Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ ● فرزند دوم دومین فرزند خانواده از تاثیرات بسیاری از نگرانی ها و نابسامانی های عاطفی پدر و مادر که با تولد فرزند اول به آنها دچار می شوند، در امان است. افزایش تجربه و پختگی والدین در پرورش کودک، موجب آن نمی شود که در نظارت و سرپرستی فرزند دوم زیاده روی نکنند، از این رو، فرزند دوم مستقل تر و بی نیازتر از فرزند نخست خواهد بود و افزون بر این، رفتار مادر با فرزند دوم، به دلیل افزایش تجربه و مهارت وی، از ثبات بیشتری برخوردار است. دومین فرزند می کوشد تا در سال دوم زندگی خود را به پای نخستین فرزند خانواده برساند؛ اما چون معمولا قادر به رقابت با برادر و یا خواهر بزرگتر خود نیست، دچار احساس شکست و ناتوانی می شود. فرزندان دوم معمولا در آزمون های هوشی خود را پیشرفته تر نشان می دهند. همچنین فرزندان دوم معمولا گشاده روتر و شادمان تر از فرزند نخست هستند. فرزندان دوم معمولا خصوصیات و ویژگی هایی را در خود می پرورانند که دقیقا عکس فرزند بزرگتر است. به عنوان مثال اگر فرزند ارشد حس همکاری داشته باشد و انسان خوش مشربی به شمار آید، دومی یک دردسرساز واقعی از آب درخواهد آمد. همه زمانی که متوجه حضور او می شوند خودشان را جمع و جور کرده و حساب کار کاملا دستشان می آید! اگر اولی از نظر آکادمیک و در زمینه علمی پیشرفت کند، دومی معمولا یک رشته ورزشی یا هنری را دنبال خواهد کرد. فرزندان دوم معمولا ساز مخالف می زنند و بیشتر تمایل دارند تا چیزی برخلاف باور و اعتقادات عمومی خانواده شان را دنبال کنند. آنها همواره در تلاش هستند تا چیز جدیدی از خود ارائه دهند. کاملاً درست بود 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ توجیح نشدی یعنی اصلا تو چه آبجی هستی که خصوصیات منو نمیشناسی هرچی جوگگگگررررر بگه هموووونه 1 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۱ این تستا خیلی درست نیستن چون اگه یکی هم دومی باشه هم وسطی چی؟ (تعداد بچه ها 3 نفر) اگه یکی هم دومی باشه هم آخری چی؟ (تعداد بچه ها دو نفر) اون وخت همه ویژگی ها رو با هم داره؟ به نظر من این مدل شخصیت شناسیا اصلا معتبر و درست نیستن 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده