رفتن به مطلب

نجات دریاچه ارومیه؟!!!


ارسال های توصیه شده

دعا کنيم و دنبال رفراندم هم نباشيم :sigh:

دکتر ناصر کرمي- ابتدا: هر کاري که ميتوانسته يک زيستبوم را به قهقرا ببرد انجام شده و حالا يکي از درياچه هاي بزرگ جهان در آستانه نابودي قرار گرفته است. خودش دامن فرو مي کشد و حيات و آينده دست کم نيمي از آذربايجان زيباي ما را هم با خود فرو مي برد.

 

کارشناسان راههايي براي نجات درياچه اروميه پيشنهاد کرده اند. مثل برچيدن آن جاده و يا گشودن دريچه سدها و تغيير در شيوه هاي کشت و زرع در منطقه و غيره. البته دولت کارهاي ديگري را مورد نظر دارد. مثلا کشاندن آب از خزر و ارس به اين درياچه. طرحهايي دشوار و پر هزينه که به نظر کارشناسان ممکن است مشکلات تازه اي را ايجاد کند. اغلب گفته مي شود اينکه دولت کار آسانتر و منطقي تر را رها کرده و به طرحهاي تقريبا ناشدني پرهزينه روآورده ناشي از مسائلي فرامتني است. ذکر شايعاتي که در اين باره وجود دارد شايد بي عقوبت نباشد. اما يک نکته در اين ميان فراموش شده: مردم محلي چه مي گويند؟ اگر هر دو دسته پيشنهادها را، آنچه که کارشناسان مستقل مي گويند و آنچه که دولتيان در پي آنند به راي بگذاريم کداميک بيشتر با استقبال حاشيه نشينان اين بلاي خودساخته روبرو خواهد شد؟

بعد: برچيدن سدها يعني خشکاندن بسياري از اراضي زراعي کنوني. برچيدن جاده ميانگذر يعني يکي دوساعت دورتر شدن راه مردم. البته اين دو ارزش اقتصادي مشخصي دارند که به راحتي قابل محاسبه است. اينکه بي آب ماندن شماري از کشتزارها و يا دو ساعت دورتر شدن مسير مردم دقيقا چقدر زيان اقتصادي در پي دارد. اين عدد را مي توان مقايسه کرد با ضرر ناشي از خشکيدن درياچه: اينکه سرزميني سرسبز و معتدل به شوره زاري بي برگ و بار تبديل خواهد شد. حتي با اين مقايسه، گمان مي شود مردم گرفتار در هول و ولاي دلار چهار هزار توماني دست کم در کوتاه مدت به کداميک از دو گروه پيشنهادهاي فوق الذکر راي خواهند داد؟ همه ما البته دوستدار مردمسالاري هستيم. اما لااقل در شرايط کنوني و در مسائل مرتبط با محيط زيست اينگونه به نظر مي رسد که راهکارهاي مردمسالارانه چندان مفيد و موثر نيست. قبلا هم با اشاره به آماري که روابط عمومي سازمان جنگلها و مراتع منتشر کرده بود در همين ستون نوشته بودم که بررسي نامه هاي ارسالي به نهاد رياست جمهوري نشان ميدهد نودونه درصد مطالبات زيست محيطي مردم از دولت از جنس تخريب و تصرف است و نه حفاظت و نگهداري. البته کار دشواري است که دولت را مجاب کنيم که جديتر به سرنوشت درياچه اروميه بينديشد و در اين باره از طرحهاي مخرب نو! هم دست بردارد. اما دشوارتر اين است که در مردم يک شور داوطلبانه جدي براي مطالبه حفاظت درياچه اروميه و نجات زادبومشان ايجاد کنيم. پوپوليسم مبناي سياست است و هر دولتي ترجيح ميدهد بر مطالبه بيست روزنامه نگار علاف طرفدار محيط زيست که حداکثر به اندازه بيست راي در انتخابات آتي نقش دارند چشم فروببندد و نه آنچه که هم اکنون مورد تقاضاي صدها هزار ساکنين محلي است و يا اينکه در ماههاي مانده به انتخابات ممکن است آنها را برآشوبد.

سرانجام: براي نجات درياچه اروميه در کوتاه مدت به طور موثر چکار مي شود کرد؟ طرحهايي ساده و قابل اجرا، نه آنچه که به واقع موضوع را تعليق به محال کند؟ ظاهرا فعلا فقط دعا از دستمان بر مي آيد. دعا براي اينکه اينقدر باران ببارد که همه آن سدها را فروبريزد و درياچه را دوباره لبريز کند. دعا کنيم و دنبال رفراندم هم نباشيم.:hanghead:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...