز مهدی اینا رو جابجا تشخیص میداد :ws28: به غیر سمانه خانم که قبلاً تو یه جلسه مدیریتی اومده بود، سه نفر دیگه اولین بار بود که میومدن و میدیدیم.

mahnaazz که یه جورایی میشه گفت حضورش تو این میتینگ شخصاً واسه خود من جالب بود. اینکه کاربری که 3،4 روز عضو شده باشه تو میتینگ شرکت کرده، خیلی جالب و خوب بود. :w16: (بچه های قدیمی که نیومدن یاد بگیرن :vahidrk: ) هرچند تو همین مدت کوتاه 3،4 روزده نشون داده که میتونه جز کاربرای فعال و خوب انجمن باشه، ولی حضورش تو این میتینگ این مسئله رو قوت بخشید :ws3: و این نکتش هم خیلی خوب بود که به نظرم تو جمع اصلاً احساس غریبی نکرد و راحت بود.

البته کلاً جمعی که بچه ها بودن، با اینکه امسال تعداد کسایی که اولین بار بود میومدن زیاد بود، و خب یه کمی به خاطر همین ساکت تر بودن، اما اونطور نبود که بخوان احساس غریبی کنن و همه با هم خیلی خوب بودن. که یکی از ویژگی های خیلی مثبت میتینگ امسال بود. البته این احساس شخصی منه :ws3:

عباس رو هم قبلاً دیده بودم و یکی دیگه از مودبای انجمن. ولی من آخرش نفهمیدم چرا انجمن نمیاد :banel_smiley_4: اون اولشم هی میرفت و میومد :ws3: یه بارم رفت و با دوتا از بچه ها اومد (محیط زیست ایران و safura abdi)

roozbeh ameri هم جز بچه های نسبتاً جدید انجمن هست که فکر کنم یه ماه یا کمتر هست که عضو انجمن شده و اونم نشون داده جز بچه های فعال انجمن و مکانیک هست. ماشالا کنار فعالیت مثبتش، پتانسیل اسپمش مشخصه که بالاس :whistle: روزبه هم نه تنها احساس غریبی نکرد، به حدی راحت بود که انگار مدت زیادیه بچه ها رو میشناسه :ws3: ولی خب یه پیشنهادی داده بود قبلاً. تا یه ساعت اول میتینگ هر 10 دقیقه میگفت تکلیف اون پیشنهاد چی شد. انقدر گفت که همونجا اوکیشو گرفت دیگه :ws28: بنده خدا در بدر دنبال یه کاربر عمرانی میگشت که گیر نیاورد آخرش :ws3:

ایمان هم که خب معروفه دیگه یه پسر ساکت و به شدت مودب و با اخلاق :a030: انصافاً تو اخلاق نامبر وانه :ws3:

محیط زیست ایران یا همون پرناز خانم که خیلی دستشون درد نکنه که از همدان اومده اومدن :a030: یکی دیگه از کسایی که اولین بار بود میومد. جمعیت محیط زیستیا رو زیاد کرده بود دیگه کلاً همه زیرنظر بودن که یه وقت کسی آشغالی چیزی نندازه :ws3: البته حضورش تو انجمن یه کمی کمتر شده که ایشالا بیشتر ببینیمش دوباره تو انجمن :a030:

safura abdi کاربر مهندسی فضای سبز هم اولین بار بود که میومد. ایشالا انجمن هم از این به بعد بیشتر بیاد و با کاربرایی که این تالار داره، دوباره جون بگیره و جدا بشه تالارش :w16: یکی از کاربرای خیلی خیلی مودب. ولی انصافاً انجمن چقدر کاربرای مودب و خوب زیاد داره ها. تا حالا انقدر دقت نکرده بودم :ws3:

مینا یوسفی مدیر روابط عمومی هم که اون انرژی روابط عمومیش بود دیگه :ws3: تابلو بود کلاً :whistle: معرفی اولیه بچه هام بعد از اومدنش انجام شد. :ws3: یه سوالی هم که واسم پیش اومد نفهمیدم چندتا بابا تو انجمن داره :ws3:

حمید سی اف دی هم که پایه ثابت میتینگا و تورا. :ws3: و البته هرجا سخن از خوردن و شکم هست، نام حمید سی اف دی میدرخشد :banel_smiley_4: :ws3: یعنی این بشر 459 بار هم شیرینی بگیره بخوره باز میگه شیرینی ندادین :icon_pf (34): بعد خودش دکتر میشه شیرینی نمیده :banel_smiley_4: لواشکام که نصفشو رو هوا رفت :ws3:

سیدمهدی هم که به بامرام بودن معروفه اصلاً. خیلی هم خوشحال بود که بچه های برقی زیاد بودن امروز :ws3: فقط موقع رفتنش نبودم و نتونستم باهاش خداحافظی کنم :icon_pf (34):

سوده هم اولین بار بود که میومد. البته فکر کنم اولین بار بود :ws52: :ws3: آخه دیدم منو میشناخت، ولی واسه خود من اصلاً آشنا نبود :ws3: یکی دیگه از بچه های با انرژی و خنده رو. سوده رو هم نتونستم موقع رفتن خداحافظی کنم و نبودم :icon_pf (34):

مهندس خوش فکر یا همون میلاد که خب ویژگی های نزدیک به حمید سی اف دی داره :ws3: با این تفاوت که حداقل حمید یکی دو بار یه شکلاتی چیزی آورده بود قبلاً. میلاد اون یکی دوبارم انجام نداده :ws3:

سلامت با دوستش. این سلامت گفته بود نسبت به میتینگ پارسال خیلی تغییر کرده ها، ولی واقعاً فکر نمیکردم در این حد باشه :ws3: کلاً جمع بچه های کشاورزی و محیط زیست جمع بود دیگه حسابی :ws3: که اونا رو هم موقع رفتن متأسفانه ندیدم :icon_pf (34):

ابوذر هم که خب رفیق قدیمی و بامعرفت که سعی میکنه همیشه بیاد این میتینگا رو. با حمید صفدر با هم قرار کوهنوردی هم گذاشتن. حالا اون کوهنوردیه تا کجای کوهه دیگه نمیدونم :whistle:

صبا حیدری که غیب شده تو انجمن :banel_smiley_4: خیلی هم راحت شیرینی مزدوج شدن و عمه شدنشو پیچوند :banel_smiley_4: :ws3: فقط نمیدونم با مینا یوسفی چی میگفتن بهم. هر 10 دقیقه یه بار یهو همدیگه رو بغل میکردن :w58:

علیرضا هم که خب دیگه انرژیش دیگه حرفی واسه گفتن نمیذاره :ws3: خیلی هم مجهز اومده بود. 2 تا زیرانداز آورده بود. پتویی هم که شب میخواست روش بندازه آورده بوده واسه زیرانداز :ws3: متخصص کچل کردن :ws3:

متین هم که فکر کنم دقیقاً بعد از یه سال بود که میومد که اونم آخرش نفهمیدم چرا نمیاد انجمن :ws3:

انوشه هم که جز فسیلا و ماموتای انجمنه :ws3: که دم ظهر یه سر کوچیک اومد و رفت. قرار بود شیرینی تموم شدن ارشدشم بیاره که رسماً پیچوند :banel_smiley_4:

yade dirooz یا همون فرهاد. چقدررر با تصوری که ازش داشتم فرق میکرد. :ws3: چیزی که تو تحلیل شخصیتش گفته بودم کجا بود، خودش کجا بود :ws3: واقعاً دستش درد نکنه و خیلی لطف کرد که از مشهد اومده بود و خودشو رسونده بود. خیلی خوشحال شدم دیدمش. حیف قطارش دیر رسید و فرصت نشد زیاد بتونم ببینمش و باهاش صحبت کنم :icon_pf (34):

جعفر علیشاه هم از بامعرفت ترین کاربرای انجمن و به شدت طرفدار بچه های مکانیک. با وجود خستگی زیاد، بعد از نمایشگاه نفت، آخرای میتینگ خودشو رسوند که خیلی خوشحال شدیم از اومدنش. ولی بنده خدا چند شب بیخوابی کشیده بود، حسابی خسته بودا :ws3: خیلی هم اهمیت میداد حرفی میزنه یه وقت کسی از دستش ناراحت نشه. :ws3:

یه گروهم که فامیلای خودمون بودن. دخترعمه ها و پسرای دخترعمه ها و اینا :ws3: که عضو انجمن فعلاً نیستن ولی گفتن قراره بشن. البته چندساله قراره عضو بشن :ws3:

 

یعنی الان همه رو گفتم دیگه؟ :ws38:

 

اونایی که زود رفتن و بستنی بهشون نرسید ضرر کردن :ws3: میلاد تجربه داشت و گفت که صبر کردن نتیجه میده :ws3:

واسه ناهارم که خب نصف دنگا گرفته شد و بقیشم علیرضا زحمت کشید. علیرضا حالا گفت محمد ناهارو داد. ولی از این خبرا نبود، بد عادت نشین که کسی ناهار اینا نمیده :ws3: در حد همون بستنی کافیه :ws3:

آخر کاری هم که ما رو سوژه گیر آورده بودن اون وسط یکی دوتا پانتومیم واسشون اجرا کنیم :banel_smiley_4: لامصب فک و فامیلا اولش اومدن کلمه گفتن، هرچی خر مر داشتن گفتن. کی حال جفتک زدن وسط اون چمنا رو داشت آخه واسه اجرای پانتومیم :ws3: بچه های انجمنم که بدتر دیگه. کلمه گفتن مثلاً :banel_smiley_4:

در کل میتینگ خوب و گرمی بود و بازم همه بچه هایی که اومدن دستشون درد نکنه :a030:

  • Like 25
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 255
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

همش تقصیر عارفیون :w000:دیتا بیس پروندن :banel_smiley_4:

 

ولی از دیدار شما خوشنود گشتیم :w16:

 

بابا ادلیستو که دیگه از دیتابیس نمی پرونیم، بنده خدا خود ما :ws3:

سابقه پروندن تشکرا و مدالا و کل پیغامای پروفایل و حذف شدن چندتا کاربرا بوده :ws3: ولی ادلیست نبوده :ws3:

  • Like 13
لینک به دیدگاه
خب اول یه تشکر ویژه از همه دوستانی که اومدن. :a030: از دیدن تک تک دوستان خیلی خوشحال شدم.

جای دوستانی هم که نتونستن بیان خالی بود واقعاً.

و البته جای دوستانی هم که رای دادن و نیومدن یه ذره هم خالی نبود :banel_smiley_4:

و اما اندراحوالات میتینگ به سبکی که معمولاً میگم :ws3:

 

به ترتیب کسایی که دیدم پیش میرم میگم :ws3: البته شاید اون وسطا پس و پیش بشه. شلوغ پلوغ شد ذهن یاری نمیده دیگه :ws3:

 

خب مهدی که هیچی. چی میخوام بگم آخه :ws3:

با mahdi eng که تو مسیر رفت و آمد کرج هم باهاش بودیم. یکی از بچه ها با معرفت، پایه، پیگیر، فعال و .... (یادت باشه هندونه ها رو بعداً فروختی فیفتی فیفتی حساب کنیا باهام :ws3: ) فقط نمیدونم چرا امروز زوم کرده بود رو این ناهار و اینا. اگه این ویژگی هم نبود که دیگه پسر خیلی عالی بود :whistle: :ws3:

iranpg نفر بعدی بود که زحمت کشیده بود اومد نمایشگاه. ولی فکر کنم بقیه دوستان ندیدن. خیلی دوست داشتیم بیاد با بقیه بچه ها هم آشنا بشه ولی خب نیومد دیگه :ws3: فقط سلام رسوند دورادور :ws3: سررسیدی هم که تو مسابقات عید برنده شده بود بهش دادم و رفت. خیلی کوتاه دیدمش، ولی مشخص بود از بچه های خوب واقعاً به سبک بچه های نواندیشانی هستش :w16:

بعدش دار و دسته کشاورزی و محیط زیست :ws3:

sama sh - binam - azin از دوستان محیط زیستی و helma.b هم کاربر صنایع غذایی. سه تا دوستی که از بچه های خیلی مودب بودن. که البته تا موقع برگشت هنوز مهدی اینا رو جابجا تشخیص میداد :ws28: به غیر سمانه خانم که قبلاً تو یه جلسه مدیریتی اومده بود، سه نفر دیگه اولین بار بود که میومدن و میدیدیم.

mahnaazz که یه جورایی میشه گفت حضورش تو این میتینگ شخصاً واسه خود من جالب بود. اینکه کاربری که 3،4 روز عضو شده باشه تو میتینگ شرکت کرده، خیلی جالب و خوب بود. :w16: (بچه های قدیمی که نیومدن یاد بگیرن :vahidrk: ) هرچند تو همین مدت کوتاه 3،4 روزده نشون داده که میتونه جز کاربرای فعال و خوب انجمن باشه، ولی حضورش تو این میتینگ این مسئله رو قوت بخشید :ws3: و این نکتش هم خیلی خوب بود که به نظرم تو جمع اصلاً احساس غریبی نکرد و راحت بود.

البته کلاً جمعی که بچه ها بودن، با اینکه امسال تعداد کسایی که اولین بار بود میومدن زیاد بود، و خب یه کمی به خاطر همین ساکت تر بودن، اما اونطور نبود که بخوان احساس غریبی کنن و همه با هم خیلی خوب بودن. که یکی از ویژگی های خیلی مثبت میتینگ امسال بود. البته این احساس شخصی منه :ws3:

عباس رو هم قبلاً دیده بودم و یکی دیگه از مودبای انجمن. ولی من آخرش نفهمیدم چرا انجمن نمیاد :banel_smiley_4: اون اولشم هی میرفت و میومد :ws3: یه بارم رفت و با دوتا از بچه ها اومد (محیط زیست ایران و safura abdi)

roozbeh ameri هم جز بچه های نسبتاً جدید انجمن هست که فکر کنم یه ماه یا کمتر هست که عضو انجمن شده و اونم نشون داده جز بچه های فعال انجمن و مکانیک هست. ماشالا کنار فعالیت مثبتش، پتانسیل اسپمش مشخصه که بالاس :whistle: روزبه هم نه تنها احساس غریبی نکرد، به حدی راحت بود که انگار مدت زیادیه بچه ها رو میشناسه :ws3: ولی خب یه پیشنهادی داده بود قبلاً. تا یه ساعت اول میتینگ هر 10 دقیقه میگفت تکلیف اون پیشنهاد چی شد. انقدر گفت که همونجا اوکیشو گرفت دیگه :ws28: بنده خدا در بدر دنبال یه کاربر عمرانی میگشت که گیر نیاورد آخرش :ws3:

ایمان هم که خب معروفه دیگه یه پسر ساکت و به شدت مودب و با اخلاق :a030: انصافاً تو اخلاق نامبر وانه :ws3:

محیط زیست ایران یا همون پرناز خانم که خیلی دستشون درد نکنه که از همدان اومده اومدن :a030: یکی دیگه از کسایی که اولین بار بود میومد. جمعیت محیط زیستیا رو زیاد کرده بود دیگه کلاً همه زیرنظر بودن که یه وقت کسی آشغالی چیزی نندازه :ws3: البته حضورش تو انجمن یه کمی کمتر شده که ایشالا بیشتر ببینیمش دوباره تو انجمن :a030:

safura abdi کاربر مهندسی فضای سبز هم اولین بار بود که میومد. ایشالا انجمن هم از این به بعد بیشتر بیاد و با کاربرایی که این تالار داره، دوباره جون بگیره و جدا بشه تالارش :w16: یکی از کاربرای خیلی خیلی مودب. ولی انصافاً انجمن چقدر کاربرای مودب و خوب زیاد داره ها. تا حالا انقدر دقت نکرده بودم :ws3:

مینا یوسفی مدیر روابط عمومی هم که اون انرژی روابط عمومیش بود دیگه :ws3: تابلو بود کلاً :whistle: معرفی اولیه بچه هام بعد از اومدنش انجام شد. :ws3: یه سوالی هم که واسم پیش اومد نفهمیدم چندتا بابا تو انجمن داره :ws3:

حمید سی اف دی هم که پایه ثابت میتینگا و تورا. :ws3: و البته هرجا سخن از خوردن و شکم هست، نام حمید سی اف دی میدرخشد :banel_smiley_4: :ws3: یعنی این بشر 459 بار هم شیرینی بگیره بخوره باز میگه شیرینی ندادین :icon_pf (34): بعد خودش دکتر میشه شیرینی نمیده :banel_smiley_4: لواشکام که نصفشو رو هوا رفت :ws3:

سیدمهدی هم که به بامرام بودن معروفه اصلاً. خیلی هم خوشحال بود که بچه های برقی زیاد بودن امروز :ws3: فقط موقع رفتنش نبودم و نتونستم باهاش خداحافظی کنم :icon_pf (34):

سوده هم اولین بار بود که میومد. البته فکر کنم اولین بار بود :ws52: :ws3: آخه دیدم منو میشناخت، ولی واسه خود من اصلاً آشنا نبود :ws3: یکی دیگه از بچه های با انرژی و خنده رو. سوده رو هم نتونستم موقع رفتن خداحافظی کنم و نبودم :icon_pf (34):

مهندس خوش فکر یا همون میلاد که خب ویژگی های نزدیک به حمید سی اف دی داره :ws3: با این تفاوت که حداقل حمید یکی دو بار یه شکلاتی چیزی آورده بود قبلاً. میلاد اون یکی دوبارم انجام نداده :ws3:

سلامت با دوستش. این سلامت گفته بود نسبت به میتینگ پارسال خیلی تغییر کرده ها، ولی واقعاً فکر نمیکردم در این حد باشه :ws3: کلاً جمع بچه های کشاورزی و محیط زیست جمع بود دیگه حسابی :ws3: که اونا رو هم موقع رفتن متأسفانه ندیدم :icon_pf (34):

ابوذر هم که خب رفیق قدیمی و بامعرفت که سعی میکنه همیشه بیاد این میتینگا رو. با حمید صفدر با هم قرار کوهنوردی هم گذاشتن. حالا اون کوهنوردیه تا کجای کوهه دیگه نمیدونم :whistle:

صبا حیدری که غیب شده تو انجمن :banel_smiley_4: خیلی هم راحت شیرینی مزدوج شدن و عمه شدنشو پیچوند :banel_smiley_4: :ws3: فقط نمیدونم با مینا یوسفی چی میگفتن بهم. هر 10 دقیقه یه بار یهو همدیگه رو بغل میکردن :w58:

علیرضا هم که خب دیگه انرژیش دیگه حرفی واسه گفتن نمیذاره :ws3: خیلی هم مجهز اومده بود. 2 تا زیرانداز آورده بود. پتویی هم که شب میخواست روش بندازه آورده بوده واسه زیرانداز :ws3: متخصص کچل کردن :ws3:

متین هم که فکر کنم دقیقاً بعد از یه سال بود که میومد که اونم آخرش نفهمیدم چرا نمیاد انجمن :ws3:

انوشه هم که جز فسیلا و ماموتای انجمنه :ws3: که دم ظهر یه سر کوچیک اومد و رفت. قرار بود شیرینی تموم شدن ارشدشم بیاره که رسماً پیچوند :banel_smiley_4:

yade dirooz یا همون فرهاد. چقدررر با تصوری که ازش داشتم فرق میکرد. :ws3: چیزی که تو تحلیل شخصیتش گفته بودم کجا بود، خودش کجا بود :ws3: واقعاً دستش درد نکنه و خیلی لطف کرد که از مشهد اومده بود و خودشو رسونده بود. خیلی خوشحال شدم دیدمش. حیف قطارش دیر رسید و فرصت نشد زیاد بتونم ببینمش و باهاش صحبت کنم :icon_pf (34):

جعفر علیشاه هم از بامعرفت ترین کاربرای انجمن و به شدت طرفدار بچه های مکانیک. با وجود خستگی زیاد، بعد از نمایشگاه نفت، آخرای میتینگ خودشو رسوند که خیلی خوشحال شدیم از اومدنش. ولی بنده خدا چند شب بیخوابی کشیده بود، حسابی خسته بودا :ws3: خیلی هم اهمیت میداد حرفی میزنه یه وقت کسی از دستش ناراحت نشه. :ws3:

یه گروهم که فامیلای خودمون بودن. دخترعمه ها و پسرای دخترعمه ها و اینا :ws3: که عضو انجمن فعلاً نیستن ولی گفتن قراره بشن. البته چندساله قراره عضو بشن :ws3:

 

یعنی الان همه رو گفتم دیگه؟ :ws38:

 

اونایی که زود رفتن و بستنی بهشون نرسید ضرر کردن :ws3: میلاد تجربه داشت و گفت که صبر کردن نتیجه میده :ws3:

واسه ناهارم که خب نصف دنگا گرفته شد و بقیشم علیرضا زحمت کشید. علیرضا حالا گفت محمد ناهارو داد. ولی از این خبرا نبود، بد عادت نشین که کسی ناهار اینا نمیده :ws3: در حد همون بستنی کافیه :ws3:

آخر کاری هم که ما رو سوژه گیر آورده بودن اون وسط یکی دوتا پانتومیم واسشون اجرا کنیم :banel_smiley_4: لامصب فک و فامیلا اولش اومدن کلمه گفتن، هرچی خر مر داشتن گفتن. کی حال جفتک زدن وسط اون چمنا رو داشت آخه واسه اجرای پانتومیم :ws3: بچه های انجمنم که بدتر دیگه. کلمه گفتن مثلاً :banel_smiley_4:

در کل میتینگ خوب و گرمی بود و بازم همه بچه هایی که اومدن دستشون درد نکنه :a030:

 

خیلییییی مرسی............ممنونمممممم مهندس......:hapydancsmil:

  • Like 9
لینک به دیدگاه
بابا ادلیستو که دیگه از دیتابیس نمی پرونیم، بنده خدا خود ما :ws3:

سابقه پروندن تشکرا و مدالا و کل پیغامای پروفایل و حذف شدن چندتا کاربرا بوده :ws3: ولی ادلیست نبوده :ws3:

 

دلم سوخت....چقدم کم سابقه....چقد اتفاقای کم:banel_smiley_4:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

کل 7صفحه رو خوندم...به اندازه پست آقامحمد طول نکشید...

خداخیرتون بده 2تا پست میکردید یه نفسی تازه میکردید...

------

به شدتدلم میخواست باشم کنار عزیزان.

ولی خب قسمت نبوده....

-----

همگی خسته نباشید...

آرزوی موفقیت بیشتر انجمن رو دارم....

خسته نباشید ویژه به آقا مهدی و محمد عارف....

------

چیزایی که آقا محمد گفتن تعریف ازدوستان...عالی بود یه ذهنیتی که از دوستان داشتم کم و زیاد شد...

ممنونم از تک تک دوستان....

----

جای معمارا خالی بوده....:sad0:

♥♥♥♥♥♥♥

  • Like 7
لینک به دیدگاه
سلام//

جاي دوستان خالي....

خيلي خوب بود و خوش گذشت..

و خرسند شدم از آشنايي با دوستان جديد و عزيز....

بيشتر از همه ميناجون..مثل هميشه انرژي خوبشون و دل مهربونشون به من انرژي خاصي دادن..هنوزم انرژيشون در وجود من هست ممنونم..

اقاي اكبري عزيز كه از اشنايي با ايشون هم خوشحال شدم.. و دوستان محيط زيست عزيز بخصوص تشخيص دوستان كه نام كاربريشون چيه (به اين نتيجه رسيدم باهوشماا)

و مديران سايت.. اقا مهدي عزيز(مدير خوب خودمون)... ميلاد گل/ اقا ايمان مثل خود سايت نوانديشان ساكت هستن.. اقاي روزبهاني كه چهرشون براي من فوق العاده اشناست(نميدونم كجا ديدمتون)

اقا عباس عزيز (زدم به هدف شناختمت)...

سوده گلم// سيد عزيز/عليرضاي شاد..ياد ميكاييل افتادم بشاش و شاد(چقدرم سريالشو من ديدم)

صباي عزيزم/سماي گل/بينام و هلماي عزيزم..:w16:

اقا فرهاد كه دير به جمعمون پيوستن ...و از مشهد اومدن واقعا دمشون گرم.. :icon_gol:

پرناز عزيز كه زحمت كشيدن از همدان اومدن..:icon_gol:

خيلي خوشحال شدم از اشنايي با همه دوستان خوشبختم.. و ببخشيد من يه كوچولو روبراه نبودم ..:ws37:. روبراه بودم چيكار ميكردم:ws3:

اسم يكي از دوستان رو باز متوجه نشدم لباس نارنجي پوشيده بودن...ببخشيد شرمنده :whistle:

واقعا جاي دوستان خالي بود.. و اگه ميتونستن بيان خيلي عالي بود..:icon_gol:

 

خودمم كه بودم ديگه /دي

در اخر از اقا محمد و مهدي عارف متشكريم كه اين ميتينگ رو برنامه ريزي كردن كه در بين دوستان باشيم و با هم اشنا بشيم.

 

حمید سی اف دی نارنجی پوشیده بود فک کنم:ws38:

پیر شدم یادم نیس دقیق:ws3:

ما دفعه اول بود یکم زیادی نتونستیم حرف بزنیم:ws3:

حالا حتما باید به نارنجی اشاره میکردید؟:banel_smiley_4:ماشالا حافظه ها:w000:

خو مردم چی فکر میکنن میگید نارجی پوشیده بود:ws3:

به زودی میام دوباره تعریف میکنم :ws3:

دوستان شایعه پشت ما بسیارهbanel_smiley_4.gif،گوش ندید شما...w000.gif

همه میدونن من و ابوذر یه ساندویچ رو سه قسمت کردیم آخرشم نتونستیم همه رو بخوریم banel_smiley_4.gif

یه قسمت رو دادیم میلاد خوشفکرbanel_smiley_4.gif

ابوذر بیا بگو بهشونbanel_smiley_4.gif

شاهدین میان گواهی میدن حالا

  • Like 12
لینک به دیدگاه
خوش به حالتون منم دلم میخواست:((((

 

اتفاقا جاتو با بچه های برقی خالی کردیم و به یادت بودیم....

 

تعداد برقی بالا بود....پرچممون بالا بود:w02:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

سلام دوستان عزیز

خیلی دلم خواست بیام که قسمت نبود ایشالا دفعه بعدی

اما یه توصیه

هر دفعه با محمد رفتین بیرون تا دقیقه آخر همراهش باشید

معمولا محمد صب میکنه ببینه هر وقت خلوت تر شد بعدا بستنی میده:ws3:

حتی لازم شده باشه تا دم خونشون هم برید باهاش

:ws3:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
سلام دوستان عزیز

خیلی دلم خواست بیام که قسمت نبود ایشالا دفعه بعدی

اما یه توصیه

هر دفعه با محمد رفتین بیرون تا دقیقه آخر همراهش باشید

معمولا محمد صب میکنه ببینه هر وقت خلوت تر شد بعدا بستنی میده:ws3:

حتی لازم شده باشه تا دم خونشون هم برید باهاش

:ws3:

یعنی چی؟

خب قبلش می گفتین قضیه اینجوری چون وقتی که من امدم هیشکی نبودبعدآقامحمدآمدخب میگفتی اینجوری یه بستنی چیزی باهم می خوردیم البته به میزبانی من یه وقت خیال نکنیدبرای امتیازوستاره میگما!:ws3:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
اقا روزبه الان خواهش کردم هر اتفاقی افتاده رو تو خصوصی مطرح کنید شاید دوستان ناراحت شن میدونم داداشم به شوخی داری میگی چون بقیه در جریان نیستن ممکنه دلخوری پیش بیاد

دوستان و رفقای گلم خواهشا اسامی کاربری رو هم اگر میخوایین نام ببرید لطفا از رو ظاهر طرزپوشش صدا نکنید چادری مانتویی خجالتی پرو هرکسی که امروز تو متینگ شرکت کرد عزیز و دوست ماست احترام به همه بر ما واجبه من پیشاپیش از همه معزرت خواستم هرچی بوده واسه دیدار حضوری بوده پس بسطش ندیم به این ور و انجمن

 

تا خدای نکرده با حرفامون باعص نشیم که این دوستان از حضور تو جمع و عواقب بعدش پشیمون بشن ممنون از درک و همراهیتون:icon_gol:

هرچی امدم نقل قول نکنم دیدم نمی شودوبایدبانقل قول تشکرویژه بکنم بخاطراین سطح فکرعالی وکامل شماموفق باشیددوست عزیز

  • Like 6
لینک به دیدگاه
اتفاقا جاتو با بچه های برقی خالی کردیم و به یادت بودیم....

 

تعداد برقی بالا بود....پرچممون بالا بود:w02:

 

بله...بالای بالا........:w16:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
حالا حتما باید به نارنجی اشاره میکردید؟:banel_smiley_4:ماشالا حافظه ها:w000:خو مردم چی فکر میکنن میگید نارجی پوشیده بود:ws3:به زودی میام دوباره تعریف میکنم :ws3:دوستان شایعه پشت ما بسیاره:banel_smiley_4:،گوش ندید شما...w000.gifهمه میدونن من و ابوذر یه ساندویچ رو سه قسمت کردیم آخرشم نتونستیم همه رو بخوریم :banel_smiley_4:یه قسمت رو دادیم میلاد خوشفکر:banel_smiley_4:ابوذر بیا بگو بهشون:banel_smiley_4:شاهدین میان گواهی میدن حالا
فیلیم نارجی پوش یادم افتاد.عااااااااالیه.بهترین فیلم.شماام مرسی که نارجی پوشیدی....:ws3:
  • Like 5
لینک به دیدگاه
اتفاقا جاتو با بچه های برقی خالی کردیم و به یادت بودیم....

 

تعداد برقی بالا بود....پرچممون بالا بود:w02:

 

ما بیشتر بودیماااااااااااااا:w16:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
اتفاقا جاتو با بچه های برقی خالی کردیم و به یادت بودیم....

 

تعداد برقی بالا بود....پرچممون بالا بود:w02:

 

مرسی مهندس دچار احساسات شدم (شکلک گریه )

ازت راضی مدیرمون:)))

پرچم بررررررررق بالا بوده هست خواهد بود

  • Like 4
لینک به دیدگاه

iranpg نفر بعدی بود که زحمت کشیده بود اومد نمایشگاه. ولی فکر کنم بقیه دوستان ندیدن. خیلی دوست داشتیم بیاد با بقیه بچه ها هم آشنا بشه ولی خب نیومد دیگه :ws3: فقط سلام رسوند دورادور :ws3: سررسیدی هم که تو مسابقات عید برنده شده بود بهش دادم و رفت. خیلی کوتاه دیدمش، ولی مشخص بود از بچه های خوب واقعاً به سبک بچه های نواندیشانی هستش :w16:

چه خوب شد،می خواستم خودم ازتمام اعضاکه بودندوسعادت نداشتن منوزیارت کنند:ws3:عذرخواهی کنم امدم(بخاطراحترام به محمدآقاواعضا) ولی چون نتوانستم بمانم ،رفتم خیلی ناراحت شدم ازاینکه سعادت آشنای با مهندسBINAM، مهندس مهدی،استادسلامت،مهندس Tamana73و...راازدست دادم.

خواهش می کنم یکوقت فکرنکنیدمن بی ادبم یافقط بخواطرتقویم امدم.نه اینطورنیستراستشوبخوایین غیرازاین که کارداشتم من زیادآدم اجتماعی نیستم برعکس اینکه توانجمن زیادحرف میزنم توی جمع به پته پته می افتم وسرخ می شم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 درکل زیاداجتماعی نیستم امیدوارم من رادرک کرده همچنین پوزش وعدرخواهی من رابپذیرید.

*******دوست دارتمام دوستان عزیز- IRANPG *******

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ما بیشتر بودیماااااااااااااا:w16:

 

شما که صنایع غذایی و کشاورزی و محیط زیست و منابع طبیعی بودین....بعدشم از نظر تعداد فک کنم مساوی بودیم با اینکه رشته هاتون مختلف بود:w02:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...