رفتن به مطلب

به بهانه انتشار آلبوم جدید «مرتضی پاشایی» - نه، اسمش عشق نیست!


ارسال های توصیه شده

x%20%2819%29_15.jpg

 

ali-bahraini.jpg

[ علی بحرینی - ترانه سرا]

 

 

اگر «اسمش عشقه» را آلبوم دوم مرتضی پاشایی بدانیم، آن وقت می‌توانیم بپرسیم: او قرار است با این آلبوم به چه جایگاهی بالاتر از جایگاه فعلی‌اش برسد؟ آیا اصلاً در موسیقی پاپ ایران جایگاهی بالاتر از جایگاه امروزِ «پاشایی» برای تمام خواننده‌ها -و از جمله خود او- می توان متصور شد؟ اگر این آلبوم، یک درصد از آلبوم و آثار قبلی او ضعیف‌تر باشد، «مرتضی» در کدام فرصتِ بعدی قرار است جبران مافات کند؟

 

آنهایی که فرایند تولید یک آلبوم را تجربه کرده‌اند، می‌دانند که قسمت مهم و تعیین‌کننده‌ای از تکمیل یک آلبوم موکول می‌شود به زمانی که تمام قطعات آماده شده‌اند و به مرحله پایانی میکس رسیده‌اند. در این مقطع، یک نفر هست که با کنار هم قرار دادن تمام آهنگ‌ها، مجموعه واحدی به نام «آلبوم» را سبک و سنگین می‌کند و تازه جرح و تعدیل‌ها آغاز می‌شود.

 

در این مرحله، ذوق و سلیقه‌ی همان یک نفر سرنوشت آلبوم را تغییر می‌دهد. این مرحله آنقدر حساس است که گهگاه خواننده‌ای ماه‌ها بعد از گرفتن مجوز به انتشار آلبومش رضایت می‌دهد و حتی به جان می‌خرد که نزد طرفدارانش بابت انتشار آثار خود بدقول شود.

 

برای «مرتضی پاشایی»، وظیفه این ریزه‌کاری‌ها و سبک و سنگین کردن‌ها بر عهده «خودش» بود و اصلاً هم کوتاه نمی‌آمد. او به جان خودش و کارهایش می‌افتاد و آنقدر به ترمیم و تقویت آنها می‌پرداخت که اگر بگوییم به همین علت «پرحوصله‌ترین خواننده ایران» بود نیز گزافه نگفته‌ایم.

 

خبر آمده که آلبوم دوم او منتشر می‌شود. مرتضی در حساس‌ترین مرحله تولید این آلبوم غایب است؛ غایبی بسیار بزرگ که حالا قرار است آلبومی رسمی به نام او وارد بازار موسیقی پاپ ایران شود. نگرانی‌ها از همین‌جا آغاز می‌شود که اگر «اسمش عشقه» درخشان نشده باشد، به چه کسی باید ایراد گرفت؟ و اگر این ایرادها مطرح شد، چه کسی باید در مقابلش پاسخگو باشد؟

 

این روزها همچنان در فضایی احساسی به سر می بریم. همه مشتاقیم آخرین آهنگ‌های «مرتضی» را بشنویم. پر از شوریم... اما در فرداهای نزدیک، هم موسیقی و هم تاریخ برعکس ما، فوق‌العاده بی‌رحم قضاوت خواهند کرد. برای آینده اصلاً مهم نیست که ارتباط «پاشایی» با آهنگ‌هایش چند ماه قبل از جمع و جور شدن این آلبوم قطع شده، برای خواندنِ نهاییِ بعضی قسمت‌ها فرصت نداشته، نسخه کامل تمام آهنگ‌هایش را نشنیده، روی چیدمان قطعاتش نظارت نکرده، در جریان طراحی تبلیغات آلبومش نبوده و...

 

وارد کردن خواننده‌ای که خودش غیبت دارد به کارزار رقابت با خواننده‌هایی که تا روز انتشار آثارشان در تقلای تقویت آلبوم‌های خود هستند، نه معقول است و نه منصفانه. مگر آنکه بخواهیم «حساب و کتاب» را پیش بکشیم و اقتصاد را بر همه‌چیز مقدم بدانیم. من فعلاً ترجیح می‌دهم ذهنم را از حیطه هنر بیرون نیاورم و به همین درخواست بسنده کنم که آقایان و خانم‌های تصمیم‌گیرنده! روی انتشار آلبوم مرتضی تجدید نظر کنید. اجازه بدهید قطعات این آلبوم بدون قرار گرفتن در اتمسفر مارکت موسیقی ایران، به صورت «تک‌قطعه» و بدون ادعای بیزینسی منتشر شوند و در حقیقت هدیه‌هایی باشند برای تک‌تک هواداران او. از مرتضی بیش از این تلاش و مشقت نخواهیم. او خسته است و این رفتار ما برخلاف عنوانی که برای آلبوم او انتخاب شده «اسمش عشق نیست».

 

تجربه انتشار آلبوم پس از مرگ خواننده را آخرین بار بعد از درگذشت «ناصر عبداللهی» تجربه کردیم. به هیچ عنوان هم دلچسب نبود. از آلبوم «ماندگار» دو سه قطعه درخشیدند و بقیه قطعات کارهایی بودند که «سرهم بندی شدن» از رویشان می‌بارید. آن روزها هم تأسف خوردم که چرا آلبوم «ناصریا» در غیاب او تکمیل شده و چرا قطعاتی مثل «راز» و «منو ببخش» به صورت مستقل به دست مخاطبان نرسیده‌اند... گویا در موسیقی پاپ باید قوانین کارآمدی برای «زندگیِ پس از مرگِ خواننده‌ها» تدوین کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع: اختصاصي سایت موسيقي ما

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...