رفتن به مطلب

كارآفريني و مدير كارآفرين


spow

ارسال های توصیه شده

كارآفريني واژه ايست كه ممكن است بدون توجه به مفاهيم ديگر آن «اشتغالزايي از نوع كسب و پيشه» را در اذهان، تداعي كند.

واژه كارآفريني برگرفته از كلمه قديمي فرانسوي (Entreprendre) به مفهوم «برعهده گرفتن و متقبل شدن» است. با مراجعه به لغت نامه هاي معتبر، كارآفرين شخصي است كه ريسك هاي يك سازمان يا فعاليت اقتصادي را مي پذيرد و آنها را سازماندهي و مديريت مي كند.

بيشتر كارآفرينان باورهايي قوي در مورد فرصت ها و عزم راسخي در قبول سطوح بالاي مخاطرات دارند و از آنها براي پيگيري اين فرصت ها استفاده مي كنند. با توجه به تعاريف بالا مي توان نتيجه گرفت كه قلمروي كارآفريني تنها به حوزه كسب و كار محدود نمي شود، اگر چه امروزه مفهوم آن بيشتر در اين حوزه و در بعد اقتصادي مطرح است.

مفهوم عميق كارآفريني (به طوري كه بتواند تمامي معاني آن را در برگيرد) دشوار است، اما به طور خلاصه مي توان گفت: كارآفرين فردي است كه «ارزشي را در جامعه خلق كند»، اين ارزش ممكن است مادي يا معنوي باشد.

«ژوزف شومپيتر» كه از او به عنوان پدر كارآفريني نام مي برند معتقد است كه محور اصلي توسعه اقتصادي، كارآفريني است. اين اقتصاد دان اتريشي، ايجاد شركت هاي جديد توسط كارآفرينان نوآور را موجب خروج شركت هاي قديمي مي داند و از آن به عنوان «تخريب خلاق» ياد مي كند. به نظر او اين تخريب خلاق در چند حالت رخ مي دهد: اينكه كسي محصول يا خدمتي جديد ارائه دهد، در توليد يك محصول، فرايند جديدي را به كار برد، بازار جديدي ايجاد كند و يا منبع و تشكيلات جديدي را در داخل يك تشكيلات قديمي به وجود آورد.

همه سازمانها براي رشد و بقا، نيازمند انديشه هاي نو و نظريات تازه و بديع هستند و اين افكار و نظريات، آنها را از نيستي و فنا نجات مي بخشد. يكي از مسئوليت هاي مهم كاركنان يك سازمان، ارائه اين نظريات و انديشه هاي جديد و بكاربستن آنها در سازمان است. در اين ميان نقش مديران، بسيار حساس و از اهميت بالايي برخوردار است.

 

 

خلاقيت و نوآوري

پويايي سازمانها به قدرت «بازسازي» آنها بستگي دارد. اين بازسازي، با هماهنگ كردن اهداف با وضعيت روز و بهبود روشهاي تحقق اين اهداف، انجام مي گيرد. سازمان در اين مسير ناگزير است كه خلاقيت و نوآوري را تقويت كند. مفاهيم خلاقيت و نوآوري در درك مفهوم كارآفريني نقشي كليدي دارند.

در لغت، «خلاقيت» به معني پديدار شدن و توليد يك انديشه و فكر نو و بكارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر جديد است. البته دانشمندان خلاقيت را به صورت هاي گوناگوني تعريف كرده اند. به طوري كه گاهي هر تعريف، فقط بيانگر يك بعد از ابعاد مهم خلاقيت است.

«نوآوري» به مفهوم بكارگيري ايده هاي نوين ناشي از خلاقيت و عملي ساختن اين ايده ها است كه مي تواند به صورت محصولي جديد يا خدمتي نو پديدار شود.

«مدير كارآفرين» فردي ريسك پذيراست كه با استفاده از نتايج خلاقيت، سازمان خود را براي كشف محصولات يا فن آوري هاي جديد پيش برده و آنها را به بهره برداري مي رساند. او فردي است كه منابع مورد نياز براي شروع و يا رشد كسب و كار را يكپارچه كرده و بر «نوآوري»، «توسعه فرايند»، «محصول» يا «خدمات جديد» متمركز مي شود. به بياني ديگر، مدير كارآفرين فردي است كه يك شركت را تاسيس يا اداره مي كند و هدف اصلي اش «سودآوري و رشد» است.

 

 

ويژگي كارآفرينان

كارآفرينان ويژگي هاي خاصي دارند كه از ميان آنها مي توان نياز به موفقيت، مخاطره پذيري، نياز به استقلال، قدرت كنترل دروني و خلاقيت را نام برد.

از نظر روانشناسي، مدير كارآفرين فرد خلاقي است كه داراي سلامت رواني و ادراك است، به اين مفهوم كه توانايي خلق ايده هاي بسياري را به طور سريع دارد. داراي انعطاف پذيري ادراكي است، يعني توانايي دور شدن از يك قاعده و پذيرش قاعده جديد را دارد. داراي ابتكار است، يعني توانايي ارائه جوابهاي غيرمعمول و مرسوم را دارد. پيچيدگي را به سادگي ترجيح مي دهد، به اين مفهوم كه به چالش هاي جديد و مسايل پيچيده توجه مي كند. استقلال راي داشته و به خود متكي است، اعتماد به نفس داشته و توانايي خود را باور دارد. تمركز ذهني داشته و به طور فعال و پرتلاش به ايده ها

مي پردازد. مخاطره پذير بوده و از »انتقاد« و شكست ترسي ندارد. همواره با دانش و آگاهي به دنبال كسب اهداف و موفقيت است، بسيار اهل رقابت، »عجول«، مقاوم و محاسبه گر در انجام امور است.

مدير كارآفرين مي داند كه با تمركز بر روشهاي قديمي ، نمي تواند سبك مديريتي و سازمان خود را به سوي كارايي و اثربخشي همزمان و در نتيجه بهره وري و توسعه و بهبود پيش برد. او مي داند كه مسايل امروز با راه حل هاي ديروز قابل حل نيست و حتي حل آنها با راه حل هاي امروز نيز كارساز نيست. بنابراين او بايد مسايل آينده خود را با راه حل هاي آينده، اما در زمان حال، حل كند.

مدير كارآفرين در انتظار نمي ماند كه ايده اي طلايي به ذهنش خطور كرده و بعد كار را شروع كند، بلكه كار را با ايده اي به نسبت كوچك آغاز و به تدريج به سمت ايده هاي بزرگتر و كاملتر گام بر مي دارد. او مي داند كه علم ناقص، خطرناك تر از ناداني است و همه مي دانند كه بزرگترين اشتباهات را بزرگترين دانشمندان مرتكب شده اند. او معتقد است كه علم بشر ابطال پذير است، چون همواره در حال تغيير، رشد و اصلاح و يا تكميل است و به همين دليل علم را براي خود بت نمي كند و ضمن برخورداري از علم حضوري، علم حصولي را جزيي از باارزش ترين امور زندگي خود مي داند.

مدير كارآفرين با گسترش و نهادينه ساختن فرهنگ كارآفريني در سازمان، بستري مناسب براي بسط عدالت ايجاد مي كند. به طوري كه همه افراد سازمان فرصت هاي يكساني پيش روي خود دارند. در اين سازمان افراد هوشمند، خلاق، انديشمند، پرتلاش و مصمم شانس بيشتري براي موفقيت دارند و افرادي محدود نمي توانند امكانات را در انحصار خود نگاه دارند. در اين سازمان كاركنان به تدريج مي آموزند كه چگونه در جايگاه برابر با يكديگر همكاري كنند و چگونه اين همكاري را به سوي يك سود دو جانبه هدايت كنند.

مديران كارآفرين، نقطه مقابل مديراني هستند كه تنها وضعيت موجود را حفظ مي كنند. مديران كارآفرين نوآوري را تشويق كرده و از نوآوران حمايت مي كنند. در حالي كه مديران پايبند بر اصل حفظ وضع موجود، از نوآوري دوري كرده و نوآوران را نااميد مي سازند. اين گروه مديران، از تغيير، احساس تهديد مي كنند و عدم اطمينان، آنها را آزار مي دهد. آنان از حفظ وضع موجود حمايت مي كنند و ترجيح مي دهند كه همه امور قابل پيش بيني باشند و به انتظار انجام شدن كارها مي نشينند.

همه انسانها از نيروي نوآوري و خلاقيت برخوردارند. بنابراين نبايد اين ويژگي ها را فقط در انحصار مديران درآورد. در واقع جلوگيري از عوامل بازدارنده بروز خلاقيت، مهمتر از وجود استعداد خلاقيت است. زيرا در صورت آزاد سازي ذهن از پيش فرضها و الگوهاي زنجيره اي، در مدت كوتاهي مي توان قدرت خلاقيت و بكارگيري فكرهاي نو را به طرز چشمگيري افزايش داد. از موانع متعددي كه در راه ظهور خلاقيت وجود دارند مي توان از عدم اعتماد به نفس، ترس از انتقاد و شكست، تمايل به همرنگي با جماعت و رسمي سازي و قوانين انعطاف ناپذير نام برد. افزايش توان خلاقيت و نوآوري در گروي رفع اين موانع بوده و از وظايف يك مدير كارآفرين است.

در زندگيِ كارآفريني، خوش بيني و تفكر مثبت بيش از هر چيز در جريان بوده و همين امر باعث مي شود كه افراد هر مشكلي را به عنوان يك فرصت بدانند، كارها به تعويق نيافتد، افراد طفره نروند و هيچ كس در جستجوي اشتباه ديگران نباشد و از شكايت و ناله خبري نباشد. نشاط از نشانه هاي بارز اين نوع زندگي است كه موجب از بين رفتن افسردگي و غم و ترس مي شود.

در نهايت مي توان گفت كارآفريني فرايندي است كه منجر به ايجاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد مي شود و مدير كارآفرين مسئول ايجاد ارزش از راه تشكيل يك مجموعه منحصر به فرد از منابع، به منظور بهره گيري از فرصت هاست.

لینک به دیدگاه
Doctor_Shovan مهمان

در نهايت مي توان گفت كارآفريني فرايندي است كه منجر به ايجاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد مي شود و مدير كارآفرين مسئول ايجاد ارزش از راه تشكيل يك مجموعه منحصر به فرد از منابع، به منظور بهره گيري از فرصت هاست

جالب بود ..دستت درد نکنه :icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...