رفتن به مطلب

بیوگرافی بازیگران ایرانی****


Mohammad Aref

ارسال های توصیه شده

زندگینامه اکبر عبدی

 

akbar_abdi150_40.jpg

 

اكبرعبدی ۴ شهریور سال ۱۳۳۹ از پدر و مادري اردبيلي در تهران محله نازي آباد به دنيا آمد. وي پس از دريافت مدرك ديپلم از سال 1358 با نمايش‌هاي آماتوري فعاليت هنري‌اش را آغاز كرد و سپس در سال 1362 به تلويزيون رفت و در مجموعه محله بروبيا (داريوش مؤدبيان، 1363) و بازم مدرسه‌ام دير شد (1365) خود را به عنوان بازيگري مستعد خلاق شناساند.

 

عبدي با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازيگر نقش‌هاي كميك شناساند. جنجال بزرگ 6 سال پس از توليد به نمايش عمومي درآمد و عبدي در آن فاصله در فيلم‌هاي مردي كه موش شد، اجاره‌نشين‌ها، گراند سينما و اي ايران بازي كرد، كه نقش او در همه اين فيلم‌ها كمدي بود.

 

وی بیشتر در نقش‌های کمدی بازی می‌کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره‌‌های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می‌دهد. عبدي در اجاره‌نشين‌ها، اي ايران، مادر و دلشدگان (علي حاتمي) و هنرپيشه قابليت‌هاي خود را در ايفاي نقش‌هاي متنوع كمدي اثبات كرد.

 

همين قابليت موجب شد كه عبدي در سفر جادويي هم نقش كودكي خود را ايفا كند و هم نقش ميانسالي‌اش را، همينطور در آدم برفي در دو نقش مردانه و زنانه توانايي‌هايش را نشان داد.

 

اکبر عبدی در سال ۱۳۶۸ برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 76
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

زندگینامه حسام نواب صفوی

 

hesam_safavi150_40.jpg

 

حسام نواب‌صفوی» با بازی در سریال «كیف انگلیسی» اولین باری بود كه در هنر ایران شناخته شد، تا چندی دیگر، از او شاهد بازی در سریال تاریخی دیگر به نام «كلاه پهلوی» خواهیم بود... او یكی از بازیگران اصلی فیلم «هفت میلیارد تومانی»، «اخراجی‌های 2» آخرین ساخته مسعود ده‌نمكی است، حسام با بازی در نقش «رسول» كه نقشی بسیار مشكل هم بود، یكی از بهترین بازی‌های خود را ایفا كرد تا جایی كه سینمای ایران از این پس، روی او حساب ویژه‌ای باز خواهد كرد، با این بازیگر، فارغ‌التحصیل تئاتر، جوان مودب و البته كسی كه سرانجام با اصرار پدرش از چند سال پیش تصمیم گرفت، دنباله‌رو پدر باشد و یك حقوقدان شود، گفتگویی انجام دادیم و از هر دری با او سخن به میان آوردیم...

 

او دوست دارد در كنار سینما، كار وكالت هم انجام دهد. اتفاقی كه برای اولین بار درسینما شكل خواهد گرفت. ضمن اینكه او برخلاف نظر خیلی‌ها كه می‌گویند به خاطر چهره وارد سینما شده، این طور نیست او تحصیلكرده سینماست .

 

چهار برادریم

او می‌‌گوید: 22 شهریور در تهران به دنیا آمدم، چهار برادر هستیم، هومن و حسین و حسن، كه دو برادرم در آمریكا و یك برادرم هم در آفریقای جنوبی زندگی می‌كند، عموی مرا باید بشناسید، اسماعیل نواب‌صفا ترانه‌سرای معاصر كه مشوق اصلی من در هنر... او تنها كسی بود كه در خانواده ما گرایش به هنر داشت كه چندسال پیش هم درگذشت به مزار عمویم زیاد می‌روم، شعری زیبا بر روی سنگ قبرش نوشته شده است؛

 

«آنكه را سینه خاكش ماواست

 

خاك پای همه نواب صفاست

 

تا بدین نقطه رسیده هنوز ندانسته خانه مقصود كجاست

 

آنكه در این جا خفته است، مستمندی است كه محتاج به دعاست...» البته چند سطردیگر هم نوشته شده كه به یاد ندارم...

 

از حسام می‌خواهیم كه بیشتر از خودش بگوید: بزرگ شده محله میرداماد تهران هستم، در بیمارستان پارس به دنیا آمدم... هنوز هم ساكن همان خانه پدری هستم و با پدر و مادرم زندگی می‌كنم، دوران دبستان و راهنمایی را در مدرسه سلمان فارسی و در دبیرستان منتظری قلهك تحصیل كردم، در دانشگاه هنر و معماری، تئاتر خواندم و لیسانسم را گرفتم و سپس در دانشكده حقوق هم مشغول تحصیل شدم...

 

از كودكی به پیانو علاقه داشتم و به آموزش این ساز پرداختم، اما زمانی كه می‌خواستم به دانشگاه بروم، كمی مردد بودم، احساس كردم، اگر موسیقی را به شكل آكادمیك ادامه بدهم، شاید چیز زیادی نصیب من نشود به همین دلیل به سمت تئاتر رفتم... اما میل و علاقه پدرم این بود كه همیشه به سوی حقوق بروم و سرانجام همین هم شد...

 

قرارداد داشتم

اینكه می‌گویند، من قرارداد امضا نكردم، اما رفتم جلوی دوربین «اخراجی‌های 2» صحت ندارد. شاید آن شب كه تست شدم و رفتم جلوی دوربین، وقت نبود، اما فردای آن روز قرارداد امضا شد، ضمن اینكه ارتباط میان من و شریفی‌نیا یك ارتباط صمیمانه است خیلی‌ها می‌گویند به خاطر رفاقت چندین ساله شریفی‌نیا، این نقش به من پیشنهاد شد، اما اینگونه نبود كی گفته من در همه پروژه‌های شریفی‌نیا، بازی كردم، نه اصلا اینگونه نیست.

 

 

در خیلی از پروژه‌های شریفی‌نیا من به عنوان بازیگر حضور نداشتم، آخرین نقشی كه او مرا انتخاب كرد، مربوط به «13 گربه روی شیروانی» بود كه 5، 6 سال قبل اكران شد.

 

من حتی تا پایان بازی هم اگر قرارداد نداشتم برایم مشكلی نبود، حتی اگر قرارداد هم می‌نوشتم و در زمان فیلمبرداری همه گروه متوجه می‌‌شدند كه من نمی‌توانم از پس نقش رسول بر‌آیم، مشكلی نبود و جدا می‌شدم، چون آقایان از دوستان من بودند

لینک به دیدگاه

زندگینامه لیندا کیانی

 

linda_kiyani150_40.jpg

 

لیندا کیانی بازیگر جوانی است که توانسته در سالهای اخیر با بازی در نقشهای متفاوت در چند مجموعه تلوزیونی به خوبی بدرخشد. قطعا هنوز نقش پر شر و شور او در ” ساعت شنی ” یانقش کاملا معصوم او را در ” روز حسرت ” به یاد دارید. لیندا کیانی از خود،از بازیگری و علاقه اش به نقشهایش می گوید:

 

شناسنامه

۲۳ شهریو ۱۳۵۹، متولد آبان، اصالتا شیرازی

 

کودکی

تمام کودکی به این فکر می کردم که باید زودتر بزرگ شوم

 

کلاسهای بازیگری

یک دوره کوتاه کلاس بازیگری در دانشگاه علامه نزد آقای شریفی نیا و خانم حاجیان گذرانده ام و بعد از آن یک دوره کلاسهای بیان و بدن در کلاسهای آقای سمندریان. خانم مهتاب نصیرپور یکی از بهترین معلمهایی بودند که با مهربانی و صبوری به من کمک کردند. آقای سعید نعمت الله که با نگاهی متفاوت معلم بازیگری هستند، چون خودشان نویسنده فیلم هستند و آن چیزی را خود ساخته اند، می آموزند.

 

ساعت شنی

برای من یک اتفاق خوب بود. اول از همه به خاطر آشنایی با اقای بهرامیان که به عقیده من یک انسان بزرگ و سالم است و بسیار دوست داشتنی. اتفاق خوب دیگر کار در کنار بازیگران خوب و حرفه ای بود که البته الان که به آن روزها نگاه می کنم با ترس نگاه می کنم. واقعا برای اولین بار و بدون هیچ پیشینه و شناختی خیلی جرات می خواست که در کنار این آدمهای بزرگ کار کنم.

 

روز حسرت

یک اتفاق خوب دیگر برای دیده شدن.کار با آقای مقدم، تضمینی است برای دیده شدن

 

رستگاران

این که آقای مقدم برای دومین بار از من دعوت به همکاری کردند، باعث خوشحالی من است و این اعتماد را به من میدهد که حتما برای آقای مقدم و دیگران قابل قبول بوده ام. این خوشحالی و اعتماد برای تلاش بیشتر به من کمک می کند.

 

الگو و الگوبرداری

الگوبرداری و حتی تقلید می تواند کمکی باشد در جهت بهتر دیدن و بهتر شدن و البته نه تقلید محض. چون آنوقت تقلید کورکورانه می شود.

 

تعریف شما از هنر

هنر، سر و کار داشتن با زیبایی است.هنرمند کسی است که جهان را به چشم ما زیباتر می سازد.همه مردم در نگاه به اطراف؛ همه زیبایی آن را درک نمی کنند ولی هنرمند زبان زیبایی اشیا و اطراف را بهتر می بیند و درک می کند. مثل یک نقاش، شاعر، آهنگساز، در هنر یک عالم تخیلی آ،ریده می شود که تقلید از عالم واقعی است.

 

رضایت از جایگاه فعلی

خدا را واقعا شکر می کنم ولی … تلاش می کنم برای بهتر دیده شدن

 

ورود به سایر مشاغل سینمایی

فیلمنامه نویسی را خیلی دوست دارم و حتما به طور حرفه ای آن را دنبال می کنم.

 

باند و باند بازی

باندبازی همیشه بوده، برای یکی خوشبختانه…برای یکی متاسفانه. یکی را بزرگ میکند، دیگری را له می کند.

 

لیندا کیانی….ده سال دیگر

جواب دادن به این سوالها واقعا ترس دارد. همیشه به ان فکر می کنم. فقط امیدوارم راه درستی را طی کرده باشم و ان زمان از خودم راضی باشم

لینک به دیدگاه

زندگینامه یوسف تیموری

 

usefe_timuri150_40.jpg

 

یوسف تیموری هستم . متولد ۶/۱۰/۱۳۵۸ در تهران . فرزند دوم خانواده محسوب ميشوم . يك برادر و دو خواهر دارم . تحصيلات را تا اخذ مدرك فوق ديپلم هنر ادامه دادم . دانش آموخته ي هنرستان صدا و سيما هستم . پس از آن رفتم سر كلاسهاي استاد سمندريان كه همه چيز براي من از همان كلاسها شروع شد .

 

سال ۷۳ براي اولين بار روي صحنه رفتم . اين اتفاق با نمايش ( اتوبوسي به نام هوس ) به كارگرداني محمود رحيمي افتاد .

 

تجربه ي اولين كار تصويري ام هم برمي گردد به سال ۷۵ كه در هواي تازه ( محمد رحمانيان ) به ايفاي نقش پرداختم .

 

كارهاي برگزيده ام هم عبارتند از : مجيد دلبندم . زير آسمان شهريك ( قابل توجه روزنامه اي كه نوشت : تيموري و غفوريان در زيرآسمان شهر ۲ هم بازي بودند ) . كوچه ي اقاقيا . بوتيك و تئاتر بر كرانه ي باد كار خانم مينا ابراهيم زاده

لینک به دیدگاه

زندگینامه علی صادقی

 

ali_sadeghi150_40.jpg

 

علي صادقي هستم متولد ۱۴/ ۹/۵۹ در بيمارستان طرفه . در حال حاضر ساكن خيابان شريعتي هستم . متاهل هستم و بچه ندارم قصد بچه دار شدن هم ندارم . فوق ديپلم كامپيوترم .يك برادر دارم و يك خواهر . فرزند وسطي هستم . در خانواده ي ما همه هنرمندند .

 

مادرم دستپخت بي نظيري دارد . خواهرم با نمك است و برادرم هنرمند . خودم هر به غير از بازيگري مي توانم صداي هر سازي را دربياورم .

 

البته بيشتر روي گيتار بيس تسلط دارم . يك مدت رفتم سر كلاسهاي پارسا فيلم اما چيز خاصي ياد نگرفتم . البته حضور دراين كلاسها رو به دوستداران بازيگري توصيه ميكنم .

 

زيرا لااقلش اين است كه با فن بيان و نرمش هاي بازيگري و چند موضوع ديگر آشنا خواهند شد . براي من بازيگري از سال ۷۰ شروع شد .

 

كارهايي را كه انجام داده ام عبارتند از : آفتاب عالمتاب . تابستانه . زمستانه . پائيزه . فرزندان ايران . بهترين تابستان من . دردسر والدين . پشت كنكوري ها . كوچه اقاقيا . هوو . شوخي هاي خدا ( اين اپيزود در تلويزيون پخش شد ) . خانه به دوش . متهم گريخت و زندگي به شرط خنده

لینک به دیدگاه

زندگینامه شبنم قلی خانی

 

shabnam_gholi150_40.jpg

 

تاریخ تولد : ۱۹ آبان ۱۳۵۶ بیوگرافی : در محله آریا شهر تهران متولد شد عاشق فصل پاییزه در دوران مدرسه درس ریاضی رو خیلی دوست داشت استاد دانشگاهه مبانی بازیگری- خلاقیت نمایشی- اطلاعات عمومی هنر تدریس میکنه بیشتر نقش مثبت بهش میخوره اما دوست داره نقش منفی هم بازی کنه کارهای تاریخی رو خیلی دوست داره اولین کارش هم مریم مقدس بود بسیار با حوصله و خیلی کم عصبانی میشه بسکتبال – شنا – تنیس ورزش های مورد علاقه ش هستن

 

استقلالیه

 

علاقه مند به کارگردانی در عرصه سینما رشته ش در دبیرستان ریاضی فیزیک بوده و در دانشگاه آزاد فوق لیسانس کارگردانی تئاتر.

 

سال ۸۳ پدرش رو از دست داد و با مادر و برادرش زندگی میکنه .

 

عاشق شیرینی و کارتون تام و جری هست.

 

بسیار صبور و آرام اهل مد نیست اهل چت کردن نیست اهل کامپیوتر هم نیست تفاوت سنی زیادی بین او و شاگردانش نیست و با آنها مشکلی ندارد.

 

فیلم هایش :

عطش – آیه های زمینی – پرده عشق – جوجه اردک من – یک الف ناقابل – اولین شب آرامش – ما چند نفر- سال های برف و بنفشه بوده چهره اش بیانگر شخصیت و درون اوست

لینک به دیدگاه

زندگینامه پرستو صالحی

 

parastu_salehi150_40.jpg

 

پرستو صالحي بازيگر تواناي سينما، تئاتر و تلويزيون، متولد نهم آبان ماه ۱۳۵۶ تهران يك برادر دارد به نام امير و خواهر خوانده اي داشته به نام مژگان كه به علت سرطان خون فوت كرده است! ، او مجموعه خاطرات خواهر ناتی اش را بصورت یک کتاب چاپ کرده و از این کار بسیار خوشحال است (از آنجایی که ما هم از نام کتاب و جزئیات آن بی اطلاع هستیم از دوستانی که اطلاعاتی پیرامون این کتاب دارند خواهش مندیم برای علاقه مندان معرفی در بخش نظرات معرفی کنند)

 

او دانشجوي انصرافي تئاتر است و معتقد است كه كار تجربي بهتر است تا تئوري.

 

پرستو صالحي‌ در گفتگو با خبرنگار گفت‌: ‌ مجرد مي‌باشم‌ و با مادر و برادرم‌ زندگي‌ مي‌كنم‌،همچنين‌ دانشجوي‌ انصرافي‌ تئاتر هستم‌ و كار بازيگري‌ را از سال‌ 76 شروع‌ كردم‌...

 

اولين فيلمي که به آن علاقه پيدا کرد سلطان قلبها بوده و اولين فعاليت او در حرفه ي تئاتر با نام نغمه هاي خورشيد است و بعد از اين کار در سريالي با نام محاکمه بازي کرده که يک کار تاريخي به کارگرداني حسن هدايت و بعد از آن در سه فيلم نود دقيقه اي که توسط سيما فيلم ساخته شده با نام هاي يک روز طولاني آبي و بعد از آن در سريال هاي عشق سالهاي جنگ در کنار فرها جم ،تب ، مهر پنهان، همسفر، اين زميني ها، چشم هايش و در سري دوم زير آسمان شهر ايفاي نقش کرده . در فيلم سينمايي خانه اي بر روي آپ نقش کوتاهي را در ابتداي فيلم در صحنه ي ماشين بر عهده داشت .

 

او بازي نيکي کريمي را الگويي براي خود مي داند و دوست دارد روزي مانند آنها بازي کند

لینک به دیدگاه

زندگینامه شهره قمر

 

shohre_ghamar150_40.jpg

 

من متولد اول مهر ماه 1364 هستم. اصلیتم از سمت پدری کرد است. در واقع متولد کردستان هستم، منتها شناسنامه ام صادره از تهران است. ولی خب از افتخاراتم این است که بگویم من یک کرد هستم و محل تولدم یک شهرستان در کردستان بوده است. تحصیلات آکادمیک ندارم، رشته اصلی ام حسابداری است. عاشق هنر هستم. به موزیک خیلی علاقه دارم، خودم هم می شود گفت به یک نحو موزیسین هستم، گیتار را به صورت حرفه ای می زنم، آموزش هم می دم، البته در پی تشکیل یک گروه کر هم هستم.

 

چه طور شد که بازیگر شدید؟

در واقع کار اول من، یعنی شروع فیلمبرداری من، فیلم رئیس مسعود کیمیایی بود. که من روزی برای دیدن ایشون، کلا خیلی علاقه مند بودم به اینکه برم کارگردانان به نام و مطرح را از نزدیک ببینم.

 

کما اینکه دیدن آقای مهرجویی رفتم، دیدن آقای عباس کیارستمی رفتم، دیدن آقای بیضایی و خیلی از کارگردانان به نام. خیلی دوست داشتم از نزدیک باهاشون برخورد داشته باشم. بر حسب اتفاق یعنی روزی که من رفتم دیدن آقای کیمیایی، سکانس های تیر خوردن پولاد کیمیایی بود در فیلم در همان دفتر آقای کیمیایی، یعنی در واقع هشتاد درصد فیلمنامه تمام شده بود.

 

که ایشان که من را دیدن، بنا به درخواست ایشان، گفتند بیایید و من نقشی را برای شما می آفرینم و شما بازی کنید و من به افتخار این پیشنهاد شان و به احترام شان که دست رد به سینه ایشان نزنم، رفتم و آن نقش را بازی کردم که در نهایت چیزی که از آن نقش ماند، در حد چند تا سکانس بود. اکثر پلان های من با آقای داریوش ارجمند در کاراکتر رئیس و با مهناز افشار، این ها درآمد، به خاطر اینکه اصلا قرار نبود من در این فیلم بازی کنم و خودم هم تمایلی نداشتم برای بازی در این فیلم.

 

ولی خب گفتم صرفا برای اینکه دست رد به سینه استاد کیمیایی نزده باشم به خاطر همین قطعا اولین کار سینمایی ام را انعکاس معرفی می کنم. چون آنجا دیگه واقعا به زوایای شخصیتی من شناسنامه داشت و احساس کردم واقعا یک میدان است برای اینکه خودم را نشان دهم اگر توانایی است در من، واقعا احساس کردم می توانم در این فیلم و در این کار به نمایش بگذارم.

 

پس ورود تان به سینما با رفتن و دیدن کارگردان ها بوده است؟

بله.

 

آشنایتی هم داشتید که پیش شان رفتید؟

نه. من از طریق شاگردان و دوستان کارگاه آقای کیمیایی بود که رفتم. بالاخره آدم دوستان زیادی دارد که یکی شان شاگرد آقای تارخ هستند و یکی شان یک جای دیگه کار می کنند و... یکی از دوستان من، که لزومی نداره اسم شان را ببرم، باعث شدند که این ارتباط به وجود بیاید و خیلی اتفاقی بود چون دفتر آقای کیمیایی خیلی شلوغ بود و داشتن فیلمبرداری می کردن و همه می آمدن و می رفتن. من زرنگی کردم و رفتم لحظه ای خودشان در اتاق استراحت می کردن، در زدم رفتم داخل و با ایشان صحبت کردم.

 

به گفته آقای کیمیایی من باید یک پدیده بشم و آقای کیمیایی گفتن به لحاظ چهره خاص تون، صدای خاص تون و فیزیکی که دارید مطمئنا شما یک سوپر استار می شوید. حالا ببینیم حرف شان تا چه حدی صحت داره.(با خنده)

 

اگر کسی از شما بپرسد که چگونه باید بازیگر شد و چگونه باید جلو رفت چه جوابی به او می دهید؟

من نمی توانم قضاوت کنم و یا توصیه ای بکنم. برای اینکه ورود من به سینما خیلی اتفاقی اتفاق افتاد. من نه دوره کلاس خاصی دیده بودم و نه تحصیلات آکادمیک داشتم. البته الان دارم به شدت روی بیانم کار می کنم. الان یک سری دوره های آموزشی فشرده، تا قبل از شروع فیلمبرداری کار جدیدم، را با یکی از تئاتریست های خیلی خیلی معتبر شروع کردم. تقریبا می شه گفت استاد خصوصی گرفتم که روی بیانم با من کار کنن.

 

می خواهم اگر نقش کاملا متفاوت است، من هم بازی متفاوت تری داشته باشم. کسانی هستند که می روند زحمت می کشند، درس می خوانند و با تحصیلات آکادمیک وارد این حرفه می شوند. کسانی هستند که خیلی اتفاقی، مثل خیلی از بازیگران ما، وارد این عرصه شده اند. می توانم بگویم که ورود من هم کاملا اتفاقی بود. کما اینکه خودم خیلی علاقه داشتم به بازیگری. برای اینکه من در دوران دبیرستان و دانشجویی ام، کاملا علاقه مند بودم و گروه تئاتر را به عنوان سرگروه هدایت می کردم.

 

از بچه گی هم مقلد صدای خانواده بودم، هر کی می آمد خانه ما و می رفت، من باید اداء آن را درمی آوردم. دلقک شده بودم. این حس و پتانسیل از بچه گی در من بود. من احساس می کردم این کاریزما را دارم که بتوانم بروم و روی آن سرمایه گذاری کنم.

 

چطور با آقای کریمی آشنا شدید؟

ایشان خودشان نه، ولی دستیار اول شان بازی من را در رئیس دیده بودند و همان یکی دو تا پلان کار خودش را کرده بود. که یک دختری با کاپشن زرد و با یک پوزیسیون اسلحه به دست، در فیلم رئیس مسعود کیمیایی بازی کرده است. به نظر آقای کریمی بازی من در رئیس، خیلی خوب بوده است. ایشان به من زنگ زدند و از من دعوت کردند که به دفتر شان بروم.

 

من وارد دفتر شان که شدم، گفتند متأسفانه چهره تان به این کار نمی خورد. منم خب مقنعه و مثل همیشه مانتو شلوار ساده. آقای کریمی گفتند ما یک زن کاملا وحشی و آنچنانه می خواهیم. من هم گفتم که به هر حال با من تماس گرفتید و من هم آمدم خدمت تان. یک تست بازیگری از من گرفتند. گفتند با این بازی خوب کاشکی چهره تان هم می توانست در بیاد.

 

من خداحافظی کردم و رفتم. دو روز بعد مجددا با من تماس گرفتند و گفتند که شما تشریف بیاورید که ما امتحان های گریم را هم روی صورت شما انجام بدیم تا ببینیم چهره شما تا چه حدی جواب می دهد. لنز های مختلف چشمی برام استفاده شد، گریم های مختلف، خیلی اذیت می شدم، گریم من کاملا چهار پنج ساعت طول می کشید. تا آن قب قب، آن بینی و آن لب و دهان را عوض می کردند، خیلی اذیت می شدم. ولی خب در نهایت خیلی خوشحال شدم وقتی نتیجه کار را دیدم. اصلا من نبودم.

 

جایی پیش آمد که کار برای تان سخت شود؟

روز های اول بازی ام، آن پلان کافی شاپ، من یادم است که از آنجا دیگر گفتم من بر می گردم تهران(با خنده). من نمی تواتم. واقعا نمی تواتم. چون آن پلان اصلا در فیلمنامه هم قرار نبود که باشه. قرار بود ما فقط سوار کالسکه شویم و بریم قهوه بخوریم. هیچ دیالوگی در کار نیست. هیچ ریکشنی در کار نیست. یک جورایی غافلگیر شده بودم. آن پلان و آن سکانس خیلی اذیت کننده بود. چون من برای اولین بار جلوی کامبیز دیرباز، یک بازیگر حرفه ای بودم.

 

البته نمی گم که احساس می کردم که شاید در بازی از ایشان کم بیاورم، چون احساس می کردم که اگر سعی ام را بکنم، حالا نه نسبت به ایشان، نسبت به خودم می توانم بازی قابل قبولی را ارائه بدهم. آقای دیرباز در آن لحظه ها خیلی کمکم کردند؛ با آن تمرکز های که به من می دادند و... من احساس می کنم واقعا اگر نقش مقابل من را کسی جز آقای دیرباز بازی می کردند، من نمی توانستم. به ایشان و خانم شان واقعا ارادت دارم. در آن سکانس من به خانم آزیتا موگویی(همسر آقای کریمی)، مدیر تولید پروژه، گفتم آزیتا جان من دیگه نیستم. چون آن بازی درنمی آمد. دوباره می گفتن با غلوه بیشتر. من گریه کردم و گفتم من این نیستم.

 

گفتن اتفاقا بازیگر خوب، بازیگری که آن چیزی را که نباشه بازی کنه. من یک حرفی را در نوشته های رابرت دنیرو خواندم که گفته بود، بازیگر واقعی کسی است که نقشی را که خودش نیست و 180درجه با کاراکتر خودش فاصله دارد، بازی کند. افتخاری نیست که آدم بیاد و یک نقش مثبت را بازی کنه. من فکر می کنم سخت ترین بازی زندگی ام در انعکاس بود. چون زمین تا آسمان با خودم فرق داشت.

 

نظر تان درباره بازی خودتان در انعکاس چه است؟

من بعد از اینکه بازی خودم را در انعکاس دیدم، به عنوان کار اول و کار حرفه ای جلوی دوربین، نمی گم خیلی بد بود، خب برای کار اول بازی ام خیلی نقات ضعف داشت. الان که بازی ام را می بینم، فکر می کنم شاید می توانستم بهتر از این باشم.به هر حال تجربه اول دیگه، انتظار بیشتر از من نباید داشته باشید.

 

آیا شنیده بودید در فیلم انعکاس گریمتان باعث شباهت چهره تان با خانم پرستو گلستانی شده بود؟ جدا؟

نشنیده بودم. البته می شنیدم که این اصلا تو نیستی. خب این کاملا یک خانم مشکی بود، ولی من تقریبا بورهستم و آن نقش از خودم چاق تر بود و من در یک دوره یک ماهه، می توانم بگویم 6-7 کیلو اضافه وزن پیدا کردم برای اینکه به آن نقش بخورم. آقای حاجی میری و آقای کریمی اعتقاد داشتن که این زن باید پر باشه، چاق باشه، قب قب داشته باشه و سنش باید بالا باشه. نمی خواهم بگویم که حرکت بازیگران هالیوودی را انجام دادم، ولی کمتر کسی در ایران پیدا می شود که چنین کاری را بکند و یا اینکه چهره خودش را زیر سوال ببرد. من واقعا این چیزها برایم مهم نبود و فقط می خواستم بهم بگویند بازیگر خوب، نمی خواستم بگویند چقدر خوشکله.

 

الان مشغول چه کاری هستید؟

الان قرارداد کار دوم ام را امضا کردم و در واقع دومین همکاری من با سبحان فیلم است. و باز یکی از نقش های اصلی فیلم را ایفا می کنم و خیلی هم خوشحالم از این بابت.

 

این نقش هم مثل نقش انعکاس است؟

کاملا نقطه مقابل آن است. نقش یک روزنامه نگار چادری و کاملا یک پوزیشن دیگه است. چون من اعتقاد دارم بازیگر نباید در یک نقش تکراری و کلیشه ای بشود. اگر من نقش فرشته را بازی کردم، اینجا در نقش X کاملا نقطه مقابل آن قیافه، آن کاراکتر، آن گریم و اصلا دیگه شما من را نمی شناسید.

 

و یکی از خصوصیات خودم را به عنوان یکی از نکات مثبت خودم بگم، صورت فوق العاده گریم خوری دارم. یعنی وقتی گریم من را در انعکاس می بینی، یعنی کسی الان من را نمی شناسه. شخص من عقیده دارم وقتی بازیگر می ره جلوی دوربین نباید خودش باشه.

 

خیلی ها را من دیدم که به محض اینکه می خواهد چره شان زیر سوال برود، می گن نه ما این نقش را بازی نمی کنیم، چون می خواهیم همیشه زیبا باشیم. ولی من اینجوری نیستم، یعنی وقتی تست گریم شدم و خودم را در آینه دیدم، کاملا یک زنی بود که خب از سن واقعی خودم 10-15 سال بزرگ تر نشان می داد، لنز های مشکی، آرایش یک زن آنچنانه و اصلا برام مهم نبود چون من جلوی دوربین که می رم فراموش می کنم شهره قمر هستم. من آن کاراکتری هستم که قرار است بازی کنم. ولی در این نقش خیلی خوشحالم که در واقع این کاراکتر خیلی به خودم نزدیک است. یک زن کاملا آرام، تودار و مذهبی و خیلی خوشحالم که این نقش به من پیشنهاد شد و نقش مقابل اولین کارم را دارم بازی می کنم.

 

دوست دارید در بازیگری به چه درجه ای برسید؟

خب مسلما به یک درجه ای که بشود اسمم را گذاشت سوپر استار. من فکر می کنم این آرزوی هر بازیگری است.

 

نام بازیگران مورد علاقه ی تان را نام ببرید ؟

فاطمه معتمد آریا، هدیه تهرانی، رضا کیانیان، پرویز پرستویی نازنین و آقای عزت الله انتظامی.

 

دوست دارید با این عزیزان تجربه بازی داشته باشید؟

صد در صد. اصلا یکی از افتخارات من اینکه یک روزی بتوانم با آقای پرستویی یا کیانیان بازی مقابل داشته باشم.

 

دوست دارید با کدام کارگردانان همکاری داشته باشید؟(به غیر از آقای کیمیایی)

 

(به غیر از آقای کیمیایی) کار کردن با آقای کیمیایی که یکی از افتخارات من بود. من همه کارگردانان را دوست دارم و به شان احترام می گذارم؛ چرا که احساس می کنم هر کارگردانی نسبت به خودش یک سری استعداد ها دارد. این نیست که من بگم چون برای اولین بار رفتم جلوی دوربین مسعود کیمیایی، پس من باید قدرت انتخابم را از دست بدم، چون من اولین تجربه ام با سلطان سینمای ایران بود، این نیست. ممکن من برم در اوج سوپر استاری ولی با یک کارگردانی که کار اولش است کار کنم. برای اینکه ما باید با همدیگه تعامل داشته باشیم، به همدیگه کمک کنیم، کما اینکه ایشان به من کمک کردند یا آقای کریمی به من کمک کردند. من هم سعی می کنم، به کسانی که دوست دارند بازیگر شوند، کسانی که تازه می آیند در این کار و به کارگردانان تازه کار کمک کنم. این نیست که من فقط با کارگردانان خوب و مهم کار کنم، نه این نیست.

به غیر از بازیگری فعالیت و شغل دیگری هم دارید؟

بله. در واقع مربی ایروبیک هستم، در یکی از باشگاه های خصوصی در حال تدریس ورزش هستم. شاگرد های خوبی دارم. ورزش یکی از رکن های اصلی زندگی من است. شاید بتوانم بگویم که بیشتر اوقات فراغت ام را ورزش می کنم، اسب سواری می کنم و کار مربی گری می کنم.

 

در کودکی چه طور بچه ای بودید؟ آیا در بچه گی هم علاقه ای به بازیگری داشتید، به تئاتر های مدرسه و...؟

کاملا. تئاتر های عروسکی مخصوصا، خیلی کار می کردم. چون من بیشترین دوران کودکی ام را در شهرستان بودم و چون شهرستان امکانات اش زیاد نبود، کار تئاتر های عروسکی می کردیم. خیلی شیطون بودم، خیلی شیطون بودم. الان دوستان هم دوره ایم من را می بینند، می گویند ما می دانستیم تو یک چیزی می شی(با خنده)، تو یک کاری می کنی، تو آدم معمولی نبودی. آن همه بالا و پایین داشتی و خیلی شلوغ بودم، مثلا اداء معلم هایم را در می آوردم، تقلید صدای دبیر هایم را در می آوردم، شلوغ می کردم.

 

انظباط تان چند بود؟

انظباط ام همیشه باور کنید بیست بود. این را دیگه بالاخره دبیران ام مصاحبه هایم را می خوانند و می بینند. وافعا آدم منظبطی بودم، بچه تنبل و شلوغی نبودم، خیلی شیطون بامزه بودم. من سه سال دانش آموز ماردم بودم، چون پدر و مادر من، جفت شان دبیر آموزش و پرورش بودند، البته الان بازنشسته شدند. واقعا آدم مرتب و با نظافتی بودم، ولی شیطون بودم، مثل بچه های دیگه ای که فقط درس می خواندن و سر شان در درس و مشق بود، نبودم. همش دوست داشتم یک اتفاقی بیفتد، بادکنک می ترکاندیم در گوش این و آن، آب می پاشوندیم.

 

درس تان چه طور بود؟

خوب بود. خیلی خوب نبود.

 

پس اهل کتاب هستید؟

اوقات فراغتی را که دارم جز ورزش، دیدن فیلم های روز دنیا است، خیلی فیلم می بینم، و همینجا جا داره به کسانی که واقعا علاقه دارند به بازیگری، حتما باید فیلم ببینند، کتاب بخوانند و مطالعه داشته باشند. دیدن فیلم و مطالعه مکمل هم هستند و دیدن یک سری دوره های آموزشی بازی و بیان خیلی مهم است که متأسفانه من یا فرصت اش را نداشتم یا وافعا آن اتفاق برایم نیفتاد. من تا یک و ماه نیم دیگر، که فیلمبرداری فیلم جدید ام آغاز می شود، دارم با یکی از اساتید تئاتر بازی و بیانم را قوی می کنم.

 

خانم تهرانی در دوران بچگی به گفته ی خودشان بعد از تماشای فیلمی در مقابل آینه ادای بازیگر فیلم را در می آوردند، شما هم به سراغ آینه می رفتید ؟

نه ولی خودم را در قالب آن کاراکتر می گذاشتم و جو گیر آن نقش می شدم. آدم وقتی بچه است، از یک چیز هایی خوش اش می ِآید که وقتی بزرگ می شی، به آن می خندی.

 

شده در اتاق تنها باشید و در حال تمرین ، خانواده صدایتان را بشنوند که با خودتان حرف میزنید ؟

بله کاملا. ترمرکز های گریه، خندیدن ها، خندیدن های درست و اصولی و ... من الان این فیلمنامه ای که دست ام است، سه چهار ماهه دارم مطالعه می کنم، الان تازه دارم خودم را به آن کاراکتر نزدیک می بینم. کلا تمرین برای یک بازیگر، خصوصا تمرین بیان، می تواند خیلی در روند بازی اش تأثیر بگذارد. بیان 50 درصد قضیه است و چهره و بازی و ریکشن هم 50 درصد قضیه. این ها باید مکمل هم باشند.

 

شما روزنامه هم می خوانید ؟ یا مجله ی خاصی هست که الآن در ذهنتان باشد ؟

بله . کاملاً . مجلات مختلفی را می خوانم . معمولاً مجله ی خانواده را می خوانم که حالا خودم هم با آن ها مصاحبه داشتم . مثلا مجلات سینمایی یا خانوادگی یا بهداشتی یا ... ؟ فرقی برایم نمی کند

لینک به دیدگاه

زندگینامه فاطمه گودرزی

 

fateme_gudarzi150_40.jpg

 

متولد نوزدهم تیر ماه 1342 در تهران. دارای مدرک تحصیلی دیپلم اقتصاد. همسر عبدالرضا گنجی (کارگردان تئاتر و سینما) گذراندن دوره دو ساله تئاتر در اداره بازیگری. شروع فعالیت از سال 1367 با مجموعه تلویزیونی گالشهای مادر بزرگ.

 

با بازی در فیلم می خواهم زنده بمانم ثابت کرد که تا قبل از این توانایی هایش را نادیده گرفته بودند.

 

در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر بازی اش به عمد نادیده گرفته شد، اما در دوره بعدی، جایزه اش برای بازی در فیلم غزال گرفت. تا مدتها بعد از می خواهم زنده بمانم، دیگر فرصت نمایش توانایی هایش را پیدا نکرد تا اینکه در مجموعه تلویزیونی دردسر والدین بار دیگر ثابت کرد که همچنان توانایی هایش نادیده گرفته می شود

لینک به دیدگاه

زندگینامه بهاره رهنما

 

bahare_rahnama150_40.jpg

 

بهاره رهنما یکی از بازیگران زن ایرانی است که در 10 آذر سال 1352 در هزاوه از توابع استان مرکزی متولد شده.وی لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس حقوق قضایی را از دانشگاه آزاد گرفته. وی همسر پیمان قاسم خانی نویسنده سینما(فیلم‌های دختری با کفشهای کتانی،دیشب باباتو دیدم آیدا،مارمولک و... و مجموعه‌های پاورچین، شبهای برره، کمربندها را ببندیم و خانهٔ ما) همچنین دختری به نام پریا قاسم خانی دارند که تجربه حضور در تئاتر پنجره‌ها و فیلم سینمایی بانو را دارد.

 

بهاره رهنما جاری(زن برادر شوهر) شقایق دهقان بازیگر سینما و تلویزیون می‌‌باشد.

 

بهاره رهنما از معدود بازیگرهایی است که تحصیلات بالایی در حد دانشگاهی دارد و شاید به همین خاطر در عرصه سینما و تلویزیون کم کار است. وی در عرصه نویسندگی نیز فعالیت دارد و در نشریهٔ چهل چراغ نیز می‌‌نویسد.

 

همچنین وی از معدود هنرمندانی است که وبلاگ می‌‌نویسد.براي اولين بار با يك فيلم اكشن - افعي - به سينما‌ آمد. سپس با همسرش در فيلم عاشقانه بازي كرد. او در سال 1380 بازي در يك فيلم كمدي - نان و عشق و موتور هزار - را تجربه كرد كه نشان از توانايي او در زمينه فيلمهاي كمدي داشت.

 

اما شايد بازي در فيلم گاوخوني ساخته بهروز افخمي يكي از بهترين فرصتها براي نمايش توانايي هايش باشد

لینک به دیدگاه

زندگینامه بیتا سحرخیز

 

sahar_khiz150_40.jpg

 

بيتا سحرخيز متولد 21 آبان 1361 است . مدرك كارشناسي دبيري (ابتدايي) را گرفته ولي شغل اصليش بازيگريست . از آتار او در سينما مي توان انعكاس . محنون ليلي . همخانه . فقط چشمات ببند و نسكافه داغ داغ اشاره كرد . ضمن اينكه در تلويزيون كارهاي راه بي پايان و ترانه مادري را در كارنامه دارد .

 

در عالم بازیگری گرچه پرونده كاری‌اش تنها به چند كار محدود می‌شود اما همان چند كار كافی است تابیتا سحرخیز را به چهره شناخته شده‌ای تبدیل كند؛ مینای راه بی‌پایان، مهسای هم‌خانه و البته بیش از همه نغمه ادیب. او چنان در سریال ترانه مادری در نقش نغمه ادیب فرو رفته كه حتی اختلاف سنی‌اش با محسن افشانی چندان به چشم نمی‌آید

لینک به دیدگاه

زندگینامه گوهر خیراندیش

 

kheir_andish150_40.jpg

 

گوهر خيرانديش مدرك تحصيلي ليسانس بازيگري و كارگرداني. محل تولد شيراز. تاريخ تولد 1333 .مرحوم جمشيد اسماعيل خاني (شوهر) . فارغ التحصيل بازيگري و كارگرداني تاتر از دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران در سال ١٣٦٥. شروع فعاليت در اداره فرهنگ و هنر استان فارس در سال ١٣٤٩.

 

شروع فعاليت سينمايي با بازي در فيلم "روزهاي انتظار" (اصغر هاشمي) در سال ١٣٦٥. شروع فعاليت ازسال 1349 با گروه تئاتر در استان فارس. از ابتدا كه وارد عرصه سينما و تلويزيون شد بازي اش را همگان پسنديدند.

 

با فيلم "روزهاي انتظار" آغاز كرد و با فيلم "بانو ظ خوش درخشيد.

 

گوهر خيرانديش بازيهاي ماندگار زياد دارد.

 

از فيلمهاي "زير بامهاي شهر"، "روز باشكوه" ، "مدرسه پيرمردها"، "چهره" تا "ارتفاع پست" كه بخاطر اين آخري ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش مكمل زن را از بيستمين جشنواره فيلم فجر دريافت كرد و براي بازي ماندگارش در فيلمهاي "دنيا" و "واكنش پنجم" تنديس بهترين بازيگر نقش دوم زن را از هفتمين جشن خانه سينما - شهريور 1382 - و براي بازي بسيار زيبايش در فيلم "رسم عاشق كشي" سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول زن را از بيست و دومين جشنواره فيلم فجر - بهمن 1382 - بدست آورد

لینک به دیدگاه

زندگینامه افسانه بایگان

 

afsane_baygan150_40.jpg

 

شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم گمشده (مهدی صباغزاده) در سال ١٣٦٤ با بازی در مجموعه تلویزیونی سربداران (محمدعلی نجفی، 1363) ایفای نقش مقابل دوربین را تجربه کرد و پس از آن بلافاصله به سینما راه یافت. او در دهه شصت پرکارترین بازیگر زن سینما بود.

 

سمت (در بخش های): بازیگران،صحنه و لباس،

 

......................................

 

تاریخ تولد: 1340

 

محل تولد: تهران

 

ملیت: ایران

 

.....................................

 

مدرک تحصیلی: پنجم ابتدایی

 

بیوگرافی

شروع فعالیت هنری با بازی در فیلم کوتاه بوق در سال 1351. برادرزاده فضل الله بایگان (کارگردان سینما و تاتر). شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم گمشده (مهدی صباغزاده) در سال ١٣٦٤ با بازی در مجموعه تلویزیونی سربداران (محمدعلی نجفی، 1363) ایفای نقش مقابل دوربین را تجربه کرد و پس از آن بلافاصله به سینما راه یافت. او در دهه شصت پرکارترین بازیگر زن سینما بود.

 

نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن در نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم دو فیلم با یک بلیط (داریوش فرهنگ، 1369) - دیپلم افتخار بازیگر نقش اول زن در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم خواهران غریب (کیومرث پوراحمد، 1374)

لینک به دیدگاه

زندگینامه شهرام حقیقت دوست

 

shahram_haghighat150_40.jpg

 

نام: شهرام حقیقت دوست تاریخ تولد: 1351 مدرک تحصیلی: کارشناس رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی . بازیگری را از سال 1373 و با بازی در نمایش پسر کارون (امیر دژاکام، 1373) شروع کرد و با بازی در مجموعه تلویزیونی مهر خوبان (یوسف سیدمهدوی، 1374) به تلویزیون آمد. تنها تجربه سینمایی شهرام حقیقت دوست بازی در نقش کوتاهی در فیلم درخت گلابی (داریوش مهرجویی، 1376) است.

 

بازی روان او در مجموعه های تلویزیونی و بخصوص در مجموعه خط قرمز (1379) نشان از توانایی های او دارد. او هنوز فرصت خودنمایی در عرصه سینما را پیدا نکرده است. بازی متفاوت او در فیلم عطش (1381) به دلیل ضعف در شخصیت پردازی به چشمها نیامد.

 

نقش آفرینی بسیار زیبای او در فیلم جنایت (محمدعلی سجادی)، بازی ماندگاری در کارنامه او به یادگار گذاشت. با آن چشمان وحشی که شمایلی از یک گربه را به یاد مخاطب می اندازد به خوبی توانست مسیر ترقی و پیشرفت را پیدا کند.

 

شهرام از صحنه نمایش آمد و به خوبی در هر سه مدیوم سینما ،تلویزیون و تئاتر درخشید ، چهره او بیشتر به نقش هایی می خورد که دچار حق کشی شده اند و در پی انتقام بر آمده باشند . اما با ابن همه او هیچگاه چهره اول یک کار سینمایی در خور نبود .

 

شهرام کارشناس رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی است که در سال 1351 متولد شده است .

 

بازیگری را از سال 73 و با نمایش پسر کارون به کارگردانی امیر دژاکام آغاز کرد و با مجموعه تلویزیونی مهر خوبان به کارگردانی یوسف مهدوی پا به جعبه کوچک گذاشت. اولین حضور سینمایی اش معطوف به نقشی کوتاه در درخت گلابی به کارگردانی داریوش مهرجویی می شد که جای دیدن برای او در خود نداشت .

 

پس از آن در مجموعه اول ودوم داستان یک شهر دو اپیزود را بازی کرد که مورد توجه قرار گرفت و بعد به تیم بازیگران همسفر پیوست این مجموعه تلویزیونی دیگر به کارگردانی قاسم جعفری بود که در سال 80 ساخته شد ، داستانهای اجتماعی این مجموعه مورد توجه قرار گرفت و همین باعث شد تا بازی او هم به خوبی مورد ارزیابی قرار گیرد قاسم جعفری تحت تاثیر بازی او قرار می گیرد و نقش اصلی را در سریال بعدی اش یعنی در خط قرمز به او می دهد و او با یک تیم از بازیگران جوان و تقریبا نا شناس داستانی دیدنی می آفرینند. شهرام به خاطر داشتن نقشی پررنگ بیشتر از سایر همبازی هایش به چشم آمد و توانست نقدهای مثبتی درباره بازی خود به دست بیاورد .

 

نقش شهرام در این مجموعه شباهت انکار ناپذیری به چهره خاص او داشت و اصلا قواره خود او بود . دیگر مجموعه ای که همان سال کار کرد شب آفتابی بود که نتوانسته بود موفقیتی همپای خط قرمز داشته باشد .پس از ان دوباره به سینما بازگشت ، اما این بار در نقشی طولانی تر در ساخته ای از محمد حسین فرح بخش با نام عطش که در آن با بهرام رادان همبازی بود .

 

فیلم ماجرای چند دزد است که پس از انجام موفقیت آمیز کارشان و سرقت یک جواهر فروشی به یکدیگر نارو می زنند و شهرام نیز بازی متفاوت و خوبی را از خود به نمایش می گذارد همان سال در دو فیلم دیگر هم ظاهر می شود ابتدا در غوغا ساخته سعید سهیلی بعد هم در جنایت به کارگردانی محمد علی سجادی . غوغا برای او کاری انجام نمی دهد.

 

اما در جنایت هم بازی خوبی را از او به نقش یک دزد شاهد هستیم که در تقابل با میترا حجار با قدرت نمایی خودش را بالا می کشد و تقریبا فیلم را بر نام خود تمام می کند .

 

شخصیت او در طلسم شدگان به ساخته داریوش فرهنگ در سال 82 چیزی بیش از سایر نقش هایش نداشت ، اما در همان کلیشه همیشگی نیز خوب بازی می کند . فیلم جای کار فراوانی برای کارکتر او داشت و او هم به خوبی از این فرصت استفاده می کند .

 

مجموعه جز کارهای پر مخاطب قرار می گیرد و دوباره نام شهرام به عنوان یک چهره مناسب مجموعه های تلویزیونی بر سر زبان ها می افتد . در سال 83 در همکاری مجدد با محمد علی سجادی فیلم تردست را بازی می کند که باز هم نقش یک دزد نصیبش می شود . آخرین کاری که در آن به بازی پرداخته در «چند می گیری گریه کنی ؟» به کارگردانی شاهد احمدلو که در آن با الناز شاکر دوست و با ابوالفضل پور عرب همبازی شده است

لینک به دیدگاه

زندگینامه شقایق فراهانی

 

shaghayegh_fara150_40.jpg

 

متولد 1351 مدرک تحصیلی: دیپلم گرافیک از هنرستان هنرهای تجسمی و فارغ التحصیل نقاشی از دانشگاه آزاد اسلامی. دختر بهزاد فراهانی و فهیمه رحیم نیا خواهر گلشیفته فراهانی از کودکی همراه پدر و مادرش (بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمی نیا) به بازی در تئاتر پرداخت.

 

با حضوری کوتاه در فیلم « لیلا » به سینما آمد اما تنها در فیلم « چتری برای دو نفر » توانست توانایی های خود را به نمایش بگذارد.

 

بازی او در این فیلم کاملا بر بازی بازیگران مقابلش - رضا کیانیان و هدیه تهرانی - برتری دارد. با بازی خوبش در فیلم « پروانه » در سطح بین المللی هم توانست موفق شود

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...

زندگینامه ویشکا آسایش

 

3474c18e-37e1-456b-aada-0eb65203355bvishka_asayesh200.jpg

 

با بازی در نقش قطام در مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) (داود میرباقری) به شهرت رسید. سپس در فیلم ساحره (داود میرباقری) توانایی های اش را به رخ همگان کشید و موافق و مخالفان زیادی پیدا کرد و بازیهای موفق او در دو فیلم عشق + 2 (رضا کریمی، 1378) و بلوغ (مسعود جعفری جوزانی، 1378) او را به عنوان بازیگری آگاه معرفی کرد.

 

سمت (در بخش های): بازیگران،صحنه و لباس، تاریخ تولد: 1351 محل تولد: تهران ملیت: ایران مدرک تحصیلی: لیسانس طراحی صحنه و لباس روابط خانوادگی با دیگر هنرمندان مازیار پرتو (دایی) فارغ التحصیل طراحی صحنه و لباس از دانشگاه لندن. شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم ساحره (داود میرباقری) در سال ١٣٧٦.

 

با بازی در نقش قطام در مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) (داود میرباقری) به شهرت رسید. سپس در فیلم ساحره (داود میرباقری) توانایی های اش را به رخ همگان کشید و موافق و مخالفان زیادی پیدا کرد و بازیهای موفق او در دو فیلم عشق + 2 (رضا کریمی، 1378) و بلوغ (مسعود جعفری جوزانی، 1378) او را به عنوان بازیگری آگاه معرفی کرد.

 

بازی او که در فیلم مسافر ری (داود میرباقری، 1376) در نسخه به نمایش درآمده در اکران عمومی بسیار لطمه خورد، متفاوت ترین نقش سینمایی او به حساب می آید. او طراحی صحنه را هم برای اولین بار در فیلم دنیا (منوچهر مصیری، 1380) تجربه کرد

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

سید حسن رضیانی :

 

jimpjlxxqvhzt8pdoyae.jpg

 

سيدحسن رضياني در سال 1310 در مشهد متولد شد. او بيش از 50 فيلم سينمايي در كارنامه خود دارد كه در آنها ايفاي نقش نموده است. از سال 1331 تا سال 1334 در راديو در برنامه شما و راديو همكاري كرده است.

 

او با مرحوم پرويز فني زاده و هنرمنداني ديگر نظير محمدعلي كشاورز، اسماعيل شنگله، جمشيد لايق، رضا كرم رضايي هم دوره بوده و اكنون همچنان در بعضي از فيلم هاي ايراني به بازي دعوت مي شود. از جمله كارهاي او بعد از انقلاب فيلم هاي: «خارج از محدوده»،‌ «مدرك جرم»، «زائر غريب»، «سرحد»، «سفرخوش»، «عشق سيزدهم»، «وصلتي دوباره» مي باشد كه به عنوان بازيگر ايفاي نقش نموده است. او در مجموعه هاي تلويزيوني: «ببخشيد» (كرم رضايي)، «ياد و يادگار» (مهدي علي احمدي)، «برگ سبز و ماجراهاي كليد» (محمد اوزي و عباس نصرتي)، «دايره ترديد» (امير قويدل) همكاري داشته است.

 

مشهورترین نقش وی عین الله باقرزاده در مجموعه فیلم های صمد آقا قبل از انقلاب است.

 

۱ - انتخاب (۱۳۸۳)

۲ - جدا افتاده (۱۳۸۳)

۳ - بله برون (۱۳۸۲)

۴ - سرحد (۱۳۷۵)

۵ - خارج از محدوده (۱۳۶۶)

۶ - مدرك جرم (۱۳۶۴)

۷ - قادر (۱۳۵۵)

۸ - اسلحه (۱۳۵۴)

۹ - تيرانداز (۱۳۵۴)

۱۰ - دختر نگو، بلا بگو (۱۳۵۴)

۱۱ - دفاع از ناموس (۱۳۵۴)

۱۲ - صمد خوشبخت مي شود (۱۳۵۴)

۱۳ - فرار از حجله (۱۳۵۴)

۱۴ - صمد آرتيست مي شود (۱۳۵۳)

۱۵ - عروس پابرهنه (۱۳۵۳)

۱۶ - تنگنا (۱۳۵۲)

۱۷ - شرور (۱۳۵۲)

۱۸ - صمد به مدرسه مي رود (۱۳۵۲)

۱۹ - عروس و مادر شوهر (۱۳۵۲)

۲۰ - غريب (۱۳۵۲)

۲۱ - خردجال (۱۳۵۱)

۲۲ - صمد و سامي، ليلا و لي لي (۱۳۵۱)

۲۳ - فدايي (۱۳۵۱)

۲۴ - قايقرانان (۱۳۵۱)

۲۵ - كافر (۱۳۵۱)

۲۶ - ميخك سفيد (۱۳۵۱)

۲۷ - نواب (۱۳۵۱)

۲۸ - دلقك ها (۱۳۵۰)

۲۹ - صمد و قاليچه حضرت سليمان (۱۳۵۰)

۳۰ - ماه پيشوني (۱۳۵۰)

۳۱ - يك چمدان سكس (۱۳۵۰)

۳۲ - پنجره (۱۳۴۹)

۳۳ - حسن كچل (۱۳۴۹)

۳۴ - دو دل و يك دلبر (۱۳۴۸)

۳۵ - شهر فرنگ (۱۳۴۶)

۳۶ - حاتم طائي (۱۳۴۵)

۳۷ - با معرفت ها (۱۳۴۲)

۳۸ - خانم عوضي گرفتين (۱۳۴۰)

۳۹ - گلي در شوره زار (۱۳۴۰)

۴۰ - افسانه شمال (۱۳۳۸)

۴۱ - فرشته وحشي (۱۳۳۸)

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...