رفتن به مطلب

سخن آموزی در کودکان


ارسال های توصیه شده

به جای قصه خواندن برای کودکانتان با آنها حرف بزنید

 

به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند

حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را می‌شنود و سعی می‌کند به گونه‌ای به آن‌ها پاسخ دهد مهارت‌های زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد می‌کند.

 

نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیت‌های تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آن‌ها در هنگام شب برای آن‌ها قصه می‌گویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید می‌دانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آن‌ها دارد.

 

دانشمندان آمریکایی در تحقیقات خود متوجه شدند: بسیاری از والدین برای رشد قدرت ذهنی کودکان کتاب را انتخاب می‌کنند و گاهی این کار را در نهایت دقت و وسواس انجام می‌دهند تا بهترین تأثیر را روی کودک خود داشته باشند اما حتی بهترین کتاب‌ها هم تأثیر بسیار کم‌تری از یک مکالمه کوتاه کلمه به کلمه بین کودک و مادر دارد. دکتر فردریک زیمرمن از دانشگاه UCLA گفت: بسیاری از متخصصان والدین را تشویق می‌کنند تا برای کودکان خودشان قصه بخوانند تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد حس آرامش در کودک او را با لغات و اصطلاحات جدید آشنا کنند. اما با این روش نقش کودک در تبادل اطلاعات نادیده گرفته می‌شود و به این ترتیب کودکان ما به اندازه کافی سخن نمی‌گویند.

 

محققین در طی یک بررسی 275 کودک را بین سنین 1 تا 4 سال مورد مطالعه قرار دادند و سعی کردند تأثیر عوامل مختلف مانند صحبت کردن آ‌نها با والدینشان، با دیگر کودکان و تماشای تلویزیون را بر قدرت تکلم کودکان بسنجند. بعدها از این کودکان آزمایشاتی به عمل آمد تا قدرت تکلم و زبان‌آموزی آنها در سنین اولیه زندگی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان مشخص شد کودکانی که درهنگام شب و قبل از خواب با پدرو مادر خود صحبت می‌کنند نسبت به کودکانی که فقط قصه گوش می‌دهند تا 6 برابر بهتر سخن می‌گویند. آن‌ها لغات بیشتری را می‌دانستند، بهتر از کلمات استفاده می‌کردند و اشتباهات کم‌تری در صحبت کردن خود داشتند. شاید یکی از دلایل آن این است والدین در هنگام سخن گفتن با کودکانشان اشتباهات آن‌ها را تصحیح می‌کردند. چه کودکانی که به داستان گوش می‌کردند هم در قابلیت سخن گفتن خود رشد کرده بودند اما میزان آن‌ چندان قابل توجه نبود. کودکانی هم که قبل از خواب به تماشای تلویزیون می‌پرداختند تقریباً هیچ پیشرفتی از خود نشان ندادند و قدرت تکلم آن‌ها تغییر چندانی نکرد. مطالعات کارشناسان نشان داد کودکان طی یک روزبه طور متوسط نزدیک به 13 هزار لغت جدید را از طریق والدین خود می‌شنوند و همچنین نزدیک به 400 بار با والدین خود به طور مستقیم گفت‌وگو می‌کنند. والدین باید از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند و با تصحیح اشتباهات کودکان و معرفی لغات جدید به آن‌ها قدرت مکالمه کودکانشان را تا حد ممکن بالا ببرند. فقط صحبت کردن صرف با کودکان کافی نیست و والدین باید تلاش کنند کودک خود را به حرف زدن تشویق کنند. به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است.

 

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

نقش مادر در سخن آموزی کوکان

 

آموزش زبان مهم است از آن باب كه وسيله اي براي بيان انديشه و احساس ابزاري براي انتقال ميراث فرهنگي است. شك نيست چنين وسيله اي هر قدر كاملتر و غني تر و هر چه انديشيده تر باشد مهمتر است. و در اين جاست كه مادر نخستين كسي است كه طفل چشم بدو مي گشايد و نخستين كلمه را از او فرا مي گيرد و طفل در دامان مادر چنين وسيله و ابزار را بدست مي آورد و براساس آن به توجيه خود و تشريح مسائل مي پردازد .اما در اينجا قبل از اين كه در مورد نقش مادر در سخن آموزي كودك بپردازيم، بحث كوتاهي در مورد مراحل سخنگويي و زمان آن بپردازيم. كودك به آساني نمي آموزد كه چگونه سخن گويد بلكه بايد جرياني پيچيده و طولاني را طي كند . اكثر تحقيقات در اين باره نشان مي دهد كه كودك بين 12 تا 14 ماهگي اولين لغت را به زبان مي آورد و به اين ترتيب بايد در طي 12 تا 14 ماه اول زندگي براي فهماندن غرض خود از شيوة تفهيم و تفهم پيش از تكلم استفاده كند.

شيــــــــــوه هاي پيش از تكلـــــم :

كودك پيش از تكلم از سه شيوه براي فهماندن غرض و منظور خود استفاده ميكند. اين شيوه ها عبارتند از: گريه و فرياد، اداي صداهاي نامشخص و اشارات.( مهمترين قسمت همان شيوه دوم است زيرا پس از چندي بصورت صداهاي مشخص و بامعنا يعني لغات در مي آيد.)

۱- گــــريه و فـــــــــرياد :

در روزهاي نخست زندگي بيشتر صداهايي كه از كودك شنيده مي شود به صورت گريه و فرياد است. در طي هفته اول گريه در فواصل نامنظمي ظاهرمي شود. نوزاد بدون هيچ گونه علت ظاهري گريه مي كند. اما يك مرتبه گريه يا خود به خود و يا در نتيجه توجه مادر قطع مي شود.

۲- صــــــــدهاي غيــــــــــر مشخص :

در ماههاي اول زندگي علاوه بر گريه صداهاي نامشخص ديگري شنيده ميشود اين صداها را نياموخته است بلكه بخودي خود آنها را ظاهر ميسازد و چه خوبست بدانيم كه اين صداها عموميت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها ديده ميشوند بطوريكه حتي كودكان كر نيز اينگونه صداها را نشان ميدهند. كودك اغلب هنگامي كه تنهاست و افراد ديگري نيست كه او را مشغول كنند به ايجاد اين صداها مي پردازند. شنيدن صداي كودك براي خود او لذت بخش است و به همين سبب است كه اغلب با شنيدن صداي خود تبسم مي كند و گاهي نيز مي خندد. كودكان ناشنوا نيز در ابتدا مانند كودكان سالم اين گونه صداها را ايجاد مي كنند ولي چون صداي خود را نمي شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندي دست از ايجاد صدا بر مي دارند.

۳- اشـــــــــــــــاره :

در ابتدا كودك به موازات اشاره، صداهايي نيز ايجاد مي كند و مي خواهد با كمك اين دو منظور خود را براي ديگران آشكار سازد ولي رفته رفته پي مي برد كه تنها با اشاره نيز مي توان منظور خود را آشكار ساخت ولي اگر اشاره وي فهميده نشود او از گريه براي فهماندن غرض خود كمك مي گيرد. اما در مورد زمان سخن گويي بايد بگوييم كه بسياري از كودكان طبيعتاً بين 12 و 18 ماهگي براي تكلم آماده مي شوند و چنانچه كودك در اين دورة آمادگي زبان باز نكند ممكن است از نظر عاطفي براي وي اختلالاتي دست دهد زيرا نمي تواند خواسته ها و احساسات خود را بيان كند. و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگي بسيار مهم است از آن بابت كه اين سن دوره تقليد از بزرگسالان است و آنچه را كه آنها بگويند او ادايش را در مي آورد . از آنجا كه مادر بيش از افراد ديگر با كودك در ارتباط است. بنابراين نقش مادر در آموزش زبان به كودك را نبايد ناديده گرفت.

مادر در آموزش زبان بايد نكاتي را مورد نظر داشته باشد كه اهم آنها عبارتند از :

۱- بيان كلمات از ساده به مشكل باشد، از كلمات يك هجايي شروع كند تا بتدريج بتوان كلمات چند هجايي را به او آموخت.

۲- با كودك با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمي غليظ . البته اين امر مانع آن نيست كه مادر درست و صحيح حرف بزند.

۳- از كلماتي استفاده كند كه بيشتر مورد نياز كودكند.

۴- بيان عبارات سريع نباشد كه انتقالش به ذهن كودك با دشواري هايي همراه است .

۵- عبارات طولاني به كار نبرد .

۶- در حين صحبت اگر كودك دچار خطائي شد با فرمي آن را اصلاح كند .و كودك را تنبيه و تمسخر نكند .

۷- اصلاح تلفظ بايد از زماني شروع شود كه كودك صداهاي حروف را از هم تشخيص ميدهد .

۸- هرگز كلمه اي را به حساب اين كه از آن خوشش مي آيد غلط تلفظ نكنيم .

۹- در آموزش يك اسم نام اصلي و صحيح را بكار ببريم به عنوان مثال كلمه گوسفند را براي گوسفند به كار ببريم نه كلمه بع بعي را .

اما مـــــــادران براي آموزش زبان از چه روشهايي مي توانند استفاده كنند :

۱- بازي با حروف و در آوردن صداي آن از طريق بازي و يا بيان داستان .

۲- آموزش شعر، سروده هاي ساده كه الفاظ را قالبي به كودك منتقل مي كند در اين امر آثار مفيدي دارند.

۳- در آموزش زبان كودك را بايد تشويق كرد و هرگز نبايد گذاشت كه احساس عدم لياقت كند .

۴- خودداري از عيب جوئيهاي خشن، تنبيه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظي و دستوري.

۵- ايجاد انگيزه براي صحبت كردن كودك از طريق بي توجهي به شيوه هاي ديگر تفهيم و تفهم از جمله گريه و فرياد و يا اشاره.

 

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...