Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۹۴ امشب.... عالی.... معرکه... شکر هزار مرتبه شکر.... خدایا ممنونتم. ♥♥♥♥♥ 94/10/5 01:12 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۹۴ سرم درد میکنه... به حدی که با هرکس حرف زدم دعواش کردم.... فقط تقصیره ..... خدایا هیچکس محتاج بندش نکن.... 94/10/5 22:09 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۴ هنوز ترس و دلهره امتحانا.... هنوز بیقراری... هنوز یه بغض تو سینه.... امشب.... فقط یکم آرومم...آرومم کسایی رو دارم پیشم براشون مهمم.... امشب یه امید داد بهم که تنها نمیشم.... خدایا من محتاجتم.... 94/10/10 1:26 2 نقل قول لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8,439 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۴ سلام رفقا امشب میخواستن به زور تو پادگان نگرم دارن ولی از رو دیوار فرار کردم اومدم خونه فقط الان دوتا مشکل هست: 1 چجوری برم تو؟ 2 امشب امارم نره ستاد فرماندهی برای جلوگیری از به فنا رفتن لطفا اجماعا صلوات 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۴ بهترم... دوست خوبم دیدم.... کنارش خوبم...عین خواهره برام..یه آرامبخش.... خدایا...امشب دل هیچکس نگیره... دلتنگ نباشه... غم نداشته باشه... شکرت... 94/10/11 بامداد01:58 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۴ امشب.... دوستای مامانم برام تولد گرفته بودن.....چقدر خوشحال شدم.... امشب با کلی خوشحالی تو پروفش عکس گذاشتم... اومد همشو پاک کرد رفت...دریغ از یه سلام.... عب نداره....دل ما هرروز میشکنه اینم روش.... 94/10/13 22:29 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ایلین1366 5,544 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۴ امشب مثل همه شبها دلتنگم ،کاش یه روز میومد منم میخندیدم ،کاش کسی رو داشتم که خنده من براش مهم بود و برای خندیدنم برای شاد کردنم تلاش میکرد اخه خدا چرا چشمای منو گریون خلق کردی؟ خوشبحال کسایی که پیش عشقاشونن،کسایی که باعشقشون میخندن وشوخی میکنن ودلشون به همدیگه خوشه از قوی بودن خسته شدم ،منم دل دارم امشب از بغض دارم خفه میشم خدا خجالت میکشم از اینکه تو دنیات هستم وهمیشه مزاحمم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
fahiT1993 711 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۴ امشب عالی... تولد تمنای گل.. فردا تولد خواهرم.... شبای خوبیه درکل...:hapydancsmil: 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۴ تووووووووووووپ:hapydancsmil: اگه کوفتم نشه 1 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۴ خووووب توووووپ. کادوهام....تبریکام....از بهترینا.... امتحانم عااااالی...... شکرت... 94/19/20. 00:55 سامممممم تولدت مبارک عزیز...همه منتظریم بیای... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۴ خوب... امتحانا تموم شدن... راحت شدم 94/10/21 21:20 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۴ عالی... بابایی صدای استاد شهریار گذاشته.... دور کرسی نشستیم... خواهرم داره برام شالگردن میبافه... ---- مگه فکر پروژه میزاره لذت بری.... بخصوص یه نفر جواب پیام نده... --- 94/10/22 امروز تولد دوستم بود شمارش پاک شد از گوشیم حیف... الی عزیز تولدت مبارک....کنار شوهر و نی نی نازت خوشبخت و شاد و سلامت باشی.... 00:09 3 نقل قول لینک به دیدگاه
helma.b 3,345 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۴ امشب.... خیلی خوشحالم چون امتحاناتم خیلی عالی به پایان رسید 4 نقل قول لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16,059 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۴ امشب 6 با بلوار کشاورز و با رفیق جون جونیم بالا پایین کردیم... سردیه هوا..گرمای غزل.. مهرِ صدای خوشش... بی نظیر بود... تنت سلامت رفیقم...:hapydancsmil: 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۴ مهمونیییییی:hapydancsmil: جمع گرم عزیزای دلم....:hapydancsmil: فقط کم میمونم پیشت...عشقم....ببخش...فردا جبران میکنم....نفس عطی. :hapydancsmil: 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۴ امشب خوووووب. برام شعر میخوند... عکس میفرستاد... عزیزم... میخوام یه کاری رو از امشب ترک کنم...خدا کمکم کنه... 94/10/25 23:51 3 نقل قول لینک به دیدگاه
roozbeh ameri 8,439 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۴ امشب مرا غزل به هوایی دگر ببر فردا هم دوست داشتی و حال کردی یه جای بهتر ببر 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۴ روزبه رو خدا نبرمن میدونم کجا میخواد بره امشب توللللللد تهران کثیف :hapydancsmil:تولللللللد رقص 94/10/28 19:88 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,812 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۴ امشب... تازه از راه رسیدم مهمون میاد با حال سرما خوردگیم...خستگی... بیقرارش بودم نت نداشتم دلتنگش بودم... ولی اون... اومد سلام داد و یه جوک فرستاد رفت... 94/11/2 21:50 ع.س 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .