d-a-r-y-a 133 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۸۸ متاسفانه گنجینه ی گرانبهای آثار و کتب ریاضی دانان قبل از اسلام در میان جنگ های مختلف و در چپاول ، غارت و آتش سوزی ها و جزیه گرفتن ها از بین رفته و آن چه که از دستبرد زمانه باقی مانده بود در زمان حمله اعراب و مغول تاراج و نابود گردید . فقط اغلب در لا به لای کتاب های انگشت شمار و رسالات جسته و گریخته و سنگ نوشته ها آثاری عمیق و ارزنده که واقعا مایه تعجب و تفکر است مشاهده می شود . تاریخچه ای از دانش اخترشناسی قوم آریا متاسفانه گنجینه ی گرانبهای آثار و کتب ریاضی دانان قبل از اسلام در میان جنگ های مختلف و در چپاول ، غارت و آتش سوزی ها و جزیه گرفتن ها از بین رفته و آن چه که از دستبرد زمانه باقی مانده بود در زمان حمله اعراب و مغول تاراج و نابود گردید . فقط اغلب در لا به لای کتاب های انگشت شمار و رسالات جسته و گریخته و سنگ نوشته ها آثاری عمیق و ارزنده که واقعا مایه تعجب و تفکر است مشاهده می شود . نخست لازم است اشاره ی مختصری به این نکته شود که آن چه ما از نژاد قدیم ایرانی می دانیم این است که اقوام آریایی شامل : ایلامی ها ، مینتیانی ها ، کاسپی ها ، که از آریایی های تیره ی " نوردیک " بودند از 4000 سال قبل از میلاد ساکن فلات ایران شدند . در 3800 سال قبل از میلاد به علت هوش و ذکاوت و معلوماتی که داشتند شالوده ی شهرهای شوش و انزان را ریختند و 3700 سال قبل سازنده ی اولین سفال های ظریف نقش دار بودند . اونتاسکال به خاطر ساختن کاخ های با شکوهش صفحات زرین تاریخ را درست کرد . پرستش الهه ی آفتاب در 3300 سال قبل و انهدام شهر بابل و همچنین تدوین قوانین همورابی نمونه ای از تمدن عهد قدیم و حکومت چهار قوم ایلامی ، مینتیانی ،کاسپایی و آریایی بود که تا اوایل پیدایش حضرت زردشت بین 600 تا 700 سال قبل از میلاد ادامه داشت . کتاب اوستا ، بندهشن ، گات ها ، دینکرد در 1570 سال پیش نوشته شده و سپس دین زردشت آیین مقدس ایرانیان زیر فرمانروایی فراتس مذهب رسمی ایرانیان گردید و شاهنشاهی عظیم ایران از 2500 سال قبل توسط کورش بنیاد گذاشته شد . قوم سکاهایی که آیین (مهرپرستی ) را داشته در حدود 2300 سال قبل ، از سیستان به اطراف رود سند عزیمت کردند و اطلا عات وسیعی از تقویم و نجوم داشتند و (شکاکادوباها ) نام تقویم سکاها بود . بررسی کتاب اوستا در 21 فصل ، کتاب بندهشن ( آغاز خلقت ) و کتاب دینکرد که اولین دایره المعارف دینی دنیا است مورد توجه تهمورث شاه قرار گرفت و دستور داد نوشته ها و کتاب های دانش آن روز را بر پوست درخت توز بنویسند و در قلعه (جی) محفوظ نگه دارند . * جالب ترین مطلبی که درباره ی زردشت باید بدانیم این است که گروهی از محققین و دانشمندانی که درباره ی " زردشت پیغمبر ایران باستان " می نویسند : زردشت در ده سال (تفکر) تنها به اندیشه نگذارند بلکه علم ستاره شناسی را نیز دنبال کرد و شکاف سنگی را که از طاق غار تا سر کوه بود برای رصد ستارگان به کار می برد و به ستاره یابی و پژوهش در گردش ستارگان و به ساختن زیج و اسطرلاب می پرداخت . گفته اند که همه ی طاق ها و دیواره های آن غار پر از نگار ستارگان و پیکره ی ماه و خورشید و مسیر گردش آنان بوده . این غار پس از سال های بسیار زیارتگاه ایرانیانی بود که زردشت را به پیامبری برگزیده بودند . قزوینی محل آن را در کوه سبلان و " میر خواند " آن را نزدیک اردبیل گزارش داده است . از آن چه که در چند کتاب انگشت شمار که از تاخت و تاز ، انهدام و غارت تازیان باقی مانده ، در می یابیم ایرانیان قدیم ، دانش ریاضی ، نجوم و ستاره شناسی را به حد غیر قابل تصور می شناختند . ارتاخالیس یکی از دانشمندان محقق و مهندس برجسته ی ایران بود که در سال 480 قبل از میلاد برای عبور ناوگان خشایارشاه ، ساختن ترعه ای را در جزیره ی اتوس رهبری کرد . شناسایی و اطلاعات آنان از ستاره شناسی اساس و پایه ی علم نجوم گردید دانشمندان ایرانی دوره ی اسلام آن را به حد کمال رسانیده و تا آن جایی که احتیاج به وسایل و ابزار نبود ، تئوری این دانش را تکمیل کردند . ایرانیان قدیم در ابتدا چهار فرمانروا برای آسمان به شرح زیر انتخاب کردند : 1- تیشتر- سپاهپت خراسان که امروز آن را ستاره ی( شعرای یمانی )یا کلب الجبار می گویند این ستاره سپهبد یا فرمانده نواحی آسمان خراسان بود . 2- ستوئس - سپاهپت خوروران ( الدبران ) در صورت فلکی ثور . 3- وننت – سپاهپت نیمروج – وگا در صورت فلکی نسر طایر . 4- هیپتوایرنگ – سپاهپت اباختر- دب اکبر . ایرانیان مشخصات کامل برای یکایک آن ها داشتند و اطلاعاتی که از کتب و سنگ نوشته ها به دست می آید عبارت از مطالب و جملات پر ارزشی هستند که در تحقیق و بررسی یکایک کلمات و جملات آن ها نه تنها به دنیایی از دانش و علم اخترشناسی بلکه طب و امور اجتماعی و فلسفی روبرو می شویم که حیرت و تعجب زاید الوصفی را در وجود ما بر می انگیزد . مطالبی که تذکر آن در این جا ضروری به نظر می رسد این است که با توجه به تحقیقی که درباره ی کتاب " الموالید علی الوجود و المحدود " به عمل آمده ثابت شده که کتاب مذکور ترجمه ی عربی کتاب ( پارسیک ) است که در اصل به زبان پهلوی بوده و به دستور انوشیروان انجام گرفته . مطالب کتاب پارسیک از نوشته های مرد دانشمندی است که کلید دار رصدخانه ی ( آزی دهاک ) بوده و سرپرستی هفت منجمی را داشته که مسئولین پرستشگاه ( هفت گوهران آسمان بودند ) . این حیرت ها و کنجکاوی ها بود که (هنینگ ) ، (ماکنزی ) ، (دارمستتر ) ، (بارتلومه ) ، (ویلیام جکسن ) ، (پوپ ) ، ( گیرشمن ) ، ( گدار ) ، ( تلینو ) ، ( وست ) ، ( هوسینگ ) ، (سن جانا ) ، ( اشپیگل ) ، ( ویتدیشمن ) ، ( گیگر ) ، (پلیو ) و (شاوانس ) و سایر محقیقین دانشمند جهان را بر انگیخت تا کتب و رسالات متعددی درباره ی زردشت ، اوستا و ایرانیان قدیم و اقوام آریایی و مادها و مذهب مانوی به رشته ی تحریر در آورند که نه تنها کتب آن ها امروز زینت بخش کتابخانه ها و موزه های بزرگ دنیا ست بلکه حاصل این کند و کاو و بصورت کلیدی برای تکاپوگری نسل های آینده به جای مانده است . شکی نیست که علم نجوم از زمان بسیار قدیم مورد توجه ایرانیان بوده به ویژه آن که آسمان صاف و هوای خوش ایران که فروغ ستارگان را چندین برابر می کرده و جلای آسمان کویر و شهرهای نزدیک آن ، درخشش ستارگان آن جا که شهرتش در هر جا پراکنده است بهترین انگیزه و دلیل برای تشویق و تهییج افراد به بررسی و تحقیق درباره ی اختران در این سرزمین بوده است . کتاب ( بندهشن ) که به معنی کتاب راز آفرینش است اثر پر ارزشی است که در آن از دانش نجومی ایران سخن بسیار رفته ، مباحث این کتاب درباره ی آفرینش جهان از روز نخست است و توسط " گویت شاه رستم بندار " نویسنده ی دست نویس راتستان متعلق به کتابخانه ی پدر بهرام گور رونویسی شده است ، متاسفانه تاریخ دقیق نوشتن آن معلوم نیست و به احتمال قوی در زمان تهمورث شاه مجددا " آن را به زبان پهلوی نوشته اند و بنیاد فرهنگ ایران تحت شماره 4 زبان شناسی ایرانی آن را عینا " چاپ و منتشر کرده است . این کتاب از جمله مهم و مفصل ترین آثار پهلوی است . اگر بخش " هوس پارم یا نسک هفدهم " اوستا را مطالعه کنیم در می یابیم که شامل مسایل بسیاری درباره ی ستاره شناسی ایرانیان قدیم است . در قسمتی از کتاب مقدس اوستا تفسیر و تالیف پور داود که از سلسله انتشارات انجمن زردشتیان ایرانی و انجمن ایران لیک است این طور نوشته است که : (تشتر) در اوستا ( تیشتریه ) آمده است و در زبان پهلوی تیشتر و تیشترین اسم بعضی از ستارگان است که در نزدیک تشتر می باشند و آن را همراهی می کنند و این ستاره ( شعری یمانی ) است و بیرونی می گوید که ستاره ای است بر دهان ( کلب الجبار ) و پلوتارک هم می نویسد که ایرانیان آن را از زمان بسیار قدیم می شناختند و می دانستند که تشتر ستاره ی شعری یمانی است و مورخ مذکور صریحا از ستوده بودن این ستاره نزد ایرانیان اشاره کرده و می گوید : هرمزد ، (سیریوس ) را که در نزد منجمین اسلام به نام شعری یمانی است – نگهبان و پاسبان سایر ستارگان قرار داد و این مطابق است با آن چه در خصوص ( تشتر ) در اوستا ذکر شده است و در فقره ی 44 از تشتریشت آمده است " ما ستاره ی (( تشتر )) درخشان و با شکوه را می ستاییم که اهورا مزدا او را سرور و نگهبان همه ی ستارگان برگزیده ( چنان چه زردشت را برای مردمان ) ." لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده