رفتن به مطلب

رضا اس کستانی شاخ نداشت.....


ارسال های توصیه شده

ممنونم از وقتي كه گذاشتيد.با متن شما كه من جواب سوال هاي خودم رو نگرفتم.سعي مي كنم در اولين فرصت كتاب مورد نظر شما را هم مطالعه كنم شايد پاسخ برخي جواب ها را بيايبم.

دوست من

تاريخ نويسي در 100 سال اخير خيلي شغل خاينانه اي بوده و تاريخ را به راحتي دگرگون جلوه داده اند.

مثلا در مشروطيت فتح تهران را سردار اسعد و سپهدار تنكابني انجام دادند اما همه چيز امروزه به نام ديگران است .تحليل تاريخ و پرسش كردن و ذهن را درگير فكر كردن به ما كمك مي كند كه حقايق را دريابيم .تعصب روي نام ها و شخصيت ها مانع از ديدن حقايق مي شود.

شاد باشيد

لینک به دیدگاه

موردی هم یادم رفت بگم :

 

شما نگفتید پست 11 از کدوم کتاب اینجا گذاشتید ؟ ( منظورم اصل اوله)

همچنین در جایی گفتید :

" ميرزا فردي خونخوار بود و هركه را در گيلان اندكي با او مخالفت مي كرد مي كشت.

از پيرمرد پيرزن هاي گيلاني بپرسيد تا خاطرات وحشتناك خود را ذكر كنند. "

 

که این رو هم حتما بگید از کدوم سایت و یا چه کسی خوندید و شنیدید؟

در کشور ما 30 سال هست که از میرزا تجلیل میشه و مطمئنا 30 سال پیش افراد خیلی زیادی

در گیلان میزیستند که زمان میرزا رو دیدند و این در حالی هست که کوچکترین اعتراضی به تجلیل از میرزا نکرده اند!

 

ضمن اینکه مادبزرگ مادر من خودش از افرادی بود که با خانواده میرزا کوچک دیدار داشته و همیشه خاطراتش رو هم تعریف میکرد ( البته الان فوت کرده اند) و همچنین اقوام دیگری هم داشتم که از اون روزها خاطراتی تعریف کردند ولی برای همه اونها که اون زمان رو درک کرده اند میرزا یک قهرمان بوده.

با این اوصاف برای منی که یک گیلانی هستم خیلی گرون تموم میشه از اینکه میبینم افراد غیرگیلانی چنین

مطالبی رو به مردم این استان نسبت میدند.

چرا که بومیای اینجا مسلما بهتر میرزا رو شناختند.

 

ممنونم از وقتي كه گذاشتيد.با متن شما كه من جواب سوال هاي خودم رو نگرفتم.سعي مي كنم در اولين فرصت كتاب مورد نظر شما را هم مطالعه كنم شايد پاسخ برخي جواب ها را بيايبم.

دوست من

تاريخ نويسي در 100 سال اخير خيلي شغل خاينانه اي بوده و تاريخ را به راحتي دگرگون جلوه داده اند.

مثلا در مشروطيت فتح تهران را سردار اسعد و سپهدار تنكابني انجام دادند اما همه چيز امروزه به نام ديگران است .تحليل تاريخ و پرسش كردن و ذهن را درگير فكر كردن به ما كمك مي كند كه حقايق را دريابيم .تعصب روي نام ها و شخصيت ها مانع از ديدن حقايق مي شود.

شاد باشيد

 

بله حتما کتابی رو تهیه کنید. چون زندگی نامه و اتفاقاتی که افتاده بسیار طولانی بوده.

ولی اینکه تاریخ به راحتی دگرگون شده شاید یک جورایی درست باشه ولی

مطمئنا اتفاقات کلی رو که نمیشه تحریف کرد ضمن اینکه نامه ها و خیلی مدارک دیگر در همه ی کتابها به چاپ رسیده.

اگر در مورد تاریخ 100 سال پیش اینقدر شک و تردید وجود داره پس چه راحت پادشاهی که 2500 سال پیش میزیسته رو ستایش میکنیم ؟! :ws38:

لینک به دیدگاه

از نظر من هيچ كس بي عيب نيست و خودش قابل ستايش نيست.بلكه كارهاي منتسب به افراد است كه قابل ستايش است.مسلما هر فردي نقاط منفي هم دارد و هيچ بشري خير مطلق نيست.

---

لینک به دیدگاه

وای به ما ملت ایران که کلا حزب باد هستیم و عقایدمون مثل خونه عنکبوت در باد سست و بی بنیاد هست ! گاهی متاسف میشم که یک ایراینیم :a030: ما با اهل کوفه ای که انقدر مجیزشون رو میگیم ذره ای تفاوت نداریم ...

لینک به دیدگاه
وای به ما ملت ایران که کلا حزب باد هستیم و عقایدمون مثل خونه عنکبوت در باد سست و بی بنیاد هست ! گاهی متاسف میشم که یک ایراینیم :a030: ما با اهل کوفه ای که انقدر مجیزشون رو میگیم ذره ای تفاوت نداریم ...

 

در کل بنظرم خوبه که به هر چیزی از از همون اول اعتماد نکنیم ( حالا تو هر زمینه ای ).

ولی اینکه فقط با خوندن مطالب یک سایت و یا یک تاپیک بیایم کلا یک شخصی رو خائن معرفی کنیم

بنظرم دلیل منطقی وجود نداره.

شک کردن چیز خیلی خوبیه و اتفاقا جستجو و یافتن حقیقت بعد شک خودش نگاه تازه ای از اون ماجرا به آدم میده .

ولی شک کردن و از پیش قضاوت کردن نتیجه و سودی نداره ...

لینک به دیدگاه
بحث درباره میرزا کوچک خان هست، یک نکته ای رو هم بگم، ببینیم چه شباهتی بین جامعه اونروز با جامعه امروز ماست.

 

میرزا کوچک خان که امروز میگیم نماد حق هست، چرا اونزمان تنها ماند؟ چرا یک اقلیت پشتش ماندند؟

اینکه میگن از کربلا درس گرفته، چرا در کربلا هم جبهه حق در اقلیت بود؟

 

مشکل از کجا هست که مردم یک سرزمینی پس از گذشت سال های سال تازه قدرت تشخیص حق از باطل رو پیدا میکنند؟؟!!!

 

جز اینکه معیار حق و باطل رو خودش نمیتونه تشخیص بده و منتظره تا حاکمینش براش تعیین کنند کی حق هست و کی باطل !!!!

 

رضاخان بگه میرزا باطل بود، عوام میگن باطل، نظامی دیگر بگه بر حق بود میگن بر حق بود.

و هردوشون هم دلیل میارن و عوام هم کاملا قانع میشه !!!

خیلی باید ساده لوحانه نگاه کنیم که افرادی که در کربلا جلوی حسین بن علی ایستادند، توجیه نبودند، اتفاقا کاملا شستشوی مغزی شده بودند که بر حق هستند.

 

ایران سرزمینی هست که سال هاست توسط یک عده زیرک با شستشوی مغزی عوام ارائه شده و مطمئن باشید اونهایی که بیشتر دم از ملت و عوام میزنند، کسانی هستند که بیشترین نفع رو از کرنش عوام میبرند.

 

عوام ایران هرگز قدرت تشخیص نداشته اند چون عادت کردن به دنبال کسی راه افتادن با چشم و گوش هایی بسته و اطاعت کنان.

و همیشه هم گفته شده با ذکاوت ترین مردمان هستند، در حالیکه حتی به رای هایی که دادن نگاه کنید، در اکثریت دوره ها فریب خوردن !!!!

چون به زعم آقایان به افراد بی بصیرت رای دادن.

 

 

شاید عوام با چشم و گوش بسته اطاعت کنند ولی این رو هم باید در نظر بگیریم که اون حاکمیت قدرت و زور داشته و عوام هم نگاه میکنه که کدومش برای خودش قدرت و منفعت میاره ( پس اونقدر چشم و گوش بسته نبوده )

کسی که دستور بریدن سر میرزا رو میده برادر حاکم تالش بوده پس معلومه اینم سیاست ارباب خودشو دنبال میکنه برای منفعت و بدست آوردن قدرت خودش.

 

در کربلا هم که سر حسین جایزه داشت !

و ....

لینک به دیدگاه
در کل بنظرم خوبه که به هر چیزی از از همون اول اعتماد نکنیم ( حالا تو هر زمینه ای ).

ولی اینکه فقط با خوندن مطالب یک سایت و یا یک تاپیک بیایم کلا یک شخصی رو خائن معرفی کنیم

بنظرم دلیل منطقی وجود نداره.

شک کردن چیز خیلی خوبیه و اتفاقا جستجو و یافتن حقیقت بعد شک خودش نگاه تازه ای از اون ماجرا به آدم میده .

ولی شک کردن و از پیش قضاوت کردن نتیجه و سودی نداره ...

من نظرم رو در همه زمینه ها گفتم :a030:ملت ایران کلا حزب بادند !!!! روال تاریخ هم به خوبی این موضوع رو تایید میکنه :a030:

لینک به دیدگاه
در کل بنظرم خوبه که به هر چیزی از از همون اول اعتماد نکنیم ( حالا تو هر زمینه ای ).

ولی اینکه فقط با خوندن مطالب یک سایت و یا یک تاپیک بیایم کلا یک شخصی رو خائن معرفی کنیم

بنظرم دلیل منطقی وجود نداره.

شک کردن چیز خیلی خوبیه و اتفاقا جستجو و یافتن حقیقت بعد شک خودش نگاه تازه ای از اون ماجرا به آدم میده .

ولی شک کردن و از پیش قضاوت کردن نتیجه و سودی نداره ...

نمي دونم چه اصراري داريد كه القا كنيد من دارم حرف ديگران رو طوطي وار تكرار مي كنم.من تحليل كردم .استدلال آوردم و از شما خواستم كه به عنوان يك تحليل گر براي من توضيح بديد ولي شما نقل قول كرديد آن هم بصورت بسيار ناقص و گزينشي.براي همين ترجيح دادم به جاي بحث با شما برم منبع شما را تهيه كنم و بخوانم تا خودم در مقام پرسش گر و هم در مقام پاسخ دهنده نظرات هر دو طرف را تحليل كنم.

لینک به دیدگاه

سردار جنگل

 

نویسنده: ابراهیم فخرایی

8191Sardare-Jangal.jpg

 

 

 

راوی:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
اطمه پهلوان

زمان کل: 15 ساعت و 56 دقیقه

 

دانلود با لینک مستقیم:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

 

اين كتاب پيرامون زندگي سردار جنگل، شهيد ميرزا كوچك‌خان و نهضت جنگل، است. با اينكه از اولين چاپ اين كتاب بيش از 40 سال مي‌گذرد ولي هنوز كامل‌ترين و مستندترين كتابي كه پيرامون ميرزا كوچك نوشته شده همين كتاب است.

اين كتاب توسط انتشارات جاويدان در 500 صفحه منتشر شده است. ويژگي برجستة اين كتاب آن است كه نويسنده كتاب «ابراهیم میر فخرایی»، خود از سران مجاهدين جنگل بوده و در بسياري از وقايع حضور داشته. ديگر اينكه دقت و حساسيت مؤلف رعايت بي‌طرفي از نكات ديگر كتاب است.

 

فصل اول و دوم اين كتاب دربارة شخصيت ميرزا كوچك‌خان و آراء و افكار اوست. سپس به ترتيب تاريخ شروع به ذكر وقايع مي‌كند.

فصل آخر كتاب هم فصل انتقادات و احتجاجات است كه در آن به بسياري از شبهات و غرض‌هاي مخالفان پرداخته شده است.

در اين كتاب نقش خيانت‌بار انگليس و شوروي و چگونگي اتحاد دو ابرقدرت براي نابودي نهضت جنگل به خوبي بيان شده است.

استفاده از عكس‌هاي بكر و ناب در تعداد زياد در صفحات كتاب، مطالب را جذاب‌تر و خواندني‌تر كرده است.

 

جالب است بدانيم اين كتاب در زماني تأليف شده كه حاكميت ايران،‌ ميرزا كوچك‌خان را يك اغتشاشگر و نهضت گيلان را يك اغتشاش تلقي مي‌كرد.

 

منبع :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

====================================

 

سعی کردم خود کتاب رو پیدا کنم و برای دانلود بذارم ولی پیدا نکردم .

اگرم هست ناقصه .

لینک به دیدگاه

نمیدونم چه حکمتی داره که جدیدا افتادن به جون برگزیده های فوت شده چندین سال قبل

این مطالبی که گفته میشه رو من نمیدونم از کجا یهو میجوشه میاد

چن روز پیش تایک دکتر حسابی

الانم که خبر کمونیست بودن میرزا کوچک خان :ws38:

لینک به دیدگاه
نمیدونم چه حکمتی داره که جدیدا افتادن به جون برگزیده های فوت شده چندین سال قبل

این مطالبی که گفته میشه رو من نمیدونم از کجا یهو میجوشه میاد

چن روز پیش تایک دکتر حسابی

الانم که خبر کمونیست بودن میرزا کوچک خان :ws38:

من به شخصه به جون كسي نيافتادم دوست من

قصد من براي خودم حداقل اين هست كه تاريخ رو اونجوري كه هست ببينم و نه اونجوري كه نمايش داده ميشه.

براي اين كار هم خوانده ها و شنيده هاي خودم را در بوته ي نقد قرار مي دهم و سوال مي كنم و براي پرسش هاي خود به دنبال جواب مي گردم.

از نظر من هر كس با هر نيتي كه بخشي ز كشور را مجزا اعلام كند خاين به اين آب و خاك است و باعث عقب رفت و عقب ماندگي است.

اين تفكر كه ما در گيلان يا آذربايجان اعلام استقلال و جمهوري مي كنيم و سپس كم كم باقي نقاط ايران را هم يا به زور و يا به سياست به جمهوري خود اضافه مي كنيم همان تجزيه طلبي است كه رنگ و لعابش داده اند.زيرا بر هر بچه اي واضح است كه اجزا به پيكر وابسته اند و مغز است كه مسوول اداره ي كل است.اين حرف به اين معني نيست كه فارس بر ديگران برتري دارد بلكه منظور من اين است كه نام ايران است كه به اقوام هويتي دو چندان مي بخشد (فارس ها هم يك قوم هستند و نه معادل نام ايران) و نام ايران است كه باعث اتحاد بوده و انشااله خواهد بود.نمي توان مثلا جمهوري كردستان اعلام كرد و انتظار داشت بلوچ ها هم به اين جمهوري روي خوش نشان دهند و دست آخر كه نشد بگوييم هدف ما جدايي نبود و غيره.

لذا ميرزا با اعلام جمهوري گيلان به ايران خيانت نمود .

ميرزا سپاه داشت و براي تجهيز سپاه خود از شوروي كمك خواست .اين سپاه اگر چه در ابتدا با نيرو هاي روس تزاري و سپس با انگليسي ها جنگيد اما در سال هاي آخر به رويارويي نيروهاي ايراني پرداخت و در جنگل مستقر شد و چه بسيار كه از ارتش ايران را كشت .اين برادر كشي است و نه به نفع ايران مشروطه ي آن زمان بود و نه به نفع خود ميرزا.و ديديم كه اين برادر كشي تا بدانجا پيش رفت كه نيروهاي ميرزا خسته شدند .عرصه بر گيله مردان تنگ آمد .قحطي منطقه فرا گرفت و... و ميرزا مرد.

سال هاي مشروطه و پس از آن تا روي كار آمدن رضا شاه آنقدر موضوعات مختلف براي بحث دارد و آنقدر هستند كساني كه بي جهت قهرمان شدند و انقدر قهرماناني كه بي كفن و بي نام و نشان در دل تاريخ خفتند .

حاصل ندانم كار ها و خودسري هاي به ظاهر مشروطه طلباني مانند ميرزا به ديكتاتوري رضا شاه رسيد .وگرنه پادشاهي دموكرات و تحصيل كرده و پيشرفت دوست مانند احمد شاه در كنار نظام مشروطه مي توانست به شكوفايي فرهنگي و حكومتي بسيار بيانجامد و جلوي بسياري از حوادث سال هاي بعد تا به امروز را بگيرد.

لینک به دیدگاه
من به شخصه به جون كسي نيافتادم دوست من

قصد من براي خودم حداقل اين هست كه تاريخ رو اونجوري كه هست ببينم و نه اونجوري كه نمايش داده ميشه.

براي اين كار هم خوانده ها و شنيده هاي خودم را در بوته ي نقد قرار مي دهم و سوال مي كنم و براي پرسش هاي خود به دنبال جواب مي گردم.

از نظر من هر كس با هر نيتي كه بخشي ز كشور را مجزا اعلام كند خاين به اين آب و خاك است و باعث عقب رفت و عقب ماندگي است.

اين تفكر كه ما در گيلان يا آذربايجان اعلام استقلال و جمهوري مي كنيم و سپس كم كم باقي نقاط ايران را هم يا به زور و يا به سياست به جمهوري خود اضافه مي كنيم همان تجزيه طلبي است كه رنگ و لعابش داده اند.زيرا بر هر بچه اي واضح است كه اجزا به پيكر وابسته اند و مغز است كه مسوول اداره ي كل است.اين حرف به اين معني نيست كه فارس بر ديگران برتري دارد بلكه منظور من اين است كه نام ايران است كه به اقوام هويتي دو چندان مي بخشد (فارس ها هم يك قوم هستند و نه معادل نام ايران) و نام ايران است كه باعث اتحاد بوده و انشااله خواهد بود.نمي توان مثلا جمهوري كردستان اعلام كرد و انتظار داشت بلوچ ها هم به اين جمهوري روي خوش نشان دهند و دست آخر كه نشد بگوييم هدف ما جدايي نبود و غيره.

لذا ميرزا با اعلام جمهوري گيلان به ايران خيانت نمود .

ميرزا سپاه داشت و براي تجهيز سپاه خود از شوروي كمك خواست .اين سپاه اگر چه در ابتدا با نيرو هاي روس تزاري و سپس با انگليسي ها جنگيد اما در سال هاي آخر به رويارويي نيروهاي ايراني پرداخت و در جنگل مستقر شد و چه بسيار كه از ارتش ايران را كشت .اين برادر كشي است و نه به نفع ايران مشروطه ي آن زمان بود و نه به نفع خود ميرزا.و ديديم كه اين برادر كشي تا بدانجا پيش رفت كه نيروهاي ميرزا خسته شدند .عرصه بر گيله مردان تنگ آمد .قحطي منطقه فرا گرفت و... و ميرزا مرد.

سال هاي مشروطه و پس از آن تا روي كار آمدن رضا شاه آنقدر موضوعات مختلف براي بحث دارد و آنقدر هستند كساني كه بي جهت قهرمان شدند و انقدر قهرماناني كه بي كفن و بي نام و نشان در دل تاريخ خفتند .

حاصل ندانم كار ها و خودسري هاي به ظاهر مشروطه طلباني مانند ميرزا به ديكتاتوري رضا شاه رسيد .وگرنه پادشاهي دموكرات و تحصيل كرده و پيشرفت دوست مانند احمد شاه در كنار نظام مشروطه مي توانست به شكوفايي فرهنگي و حكومتي بسيار بيانجامد و جلوي بسياري از حوادث سال هاي بعد تا به امروز را بگيرد.

 

سلام

 

اميدوارم يه روز کتاب رو هم بخوني و بعد دوباره شاهد حرفهاي شما در مورد قيام جنگل تو همين تاپيک باشيم:icon_gol:

 

در مورد بحث قومیتی هم واقعا نمیدونم جوابت رو بدم یا نه :no:

 

فقط میگم : شاد باشید با ایرانتان برادر من

 

نمیدونم چه حکمتی داره که جدیدا افتادن به جون برگزیده های فوت شده چندین سال قبل

این مطالبی که گفته میشه رو من نمیدونم از کجا یهو میجوشه میاد

چن روز پیش تایک دکتر حسابی

الانم که خبر کمونیست بودن میرزا کوچک خان :ws38:

 

اگر يه عده اي براشون سوال تاريخي به وجود اومده رو بذاريم کنار ( که خيلي تعدادشون کمه )

 

بقيه کساني که ميرزا رو يک شورشي مينامند جزِ عاشقان و دوستدارن رضاشاه کبير (!!)

ميباشند که تونست براشون ایرانی متحد رو به ارمغان بیاره.

ایرانی که حتی با خوندن شعر یک کودک آذربایجانی در برنامه ی ورزشی نود امنیت ملی کشور رو به خطر میندازه.

 

بین عاشقان و دلباختگان حضرات و دلدادگان و نوکران اعلی حضرت چه تفاوتی هست !

لینک به دیدگاه

درود:icon_gol:

به نظرم يكي از اولين شرايط بحث منطقي، كنار گذاشتن ديد متعصبانه‌‌مون نسبت به اون موضوعاته. كه متاسفانه خيلي از ماها قدرت كنار گذاشتنش رو نداريم.

به خاطر اينم با ديدن نظرات مخالف در صورتي كه نسبت به دانسته‌هامون مطمئن نباشيم، براي پوشوندن ضعف‌هامون حالت تهاجم به خودمون مي‌گيريم و به افرادي كه نظرات ديگه‌اي دارن، برچسب مي‌چسبونيم!

بازم متاسفانه البته.

 

مراجعي كه معرفي شده يا الآن در دسترس هستن، توسط كساني كه موافق قيام بودن نوشته شده. و در زماني چاپ(يا تجديد چاپ!) شده كه موافقين قيام قدرت دارن. چرا فردي مثل من بايد بپذيره كه همه‌ي واقعيت توشون مطرح شده؟!

ما چطور مي‌تونيم در مورد تاريخي كه بخشيش ثبت نشده، دقيق و مطمئن راي كلي صادر كنيم؟!

تا حالا چند حركت سيــاسي-اجتماعي توي ايران ديدين كه هدف و دلايل واحدي براي همه‌ي شركت كنندگان توي اون جنبش تعريف شده باشه و بهش پايبند باشن؟

تاريخ رو برندگان مي‌نويسن. اينم فقط مختص ايران نيست. مجموعه‌اي از بزرگترين دروغ‌ها رو ميشه توي تاريخ نوشته شده براي جنگ جهاني دوم و دوران قبل و بعدش ديد!

منم علاقه‌مند شدم در اين مورد تحقيق كنم و به نظرم بد نيست با توجه به گسترده بودن جنبه‌هاي موضوعات اين‌چنيني جايي رو براي آراء ديگه و احتمالات مخالف ديدگاهمون باز بذاريم تا درگير تعصبات و توهمات اشتباه نشيم.

شاد باشيم. :icon_gol:

لینک به دیدگاه

آیا ممکن هست دست از سر مردگان بردارید ؟ یادم رفت بگم ما ملت ایران علاقه زیادی به کنکاش زندگی بقیه داریم ... و علاقه زیادی به موشکافی مردگان و اینکه از گور بکشیمیشون بیرون و بدتر از هزارتا نکره منکر سوال پیچشون کنیم ... به قول معروف تو برو خود را باش !!!!!!!!! :a030: و بهتر هست کلا تا اطلاعات ندارم از روی تعصبات بی جا حرف نزنیم :a030:

لینک به دیدگاه

سلام

اصلا دوست ندارم بیام یه موضوعی رو اینقدر کش بدم ولی فقط برای این جمله و ابهامی که وجود داره این پست رو ارسال میکنم.

 

 

مراجعي كه معرفي شده يا الآن در دسترس هستن، توسط كساني كه موافق قيام بودن نوشته شده. و در زماني چاپ(يا تجديد چاپ!) شده كه موافقين قيام قدرت دارن. چرا فردي مثل من بايد بپذيره كه همه‌ي واقعيت توشون مطرح شده؟!

 

من فکر کنم تو پست ها ی قبلی هم گفتم که کتاب سردارجنگل توسط ابراهیم فخرایی نوشته شده.

 

چاپ اول این کتاب در سال 1343 بوده یعنی زمان محمدرضاشاه که کاملا مشخصه سودی برای حاکمیت نداشت و بعد چاپ هم نویسنده مورد تهدید رژیم قرار میگیره.

 

نویسنده کتاب یه نسخه از کتاب رو هم در اون زمان برای دکتر مصدق ارسال میکنه که دکتر مصدق بعد از خوندن کتاب نامه ای رو ارسال میکنه و از زحمات نویسنده کتاب برای جمع آوری کردن اسناد و مدارک و به خوبی روشن کردن قیام جنگل تشکر میکنه

و در ادامه مینویسد : " از تشکیل نهضت جنگل، بنده هم سهمی بسزا و در نفع مملکت بردم ”.

 

متن نامه در چاپ های بعد کتاب قرار دارد.

 

در مورد " تجدید چاپ و گذاشتن علامت تعجب کنارش ":

 

من هم نسخه قدیمی کتاب رو دارم ( چاپ 1357) و هم نسخه جدید

و هر دو رو هم با هم مطابقت دادم و هیچ گونه تغییری در کتاب صورت نگرفته.

حتی در صفحه بندی و نحوه ی نگارش و Bold کردن برخی از جملات کتاب ، هر دو کاملا یکی هستند.

 

خود نویسنده هم در سال 1366 فوت میکنند.

 

ولی در مورد اینکه نمیخواهید و یا نمی توانید به نویسنده اعتماد کنید دیگه مشکل شماست و من نمیتونم کمکی کنم.

 

.......................................

لینک به دیدگاه
سلام

اصلا دوست ندارم بیام یه موضوعی رو اینقدر کش بدم ولی فقط برای این جمله و ابهامی که وجود داره این پست رو ارسال میکنم.

 

 

 

من فکر کنم تو پست ها ی قبلی هم گفتم که کتاب سردارجنگل توسط ابراهیم فخرایی نوشته شده.

 

چاپ اول این کتاب در سال 1343 بوده یعنی زمان محمدرضاشاه که کاملا مشخصه سودی برای حاکمیت نداشت و بعد چاپ هم نویسنده مورد تهدید رژیم قرار میگیره.

 

نویسنده کتاب یه نسخه از کتاب رو هم در اون زمان برای دکتر مصدق ارسال میکنه که دکتر مصدق بعد از خوندن کتاب نامه ای رو ارسال میکنه و از زحمات نویسنده کتاب برای جمع آوری کردن اسناد و مدارک و به خوبی روشن کردن قیام جنگل تشکر میکنه

و در ادامه مینویسد : " از تشکیل نهضت جنگل، بنده هم سهمی بسزا و در نفع مملکت بردم ”.

 

متن نامه در چاپ های بعد کتاب قرار دارد.

 

در مورد " تجدید چاپ و گذاشتن علامت تعجب کنارش ":

 

من هم نسخه قدیمی کتاب رو دارم ( چاپ 1357) و هم نسخه جدید

و هر دو رو هم با هم مطابقت دادم و هیچ گونه تغییری در کتاب صورت نگرفته.

حتی در صفحه بندی و نحوه ی نگارش و Bold کردن برخی از جملات کتاب ، هر دو کاملا یکی هستند.

 

خود نویسنده هم در سال 1366 فوت میکنند.

 

ولی در مورد اینکه نمیخواهید و یا نمی توانید به نویسنده اعتماد کنید دیگه مشکل شماست و من نمیتونم کمکی کنم.

 

.......................................

 

من اصلا دليل اين نحوه‌ي پاسخ دادن شما رو درك نمي‌كنم!

اين همه تعصب راجع به يك فرد يا ايدئولوژي خيلي خطرناكه دوست من.

همه‌ چيز نسبيه و هيچ وقت نمي‌شه اينقدر مطمئن راجع به مسائل پيچيده راي كلي صادر كرد.

قراره صريح حرف بزنيم ديگه. پس اميدوارم حرفام ناراحتتون نكنه. :) :icon_gol:

صحبت‌هاي شما مثل اينه كه من كتاب‌هاي شهيد مطهري رو در مورد اسلام بخونم و بعد بگم دارم از موضع بي طرفي به قضيه نگاه مي‌كنم. بعدم هر ديدگاه متفاوتي كه لزوما مخالف نيست رو هم ارجاع بدم به كتاباي ايشون و بگم هميني كه هست! مي‌خواي قبول كن، نمي‌خواي هم مشكل از خودته كه ملحدي!

يا صفر يا يك؟!

من توي حرفام هيچ صحبتي در مورد زير سوال بردن كل محتواي حرفاي شما يا اون كتاب كردم؟ دليل اون پست من عكس‌العمل‌هاي تند توي بعضي از پست‌ها بود. وگرنه در مورد اين موضوع من گفتم تازه مي‌خوام برم مطالعه كنم!

شما يه قسمت خاص رو بولد كردين و برداشتتون از حرف من اشتباه بود. كه البته من مسئول برداشت شما نيستم. ولي براي اينكه سوء تفاهم پيش نياد توضيح مي‌دم. :)

 

شما توي پست 29، كتاب رو معرفي كردين و يكي از ويژگي‌هاي برجسته‌ش رو اين دونستين كه نويسنده خودش از سران مجاهدين جنگل بوده. اين مي‌تونه هم خوب باشه و هم بد. از اين نظر خوب كه مي‌تونه وقايعي كه خيليا ازش بي اطلاع هستن رو دربر بگيره. از اين نظر هم مي‌تونه بد باشه كه وقتي ما موافق يه ايدئولوژي هستيم و توي مراحل بالاتر جزء سرانش، خيلي سخته كه بتونيم بيطرفانه در موردش بنويسيم يا حرف بزنيم. من قضاوتي نكردم. فقط گفتم نمي‌شه به مراجع محدود بسنده كرد.

جمله‌اي كه از كل حرفاي من توجهتون رو جلب كرد يه بار ديگه بخونيد. من فقط در مورد اين كتاب حرف نزدم. مراجعي كه در دسترس هستن رو هم‌ گفتم.

دليل اون علامت تعجب بعد از تجديد چاپ هم به خاطر تفاوت "مفهوم كلمه‌" و كاري بود كه "در واقع انجام مي‌شه". چون معمولا به جاي تجديد چاپ تغيير چاپ داريم!

همين :)

نه اينجا ميدون جنگه، نه ما دشمن همديگه. داريم با هم صحبت مي‌كنيم كه از هم ياد بگيريم.:flowerysmile:

شاد باشيم:icon_gol:

لینک به دیدگاه

:w58:

 

چقدر زود در مورد حرفهای من قضاوت کردید و بیانیه هم ارسال کردید.

از اینکه تمام حرفهای منو فقط از روی تعصب و جنگ کردن با دیگران دونستید هم از شما ممنونم.

 

من قبل از اینکه پستم رو ارسال کنم قرار بود بنویسم که "اگر منظور شما از تجدید چاپ همین کتاب هست

این طور نیست و شما در اشتباهید " ولی نمیدونم چی شد که یادم رفت اینو اول جمله ام بنویسم :ws52:

و دقیقا فقط بخاطر همین تعبیر شما از تجدید چاپ به تغییر چاپ اومدم جواب ارسال کردم.

 

بیشتر از این هم حرفی در این مورد نخواهم زد چون فقط مونده به خاطر گیلانی بودن و اینکه حرف از میرزا میزنم بهم صفت وطن فروش هم داده بشه.

 

فقط از همه کسانی که این تاپیک رو خوندند نظر دادند تشکر میکنم و این هم آخرین پست من در اینجا خواهد بود.

لینک به دیدگاه
:w58:

 

چقدر زود در مورد حرفهای من قضاوت کردید و بیانیه هم ارسال کردید.

از اینکه تمام حرفهای منو فقط از روی تعصب و جنگ کردن با دیگران دونستید هم از شما ممنونم.

 

من قبل از اینکه پستم رو ارسال کنم قرار بود بنویسم که "اگر منظور شما از تجدید چاپ همین کتاب هست

این طور نیست و شما در اشتباهید " ولی نمیدونم چی شد که یادم رفت اینو اول جمله ام بنویسم :ws52:

و دقیقا فقط بخاطر همین تعبیر شما از تجدید چاپ به تغییر چاپ اومدم جواب ارسال کردم.

 

بیشتر از این هم حرفی در این مورد نخواهم زد چون فقط مونده به خاطر گیلانی بودن و اینکه حرف از میرزا میزنم بهم صفت وطن فروش هم داده بشه.

 

فقط از همه کسانی که این تاپیک رو خوندند نظر دادند تشکر میکنم و این هم آخرین پست من در اینجا خواهد بود.

 

:ydm47612zsesgift969

شما واقعا پستاي منو مي‌خوني؟ :ws52:

 

دوست من. تنها انتقادي كه من از شما كردم اين بود كه اينقدر حساس نباشي و نسبت به موضوعاتي كه ابعاد مختلفي داره و طبيعتا بخش زياديش براي همه پوشيده هست واكنش تند نشون ندي.

من اين پست شما رو ظهر هم خوندم با اون ادامه‌اي كه ويرايش شده و الآن نيست... واقعا متوجه ارتباطش با حرفاي خودم نشدم...

ولي مي‌خوام بدوني كه من اصلا اينطوري كه نوشتي فكر نمي‌كنم و چنين مقاصدي رو هم دنبال نمي‌كنم. هميشه شاد باشي :flowerysmile:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...