رفتن به مطلب

امشب


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 3.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 4 هفته بعد...

باورم نمیشه.. پست مهناز عزیز تو گاه نوشته ها رو خوندم ک یه قسمتش نوشته بود:

آرزودارم

۶ماهی

که درپیش دارید

آغاز روزهایی باشه

که آرزوشو دارید

یادم افتاد من واسه تبریک سال نو تقریبا چنین چیزی ب دوستانم گفتم : آرزو دارم سالی ک پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشد ک آرزو دارید..

خدای من.. هنوزم باورم نمیشه 6 ماه گذشت.. ب سرعت برق و باد هم گذشته..

و امشب.. آخرین شبیه ک جزء صاحبخونه های این خونه محسوب میشم.. فردا از این شهر میرم.. میرم ک مقدمات زندگی و شروعی جدید رو همراه با همسفرم فراهم کنم.. تا هفته آینده پدر و مادرمو نمیبینم.. بعدش تا 1 هفته پیش همیم و بعد از اون.. من سر خونه زندگی خودم تو 1 شهر دیگه.. و خانواده ام، تو این شهر..

تشکیل زندگی و همسفر شدن با کسی ک خیلی دوستش داری، خیلی شیرین و لذت بخشه.. ولی دیگه اون موقع شدی خانم خونه.. دیگه دختر آزاد خونه بابا نیستی.. جالبه.. بزرگ شدم.. ولی امشب تا صبح بیدار میمونم و خیره میشم ب عزیزترینام.. ب پدر و مادرم.. ب کسایی ک جوونی شونو صرف من کردن تا اینکه الان بشم خانم یه خونه.. میترسم بیدار بشن وگرنه کف پاشونو میبوسیدم.. دقیقا دو هفته دیگه عروسیمه و احتمالا همین موقعا یا بیشتره ک تو خونه خودمم و دارم دستشونو میبوسم.. و بعد از اونه ک با همسفر عزیزم ب زندگی و خونه جدید سلام میکنیم...

امیدوارم همه شما عزیزانی ک محبت کردید و وقتتونو گذاشتید و این متن رو خوندید ب زودی زود این حسارو تجربه کنید

در پناه حق :icon_gol:

لینک به دیدگاه

دلم میخواد تو این شبا...

دل اون خانواده هایی که...

حاجیشون تو مکه فوت کرد...

آروم باشه...

وقتی دعای عرفه میخونن...

وقتی همه هستن جزء اونا....

 

خدایا به خانوادهاشون صبر آرامش عطا کن....

:hanghead:

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خونه مادر بزرگ...شبم میخوابیم...نت رایگان:hapydancsmil:

 

کنار بچه های انجمن:hapydancsmil:

 

امروزم عالی بود با صحبت کردن بهترین مرد انجمن که بهترینارو واس خودش و عزیزای دلش از خدا میخوام.

خوشحالم همچین آدمی تو زندگیم تاثیر گذارشده...

نعمت بزرگ برام.

 

به احترامش میخوام همیشه شاد باشم...حتی بی دلیل.

گفت همیشه بخندم.

گفت شاد باشم...

به احترامت قول میدم غم راه ندم تو دلم.:icon_gol:

بهترینارو از خدا واسه فرزندت میخوام.

لینک به دیدگاه

:icon_gol:امشب خیلی خوشحال شدم از تصمیم خوبت ........

پاینده باشی و همیشه سربلند ....

ارزوی قلبیم دیدن شادی همه دوستانم هست

پس خدا هرچی امشب دوستانم میخوان بهشون بده

امین

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

امشب شب خوبی بود دوست دارم ثبت شه تو خاطراتم...در نقش خاله خانم دریک مهمونی مهم شرکت کردم:ws3:

خیلی خوبه ادم عزیزای دلش خوشحال میبینه...

خدایا شکرت.

لینک به دیدگاه

بعد چند ماه به پسر عمم پیام دادم...

جاش خیلی خالیه کنارمون...

اون نیست جمعمون ساکت شده...

انقدر دلتنگش بودم تا جواب داد بهش گفتم میخوام فوشت بدم...

طفلی گفت بده...تا نوشتم بیشور و بی معرفت اشکم ریخت و نوشتم زود برگرد...فرستادم...

گفت دیگه برنمیگرده...هیچوقت...

 

لعنت فرستادم به مملکتی که یه جوون ارشد نتونست تو شهر خودش کار پیدا کنه و رفت تهران تو شرکتای هرمی...

 

باهمه دلتنگیام براش...گفتم نیا....

گفت شب بخیر خوب بخوابی...

 

تموم شد امشب...

پسرعمه همه دلتنگتیم...

 

94/8/8

00:41

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...