رفتن به مطلب

بیکن ،ادموند نوروود


ارسال های توصیه شده

معمار و برنامه ریز شهری آمریکایی ،در دانشگاه کرنل و فرهنگستا ن هنر کرنبروک ،معماری خواند.در سال 1938 پس از

دو سال کار شهرسازی در فلینت میشیگا ن ،به مدیریت شرکت خانه سازی فیلادلفیا رسید.

پس از سال 1941 تا هنگام بازنشستگی اش ،مدیر اجرایی کمیسیون طراحی فیلادلفیا بود که به رهبری او برنامه ی پیوسته ی

احیا و بازسازی را گذراند .این برنامه بیکن را به شهرت جهانی رساند.

در سال 1971 جایزه خدمات برجسته بنیاد طراحان امریکا را از آن خود کرد.

در سال 1968 کتاب طراحی شهر ها را نوشت .

او در این کتاب به تحلیل فضاها و شهر های تاریخی پرداخته و نیروهایی که عامل وحدت دهنده و شکل گیری آن هاست را

بررسی و معرفی کرده .

او در مقدمه کتابش نوشت :"امیدوارم بتوانم در پایان ، بطلان تصوری را که پذیرش همگانی یافته نشان بدهم،بی آن که چون و

 

چرایی در آن باشد ،یعنی این تصور که شهرها در واقع ،گونه ای رخداد بسیار بزرگ هستند که فراتر از اختیار و اراده ی فرد

روی داده است و تنها از قانونی تغییر نا پذیر پیروی می کنند"

او یکی از اهداف اصلی کتاب را بررسی مفهوم ایده ی طراحی بر شمرده است.

توجه و پافشاری بیکن بر فضاست ، به باور وی توده و فضا دو عنصر اصلی معماری هستند و جوهر طراحی پیوند دوسویه ی

این دو است.او فرم معماری را بر پایه رابطه ان با توده و فضا تعریف می کند یعنی فرم نقطه ای است که توده و فضا با هم

پیوند میخورند این روند پیوند توده و فضا ،متأثر از فلسفه و فرهنگ هر منطقه و نوع نگرش مردم آن به هستی_چگونگی

تعریف رابطه ی میان انسان و طبیعت_است.

برای نمونه به باور او سقف های کاو چینی ،نشانه ای از احترام چینی ها به طبیعت و گونه ای هماهنگی با آن است ،یا گنبد در

اسلام بیانگرعظمت فضای درون بنا و تقدس آن می باشد و به همین شیوه ،هرم در مصر ، بیان کامل فرمی است که از زمین به

هیأت توده ای پیره سر بر می آورد و کالبد نمای مطلق های ازلی و ابدی است.

او بر خلاف نو گرایان که توجه اصلی خود را به توده و حجم بنا معطوف کرده و فضای پیرامون آن را بلاتکلیف رها

میکردند....بیکن باور داشت که باید به فضا به عنوان عنصری مثبت نگریست ،اما نه فضاهای وامانده که پس از ساختن توده به

جا میماند.

به اعتقاد او فضاها را باید برابر نیاز های امروز و همخوان با فناوری نوین آفرید .

او فرم ، بافت ، مصالح مدولاسیون ، نو و سایه و رنگ در معماری را عنصر بیان کننده ی فضا بر میشمرد که می توانند به آن

روح بدمند ودر این میان ،مهارت طراح ، در استفاده از این عناصر و ایجاد پیوند میان ان هاست. به باور او در طراحی شهری

باید از نیروی معماری در افرینش فضاهای شهری پر بار بیشترین بهره را برد.

زندگی برای بیکن جریان پیوسته ی تجربه است؛معتقد است که وظیفه ی طراح شهری ،فراهم کردن زمینه ای در خور است تا

تجربه ی زندگی،به معنای تجربه ی فضا ها، در پیوند با هم و در ظرف زمان،تجربه ای هماهنگ باشد.او به دید رونسانسی از

 

فضا که تجربه ی یک فرد خاص در یک نقطه از فضا و زمانی خاص را در بر میگیرد،و خورده گرفته و باور داشت که در این

گونه رویکرد نه تنها بعد زمان به بند کشیده میشود،بلکه پرسپکتیو از دید یک نفر ترسیم میگردد؛برای همین او تجربه گروهی

بر ادراک انسان از فضا را عاملی میدانست که بیانگر اهمیت عنصر حرکت در ادراک فضا میباشد به این معنی که تجربه ی

 

فضا، تنها با حرکت در ان رخ میدهد و این تجربه باید پیو سته باشد.چنین تجربه ای تنها دیداری نیست،بلکه برای ادراک فضا

،تمام اندام های حسی و احساسات انسان در گیر میشود.

به اعتقاد بیکن ،حرکت در واقع ما را به ادراک عناصر پیوسته وا میدارد تا عناصر جدا از هم .

او بخش قدیمی شهر پکن و واشینگتون با هم میسنجند،پکن چون عناصر ان در پیوند با هم سنجیده و ادراک میشوند؛اما در

واشینگتون به خاطر وجود عناصر جدا از هم با حرکتی بسیار نا چیز درک میشوند به همین دلیل در دراز مدت کسل کننده می

باشد.

او با تاکید بر این که هر نسلی باید نماد ها و انگاشت های قدیمی که از نسل های پیشین به او رسیده است را در عصر خود باز

تعریف کند،معماری را چنین تعریف مینماید:معماری بیان فضاست؛به گونه ای که در فرد ،تجربه ای معین از ان در پیوند با

تجارب پیشین و اینده ی او ایجاد کند

بیکن شهر را هنر مردم میداند ؛تجربه ای مشترک و جایی که هنر مند با بیشترین شمار تحسین کنندگان بالقوه خود روبرو

میشود.به باور او ،این گونه است که فرم شهر میتواند به عنوان بیان حیات ارگانیک و جاری ساختار شهر،در روند رشد

جامعه،کامل شود و به این روش،شمار بسیار زیادی از کار های جداگانه شهر سازی،در گستره ی بسیار وسیع زمانی و

مکانی،با یک دیگر پیوند می یابد .

او با اشاره به این که دستاورد نهایی کار طراح در مقیاس شهر ،بی گمان با فرم پیشنهادی اولیه ی او متفاوت است ،ضرورت

"ایده ی طرح "،به عنوان فرضیه ای جامع و تکوین یابنده را پیش می کشد؛چنین فرضیه ای ،نه تنها انضباطی جدی را بر طراح

وطبیعت خود طرح تحمیل می کند ،بلکه امکان واکنش مردم را نیز فراهم می نماید .به باور او شهر باید یک سازماندهی کلی

داشته و عناصر آن درپیوند با هم شکل گیرند .او با بررسی شیوه ی شکل گیری شهر های قدیمی مثل آتن باستان و رم

باروک،نیروهایی را معرفی کرد که کل شهر را به هم پیوند داده و وحدت فرم شهر را پدید آورده ند؛بیکن این نیروها را

نظامهای حرکتی می نامند .

لینک به دیدگاه

و در تبین مفهوم نظام های حرکتی شهر به عنوان گذرگاه یا مسیر هایی که شهروندان در ان امد و شد میکنند توجه به سه مفهوم

را ضروری میدانست :

1: رابطه ی توده و فضا :به معنای توجه به انگاشت فضا به عنوان نیرویی مسلط و بنیادین است ؛ با این تصور که ماده در

واقع حاصل حرکت در فضاست .

2: تداوم تجربه : یعنی وجود روندی پیوسته از تجربه های فضایی همگون به هنگام حرکت .

3: تداوم های هم زمان : به معنای تداوم تجربه فضا بر پایه زنجیره ای از نظام های حرکتی دید با سرعت ها و شیوه های

 

گوناگون که هر یک با بقیه ، پیوندی دو سویه دارد .

 

به نظر او طراح میتواند با فرم معماری خود ، حرکت مردم را به مسیر های حرکتی و مکث های هدفمند رهنمون شودو او باور

داشت که نظام های حرکتی باید در دنیای امروز باز تعریف شوند .

او همچنین از نیروهای سامان دهنده ی دیگری به عنوان مجرای قايم فضا نام میبرد به این معنی که هر ساختمان با ارزشی ، با

بردارهای نیرویی روبه روست که بر گسترش های بعدی و سازماندهی فضای روبه روی ان تأثیر می گذارد .

بردار های نیرو در تعریف او نیروهایی هستند که از راه توده در فضا پدیدار میشوند و بر مشارکت کنندگان در فضا که در ان

حرکت میکنن، تأثیر میگذارد. او به عنوان مثال پرستشگاه هفایستوس اتن را نمونه می اورد که در ساخت ساز های دوره های

زمانی گوناگون ، عامل سامان دهی شکل اگورا بوده است .او مجموعه ی این عوامل _ مجرای قایم فضا ؛ نظام های حرکتی

_را باعث شکل گیری هماهنگ و یکپارچه ی ساختار بنیادین طرح بر میشمارد و در این میان عمده ترین عامل شکل دهنده

ساختار شهر را نظام های حرکتی میدانست .

اوهمچنین به عامل زمان در طرح های شهری اشاره داشت ، به باور او از ان جایی که تحقق پذیری طرح های شهری ، مدت

زمان طولانی را به خود اختصاص می دهد و همچنین هماهنگ کردن طرح های شهری در دوره های مختلف کار ساده ای

نمی باشد ، باید عاملی وجود داشته باشد که این طرح هارا به صورتی هماهنگ به هم پیوند دهد او این عنصر وحدت بخش را

سرشت طرح نامید(*) .

بیکن سرشت طرح را پتانسیل نهفته ای میدانست که در طرح وجود دارد و طرح های بعدی میتوانند از ان برای پیوند با طرح

پیشین استفاده کنند. او بر این پایه اصلی را پیش مینهد به نام ((اصل نفر دوم)):نفر دوم تعیین میکند که مخلوق نفر اول رشد

میکند یا نابود شود.

به باور بیکن طرح شهر باید تأثیر گذار و گسترش پذیر باشد ؛ به این معنی که در طرح باید پتانسیلی برای پیوند با طرح های

بعدی در نظر گرفته شوند .

او در جایگاه یک ساختارگرا ، بر این باور بود که پایه ی شکل گیری شهر، رابط بین اجزاي یا ساختار ان است .

این ساختار طرح است که تعیین میکند اجزا چگونه در پیوند باهم و در خدمت کل ، شکل گرفته و گسترش میابند .او که نظام

های حرکتی را مهمترین عنصرشکل دهنده به ساختار شهر میدانست ، پس ساختار اصلی شهر نیز باید طبق ان شکل گیرد. به

باور او نظام حرکتی میتواند باعث گرد امدن مردم در گذر گاه حرکتی و پیوند ان ها باهم شود (مثال خیابان).

بیکن شهر را با توجه به مفهوم کلمه ی المانی اشپیلراوم تعریف می کند.منظور بیکن این است که طراحی شهری با ایجاد

محدوده ای تعریف شده سر و کار دارد.که حرکت در این محدوده فقط مجاز میباشد.این محدوده تعریف در شهر ، همان نیرویی

است که رشد شهر و گونه ی آن را تعیین میکند.این مرز بازدارنده ی آشفتگی در شکل گیری شهر است.

اودر تبیین مفهوم ساختار چنین نوشت:گرچه در هر پاییز و بهار برگ ها می ریزند و می رویند ، اما تنه و شاخه های درخت

باقی می ماند و همان ها هستند که فرم درخت را تعیین می کنند.(مثال ساختار اصلی)

او در این باره گفته ی خود را با گفته ی لویی کان می سنجد.کان از فرم هایی سخن گفته بود که از آن همه است و از فرم هایی

که به فرد یا به خود معمار تعلق دارد.درحالی که به باور بیکن ،ساختار طرح ، از ان همه است و بیان معمارانه ، از آن خود

معمار.به بیا معمارانه هر فرمی پیامی دارد و پیام هر فرم اهمیتی خاص ؛(مثال مربع)

البته بیکن ،پیوند انسان و محیط را بیان می کند،به باور او ،رابطه ی انسان و محیط ،برایند کنش دو سویه "عاطفه ،ادراک و ... است.

او باور داشت که معماری نه برای "نگاه کردن به آن" بلکه برای گبودن در آن " زاده شده است.از این رو طراح می باید در

جایگاه همکاری کننده و از دید بیننده ی حاضر در فضا آن را طراحی کند نه از زاویه ی دید پرنده.}}این باور او شاید متأثر از

اعتراض او به طراحی ازنقد دید پرنده و تأکید وی بر ضرورت طراحی فضا از درون باشد.

مؤلفه هایی که بیکن برای تحلیل فضا بر می شمرد عبارت است از رستن از زمین(خط زمین)،دیدار با اسمان(خط

آسمان)،طراحی عمق،کوژی و کاوی فضا ،پیوند فضا با انسان (مقیاس انسانی)،فراز و فرود که این مولفه ها نه تنها صرفا

بصری نیستند بلکه بیشتر از دید انسان در حال گذر ،بررسی و دریافت شده اند و بیانگر توجه او به لذت های غیر بصری در

فضا می باشند.

بیکن گونه ی نگاه طراحان به طرح را به دو رویکرد تقسیم کرد:رویکرد برون مکانی و رویکرد درون مکانی.

رویکرد برون مکانی:نگاهی که تنها داخل توده را میبیند و سرگرم حل روابط فضاهای داخلی خود ساختمان است.فرم به طور

طبیعی از "نظام های حرکتی "زاده میشود.رویکردی که ساختمان را به عنوان عامل تأثیر پذیر از فضای بیرون و ساختار طرح

میداند.این رویکرد از رویارویی سه مولفه ی "فضا .حرکت.فرم "پدید می اید.

رویکرد درون مکانی:نگاهی به ساختار طرح و فضاهای اطراف ساختمان توجه دارد ،به ایجاد حجم بدل می شود که در این

صورت ،معماری به معنای تحمیل فرم های سبک سرانه بر محیط بودهو در این میان "توده" مشغله ی اصلی معماری می شود ،

این شیوه ساختمان را چیزی جدا از زمینه ی خود ،می سازد و در مکانی بی هویت قرار میدهد.

او با اعلان این که طراحی راستین دربردارنده ی کنش و تأثیر دو سویه ی اندیشه ی درون مکانی و برون مکانی است.مشکلات

این روزگار اینکه زودتر از آنچه باید به فرم می اندیشند.به باور او،فرم باید از ساختار طرح ناشی شود نه اینکه تعیین کننده ی

ساختار گردد؛زیرا به باور او طراحی زود هنگام فرم ،خلاقیت را متوقف می کند و رهایی از ان بسیار سخت است.(متوجه

تغییر زمان نمیشود فرم)

او گفت یک طرح بزرگ زمانی آفریده می شود که عناصر "درک"."بازنمایی"."تحقق" را با هم و به صوررت هماهنگ داشته باشد.

درک:نیرویی است زنده و پیوسته در تغییر که در نگرش های فلسفی و مذهبیو علمی دوره های گوناگون تأثیر می پذیرد.مثلا

افزودن بعد زمان به بعد مکان .

باز نمایی : تبدیل ذهن به عین است"وسیله ای که به یاری آن ،انگاشت های فضایی ، به تصاویر محسوس و ملموس تبدیل

میشوند مثل نقشه و مدارک دو بعدی.که به نظر او مدارک دو بعدی نمی تواند کیفیت و اصالت فضا را به درستی نشان دهد و

هولوگرام را وسیله ای بهتر میداند چون به مفهوم فضایی نزدیک تر است.

تحقق: جایگزینی طرح در بستر خود و پدید اوردن اشکال سه بعدی مشخص که همان اجرای طرح است .

بنابر اندیشه های بیکن طراحی باید بر پایه شکل زمین انجام گیرد نه اینکه مانند شهر درخشان لوکوربوزیه ساختمان ها از قید

زمین ازاد شوند و به صورت تک بنا های جدا از هم در بستر زمین شکل گیرند .از دید او شهر باید به گونه ای باشد که شهروند

در هر دم از زمان احساس درستی از جایگاه مکانی خود داشته باشد .او در باره ی گسترش و رشد طرح روش هایی را

شناسایی و معرفی کرده است:1 - روش گسترش از راه پیوستن 2- روش اتکا به محور 3- روش استفاده از توده؛ به

مانند حلقه ی پیوند 4-روش گسترش از راه پیوستن؛ فضاهای متصل کننده به مانند حلقه ی پیوند5-روش گسترش از راه کشش و

تنش 6-روش گسترش از راه امتداد

از دید وی شهر باید دستاورد باز خوردی چرخه ای ،از اندیشه و عمل باشد ؛ طرح نهایی نه زاده جامعه است نه طراح ، بلکه

کنش دو سویه ی ان هاست و هر دو گروه ، باید ماهیت فرایند را دریافته باشند.

او با اشاره به طرح و برنا مه ی گسترش شهر فیلادلفیا ،ساختار این شهر را برآیند همسازی تصویر ذهنی طراح و بازخورد

مردم سالارانه ی آن در اجتماع می داند.

او در پی اهمیت دادن به مردم در طرح و برنامه می گوید "طرح و برنامه ی نیابتی یک نفر به جای گروهی بزرگ یا مردم

،ممنوع است.مشارکت مردم در طرح باید بسیار بیشتر از آن باشد که یک نفر اجازه یابد تا از سوی دیگران نیاز های آن ها را

در طرح پیش بنهد.

او از نیروی نا خوداگاه جمعی هم سخن به میام آورد:نیرویی که باید فعال شودو به توافق جمعی تبدیل گردد.او وظیفه خو و

طراحان می داند که به این عقیده ی مشترک همگان توجه کنند.

بیکن باور داشت که شهر همچون موجودی زنده و ارگانیسمی است که پیوسته نفس می کشد و نباید با طرح های نا مربوط ،

اعضا و اندام های آن مجروح کرد،بلکه باید به ترمیم و باز زنده سازی پیکره ی آن پرداخت.

او با بررسی ساختار شهرسازی دوران باستان_روم یونان _تا شهرسازی مدرن _برازیلیا_در تلاش بود تا عواملی که باعث

هماهنگی اجزای اصلی و ارتباط همبسته میان آنها می شود را شناسایی کند.

 

منبع:کتاب سیر اندیشه ها

(خیلی کلیه ...برای تکمیل اطلاعات به متاب مراجعه کنید به همراه تصاویر)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

به عقیده " بیکن " مهم نیست مجموعه اطلاعاتی که از فضا وجود دارد چیست ، مهم این است که گیرنده چه تفسیری از

آن اطلاعات دارد. او عقیده دارد نباید آن قدر سعی و تلاش کرد تا ایده ای از ذهن ( به تعبیری به زور ایده از ذهن

بگیریم ) بیرون کشیده شود ، بلکه زمانی ایده و طرح خوب است که حاصل تراوشات ناخودآگاه و احساس درونی طراح

باشد. در این صورت است که ایده دارای ارزش می شود و فضای شهری به وجود آمده برای مردم مطلوب می گردد.

او طراحی را بر تمام قسمت های شهر یکسان نمی داند ، بلکه طراحی در آن قسمت هایی از شهر مهم تر است که

مخاطبان فضا ( مشارکت کنندگان در فضا ) بیشتر باشند و فعالیت هایی که در آن صورت می گیرد مهم تر باشد ، در

واقع او ساختارهای اصلی شهر را طراحی می کند و بقیه قسمت های شهر را بر عهده مردم و تصمیمات آن ها می

گذارد. او با توجه به مطالعات زیست شناسی DNA و وظیفه اش آن را به شهر و نهادهای انسانی بسط می دهد و چنین

نتیجه گیری می کند که شهر موجودی پویاست. " بیکن " در مطالعاتش از راه ها و معابر ( نظام های حرکتی ) ،

فضاهای شهری یا ساختمان ها و مراکز تجاری سخن به میان می آورد و می توان چنین نتیجه گرفت که او اهمیت

بیشتری به این موارد می دهد.

او لازمه توانایی طرح را علاوه بر پویایی شهر ، طراحی صحیح آن می داند. طراحی که قابل انعطاف باشد و خود را

با تغییرات محیط وفق دهد. طرحی که جهت گیری های آینده را شکل دهد ، نه این که پیش بینی کند و بگوید آینده باید

چگونه باشد. طراح باید از دید عابران پیاده و مقیاس عابر در خلق فضاها و طراحی هایش بهره بگیرد. استفاده از علوم

اجتماعی و رفتارشناسی در حوزه طراحی برای درک رفتارهای مردم و خواسته هایشان ، مشارکت مردم در طرح ها

و اعمال نظرات آنان در طرح طی یک فرآیند رفت و برگشتی بین مردم و جامعه و نیز درک تصور ذهنی مردم که "

بیکن " آن را مطرح می دارد ، از جمله مهمترین عوامل در ایجاد خوانایی و تصویری روشن از شهر و فضای شهری

است.

 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...