رفتن به مطلب

☆ دختـــری از کـوچـه هـای پـــــائـیــــز... ☆


ارسال های توصیه شده

i1pdcu7gx8lk2o4xnui0.jpg

 

 

 

 

فکر می کردم، می توانم فراموشش کنم.

 

اما کوچیک ترین چیزها او را به یادم می آورد....

 

تنها چیزی که خوب می تواند اشک مرا در بیاورد، یــــاد اوست...!

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 55
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

این روزها همه ی اطرافیانم به مدل های مختلفی دلشان گرفته است. همگی یک حس عجیبی دارند.

 

خیلی جالب است! انگار همگی خیلی شبیه به هم شده اند! حتی اگر سعی کنند با ژست ها و قیافه ها و کارهای مختلف متفاوت باشند!

 

این روزها کنارم می نشینند و درد و دل می کنند و من هم بعضی وقت ها با غرغرهایشان همراه می شوم و بعضی وقت ها سنگ صبور می شوم...!

  • Like 11
لینک به دیدگاه

بعضی از روزهـا خیلی حرف داری که بزنی، ولی دلت می خواهد سکوت کنی. این روزهای زندگی من هم جزء این دسته از روزها بود...!

  • Like 12
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

0e4rq5oblbwejok0t4hl.jpg

 

 

 

خدایا!

 

می شود اندكی نفهمی به ما عطا كنی؟!

 

تــا راحت زندگی كنیم؟!

 

مُردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم...!

 

 

  • Like 7
لینک به دیدگاه

0zxwqpwmpmi10fh5x5z5.jpg

 

 

 

 

یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ سفید بنویسی: " تـعطیــل است! "

 

و آن را بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت!

 

باید به خودت استراحت بدهی و دراز بکشی و دست هایت را زیر سرت بگذاری و به آسمان خیره شوی و بی خیال از همه جـا ســوت بزنی!

 

در دلـت بخنــدی به تمامی افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند!

 

آن وقت با خودت بگویـی بگذار منتـظـر بمانند...!

  • Like 9
لینک به دیدگاه

a46jtvp1cboi45k213f8.jpg

 

 

 

قصه ی مـا هم مثل تمــام قصه ها با " یکی بود ... یکی نبود " شروع می شود

 

و با " یکی ماند ... یکی نماند"، تمام می شود!

 

یکی، من بودم یا تـو؟

 

دیگــر فرقی نمی کند

 

مهم قصه ای ست که تمـام شد...!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

8j1sakhx23jz73l0mokl.jpg

 

 

چقـدر سخت و طولانی می گذرند

 

این روزهایی که به تظاهر می گذرند!

تظاهر به شـادی

 

تظاهر به بی تفاوتی

 

تظاهر به عـادت کردن

 

تظاهر به فراموشی

 

تظاهر به...

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه

1uf0cwsem68oi0t9l9xg.jpg

 

 

 

این روزهــا آدم ها تو را لال می کنند

 

 

و بعد از آن مدام می پرسند: چرا حرف نمی زنی؟!

 

 

این خنده دار ترین و تلخ ترین اتفاق دنیـاست...!

  • Like 10
لینک به دیدگاه

490n7ho1gr6wdkk8unb.jpg

 

دنــیــای این روزهـا درست شبیه به یک شــهربــازی شــده است!

 

جــایــزه بــازیِ تو بــا آدمــای اطرافت

 

یــه عــروســک دیــگــر است...!

 

 

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خدایـــا کاش فـردا که از خواب بیدار می شویم

 

زندگی را رنگ دیگری زده باشی!

 

می شود؟!

 

رنگـی همرنگ با آرزوهـای مـا...!

 

 

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...

حال این روزهایم

 

حال همان کسی است که باید از بین هزاران هزار آرزویش یکی را انتخاب کند!

 

کسی که غرق در آرزوهایش بود

 

و هیچ گاه نفهمید شاید خودش آرزوی دیگران باشد...!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

شانس چیست؟

 

 

موجود بسیار ناشناخته ای که تحقیقات نشان می دهد همیشه در مواقع لازم در حالِ فرار است! گویی ما قصدِ خوردنش را داریم! دارای خاصیتی لَزِج مانند است! تا در کفِ تقدیرمان قرار می گیرد، از کف می رود! این موجود همواره با افرادی دست رفاقت دارد که از خُمره ی این دنیا و آن دنیا تا خِرخِره نوشیده اند!

 

 

شواهد نشان می دهد که : وقتی خداوند این ناشناخته را بین بندگان پخش می نمود ما و امثال ما، به احتمال زیاد در صفِ رفع حاجت بودیم یا به دنبال نخود سیاه فرستاده شده بودیم! تا سرمان مشغول شود و وارد این نوع مسائل نشویم!

 

 

 

 

پ.ن : به دلایل ناشناخته ای اعصابمان پُکیده است و کل دنیا را ارثیه پدرمان می دانیم و از عالم و آدم هم طلبکار هستیم... شما مشکلی داری؟!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

x2a3zgs10m4y7usiwmj.jpg

 

 

 

 

بعضی روزها از آن روزهای لعنتی ست که همه ی تلخی ها هجوم می آورند سمت ِ دلت ، روحت ، چشمهایت ، افکارت...

از آن روزهای لعنتی که معلوم است هوایش ابری ست...

معلوم است دوست داشتنی نیستند...

معلوم است خسته کننده ست...

از آن روزهایی که دوست داری هر چه زودتر تمام شود...!

  • Like 6
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...