رفتن به مطلب

سبک جدید معماری اسم


ارسال های توصیه شده

سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد می رسد. از آن زمان تاکنون، این هنر پیوسته در ارتباط با مسائل گوناگون، توسعه و تکامل یافته است. با گذشت سالیان دراز و با گذر از دوره های مختلف فرهنگی و تاریخی، میراثی که برای معماران امروز بر جای مانده، مبانی نظری ریشه دار در فرهنگ و هنر این مرز و بوم است که از نظرها غافل مانده و ترکیبی از فرم های غریب سبک های تولد یافته در فرهنگ هایی دیگر و شکل گرفته برای مردمانی دیگر. رنگ باختن مفهوم هویت دردی است که معماری کشور بدان گرفتار است. طراحی های باری به هر جهت و فرم هایی که در پی تکرار و تقلید شکل می گیرند، معماری کشور را گرفتار دور باطلی کرده که رهایی از آن، نیازمند تفکری عمیق در چرایی رسیدن به این نقطه و جست و جو برای یافتن راه حلی عملی است.

 

 

مهندس مهدی عامری فرد، در طی سال ها فعالیت در حیطه معماری، همواره این موضوع را در نظر داشته است. پیشینه فرهنگی-تاریخی ای که به عنوان فرزندی از خاندان عامری ها، سازنده و مالک خانه عامری های کاشان در ذهن وی نقش بسته بود به دغدغه ی توجه به این مفهوم دامن می زد و نهایتا وی را بر آن داشت تا به راهی اساسی برای برون رفت از این بحران بیندیشد.

 

 

وی، کلیدی ترین مساله را فقدان مفهوم و هویت در طرح های امروزی می دانست. بنابراین تصمیم گرفت تولد هر طرح را با هویتی ویژه آغاز کند. شروع طراحی هر اثر، با نام گذاری آن است. به این ترتیب، طراحی، با الهام از این نام کلید می خورد. ایده های طراحی با نگاه به نام پروژه و مفهومی که در آن نهفته، شکل می گیرد و نمود آن ها، در ترکیبی از علم و هنر معماری در طرح تجلی می یابد. این گونه، هر پروژه، هویتی مستقل یافته و معماری شاخص و ویژه آن در کنار نام منحصر به فردش، هر اثر را تبدیل به طرحی ماندگار در ذهن مخاطبان می کند.

 

 

این گرایش و سبک، به سادگی، با الهام از رویکرد طراحی اش، نام “اسم” را به خود گرفته است. تا اشاره ای داشته باشد به منشا خلق اثر و روند طراحی آن.

 

 

سبک های شناخته شده ای که در معماری وجود دارند، هر یک، بر اساس مبانی نظری خاصی شکل گرفته و اصول فرمی آن ها، این شالوده های نظری را در خود منعکس می کنند. به عنوان مثال سبک معماری “فولدینگ”، عمودگرایی، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند؛ و یا در سبک “گوتیک” که سبکی مذهبی و همواره در خدمت کلیسا بوده است، ساختمان هایی که بنا می شدند، مشخص به بلندی و سبکی کم ‏سابقه و باریکی جزرها و نازکی دیوارها بودند. به عنوان مثالی دیگر، در سبک “معماری مدرن”، استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت.

 

 

سبک اسم، خود را نه در قید و بند فرمی خاص، و نه محدود به فرهنگ یا مخاطبی ویژه می کند. این سبک، با گرایشی مفهومی، می تواند شامل طرح هایی با گرایشات ایرانی-اسلامی و یا آثاری در قالب فرم های مدرن و یا کلاسیک باشد. نکته اصلی، ارتباط بین مفهوم و هویت اثر، و نمود ظاهری آن است. این گونه است که نه تنها راه حلی برای معماری هویت زده امروزی کشور است، بلکه می تواند نماینده شایسته ای برای علم و هنر این مرز و بوم در سطح بین المللی نیز باشد.

 

 

نمونه ای از آثاری که با این سبک در حال شکل گیری است، برج مسکونی یاس در جزیره کیش است.

 

 

ایده طراحی برج یاس، وام دار نام زیبا و یگانه آن است که با نقش و نگاری برآمده از دل، با قلم طراحان، در پیوندی باور نکردنی با تکنولوژی روز دنیا، شکل گرفته است.

 

 

بدین ترتیب، آثار طراحی شده در سبک “اسم”، نه صرفا با ظاهری زیبا و شکلی فانتزی، بلکه در پیوند با بستر بنا، گرایشات فرهنگی و اجتماعی کاربر و همچنین همگام با جدید ترین فناوری ها به منظور خلق اثری پایدار و جاویدان است.

 

منبع: مهندسین asm

لینک به دیدگاه
نظرتون درباره این سبک جدید که یه ایرانی هم اون رو ایجاد کرده چیه؟

 

اگه بشه که رشد پیدا کنه و به کمال برسه شاید بتونه این معماری رو که به هر طرف داره میره رو هدف دار کنه.......

 

در حال حاضر چیزی که ندداریم در معماری مفهومه چون بیشتر تقلیدی شده......

 

مخصوصا که یه ایرانی اونو ایجاد کرده البته امیدوارم بیشتر با اصول معماری ایرانی رشد پییدا کنه وتوجه بشه بهش...

لینک به دیدگاه

درود...

 

من همیشه در مواجهه با این موارد افسوس می خورم...

 

جایی که دیگه معماری در جهان فارغ از سبک به سمت عناصری مثه پایداری و استاندارد های ساخت می ره....

 

ما خودمون رو مشغول مفاهیمی می کنیم در قالب سبک...و براش اسم هم می زاریم...و تز هم می دیم...و فلسفه هم می بافیم...:icon_redface:

 

من با نهایت خضوع و فروتنی نسبت به مهندسین عزیز و محترم مبدع این نظر...که البته این نظر رو جدید و ابداعی نمی دونم!..عرض می کنم...

 

مفهوم هویت یک مفهوم شکلی نیست...مفهوم هویت به موضوع طرح وابسته نیست لزوما...

 

هویت عنصری ست چند شاخه که مدیون معنابخشی ست که روح جامعه در اون تبلور یافته باشه...

 

حتی اگر هویت موضوعی طرح هم مورد نظر باشه...که امیدوارم این منظور نباشه...باید به این فکر کرد..و عمیق هم فکر کرد...که آیا هویت هر کاربری یکی هست؟!

 

و آیا هویت مثلا هتل در تهران...با هویت هتل در شیراز یکی هست؟!

 

چه اتفاقی می افته که این مفهوم به اصلاح سبک تبدیل به این فرم ها می شه؟!

 

در جایی این فرم ها طعنه به خطوط افقی و عمودی خانه ی شش پیتر آیزنمن می زنه....در جایی ما رو یاد کاخ کرملین می ندازه...جایی ما رو یاد فرم های رهای زاحا حدید می ندازه البته و صد البته بسیار ضعیف تر از اون...و در جایی هم معماریهای تک و اکو تک رنزو پیانو به ذهن متبادر می شه...

 

در جایی که بنده در مقابل مهندسین این شرکت...عددی هم نیستم...ولی عرض می کنم...بهتر هست...تز و فلسفه مان..اول خودمان رو توجیح کند..بعد به مثابه بروز برسد...:icon_redface:

 

اینکه ما هنوز نتوانستیم هویت معماری امروزمان را از گذشته تفکیک کنیم...یا حتی پیوند بزنیم...یا حتی به روز کنیم...به نظرم همین گمگشتگی ها و سبک سازی هاست...

 

بهتر هست..اول مفهوم فضا در بناهای ایرانی را بشناسیم...و وقتی ذات فضا را شناختین..و وقتی هویت فضا را شناختیم...همان هویتی که من نسل حال وقتی در مسجد جامع اردستان می رم...همون حس معنوی به دست می ده که پدر بزرگ من به اون دست پیدا می کرد...:icon_redface:

 

باید این هویت...این رمز و معنا کشف یشه و این به روز بشه....

 

امیدوارم این طور بشه...امیدوارم...

 

آرامش پیشکش لحظه هاتون:icon_gol::icon_redface:

لینک به دیدگاه
درود...

 

من همیشه در مواجهه با این موارد افسوس می خورم...

 

جایی که دیگه معماری در جهان فارغ از سبک به سمت عناصری مثه پایداری و استاندارد های ساخت می ره....

 

ما خودمون رو مشغول مفاهیمی می کنیم در قالب سبک...و براش اسم هم می زاریم...و تز هم می دیم...و فلسفه هم می بافیم...:icon_redface:

 

من با نهایت خضوع و فروتنی نسبت به مهندسین عزیز و محترم مبدع این نظر...که البته این نظر رو جدید و ابداعی نمی دونم!..عرض می کنم...

 

مفهوم هویت یک مفهوم شکلی نیست...مفهوم هویت به موضوع طرح وابسته نیست لزوما...

 

هویت عنصری ست چند شاخه که مدیون معنابخشی ست که روح جامعه در اون تبلور یافته باشه...

 

حتی اگر هویت موضوعی طرح هم مورد نظر باشه...که امیدوارم این منظور نباشه...باید به این فکر کرد..و عمیق هم فکر کرد...که آیا هویت هر کاربری یکی هست؟!

 

و آیا هویت مثلا هتل در تهران...با هویت هتل در شیراز یکی هست؟!

 

چه اتفاقی می افته که این مفهوم به اصلاح سبک تبدیل به این فرم ها می شه؟!

 

در جایی این فرم ها طعنه به خطوط افقی و عمودی خانه ی شش پیتر آیزنمن می زنه....در جایی ما رو یاد کاخ کرملین می ندازه...جایی ما رو یاد فرم های رهای زاحا حدید می ندازه البته و صد البته بسیار ضعیف تر از اون...و در جایی هم معماریهای تک و اکو تک رنزو پیانو به ذهن متبادر می شه...

 

در جایی که بنده در مقابل مهندسین این شرکت...عددی هم نیستم...ولی عرض می کنم...بهتر هست...تز و فلسفه مان..اول خودمان رو توجیح کند..بعد به مثابه بروز برسد...:icon_redface:

 

اینکه ما هنوز نتوانستیم هویت معماری امروزمان را از گذشته تفکیک کنیم...یا حتی پیوند بزنیم...یا حتی به روز کنیم...به نظرم همین گمگشتگی ها و سبک سازی هاست...

 

بهتر هست..اول مفهوم فضا در بناهای ایرانی را بشناسیم...و وقتی ذات فضا را شناختین..و وقتی هویت فضا را شناختیم...همان هویتی که من نسل حال وقتی در مسجد جامع اردستان می رم...همون حس معنوی به دست می ده که پدر بزرگ من به اون دست پیدا می کرد...:icon_redface:

 

باید این هویت...این رمز و معنا کشف یشه و این به روز بشه....

 

امیدوارم این طور بشه...امیدوارم...

 

آرامش پیشکش لحظه هاتون:icon_gol::icon_redface:

 

البته من قطعاً هیچ تخصص معماری ندارم.

فقط در مورد هویت میخواستم بگم که به نظرم شکل و فرم هم میتونه به یه فضایی هویت بده. اون هویت رو نمیشه با هویتی که مسجد جامع اردستان یا امثال اون میده مقایسه کرد. همونطور که خودت گفتی شهر با شهر و جا با جا فرق داره و اون شکل و فرم هم بستگی به همونجا و شرایط و ویژگی هاش داره.

لینک به دیدگاه
البته من قطعاً هیچ تخصص معماری ندارم.

فقط در مورد هویت میخواستم بگم که به نظرم شکل و فرم هم میتونه به یه فضایی هویت بده. اون هویت رو نمیشه با هویتی که مسجد جامع اردستان یا امثال اون میده مقایسه کرد. همونطور که خودت گفتی شهر با شهر و جا با جا فرق داره و اون شکل و فرم هم بستگی به همونجا و شرایط و ویژگی هاش داره.

 

تو رشته ی ما مناقشه هست بین دوستانی که فرم رو ارجح می دونن و دوستانی که فضا رو ارجح می دونن...

 

فرم...هویت ساز نیست محمد جان...:icon_redface:

 

مکعب..یا مستطیل نیست که هویت سازه...معنایی که در اون گذاشته می شه هویت ساز هست...

 

وگرنه استفاده از هرم در یک معنا می شه الگوهای فرماسنوری و نماینده ی شیطان پرستان و میشه معبد اونها...و در یک معنای دیگه می شه یک مرکز تجاری که برای ایجاد سلسله مراتب و حوزه بندی زون ها اینجوری شکل گرفته....

 

فرم یکی ولی معناها متفاوت....:icon_redface:

فرق بین ظرف هست که مظروف زمان هست...نه دارنده ی اون...

 

شما در شهر به مکعب و مستطیل های اطرافتون نگاه نکنین که در حقیقت حصاری هستن به دور یک سایت تا یک سری فضای بی هویت ایجاد کنند...

 

منظور من از هویت فضا...در مثالم..همون هویت معنوی هست....به عنوان یکی از هویت های مکان...

 

یکم صحبت من عمیق تر هست محمد جان...:icon_redface:

 

این چیزی که من شاهد هستم یک کاریکاتور هست از هویت...در حقیقت هویت نیست...

 

هویت چیزی هست که ذهن و روح با اون درگیر هست....

 

توصیه می کنم مقالاتی در مورد انعطاف پذیری فضا...هویت فضا...فضاهای بینابین...انعظاف پذیری فضاهای بینابین...رو مطالعه بفرمایین...

 

به نظر بنده ی کمترین این فرم ها..معماری ارزشمندی نیستن....البته فقط از نظر من...:icon_redface:

 

معماری ارزشمند..معماری ست که به جای فریاد در فرم...آرامش روانی فضا رو بیاره...:icon_gol::icon_redface:

لینک به دیدگاه
تو رشته ی ما مناقشه هست بین دوستانی که فرم رو ارجح می دونن و دوستانی که فضا رو ارجح می دونن...

 

فرم...هویت ساز نیست محمد جان...:icon_redface:

 

مکعب..یا مستطیل نیست که هویت سازه...معنایی که در اون گذاشته می شه هویت ساز هست...

 

وگرنه استفاده از هرم در یک معنا می شه الگوهای فرماسنوری و نماینده ی شیطان پرستان و میشه معبد اونها...و در یک معنای دیگه می شه یک مرکز تجاری که برای ایجاد سلسله مراتب و حوزه بندی زون ها اینجوری شکل گرفته....

 

فرم یکی ولی معناها متفاوت....:icon_redface:

فرق بین ظرف هست که مظروف زمان هست...نه دارنده ی اون...

 

شما در شهر به مکعب و مستطیل های اطرافتون نگاه نکنین که در حقیقت حصاری هستن به دور یک سایت تا یک سری فضای بی هویت ایجاد کنند...

 

منظور من از هویت فضا...در مثالم..همون هویت معنوی هست....به عنوان یکی از هویت های مکان...

 

یکم صحبت من عمیق تر هست محمد جان...:icon_redface:

 

این چیزی که من شاهد هستم یک کاریکاتور هست از هویت...در حقیقت هویت نیست...

 

هویت چیزی هست که ذهن و روح با اون درگیر هست....

 

توصیه می کنم مقالاتی در مورد انعطاف پذیری فضا...هویت فضا...فضاهای بینابین...انعظاف پذیری فضاهای بینابین...رو مطالعه بفرمایین...

 

به نظر بنده ی کمترین این فرم ها..معماری ارزشمندی نیستن....البته فقط از نظر من...:icon_redface:

 

معماری ارزشمند..معماری ست که به جای فریاد در فرم...آرامش روانی فضا رو بیاره...:icon_gol::icon_redface:

 

منظورم تمام مکعب ها و مستطیل های اطرافمون نیست :ws3:

اینکه میگم فرم میتونه هویت بده واقعاً بستگی به خود اون فرم، مکانش و عملکردی که باعث میشه داره.

می تونه یه فرم خاص مثل برج آزادی باشه. یا به صورت کلی تر و جامع تر فرم و رنگی که ساختمونای روستای ابیانه دارن که هویت خاصی رو به اون روستا دادن.

لینک به دیدگاه
منظورم تمام مکعب ها و مستطیل های اطرافمون نیست :ws3:

اینکه میگم فرم میتونه هویت بده واقعاً بستگی به خود اون فرم، مکانش و عملکردی که باعث میشه داره.

می تونه یه فرم خاص مثل برج آزادی باشه. یا به صورت کلی تر و جامع تر فرم و رنگی که ساختمونای روستای ابیانه دارن که هویت خاصی رو به اون روستا دادن.

 

محمد جان من در این مورد چونه ی گَرمی دارم...و تا صبح می تونم فک بزنم...و مثال بیارم...:icon_redface:

 

ولی چون شما شهرساز جماعت در فعل مغالطه ید طولایی دارین...بنده خودم رو از ادامه ی این بحث منزه می دونم...(شکلک خودتون)

 

فرم و رنگ خانه های ابیانه به اونها هویت نداده...این اون هویت جامعه ای هست که همه به شکل و یک فرهنگ بودن...

 

و خانه ها تنها از فرم طبیعت تبعیت کرده و شکل گرفته....

 

هویت آن لحظه هایی ست که برای تعامل اجتماعی در چهار دری های خانه افراد می نشستن و تعامل می کردن...

 

هویت کوچه های ابیانه هست که بر خلاف درون گرایی قالب خانه های مرکز کویر..برون گراست...براساس خصلت و منش انسان هاش...و البته یکسری دلایل دیگر..

 

هویت عدم طبقه بندی اجتماعی در ابیانه هست البته به معنای امروزی ان که فرم های رو تحت تاثیر قرار نداده...چون جامعه..یک جامعه ی تعاملی هست در ابیانه یا بود...:icon_redface:

 

در مورد آزادی هم...بحث بسیار هست دوست خوبم...می دونه حرف پشته این بنا زیاد هست...

 

ولی صادقانه از شما توقع چنین برداشتی نداشتم...:icon_redface:

 

می دونی که آزادی و میدان آن...خارج از بنا...به دلیل هویت اجتماعی و سیاسی اون هست که بارز هست...و ربطی به فرم اون نداره دوست خوبم...

 

اینکه برج میلاد به هیچ وجه نمی تونه جای برج آزادی رو بگیره...به خاطر فرم اون نیست...که می دونین خیلی از نظر معماری جلو تر از برج آزادی هست..از نظر مقیاس و عملکرد و ساختار عرض می کنم نه از نظر زیبایی شناسی...

 

چون میدان آزادی یک هویت شهری داره...یک هویتی که به نستالژی های مردم در ارتباط هست..به وقایع و اتفاقاتی که در اون رخ داده وابسته هست...

 

چیزی که شهرداری تهران به اون توجه نکرده و فکر کردن که می تونین به راحتی نمادی جدید رو ایجاد کنند..که اقدامشون ارزشمند هست...ولی...

 

ولی انسان با خاطره زنده هست...و خاطره بسته به هویت انسانی ست...و نمی شه یک دفعه یک چیزی ساخت و گفت حال هویت جدید شهر تهران این هست....ببخشید در کار شما دخالت کردیم در این مورد...:icon_redface:

 

پس حرفتون رو اصلاح کردین...حال می گین..مکان و عملکرد و ....

 

خوب این درست هست...

 

ولی این دوستان...حرف دیگه ای می زنن...این ها که شما می فرمایین رو نمی گن...در ضمن حرف و عملشون هم یکی نیست...البته می گم این برداشت من هست...و من در مقابل این منهدسین عزیز ذره ای هستم در مقام تجربه و فعالیت....

 

البته به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی معماری نظرم رو عرض کردم..:icon_redface:

لینک به دیدگاه
محمد جان من در این مورد چونه ی گَرمی دارم...و تا صبح می تونم فک بزنم...و مثال بیارم...:icon_redface:

 

ولی چون شما شهرساز جماعت در فعل مغالطه ید طولایی دارین...بنده خودم رو از ادامه ی این بحث منزه می دونم...(شکلک خودتون)

 

فرم و رنگ خانه های ابیانه به اونها هویت نداده...این اون هویت جامعه ای هست که همه به شکل و یک فرهنگ بودن...

 

و خانه ها تنها از فرم طبیعت تبعیت کرده و شکل گرفته....

 

هویت آن لحظه هایی ست که برای تعامل اجتماعی در چهار دری های خانه افراد می نشستن و تعامل می کردن...

 

هویت کوچه های ابیانه هست که بر خلاف درون گرایی قالب خانه های مرکز کویر..برون گراست...براساس خصلت و منش انسان هاش...و البته یکسری دلایل دیگر..

 

هویت عدم طبقه بندی اجتماعی در ابیانه هست البته به معنای امروزی ان که فرم های رو تحت تاثیر قرار نداده...چون جامعه..یک جامعه ی تعاملی هست در ابیانه یا بود...:icon_redface:

 

در مورد آزادی هم...بحث بسیار هست دوست خوبم...می دونه حرف پشته این بنا زیاد هست...

 

ولی صادقانه از شما توقع چنین برداشتی نداشتم...:icon_redface:

 

می دونی که آزادی و میدان آن...خارج از بنا...به دلیل هویت اجتماعی و سیاسی اون هست که بارز هست...و ربطی به فرم اون نداره دوست خوبم...

 

اینکه برج میلاد به هیچ وجه نمی تونه جای برج آزادی رو بگیره...به خاطر فرم اون نیست...که می دونین خیلی از نظر معماری جلو تر از برج آزادی هست..از نظر مقیاس و عملکرد و ساختار عرض می کنم نه از نظر زیبایی شناسی...

 

چون میدان آزادی یک هویت شهری داره...یک هویتی که به نستالژی های مردم در ارتباط هست..به وقایع و اتفاقاتی که در اون رخ داده وابسته هست...

 

چیزی که شهرداری تهران به اون توجه نکرده و فکر کردن که می تونین به راحتی نمادی جدید رو ایجاد کنند..که اقدامشون ارزشمند هست...ولی...

 

ولی انسان با خاطره زنده هست...و خاطره بسته به هویت انسانی ست...و نمی شه یک دفعه یک چیزی ساخت و گفت حال هویت جدید شهر تهران این هست....ببخشید در کار شما دخالت کردیم در این مورد...:icon_redface:

 

پس حرفتون رو اصلاح کردین...حال می گین..مکان و عملکرد و ....

 

خوب این درست هست...

 

ولی این دوستان...حرف دیگه ای می زنن...این ها که شما می فرمایین رو نمی گن...در ضمن حرف و عملشون هم یکی نیست...البته می گم این برداشت من هست...و من در مقابل این منهدسین عزیز ذره ای هستم در مقام تجربه و فعالیت....

 

البته به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی معماری نظرم رو عرض کردم..:icon_redface:

 

قطعاً روستاهایی با شرایط فرهنگی و اقلیمی روستای ابیانه وجود داره. ولی چیه که به این روستا هویت بخشیده؟ تو ذهنیت مردم چیه؟ به خاطر فرهنگه میشناسن یا اون فرم و رنگ خونه ها؟ پس چیزی که هویت بخشیده اون فرم و رنگ خونه هاس.

یعنی فرمی با توجه به شرایط و ویژگی هایی که هست شکل گرفته که به اونجا هویت داده.

آزادی قبل اینکه بخواد اتفاقات سیاسی و اجتماعی خاصی شکل بگیره همون فرم خاصش تو مکانی خاص که ورودی شهر هم به حساب میومد یه هویتی رو به تهران بخشیده بود که تجمعات سیاسی و اجتماعی بعدها این هویت بخشی رو قوی تر کرد.

وگرنه چرا میدونای 15 خرداد و بهارستان و توپخونه و ... که خیلی قوی تر بودن از نظر سیاسی و اجتماعی اون هویتی که برج آزادی به تهران داد رو ندادن؟

لینک به دیدگاه
قطعاً روستاهایی با شرایط فرهنگی و اقلیمی روستای ابیانه وجود داره. ولی چیه که به این روستا هویت بخشیده؟ تو ذهنیت مردم چیه؟ به خاطر فرهنگه میشناسن یا اون فرم و رنگ خونه ها؟ پس چیزی که هویت بخشیده اون فرم و رنگ خونه هاس.

یعنی فرمی با توجه به شرایط و ویژگی هایی که هست شکل گرفته که به اونجا هویت داده.

آزادی قبل اینکه بخواد اتفاقات سیاسی و اجتماعی خاصی شکل بگیره همون فرم خاصش تو مکانی خاص که ورودی شهر هم به حساب میومد یه هویتی رو به تهران بخشیده بود که تجمعات سیاسی و اجتماعی بعدها این هویت بخشی رو قوی تر کرد.

وگرنه چرا میدونای 15 خرداد و بهارستان و توپخونه و ... که خیلی قوی تر بودن از نظر سیاسی و اجتماعی اون هویتی که برج آزادی به تهران داد رو ندادن؟

 

عجیب هست این نقطه نظر شما در مورد هویت ابیانه...:icon_redface:

 

"محمد عزیز:رنگ و فرم خانه ها.... هویت ابیانه است."

 

حتما من معنای اشتباهی از هویت رو درک کردم...

 

یک سوال:اگر انسان در این روستا نبود...فرم و رنگ این خانه ها چه شکلی می شد؟!

 

ماده به ذات دارا ی هویت نیست محمد جان...هویت آن معنایی ست که به اون اطلاق می شه....

 

تکرار می کنم محمد جان...این برداشت شما جای تامل بسیار زیادی داره...که ماده را به ذات دارای هویت می دونین....:icon_redface:

 

همون طور که این مهندسین عزیز موضوع طرح رو به ذات دارای هویت می دونن....

 

در حالی که معماری ماتریس نیست که یکسری عدد بدیم و جواب یکسان بگیریم....

 

هویت به دلیل شاخه های زیاد..هر جا یک نوع گل روییده می شه....گلی که نماینده ی ویژگی های اون انسان هاست...

 

در اینجا محل اختلاف نظر ما...این هست که شما می فرمایید...رنگ و فرم به ذات هویت دارند...من می گم نه!...این انسان هست که به رنگ و فرم هویت می ده....

 

در غیر این صورت...بافت قرمزی که لویز باراخان در مکزیک کار کرده هم از هویت مردم ابیانه استفاده کرده!...یا شایدم خانه ی مالاپارتی که ادالبرتو لیبرا و کورزیو مالاپارت کار کردن هم از هویت مردم ابیانه گرفته شده....

 

هویت به فرهنگ ربط داره...با خصلت ها...به مفاهیم که شکلی نیستن...ولی از ابزاری برای نمود ان ها استفاده می شه...

 

شما به لباس مردم ابیانه هم نگاه کنید...آیا این رنگ های زیبا در لباس اون ها نیست؟...پس می تونیم بگیم که لباس هویت اوناست؟!

 

بیایید یکم وسیع تر فکر کنیم...عناصر..و رنگ ها و فرم ها هویت نیستن...بلکه ابزاری هستن...که نمی شه با دیدن یک ابزار..گفت مثلا رنگ قرمز هویت اون هست..باید دید پشت اون رنگ قرمز چی هست؟چرا لباس های اونا قرمز هست؟..چرا خونه های اونا برون گراست در کوچه ها؟

 

جواب چراهاست که هویت رو تشکیل می ده محمد جان...این اعتقاد راسخ من هست...قالب پژوهشی من رو به این اعتقاد می رسونه....

 

این نگاه شما کمی کلی و در سطح موضوع هست..من جواب مسئله رو در مغز و کُنه ماجرا می دونم...:icon_redface:

 

.

.

.

در مورد برج آزادی...

 

از 30 سال گذشته تا به حال،شما چند جشن در سطح ملی در این میدان شاهد بودین؟..حداقل سالی 1 جشن..روز 22 بهمن...

 

چقد مردم جمع می شن اونجا...چقدر رسانه ها...اعم از داخلی و خارجی...از اون عکس و تصویر تهیه می کنند؟..تو همون مورد 22 بهمن...در اخبار کشورهای خارجی هم وقتی می خوان نشون بدن..میدان آزادی رو نشون می دن...و اون رو محل جمع شدن..یک ملت برای جشن ملی شون می دونن....

 

چقدر این تصویر برج در بکراند فیلم ها و سریال ها و اخبار ما وجود داره؟

 

حال با این ظرفیت شما می تونین برج آزادی رو با میدان توپخونه یا 15 خرداد مقایسه کنید؟:icon_redface:

 

عادلانه است؟

 

اصلا ظرفیت رقابت بین اونها هست؟

 

آیا سوالاتی که تا به حال مطرح کردم..رنگی از زیبایی شناسی برج در اون ها بود؟فرقی می کرد شکل برج چی باشه؟

 

این برج به هر شکل دیگه ای هم بود...باز همین بازخورد رو داشت...چون هویت..مخصوصا...مخصوصا در مقیاس شهری...به حضور ادماست....

 

و هویت میدان ملی مثه آزادی...به حضور انسان هاست که در اون جشن می گیرن..و یا با اون خاطره دارن....

 

حالا می تونست..شکل میدان از نظر زیبایی شناسی...کار فعلی قناعت باشه...یا دانشگر...یا دیبا....یا هر کس دیگه ای...

 

البته که فرم ارزشمند هست..ولی در هویت سازی میدان...عنصر دیگری دخیل هست که گفتم خدمتت محمد جان...:icon_redface:

 

..

.

.

 

ما در این موارد با هم تفاوت نظر داریم محمد جان...:icon_redface:

 

ولی همین جا ازت تشکر می کنم بابات اینکه این بحث شکل گرفت...

 

فکر می کنم مطلع باشی که من زیاد اهل بحث نیستم....حتی جاهایی که نقل قول از بنده گرفته می شه سعی می کنم که زیاد ادامه ندم...غالبا هم طرف می گه که حرفم رو بهش قبولوندم...

 

ولی من بیشتر در این مواقع به این فکر می کنم...که نباید بر عقیده پافشاری کرد....چون عصر..عصر قائم به ذات بودن هست....و سخت نظر ها تغییر می کنه...

 

که بدم نیست...بد اون هست که اصطحکاک بین نظرات پیش بیاد...اینکه کنار هم باشن...خیلی هم خوب هست....

 

 

کاش بچه های بیشتری تو این بحث شرکت می کردن...یکی از دلایل ادامه ی این بحث توسط من این بود که دوستان دیگه ام بیان...ولی نیومدن...حیف شد...

 

ازت ممنونم...:icon_gol::icon_redface:

لینک به دیدگاه
عجیب هست این نقطه نظر شما در مورد هویت ابیانه...:icon_redface:

 

"محمد عزیز:رنگ و فرم خانه ها.... هویت ابیانه است."

 

حتما من معنای اشتباهی از هویت رو درک کردم...

 

یک سوال:اگر انسان در این روستا نبود...فرم و رنگ این خانه ها چه شکلی می شد؟!

 

ماده به ذات دارا ی هویت نیست محمد جان...هویت آن معنایی ست که به اون اطلاق می شه....

 

تکرار می کنم محمد جان...این برداشت شما جای تامل بسیار زیادی داره...که ماده را به ذات دارای هویت می دونین....:icon_redface:

 

همون طور که این مهندسین عزیز موضوع طرح رو به ذات دارای هویت می دونن....

 

در حالی که معماری ماتریس نیست که یکسری عدد بدیم و جواب یکسان بگیریم....

 

هویت به دلیل شاخه های زیاد..هر جا یک نوع گل روییده می شه....گلی که نماینده ی ویژگی های اون انسان هاست...

 

در اینجا محل اختلاف نظر ما...این هست که شما می فرمایید...رنگ و فرم به ذات هویت دارند...من می گم نه!...این انسان هست که به رنگ و فرم هویت می ده....

 

در غیر این صورت...بافت قرمزی که لویز باراخان در مکزیک کار کرده هم از هویت مردم ابیانه استفاده کرده!...یا شایدم خانه ی مالاپارتی که ادالبرتو لیبرا و کورزیو مالاپارت کار کردن هم از هویت مردم ابیانه گرفته شده....

 

هویت به فرهنگ ربط داره...با خصلت ها...به مفاهیم که شکلی نیستن...ولی از ابزاری برای نمود ان ها استفاده می شه...

 

شما به لباس مردم ابیانه هم نگاه کنید...آیا این رنگ های زیبا در لباس اون ها نیست؟...پس می تونیم بگیم که لباس هویت اوناست؟!

 

بیایید یکم وسیع تر فکر کنیم...عناصر..و رنگ ها و فرم ها هویت نیستن...بلکه ابزاری هستن...که نمی شه با دیدن یک ابزار..گفت مثلا رنگ قرمز هویت اون هست..باید دید پشت اون رنگ قرمز چی هست؟چرا لباس های اونا قرمز هست؟..چرا خونه های اونا برون گراست در کوچه ها؟

 

جواب چراهاست که هویت رو تشکیل می ده محمد جان...این اعتقاد راسخ من هست...قالب پژوهشی من رو به این اعتقاد می رسونه....

 

این نگاه شما کمی کلی و در سطح موضوع هست..من جواب مسئله رو در مغز و کُنه ماجرا می دونم...:icon_redface:

 

.

.

.

در مورد برج آزادی...

 

از 30 سال گذشته تا به حال،شما چند جشن در سطح ملی در این میدان شاهد بودین؟..حداقل سالی 1 جشن..روز 22 بهمن...

 

چقد مردم جمع می شن اونجا...چقدر رسانه ها...اعم از داخلی و خارجی...از اون عکس و تصویر تهیه می کنند؟..تو همون مورد 22 بهمن...در اخبار کشورهای خارجی هم وقتی می خوان نشون بدن..میدان آزادی رو نشون می دن...و اون رو محل جمع شدن..یک ملت برای جشن ملی شون می دونن....

 

چقدر این تصویر برج در بکراند فیلم ها و سریال ها و اخبار ما وجود داره؟

 

حال با این ظرفیت شما می تونین برج آزادی رو با میدان توپخونه یا 15 خرداد مقایسه کنید؟:icon_redface:

 

عادلانه است؟

 

اصلا ظرفیت رقابت بین اونها هست؟

 

آیا سوالاتی که تا به حال مطرح کردم..رنگی از زیبایی شناسی برج در اون ها بود؟فرقی می کرد شکل برج چی باشه؟

 

این برج به هر شکل دیگه ای هم بود...باز همین بازخورد رو داشت...چون هویت..مخصوصا...مخصوصا در مقیاس شهری...به حضور ادماست....

 

و هویت میدان ملی مثه آزادی...به حضور انسان هاست که در اون جشن می گیرن..و یا با اون خاطره دارن....

 

حالا می تونست..شکل میدان از نظر زیبایی شناسی...کار فعلی قناعت باشه...یا دانشگر...یا دیبا....یا هر کس دیگه ای...

 

البته که فرم ارزشمند هست..ولی در هویت سازی میدان...عنصر دیگری دخیل هست که گفتم خدمتت محمد جان...:icon_redface:

 

..

.

.

 

ما در این موارد با هم تفاوت نظر داریم محمد جان...:icon_redface:

 

ولی همین جا ازت تشکر می کنم بابات اینکه این بحث شکل گرفت...

 

فکر می کنم مطلع باشی که من زیاد اهل بحث نیستم....حتی جاهایی که نقل قول از بنده گرفته می شه سعی می کنم که زیاد ادامه ندم...غالبا هم طرف می گه که حرفم رو بهش قبولوندم...

 

ولی من بیشتر در این مواقع به این فکر می کنم...که نباید بر عقیده پافشاری کرد....چون عصر..عصر قائم به ذات بودن هست....و سخت نظر ها تغییر می کنه...

 

که بدم نیست...بد اون هست که اصطحکاک بین نظرات پیش بیاد...اینکه کنار هم باشن...خیلی هم خوب هست....

 

 

کاش بچه های بیشتری تو این بحث شرکت می کردن...یکی از دلایل ادامه ی این بحث توسط من این بود که دوستان دیگه ام بیان...ولی نیومدن...حیف شد...

 

ازت ممنونم...:icon_gol::icon_redface:

 

ماده می تونه هویت داشته باشه. من به هیچ وجه نگفتم ماده به ذات هویت داره. ماده به ذات یه ماهیتی داره. اون کیفیت و ویژگی که از ماده توسط انسان برداشت میشه، به اون ماده هویت میده.

یعنی ماده میتونه با ویژگی و کیفیت هایی که داره (این ویژگی میتونه کالبدش باشه، فرهنگ باشه یا ....) ذهنیتی رو تو ادراک کننده که انسان باشه ایجاد کنه که این هویت رو بده.

یعنی اون روستای ابیانه بدون سکنه هم که باشه (توجه کنید که میگم بدون سکنه نه بدون هیچ انسانی که بیاد اون فضا رو درک کنه) اون فرم خونه هاش بهش هویت میده.

واضح تر بگم یعنی این روستا خالی از سکنه هم که باشه. اگه یه توریست خارجی هم بیاد روستا رو ببینه و بره. به خاطر اون فرم و رنگی که خونه هاش داشتن، همیشه این مسئله به عنوان هویت اون روستا تو ذهنش می مونه که اون روستا رو با روستاهای دیگه تو ذهنش متمایز میکنه.

من داستان هویت رو از استادم دکتر پاکزاد یاد گرفتم و یه جورایی احساس میکنم متفاوت با برداشتی هست که شما از هویت داری.

این اختلاف نظرمون هم فکر کنم به خاطر همین باشه. :icon_gol:

لینک به دیدگاه

دوستان من در مورد پروژه های کار شده با این سبک یه اشتباهی رو کردم که تصاویر اشتباهی هم گذاشتم. :icon_gol:

 

فقط سه تا پروژه برج مسکونی یاس، هتل جنت الاسما و مجموعه نورالعین طبق این سبک هستن.

 

بقیه اشتباهی بود :ws3:

لینک به دیدگاه

در پاسخ به نام گذاری این شیوه معماری به عنوان یک سبک عرض میگردد که:

مفهوم سبک در ادب و فرهنگ ایرانی، شامل ویژگی هایی می باشد که اینگونه تعریف می شود: گستردگی بینش،انسجام در ساختار و تحلیلی بودن آن به اتکای عناصر و متغیرها به نظم و ترتیبی معین عنوان می شود.

سبک به معنای عا م عبارتست از تحقق ادبی یک نوع ادراک در جهان که خصایص اصلی خویش را مشخص میسازد.

اینکه مهندس مهدی عامری فرد عنوان سبک را انتخاب کرده اند به همین تفاوت جهان بینی انسان ها مرتبط میشود و اینکه این ادراک برای نخستین بار از سوی ایشان مطرح گردیده است.

منظور از هويت، احساس تعلق به مجموعه‌اي مادي و معنوي است كه عناصر آن از قبل شكل گرفته‌اند.

هويت را فرايند پاسخ‌گويي آگاهانه فرد، قوم و يا ملت به پرسش‌هايي از حال حاضر خود و از گذشته‌اش نيز مي‌توان تعريف كرد.

هويت مجموعه معاني است و مجموعه معاني را براي فرد توليد مي‌كند.

انحصارا در این سبک احساس هويت از مجموعه متفاوت احساس‌ها تركيب مي‌شود مانند احساس وحدت، احساس هم‌سازي، احساس تعلق، احساس ارزشي، احساس استقلال و احساس اعتماد سازمان‌ يافته بر محور اراده موجود و…

هویت تجلی فرهنگ در محیط است و مکان از انسان ها معنا میگیرد که هر انسان مجموعه ای از باورها و اندیشه است که باعث شکل گیری فرهنگ او می شود ،تجلی این فرهنگ را میتوان در محیط و مکان مشاهده کرد که همان هویت است.

و چه نیکو به موضوع هویت ماده اشاره کردند، که قطعا جز این نیست که انسان به آن هویت می بخشد و در انتها همین ماده است که نمایانگر نوع نگرش و مفهوم مورد توجه معمار است.

در حال حاضر هویت فرهنگی ما از سه فرهنگ دینی ،ملی و غربی تبعیت میکند. لازمه تغییر و تحول در معماری توجه به تغییر نگرش انسان ها است که در عرصه های مختلف دچار تحولاتی میشود، که باعث ایجاد پویایی در معماری میشود و پاسخگوی نیاز های انسان در دوره های مختلف می باشد.

با توجه به اینکه مبدع این، سبک معمار ایرانی می باشد، در نتیجه به هدف اصلی معماری که سیر از جسم و کالبد به روح است توجه به سزایی شده است.

در سبک اسم روند طراحی از اسمی خاص که خود دارای هویت است (این اسم بسته به کاربری یا اهمیت بنا می تواند اسمی مادی یا معنوی و یا حتی آیه ای از قرآن باشد) آغاز می شود و با گرایشی مفهومی، بنا از قید و بند فرمی خاص خارج میشود. در واقع برقراری ارتباط بین نمود و کالبد هویت و مفهوم آن، نکته ی اصلی است که سبک اسم به آن اشاره دارد و تنها به اینجا ختم نمیشود، بلکه عدم محدودیت به هویت و فرهنگی خاص را شامل میشود تا تمام کاربران در ارتباط با بنا احساس تعلق خاطر داشته باشند.

به طور مثال یکی از جزئیاتی که در مجموعه یاس استفاده شده است گره های ایرانی در فریم پنجره ها میباشد که نمایانگر مطالبی است که از آن یاد شد.

به این ترتیب آثار طراحی شده در سبک اسم صرفا دارای کالبدی شناخته شده نخواهند بود،بلکه در تعامل با بستر بنا و گرایشات فرهنگی و اجتماعی کاربران در پیوندی باور نکردنی با تکنولوژی و استاندارهای روز دنیا به منظور خلق اثری پایدار و جاودان خواهد بود.

و در نهایت سبک اسم نتیجه حداقل هشت سال تلاش و تحقیق مهندس عامری فرد و تیم چهل نفره مشاوران ایشان می باشد و اشاره به تمام نگرش ایشان دراین پاسخ نمیگنجد .

لینک به دیدگاه
در پاسخ به نام گذاری این شیوه معماری به عنوان یک سبک عرض میگردد که:

مفهوم سبک در ادب و فرهنگ ایرانی، شامل ویژگی هایی می باشد که اینگونه تعریف می شود: گستردگی بینش،انسجام در ساختار و تحلیلی بودن آن به اتکای عناصر و متغیرها به نظم و ترتیبی معین عنوان می شود.

سبک به معنای عا م عبارتست از تحقق ادبی یک نوع ادراک در جهان که خصایص اصلی خویش را مشخص میسازد.

اینکه مهندس مهدی عامری فرد عنوان سبک را انتخاب کرده اند به همین تفاوت جهان بینی انسان ها مرتبط میشود و اینکه این ادراک برای نخستین بار از سوی ایشان مطرح گردیده است.

منظور از هويت، احساس تعلق به مجموعه‌اي مادي و معنوي است كه عناصر آن از قبل شكل گرفته‌اند.

هويت را فرايند پاسخ‌گويي آگاهانه فرد، قوم و يا ملت به پرسش‌هايي از حال حاضر خود و از گذشته‌اش نيز مي‌توان تعريف كرد.

هويت مجموعه معاني است و مجموعه معاني را براي فرد توليد مي‌كند.

انحصارا در این سبک احساس هويت از مجموعه متفاوت احساس‌ها تركيب مي‌شود مانند احساس وحدت، احساس هم‌سازي، احساس تعلق، احساس ارزشي، احساس استقلال و احساس اعتماد سازمان‌ يافته بر محور اراده موجود و…

هویت تجلی فرهنگ در محیط است و مکان از انسان ها معنا میگیرد که هر انسان مجموعه ای از باورها و اندیشه است که باعث شکل گیری فرهنگ او می شود ،تجلی این فرهنگ را میتوان در محیط و مکان مشاهده کرد که همان هویت است.

و چه نیکو به موضوع هویت ماده اشاره کردند، که قطعا جز این نیست که انسان به آن هویت می بخشد و در انتها همین ماده است که نمایانگر نوع نگرش و مفهوم مورد توجه معمار است.

در حال حاضر هویت فرهنگی ما از سه فرهنگ دینی ،ملی و غربی تبعیت میکند. لازمه تغییر و تحول در معماری توجه به تغییر نگرش انسان ها است که در عرصه های مختلف دچار تحولاتی میشود، که باعث ایجاد پویایی در معماری میشود و پاسخگوی نیاز های انسان در دوره های مختلف می باشد.

با توجه به اینکه مبدع این، سبک معمار ایرانی می باشد، در نتیجه به هدف اصلی معماری که سیر از جسم و کالبد به روح است توجه به سزایی شده است.

در سبک اسم روند طراحی از اسمی خاص که خود دارای هویت است (این اسم بسته به کاربری یا اهمیت بنا می تواند اسمی مادی یا معنوی و یا حتی آیه ای از قرآن باشد) آغاز می شود و با گرایشی مفهومی، بنا از قید و بند فرمی خاص خارج میشود. در واقع برقراری ارتباط بین نمود و کالبد هویت و مفهوم آن، نکته ی اصلی است که سبک اسم به آن اشاره دارد و تنها به اینجا ختم نمیشود، بلکه عدم محدودیت به هویت و فرهنگی خاص را شامل میشود تا تمام کاربران در ارتباط با بنا احساس تعلق خاطر داشته باشند.

به طور مثال یکی از جزئیاتی که در مجموعه یاس استفاده شده است گره های ایرانی در فریم پنجره ها میباشد که نمایانگر مطالبی است که از آن یاد شد.

به این ترتیب آثار طراحی شده در سبک اسم صرفا دارای کالبدی شناخته شده نخواهند بود،بلکه در تعامل با بستر بنا و گرایشات فرهنگی و اجتماعی کاربران در پیوندی باور نکردنی با تکنولوژی و استاندارهای روز دنیا به منظور خلق اثری پایدار و جاودان خواهد بود.

و در نهایت سبک اسم نتیجه حداقل هشت سال تلاش و تحقیق مهندس عامری فرد و تیم چهل نفره مشاوران ایشان می باشد و اشاره به تمام نگرش ایشان دراین پاسخ نمیگنجد .

 

درود دوست بزرگوار...:icon_redface:

 

اولا خوش امد می گم...و ممنون که برای تنویر اذهان عمومی دست به قلم شدین...

 

خدمتتون عارض هستم که بنده ی کمترین،می تونم یک کتاب همین الان براتون بنویسم و یک سری واژه ها رو براتون با همین ادبیات صف ببندم...و بعد بگم بلی...این هست سبک من و اسمش هست فلان...

 

ولی آنچه بروز پیدا می کنه چی هست؟

 

پست اول من در این تاپیک بسیار مشخص..واضح و صریح بود...و البته بسیار سر تعظیم فرود آوردم برای گروه و همچنین مهندسین...تا جایی که گفتم در مقابلشون عددی نیستم...که در واقع امر هم همین طور هست...

 

ولی به عنوان یکی از مخاطبین معمار...چند مطلب مطرح کردم...

 

دوست خوبم...:icon_redface:

 

اینکه ما سبک درست کنیم...و اینکه ادعا داشته باشیم که یک حرف رو برای اولین بار ما زدیم...سخن بسیار تامل بر انگیز هست...

 

جانمایه ی کلام شما فرهنگ و هویت هست...که با اندکی سرچ در مقالات انگلیسی می تونیم هم به نمونه های مشابه معماران فرنگی برسیم...

 

اینکه با تابلو قرار دادن هویت...و اضافه کردن یک سیری واژه های برای مانی فست طراحی...اعلام کنیم سبکی را ابداع کردیم...با این توصیف هزاران سبک موجود هست و حاضر...

 

پس ما هزاران سبک مدرن داریم....هزاران سبک نئوکلاسیک داریم....و...

 

در روزهایی که ما با عصر انقلاب اطلاعات رو به رو هستیم....(بعد از انقلاب عصر کشاورزی....انقلاب دوم در اروپا....انقلاب صنعتی....و حالا انقلاب اطلاعات...)و رفتن معماری به سمتی دیگر هیچ معماری حرف از سبک نمی زنه...به دلیل اینکه دیگه خواهان در جهان نداره...بازگشت به عقب هست...

 

 

دفاتر معماری در جهان امروزه..به جای محدود کردن خود در یک سبک....یک موضوع رو پایه و اساس کارشون قرار می دن...

 

مثلا..گروه اموی آ دی وی هلند(mvrdv)...کتابی رو چاپ می کنن به نام farmax توضیه می کنم بخونین این کتاب رو...

 

دفتر فوکوس طراحی خودش رو بر روی یک مسئله قرار می ده...و اون مشکل اصلی کشور هلند در زمین هست...و ان ها تفکرات خودشون رو در مورد حل این مشکل بیان می کنن...در حقیقت رویکرد دفترشون رو برای حل این مسئله بیان می کنن....

 

یعنی اصل پژوهشی...وجود یک مسئله....فرضیه سازی و در نهایت پاسخ های معماری....

 

 

اگر زمان داشتین...کتاب نچرال هیستروی(natutal history) گروه معماری هرزوگ اند دمرون هم بخونین...کتاب ها زبان اصلی هستن....

 

در این کتاب معماران به انچه فکر می کنند،پرداخته اند...اینکه به چه چیز هایی فکر کردن و از اون در معماری شون استفاده کردن....در اون از کارگاه های چوب بری کشور استفاده شده تا نحوه ی ماهیگیری یک ژاپنی در آسیا....

 

رویکرد اونها هم در مقابل مسئله کاوی و فرضیه سازی و پاسخ معمارانه است...

 

 

این روزها معماری در جهان به جای تولید سبک به سمت مسئله کاوی و فرضیه سازی و پاسخ های معمارانه رفته اند...نه حرفهای معمارانه...

 

من باز تکرار می کنم...آنچه از لحاظ تئوری می فرمایین...بسیار جذاب هست...ولی آیا انچه من تاویل می کنم از فرم های شما هم آیا همین واژه های فخیم هست؟:icon_redface:

 

شاید شما بفرمایین...معمارتون کانسپچوال هست و هر فرد برداشت خودش رو داره....

 

و اونجاست که من می گم پس شما سبک جدیدی رو نیافریدید....فقط یک مفهوم هویت رو در قالب معماری مفهومی و کانسپچوال دنبال می کنین....البته اینکه ما هویت رو از این فرم ها برداشت می کنیم یا نه....خوب می دونین که نظرات متفاوتی وجود داره....

 

خیلی دوست دارم اگر کتابی از نوع تفکراتتون وجود داره...یا مقاله ای...یه هر مانیفیتسی..رو اینجا اعلام بفرمایین تا من بخونم...و حتما اون موقع با ذهن باز تر به مطالبتون دقت می کنم و البته افتخار هم می کنم که یک ایرانی و در واقع یک گروه ایرانی هم نطرات خودشون رو مقاله کردن یا کتاب یعنی از صافی پژوهشی رد شدن...:icon_redface:

 

یک جا حرف هایی زیبایی زدین...اونهم جهان امروز معماری ماست که التقاطی از معماری مذهبی و غربی و ملی ما شده..کاملا باهاتون موافق هستم...:icon_redface:

 

و یک جا فرمودین که ازآیه ی قرآن هم می شه الهام گرفت..با این هم موافق هستم...همونجور که دانشگر...از نام حضرت علی الهام گرفت...:icon_redface:

 

منبع الهام معماری...هر انچه در این جهان هست می تونه باشه....

 

ولی آیا ما هر نوع گردآوری مفاهیم را می تونیم بگیم سبک؟

 

می شه گفت شما به سبک های معماری...سبکی اضافه نکردین...مطمئنا ما در آینده دانشجویانی نخواهیم داشت که در تاریخ معماری جهان یا معاصرشون...سبکی به نام اسم داشته باشن...:icon_redface:

 

آنچه یک سبک رو به وجود می اورده در معماری..اول..فلسفه بود...و بعد تاثیر اون بر تمام عناصر یک جامعه..از هنر تا صنعت....تا جامعه شناسی....و...سبک در مقایس وسیع بر جهان تاثیر گذاشته....واژه بار معنایی خودشون رو دارن مهندس...برای هر عنصری فکر نمی کنم بشه از اون استفاده کرد:icon_redface:

 

ولی حتما دانشجویان ما می تونین...شرکتی رو به خاطر بسپارن که یک رویکرد متفاوت به طراحی داشته...البته امیدوارم که این رویکرد در طول زمان پخته تر بشه...و بعد از یک مدت در زیر لایه های انبوه حرف ها پنهان نمونه....

 

به امید انکه در طول زمان انچه می گوییم را بسازیم...نه انکه برای ساخته هایمان دلیل و برهان خلق کنیم...

 

موفق باشین مهندسین عزیز...:icon_redface:

:icon_gol:

لینک به دیدگاه

برای شفاف سازی بیشتر عرض می گردد که:

سبک شامل دو موضوع می باشد: فکر ، معنی و ظاهر و شکل. که این دو نکته یاد آور تقابل درون و برون جهان است. آنچه در معماری آن را سبک می نامند تنها معنا و فلسفه و یا شکل و ظاهرنمی باشد بلکه تقابل و تعامل این دو موضوع در اثر هنریست که سبک را می آفریند.

آنچه مسلم است این است که جهان برون بر فکر و نگرش انسان تاثیر می گذارد و انسان نمود آن را به صورت کالبدی در یک بستر هنری نمایش می دهد و اینجاست که سبک پدید می آید.

در تعریف سبک شخص و تعبیراتش رها نمی باشد بلکه تحت تاثیر محیط و اصول آن گام برمی دارد.

عامل مهمی که در ایجاد سبک دخالت دارد تحولات و دگرگونی های محیط است که ما را به گونه های شکلی متفاوت سوق می دهد و به طبع در ادوار مختلف سبک های متفاوتی پدید می آید، این جاست که افرادی که صرفا ناظر می باشند "مد معماری" را از "سبک معماری" تمیز و تشخیص نخواهند داد!

در حقیقت سبک زبانی است که آنچه از یک کشور به کشور دیگر در معماری به ظهور می رسد را آشکار می سازد.

در سبک معماری اسم تلاش بر این است که بحران جدایی سبک از عرف از میان برود، عرف نیز تنها سنت های معماری بومی نیست، بلکه طریقه ی برقراری ارتباط با زیست جهان را حفظ می کند.

تمام مطالب ذکر شده نتایج پژوهش و تحقیق چند ساله تیم معماری سبک اسم می باشد که علاوه بر مطالعه پیشینه معماری ایران و جهان با تمام مسائل معماری روز دنیا در تعامل میباشد و قطعا هم دوره و هم تراز نبودن سطح نگرش افراد باعث می شود پیشنهادات صرفا سطحی ارائه دهند که خود جای تامل دارد.

در انتها باید به این نکته اشاره شود که سبک معماری اسم اهداف مشخصی را دنبال می کند که قبلا به آن اشاره شد، تیم معماری سبک اسم در راستای فراگیر شدن این سبک از انتقادهای سازنده استقبال می کند.

بی شک تمام ابعاد این سبک نو برای همگان شناخته شده نیست و این تیم در تلاش است که این سبک نماینده ای شایسته برای معرفی در سطح بین المللی باشد.

ضمن تشکر از دوستان خواهشمندیم با همکاری خود ما را در رسیدن به اهداف آتی که همانا فراگیر شدن این سبک معماری است یاری فرمایید و با توجه به وقت محدودی که جهت رسیدگی به نظرات در اختیار داریم، معذور به تکرار مکررات هستیم.

در پایان قدردانی ویژه ای داریم از مسئولان سایت نو اندیشان که با ایجاد این فرصت ارزشمند روند معرفی این سبک و پاسخگویی را به تسهیل رسانده اند که قطعا اهداف و نتایجی عام المنفعه خواهد داشت.

لینک به دیدگاه
برای شفاف سازی بیشتر عرض می گردد که:

سبک شامل دو موضوع می باشد: فکر ، معنی و ظاهر و شکل. که این دو نکته یاد آور تقابل درون و برون جهان است. آنچه در معماری آن را سبک می نامند تنها معنا و فلسفه و یا شکل و ظاهرنمی باشد بلکه تقابل و تعامل این دو موضوع در اثر هنریست که سبک را می آفریند.

آنچه مسلم است این است که جهان برون بر فکر و نگرش انسان تاثیر می گذارد و انسان نمود آن را به صورت کالبدی در یک بستر هنری نمایش می دهد و اینجاست که سبک پدید می آید.

در تعریف سبک شخص و تعبیراتش رها نمی باشد بلکه تحت تاثیر محیط و اصول آن گام برمی دارد.

عامل مهمی که در ایجاد سبک دخالت دارد تحولات و دگرگونی های محیط است که ما را به گونه های شکلی متفاوت سوق می دهد و به طبع در ادوار مختلف سبک های متفاوتی پدید می آید، این جاست که افرادی که صرفا ناظر می باشند "مد معماری" را از "سبک معماری" تمیز و تشخیص نخواهند داد!

در حقیقت سبک زبانی است که آنچه از یک کشور به کشور دیگر در معماری به ظهور می رسد را آشکار می سازد.

در سبک معماری اسم تلاش بر این است که بحران جدایی سبک از عرف از میان برود، عرف نیز تنها سنت های معماری بومی نیست، بلکه طریقه ی برقراری ارتباط با زیست جهان را حفظ می کند.

تمام مطالب ذکر شده نتایج پژوهش و تحقیق چند ساله تیم معماری سبک اسم می باشد که علاوه بر مطالعه پیشینه معماری ایران و جهان با تمام مسائل معماری روز دنیا در تعامل میباشد و قطعا هم دوره و هم تراز نبودن سطح نگرش افراد باعث می شود پیشنهادات صرفا سطحی ارائه دهند که خود جای تامل دارد.

در انتها باید به این نکته اشاره شود که سبک معماری اسم اهداف مشخصی را دنبال می کند که قبلا به آن اشاره شد، تیم معماری سبک اسم در راستای فراگیر شدن این سبک از انتقادهای سازنده استقبال می کند.

بی شک تمام ابعاد این سبک نو برای همگان شناخته شده نیست و این تیم در تلاش است که این سبک نماینده ای شایسته برای معرفی در سطح بین المللی باشد.

ضمن تشکر از دوستان خواهشمندیم با همکاری خود ما را در رسیدن به اهداف آتی که همانا فراگیر شدن این سبک معماری است یاری فرمایید و با توجه به وقت محدودی که جهت رسیدگی به نظرات در اختیار داریم، معذور به تکرار مکررات هستیم.

در پایان قدردانی ویژه ای داریم از مسئولان سایت نو اندیشان که با ایجاد این فرصت ارزشمند روند معرفی این سبک و پاسخگویی را به تسهیل رسانده اند که قطعا اهداف و نتایجی عام المنفعه خواهد داشت.

 

حرف های بسیار تامل برانگیز رو به رشته ی قلم می آرین!

 

مخصوصا قسمت های لایت شده به صورت قرمز که در متنتون مشخص کردم...

 

مد معماری؟!...

 

من همیشه سعی می کنم از کلمات علمی استفاده کنم...واژه سازی نمی کنم...

 

خدمت شما عرض می کنم که انگاری ما در تعریف سبک معماری با هم متفاوت هستیم...

 

و آنچه در معماری با هم تفاوت داریم..رویکرد معماری هم هست...

 

پس در دو تعریف تفاوت وجود داره...رویکرد معماری...و سبک معماری...من تا اونجا که یادم می اد تا به حال به عمر معماری م واژه ی مد معماری رو در کنار اصلاحات علمی رویکرد و سبک نشنیده بودم که حالا شنیدم....

 

فرمودین ناظر نمی تونه تشخیص بده بین مد معماری و سبک معماری؟!

 

یعنی شما همه ی ناظران را عوام می دونین؟!

 

کسانی که هیچ درکی از معماری ندارن؟

 

می گین ناظران که نمی تونن تمیز بدن....امثال من های نوعی که تمیز می دن.....

 

اصلا مگه محل بحث ناظر هست؟

 

من خلاصه تکرار می کنم...سبکی این میون نیست که ناظر اصلا اون رو تمیز بده یا نه...:icon_redface:

 

من در پست های قبلم کامل و جامع توضیح دادم و می بینم که در راستای اون ها جوابی رو دریافت نکردم...فقط شما هنوز بر این باور هستین که سبک جدیدی رو خلق کردین...و من هم عرض کردم نه تنها سبکی خلق نشده..حتی در مقام کوچکتر شما رویکرد جدید طراحی هم خلق نکردین...البته با آنچه اینجا خوندم از نظراتتون...که در تعاریف هم به نظرم یکسری اصول رعایت نشده بود...

 

و مطمئنا شاید من اشتباه می کنم...:icon_redface:

 

برای همین عرض کردم که اگر مقاله ای یا کتابی از نظراتتون هست...به من معرفی بفرمایین..با افتخار و لذت کامل خواهم خوند و اینجا نظرم رو اعلام می کنم...

 

 

شما از یک گروه تحقیق صحبت می کنین که مطالعه کردن و کذا....

 

1.این نتایج تحقیق تو کدوم مجله ی علمی - ترویجی یا علمی-پژوهشی چاپ شده؟

 

2.در کدام کنفرانس ملی یا بین المللی مطرح شده؟

 

3.در کدام محفل معماری و در قالب مجموعه مقالات چاپ شده از ان در جامعه بروز داده شده؟

4.آیا مقاله ای از نظراتتون در آی اس آی به چاپ رسوندین؟

 

 

یکی از دلایل محکم اثبات وجود تیم تحقیق و مطالعه این هست که خروجی اون جایی به عنوان یک پژوهش ارائه شده باشه...والا این فقط یک مدعا باقی می مونه...

 

یک دیگر از نتایج دیدن مطالعات شما در موارد فوق..این هست که می تونیم علمی بحث کنیم...

 

یعنی اونجا یکسری صافی هست که با عبور از اون تازه می تونین بگین که نظر جدیدی رو دارین مطرح می کنین...

 

همون طور که در مورد دفاتر معماری جهان خدمتتون عرض کردم...

 

و اون موقع هست..که بنده با تواضع اینجا خواهم آمد و می گم که بنده در نظراتم اشتباه داشتم....:icon_redface:

 

بی صبرانه منتظر رفرنس های نشر داده شده شما هستم...:icon_redface:

 

و اون زمان من هم از کسانی خواهم بود که این نگاه به معماری رو که ایرانی هست و توسط معماران کشورم بروز داده شده رو بین دانشجو هام نشر خواهم داد...اما لازمه اش این هست که بشناسمش...و راه شناخت همون رفرنس هاست...:icon_redface:

لینک به دیدگاه
نظرتون درباره این سبک جدید که یه ایرانی هم اون رو ایجاد کرده چیه؟

 

امیدوارم بتونیم شاهد پیشرفت هر چه بیشتر معماری ایران باشیم، تبریک میگم به مهندسین asm.

لینک به دیدگاه

من تشکر می کنم از این آقای معمار که حرف حساب و معمارانه می زنه. اما ضوابط اجازه این فرم و حجم رو میده؟ خصوصا ضوابط شهرداری تهران؟؟؟؟! بازم می گم خیلی خوشحالم از این اتفاق. اما این فرم ها در ایران اجرایی هستن؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...