رفتن به مطلب

اندرز فرانک لویدرایت به نوآموز جوان معماری!


eder

ارسال های توصیه شده

نگران تعلیم طراحی نباشید. اصول را تعلیم بدهید ۱۹۳۶

60158833942239610867.jpg

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
فروش نشو

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

———————

می پرسید توصیه من به جوانی که می خواهد وارد رشته معماری شود چیست؟

در کتاب جدیدم یک سخنرانی هست که در سال ۱۹۳۱ ‏در شیکاگو ایراد کرده ام. آن روز درباره روشها و ابزارها به او گفتم:هر معماری ای را که در دنیا هست فراموش کن

و آنها را صرفا کارهای خوبی تلقی کن به سیاق خودشان و در زمان خودشان

معماری را برای امرار معاش انتخاب نکن

مگر دوست داشته باشی که در کارت آن را اصل قرار دهی

از مدرسه معماری برحذر باش مگر در حد جزئی از کل مهندسی

. برو به کارگاه ، ماشینها و طرز اجرای ساختمانهای مدون را به چشم ببین

‏به اوگفتم باید فورا این عادت را در خودت بپرورانی که:

وقتی حاصل را می بینی فکر کنی که چطور این شده است؟

هر خصوصیت و جلوه ای به پرسش وادارت کند

یاد بگیری که بین چیز غیرعادی و زیبا فرق بگذاری و خوی تحلیل گری پیدا کنی. به او گفتم:.

فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن

که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد!

این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن.

از طرز فکر امریکایی بازگشت سربع سرمایه!!! ؛ چنان حذر کن که انگار از سم مهلک

هیچ کاری را نیمه کاره و نارس انجام نده

و برای به بار نشستن تجربه ، اگر ده سال هم لازم است ، صبر کن.

طبیب می تواند اشتباهات خودش را دفن کند ،

ولی معمار چاره ای ندارد جز اینگه به صاحبکارش توصیه کند که:

با کاشتن بوته های مو روی اشتباهش را بپوشاند .

پس برای ساختن اولین بناهایت هرچه می توانی ازسکونتگاهت دور شو

: همین طور به او گفتم

یک مطبخ را با همان شوقی بساز ؛ که برای ساختن یک کلیسای جامع احساس میکنی .

چیزی که مطرح است کیفیت است

و از شرکت در مسابقات دوری کن ، مگر به قصد تفنن!و هرگز نقشه فروش نشو

معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند

و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( ۱۹۹۳)

‏ سعی کن کتاب طبیعت را مطالعه کنی.

آنچه باید درباره معماری ارگانیک بدانیم درکتابهای معمولی پیدا نمی شود

برای درس گرفتن از طبیعت باید با آن هم سخن شد

باید از درخت ، گل ، صدف…

یعنی دیدنی هایی که صادقانه بیانگر صورت ناشی از کارکرد هستند درس بگیریم.

ولی اگر به همین بسنده کنیم ، کار ما تقلید محض خواهد شد و بس.

اما اگر عمق بیشتری را بکاویم تا به اصولی برسیم که این چیز ها براساس آنها عمل می کنند!

به راز وابستگی صورت به کارکرد مورد انتظار ؛

که از درخت ساختمان و از ساختمان درخت می سازد پی می بریم

پدر من که کشیش و واعظ بود . به من آموخت که:

یک سمفونی را همچون ساختمان عظیمی که از اصوات ساخته شده در نظر آورماز آن زمان هر وقت به باخ و بتهوون و موتسارت گوش می کنم

معماری را می بینم که در حال ساختن است.

و از موسیقی درسهای ارزشمندی گرفته ام ؛

برای من مرحله دیگری بوده ‏است از ادراک طبیعت ( ۱۹۹۳ )

تنها پیشرفت قطعی تو ، چه حالا و چه هر وقت دیگر ،

کارهای اصولی است که در انتظام کامل به انجام رسیده ‏باشد. ( ۱۹۳۱ )

 

 

منبع:

نقش نگار

لینک به دیدگاه

به شخصه عاشق اینجور زندگی ام

حیف که خیلی سخته آدم اینجوری باشه ......

حداقل تو این چند روزه کلی چوبش رو خوردم ......

 

باید برای کسی کار کنی که قدر کارت رو بدونه

 

و زمان میبره تا کشف بشی .......

 

ولی حرفاش خیلی قشنگه

 

بهش فکر کنید:ws37:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...