رفتن به مطلب

بندپایان ايران


ارسال های توصیه شده

[h=2]بندپایان ايران[/h]

شاخه بندپایان موفق‌ترین جانوران بوده و نسبت به سایر شاخه‌ها از تعدد و تنوع بی‌شماری برخوردارهستند. بطوری که از میان قریب به یک میلیون و پانصد هزار گونه جانوری شناخته شده 4/3 آن را بندپایان به خود اختصاص می‌دهند. بسیاری ازبندپایان برای ما شناخته شده هستند بویژه حشرات که در اکثر زیستگاهها بسر می‌برند. موفقیت این شاخه از جانواران ، نتیجه ساختمان اساسی بدن بویژه سازمان قطعه قطعه‌ای و اسکلت خارجی کیتینی آنهاست. بندپایان شامل چندین زیر شاخه هستند

 

 

f6827af1-c18d-4ddd-a453-6fcb14cf13e1.jpg

 

 

  1. پروانه

  2. پشه

  3. حلزون

  4. سنجاقک

  5. عقرب

  6. مگش

  7. ملخ

  8. مورچه

  9. موریانه

  10. کرم خاکی


لینک به دیدگاه

[h=2]پروانه[/h]

اطلاعات اولیه

پروانه‌ها متعلق به راسته پولک بالان از رده حشرات هستند. دارای خرطوم هستند، بالها پرده‌دار و پولک‌دار است. لارو قطعات دهانی خورد کننده دارد. در پروانه‌ها بال در زمان استراحت عمودی می‌ماند. شاخکها گرز مانند یا گره دارند.

 

ساختار بدن

سر یک حشره شامل 6 قطعه بهم جوش خورده است که 4 قطعه آن دارای زایده هستند. ماندیبولها و اولین ماگزیلها نسبت به دهان در اطراف واقع می‌شوند و یک لب بالایی دهان را از جلو محافظت می‌کند. ماگزیلای دوم لب پایینی را می‌سازد. این اندامهای ذکر شده قطعات دهانی خورد کننده و جونده را تشکیل می‌دهند. در پروانه ماگزیلا به صورت قطعات دهانی مکنده خارج می‌شود.

 

هر یک از 3 قطعه سینه در بردارنده یک جفت پا است و به قطعات دوم و سوم یک جفت بال نیز متصل است. در شکم حشره 7 قطعه اول بدون زایده هستند. در قطعات هشتم و نهم زایده‌ای وجود دارد که به کار تخم‌گذاری کمک می‌کنند. مخرج در قطعه دهم قرار دارد. دو قطعه آخر سینه‌ای و 8 قطعه اول شکمی دارای اسپیراکلهای زوجی هستند که به دستگاه تنفسی نایی منتهی می‌شوند.

 

پوست بدن

سطح بدن دارای پوششی ویژه است که در دوران رشد پس جنینی و به هنگام پوست اندازی به شدت تحت تاثیر اعمال فیزیولوژیک مختلف قرار می‌گیرد. پوست بدن بر عکس کرمها و نرمتنان از استحکام و مقاومت زیادی برخوردار است. بررسیهای بافت شناسی پوست که بوسیله میکروسکوپ نوری انجام شده نشان می‌دهد که پوست از دو لایه مشخص یکی سلولهای اپیدرمی یا هیپودرم و دیگری لایه کوتیکول تشکیل می‌شود. پوست بدن بطور کلی وظایف زیر را انجام می‌دهد.

 

بدن را در برابر عوامل فیزیکی و مکانیکی مختلف محیط مانند زرهی محافظت می‌کند.

 

از تبخیر آن بدن که در زندگی حشرات دارای اهمیت ویژه‌ای است جلوگیری کرده و مانع نفوذ مواد سمی و خارجی به بدن می‌شود.

 

حشره را در برابر تغییرات بیش از اندازه گرمای محیط محافظت می‌کند.

 

غده‌های پوستی

غده‌های پوستی اعم از تک سلولی یا چند سلولی بلافاصله در زیر کوتیکول و یا اندکی فراتر قرار می‌گیرند. ترشحات آنها در مراحل مختلف زندگی حشره ، اعمال بسیار گوناگونی را انجام می‌دهند. مهمترین غده‌های پوست عبارتند از: غده‌های چرب کننده ، غده‌های مومی ، غده‌های لاکی ، غده‌های ابریشم‌ساز و غده‌های پوست اندازی.

 

ماهیچه‌های بدن

بیش از یک قرن است که معلوم شده است ماهیچه‌های بدن حشرات مانند دیگر بند پایان بجز در موارد استثنایی عموما از تیپ مخطط است. رنگ آنها معمولا روشن و یا خاکستری است اما ماهیچه‌های بال زرد ، نارنجی و یا قهوه‌ای روشن است. اینگونه رنگ آمیزی به سبب وجود رنگدانه‌های گوناگونی است که در ساختمان ‌آنها پراکنده‌اند. چون بدن حشرات و پیوستهای آنها از بندهای زیادی تشکیل شده است به این دلیل تعداد ماهیچه‌ها برای تامین حرکات آنها بسیار زیاد و قابل توجه است. چنانچه در بدن لارو بعضی از پروانه‌ها تعداد آنها 3000 و گاهی بیشتر است.

 

دستگاه تنفس

تنفس بوسیله شبکه‌ای از لوله‌های میان تهی ویژه به نام تراشه صورت می‌گیرد. مجموع این لوله‌ها و انشعابات متعدد آنها بطور کلی سیستم تنفسی حشره را بوجود می‌آورد. تراشه‌ها لوله‌های اکتودرمی منشعبی هستند که در دو طرف جانبی بدن بوسیله روزنه‌های متقارن به نام استیگمات به بیرون باز می‌شوند.

 

تراشه‌ها به رنگ نقره‌ای شفاف بوده و درون آنها دارای پوشش کوتیکولی مارپیچی به نام تنیدیوم می‌باشد. انتهای هر یک از لوله‌های تنفسی به یک سلول تراشه‌ای و لوله‌های تنفسی بسیار باریک به نام تراکئول ختم می‌شود. این تراکئولها که قطر آنها کمتر از یک میکرون می‌باشد برای اکسیژن رسانی بطور مستقیم به سوی اندامها ، بافتها و سلولهای بدن کشیده می‌شود.

 

دستگاه گردش خون

دستگاه گردش خون حشرات در مقایسه با دیگر جانوران بی‌مهره سلوم‌دار بسیار ساده بوده و تنها از یک لوله پشتی تشکیل شده است. این لوله در ناحیه شکم معمولا قلب و در قفسه سینه و سر ، آئورت را بوجود می‌آورد. در پروانه لوله پشتی با خانه‌های قلب است. در اینحالت قلب به تعدادی اطاقک که در بیشتر موارد شماره آنها به 8 عدد می‌رسد تقسیم شده است. جریان خون به داخل قلب بوسیله روزنه‌های جانبی آن که در حد فاصل خانه‌ها قرار دارند انجام می‌گیرد.

 

تولید مثل

عمل لقاح از طریق جفتگیری صورت می‌گیرد و تخم گذاشته می‌شود. در پروانه جنین به صورت رشد نیافته‌ای از تخم درمی‌آید و در ظاهر به کرمهای حلقوی می‌ماند. این لاروها طی پوست اندازی متوالی رشد می‌کنند و سرانجام محفظه‌هایی در دیواره بدن پدید می‌آید و دیسکهای شفیره‌ای شروع به پیدایش می‌کنند. این دیسکها جوانه‌های درونی هستندکه بعدها زایده‌های جانور بالغ مانند بالها ، پاها و قطعات دهانی جدید از آنها حاصل می‌شوند. تغییر شکل لارو کرمی شکل به جانور بالغ در درون پیله انجام می‌شود. در این مرحله محفظه‌هایی که محتوی دیسکهای شفیره‌ای هستند باز می‌شوند و زواید جانور بالغ کم‌کم ظاهر می‌شوند.

 

انواع پروانه

پروانه اطلسی

این حشره شب‌زی بزرگترین بالها را در میان گروه پروانه‌ها دارد. اما بدن او کوچک است و در حدود 5 سانتیمتر طول دارد. بالهای جلویی نوع بالغ به سمت عقب خم شده و هر چهار بال او دارای طرحهای نیمه شفاف می‌باشند.

 

پروانه بلوطی

این پروانه درشت هیکل دارای شاخکهای بسیار کوچکی است و تا به سن بلوغ نرسد٬ غذا نمی‌خورد. نرها و ماده‌ها از نظر اندازه و رنگ با همدیگر فرق دارند. نوع نر خیلی بزرگتر از نوع ماده است. نوع ماده تا زمانی که نوع نر آن را پیدا کند و با او جفتگیری نماید٬ پرواز نمی‌کند.

 

پروانه شطرنجی دم چلچله‌ای

این پروانه استوایی که در همه جا پراکنده است٬ یک پرواز کننده قوی می‌باشد و احتمالا برای پیدا کردن غذا مهاجرت می‌کند. پیله این پروانه به خوبی استتار شده و در صورت مورد تهدید قرار گرفتن٬ شاخ چنگالی شکل پشت سرشان را باد می‌کند. این شاخ بوی تنفر انگیز و بدی را در فضا منتشر می‌کند.

 

پروانه فینیقیه‌ای

نام دیگر این پروانه آپولوی کوچک می‌باشد. این پروانه در مناطق کوهستانی زندگی می کند و به ندرت درمناطق پایین‌تر دیده شده است. طرح روی بالهای این پروانه متغیر است بالهای او بسیار نازک بوده و دارای پولکهای ظریفی می‌باشند که نیمه شفاف به نظر می‌آید. پروانه فینیقیه در مقابل سرما بسیار مقاوم است و با وجود آن فقط در فصل تابستان فعال است.

 

پروانه کوچک پستچی

این پروانه استوایی در حاشیه جنگلها زندگی می‌کند و از شهد گل ساعتی تغذیه می‌کند. گونه این پروانه دارای 30 رنگ مختلف بوده و با لرزاندن بالهای خود پرندگان مزاحم را از خود دور می‌کند.

 

رشد

 

bc3b78cf-d718-4a6e-bcb8-e1e762778546.jpg

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[h=2]پشه[/h]

پشه ها به عنوان بخشی از طبیعت وحشی اجتناب ناپذیرند . گاهی حضور پشه در هنگام کمپ می تواند خاطره یک سفر زیبا را کاملا دگرگون کند . از این رو بر آن شدم تا روشهای مقابله با پشه و به حد اقل رساندن نیش زدگی را درسفر به مناطق کویری توضیح دهم.


 

کودکان ، افرادی که از کمبود ویتامین رنج می برند ، افراد بیمار و مسافرانی که بومی یک منطقه محسوب نمی شوند ، بیشتر در معرض نیشزدگی پشه قرار دارند. نیش پشه در پاره ای از موارد می تواند باعث ایجاد آلرژی در بعضی از افراد گردد. آلرژی پوستی نسبت به نیش پشه در فاصله زمانی 20 دقیقه تا 24 ساعت بعد از نیشزدگی مشاهده شده است.

زمان فعالیت اغلب پشه ها از غروب خورشید تا سپیده دم است. پشه ها در آب تخم گذاری می کنند و بعد از چند هفته به بلوغ میرسند . پشه های نر دهانی کوچک دارند و از گیاهان تغذیه می کنند اما پشه های ماده دهانی بزرگتر دارند و از خون جانوران و انسان تغذیه می کنند. پشه های ماده برای اینکه طعمه از حضور انها آگاه نشود قبل از نیش زدن ، مکان نیش زدن را بی حس میکنند و سپس نیش را وارد پوست می کنند. به همین خاطر است که شما در هنگام گزش دردی احساس نمی کنید . پشه ها به چند طریق طعمه های خود را شناسایی می کنند .

اولین روش ، روش سنسورهای شیمیایی است که از فاصله ای در حدود 40 متر از روی بوی بدن ، طعمه خود را شناسایی می کند . روش دوم ، روش بینایی است به خصوص اگر طعمه در حال حرکت باشد . روش سوم ، روش حرارتی است و از حرارت بدن طعمه قادر به شناسایی آن هستند .

نکات زیر در صورتی که وسایل لازم برای جلوگیری از نیشزدگی پشه و دفع آن را به همراه ندارید می توانند بسیار سودمند باشند:

-از کمپ زدن در مناطق باتلاقی یا مناطقی که نزدیک به رودخانه ها یا مانداب ها هستند خود داری کنید . کلا مناطق مرطوب، مکانهای مناسبی برای رشد پشه محسوب می شوند.

-از شلوارهای ضخیم و سنگین مانند شلوار جین استفاده کنید . بسیاری از پشه های مناطق کویری قادرند از روی پوشش نازک نیش بزنند. استفاده از لباسهای آستین دار در هنگام شب توصیه می شود.

-شلوار خود را درون جوراب خود قرار دهید .

-لباسهایی به رنگ روشن بپوشید تا به راحتی بتوانید حشرات و پشه ها را ببینید.

-در صورتی که حشره کش دارای دیت به همراه دارید مقداری از آن را بر روی لباس خود اسپری کنید . ( به خاطر داشته باشید که حشره کش را بر روی پوست خود اسپری نکنید چون می تواند باعث حساسیت های پوستی گردد . حشره کشها دارای مواد شیمیایی از جمله "دیت" هستند. دیت باعث مرگ سریع سلولهای خاکستری مغز می شود و فراموشی زودرس را به همراه خواهد داشت . همچنین باعث تغییر در دی ان ای حیوانات از جمله موشها می شود و صدمات جبرا ناپذیری به طبیعت و شخص شما وارد می کند. دیت مهمترین عامل دفع و از بین بردن پشه است . بوی دیت باعث گمراه کردن پشه در فاصله نزدیک می شود و قادر به تشخیص بوی اسید لاکتیک و دی اکسید کربن خروجی از بدن نمی شود . استفاده از حشره کشهای حاوی دیت در مقدار خیلی جزئی کافیست و استفاده در حجم زیاد از آنها تغییری در دفع پشه ایجاد نمی کند. )

-از خوردن موز در هنگام سفر خودداری کنید. جذب روغن موز در خون باعث نیشزدگی بیشتر نسبت به سایر افراد می گردد. پشه ها کلا خون حاوی قند بیشتر را ترجیح می دهند.

-استفاده از لوسیون ، عطر ، ادکلن ، شامپوها و صابون های خوش بو می تواند باعث جذب بیشتر پشه ها نسبت به سایر افراد گردند.

-مالیدن مقداری الکل سفید بر روی پوست می تواند شما را در برابر نیش پشه بیمه کند.

-استفاده از لباسهایی که دارای نخهای پرمترین هستند نیز باعث دفع پشه ها می شوند .

 

یکی از جذب کننده گان مهم پشه ، نور سفید است . در صورتی که در هنگام شب از وسایلی با نور سفید استفاده می کنید آنها را با وسایل روشنایی دارای نور زرد جایگزین کنید . این روش روش بسیار کارایی در دفع پشه در مناطق کویری می باشد.

روشن کردن آتش می تواند راه کار مناسب دیگری برای دفع پشه باشد.

 

پشه ها معمولا در هوای ساکن پرواز می کنند و ضعف پروازی آنها مشهود است . یکی از روشهای بسیار موفق در دفع پشه خارج کردن هوای محیط از حالت سکون است . این کار را براحتی می توانید با یک پنکه کوچک انجام دهید.

یکی از وسایلی که جدیدا به بازار آمده ، وسیله ای است که صدای پشه نر از خود خارج می کند. لازم به توضیح است که اغلب پشه هایی که موجبات عدم آسایش شما را فراهم می کنند پشه های ماده هستند . پشه ها یک بار در سال جفتگیری می کنند و در بقیه سال از صدای پشه نر فرار می کنند . نویسنده شخصا این وسیله را آزمایش کرده و کارایی آن را نسبتا خوب ارزیابی می کند. طبیعی است که این دستگاه از روش اولترا سونیک استفده می کند و شما عملا صدایی نمی شنوید.

از دیگر وسایل دفع پشه چراغهایی شعله ای با گازی مخصوص است که بوی آن باعث فراری دادن پشه می شود . اینگونه چراغها را می توانید از خیابان فردوسی یا میدان منیریه در تهران تهیه نمایید.

استفاده از کرمها و ژلهای دافع پشه نیز نسبتا روش مناسبی است . این نوع کرمها در بوهای متنوع مانند لیپ استیک هستد که بر روی قسمتهای عریان بدن مانند مچ دست ، انگشتان ، گردن و ... مالیده می شوند . شخصا این کرمها را آزمایش کرده و مدل ایرانی آن را بسیار کارا تر از نمومه های خارجی آن می دانم.

استفاده از ویتامین بی 1 (تیامین) به مدت یک هفته می تواند میزان نیشزدگی را کاهش دهد . ویتامین بی 1 ، ویتامین بسیار مهمی است و برای سیستم عصبی و قلب شما بسیار مفید است . بر اساس نظرات پزشکان 5/1 میلیگرم ویتامین بی 1 در روز برای بدن کافیست و بیشتر از آن توصیه نمی شود .ضرر استفاده زیاد از قرصهای ویتامین بسیار بیشتر از عدم مصرف آنها است.

از جمله وسایل قابل استفاده برای دفع پشه ، مشعلهای دود زای شرکتهای تولید کننده وسایل کمپی می باشد . این مشعلها پس از آتش زدن سر آنها ، باعث می شوند که پشه ها تا فاصله 10 متری به آن نزدیک نشوند . از جمله شرکتهای سازنده این وسایل می توان به شرکت آمریکایی کولمن اشاره کرد که تولیدات آن از سایر شرکتهای مشابه کارایی بیشتری دارد.

 

در هنگام گزش از خاراندن مکان گزش خود داری کنید . محل گزش را با مقداری آب خنک و صابون بشویید . همچنین می توانید از داروهای ضد خارش مانند کالامین استفاده کنید .

در صورتی که بعد از نیش پشه هر یک از تغییرات زیر در مصدوم مشاهده شد سریعا او را به اولین مرکز درمانی انتقال دهید :

 

1-حساسیت آنی نسبت نور

2-تورم بسیار زیاد محل گزش

3-ضعف عضلانی

4-سفت شدن گردن

5-عدم هوشیاری و گیجی

6-سر درد شدید

 

7139d7c2-d325-443f-b8c2-191580f0e6cf.jpg

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[h=2]پشه[/h]

مقدمه

پشه‌ها جزء حشرات بوده و به زیر رده بال‌داران یا حشرات بال‌دار تعلق دارند. حشرات بال‌دار دارای بالند بعضی اوقات بالهای آنها تحلیل رفته و گاهی وجود ندارد و دارای زایده‌هایی به نام دنباله‌های شکمی و زاوید تناسلی هستند. پشه ها به راسته دوبالان تعلق داشته و در زیر راسته راست درزان قرار می‌گیرند.

 

pashe1.JPG

 

راسته دوبالان

تعداد رگبالها کم است و بالهای کم است و بالهای پسین تبدیل به دو اندام کوتاه متورم شده است که هالتر نامیده می شود بعضی از آنها بدون بالند، ضمایم دهانی آنها سوراخ کننده و مکنده است عده ای از آنها دارای ضمیمه دهانی اسفنجی می باشند که اغلب تشکیل یک خرطوم می‌دهد بخشهای مختلف بدن مشخص است شکم دارای 4 تا 9 بند است و لاروهای آنها معمولا بدون پا هستند دگردیسی آنها کامل است و غالبا روز پروازند.

زیر راسته راست درزان

لاروها اغلب دارای سر مشخص‌اند. شفیره‌ها برهنه می‌باشند. بالغها از یک شکاف مستقیم که در سطح پشتی شفیره تولید می‌شود بیرون می‌آیند.

 

 

pashe2.JPG

 

باریک شاخکان

این حشرات دارای شاخکهای بلند می‌باشند که 6 تا 39 بند دارد.

پشه‌ها

این حشرات باریک و ظریف و خرطوم آنها طویل و در ماده‌ها سوراخ کننده است. بدن آنها قوز‌دار است.

نحوه تغذیه

نرهای بالغ از شیره گیاهان تغذیه می‌کنند ولی غذای ماده‌ها منحصرا از خون جانوران است. روی بدن پرندگان ،‌ پستانداران و انسان می‌نشیند و از خون آنها تغذیه می‌کنند.

آسیب رسانی

پشه‌ها حشراتی زیان آورند برخی از آنها امراض شدیدی را منتقل می‌کنند دارای 1500 گونه‌اند مانند
کولکس
که دارای گونه‌های مختلفی است. کولکس پی‌پییان که مالاریای پرندگان را منتقل می‌کند پشه مولد مرض مالاریا ، عامل مرض مالاریا را به انسان منتقل می‌نماید و پشه معمولی شبها از خون انسان تغذیه می‌نماید ولی ناقل میکروب نیست. این دو حشره بسیار باهم شبیه‌اند بدن آنها از فلسها پوشیده شده است شاخکهای آنها بلند است که در نرها شبیه پرمرغ ولی در ماده‌ها ساده است در خرطوم آنها شش سوزن وجود دارد.

 

pashe3.JPG

 

در پشه معمولی ، تخمهایی که حیوان ماده می‌گذارد چسبیده بهم است و در سطح آب قرار می‌گیرد، در صورتی که در پشه مولد مالاریا تخمها پراکنده و جدا از هم در سطح آب قرار می‌گیرد. لارو پشه معمولی دارای لوله تنفس بلندی است و هنگام تنفس لوله را خارج از سطح آب می‌گذارد و بدن لارو نسبت به سطح آب مایل است در صورتی که لوله تنفس لارو پشه مولد مالاریا کوتاه و بدن لارو آنها موازی سطح آب است. زایده‌های دهانی در پشه معمولی کوتاهتر از خرطوم و در پشه مولد مالاریا زایده‌های حسی دهانی مساوی خرطوم است. هنگام نشستن روی دیوار پشه معمولی موازی سطح قرار می‌گیرد در صورتی که بدن پشه مولد مالاریا عمود بر سطح دیوار است.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[h=2]حلزون[/h]

مقدمه

نرمتنان شاخه‌ای از جانوران هستند که شامل 5 رده آمفی‌نورا ، شکم‌پایان ، ناوپایان ، دوکفه‌ایها و سرپایان هستند. حلزونها جزء رده شکم پایان می‌باشند. حلزونها ، دریازی ، ساکن آب شیرین و یا خشکی‌اند. توده احشایی اصولا پیچ خورده است و درجه تابیدگی آن یکسان نیست. معمولا صدف دارند. در سر چشم و یک یا دو جفت شاخک وجود دارد و 35000 گونه دارند.

 

بدن حلزون

بدن شامل قسمتهای زیر است: سر که دارای یک جفت بازوی حسی است، یک پای شکمی و پهن عضلانی که نوعی عمل خزیدن را انجام می‌دهد و یک توده احشایی پشتی و گنبد مانند که بیشتر اندامهای داخلی در آن جای داشته‌اند. مرحله لاروی حلزون ولیگر نام دارد که مجهز به یک کمربند مژکی ظریف است و آن را به عنوان عضو شنا بکار می‌برد. قسمت پشتی ولیگر بعدا کاملا بزرگ می‌شود و توده احشایی در حال رشد به سمت پشت برآمدگی می‌بابد. اما این رشد رو به بالا در طرف راست و چپ بطور یکسان صورت نمی‌گیرد و نتیجه آن پیچ‌خوردگی توده احشایی و صدفی است که روی این توده را می‌گیرد.

 

رشد رو به بالا همچنین سبب می‌شود که لوله گوارشی به شکل U درآید و مخرج کاملا به دهان نزدیک شود. مجموعه توده احشایی ولیگر نسبت به بقیه بدن معمولا معادل 180 درجه در خلاف جهت حرکت عقربه‌های ساعت می‌چرخد. در نتیجه فضای جبه در جلو و در بالای سر قرار می‌گیرد، آبششها جلویی می‌شوند، مخرج سوراخهای دفعی و تناسلی همه همگی در جلو قرار می‌گیرند و به فضای جبه باز می‌شوند. لوله گوارشی از شکل U به صورت یک قطعه درمی‌آید و قلب می‌چرخد.

 

تحول به صورت تابیدگی بدون تردید نوعی سازگاری با روش زندگی در حال بلوغ است. حلزونها با عقب کشاندن بدن به درون صدف از خود محافظت می‌کنند و چون صدف یک دهانه بیشتر ندارد، بازشدن دهان و مخرج در یک جا نوعی مزیت محسوب شده و دهان نزدیکتر به زمین خواهد بود. در عین حال با این پیچیدگی قسمتهای سنگین بدن از سر راه دور شده، در روی قسمت عقبی بدن واقع می‌شوند. در نتیجه مرکز ثقل طوری جابجا می‌شود که حرکت شکم پای صدف‌دار آسانتر شود.

 

در بعضی شکم پایان بویژه لیسه‌های خشکی و دریازی ، صدف کوچک شده یا از بین رفته است. رشد در این موارد شامل بازشدگی است که در نتیجه توده احشایی تا حدودی یا بطور کامل به جایگاه نوزادی خود برمی‌گردد. لیسه‌های ساکن خشکی برای جلوگیری از خشک شدن باید در نقاط مرطوب بسر برند. این جانوران معمولا شبها از جایگاه خود خارج می‌شوند و از سبزیها تغذیه می‌کنند. لیسه‌ها خسارات زیادی به باغها وارد می‌آورند. فضای جبه همه حلزونهای ساکن خشکی از محفظه آبششی به محفظه ششی تغییر یافته است و این حلزونها از هوا تنفس می‌کنند. پاره ای از این جانواران ، سازگاری مجدد با محیط آب یافته‌اند اما هنوز هم با شش تنفس می‌کنند و برای گرفتن هوا باید گاهگاهی به سطح آب بیایند.

 

حلزون چگونه راه می‌رود؟

حلزون را حتما دیده‌اید و حتما به راه رفتن این جانور توجه کرده‌اید. دیده‌اید با آنکه پا ندارد ولی خیلی راحت بر روی زمین جابجا می‌شود. حلزون را نرمتنی شکمپا می‌نامند چرا که در حقیقت تمام قسمت زیرین بدنش ، پای آن بشمار می‌رود. پس حلزون پایی دارد بسیار پهن و صاف و به کمک عضلات آن خود را بر روی زمین می‌لغزاند و به این گونه روی زمین راه می‌رود. این جانور برای آنکه حرکات خود را آسان‌تر انجام دهد، از غده‌هایی که در پا-شکم خود دارد ماده‌ای چسبناک می‌تراود و جاده خود را لیز و هموارتر می‌کند. پای حلزون یا همان شکمش چنان سخت و نیرومند است که اگر خود را به لبه تیغی بکشد، کمترین آسیبی نخواهد دید.

 

شگفتیهای حلزون

حلزون جانوری شگفت‌انگیز است. حلزون هیچگاه گم نمی‌شود زیرا از غریزه ویژه‌ای برخوردار است که هر چه از جایگاه خود دور شود دوباره به راهنمایی این غریزه به همان محل باز می‌گردد. دیگر از شگفتیهای حلزون آن است که هر چند اندامش فقط حدود 10 گرم وزن دارد ولی قادر است چیزی به وزن 450 گرم را کشان‌کشان بر روی زمین به دنبال خود ببرد. دیگر از شگفتیهای حلزون ، زبانش است. این جانور زبانی دارد که مانند سوهان صدها دندانه ریز بر روی آن روییده است. این همان آلت برنده حلزون است که با آن خوراکش را قطع و ریز ریز می‌کند. خوراک بیشتر حلزونها انواع گوناگونی از گیاهان است.

 

رشد

 

f07d28f4-841f-4d1b-95ce-08110ecc5cdb.jpg

لینک به دیدگاه

[h=2]سنجاقک[/h]

سنجاقک Odonata

 

مقدمه

حشرات جانورانی هستند که دارای سر ، سینه و شکم می‌باشند و دارای یک جفت شاخک هستند. قطعات دهانی آنها برای جویدن ، مکیدن و لیسیدن بکار می‌رود. سینه دارای سه زوج پاهای بندبند و دو زوج بال است که تغییر یافته یا تحلیل یافته یا وجود ندارد و دارای یک قلب پشتی باریک می‌باشند. تنفس آنها با لوله‌های نای منشعب و شاخه است که هوا مستقیما از منفذ تنفسی به طرف بافتها می‌رود.

 

دفع آنها به کمک لوله‌های مالپیگی که متصل به روده عقبی است انجام می‌گیرد مغز از عقده‌های مجتمع تشکیل گردیده و همچنین دارای دو طناب عصبی شکمی با عقده‌های مشابه و متناوب و چشمهای ساده و مرکبند جنس نر و ماده از هم جدا است. منفذ تناسلی معمولا منفرد و در انتهای شکم قرار داد و معمولا تخم گذارند. تکامل و رشد بعد از باز شدن تخم تدریجی یا با دگردیسی صورت می‌گیرد.

 

رده بندی حشرات

زیر رده بی‌بالان یا بی‌دگردیسان

بدون بال هستند دارای دگردیسی کم یا فاقد دگردیسی هستند شکم آنها دارای زواید شکمی به اضافه دنباله است و دارای چندین راسته می‌باشند.

 

زیر رده بال‌داران یا حشرات بال‌دار

این حشرات معمولا دارای بالند بعضی اوقات بالهای آنها تحلیل رفته و کوچک شده است و گاهی بال وجود ندارد غیر از دنباله‌های شکمی و زواید تناسلی ، زایده‌های دیگری در آنها موجود نیست. دارای چندین راسته می‌باشند که راسته سنجاقکها شامل آنهاست.

 

راسته سنجاقکها

حشراتی بزرگ و اغلب دارای بدنی کم رنگ هستند. قطعات دهانی خردکننده دارند. چشمهای آنها بزرگ و برجسته و دارای بیش از 300000 واحد بینایی است. دارای دو جفت بال با رگبالهای زیاد است. یک رگبال قوی و متقاطع و یک بریدگی یا گره‌هایی در حاشیه جلوی هر یک از بالها وجود دارد. شکم آنها باریک و دراز است.

 

نحوه حرکت و تغذیه

حیوانات بالغ دارای پرواز قوی و کاری هستند و حشرات دیگر را در موقع پرواز صید می‌کنند و همچنین در هوا می‌توانند زمانی توقف کنند.

 

نحوه تخم‌گذاری

در آب یا روی گیاهان آبزی تخم گذاری می‌کنند لاروها نیز آبزی هستند و با زایده‌های لب پایین خود طعمه را صید می‌کنند. در حدود 11 تا 15 پوست اندازی دارند . از سه ماه تا 5 سال دارای دگردیسی تدریجی و آهسته درآیند. سپس برای آخرین پوست اندازی تا مرحله بالغ بالدار از آب خارج می‌شوند.

 

انواع گونه

دارای 5000 گونه اند و از پرمین تاکنون زندگی کرده و می‌کنند. راسته سنجاقکها دارای دو زیر راسته می‌باشند:

 

زیر راسته ناجوربالان: بالهای عقبی در قاعده پهن‌تر از بالهای جلو است و بالها در موقع استراحت در طرفین بدن قرار می‌گیرند. لاروها دارای آبششهایی در ناحیه راست روده می‌باشند و برای انجام عمل تنفس آب را به داخل و خارج راست روده می‌کشانند و این عمل به حرکت آنها نیز کمک می‌کند. مانند گومفوس ، آناکس اشنا ، سنجاقک و رسیمپتروم.

 

 

زیر راسته یوغ بالان: بالها متشابهند و در موقع استراحت بالها به صورت عمودی روی پشت آنها قرار می‌گیرد. لاروها دارای سه آبشش برگ مانند هستند مانند هترنیا ، ارژیا ، لستس.

 

 

0f61acf6-425a-4ec7-9b46-b68289e48f99.jpg

لینک به دیدگاه

[h=2]عقرب[/h]

این ساکنین صحراهای خشک عقربهای واقعی و دارای نیشهای زهرآگین نیستند. اما به هر حال این جانوران دارای چنگالهای خارداری هستند که در واقع قسمتی از دهان آنها محسوب می شود. و آنها قادر هستند که ماده سمی خطر ناکی ازقسمت عقب بدنشان به طرف مهاجمین بپاشند. این جانور بیشتر در شب شکار می کند و پاهای بلند جلویی خود را برای پیدا کردن غذا بکار برد و بعد از یافتن غذا آن را بوسیله چنگالهایش می گیرد. در طول روز در زیر سنگها یا سوراخ زمین پنهان می گردد.

عقربهای مناطق کویری ایران به دو دسته تقسیم میشوند : عقرب های دم طلایی و عقرب های سیاه . خطرناک ترین نوع عقرب در ایران عقرب گاردیوم است که در منطقه خوزستان یافت می شود و سمی کشنده دارد . سم سایر عقربها کشنده نیست . عقرب‌ هاي‌ ايران‌ بالاترين‌ ميزان‌ گزيدن‌ را در دنيا به‌ خود اختصاص‌ داده‌اند . طبق‌ نتايج‌ بررسي‌ها، افرادي‌ كه ‌6 ساعت‌ پس‌ از گزش‌ به‌ مراكز درماني‌ مراجعه‌ مي‌كنند 2 برابر كساني‌ كه‌ بين ‌6 تا 12 ساعت‌ و 5 برابر كساني‌ كه‌ بيش‌ از 12 ساعت‌ به‌ مركز درمان‌ مي‌روند، شانس‌ مرگ‌ كمتري‌ دارند .

 

عقربها تنها موجوداتي هستند که اشعه راديو اکتيويته تاثيري به آنها ندارد و جالب تر اينکه عقربها دو دشمن دارند يکي از آنها يک نوع سار است و ديگري مگس. ضعیفترین عقربها 40000 راد (واحد اندازه گیری تشعشعات تولیدکننده یون جذب شونده) را تحمل میکنند این عدد در مورد انسان کمتر از تنها 600 راد میباشد وبدین گونه از انفجار اتمی هم جان سالم بدر میبرند.

از حدود 200 گونه متفاوت عقرب که د رسراسر دنیا پراکنده می باشند فقط حدود 20 گونه آنها سمی هستند در بین آنها گونه Mesobuthus Tamulus ( که نوعی عقرب قرمز هندی است) کشنده ترین گونه می باشد. که میزان کشندگی آن در ایالتهای هند بین 40-30 درصد گزارش شده است.

 

این جانور رنگهای مختلفی مثل زرد مایل به قهوه ای، قهوه ای، خاکستری و سیاه دارد و اندازه بین 18-5/1 سانتی متر دارد ولی بواسطه شکل بدنی خود که حالت تخت و صاف است،

می تواند از شکافهائی به عرض 3 میلی متر نیز عبور کند و خود را وارد خانه سازند.

 

در محیط خارج از خانه در شکاف و درز بین سنگها، زیر پوست درخت، بین هیزمها و ... یافت شده و در محیط داخل خانه حمام، دستشوئی، آشپزخانه و محیطهای مرطوب یافت می شوند. این جانوران در طول روز در گوشه ای بی حرکت و پنهان بوده و در طی شب فعالیت خود را آغاز می کنند و بدنبال شکار خود می روند و سم خود را از طریق نیش که در انتهای دم آنها وجود دارد به شکار خود تزریق می کنند.

 

· سم عقرب و علائم آن :

 

زهر اکثر عقربهای سمی باعث نابودی گلبولهای قرمز خون می شود و در محل گزش نیز تغییر رنگ موضعی و تورم دردناک ایجاد می کند، گر چه بطور متناقص سم بعضی از انواع کشنده مثلCentruroids باعث علائم موضعی و تورم زیاد نمی شود ولی حتماً باید توسط پزشک معاینه شده و با تزریق سرم ضد عقرب درمان شود، کودکان و افراد سالمند نیز نسبت به سم عقرب آسیب پذیرتر بوده و نیازمند توجه بیشتری می باشند .

 

علاوه بر آسیب به گلوبولهای قرمز، زهر عقرب علائم عصبی نیز ایجاد می کند که شامل:

بی قراری، تشنج، راه رفتن نامتعادل، تکلم منقطع، آبریزش از دهان، حساسیت شدید پوست به لمس، انقباضات ماهیچه ای، درد شکم و کاهش کارکرد سیستم تنفسی است.

 

bf224a65-0a30-4df1-892a-45c4e2ef8cbe.jpg

لینک به دیدگاه

[h=2]مگس[/h]

مقدمه

مگسها جزء حشرات به شمار می‌آیند و به زیر رده بال‌داران یا حشرات تعلق دارند و حشرات بال‌دار دارای زایده‌هایی به نام دنباله‌های شکمی و زواید تناسلی هستند مگسها به راسته دو بالان تعلق دارند. دو بالان جانورانی هستند که تعداد رگبالها کم است و بالهای پسین تبدیل به دو اندام کوتاه متورم شده است که هالتر نامیده می‌شود بخشهای مختلف بدن مشخص است و شکم دارای 4 تا 9 بند است و دگردیسی آنها کامل بوده و لاروهای آنها بدون پا هستند و ضمایم دهانی سوراخ کننده و مکنده دارند. این راسته شامل زیر راسته‌های متعدد است که انواع مگسها را شامل می‌شود.

 

زیر راسته راست درزان

کوتاه شاخان

شاخکها کوتاه و اغلب سه بندی است.

 

خرمگس: تند پروازند و چشمهای جانبی و برگ و نواری دارند. خرطومی برجسته دارند، مگسهای نر گیاهان را می‌مکند ولی ماده‌ها از خون جانوران تغذیه می‌کنند.

 

دزد مگسان: حشراتی قوی و بدنی خاردار دارند در اطراف دهان یک ریش مویی وجود دارد حشرات دیگر را در حال پرواز شکار می‌کنند.

 

زنبور مگسان: دارای موهای پرپشت و متراکم شبیه زنبورها هستند پاها و خرطوم بلندی دارند.

زیر راسته پیچیده درزان

بی‌شیار مگسان: حشرات فاقد شیار پیشانی در اطراف قاعده شاخکها هستند.

 

شهد مگسان: رنگ این حشرات روشن است و فاقد موهای زبرند. از زنبورها یا زنبوران عسل تقلید می‌کنند. لاروهای آنها از شته‌ها تغذیه می‌کنند.

 

شیار دار مگسان

این حشرات دارای حلقه‌ای در اطراف قاعده شاخکهای خود می‌باشند.

 

برمگسان: مگسهایی کوچکند و نوک شکم آنها باریک است. روی بالهای آنها لکه‌های تیره عرضی وجود دارند. لاروهای آنها گیاهخوارند و یا داخل میوه زندگی می‌کنند.

 

سرکه مگسان: چشمهای این جانوران معمولا قرمز است. از میوه‌های گندیده تغذیه می‌کنند.

 

ریشه مگسان: لاروهای آنها روی ریشه یا مواد فاسد شده زندگی می‌کنند بعضی گوشتخوارند.

 

سرامگسان: مگسهایی با اندازه‌های کوچکند لاروها روی مواد آلی در حال تجزیه رشد می‌کنند. بالغها روی پستانداران اهلی و وحشی و حتی انسان و حشرات کامل که در بعضی انواع دارای قطعات دهان نیش زننده هستند. از خون انسان و سایر موجودات خونگرم تغذیه می‌کنند. مگس خانگی دارای ضمایم دهانی اسفنجی است و می‌تواند غذاهای انسانی را آلوده کند.

 

گوشت مگسان: لاروها از حیوانات مرده ، مدفوع ، فضولات و غیره تغذیه می‌کنند یا روی بدن حشرات دیگرند.

 

تیز مگسان: این حشرات تخمها یا لاروهای خود را روی حشرات دیگر می‌گذارند.

 

اسب مگسان: بالغها بزرگ و به شکل زنبورند و در روی بدن آنها کرک وجود دارد چشمهای مرکب در حیوان نر و ماده از هم مجزا است پرواز سریع دارند و طول عمر در حیوان بالغ کوتاه است.

 

شفیره زایان

قطعات شکم نامشخص است پاهای آنها پنجه‌دار است تخمگذار هستند و در هر مرتبه یک لارو تولید می‌کنند.

 

سگ مگسان: بدنی مسطح و پهن شبیه شپش دارند بالدار یا بدون بالند شکم آنها حجیم است این مگسها روی پستانداران مخصوصا روی بدن خفاشها زندگی می‌کنند. انگلهای خارجی می‌باشند و از خون میزبان تغذیه می‌کنند.

 

 

نحل مگسان: حشراتی ریزند یا فاقد بالند و یا بالهای کوتاهی دارند عموما انگلند و روی زنبورها مخصوصا زنبوران عسل انگل می‌شوند. برولاسکا فاقد بالند و روی ملکه و حیوان نر زنبوران عسل زندگی می‌کنند.

 

91dbfc40-cc01-462f-a3e2-d9827387802f.jpg

 

مگس گوشت

 

 

617520ff-7391-41a5-b7fe-5d71d05fbf92.jpg

 

مگس رقاص

لینک به دیدگاه

[h=2]ملخ[/h]

ملخها ، پروانه‌ها ، مگسها و بسیاری از جانوران دیگر رده حشرات را تشکیل می‌دهند. حشرات دارای انواع مختلف بوده و فراوان‌ترین و کثیرالانتشارترین جانوران می‌باشند و به خاطر ساختار ویژه بدنشان قادر به زندگی در شرایط گوناگون محیطی می‌باشند. ملخ دارای قطعات دهانی خرد کننده می‌باشد. دگردیسی ملخ ناقص است. ملخها در سرایر جهان در بیشتر چراگاهها ، علفزارها و کشتزارهای کنار جاده وجود دارند و در محلی که زندگی می‌کنند علفها ، چمنها و سایر گیاهان برگ‌دار را می‌خورند.

 

مشخصات بدن

اسکلت خارجی

بدن از اسکلت خارجی کتینی تشکیل شده است و اسکلت خارجی از صفحات سخت تشکیل شده که بوسیله درزهایی از جنس کوتیکول نرم و جداست و در نتیجه بندها و ضمایم بدن می‌توانند حرکت کنند. زیر کوتیکول رنگ آمیزی متنوع ملخهاست که باعث می‌شود به رنگ محیط دربیایند.

 

سر

یک جفت شاخک باریک بندبند با موهای حسی و دو چشم مرکب جانبی و سه چشم ساده. قسمت بیشتر سر در یک قطعه جوش خورده یا اپیکرانیوم جای گرفته که شامل تارک پشتی و گره‌های جانبی و پیشانی است. در زیر پیشانی دهان قرار دارند که دهان شامل یک لب فوقانی ، یک زبان میانی ، دو فک جانبی که شامل دندانها می باشد ، یک جفت آرواره زیرین و یک لب تحتانی پهن شامل دو زایده حسی کوتاه.

 

سینه

سینه تشکیل شده از پیش سینه ، میان سینه و پس سینه. در هر یک از قطعات سینه‌ای یک جفت پای بند بند وجود دارد و در میان سینه و پس سینه علاوه بر پاها به هر کدام ، یک جفت بال متصل است. قطعات هر بند دارای یک قطعه پشتی چهار صفحه‌ای ، یک قطعه پهلویی سه صفحه‌ای و یک قطعه سینه یا جناغ شکمی فرد است.

 

اجزای پا

پیش ران ، پی ران ، ران ، ساق و مچ. مچ از سه قسمت ابتدایی که دارای چهار جفت بالشتک در سطح شکمی و قسمت انتهایی که دارای یک نرمه یا برجستگی نرم در خارج آن دو چنگال می‌باشد. این نرمه‌هاست که ملخ را قادر می‌سازد که روی سطح صاف خود را نگه دارد. پایی که به آخرین قسمت سینه مربوط است یک ران بزرگ دارد که دارای عضلاتی قوی است و یک ساق طویل که برای جهیدن بکار می‌رود. بالهای پیشین ضخیم ولی بالهای عقبی پهن و غشایی است. این بالها به صورت بادبزنی تاخورده و در زیر بالهای پیشین قرار دارد و در حین پرواز باهم باز می‌شود.

 

مشخصات بال

هر بال به صورت یک برآمدگی کیسه مانند از پوشش بدن ظاهر می‌گردد و به شکل غشایی دولایی نازک و پهن می‌شود و در داخل آنها نایها وجود دارد و اطراف نایها سینوسهای خونی یافت می‌شود. کوتیکول به دور نایها ضخیم می‌شود و به این ترتیب رگبال‌ها تشکیل می‌شود. شکل و طرح رگبال‌ها در گونه‌ها آنچنان ثابت است که در طبقه بندی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

شکم

شکم استوانه‌ای و باریک است و مرکب از یازده قطعه یا بند می‌باشد. بند انتهای شکم برای جفت‌گیری مناسب است. در طول پهلوهای زیرین سینه و شکم ده جفت سوراخهای کوچک به نام منافذ تنفسی وجود دارد. که به دستگاه تنفس وصل می‌شود. در هر طرف اولین بند شکمی پرده صماخی تخم مرغی شکلی وجود دارد که اندام شنوایی حیوان است.

 

در ملخ نر 8 بند به قطعات قلابی شبیه ولی بند 9 و 10 بهم چسبیده و بند 11 صفحه فوق مخرج را تشکیل می‌دهد و یک خار کوچک به نام دنباله شکمی در یک طرف قسمت عقب بند 10 شکمی وجود دارد و جناغ بند 9 اندام جفت‌گیری را تشکیل می‌دهد. در ملخ ماده جناغ 8 وجود ندارد و جناغ 9 طویل است و یا صفحه جانبی در بند 10 دیده می‌شود و انتهای شکم دارای 2 لوب زوج می‌باشد که اندام تخم‌گذاری را تشکیل می‌دهد.

 

عضلات

در سر عضلات کوچک و مرکب وجود دارد که شاخکها و قطعات دهانی را حرکت می‌دهد. در سینه عضلات بزرگی موجود است که بالها و پاها را حرکت می‌دهد. تعدادی از عضلات شکم حرکات تنفسی را انجام می‌دهد و عده‌ای نیز در اندامهای تولید مثلی موثرند.

 

دستگاه گوارش

شامل حفره دهانی و مری باریک است که تا چینه دان بزرگ ادامه پیدا می‌کند. پس از چینه دان یک پیش معده یا سنگدان وجود دارد و بخش میانی شامل معده است که به شش جفت روده های کور معدی اتصال می‌یابد. پس از معده بخش عقبی یا روده می‌باشد که قسمت قدامی نازک و ناحیه میانی باریک و به راست روده که متسع است ختم می‌شود.

 

دستگاه گردش خون

قلب لوله‌ای و باریک است و در مقابل دیواره پشتی شکم داخل یک حفره دل پوشی جای دارد. حفره دل پوشی از دو پرده عشایی و ماهیچه‌ای عرضی ظریف احاطه شده است. خون از راه سوراخهای جانبی زوج و کوچک یا منافذ جانبی قلب که دریچه دارد وارد قلب شده و به توسط انقباضات قلب به داخل یک آئورت پشتی که به طرف سر امتداد دارد با فشار به جلو رانده می‌شود.

 

سپس خون وارد یک حفره کاذب شده و پس میان اندامهای داخلی راه می‌یابد و سرانجام داخل حفره دل پوشی می‌گردد. دستگاه جریان خون مانند سایر بندپایان باز و حفره‌ایست و در آن مویرگ و یسیاهرگ وجود ندارد پلاسمای خون محتوی گلبولهای بی‌رنگ است که با از بین بردن موجودات زنده ریز خارجی به مثابه بیگانه‌خوار ، عمل می‌کند.

 

دستگاه تنفسی

منافذ تنفسی یا روزنه‌های زوج به یک مجموعه لوله‌های هوای روپوستی و قابل ارتجاع به نام نایها متصل می‌گردد و نامها به تمام قسمتهای بدن منشعب می‌گردد. کوچکترین شاخه‌ها ، یا نایژک اکسیژن را به یاخته‌های بدن رسانده انیدرید کربنیک را مستقیما از آنها خارج می‌سازد. ملخ برخلاف بعضی حشرات دارای چندین کیسه هوایی بزرگ با دیواره‌های نازک در شکم می‌باشد که در آنها انقباض و انبساط متناوب دیواره بدن به راندن و خارج کردن هوا در دستگاه نایی کمک می‌کند. در دم چهار زوج اولی روزنه یا منافذ تنفس باز و شش تای خلفی بسته است و در بازدم عکس ترتیب دم برقرار است بطوری که گردش هوا در نایها معین و مشخص می باشد.

 

دستگاه وازنش

بافتهای قدامی بخش عقبی لوله گوارش به تعدادی لوله‌های مالپیگی رشته مانند اتصال دارد این لوله‌ها در حفره‌های خونی جای دارد و انتهای آزاد آنها مسدود است. دیواره لوله‌ها از یک لایه بافتهای بزرگ درست شده که اوره و املاح را از خون گرفته و به داخل روده تخلیه می‌کند.

 

دستگاه عصبی

مغز یا عقده‌های فوق مری در سر واقع است و از سه جفت عقده‌های به یکدیگر جوش خورده درست شده است که اعصابی به چشمها ، شاخکها و سایر اندامهای واقع در سر می‌فرستد. مغز بوسیله دو رابط عرضی در دور مری به عقده‌های زیر مری متصل می‌گردد. این عقده‌ها نیز سه جفت است. هر بند سینه‌ای دارای یک زوج عقده با اعصابی به طرف پاها ، بالها و اندامهای داخلی می‌باشد فقط پنج زوج عقده شکمی وجود دارد که اعصابی به اندامهای خلفی می‌فرستد. همچنین یک دستگاه عصبی سمپاتیک یا احشایی موجود است که مرکب از یک قسمت سرحنایی با عقده‌ها و اعصابی که به مغز و روده و معده و قلب اتصال می‌یابد و مجموعه ظریف کوچکی از اعصاب محیطی در زیر پوست دیواره بدن قرار دارد.

 

اندامهای حسی

موهای حسی موجود در شاخکها ، دهان ، دنباله‌های شکمی و قطعات انتهایی پا

اندامهای رویایی در شاخکها قرار د ارد.

اندامهای چشایی روی زایده‌های حسی قرار دارد.

چشمهای ساده

اندام شنوایی که از یک پرده صماغ کشیده‌ای تشکیل یافته است که با الیاف عصبی حسی متصل است.

دستگاه تولید مثل

جنس نر و ماده از هم جداست دستگاه تناسلی نر شامل بیضه (دو عدد) و لوله‌های بسیار باریک که به مجرای دابران ملحق می‌شود. مجرای دابران به یک مجرای انزالی می‌پیوندد و به این مجرا غده‌هایی وصل می‌شود و این مجرا به هنگام جفت‌گیری به خارج باز می‌شود. در حیوان ماده هر تخمدان از چندین لوله مواد تخم باریک شونده درست می‌شود. که در آن تخمکها تشکیل و خود به یک تخم راهه اتصال می‌یابد و لوله تخم‌راهه باهم یکی شده و یک مهبل میانی تشکیل می‌دهد که به طرف عقب امتداد می‌یابد و به یک جسم نطفه‌ای کوچک یا کیسه ذخیره اسپرماتوزوئید می‌پیوندد و جام نطفه‌ای در موقع جفت‌گیری اسپرم دریافت کرده و ذخیره می‌نماید. منفذ دستگاه تناسلی ماده در سطح شکمی به خارج مربوط می‌شود.

 

وضع طبیعی

در روزهای گرم بهار لاروهای جوان از تخم بیرون آمده و پس از چند روز این پوره‌ها که فاقد بالها و اندامهای تولید مثلی‌اند کوتیکول آنها نرم شده می‌افتد. پوره‌ای که بیرون می‌آید هوا را می‌بلعد و در نتیجه بر حجمش اضافه شده و سپس کوتیکول سخت و تیره رنگ می‌شود. هر یک از اینها پنج یا شش مرحله لاروی داشته و دوره رشد و کامل شدن آنها به 30 تا 50 روز یا بیشتر طول می‌کشد ابتدا بالها رشد می‌کنند و در آخرین پوست‌اندازی به اندازه نهایی خود می‌رسند. اینها هر دو انواع رستینها مخصوصا اقسام تازه و آبدار و شاداب را می‌خورد.

 

رشد

 

ccd8d4d2-bb67-4d7d-8271-9318823543b4.jpg

لینک به دیدگاه

[h=2]مورچه[/h]

مورچه ها در زمره حشراتى هستند كه به صورت دسته جمعى زيست مى كنند و ميليونها سال فرآيند تطور امور حيرت آورى را فرا گرفته اند. شمارى از زيست شناسان در صدد بر آمده اند با مطالعه دقيق تر در نحوه عمل اين حشرات از مدلهاى رفتارى آنان براى حل مسائلى كه مهندسان با آنها مواجه هستند، كمك بگيرند. چند دهه قبل، زمانى كه "ريچارد فاينمن" فيزيكدان خوش ذوق آمريكايى سرگرم كار روى رساله دكتراى خود بود، متوجه شد لشكرى از مورچه ها به اتاق او هجوم آورده اند و گنجه اى را كه او مواد غذايى اش را در آن نگاه مى داشت مورد حمله قرار داده اند.

 

رفتار اين مورچه ها ذهن حساس و مسئله ياب اين فيزيكدان جوان را تحريك كرد و او مصمم شد از اسرار رفتار دقيق و حساب شده اين موجودات سر درآورد. هر چند فاينمن نتوانست به همه پرسشهايى كه در آن زمان در مورد رفتار مورچه ها داشت پاسخ دهد، اما اين پرسشها، از جمله اينكه مورچه ها چگونه به وجود مواد غذايى در گنجه قفل شده پى مى برند؟ يا آنكه چگونه راه لانه تا محل غذا و بالعكس را پيدا مى كنند؟ يا آنكه چگونه به يكديگر درباره وجود مواد غذايى و محل آنها اطلاع مى دهند؟ و اينكه آيا هيچ تصورى از هندسه و مكان در ذهن دارند؟ موجب شد كه شمارى از زيست شناسان و محققان به بررسى جدى در اين زمينه بپردازند. گزينش طبيعى جست وجوى غذا را به صورت فعاليتى كه براى بقا ضرورى است در قياس با ديگر فعاليتها اولويت مى بخشد.

 

اين فرآيند، همچنين نسل مورچه هايى را كه قادرند به نحو موثرترى اطلاعات مفيد را به مورچه هاى ديگر انتقال دهند، مثلا با بر جاى گذاشتن رد پاى شيميايى از محل غذا در برابر مورچه هايى كه كمتر در اين زمينه موفقند، پايدار مى سازد. آشنايى با هندسه و مكان نيز شانس بقاى مورچه ها را بالا مى برد، به اين شرط كه مكانيسم قابل استفاده اى در اين زمينه موجود باشد و اين امر بر بازده يافتن غذا بيفزايد. فاينمن در آزمايش خود مورچه ها را بر روى يك تكه كاغذ از نقطه اى به نقطه ديگر مى برد و در برابرشان اندكى شكر قرار مى داد تا دريابد كه آيا اين مورچه ها مى توانند ديگر مورچه ها را از محل غذا مطلع سازند؟ اما مطالعاتى كه او در خصوص آشنايى مورچه ها با هندسه انجام داد نتايج متناقضى به بار آورد. او به عنوان نمونه مشاهده كرد مورچه هايى كه در اتاقش سرگرم فعاليت هستند نمى توانند مسير صحيح را از مسير ناصحيح در امتداد يك راه خاص تشخيص دهند. اما بعدها در جنگلهاى برزيل شاهد آن بود كه مورچه هاى برگ خوار اين جنگلها از اين توانايى برخوردارند. او اين فرضيه را مطرح كرد كه مورچه هاى برزيلى از نوعى ماده شيميايى براى تعيين جهت صحيح در مسير حركت استفاده مى كنند. به عبارت ديگر اين مورچه ها مى توانند يك مسير را به صورت الف - ت - ب - ت – فاصله - ب، الف، ت و ب - فاصله مشخص كنند كه به معناى آن است كه مسير حركت غير متقارن است. در حالى كه مسيرى كه به صورت الف، فاصله، الف و ... علامتگذارى شده، صرفا يك مسير متقارن را نمايش مى دهد. اما آزمايشهاى بعدى او در منزلش در كاليفرنيا نتوانست نتيجه روشنى به بار آورد. فاينمن متذكر شد كه شواهد نشان مى دهد مورچه ها مسير و جهت را تشخيص مى دهند، اما آزمايشهاى او نمى تواند اين نكته را كه مورچه ها حس تشخيص هندسه و جغرافياى موقعيت را دارند مشخص سازد. اما تحقيقات بعدى به وسيله زيست شناسان نشان داده كه در ميان ۲۰ هزار نوع مختلف از مورچه ها، روش هاى يكسانى براى راهيابى به كار نمى رود و همه اين انواع مختلف به يك ميزان از توانايى در تشخيص مسير برخوردار نيستند. بسيارى از مورچه ها از نشانه هاى بيرونى در مسير براى تشخيص موقعيت و جهت خود استفاده مى كنند. زمانى تصور مى شد كه مورچه هاى برگ خوار جنگلهاى برزيل از ميدان مغناطيسى زمين براى اين منظور كمك مى گيرند.

 

پژوهشهاى تازه روشن ساخته كه يك نوع مورچه معمولى موسوم به مورچه قرمز از درك هندسى برخوردار است و محققان اكنون بر اين باورند كه احتمالا ديگر انواع مورچه ها نيز داراى اين توانايى هستند. يك دسته از مورچه هاى قرمز شبكه اى را به وجود مى آورند كه از دهانه لانه تا محيط اطراف پراكنده مى شود. اين شبكه بازوهايى به صورت حرف انگليسى ايگرگ Y با زاويه اى در حدود ۶۰ درجه به وجود مى آورد. به عبارت ديگر مورچه ها در هنگام خروج از لانه و حركت در محيط اطراف اينگونه و با اين زاويه شاخه شاخه مى شوند. اما اگر مورچه اى در مسيرى نادرست در امتداد يك شاخه در حال حركت باشد و به تقاطعى با زاويه ۱۲۰ درجه برخورد كند نمى تواند جهت خود را تنظيم كند. زاويه كمتر از ۱۲۰ درجه براى بازوهاى شاخه هاى ايگرگ شكل نوعى عدم تقارن ميان لانه و محيط به وجود مى آورد. اما زاويه دقيقا ۶۰ درجه و ۱۲۰ درجه به معناى تقارن كامل است و در اين زاويه توانايى مورچه براى تنظيم جهت خود به حداكثر مى رسد. اين نكته نشان مى دهد كه فرضيه فاينمن در مورد علامتگذارى مسير به وسيله مورچه ها به صورت الف - ب - فاصله - الف - ب - فاصله، نادرست است. زيرا در عمل حركت هزاران مورچه از چنين مسيرى موجب مى شود اين علامتگذارى ها مخدوش شوند. مورچه هايى كه فاينمن براى آزمايش برگزيده بود، براى مقصود خاصى كه او در نظر داشت يعنى درك قابليت هاى هندسى، نمونه هاى مناسبى نبودند. چون فاينمن فيزيكدان بود و نه زيست شناس و اطلاعى از انواع گوناگون مورچه ها نداشت. در حالى كه زيست شناسان توانسته اند با مطالعه در انواع مختلف مورچه ها و از جمله مورچه هاى قرمز به اين قابليت هندسى طبيعى پى ببرند.

 

نكته ديگرى كه مطالعه در رفتار مورچه ها را براى محققان آشكار ساخته، آن است كه فرآيند تطور طبيعى براى حل مسائل سخت به وسيله موجوداتى كه از توانايى ذهنى زيادي برخوردار نيستند، از راه حل هاى ساده اى كه در طول زمانهاى طولانى از استحكام و قوت برخوردار شده اند، بهره گرفته است. اين راه حل ها كه اكنون در حد بالايى از قابليت و بازده قرار دارند، مى توانند براى مهندسان راهگشا باشند.

 

34684591-1a81-4ec4-9d68-c19baefc9f47.jpg

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[h=2]موریانه Termite[/h]

موریانه‌ها حشراتی هستند که بدنی نرم دارند و به کندی حرکت می‌کنند به حکم طبیعت تا پایان عمر در دژ تاریکی که محل اجتماع آنهاست به سر می‌برند. زیرا در روشنایی آفتاب و فضای باز یارای ایستادگی در برابر دشمنان بی‌شمار خود را ندارند از نظر ساختمان بدنی و چگونگی رشد (دگردیسی) به سوسک‌های حمام شباهت دارند. موریانه‌ها حشراتی هستند اجتماعی که دو نوع از آنها دیده می‌شود: یک نوع در داخل چوب‌های منازل زندگی می‌کنند و نوع دیگر مخصوص نواحی استوایی بوده و در بیابان‌ها برای خود مسکن می‌سازند و طول خانه‌هایشان گاهی به ۵ متر و قطرش به ۸ متر می‌رسد و بسیار هم سخت است، بطوری که با کلنگ هم شکسته نمی‌شود.

 

در حالت کلی موریانه‌ها، شاه، ملکه، شاهزاده، کارگر و سرباز دارند و اگر تپه آنها را بشکافید همه اینها را از هم تشخیص خواهید داد. تعداد زیادی از موریانه‌ها با استفاده از چوبهای جویده شده و یا گل لانه‌های بزرگی درست می‌کنند. این لانه‌ها بسیار اصولی ساخته شده و برای ساخت آن هر موریانه وظیفه مشخصی دارد. معمولاً موریانه‌ها در درون لانه‌هایشان پنهان می‌شوند، ولی در صورتی که کسی مزاحم آنها شود یا برای تشکیل اجتماع جدید قصد پرواز داشته باشند، از لانه‌هایشان بیرون می‌آیند.

 

تنوع موریانه‌ها در هر دسته

امروزه در حدود دو هزار گونه موریانه در دنیا می‌‌شناسیم که در مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر فراوانند یکی از نمونه‌های بزرگ و معروف آن موریانه تپه سیاه است که در دماغه امید (جنوب افریقا) به سر می‌برند و نام علمی آن آمی ترمز آتلانتیکوس است. گونه دیگری که خیلی نزدیک به این نوع و دارای عادات مشابه است در افریقا و همچنین در استرالیا و بعضی نواحی آمریکا و هندوستان و مالایا و سواحل مدیترانه یافت می‌شود. البته بطور عمده در سراسر ایالات متحده آمریکا و نیز در قسمت جنوبی کانادا یافت می‌شود. در اروپا تا مناطق شمالی این قاره مثلاً تا پاریس و وین جای زیست موریانه است، اما پرشمارترین موریانه‌ها در مناطق باران خیز مدارگانی یافت می‌شوند.

 

در موریانه‌ها نیز مانند مورچه‌ها چند شکلی در هر دسته دیده می‌شود. یعنی در هر اجتماع موریانه تعداد زیادی موریانه‌های کارگر و و موریانه‌های مدافع یا سرباز موجود هستند. وظیفه کارگران تهیه غذا برای مجتمع است، یعنی چوب را می‌خورند و سپس گوارده آن را در اختیار دیگر موریانه‌ها قرار می‌دهند. سربازان بال ندارند، کور هم هستند، ولی با این وصف جنگجویان دلیری به شمار می‌روند. موریانه ملکه می‌تواند تا سی هزار تخم در یک روز بگذارد. او قادر به حرکت نیست و برای زنده ماندن کاملاً به موریانه‌های کارگر متکی است. بعضی از موریانه‌های ملکه می‌توانند تا ۵۰ سال زندگی کنند.

 

ساختار بدن موریانه‌ها

بسیاری از مردم موریانه را با مورچه سفید اشتباه می‌گیرند. اگر چه موریانه‌ها نیز مانند مورچه‌ها جانورانی اجتماعی هستند، ولی به کلی با آنها تفاوت دارند. موریانه کمدی کلفت، رنگی روشن و شاخکهای یکنواخت و خمیده دارد. شکل هر موریانه به نوع وظیفه‌اش در اجتماع موریانه‌ها، بستگی دارد. برای مثال کارگرانی که وظیفه غذا دادن و تمیز کردن ملکه را به عهده دارند، معمولاً کور بوده و بدون بال هستند و دستگاه تناسلی هم ندارند. فقط موریانه نر دارای ۴ بال است و بیش از چند روزی زندگی نمی‌کند، یعنی پس از جفت گیری با نر تنها فرد ماده (ملکه) است که در اجتماع موریانه‌ها زندگی می‌کند و دارای شکمی بزرگ است و کارش فقط تخم‌گذاری است.

 

در دستگاه گوارش موریانه‌ها که از چوب استفاده می‌کنند، عده‌ای از تک یاختگان از دسته فلاژله‌ها به نام «پلی ماستیژین» زندگی می‌کنند که با موریانه‌ها زندگی اشتراکی دارند، بدین نحو که این تک سلولی‌ها دیاستازی به نام سلولاز ترشح می‌کنند که موجب هضم و نرم شدن چوبها می‌شود و در این حالت موریانه‌ها چوبهای نرم شده را می‌خورند.

 

تپه‌های موریانه‌ای و زندگی اجتماعی موریانه‌ها

تپه‌های موریانه‌ای که به‌وسیله موریانه‌های تپه سیاه ساخته می‌شوند ممکن است به شکل لکه‌های نمایانی در تمام نقاط دامنه‌های کوهستانی جنوب غربی دماغه امید دیده شوند. سطح هر تپه درست مانند سطح خارجی مغز دارای برجستگیها و شیارهای مخصوصی است. بزرگ‌ترین آنها در حدود ۶۰ سانتیمتر بلندی دارد و پهنای قاعده آن نیز به ۶۰ سانتیمتر می‌رسد اگر یکی از آنها را بشکافیم دیده می‌شود که داخل آن مانند اسفنج است و از تعداد زیادی اتاقک تشکیل شده که عرض هر کدام از آنها ۲.۵ سانتیمتر است و با دریچه‌های کوچک راه دارد.

 

گرچه در یک تپه موریانه‌ای بزرگ ممکن است بیش از ۵۰۰۰۰ موریانه زندگی کنند ولی داخل آن همیشه تمیز است. این تمیزی به این دلیل است که موریانه‌ها مدفوعات خود را به منزله سیمان در ساختن دیواره‌های تپه و اتاقکها بکار می‌برند و لاشه‌ها را نیز می‌خورند و مصرف می‌کنند. بیشتر ساکنین تپه حشرات کوچکی به طول ۵ میلیمتر هستند که سرهایی سفید و بدنی به رنگ خاکستری تیره دارند. اینها کارگرها را تشکیل می‌دهند کارگرها ممکن است نر یا ماده باشند اندام تناسلی آنها رشد نمی‌کند و فعالیتی ندارد و فقط اثری از آن باقی است موریانه‌های کارگر کاملاً کورند و کارشان جمع آوری غذا و رسیدگی به بچه‌ها و پرستاری از شاه و ملکه و شاهزاده هاست.

 

موریانه ملکه می‌تواند تا ۳۰۰۰۰ تخم در یک روز بگذارد او قادر به حرکت نیست و برای زنده ماندن کاملاً به موریانه‌های کارگر متکی است بعضی از موریانه‌های ملکه می‌توانند تا ۵۰ سال زندگی کنند که از طول همه حشرات دیگر بیشتر است. افراد دیگری که در حدود یک دهم کلیه ساکنین تپه را تشکیل می‌دهند و با کارگران تفاوت دارند سربازها هستند که رنگشان زرد و سرشان بیضی شکل است و یک جفت آرواره بلند و نوک تیز دارند که سلاح آنها را تشکیل می‌دهد کار آنها دفاع در برابر هجوم دشمنان خارجی است. سربازها در کار کارگرها شرکت ندارند ولی همیشه برای حمله به دشمنانی که می‌خواهند به زور وارد جایگاه آنها شوند آماده‌اند. بزرگ‌ترین دشمن موریانه‌ها، مورچه‌ها هستند که اگر آنها را بگیرند فورا می‌کشند و لاشه شان را برای تغذیه به لانه خود می‌برند.

 

لانه‌سازی

در مناطق مدارگانی، بسیاری از موریانه‌ها لانه سازی می‌کنند. لانه‌هایی به صورت تپه‌ها و گنبدها که حدود ۲۰ متر وسعت و ارتفاعی شاید بیشتر از ۱۰ متر از سطح زمین دارند. برخی دیگر از موریانه‌ها درخت آشیان هستند، یعنی آشیانه‌هایی به اندازه‌های گوناگون معمولاً به بزرگی یک توپ بستکبال، بر فراز درختان می‌سازند. موریانه‌ها در داخل چنین آشیانه‌هایی خود را از خطر حمله پرندگان، سوسمارها، عنکبوت‌ها و مورچه‌ها مصون می‌دارند.

 

آشیانه برخی از موریانه‌های افریقایی مانند چتر است، طوری که آب باران به اطراف آن سرازیر می‌شود. دسته‌ای دیگر از موریانه‌ها، لانه خود را به گونه‌ای می‌سازند که دمای درون آن هماهنگ‌پذیر گردد. لانه و آشیانه سازی موریانه‌ها نمونه شگرفی از کار غریزی است. این کار بر عهده کارگران نوزاد نهاده شده است. چرا که کارگران تازه تولد یافته هیچگاه در لانه پدر و مادر خود زیست نمی‌کنند و در نتیجه راهی برای آموختن لانه سازی ندارند.

 

e7f2b013-fa72-4a6e-8789-3cf7efded868.jpg

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

[h=2]کرم خاکی earth worm[/h]

در طبقه بندی جانوران که در آغار قرن 19 قرن انجام گرفت، تمام جانورانی که دارای بدنی دراز و فاقد ضمایم واضح بودند به کرمها موسوم شدند. این جانوران به علت داشتن یک انتهای قدامی یا سر که دارای اندامهای حسی است و به قصد برخورد و روبرو شدن با محیط به طرف جلو حرکت می‌کنند و یک انتهای خلفی یا دم ، با اسفنجها و مرجانها و شانه‌داران اختلاف و تمایز دارند. رده کمتاران ، رده‌ای از کرمها هستند که به صورت حلقوی هستند که در هر حلقه چندین تار دارند. کرمهای خاکی نمونه ای از این رده است. از کرمهای خاکی بزرگ لومبریکوس ترستریس نمونه جالبی است که ممکن است به درازای 30 سانتیمتر و به قطر 9 میلیمتر رشد کند.

 

مشخصات خارجی

بدن این کرم ، استوانه‌ای دراز و بطور واضح در دو انتها نازک و باریک است. سطح شکمی آن پهن و رنگ پریده‌تر از سطح پشتی است و سطح پشتی تیره است. سر مشخص و متمایزی در حیوان وجود ندارد. بدن یک کرم بالغ به 80 تا 100 قطعه حلقه‌ای شکل که بوسیله شیارهای عرض مجزا است، تقسیم شده است. دهان کرم در حلقه اول است و بوسیله یک قطعه گوشتی به نام پیش دهان آویزان می‌باشد. مخرج آن بیضی شکل و بطور عمودی در حلقه آخر قرار دارد. روی حلقه‌های 31 تا 37 برآمدگی غده‌ای واضحی به نام کمربند تناسلی دیده می‌شود. کمربند تناسلی ماده سازنده پیله را که محتوی تخم است ترشح می‌کند.

 

تارهای کرم خاکی

در هر حلقه به جز اولی و آخری ، 4 جفت تار موی مانند کوچک وجود دارد که در سطح شکمی و جانبی مختصر برجستگی پیدا کرده است. هر تار عبارت است از یک میله کیتینی نوک تیزی است که در یک کیسه اپیدرمی مخصوص واقع در درون دیواره بدن جای گرفته است. تار می‌تواند بوسیله عضلات منقبض کننده در هر جهت حرکت کرده، امتداد یابد و یا عقب کشیده شود و تارها در موقعی که کرم در سوراخش قرار دارد و یا روی زمین حرکت می‌کند مانند گیره یا میخ عمل می‌نماید.

 

دیواره بدن

قسمت خارجی کرم از یک کوتیکول شفاف و نازک پوشیده شده است.کوتیکول دارای خطوط عرضی نازکی است که یک منظره قوس و قزحی مختصری ایجاد می‌کند. در کوتیکول سوراخهایی در روی بسیاری از سلولهای حسی اپیدرم موجود است. اپیدرم روی یک غشای قاعده‌ای قراردارد و زیر غشای قاعده‌ای لایه نازکی از عضلات حلقوی و لایه ضخیم‌تری از عضلات طولی وجود دارد. سطح داخلی دیواره بدن از صفاق مستور است. شکل جانور در نتیجه خاصیت کشش دیواره بدن روی اندامها و مایعات درونی حفظ می‌شود.

 

دستگاه گوارش

این دستگاه از قسمتهای زیر تشکیل می‌شود:

- دهان که دنباله آن حفره دهانی است. (در حلقه‌های 3 - 1)

- حلق (در حلقه‌های 5 - 4) با غده‌های مخصوص چرب و نرم کردن و الیاف عضلانی در دیواره‌های خارجی آن.

- مری باریک و مستقیم (در حلقه‌های 14 - 6) که بوسیله سه جفت غده‌های آهکی از پهلو اتصال دارد.

- یک چینه‌دان بزرگ با دیواره نازک که در حقیقت یک پیشخانه برای ذخیره می‌باشد.

- سنگدان (در حلقه‌های 18 - 17) با دیواره‌های عضلانی ضخیم و محکم که در داخل از کوتیکول مفروش است.

- روده که تا مخرج امتداد دارد.

 

دستگاه گردش خون

خون در تمام قسمتهای بدن کرم جاری است و یک سیستم رگهای خونی بسته با مویرگها وجود دارد. پنج رگ اصلی ممتد در طول بدن و پنج جفت قلب در حلقه‌های 11 - 7 دیده می‌شود. از حلقه 12 به طرف عقب ، هر حلقه دارای رگهای بند بند زوج است که رگهای طولی را به اندامهای گوناگون مربوط می‌سازد.

 

دستگاه تنفس

دستگاه تنفسی منظم در این کرمها موجود نیست. خون جاری اکسیژن را در مویرگهای نزدیک کوتیکول مرطوب در دیواره بدن ، دریافت کرده و CO2 پس می‌دهد. اکسیژن با هموگلوبین در پلاسما ترکیب شده به بافتهای مختلف حمل می‌شود.

 

دستگاه عصبی

در بالای حلق (حلقه 3) یک جفت گانگلیونهای مغزی با مغز وجود دارد. دو رابط از پیرامون حلق به گانگلیونهای زیر مری دو قطعه‌ای کشیده می‌شود، به نام حلقه دور مری و از گانگلیونهای زیر مری طناب عصبی شکمی در طول کف حفره عمومی بدن تا حلقه مخرجی امتداد می‌یابد. چندین عصب نیز به پیش دهان و ناحیه دهانی متصل می‌گردد. طناب عصبی شکمی در هر حلقه دارای یک عقده بزرگ است و 3 جفت عصب جانبی از آن خارج می‌شود. طناب و عقده‌ها به صورت ساختمانهای جفت بوجود می‌آید، رشته اعصاب جانبی به عضلات ، سلولهای اپیدرمی ، نفریدیها ، کیسه‌های تار و سایر اندامها عصب می‌دهد.

 

دستگاه تولید مثل

کرم خاکی تک جنسی است و در هر کرم اندامهای جنسی نر و ماده در قسمت شکمی جای دارد. کرمهای خاکی در بیشتر سال ، تولید مثل می‌کنند، ولی حداکثر فعالیت تکثیری آنها در هوای گرم و مرطوب است. جفتگیری در شب صورت گرفته. دو کرم خود را از سوراخ بیرون کشیده، سطح شکمی قدامی‌شان را نزدیک هم می‌آورند، بطوری که انتهای قدامی‌شان در دو جفت مخالف هم قرار دارد. در هر کرم یک جفت شیار اسپرمی تشکیل می‌شود که در طول آنها توده‌های اسپرم به منظور دخول در جایگاه اسپرمی دیگری عبور می‌کند. پس از این عمل ، کرمها از هم جدا می‌شوند. بنابراین عمل لقاح دو جانبه و متقابل است

 

رابطه کرم خاکی با انسان

کرمهای خاکی به عنوان طعمه در ماهیگیری مصرف عملی دارند. اثرات طویل‌المدت کرمهای خاکی در طبیعت جنبه‌های عملی مشخصی دارد. از آنجا که خاک را سوراخ می‌کنند اثرات قابل توجهی در حاصلخیزی خاک دارند.

 

0f56e498-581a-4976-a4bb-af66c2a7f102.jpg

لینک به دیدگاه

[h=2]کفش دوزک[/h]

نام علمي: Coccinellidae

كفش دوزك با رنگ‌هاي شادي كه دارد توجه شكارگران حشرات را به خود جلب مي‌كند و هنگامي كه حيواني مزاحم او مي‌شود مايع بدبو و نامطبوعي از خود ترشح مي‌كند. يعني زماني كه احساس خطر مي‌كند مقدار كمي مايع روغني، زرد و بدبو از پاهايش ترشح مي‌شود كه اخطاري براي شكارگران آينده او مثل مورچه‌ها و پرندگان است.

طول اين حشرات بين 15 - 1 ميليمتر است. كفش دوزك‌ها جز سوسك‌ها پاكوتاه و گرد به حساب مي‌آيند و داراي دو شاخك در سر مي‌باشند.

كفش دوزك‌هاي هفت خال، سه خال و نيم در هر يك از طرفين بال‌ها دارند. سينه سياه با دو علامت سفيد در پهلو و سر كوچك و سياه دارند. بال‌ها مخفي است كه در هنگام پرواز باز شده و ظاهر مي‌شوند.

نوزاد كفش دوزك پوستي به رنگ آبي - خاكستري و خال‌هاي زردي در طرفين بدن دارد. اين حشرات در باغ‌ها، جنگل، بيشه‌زارها و علفزارها زندگي مي‌كنند. كفش دوزك هفت خال بيشتر در اروپا ديده مي‌شود.

از حشرات مختلفي تغذيه مي‌كنند اما از خوردن شپش‌ها و شته‌ها بيشتر لذت مي‌برند. اين حشرات به عنوان دوست باغبان شناخته شده‌اند چون آفت‌هاي باغ را مي‌خورند. به طور متوسط كفش دوزك هفت خال بيش از 5000 شته را در طول عمر خود مي‌خورد.

كفش دوزك‌ها در گروه‌هاي بزرگ در محل‌هايي كه معمولاً هر سال در آنجا اتراق مي‌كنند به خواب زمستاني مي‌روند. زيست‌شناسان عقيده دارند كه تجمع كفش دوزك‌ها در محل خواب زمستاني سبب جلب كفش دوزك‌هاي ديگر براي خواب زمستاني در همان محل مي‌شود. كفش دوزك‌ها گروهي و جمعي به طور مطبق (طبقات مختلف) به خواب زمستاني مي‌روند. اين خواب زمستاني كه به صورت گروهي انجام مي‌شود احتمالاً سبب مي‌شود كه گرماي كمتري از دست بدهند و شانس آنها را براي تحمل و به پايان رساندن زمستان سرد افزايش دهد.

فصل جفت‌گيري مي و ژانويه است و جفت‌گيري كفش دوزك‌هاي هفت خال بسيار ديدني است. كفش دوزك ماده در دوران زندگي كوتاه خود بيش از 2000 تخم زرد كوچك مي‌گذارد و به اين دليل نياز به تغذيه كافي از شته دارد. اين تخم‌ها چسبنده بوده و به صورت تك تك يا تجمع كوچك روي گياهان و نباتات ديده مي‌شود.

تعدادي از گونه‌ها گياه‌خوارند و بالغ‌ها بيشتر شكارگران حشرات نرم‌تن هستند. در نتيجه براي كنترل آفات مفيد مي‌باشند. نام كفش دوزك از زمان قرون وسطي آمده. به كفش دوزك اصطلاحاً بانوي سوسك‌ها (Lady beetle) يا بانوي حشرات (Lady bugs) هم مي‌گويند.

 

7-spot-067.jpg

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...