رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

والتر بنیامین ، منتقد مارکسیست ادبیات و یکی از مشهورترین اهل قلم در ژانر مقاله نویسی قرن بیست غرب، درسال 1940 میلادی، 48 ساله بود که بعلت فرارازفاشیسم آلمان، درمرز فرانسه – اسپانیا، از طرف راستگرایان مرزی، دستگیر و یرای فرار از تحویل به نیروی گشتاپوی آلمان، دست بخودکشی زد.

اویکی ازمنتقدین فرهنگی، دانشمندان ادبی، و ژورنالیست های اجتماعی نیمه اول قرن بیستم آلمان بود. وی پیش از فرار از تعقیب فاشیسم، چندسالی با دو نام مستعار : دتلف هولز و ک. کنراد ، دست به افشای دیکتاتوری و سرمایه داری اش زده بود. امروزه فضای فرهنگی دهه 20 قرن گذشته، بدون آثار بنیامین غیرقابل تصور است. او نه تنها یکی از فعالان انقلاب فرهنگی آغاز قرن بیست بلکه یکی از چهرههای سرشناس ادبیات مدرن و حتا پسامدرن است . سنت ژانر مقاله نویسی اورا ادامه راه نیچه و منتگین درغرب بشمار می آورند. او گفته بود که هر کالای هنری نه تنها نشان ازتمدن، بلکه سند توحش وجنایت نیز میتواند باشد.

بنیامین، نویسنده را یک کارگر روشنفکر دانست و وظیفه اورا: مواظبت از انسانیت مجروح و بزمین افتاده ، تعریف نمود . اوخودرا مهندس زیباشناسی دانست که به شرح انتقادی زمان خود میپردازدو منتقد ادبی و فرهنگی را ، طراح و استراتژیک مبارزه انسانی بشمار می آورد و می گفت که نقد باید بدون تعارف ، جدی باشد و نه دوستانه و چاپلوسانه. او منتقد را همچون گرگی میدانست که بره کتاب را حریصانه درآغوش میگیرد تا آنرا قطعه قطعه نماید . بعدها در ده های 60 و 70 قرن بیست ،او یکی از متفکرین جنبش جوانان غرب گردید. دلیل مارکسیسم خصوصی اورا بدلیل آشنایی اش با : برشت ، آدرنو، لوکاچ، بلوخ ، هورکهایمر ، وفلسفه تاریخ مارکس، میدانند. چپها او را یکی از منتقدین امپریالیسم بشمار می آورند که با تکیه بر ماتریالیسم تاریخی به مبارزه با فریب های سرمایه داری پرداخت. درسیر تاریخ فرهنگ و اندیشه. او غالبا با لوکاچ مقایسه میشود . بنیامین نه تنها طراح یک علم زیباشناسی جدید چپ بلکه یکی از دیالکتیسین های علم جامعه شناسی هم بشمار می آید ، گرچه اوخواهان حفظ جنبه های مثبت سنت مترقی بورژوازی نیز بود. آشنایی آغازین او با مکتب رمانتیک باعث شد که نوع خاصی از نقد را وارد ادبیات و فرهنگ نماید. اودر طرح فرهنگ مدرن زمان خود و معرفی زیباشناسی تاریخ ادبیات، متفکری بلندنظر و جهانشمول بود.

امروزه دربعضی از کتب تاریخ ادبیات، اورادرکنار تئوریسین های مارکسیست فرهنگ ، قرار میدهند. فلسفه و ادبیات، همچون آثار بلوخ، دو موضوع مهم درنوشته های والتر بنیامین هستند. اوشرح صفات مدرن جهان و جامعه زمان خود را کوششی برای تقویت آگاهی کارگران بحساب می آورد و میگفت باید برای توده ها امکان دسترسی به اشکال گوناگون فرهنگ را باز نمود تا آنها به درک بهتر شرایط و منافع خود برسند . او با بلوخ رابطه دوستی داشت و کوشید که به ایدئولوژی مارکسیسم نزدیک شود. چون او میگفت که تاریخ قابل تکرار است، اورا از ادامه دهندگان عصر روشنگری بشمار می آورند. هابرماس اورا منتقدی آگاهی دهنده نامید که اهمیتی برای حال و آینده و برای تمام رسم های مد روز تفکر قائل بود. آدرنو نیز کوشید تا در دهه 60 قرن بیست با نشر آثارش او را مجددا در فرهنگ غرب معرفی نماید یکی از کارهای نخستین بنیامین ، تحقیق پیرامون خصوصیات درام و نمایشنامه زمان باروک غرب میباشد.

والتر بنیامین مینویسد که درنظام سرمایه داری، عنوان و نام هنرمند یا نویسنده آزاد، یک رویا است ، چون آنان یا جزو بی وطن ها میباشند و یا بخشی از زباله چی های فکری جامعه غیرعادلانه. اوکوشید با کمک آثارش به شرح قطع رابطه فرهنگ مدرن با استتیک سنتی کلاسیک بپردازد . در نظر بنیامین ، درآثار و کالا های فرهنگی ، ما شاهد شرایط : اقتصادی، ایدئولوژیک، و تاریخی ، جامعه میشویم . یکی از جملات انقلابی و تیزبینانه بنیامین این بود که نوشت: سرمایه داری، رسانه های جدید را بعنوان وسیله جنجال، خیال. احساس و سرگرمی به خدمت گرفته است . و مد روز، بخشی ازتاریخ طبیعت جهان کالا شده . و سرمایه داری جامعه مصرف در تمام حوزه های هستی انسان که ظاهرا غیرمهم به نظر میرسند، مانند مد ، نفوذ کرده و موجب تغییر و تحولات خاص غالبا منفی در پروسه اجتماع میشود. یکی از موضوعات مورد علاقه بنیامین مقوله تاریخ است . او میگفت که تاریخ را کسانی تفسیر کرده اند که بر گروه دیگری پیروز شده و درحال حاضر در مسند قدرت هستند . به این دلیل مورخین انتقادی فرهنگ موظف هستند تا به شرح گذشته آسیب دیده گانی مانند : قربانیان ، فقرا ، زنان ، کارگران ،اقلیت ها ، و اسیران دوران استعمار ، بپردازند. و تاریخ نباید موزه ای برای یادداشتها بلکه سندی برای کمک به شرح حال و آینده گردد.

والتر بنیامین بنیامین ، مبارزه منتقدین با ادبیات را بخشی از مبارزه در زندگی میدانست . مواضع انتقادی او درادبیات نشانی از آغاز مبارزه فرهنگی او با جمهوری وایمار دارد . او در این رابطه آثاری پیرامون ، نویسندگی ، فرم های ادبی ، وضع ناشرین ، و چهرههای فرهنگی مورد علاقه اش نوشت و به ترجمه آثاری از پروست پرداخت. بیوگرافی های او پیرامون : گوته ، بودلر، کلر ، و پروست ، امروزه مورد توجه مورخین ادبیات هستند. درآثار بنیامین خواننده غالبن با : نثر کوتاه و فشرده ، جملات قصار ، ساختار و محتوای فکری ، تجربه های روزانه زندگی شهری ، و یادداشتهای مسافرتی او روبرو میشود. وی میگفت که برای نوشتن نامه انسان نیاز به صفات آرشایی دارد. امروزه ، موفقیت ژانر مقاله نویسی در قرن بیست را بدلیل سرعت و فشرده گی و نیاز به اطلاع رسانی و تحقیق میدانند. اهل نظر ، زبان و نثر آثار بنیامین را هنرمندانه با عناصری از سوررئالیسم شاعرانه تصویری و گاهی تیره و تار معرفی می نمایند. در نظر گروه دیگری، بنیامین نویسنده لیبرالی است که در ادامه سنت جنبش جوانان، مواضع ضد بورژوازی خودرا حفظ نموده بود. منتقدین مارکسیست ، مهمترین آثار بنیامین را سه کتاب : تئوریهای فاشیسم آلمان، نویسنده بعنوان تولید کننده ، و اثر هنری در عصر بازتولید ماشینی ، بشمار می آورند. از جمله دیگر آثار او : ریشه غمنامه های آلمانی ، سالهای کودکی دربرلین، خیابان یکطرفه ، خویشاوندان انتخابی گوته ، انگیزههای بودلر، پارک مرکزی ، نوشته ها، دو جلد نامه ها ، پیرامون برشت ، و انسانهای آلمانی ، هستند. کتاب ( بازتولید هنری ماشینی) اورا طرح یک استتیک جدید چپ در تاریخ ادبیات و فرهنگ غرب بشمار می آورند.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...