رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

به نام خدا

سلاااااااااااااااام

:hapydancsmil:

 

قبلا هم درباره ی اعتماد به نفس تاپیک زدم (کامل نیست.اگه بشه اونم کامل میکنم :hanghead:)

فکر کنم کمتر کسی باشه که ندونه

یکی از رموز موفقیت انسانها داشتن اعتماد به نفسه.

 

اما واقعا اعتماد به نفس چیه و چطوری میشه به دستش آورد؟

 

خیلیا فکر میکنن اعتماد به نفس یعنی خودتو از همه بالاتر بدونی و با این تفکر شروع میکنن به تمسخر و کوچیک کردن دیگران.:icon_razz:

خیلیا هم فکر میکنن فقط کسایی میتونن اعتماد به نفس داشته باشن که همه چی تمومن.:sigh:

 

اگه شما هم اینجوری فکر میکنید بهتون پیشنهاد میکنم فایل های صوتی کتاب

اعتماد به نفس نوشته ی باربارا دی آنجلیس

رو دانلود و گوش کنید.

(لینکم به زودی میذارم با اجازه ی مدیرا):hanghead:

 

اگه وقت کافی ندارید میتونید خلاصه ی مطالبو تو این تاپیک دنبال کنید.:a030:

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل اول

 

 

در جستجوی اعتماد به نفس و خودباوری واقعی

 

 

*برداشت غلط از اعتماد به نفس:

اعتماد به نفس یعنی به مهارتهای خود ایمان داشته باشیم،به کارهایی که بتوانیم به بهترین شکل انجام دهیم.

 

 

معایب این برداشت غلط:

 

1.ما مهارتهای محدودی داریم و به این شکل فقط زمانی احساس اعتماد به نفس میکنیم که از این مهارتها استفاده کنیم اما تمام روز و تمام عمر که نمیشود از این مهارتهای محدود استفاده کرده و به کارهای تکراری که در آنها موفق هستیم پرداخت و از یاد گرفتن مهارتهای جدید و امتحان موقعیتهای مختلف امتناع کرد.

پس یا بقیه ی وقتها فاقد اعتماد به نفس هستیم و یا تمام وقت خود را صرف پرداختن به این کارها میکنیم و در واقع در کار و حرفه ی خود غرق میشویم و از باقی وظایف و نقش های خود غافل می مانیم.

 

2.برای داشتن اعتماد به نفس مجبور هستیم این کارها را به بهترین شکل انجام دهیم و فشار زیای به خود وارد کنیم و اگر کارها ثمره ی دلخواه ما را نداشت احساس اعتماد به نفس نخواهیم کرد و مصمم نخواهیم بود دوباره تلاش کنیم.

 

اعتماد به نفس غلط باعث میشود وقتی به موفقیتی دست پیدا میکنیم خود را لایق آن ندانیم:

_من چطور توانستم موفق شوم؟

_شانس آوردم.

_مطمئنم دفعه ی بعد نمیتوانم این کار را بکنم.

 

گاهی فکر میکنیم اگر به موفقیتهایی که میخواهیم دست پیدا کنیم اعتماد به نفس پیدا میکنیم در حالی که این چنین نیست.

خیلی از اوقات به موفقیتهای زیادی رسیده ایم به اهدافی که فکر میکردیم هیچ گاه به انها دست پیدا نمیکنیم اما بعد از ان موفقیتها نیز اعتماد به نفس نداشته ایم.در واقع اعتماد به نفسی که از آن موفقیتها بدست اورده بودیم بعد از مدت کوتاهی ناپدید میشوند.

 

اعتماد به نفس واقعی باید بر آگاهی ها و توانایی های ما اثر مثبت بگذارد.

 

 

*اعتماد به نفس واقعی و درست دقیقا معنای خود این کلمه است یعنی اعتماد به خود،به عزم و اراده ی خود,به اینکه در زمان مقرر از تمام مهارتها و توان خود استفاده خواهید کرد تا کاری را که درست میدانید انجام دهید،حسی که تمام مدت با انسان خواهد بود چه زمان موفقیت و چه زمان شکست.

اعتماد به نفس واقعی یعنی من میتوانم...

میتوانم هر زمان لازم بود مهارتهای جدید کسب کنم،کارهای جدیدی انجام دهم،با آدمهای جدیدی ملاقات کنم و اگر موفق نبودم انقدر ادامه بدهم تا به مقصود خود برسم.

 

 

 

اعتماد به نفس غلط فقط زمان موفقیت احساس میشود و گذراست در حالیکه اعتماد به نفس واقعی حسی است که همواره با انسان خواهد بود.

 

:a030:

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل دوم

 

 

*چگونه از تخریب خویشتن دست بشوییم و به رویاهای خود اعتماد کنیم؟

 

برای یک دقیقه به پاسخ این سوال فکر کنید.

اگر کسی همین حالا به شما شغلی پیشنهاد کند چه واکنشی خواهید داشت؟

آیا چنین عکس العملهایی خواهید داشت:

_من؟مطمئنم نیستم از عهده ی این کار بر بیایم.

_زیاد تو این کار اعتماد به نفس ندارم.

 

اگر این کار پیشنهادی نیازمند کسب مهارتهای جدید زیادی باشد چه؟مهارتها و فعالیتهایی که تا کنون هرگز انجام نداده اید آیا این کار را قبول میکنید؟آیا از پذیرفتن کار جدید میترسید؟آیا به خودتان اعتماد دارید که هر فعالیت جدیدی که لازم باشد را یاد خواهید گرفت؟

 

آیا در حال حاضر رویایی دارید که برای شما خیلی اهمیت داشته باشد اما چون به خودتان اعتماد ندارید تا کنون به ان نپرداخته باشید؟

فقط برای اینکه بترسید در آن کار شکست بخورید و به رویایتان نرسید؟یا ان را نیمه تمام رها کرده و حتی فراموش کنید؟

 

آیا تاکنون کارهایی را شروع کرده اید که نیمه تمام باقی گذاشته باشید؟

 

نقطه ای که در آن از پرداختن به رویاهای خود چشم پوشی میکنید همان نقطه ایست که اعتماد به نفس شما در ان آسیب دیده و مختل شده است.

که در واقع به خودتان اعتماد ندارید.

هرچه به خواست و اراده ی خودتان اعتماد بیشتری داشته باشید اعتماد به نفس بیشتری در خود احساس خواهید کرد.

 

حتما داستانهای افرادی را شنیده اید که از هیچ شروع کرده و در شغل خود به شکل باورنکردنی ای پیشرفت کرده اند.

شاید با خواندن یا شنیدن انها به خود گفته اید اوه چه شانسی.به موقع شانس بهش رو کرده و اونم ازش بهترین استفاده رو کرده.

اما شاید این قسمت داستان را نشنیده یا نخوانده اید که این افراد چندین بار شکست خورده و تمام سرمایه ی خود را از دست داده اند و دوباره شروع کرده اند.چندین بار شروع از نقطه ی صفر تا رسیدن به جایی که لایق آن بوده اند و برای ان تلاش کرده اند.

اما این افراد موفق چه داشته اند که اغلب ما نداریم؟

انها به خودش اعتماد داشتند و میدانستند که هرگز از پا نخواهند نشست.شاید نمیدانستند چگونه باید شروع کنند تا به هدف برسند اما به خود اعتماد داشتند که تا رسیدن به هدف از تلاش دست نمیکشند حتی زمانی که مسیری اشتباه را میرفتند و شکست میخوردند.

برای رسیدن به موفقیت باید بهای ان را بپردازید.اگر شما نمیخواهید به عنوان شخصی شکست خورده معرفی شوید باید دوره ی سختی را بگذرانید تا اعتماد به نفس واقعی را پیدا کرده و در خود پرورش دهید زیرا اعتماد به نفس واقعی بر اساس این باور که به یقین موفق خواهید شد بنا نشده است شخصی که اعتماد به نفس دارد هرگز مطمئن نیست که اشتباه نخواهد کرد.او از اینکه شکست بخورد تحقیر شود یا بد جلوه کند ترسی ندارد.او فقط به جلو نظر دارد.او فقط میداند که باید ادامه دهد.

 

اگر منتظر نشسته اید تا هدفی باشد که مطمئن باشید با اولین بار تلاش در ان موفق میشوید در غیر این صورت به ان نمیپردازید باید بدانید این همان غرور است.

این غرور باعث میشود موقعیت های زیادی را که میتوانسته به موفقیت منجر شود از دست دهید و مهارتهای جدیدی کسب نکنید و بارها و بارها همان فعالیتهای خسته کننده را تکرار کنید سپس در کمال حیرت از خودتان بپرسید چرا موفق نیستم.

اگر میخواهید موفق باشید باید به کاری دست بزنید و اشتباهات زیادی مرتکب شوید.

 

 

 

 

*آیا با منتظر ماندن فرصتهای خود را از دست نمی دهید؟

 

شاید شما هم هدف خاصی دارید و میخواهید به ان دست پیدا کنید.کار مستقل خود را شروع کنید یا رابطه ی موفقیت امیزی را شروع کنید.

چگونه میخواهید به این اهداف برسید وقتی از خانه خارج نمیشوید یا به موقعیتهای جدید پاسخ منفی میدهید یا حرکتی نمیکنید؟

اغلب مردم فکر میکنند یک روز خاص یک جای خاص با یک موقعیت خاص،آنها و زندگیشان متحول میشوند یا منتظر زمانی هستند که اعتماد به نفسشان به حد مورد نظر برسد اما چنین روزی نمیرسد در حالی که دست به اقدامی نمیزنند.

 

هرچه بیشتر منتظر بمانید اعتماد به نفس خود را بیشتر از دست میدهید و ترس از اینکه شاید به آرزوهای خود نرسید بیشتر میشود و فرصتهای خود را از دست میدهید.

 

 

*آیا بدون قید و شرط خودتان را دوست دارید؟

 

چون اعتماد به نفس ندارید جملاتی نظیر این از ذهن شما میگذرد که فقط زمانی خود را دوست میدارم که... یا فقط زمانی این کار را میکنم که...

شما خودتان را همین طور که هستید دوست ندارید.

اشکالی ندارد به دنبال چیزهایی باشید که به شما احساس خوبی میدهد اما باید خودتان را همین طور که هستید دوست بدارید.

 

فکر کنید با شخصی قرار ازدواج دارید اما به شما میگوید با تو ازدواج میکنم اما باید ده کیلو اضافه وزنت را کم کنی.شما این کار را میکنید اما بعد از مدتی به شما میگوید باید محل زندگی ات را هم عوض کنی.شما این کار را هم میکنید اما بعد از مدتی باز کارهای دیگری میخواهد.شما چه حسی پیدا میکنید؟

 

شما مدام این کار را با خودتان میکنید.

میگویید من زمانی احساس خوبی در مورد خودم دارم که به دانشگاه رفته باشم.وقتی به دانشگاه رفتید میگویید زمانی احساس خوبی دارم که به وزن ایده آل برسم.وقتی به وزن ایده آل رسیدید باز شرط های بیشتری برای خودتان میگذارید.

 

 

 

*چگونه اعتماد به نفس خود را تخریب میکنید؟

شما چگونه احساسات خوب و اعتماد به نفس خود را به تعویق می اندازید؟

آیا فکر میکنید زمانی که به موفقیتهای مورد نظرتان رسیدید اعتماد به نفس خواهید داشت؟

این طور نیست.چون شما هر روز قادر نخواهید بود در هر زمانی موفق باشید و علاوه بر آن وقتی به یکی از اهداف خود رسیدید اهداف دیگری را در نظر میگیرید و در مقابل خود میبینید.

 

این فکر را که همین حالا احساس بسیار خوبی نسبت به خودم دارم زیرا... را جایگزین این فکر که هنگامی نسبت به خودم احساس خوبی دارم که... کنید.

جملاتی نظیر:

همین حالا احساس بسیار خوبی نسبت به خودم دارم زیرا با خودم صادق هستم.

همین حالا احساس بسیار خوبی نسبت به خودم دارم زیرا شهامت دارم با مشکلات خود رو به رو شوم و انها را حل کنم.

و...

 

خودتان را همین طور که هستید بپذیرید شما شایستگی این را دارید که خودتان را همین طور که هستید محترم بدانید و به خود انرژی دهید تا قدمهای بعدی را در راه رشد خود بردارید.

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل سوم

 

 

چگونه اعتماد به نفس و خودباوری را از همین الان در خود تقویت کنیم؟

 

*وانمود نکردن به داشتن اعتماد به نفس.

در مورد ناامنی ها و بی اعتمادی هایمان با خود صادق باشیم و خودمان را فریب ندهیم.زیرا اعتماد به نفس یک احساس درونی است نه یک ادعا یا لاف.

 

به چه روش هایی خودمان را گول میزنیم؟

_بزرگی رویاهایمان را محدود میکنیم تا احتمال نرسیدن به انها را پایین آوریم تا احساس ناتوانی و ضعف نکنیم.

_در مورد نیازهای واقعیمان با خودمان صادق نیستیم.تا اگر نتوانستیم آنها را برآورده کنیم حالمان بد نشود.

_فقط به کارهایی دست میزنیم که مستلزم رویارویی با سختی های زیادی نباشند.

_از رویارویی با موقعیتها یا افرادی که ما را به مبارزه دعوت میکنند سر باز میزنیم.

_به خودمان میگوییم اهمیتی ندارد و برای من یکی اصلا مهم نیست.

 

شما ممکن است رویاهای کوچک زیادی داشته باشید که برای تحقق آنها نیازمند اعتماد به نفس متوسطی باشید یا رویاهای بزرگی که نیازمند خودباوری و اعتماد به نفس خیلی زیاد و قوی هستند.

اگر از اعتماد به نفس خوبی برخوردار نباشید به این رویاهای انباشته شده نگاه میکنید و میگویید خب این رویاهای طول و دراز خواب و خیالی بیش نیستند و برایم اهمیتی ندارند.

رویاهای عملی و واقع بینانه همین چندتا هستند که میتوانم به انها برسم.

و رویاهای کوچکی را که میتوان به انها دست یافت تعقیب میکنید.

سپس فکر میکنید اعتماد به نفس بالایی دارید.اما در واقع خودتان را گول زده اید.

 

خیلی از ما از این روش برای گول زدن خودمان استفاده میکنیم.اهداف زیادی انتخاب نمیکنیم رویاهای کوچکی را در نظر میگیریم و بعد تظاهر میکنیم چقدر خوشحال و راضی هستیم.

ما با محدود کردن رویاها یا حتی فراموش کردن آنها به خودمان ظلم میکنیم.

این اعتماد به نفس دروغین در برخورد با مشکلات ناپدید میشود و احساس ترحم و بی اعتمادی جانشین آن میشوند.

 

ترس از شکست و داشتن رویاهای بزرگ و ترسناک به این معنا نیست که مشکل از شماست.

بلکه به این معناست که شما انسانی کاملا طبیعی هستید.

ترس از شکست و تعقیب رویاها ترسی کاملا طبیعی و سالم است.

اما هنگامی که رویاهایی دارید و برای تحقق انها اقدامی نمیکنید و اجازه میدهید این گونه ترسها شما را از پا بیندازند انگاه این گونه الگوها الگوهای سالمی نیستید.

 

زندگی هر انسان موفقی پر از ترس های گوناگون و مشکلات بزرگ و کوچک است.

هر بار که تصمیم به انجام یک کار مهم میگیرند ترس از شکست وجود انها را نیز فرامیگیرد اما انها ترس خودشان را نشان دهنده ی متوقف شدن و دست از عمل کشیدن تعبیر نمیکنند و ترسشان را بهانه ای برای فراموش کردن رویاهایشان قرار نمیدهند و میدانند که این رویای جدید انها را از منطقه ی امن خود بیرون میکشد تا رشد کنند.

به عبارت دیگر ترس به انها میگوید به احتمال بسیار قوی داری خوب عمل میکنی.

 

در واقع اعتماد به نفس انها ناشی از نداشتن ترسها نیست بلکه میدانند با وجود این ترسها دست به عمل میزنند و اقدام میکنند و با وجود هر سختی یا شکستی دوباره تلاش میکنند تا به مقصود برسند.

این همان اعتماد به خود است.

 

ترس خود را نشان دهنده ی نداشتن اعتماد به نفس و داشتن مشکلات ندانید.

 

ترس از شکست به این معناست که شما رویاهایی دارید.هرچقدر ترستان بزرگتر باشد یعنی شما رویاهای بزرگتری دارید.

 

ترس خود را بپذیرید و با وجود ترس دست به عمل بزنید.

چون میدانید میترسید ولی اجازه ندادید ترس شما را از حرکت بازدارد احساس اعتماد به نفس واقعی میکنید.

 

 

 

*تفاوت میان اعتماد به نفس و غرور و منیت:

 

گاهی ما اعتماد به نفس را با غرور که معنای چندان خوشایندی ندارد اشتباه میگیریم.

بعضی از ما وقتی جملاتی نظیر رویاهایت را محدود نکن یا در هر زمان میتوانی احساس اعتماد به نفس کنی را میشنویم صدایی در درونمان میگوید خوب نیست انقدر به خودت مطمئن باشی کمی هم متواضع باش.

 

اگر شما چنین افکاری دارید بی گمان در سیستم ارزشی و اموزشی ای بزرگ شده اید که تا حد بسیار زیادی قابلیت احساس اعتماد به نفس کردن را در شما پایین آورده است.

سیستمی که در آن والدین فرزندانشان را به خاطر بلند پروازی ها و داشتن آرزوها تنبیه و تحقیر میکنند.

سیستمی که در ان این پیام به صورت کلامی یا غیرکلامی به کودکان منتقل میشود که اگر زیادی خودتان را دوست یا قبول داشته باشید دیگران شما را دوست نخواهند داشت.

سیستمی که در ان به کودکان اموزش داده میشود موفقیتهای شما احساس بدی به دیگران میدهد و انها را ناراحت و حسود میکند.

سیستمی که افراد ناخودآگاه در ان یاد میگیرند خود را دست کم بگیرند.

 

اگر شما در چنین سیستمی بزرگ شده اید ممکن است نتوانید به راحتی خودتان را دوست داشته باشید و برای خودتان ارزش قائل شوید.

 

بسیار مهم است تفاوت میان غرور و منیت و اعتماد به نفس و خودباوری را درک کنید.

 

اعتماد به نفس به این معناست که خودتان را باور کنید.

غرور و منیت به این معناست که بخواهید به دیگران اثبات کنید از انان بهتر و برترید.

 

کسانی مشکل خود بزرگ بینی دارند که مدام عنوان،اسم و رسم و موفقیتهایشان را به رخ دیگران میکشند.

این افراد به راستی اعتماد به نفس ندارند و خودباوریشان بسیار ضعیف و پایین است.

غرور و منیت و خودبزرگ بینی پوششی است برای پوشاندن اعتماد به نفس پایین.

کسانی که مدام از خودشان تعریف میکنند در درون احساس بی لیاقتی میکنند و نه فقط میخواهند شما را متقاعد کنند بلکه میخواهند والد سختگیر درون خود را نیز متقاعد کنند که سرانجام بپذیرد اینها هم کسی هستند.

این افراد همواره خود را با کسانی که از آنها بالاتر هستند مقایسه میکنند و از چیزهایی که دارند لذت نمیبرند و ابدا انتقادپذیر نیستند.

 

 

*شما میتوانید ظرف چند دقیقه یا چند ثانیه سطح اعتماد به نفس و خودباوری را در خودتان بالا ببرید.

فقط کافیست برای رسیدن به یکی از اهدافتان قدمی هرچند ساده و کوچک بردارید.

به این ترتیب اعتماد به نفستان به شدت افزایش میابد زیرا احساس میکنید میتوانید روی خودتان حساب کرده و مطمئن باشید کاری از خودتان بر می آید.

هرچه قدم های بیشتری بردارید احساس بهتری نسبت به خودتان پیدا میکنید و متوجه میشوید ان چنان که فکر میکردید ضعیف نیستید چون توانسته اید دست به عمل بزنید.

 

 

:a030:

لینک به دیدگاه

فصل چهارم

 

 

 

 

چرا اعتماد به نفس ضعیف عادتی است که ترک آن مشکل است؟

ما انسانها با اعتماد به نفس ضعیف وخودباوری پایین مزایای زیادی بدست می اوریم.

ما انسانها به صورت ناخوادآگاه باور داریم که اعتماد به نفس نداشتن بیشتر به نفع ماست تا اعتماد به نفس داشتن و ممکن است اگر اعتماد به نفسمان افزایش یابد مزایی را از دست دهیم.

ترک عادات بد برای ما انسانها بسیار سخت و مشکل است زیرا منافع زیادی از طریق انها کسب میکنیم.

 

به رغم اینکه ازاعتماد به نفس پایین خود رنج میبریم و مشتاقیم ان را بهبود ببخشیم اما ناخودآگاه به برخی مزایای روانی و اجتماعی آن معتاد هستیم و نمیتوانیم از آن دست برداریم و نقش کسی را بازی میکنیم که اعتماد به نفس چندانی ندارد تا به مزایای یر برسیم:

 

*کاری میکنیم که مردم دلشان برای ما بسوزد: طفلی بیچاره و بدشانس است.

*کاری میکنیم مردم مدام درنقش تسلی بخش،انگیزه بخش و مشوق برایمان ظاهر شوند.

*کاری میکنیم که هیچ کس نتواند از ما بدش بیاید و همه دوستمان داشته باشند زیرا با ملاحظه کاری هیچ وقت تهدیدی برای کسی محسوب نمیشویم و رقابت نمیکنیم.

*از ترس شکست خوردن خلاص میشویم زیرا معمولا به هیچ کاری دست نمیزنیم.

*برای بد رفتاری ها،کج خلقی ها،سستی ها و عادات بد خود یک عذر و بهانه ی همیشگی داریم زیرا دیگران میدانند چقدر حال ما بد است و گرفتاری داریم.

*توجه،محبت و ترحم خیلی ها را به خود جلب میکنیم زیرا آنها مدام احساس میکنند باید به نحوی حال ما را خوب کنند.

 

ما به صورت ناخودآگاه هرچه بدبخت تر باشیم یه جورایی احساس خوشبختی بیشتری میکنیم زیرا دیگر مجبور نیستیم مسئولیت انتخابها و فعالیتهای خود را به گردن بگیریم.

 

حقیقت این است که بسیاری از ما متخصص حرفه ای درد و رنج کشیدن هستیم.

ما زمان های زیادی به افسردگی و بدحالی خود دامن میزنیم تا کاملا موفق میشویم حال خود را خیلی بد کنیم.

 

یکی از مزایای زندگی با اعتماد به نفس پایین این است که برای تنبلی و بیکاری خود عذر و بهانه و مجوز محکمی دست و پا میکنیم.

 

زمانیکه مدام زار میزنیم دچار بحران اعتماد به نفس و خودباوری هستم کسی از ما انتظار ندارد شاهکار خلق کنیم پس دست به اقدام نمیزنیم و ترس از شکست و ناامید کردن دیگران را نداریم و اگر هر اقدام کوچکی کنیم صد برابر پاداش و توجه و تحسین میبینیم.

به این ترتیب زندگی برای ما مایوس کننده میشود.

 

طبیعت ما انسانهاست که برای کسانی که در زندگی خود به دست و پا زدن افتاده اند افسوس بخوریم به آنها ترحم کنیم و از آنها انتظاری نداشته باشیم و آنها را تحت فشار قرار ندهیم،میگوییم طفلی حتی نمیتواند راه هم برود مدام با سر زمین میخورد چه توقعی میتوان از او داشت.

 

از طرفی زمانی که کسی با سرعت در حال دویدن است و پایش پیچ میخورد و به زمین می افتد میگوییم این یکی را نگاه کن چه دست و پا چلفتی،نتوانست خودش را جمع و جور کند.

 

خلاصه اینکه انتقاد و سرزنش نصیب دونده و ترحم و دلسوزی نصیب پای لنگ میشود و این همان چیزیست که بسیاری از ما ترجیح میدهیم یک عمر بلنگیم در حالی که آرزو داریم یک بار بدویم.

 

زندگی با اعتماد به نفس پایین مزیت دیگری نیز دارد اینکه تضمین میکند دیگران از دور و بر ما پراکنده نشوند و ما را تنها نگذارند و همیشه سعی کنند حالمان را خوب نمایند به خصوص منجی ها و شخصیتهای والد از نوع حمایتگر که پیوسته به دنبال قربانیهایی مثل ما میگردند تا بتوانند نقش منجی را برایشان بازی کنند و حالشان را خوب کنند و بدین وسیله احساس مهم بودن و برتری کنند و بگویند چقدر دیگران به انها نیاز دارند.

 

این افراد بدین شیوه از رو به رو شدن با مشکلات خودشان سر باز میزنند و اگر بعدها پندها و نصیحتهایشان پذیرفته نشد ممکن است عصبانی شوند و به نقش زجردهنده تغییر وضعیت دهند.

 

هرچه ما نقش قربانی را بهت بازی کنیم عشق و محبت بیشتری دریافت میکنیم که نمیتوانیم به ان اعتماد کنیم زیرا برخواسته از قربانی بودن ماست.

 

هرچه بیشتر نقش قربانی را بازی کنیم عشق و محبت بیشتری دریافت میکنیم و به ان اعتیار پیدا میکنیم و ترک عادت نداشتن اعتماد به نفس برای ما سخت ترخواهد شد.

 

ضمیر ناخودآگاه ما این محبت،توجه و عشق را مزد بدبختی ما میداند.

اینکه جز این راه،راه دیگری برای کسب محبت،توجه و عشق بلد نباشیم باعث میشود انگیزه ی کمتری برای ترک این عادت داشته باشیم.

 

شاید در کودکی شاهد بوده ایم که یکی از والدینمان با دیگری چنین میکرده است و نتیجه گرفته ایم که عشق یعنی همین.

شاید هم در کودکی خودمان فقط به همین روش محبت کسب کرده ایم و زمانی که اعتماد به نفس خوبی داشته ایم به حال خودمان رها شده ایم.

 

گاهی ما نقش قربانی را فقط در یکی از جنبه های زندگی خود بازی میکنیم مثلا فقط در روابط صمیمی و در روابط کاری دارای اعتماد به نفس خوبی هستیم.

 

ما باید با یادآوری توانایی ها و موفقیتهای خود با مشکلات و نقاط ضعف خود رو به رو شویم.

 

رها کردن نقش قربانی و مواجه شدن با مشکلات اقدامی شجاعانه و بزرگ است که پاداش بسیار بزرگ تر و ارزشمندی به نام اعتماد به نفس دارد.

 

 

:w16:

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل پنجم(قسمت اول)

 

 

 

 

*چگونه سه نوع اصلی از اعتماد به نفس و خودباوری را در خود شکوفا کنیم؟

برای اینکه احساس رضایت داشته باشیم لازم است هر سه نوع اعتماد به نفس را داشته باشیم:

اعتماد به نفس رفتاری،احساسی و عاطفی،روحی و معنوی.

 

 

*اعتماد به نفس رفتاری

به معنای قابلیت و توانایی در عمل کردن و انجام دادن کارهاست.

از کارهای ساده مثل پرداخت صورت حسابها گرفته تا کارهای خیلی بزرگتر و محرمانه تر مانند جامه ی عمل پوشاندن به رویاهایتان.

همان اعتماد به نفسی که مورد نظر اغلب ماست.

 

*چگونه اعتماد به نفس رفتاری را در خود بالا ببریم؟

اعتماد به نفس رفتاری یعنی ایمان داشته باشید میتوانید و توانایی آن را دارید که تمام توانتان را به کار بگیرید و شرایط زندگی را آن گونه که مطلوب شماست تغییر دهید.

 

 

*این نوع از اعتماد به نفس دارای چند ویژگی بارز است.

 

1.اعتماد و ایمان داشتن به قابلیت و توانایی در عمل کردن:

اعتماد و ایمان به اینکه پشتکار لازم را برای رسیدن به اهداف درکنار نقشه و برنامه ی لازم دارید.

اعتماد به نفس رفتاری به این معناست که نه تنها برای رسیدن به اهداف با برنامه ریزی اقدام کنید بلکه در راه رسیدن به هدف استمرار،مداومت و پشتکار به خرج دهید.

 

2.اعتماد و ایمان به قابلیت و توانایی خود در از سر راه برداشتن موانع و مشکلات:

بعضی از ما در پیشرفت به راحتی عادت داریم و به محض برخورد با موانع و مشکلات جا میزنیم.

اعتماد به نفس رفتاری به این معناست که شما با برخورد با مشکلات جا نمیزنید و به سمت مشروب،سیگار یا اعتیاد به خواب سوق پیدا نمیکنید و به خود میگویید بسیار خوب انتظارش را هم داشتم حالا میدانم با آن چه کنم و سپس از تمام منابع،دانش و تلاش خود استفاده میکنید تا ان را حل کنید.

 

3.اعتماد به داشتن قابلیت کمک گرفتن از دیگران به هنگام لزوم:

گاهی با لجبازی تمام به این فکر میکنیم باید بدون کمک دیگران و به تنها به اهداف خود برسیم و اگر درخواست کمک کنیم موفقیتمان هیچ ارزشی نخواهد داشت.

این یکی از بدترین راه های تخریب موفقیت بدست امده است و باعث تضعیف اعتماد به نفس میشود.

برای رسیدن به اعتماد به نفس باید این باور غلط را از خود دور کنید و بدانید کمک گرفتن از دیگران نه تنها نشانه ی تنبلی و بی لیاقتی نیست بلکه نشانه ی هوش و ذکاوت و عشق به خویشتن است.

 

 

 

*نشانه های ضعیف بودن اعتماد به نفس رفتاری

 

1.شروع کردن را به تعویق می اندازید:

بیش از حد خود را معطل تجزیه ی و تحلیل و بررسی جوانب کار میکنید بدون اینکه تصمیم قطعی ای بگیرید و تعهدی داشته باشید یا انقدر در تصمیم گیری مردد هستید که بعد از گرفتن تصمیم دیگر انگیزه ی کافی ندارید.

 

2.از رویارویی با مشکلات اصلی طفره میروید و دقت و توجه خود را روی موضوعات کوچکی که تا این حد نیازمند تمرکز نیستند معطوف میکنید.

 

3.در هنگام بروز سختی ها نیاز خود به کمک خارجی را انکار میکنید و به همه میگویید که هیچ مشکلی ندارید.

 

 

*توصیه هایی برای تقویت اعتماد به نفس رفتاری:

 

1.قدم های کوچک و مشخص را برای رسیدن به هر یک از رویاهایتان تعریف کنید و برای رسیدن به هر یکی از انها مدت زمانی را تعیین کنید.

 

2.بسیاری از ما به صورت ناخودآگاه به افراد موفق حسادت میکنیم و ترجیح میدهیم به جای برخورد با انها با کسانی هم نشین شویم که مثل ما به آنها حسادت میکنند.

برای غلبه به این احساس افرادی را بیابید که در زمینه های مورد نظر شما به موفقیت رسیده اند و با انها رفت و امد کنید تا برای رسیدن به اهدافتان انگیزه،اعتماد به نفس و روحیه ی بهتری داشته باشید و از آنها بخواهید تا تجارب خود را با شما در میان بگذارند و از آنها بیاموزید.

 

3.لیستی از افرادی که میتوانید از انها تقاضای حمایت و کمک کنید تهیه کنید.

 

4.مهم ترین نکته در تقویت اعتماد به نفس رفتاری عمل کردن است.

 

 

 

:a030:

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل پنجم (قسمت دوم)

 

 

 

 

*چگونه سه نوع اصلی از اعتماد به نفس و خودباوری را در خود شکوفا کنیم؟

 

*اعتماد به نفس احساسی و عاطفی

به معنای تسلط و به کنترل درآوردن دنیای احساسی و عواطف شماست.

بدانید چه احساسی دارید،معنای آن چیست و انتخاب های احساسی درستی بکنید و از خود در مقابل درد و رنج روحی و لطمه ها و صدمات عاطفی محافظت کنید.

بدانید که چگونه روابط صمیمی،سالم و بادوام خلق کنید.

 

 

*این نوع از اعتماد به نفس پنج مشخصه و ویژگی اصلی دارد:

 

1.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه احساسات خود را می فهمید،درک میکنید و با آنها تماس برقرار میکنید.

یکی از عناصر اصلی اعتماد به نفس احساسی عاطفی این است که بدانید در هر لحظه چه احساسی دارید.بدون شک خلق و بقای روابط احساسی عاطفی بدون داشتن اعتماد به نفس احساسی عاطفی خیلی مشکل و حتی غیرممکن است.

 

2.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه میتوانید احساسات خود را بیان کنید.

دانستن اینکه چه احساسی را تجربه میکنید اولین قدم برای رسیدن به اعتماد به نفس احساسی عاطفی است.

دومین قدم این است که احساسات را با شیوه ای مناسب و شایسته با طرفین درگیر بیان کنید و در میان بگذارید.

احساسات فروخورده،سرکوب شده و پس زده شده زنگاری است بر قلب ما.این گونه احساسات معمولا دیوارها و مانع های روحی تولید میکنند که بر قابلیت شما در عشق ورزیدن یا دریافت عشق تاثیر منفی میگذارند.

 

3.اعتماد و ایمان داشتن به قابلیت توانایی در برقراری ارتباطی دوستانه،محبت آمیز و با معنی با سایر انسانها.

اموختن برقراری ارتباطی دوستانه و صمیمی و موثر با سایر انسانها بخش ضروری و جدایی ناپذیری از اعتماد به نفس احساسی و عاطفی است.چنان چه از شرکت در یک مهمانی یا گردهمایی یا جلسه ی کاری به دلیل نداشتن مهارت های ارتباطی لازم بترسید غیرممکن است بتوانید اعتماد به نفس احساسی را در خود تجربه کنید.

داشتن اعتماد به توانایی برقراری ارتباطی که برای طرفین مفید باشد هم به اعتماد به نفس احساسی عاطفی شما کمک میکند و هم عشق و رضایت بیشتری برای زندگیتان به ارمغان می آورد.

 

4.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه میتوانید عشق،درک متقابل و شور و حرارت را در تمامی موقعیتهای زندگی خود به خصوص موقعیتهای دشوار بیابید و از آن استفاده کنید.

یکی از رازهای خلق روابط موفق و اعتماد به نفس احساسی عاطفی قابلیت پردازش احساسات و عواطف است به طوری که بتوانید دوباره از لایه های احساسی منفی و ناخوشایند خشم،انزجار،ترس،غم،اندوه،تاسف،پشیمانی و احساس گناه بگذرید و به عشق و درک متقابل و دوستی برسید.

شما هر روزه در زندگی در معرض بمباران احساسات منفی مختلف و مشکلات و جنگیدن های فراوان هستید.

کافی نیست که فقط احساسات خود را بشناسید و بدانید در هر لحظه چه احساسی دارید یا حتی آنها را بیان کنید.

می بایست به خود اعتماد داشته باشید که میتوانید خود را به سلامت از کلاف سردرگم احساسات و مشکلات بیرون بکشید و به سر منزل مقصود برسانید.

هنگامی که به خودتان اعتماد دارید که این توانایی را دارید و از آن به صورت عادت هر روزه استفاده می کنید دیگر خود را قربانی احساسات،عواطف،اتفاقات و پیشامدهای زندگی خویش و دور و اطرافیان تلقی نمیکنید و در عوض احساس میکنید که همواره از درون به منبعی عظیم از روشنی،انرژی،عشق و شور زندگی متصل هستید.

 

5.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه چیزهای ارزشمندی برای تقدیم کردن به دیگر انسانها دارید.

شما انسان منحصر به فردی هستید.شناخت خویشتن و آنچه برای تقدیم به دیگران دارید بخشی از اعتماد به نفس احساسی عاطفی است.

 

 

*علائم و نشانه های فقدان یا کمبود اعتماد به نفس احساسی عاطفی:

 

1.بارها خود را نسبت به احساساتتان بی حس و کرخت میکنید و عملا نمیدانی از نظر احساسی و عاطفی به شما چه میگذرد.

این جمله را زیاد به زبان می اورید که خیلی گیجم،احساس سردرگمی میکنم.

بسیاری از ما سردرگمی را وسیله و ابزاری برای محافظت از خود قرار میدهید.زمانی که گیج و مغشوش هستیم در قبال احساساتمان مسئول نیستیم.سردرگمی معمولا احساسات و عواطف ناخوشایندی را پنهان میکند.

 

2.احساسات و عواطف خود را سانسور و ویرایش میکنید و صادقانه آنها را به دیگران یا حتی خود ابراز نمیکنید.

 

3.منزوی و گوشه گیر میشوید و از دیگران کناره میگیرید زیرا اعتماد به نفس کافی برای برقراری ارتباطی موثر و مفید با دیگران ندارید.از موقعیتهای اجتماعی کناره میگیرید.

 

4.مدام به دنبال خوشحال کردن این و آن و گرفتن تایید از دیگران هستید تا جایی که به این کار اعتیاد پیدا میکنید.

 

5.در مورد دیگران و موقعیتها قضاوت میکنید،مدام انها را محاکمه میکنید و به منفی بافی عادت میکنید.

 

 

 

*توصیه هایی برای افزایش اعتماد به نفس احساسی عاطفی:

 

1.بیاموزید که احساسات خود را شناسایی،ابراز و حل و فصل کنید.

هرگز به خودتان نگویید نمیدانم چه احساسی دارم بگویید میدانم دچار احساساتی شده ام زیرا حالم خوب نیست و معذب شده ام.از انها سر در می اورم انها را حل میکنم و بعد به کارهایم می پردازم.

 

2.بیاموزید احساساتتان را به دیگران ابراز کنید.

این در واقع مشق دیگری از مورد یک است.

پنهان کردن احساساتتان از دیگران فقط میان شما دیواری بنا کرده و باعث دوری میشود.

هرگز صحبت کردن درمورد مسائل و موضوعاتی را که در روابطتان پیش آمده به تعویق نیندازید.

 

3.به دنبال خلق فرصتهایی برای برقراری ارتباط با دیگران باشید.

گوشه گیری یکی از روش های موثر تخریب اعتماد به نفس احساسی عاطفی است.

هرچه بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنید و احساسات درونی خودتان را محترم بشمارید اعتماد به نفس احساسی عاطفی بیشتری خواهید داشت.

 

 

:w16:

لینک به دیدگاه

خلاصه ی فصل پنجم (قسمت سوم)

 

 

 

 

*چگونه سه نوع از اعتماد به نفس و خودباوری را در خود شکوفا کنیم؟

 

*اعتماد به نفس روحی معنوی

به معنای ایمان شما به جهان هستی و کل آفرینش و مخلوقات است.

این ایمان روحی که زندگی هدف و غایتی مثبت را در پی خواهد داشت و شما به خاطر هدفی اینجا هستید و زندگیتان بر روی این کره ی خاکی هدف و مقصودی را دنبال میکند.

بدون این نوع از اعتماد به نفس کسب دو نوع دیگر سخت و مشکل خواهد بود.

این نوع از اعتماد به نفس مهم ترین نوع است که رابطه ی شما و جهان هستی را تعدیل میکند.

 

 

*این نوع از اعتماد به نفس دارای سه خصوصیت بارز است:

 

1.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه جهان هستی و کل موجودات پدیده های اسرار آمیز و اعجاز گونه اند،همواره رو به تکامل دارند و جریان هستی خود به خود رو به خوبی پیش میرود.

در جهان هستی هر پدیده ای به سوی هدف و غایتی برتر و کامل تر است.

انسان نیز بخشی از این اعجاز است که به سوی کمالی اجتناب ناپذیر در حرکت هست.

اعتماد به نفس روحی معنوی به این معناست که زندگی شما نیز به موازات حیات در جهتی مثبت و خیر در حرکت است.حتی اگر در برخی از اوقات این هدفمندی و مثبت بودن از دید و نظر شما پنهان باشد.

 

2.اعتماد و ایمان داشتن به نظم برتر نظام هستی و ایمان به اینکه معنی و مفهومی در آن نهفته است.

چنان چه برداشت شما این باشد که در دنیایی مغشوش و بدون نظم و بدون قانونمندی زندگی میکنید اعتماد به نفس روحی معنوی چندانی نخواهید داشت.

از دید چنین انسانی همه چیز کورکورانه و تصادفی به وقوع می پیوندد از این رو او هرگز نمیتواند احساس امنیت داشته باشد.

اگر بدانید تمام هستی هدف برتری را دنبال میکند و دارای نظم و قانونمندی است آنگاه می فهمید که حتی بزرگترین سختی و مصائب شما نیز مانند دیگر چیزهای این خلقت هدف و مقصودی برتر داشته اند وگرنه در غیر این صورت هرگز اتفاق نمی افتادند.

 

3.اعتماد و ایمان داشتن به اینکه شما نیز انسانی هستید که مظهر،مخلوق و نمودی از خداوند،روح و هوش برتری یا هر چیز دیگری که ان را مسئول آفرینش و خلق جهان هستی میدانید هستید.

حضور و وجود شما نیز یک اعجاز محسوب میشود.

اعتماد به نفس روحی معنوی برخواسته از این حقیقت است که به یاد بیاورید چه کسی هستید ان هم فراتر از بدن و جسم فیزیکی،شخصیت،ماسکها و صورتکهایی که بر چهره میزنید.

این نوع از اعتماد به نفس برخواسته و نشات گرفته ازگرامیداشت خودتان است به عنوان یکی از معجزه های این خلقت.

 

 

*علائم و نشانه های فقدان یا کمبود اعتماد به نفس روحی معنوی:

 

1.سعی میکنید در زندگی همه چیز را کنترل کنید چون به خداوند یا خلقت او اعتماد ندارید.

این بی اعتمادی و بدبینی شما را از اینکه دست به عملی بزنید و اقدامی نمایید باز داشته و درست زمانی که باید روابطتان را رها نمایید و اعتماد کنید از این کار سر باز میزنید.

در نهایت با مقاومت کردن زندگی خود را سخت تر و دراماتیک تر از این که هست میکنید.

 

2.به سختی میتوانید ماجراجو باشید و ریسک کنید.

هنگامی که به دنیا اعتماد ندارید و فکر نمیکنید به طرزی منظم و هدفمند میچرخد و کار میکند نمیتوانید احساس امنیت کنید.

با احتیاط رفتار میکنید و محتاطانه عشق میورزید.

زندگی محدودتر،در بسته تر،بی انگیزه تر و خالی از شور و حال و در نتیجه ناخوشایندی را تجربه میکنید.

 

3.به لحاظ روحی و عاطفی نیز احساس بی قراری و ناامنی میکنید،هیچ چیز شما را ژرف و عمیق و آن طور که باید خوشنود نمیکند.

هیچ چیز خلا های درونیتان را پر نمیکند.چرا که منتظرید زندگی شما را ارزیابی کرده و برایتان ارزش و اعتبار قائل شود.

منتظرید زندگی به شما دلیلی برای زنده بودن و زندگی کردن ارائه بدهد.

بنابراین از نکته ی اصلی غافل میمانید اینکه شما این جایید و به خودی خود یک معجزه اید.

شما دوست داشتنی هستید همین طوری که هستید.

 

 

*توصیه هایی برای تقویت اعتماد به نفس روحی معنوی:

 

1.دنبال نشانه هایی بگردید که نشان میدهند جهان هستی قانونمند و با نظم بوده و هدفی مثبت،خیر و درست را دنبال میکند.

به زندگی خود و دیگران نگاه کنید و ببینید چندبار اتفاقاتی که مشکلات و مصیبت برداشت میکردید به موهبت هایی تبدیل شده اند که باید شکر آن را به جا می اوردید.

زمانی را به یاد بیاورید که به خودتان میگفتید دیگر هیچ کس را دوست نخواهید داشت اما عاشق و خوشبخت شدید.

زمانی را به یاد بیاورید که همه ی درها را به سوی خود بسته می دیدید اما ناگهان از جایی که فکرش را نمیکردید در رحمتی به رویتان باز شد.

ببینید که زندگی و زندگانی همواره رو به رشد و تکامل است.

 

2.وقت بیشتری را در طبیعت بگذرانید و به هر انچه میبینید توجه کنید.

 

3.هر روز را دنبال شناسایی معجزه هایی باشید که بی توجه و بی تفاوت از کنارشان رد میشدید.

هر روز به دنبال شواهدی باشید که نشان میدهد شما مورد لطف و مهربانی خالق هستید.

اعتماد به نفس روحی معنوی احساسی از آرامش و صلح درونی است.

 

 

 

:ws37:

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سخن آخر

 

 

 

 

بدانید همه ی آنچه که در زندگی نیاز دارید تا به رویاهای خود جامه ی عمل بپوشانید هم اکنون از آن شماست.

شما مخلوق با شکوه و بی کم و کاست خالقی مهربان و صاحب شعور هستید.

شما مقتدرتر از آنید که حتی فکرش را هم بکنید.

هرچه خودتان را بیشتر دوست داشته باشید و از زندگی خود لذت بیشتری ببرید خالق خود را نیز بیشتر ارج نهاده و خواهید ستود.

هرچه زیبایی های واقعی خود را بیشتر اشکار سازید و موهبت منحصر به فرد و بی همتای خود را ابراز دارید هستی و موجودات نیز زندگی شما را قرین شعور و شعف و شادمانی و سرور بیشتری خواهند ساخت.

 

به همین دلیل است که این جایید.

این که تا سر حد امکان به اعجاز و نهایت وجودی بی مثال و بی همتای خودتان نزدیک شوید.

پس منتظر چه هستید؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...