رفتن به مطلب

نظرسنجی مسابقه "داستان مدیریتی 6 کلمه ای"


hasti1988

داستان مدیریتی 6 کلمه ای"  

149 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. داستان مدیریتی 6 کلمه ای"

    • 16
    • 15
    • 4
    • 4
    • 8
    • 13
    • 5
    • 12
    • 9
    • 7
    • 3
    • 3
    • 6
    • 4
    • 10
    • 9
    • 4
    • 14
    • 3


ارسال های توصیه شده

من که میگم تمدید میشه !

من به این واژه تمدید عادتی دیرینه دارم

هستی خانوم یه وقت سنت شکنی نکنید بدون تمدید مسابقه رو پایان بدید ااا.....به این موضوع توجه کنید اینجا ایرانه ودوستان همه ایرانی ...

  • Like 2
لینک به دیدگاه
من که میگم تمدید میشه !

من به این واژه تمدید عادتی دیرینه دارم

هستی خانوم یه وقت سنت شکنی نکنید بدون تمدید مسابقه رو پایان بدید ااا.....به این موضوع توجه کنید اینجا ایرانه ودوستان همه ایرانی ...

 

ولی من خوشبختانه یا متاسفانه قصد تمدید نداشتم....اگر دوستان تمایل به تمدید دارند اعلام کنند نهایتا 1 روز تمدید میکنیم....:a030:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

نه بابا چه تمدیدی...:w000:

من کلا دیگه به این کلمه "تمدید" آلرژی پیدا کردم:4564:

 

و اما منظورت از ساعت 1 فردا:یعنی 1ساعت و 30 دقه بعد؟ یا فردا ساعت 1 ظهر؟ یا بازم فردا شب ساعت 1 که در واقع میشه پسفردا:ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

درود...

با تشکر از دوستانی که در این نظر سنجی شرکت کردند نتیجه مسابقات به شرح زیر میباشد:

 

 

جمله شماره 1 با کسب 16 رای بعنوان برترین جمله شناخته شد.این جمله توسط mani24 ارسال شده بود.بنابراین 200 امتیاز به ایشان اهدا میشود.

جمله شماره 2 با 15 رای بعنوان دومین جمله برتر از دیدگاه شما انتخاب و 150 امتیاز برای دوست خوبمون elahe.elahe2 اهدا میشود.

جمله شماره 18 با 14 رای بعنوان سومین جمله برتر شناخته شده و 100 امتیاز به alimec اهدا میشود.

جمله شماره 6 با 13 رای چهارمین جمله برتر انتخاب گشت و 75 امتیاز به زفسنجانی اهدا میگردد.

جمله شماره 8 با 12 رای پنجمین جمله برتر انتخاب شد و با توجه به اینکه بعنوان دومین جمله فرستاده شده توسط آقای زفسنجانی بود و بعنوان نفر چهارم انتخاب شدند امتیازی در این مرحله به ایشان تعلق نگرفته و از ایشان تشکر مینماییم .

جمله شماره 15 با 10 رای بعنوان ششمین جمله برتر انتخاب شده و 50 امتیاز به ShaMoh اهدا می شود.

 

و سایر جملات فرستاده شده با آرا کسب شده به شرح زیر میباشند:

جملات شماره 16 (ShaMoh) و 9 (*Polaris*) با 9 رای

جمله شماره 5(( keyvan64با 8 رای

جمله شماره 10 (Mehdi-82)با 7 رای

جمله شماره 13 (Mr. Specific ) با 6 رای

جمله شماره 7 (زفسنجانی) با 5 رای

جملات شماره 3 (goddess_s) و 4 (مهرآذین ) و 14 (One gear ) و 17 (ShaMoh ) با 4 رای

جملات شماره 11 (Mehdi-82 ) و12 (Mehdi-82 ) و 19 (B nam o neshan ) با 3 رای

 

 

از همه دوستانی که در این مسابقه شرکت داشتند نهایت تشکر را داشته و آرزوی موفقیتی مستدام برای همه عزیزان را داریم.

alkhx73t5zlvhx0pctrt.jpg

  • Like 30
لینک به دیدگاه

تبریک میگم به نفرات برتر و همچنین همه عزیزانی که شرکت کردن

الهه جان هم که همکارمونه تبریک ویژه داره

2 ساعت هم مرخصی تشویقی میدم به الهه بابت کسب مقام دومش!

الهه برو حالش رو ببر ...

  • Like 14
لینک به دیدگاه

دوستان عزیز لطف میکنند شرحی از داستان های خودشون رو برای پرمحتوا شدن مسابقه برای ما به اشتراک بگذراند...دوستانی هم که جملاتشون اقتباسی بوده با نام بردن از نویسنده جمله ،شرحی رو از دیدگاه خودشون بنویسند....

با تشکر....

  • Like 12
لینک به دیدگاه

تبریک میگم به نفرات برتر و همچنین همه عزیزانی که شرکت کردن

الهه جان هم که همکارمونه تبریک ویژه داره

2 ساعت هم مرخصی تشویقی میدم به الهه بابت کسب مقام دومش!

الهه برو حالش رو ببر ...

 

منو این همه خوشبختی محاله:hapydancsmil:

 

ممنون مدیر جونی:icon_gol:

 

 

 

 

منم به همه کسایی که تو مسابقه،و نظرسنجی شرکت کردن خسته نباشید میگم و ممنون:icon_gol:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
دوستان عزیز لطف میکنند شرحی از داستان های خودشون رو برای پرمحتوا شدن مسابقه برای ما به اشتراک بگذراند...دوستانی هم که جملاتشون اقتباسی بوده با نام بردن از نویسنده جمله ،شرحی رو از دیدگاه خودشون بنویسند....

با تشکر....

مورد من که روشنه روشن و از نوشته های کسی هم استفاده نکردم!

فقط چیزی بود که واقعا تو زندگیم بهش رسیدم و باورش دارم:w16:

 

هر جور ک دوس داریم زندگی کنیم...بزار مردم هر چی میخوان بگن،بگن...

اصل خودمون،زندگیمون و شادی درونشه.

  • Like 11
لینک به دیدگاه
درود

به به:hanghead:

..

18

18. پیروی "داوطلبانه" کارمندان یعنی شاهکار مدیریت

دوستان عزیز لطف میکنند شرحی از داستان های خودشون رو برای پرمحتوا شدن مسابقه برای ما به اشتراک بگذراند...دوستانی هم که جملاتشون اقتباسی بوده با نام بردن از نویسنده جمله ،شرحی رو از دیدگاه خودشون بنویسند....

با تشکر....

درود

مرسی. تبریک به دوستانی که تلاش کردن،هر چند اندک

برای من اقتباس از:

گزنفون و كورش بزرگ

در ارتباط با مقالات منتشر شده در باره فلسفه سياسي در يونان باستان در چند شماره گذشته رس پوبليكا گوشزدي را ضروري دانستيم. هدف اين مقالات توجه دادن به اين فكر است كه دولت هاي مدرن غربي، حاصل تحولات خودبخودي اين جوامع نبوده، بلكه ناشي از يك فلسفه سياسي، هنري و اخلاقي كه بشكل مشخص در يونان و رم باستان قبل از حاكميت مسيحيت وجود داشته است، ميباشد. اگر دولت هاي مدرن و كثرت گراي غربي را حاصل رنسانس بدانيم، پس در نتيجه مدرنيته محصول بازگشت متفكرين غربي به اصل خود و يا باز يافتن خويشتن خويش بوده است. توجه به بن پايه نظام هاي مدرن غربي اهميت بسزايي براي پي ريزي نظام مدرن آينده در ايران ما دارد.

دولت هاي مدرن غربي محصول رنسانس كه با بازگشت به فلسفه و هنر يونان و رم باستان و قرار دادن آنها بعنوان زيربناي ساختار مدرنيته صورت گرفت، مي باشند.

نبايد مجدداً اشتباه كرد و به اين باور رسيد كه گويا درخواست و تحقق دموكراسي بدون تلاش براي درك بن پايه هاي آن از زاويه فلسفي و هنري امكان پذير براي جامعه ايراني است. بررسي مجدد فكري جامعه ايران قبل از حاكميت اسلام براي پي ريزي ساختمان جامعه مدرن ضرورتي اجتناب ناپذير است. نحوه نگرش فلسفي، هنري و سياسي ايرانيان قبل از گرفتار شدن به تماميت خواهي اسلامي اهميت فوق العاده اي دارد. رهايي از نكبتي كه ما امروز بنام اسلام گرفتار آنيم، فقط با بازگشت فرهنگي و فلسفي به تاريخ كشور قبل از حاكميت اعراب امكان پذير است و آن توضيح فلسفه سياسي خواست قدرت و عظمت ايران قبل از اسلام در مقابل فرهنگ تسليم اسلامي است. امروز راه ديگري بجز بازگشت به خردگرايي ايراني كه اساس عظمت و قدرت فرهنگي و سياسي ما را در دوران باستان تشكيل ميداد، نداريم. در اين مقاله نگاهي كوتاه به فلسفه سياسي پادشاهي كورش بزرگ داريم.

تفاوت بين Royauté و جباريت يكي از مهمترين بحث ها در كتاب كورش نامه گزنفون است. گزنفون كتاب خود را با اين فكر و سئوال كه مشكل قانع كردن آزادانه مردم، براي پيروي داوطلبانه آنها از يك رهبر، چگونه بايد حل گردد (I1, 1-2) شروع ميكند. در كتاب Cyropedie گزنفون بسرعت به نقش Royauté آنجايي كه ماندانا مادر كورش بزرگ از محتواي آموزشي كورش كه بوسيله آموزگاران ماد صورت مي گيرد، نگران است، پي مي بريم.

«در نزد مادها اين پدر بزرگ تو هست كه آمر بدون چون و چراي خانواده است. در حالي كه در نزد پارسيان برابري افراد خانواده بعنوان پديده اي عادلانه تلقي مي شود. در نتيجه در چنين نظمي، پدر بزرگ تو كسي است كه اوامر شهر Cité را با زور به كساني كه بايد از آن اطاعت كنند، تحميل ميكند. حالا توجه كن كه اگر روزي دير به خانه برگردي و با خبر شده باشي كه پدر بزرگ تو، رفتارش نه مانند يك پادشاه، بلكه بمانند يك جبار است، چگونه مي تواني از تنبيه شدن تا سر حد مرگ جلوگيري كني؟» (1.3.18)

رژيم پارسيان يك پادشاهي Royauté است و پادشاه به كمك قانون حكومت مي كند. برعكس رژيم ماد بشكل جباريت حكومت مي كند. ماندانا در اينجا به نكته اي اشاره دارد كه از مشخصات و ويژگي هاي سنتي جباريت است. او از واژه Plonexia استفاده مي كند كه در زبان فرانسه بمعناي Cupidité و در فارسي طمعكار مي باشد. يعني كسي كه تمايل دارد كه به سهم عادلانه خود قانع نباشد و بيشتر از همه طلب سهم مي كند. كورش بزرگ در همان كتاب ياد شده مي گويد كه چگونه آموزگاران پارسي به او ياد دادند كه عدالت پديده اي قانوني است. گزنفون مثالي از محاكمه و رأي كورش در ارتباط با اختلاف دو نوجوان آورده و يادآوري مي كند كه قضاوت كورش همراه با اين جمله بود: «عدالت پديده اي پرمنفعت است». در سقراط به روايت گزنفون سقراط هم مانند كورش عدالت را گوهر قانون مي دانست و در عين حال آنرا پرمنفعت قلمداد ميكرد. در واقع رابطه نزديكي بين طمعكاري جبار و تنفر او از قانون وجود دارد.

بطور معمول قانون مرزها و ضوابط را روشن ميسازد. قانون نظم شايستگي انسان ها را نيز مشخص نموده و به شكل مساوي بر كليه شهروندان بعنوان امري عادلانه اعمال ميشود. در مواردي عدالت ممكن است كه بشكل مساوي اعمال نشود ولي از آنجائي كه همه انسان ها در برابر آن مساوي اند، اشتباهات خود را جبران ميكند. قانون مرزهاي اصولي را بعنوان بخشي از زندگي يك شهروند ترسيم مي كند. ولي طمعكاري جبارها حد و مرز نمي شناسد. شخصيت جبار حاكميت قانون را تهديدي و مانعي براي پاسخ گفتن به خواسته هاي نامحدود خود مي يابد. جبارها بدون قانون و با زور و سركوب حكومت مي كنند. بي عدالتي، فقر و مجبور كردن شهروندان در اطاعت از شيفتگي هاي آنان، از ويژگي هاي بارز اين آدميان است. كورش در نزد آموزگاران ماد حكومت كردن براساس شيفتگي و بدون حد و مرز را فرا گرفت. ولي چگونه او قادر شد به اين سئوال گزنفون كه در اول نوشته ما آمده است، جواب يگويد؟ به بيان ديگر قانع كردن مردم خود به پيروي داوطلبانه؟ كورش بزرگ براي نايل شدن به اين امر مهم از پديده احساسي استفاده كرد. از دو عنصر بنيادي نهاد بشري يعني ترس و دوست داشتن. بصورت معمول ترس موجب اطاعت غيرداوطلبانه ميشود، ولي كورش ترس را به گونه اي بعنوان ترس از قانون مورد استفاده قرار داد. به عنوان پشتوانه اي كه ميتواند به آن تكيه كرده و حكومت كند. ولي ويژگي او در استفاده از ويژگي دوم نهاد بشري يعني علاقمند بودن كه به كمك آن مي تواند پيروي داوطلبانه مردم را تحقق بخشد، مي باشد. ولي سئوال ديگري كه بدون جواب مانده اين است كه چگونه كورش بزرگ توانست از تربيت جبارانه آموزگاران ماد خود را برهاند و در ضديت با جباريت از خود توانايي نشان دهد؟ او به دو گونه اين آموزش ها را مورد استفاده قرار داد. از يكسو او به مردم اطمينان ميداد كه او در موقعيتي از نظر شخصيتي قرار دارد كه شايسته آن است كه تصميمات جدي بگيرد و از سوي ديگر او قدرت رواني فوق العاده اي در اختيار داشت و آن خيرخواهي نسبت به مردم بود. او بدرستي و گاهي هم به غلط مردم را از خيرخواهي خود بهره مند مي ساخت و اين خيرخواهي را گوشزد ميكرد. او به مردم اطمينان ميداد كه پادشاهي او بنفع آنهاست. او شناخت كامل از اقدامات خيرخواهانه خود داشته و به مردم آينده باز هم بهتري را وعده ميداد و مردم در مقابل او پيروي داوطلبانه از او را قبول كرده بودند. كورش بزرگ مانند رئيس دولت يوناني Elée نبود كه مردم مناطق فتح شده را بعنوان برده قلمداد كرده و آنها را به اطاعت كوركورانه وادار كند. او مظهر قانوني كه حراست ميكرد بود (VIII 1 :22) Loi qui voit . او با خيرخواهي حكومت ميكرد.

در Cyropédie گزنفون ما با فلسفه سياسي كورش آشنا مي شويم كه در اينجا كورش نامه در تضاد با بينش سقراط نامه گزنفون قرار مي گيرد و آن نحوه حكومت كردن كورش است، يعني فلسفه سياسي دولت مختلط كه معروف به حكومت كردن با موافقت و پيروي داوطلبانه مردم شد. گزنفون در معرفي فلسفه سياسي دولت كورش، سعي ميكند كه ثابت كند كه چگونه ميتوان از قدرت مايشاء جباران كاست و حكومتي را معرفي كرد كه با احتياط و با رضايت مردم شكل بگيرد. گزنفون امپراتوري مختلط كورش را نظامي خردگرا و محتاط و خيرخواه مي خواند.

نظام مختلط كورش بر اعتماد مردم به دليل سودمند بودن، مفيد بودن و خيرخواه بودن آن استوار بود و در نتيجه نظام نه به عنوان ابزار سركوب و دشمن مردم بلكه دوست آنان ظاهر ميشد.

در مركز انديشه امپراتوري مختلط كورش انديشه «خواست قدرت و عظمت» ايران قرار داشت. قدرت امپراتوري و عظمت مردم آن. كه بر اساس پيروي آزادانه مردم از نظام مختلط پادشاهي كورش بزرگ قرار داشت و در عين حال خيرخواه و دوست دار مردم و اين را گزنفون هنر حكومت كردن Teckné مي خواند، هنري كه بقول او هم در اختيار كورش و هم پريكلس Périclès آتني بود.

  • Like 11
لینک به دیدگاه
دوستان عزیز لطف میکنند شرحی از داستان های خودشون رو برای پرمحتوا شدن مسابقه برای ما به اشتراک بگذراند...دوستانی هم که جملاتشون اقتباسی بوده با نام بردن از نویسنده جمله ،شرحی رو از دیدگاه خودشون بنویسند....

با تشکر....

باتشکر فراوان ازهمه دوستان که سهمی از استارت تا استقبال این تاپیک برعهده داشتند .......

کار کردم ندیدند ،چرت زدم دیدند(همیشه صفتهای منفی زودتر به چشم می آیند )

در مورد جمله قبلی که فراموش کردم از کیه تو یکی از سایتهای مدیریتی خوندم . ودو جمله بعدی که از خودم بود در حال حاضر مطلب جذابی ندارم اما از کلمه" دید گاه " که شما در پست خودتون استفاده کردید استفاده میکنم ویک داستان کوتاه در مورد اینکه "فرصتها در تغییر دید گاهها نهفته است " خدمت دوستان تقدیم میکنم

سالها قبل یک شرکت تولید کننده کفش در امریکا دو نماینده خود را جهت بررسی بازار به مناطقی از استرالیا فرستاد

تا وضعیت بازار کفش رادر انجا بررسی کنند وبعد از مدتی هردو نظر خودرا این چنین تلگراف زدند

اولی :اینجا بازار خوبی نمیتوان پیدا کرد زیرا بومیان در اینجا کفش نمیپوشند

دومی :اینجا بازار بسیار خوبی میتوان ایجاد کرد چون بومیان در اینجا کفش نمی پوشند

  • Like 10
لینک به دیدگاه
دوستان عزیز لطف میکنند شرحی از داستان های خودشون رو برای پرمحتوا شدن مسابقه برای ما به اشتراک بگذراند...دوستانی هم که جملاتشون اقتباسی بوده با نام بردن از نویسنده جمله ،شرحی رو از دیدگاه خودشون بنویسند....

با تشکر....

 

من جملاتم رو از کتابهای پرمحتوای مدیریتی کنت بلانچارد نقل کردم .

 

کتاب هایی مثل :

کتاب آیین شکفت انگیز گانگ هو

 

کتاب با تمام قوا به پیش

 

کتاب مدیریت ویل دان ( روش نهنگ ها )

جملاتم :

15. خردمندترین فرد هم از کس دیگری آموخته

 

توی هر یک از کتاب های کنت بلانچارد یه داستان از یه شخص خاص که مدیر جاییه و در برخورد با یه شخص خاص و موفق و استفاده از تجربیات اون شخص که اون شخص هم از کس دیگه ای یاد گرفته مدیر خوبی میشه .:ws38:

 

داستان جالب و خواندنی که شور و شوق شما رو با خوندن اولین صفحاتش چند برار میکنه و در آخر خعلی چیزا یاد میگیرین .

 

من که آخر کتاب هایی که بالا نام بردم اشکم در اومد ...

 

16. مسیر به اندازه ی مقصد مهم است .

 

نقل از کتاب با تمام قوا به پیش : تنها چیزی که واقعا مهم است قدم هائیی است که دقیقا همین الان بر میداری .بنابراین چگونه قدم برداشتن مهم است . آیا در همین لحظه هستی ؟ آیا این هوای تازه را حس می کنی ؟

یه جورائی بادی در حال زندگی کرد تکراری خودمون هست ...

17. دعوت کردن به انجام بهتر کارها .

 

اگر واقعا میخاید کارهاتون رو بهتر انجام بدید و مدیر خوبی در خونه و محل کار باشید این کتابها به شما کمک بسیار زیادی میکنند .

 

به نظر من اول ویل دان بعد گانگ هو و بعد با تمام قوا به پیش روبخونید .

 

اگر کتابهایی که میخرید انتشارات ابوعطا و یا انتشارات سپید باشه آخر کتاب برخی از کتاب های دیگه ی مدیریتی رو نوشته که اونا هم خعلی عالی اند و هر کتابی که میخونید روی صفحه ی پایانی کتاب دیگه و مکمل کتاب رو معرفی کرده .

وقتی شاگرد آماده باشد معلم هم حاضر خواهد بود .

امیدوارم موفق باشید .

 

:a030:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

سلام به همه دوستان و تشکر از هستی خانم به خاطر استارت این مسابقه و تبریک به برگزیدگان مسابقه

جمله من :

چابک ساختم،باقی ماندم،پیشرفت کردم

من اگر میدونستم که این مسابقه به صورت نظرسنجی انجام میشه قطعا یک جمله ملموس میگفتم

این جمله به هیچ عنوان اقتباسی نیست واز آموخته های خودم درطول تحصیل هست

درسیر تولید که ابتدا تولید سنتی بود الآن دردوره تولید چابک هستیم و ازتولید ناب فاصله گرفته ایم

درشرایط نابه سامان اقتصادی تنهاراه بقای موسسات انعطاف پذیری است

روزانه شاید به جرات میتونم بگم خبر ورشکستگی خیلی از کارخانجات یا به صورت شایعه یا واقعی به گوش میرسه

یکی از نتایج چابک سازی بقای سازمان است و هیچ توجهی به 6سیگما یا efqmیاtqmو خیلی موارد دیگه که درتولید ناب مطرح بود نمی شود وفقط به بقا درشرایط نابه سامان اندیشیده می شود

این جمله من به اندازه ی یه دوره آموزشی جای حرف داره ویه کتاب میشه ازروش نوشت

خیلی از مراکز تولیدی همین الآن درهمین شرایط روبه ترقی هستند چون به موقع فکر کردند وبه ایده درستی رسیدند به موقع عمل کردند واسیر مشکلات اقتصادی نشدند

مرسی:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.
×
×
  • اضافه کردن...