fakur1 10,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۳ یکی از دلائلش اینه که به خودباوری و داشتن انرژی درونی قوی نرسیدن . دلیل دومش اینه که ضمن تحصیل به روند کارشون که تو اجتماع انجام میشه بی توجهی میکنند. دلیل سومش اینه که به کمک دولت یا بخش خصوصی اعتقاد دارن. دلیل چهارم اینه که ضمن تحصیل تمرین نمیکند که راههای تبدیل دانش به پول رو یاد بگیرند. دلیل پنجم اینه که فقط بلدند بخش ناموفق بودنشون رو توجیح کنند. 95 تا دلیل دیگر هم هست که اگه بحث داغ شد , یکی یکی خواهم گفت. در ضمن راه حل ها رو هم بتدریج و ضمن بحث بیان خواهم کرد. باشد که مفید فایده باشد. مرسی 5 نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ این روزها درگیر امارگیری کشاورزی هستم تو هفته های اخیر برای آمارگیر تعداد زیادی فارغ التحصیل اکثرا با مدرک ارشد تو رشته های فنی مراجعه کردن برای ثبت نام دو عامل رو مهمترین دلایل میشه برشمرد 1- جنسیت 2- نداشتن مهارت متاسفانه تعداد دختران بیکار به دلیل جنسیت خیلی زیاده و در سال های پیش رو با سیاست های پیش رو به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد دانشجویی که همه هنرش جزوه خوندن و کپی کاری هست با نداشتن مهارت کافی نمیتونه شغل مناسبی دست و پا کنه عوامل زیادی میشه مطرح کرد حتی میشه ریشه یابی کرد که نظام اموزشی ما واقعا چی تحویل جامعه میده اما خیلی طولانی میشه 5 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ این روزها درگیر امارگیری کشاورزی هستم تو هفته های اخیر برای آمارگیر تعداد زیادی فارغ التحصیل اکثرا با مدرک ارشد تو رشته های فنی مراجعه کردن برای ثبت نام دو عامل رو مهمترین دلایل میشه برشمرد 1- جنسیت 2- نداشتن مهارت متاسفانه تعداد دختران بیکار به دلیل جنسیت خیلی زیاده و در سال های پیش رو با سیاست های پیش رو به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد دانشجویی که همه هنرش جزوه خوندن و کپی کاری هست با نداشتن مهارت کافی نمیتونه شغل مناسبی دست و پا کنه عوامل زیادی میشه مطرح کرد حتی میشه ریشه یابی کرد که نظام اموزشی ما واقعا چی تحویل جامعه میده اما خیلی طولانی میشه با شما موافقم مشکل اصلی همین نظام آموزشی است که کلا با کار سازمانیشون بیگانه اند. دانشگاهی که دروس علمی کاربردی تدریس میکنه ولی حتی یه کارگاه هم نداره , خروجیش بهتر از این نمیشه. هدف تاپیک اینه که : خودمون چه جوری میتونیم این کمبود ها رو جبران کنیم. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31,645 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ این روزها درگیر امارگیری کشاورزی هستم تو هفته های اخیر برای آمارگیر تعداد زیادی فارغ التحصیل اکثرا با مدرک ارشد تو رشته های فنی مراجعه کردن برای ثبت نام دو عامل رو مهمترین دلایل میشه برشمرد 1- جنسیت 2- نداشتن مهارت متاسفانه تعداد دختران بیکار به دلیل جنسیت خیلی زیاده و در سال های پیش رو با سیاست های پیش رو به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد دانشجویی که همه هنرش جزوه خوندن و کپی کاری هست با نداشتن مهارت کافی نمیتونه شغل مناسبی دست و پا کنه عوامل زیادی میشه مطرح کرد حتی میشه ریشه یابی کرد که نظام اموزشی ما واقعا چی تحویل جامعه میده اما خیلی طولانی میشه اقا مهدی و فکور عزیز ممنون ار تاپیک خوبتون من اون قرمزرو ارجاع میدم به این دودلیل فکور که بالا گفتن دلیل چهارم اینه که ضمن تحصیل تمرین نمیکند که راههای تبدیل دانش به پول رو یاد بگیرند. دلیل پنجم اینه که فقط بلدند بخش ناموفق بودنشون رو توجیح کنند. نظام اموزشی درست که خوب نیست ولی ما چرا عمرمونو به بطالت میگذرونیم نمیشه برای محیط بیرون اماده شد با کار موقت حتی اگه بدون مزد باشه فقط در تخصص رشتمون باشه و بهمون یاد بده واقعا همه تقصیر ها به گردن نظام اموزشی هستش ؟؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ فارغ التحصیلان زیادی رو می شناسم که تو رشته حسابداری صنعتی تحصیل کردن ولی یه بار هم به یه کارخونه سر نزدند که ببینن اونا دفاترشونو با چه روشی مینویسند که دارائی قبولش میکنه. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ آیا شنیدین که فارغ التحصیلان ما یه سری به این بازارچه های مرزی بزنن و ببینن که یه عده مردم بیسواد چه جوری کار و تجارت میکنند و ثروت های عظیمی رو از این راه بدست اورده اند. همش میرن دانشگاه و بعدشم خونه. 3 نقل قول لینک به دیدگاه
VINA 31,339 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ نداشتن تجربه متاسفانه دانشجوهای ما تو دوران دانشجویی همش پروژه اماده میخرن یه پروژه انجام ندادن حداقل چهار تا محیط کاری ببینن بعدش توقع دارن سریع بشن بازرس ..مسئول کنترل و .... تا اموزش نبینی تا تو دوران دانشجوییت نچرخی و چهار نفر آشنا نشی کار نیست البته قبول دارم پارتی و شانسم دخیله 4 نقل قول لینک به دیدگاه
*atefeh* 13,012 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ همونا که مهدی گفت مهارت هم باید تجربه کسب کنی که مهارت پیدا کنی دیگه. هرجا میری سابقه میخوان. اونی که تازه فارغ التحصیل شده سابقش کجا بود؟ من که نرفتم هنوز، از دیگران شنیدم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۳ یکی از دلائلش اینه که به خودباوری و داشتن انرژی درونی قوی نرسیدن .دلیل دومش اینه که ضمن تحصیل به روند کارشون که تو اجتماع انجام میشه بی توجهی میکنند. دلیل سومش اینه که به کمک دولت یا بخش خصوصی اعتقاد دارن. دلیل چهارم اینه که ضمن تحصیل تمرین نمیکند که راههای تبدیل دانش به پول رو یاد بگیرند. دلیل پنجم اینه که فقط بلدند بخش ناموفق بودنشون رو توجیح کنند. 95 تا دلیل دیگر هم هست که اگه بحث داغ شد , یکی یکی خواهم گفت. در ضمن راه حل ها رو هم بتدریج و ضمن بحث بیان خواهم کرد. باشد که مفید فایده باشد. مرسی فکور جان بستگی داره کار ارزشمند رو چی تعریف بکنی! من رفیقی دارم لیسانس فلسفه خونده...ولی شرکت صادرات داره...میوه و سبزی میبره کردستان عراق...به گفته خودش با 5 میلیون سرمایه اولیه تونسته در عرض 1 سال سرمایشو 10 برابر کنه. ولی آیا هر کسی میتونه تلاش و پشت کار اون رو داشته باشه؟ آیا همه میتونن کاری رو که اون انجام می ده رو انجام بدن؟ شاید منظورت از کار ارزشمند ، کار مرتبط با رشته تحصیلی باشه... مهمترین عامل نیافتن کار قشر تحصیل کرده ، جدایی بازار کار از دانشگاهه! هیچگونه تعامل و همکاری بین بازار و دانشگاه وجود نداره...من خودم لیسانس مکانیک دارم...فلانی تو خط تولید شرکت سایپا کار میکنه...10 سال سابقه کار داره...نه اون تحصیلات،تکنولوژی و روشهای جدید تولید رو قبول میکنه و نه من روش سنتی تولیدی اون رو قبول میکنم... حالا بحث صنعت مثال میزنم...صنعت ما صنعت وارداتیه! مشکل ما هم تو بخش صنعت وقتی حل میشه که بازار ما جهانی بشه...رقابت کنیم تا چرخ صنعت را بیوفته...مشتری حق انتخاب داشته باشه...صنعت کاران بجای تکرار یک رویه تولید 20 - 30ساله بدنبال ارتقاء و بهینه کردن تولیدشون برن...اونوقته که جای پیشرفت باز میشه و فرصت های شغلی افزایش پیدا میکنه. یک شرکت که نمیخوام اسمشو ببرم...تو تبریز فوق لیسانس عمران رو که از دانشگاه تبریز فارغ التحصیل شده و متاهل هم هست رو بعنوان اپراتور دستگاه تراش اونم شیفت شب بصورت قراردادی استخدام کرده...اونم با ماهی 700تومن. (پ.ن:اصولاً اپراتور دستگاه تراش برای افراد با سطح سواد دیپلم هستش...منبع:چارت استخدامی وزارت کار و امور اجتماعی) به نظرت اگر صنعت و بازار کار ما مریض نبود...این فوق لیسانس با این شرایط به این کار تن میداد؟ نقل قول لینک به دیدگاه
a.namdar 5,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۳ مشکل انواع و اقسام دانشگاه و مکان های مثلا اکادمیک مشکل نحوه جذب سیستم آموزشی و ورودی هاش مشکل روش سیستم آموزشی و دانشجویان و فارغ التحصیلان خروجی ش مشکل صنعت که ساختارش طوریه که با دو سال سابقه کار تو یه کارخونه همه چم و خم کار دستت میاد! حتی با مدرک نا مرتبط!ش بزرگ بودن علم و دانش دانشجویان خوب و فارغ االتحصیلان با معلومات از سر صنعت به قول امین وارداتی ما! نحوه برخورد نه چندان جالب صنعت با فارغ التحصیلان! .......... قبل از اینکه مشکل از دانشجو باشه مشکل از صنعته.... انقدر صنعتمون ضعیفه که نه قدرت ریسک و سرمایه گذاری رو نیروهای جوون و پرانرژی داره... نه حوصله داره برای فرصت دادن به فارغ التحصیل برای نشون دادن خودش... نه انقدر سالم ه که بخواد نیروی متفکر و ایده پرداز رو به راحتی در خودش جای بده.... مخ اقتصادی فارغ التحصیل جماعت هم تا یه کم تو صنعت نباشه کار نمی افته... تا تجربه و شناخت این صنعت و اقتصاد مریض نباشه از دانشجوی دراومده از دانشگاه چه توقعی هست برای راه اندازی کسب و کار... ......... ای بابا! این خانه از بنیان خراب است، گفتن ما را چه سود 2 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۳ فکور جان بستگی داره کار ارزشمند رو چی تعریف بکنی!من رفیقی دارم لیسانس فلسفه خونده...ولی شرکت صادرات داره...میوه و سبزی میبره کردستان عراق...به گفته خودش با 5 میلیون سرمایه اولیه تونسته در عرض 1 سال سرمایشو 10 برابر کنه. ولی آیا هر کسی میتونه تلاش و پشت کار اون رو داشته باشه؟ آیا همه میتونن کاری رو که اون انجام می ده رو انجام بدن؟ شاید منظورت از کار ارزشمند ، کار مرتبط با رشته تحصیلی باشه... مهمترین عامل نیافتن کار قشر تحصیل کرده ، جدایی بازار کار از دانشگاهه! هیچگونه تعامل و همکاری بین بازار و دانشگاه وجود نداره...من خودم لیسانس مکانیک دارم...فلانی تو خط تولید شرکت سایپا کار میکنه...10 سال سابقه کار داره...نه اون تحصیلات،تکنولوژی و روشهای جدید تولید رو قبول میکنه و نه من روش سنتی تولیدی اون رو قبول میکنم... حالا بحث صنعت مثال میزنم...صنعت ما صنعت وارداتیه! مشکل ما هم تو بخش صنعت وقتی حل میشه که بازار ما جهانی بشه...رقابت کنیم تا چرخ صنعت را بیوفته...مشتری حق انتخاب داشته باشه...صنعت کاران بجای تکرار یک رویه تولید 20 - 30ساله بدنبال ارتقاء و بهینه کردن تولیدشون برن...اونوقته که جای پیشرفت باز میشه و فرصت های شغلی افزایش پیدا میکنه. یک شرکت که نمیخوام اسمشو ببرم...تو تبریز فوق لیسانس عمران رو که از دانشگاه تبریز فارغ التحصیل شده و متاهل هم هست رو بعنوان اپراتور دستگاه تراش اونم شیفت شب بصورت قراردادی استخدام کرده...اونم با ماهی 700تومن. (پ.ن:اصولاً اپراتور دستگاه تراش برای افراد با سطح سواد دیپلم هستش...منبع:چارت استخدامی وزارت کار و امور اجتماعی) به نظرت اگر صنعت و بازار کار ما مریض نبود...این فوق لیسانس با این شرایط به این کار تن میداد؟ با تشکر از نظرات عالی شما. خود شما میتونی با طراحی نورد و پرس های طلا سازی یه دنیا کار و ثروت بدست بیاری . یه روز فرصتی دست داد یه سر به یه کارگاه طلا سازی بزن , خواهی دید که میتونی با تولید دستگاههای طلا سازی به همه هدفهات برسی. مرسی 2 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۳ تفکر خلاق و کاربردی کردن دانش میتونه کمک کنه که هر فارغ التحصیلی بتنهایی موفق بشه. 2 نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۳ .مستقیم ترین روش افزایش توانایی های روانی اجتماعی افراد، «آموزش مهارت های زندگی» است. «تعریف مهارت های زندگی» اصطلاح مهارت های زندگی در معانی مختلفی به کار رفته است، مانند: 1. مهارت های مربوط به امرار معاش (چگونه فردی مشغول کار شود، شغل خود را حفظ نماید و ارتقاء یابد) 2. مهارت های مراقبت از خود (مصرف غذاهای سالم، درست مسواک زدن، رعایت بهداشت و...) 3. مهارت های مقابله ی منطقی با موقعیت های پرخطر زندگی (مانند توانایی نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر و...) موریس.ای.الیاس از دانشگاه راجرز آمریکا و مؤلف کتاب «تصمیم گیری اجتماعی و رشدمهارت های زندگی» چنین می گوید: «مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، انجام تصمیم گیری های صحیح، حل تعارض ها و کشمکش ها بدون توسل به اعمالیکه به خود و یا دیگران صدمه می زند». برنامه ی مهارت های زندگی بر این اصل استوارند که: «کودکان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نیاز دارند که بتوانند از خودشان وعلایقشان در برابر موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. مهارت های اصلی (ده گانه): 1. توانایی تصمیم گیری 2. توانایی حل مسئله 3. توانایی تفکر خلاق 4. توانایی تفکر نقادانه 5. توانایی رابطه مؤثر 6. توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه 7. توانایی آگاهی از خود 8. توانایی همدلی با دیگران 9. توانایی مقابله با هیجان ها 10. توانایی مقابله با استرس ها 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .