نقد و بررسی :::::بیست ویکمین میزگردخانواده با موضوع:زندگی زناشویی وحس تملک:::::

[poor!a 15,130]

پوریا جان اولاً بهت تبریک میگم

شنیدم مزدوج شدی

 

 

بعدشم حالا ایشاالله بعد چند مدت آندرستند میشی که همسرت که عشقته داره به دوست داشتن تو نسبت به ما درت یا خواهر یا پدرت حسودی میکنه......حالا چه برسه به دختر عمو و دختر عمه و دختر دایی......که اگه این روابط حسنه رو ببینه میگه تو دیگه دوسم نداری........وای به اون روزی که دختری اشتباهی به تلفن همراهت زنگ بزنه که دیگه میگه تو قصد خیانت به من و داشتی...

آره پوریا جان حالا خیلی مونده به این مباحث برسی......که در طی زندگی بهش میرسی

ممنون

ایشالله که پیش نمیاد

البته بستگی به سیاستی داره که توزندگی پیش میگیری

میشه جلوگیری کرد از این روابط

در ثانی من بار اولی نیست که ازدواج میکنم

اندرستند هستم نسبت به مسائل زندگی

[Javid Maleki 11,668]

ممنون

ایشالله که پیش نمیاد

البته بستگی به سیاستی داره که توزندگی پیش میگیری

میشه جلوگیری کرد از این روابط

در ثانی من بار اولی نیست که ازدواج میکنم

اندرستند هستم نسبت به مسائل زندگی

 

قربانت

زندگی مثل تخم مرغ هنمیشه پیش بینی کرد که آیا این تخم مرغ سالم یا نه؟؟!!!

تا نشکنه مشخص نمیشه...

زندگی مشترکم سیاست میاست حالیش نیست...

مخصوصاً زندگی ها امروزی

دمت گرم

[RAPUNZEL 10,430]

با سلام

یه دختر وپسر جوان وقتی باهم دوست میشوند یا باهم قرار ازدواج میگذارند ناخودآگاه یه احساسی بین شون ایجاد میشه که دوست ندارند طرف مقابل با شخص دیگه ای باشه یامحبتش به سمت شخص دیگه ای معطوف بشه به نحوی بهش حسادت میکنند ومیخواهند بیشترین محبت وتوجه را طرف مقابل به ایشان داشته باشد این حس رو احساس تملک هم میگن که فرد دوست داره همه جوره طرف مقابل رو مال خود کنه این حس هم مثل همه احساسات وعواطف انسانی افراط و تفریطش بیماری محسوب میشه

 

در این میزگرد میخوایم به این موضوع بپردازیم که اول

ماهیت این حس ازکجا ناشی میشه؟

:JC_thinking:

 

درود بر شما

قبل از همه حرفام بايد بگم اون بخش قرمز رنگ برام يكم مبهمه اگه ميشه روشنش كنيد؟!!

يني چي؟ منظورتون از اون شخص ديگه كيه؟ اون شخص ممكنه مادر يك نفر باشه و يك حس فرزند بودن و عشق نسبت به يك مادر و يا ميتونه يك جنس مخالف باشه و يك احساس عاشقانه...

خوب مسلما فرق هست بين اين روابط كه اگه طرف هيچ واكنشي در مورد دوم كه يه جور خيانت محسوب ميشه انجام نده به قول عاميانه ميشه گفت بووووووووووقه!!!

و اما اگر مورد اول منظورتون هست مثلا شوهري كه دوست نداره زنش با هيچ بني احدي رفت و آمد كنه و فقط ميخواد زن مال خودش باشه حس مالكيت ميكنه يا زني كه اصلا حاضر نيست حتي شوهرش به مادر مسنش يه سر بزنه چون ميخواد فقط مال خودش باشه اينجاست كه شخص ميشه گفت يه جورايي حساسيت بيمارگونه داره و بايد به مشاور و روانشناس مراجعه كنه...

به نظر من هر انساني كاملا مستقل هست در روابطش در زندگي و كسي حق نداره روي كس ديگه اي حس مالكيت داشته باشه حتي پدر و مادر يك شخص بالاي 18 سال

و اما بعضيا اين حس به صورت بيمار گونه درشون وجود داره حتي ميبينيم بعضي از اوليا نسبت به فرزندشون اين حس وسواس گونه تملك رو دارن و خيلي از آقايون نسبت به خانومهاشون كه اسمشو گذاشتن غيرت و خيلي جالبه مال زنارو گذاشتن حسادت!!!

من با موضوع غيرت موافقم حس غيرت در هر كسي يه جور تعريف ميشه و من اين تعريف رو ازش دارم: غيرت يك حس هست كه زن و مرد نميشناسه يك حسه محافظت از حريم خونوادگي يه حس محافظت از كسايي كه دوستشون داريم نه يك حس تملك !

بنابر اين با اون گفته هاي بالام ميخوام بگم كلا حس تملك داشتن =حس بيمارگونه هست

درستش حس غيرت داشتن و حفاظت هست اونم نه نسبت به روابط عاميانه يك فرد بلكه در مقابل عوامل وسوسه كننده و يا هر چيزي كه آرامش يك خونواده رو ميتونه به هم بزنه

در مورد سوالتون هم بايد بگم به نظر من اين موضوع ريشه در گذشته فردي شخص بيمار داره بستگي به عقده هاي درونيش كمبودهاي عاطفيش ترسهاش داره

مثلا مادري رو من ميشناسم كه نسبت به بچش حس مالكيت بيمارگونه داره به طوري كه زندگي اون بچه رو به زوال كشيده هيچ وقت اجازه نداده بچه بره تو كوچه و يا مهد كودك و دوران مدرسه ميبردتش تا دم مدرسه و مياوردتش تا جاييي كه استقلال اين پسر بچه 18 ساله صفره هيچ دوستي نداره و مورد تمسخر همه قرار ميگيره

دليل اين حسش ميدوني چيه؟ اينكه بچه خيلي خيلي دوست داشته ولي توي سن 40 سالگي بچه دار ميشه و همين يه دونه رو ميتونه بياره اين دليلش ترسه، ترسه از دست دادن

شايد يك مرد هم نسبت به زنش همين ترس رو داشته باشه نميذاره بره بيرون نميذاره لباسيرو كه دوست داره بپوشه چون ميترسه يه شخصه ديگري بياد و عزيزشو ازش بگيره ...اينا همه ريشه در كمبودهاي عاطفي و ترس هاي دروني يك انسان داره....

راستي موضوعتون رو خيلي دوست داشتم جالب بود:wubpink:

[panisa 12,132]

به نظر من ماهیتش از علاقه ی زیاد ناشی میشه!:yes:

[solise70 967]

من فکر میکنم این حس به خاطر اینه که از همسرش مطمئن نیس!

راستی ممکنه بخاطره عدم شناخت هم باشه!

اگر شناخت و اعتماده دو طرفه باشه دیگه اون حسادت یا علاقس یا در صورت شدیدترش میشه بیماری!

و همچنین بعد اعتماد و شناخت دیگه به مادر شوهرو خواهر شوهرو فک و فامیل گیر نمیده!

[Fo.Roo.GH 24,356]

درود

 

ممنون از دعوتت اقا پیمان

 

من نظر دوستان رو نخوندم فقط نظر خودم رو میگم

 

من فکر میکنم در مورد حس تملک اقایون این موضوع از ریشه تاریخی تعصب و ناموس پرستی و غیرت برمیاد که فکر میکنم دلیل و شرحش برای همه واضح باشه و لازم به باز کردن موضوع نباشه

 

اما جوانان امروز هم که ادعای روشنفکری و قبول حقوق برابر دارن گاهی به تبع این سنت و ویژگی تاریخی مردها روی روابط احتماعی همسرشن حساس میشن و اجاره استقلال کامل رو نمیدن

 

در مورد خانمها هم به خاطر حساسیتی که زنها به همدیگر دارن و عدم اعتماد به رابطه یک مرد با یک زن دیگه (حتی اگه اون رابطه صرفا کاری باشه) و همچنین حس حسادت نسبت به وقتی که شوهرشون توجه خاصی به هر علتی به زن دیگه ای نشون بده، این احساس تملک قوت پیدا میکنه و دنبال هر راهکاری هستن که شوهر رو صرفا مال خود بکنن!

 

من کلا با این پدیده در هر دو صورت مخالفم...فکر میکنم اگه رابطه برپایه شناخت، اعتماد و علاقه به معنای واقعی کلمه چیده شده باشه نیازی نیست ما به طرف مقابلمون به مثابه ملک یا وسایل شخصی نگاه کنیم ...این خیلی توهین امیزه!

[peyman sadeghian 30,244]

نگفتم خانم ها حس تملک ندارن ، گفتم آقایون همچین حسی رو بیشتر دارن ...

 

تملک یعنی آزادی طرف رو بگیری و بگی مال تو باشه ...

 

تعلق از علاقه میاد ... یه حالت وابستگی داره ... که خیلی بهتر و زیباتر از تملک هستش ...

 

اینقدر با من بحث نکن .. :icon_pf (95):

چرا فکر میکنید فقط آقایون حس تملک دارند وخانومها تعلق؟خوب اسم حس آقایون روهم میشه گذاشت تعلق

درود بر شما

قبل از همه حرفام بايد بگم اون بخش قرمز رنگ برام يكم مبهمه اگه ميشه روشنش كنيد؟!!

يني چي؟ منظورتون از اون شخص ديگه كيه؟ اون شخص ممكنه مادر يك نفر باشه و يك حس فرزند بودن و عشق نسبت به يك مادر و يا ميتونه يك جنس مخالف باشه و يك احساس عاشقانه...

خوب مسلما فرق هست بين اين روابط كه اگه طرف هيچ واكنشي در مورد دوم كه يه جور خيانت محسوب ميشه انجام نده به قول عاميانه ميشه گفت بووووووووووقه!!!

درود برتو ای بانو

نه منظورم وقتی هست که شخص با فردی نامحرم وغریبه گفت وشنودی داره همسر نسبت به اون رابطه یه حس قشنگی پیدا میکنه؟؟؟!!!!منظورم دقیقا همون حس قشنگه است

 

و اما اگر مورد اول منظورتون هست مثلا شوهري كه دوست نداره زنش با هيچ بني احدي رفت و آمد كنه و فقط ميخواد زن مال خودش باشه حس مالكيت ميكنه يا زني كه اصلا حاضر نيست حتي شوهرش به مادر مسنش يه سر بزنه چون ميخواد فقط مال خودش باشه اينجاست كه شخص ميشه گفت يه جورايي حساسيت بيمارگونه داره و بايد به مشاور و روانشناس مراجعه كنه...

بله اینگونه کنترل کردنهارو باید معالجه کرد

موضوع بحث فقط یه حسی هست که یه زن وشوهر یا دوتا دوست صمیمی از جنس مخالف نسبت به هم پیدا میکنند میخوایم ببینیم این حس اصلا چیه وبه چه دردی میخوره؟

 

به نظر من هر انساني كاملا مستقل هست در روابطش در زندگي و كسي حق نداره روي كس ديگه اي حس مالكيت داشته باشه حتي پدر و مادر يك شخص بالاي 18 سال

و اما بعضيا اين حس به صورت بيمار گونه درشون وجود داره حتي ميبينيم بعضي از اوليا نسبت به فرزندشون اين حس وسواس گونه تملك رو دارن و خيلي از آقايون نسبت به خانومهاشون كه اسمشو گذاشتن غيرت و خيلي جالبه مال زنارو گذاشتن حسادت!!!

یعنی قبول ندارید زنان نسبت به هم حس حسادت دارند؟

من با موضوع غيرت موافقم حس غيرت در هر كسي يه جور تعريف ميشه و من اين تعريف رو ازش دارم: غيرت يك حس هست كه زن و مرد نميشناسه يك حسه محافظت از حريم خونوادگي يه حس محافظت از كسايي كه دوستشون داريم نه يك حس تملك !

بنابر اين با اون گفته هاي بالام ميخوام بگم كلا حس تملك داشتن =حس بيمارگونه هست

درستش حس غيرت داشتن و حفاظت هست اونم نه نسبت به روابط عاميانه يك فرد بلكه در مقابل عوامل وسوسه كننده و يا هر چيزي كه آرامش يك خونواده رو ميتونه به هم بزنه

 

پس از دیدگاه شما نباید نسبت به روابط همسر با جنس مخالف حساسیتی داشت؟شما واقعا چنین حساسیتی نداری؟

در مورد سوالتون هم بايد بگم به نظر من اين موضوع ريشه در گذشته فردي شخص بيمار داره بستگي به عقده هاي درونيش كمبودهاي عاطفيش ترسهاش داره

مثلا مادري رو من ميشناسم كه نسبت به بچش حس مالكيت بيمارگونه داره به طوري كه زندگي اون بچه رو به زوال كشيده هيچ وقت اجازه نداده بچه بره تو كوچه و يا مهد كودك و دوران مدرسه ميبردتش تا دم مدرسه و مياوردتش تا جاييي كه استقلال اين پسر بچه 18 ساله صفره هيچ دوستي نداره و مورد تمسخر همه قرار ميگيره

دليل اين حسش ميدوني چيه؟ اينكه بچه خيلي خيلي دوست داشته ولي توي سن 40 سالگي بچه دار ميشه و همين يه دونه رو ميتونه بياره اين دليلش ترسه، ترسه از دست دادن

شايد يك مرد هم نسبت به زنش همين ترس رو داشته باشه نميذاره بره بيرون نميذاره لباسيرو كه دوست داره بپوشه چون ميترسه يه شخصه ديگري بياد و عزيزشو ازش بگيره ...اينا همه ريشه در كمبودهاي عاطفي و ترس هاي دروني يك انسان داره....

راستي موضوعتون رو خيلي دوست داشتم جالب بود:wubpink:

 

ممنونم از حضورتون

 

 

به نظر من ماهیتش از علاقه ی زیاد ناشی میشه!:yes:

میشه بگی چرا این علاقه زیاد اگه از سمت آقایون بروز کنه میشه تملک صرف؟

من فکر میکنم این حس به خاطر اینه که از همسرش مطمئن نیس!

راستی ممکنه بخاطره عدم شناخت هم باشه!

اگر شناخت و اعتماده دو طرفه باشه دیگه اون حسادت یا علاقس یا در صورت شدیدترش میشه بیماری!

و همچنین بعد اعتماد و شناخت دیگه به مادر شوهرو خواهر شوهرو فک و فامیل گیر نمیده!

 

اما این قضیه گیردادنها درخانومها شدت بیشتری داره ها!!!!!!

یعنی اونا همسرانشون رو نمیشناسن یا بهشون اعتماد ندارن؟

[felorans666 12,046]

هر چی فک کردم چیزی به ذهنم نرسید :JC_thinking:

 

ولی این حس هر چی هست برمی گرده به همون علاقه ملاقه دیگه ... :girl_blush2:... هر چی هست حسادت نیست...

[سـارا 20,071]

ولی من فکر می کنم این احساس تا حدی هم می تونه خوب باشه...تاکید می کنم که اگه از از حد خارج نشه، می تونه نشون دهنده توجه و علاقه دو طرف به هم باشه و اینکه روابطشون برای هم مهمه ...

من به عنوان یه دختر، دوست دارم تا حد مختصری (مختصر ) طرف مقابلم این حساسیتهارو داشته باشه.اصلا دلم نمی خواد بی تفاوت باشه نسبت به این چیزا...چون من این حساسیت رو ناشی از علاقه و توجه می دونم.وبا شک و بی اعتمادی خیلی خیلی فرق می کنه!! چون به عقیده من طرفم از روی علاقه و توجهشه که نسبت به روابطم با مردهای دیگه حساسه و خب مسلما با زمانی که از روی شک و تردید بخواد حساسیت نشون بده ، خیلی فرق می کنه

[partow 25,305]

ولی من فکر می کنم این احساس تا حدی هم می تونه خوب باشه...تاکید می کنم که اگه از از حد خارج نشه، می تونه نشون دهنده توجه و علاقه دو طرف به هم باشه و اینکه روابطشون برای هم مهمه ...

من به عنوان یه دختر، دوست دارم تا حد مختصری (مختصر ) طرف مقابلم این حساسیتهارو داشته باشه.اصلا دلم نمی خواد بی تفاوت باشه نسبت به این چیزا...چون من این حساسیت رو ناشی از علاقه و توجه می دونم.وبا شک و بی اعتمادی خیلی خیلی فرق می کنه!! چون به عقیده من طرفم از روی علاقه و توجهشه که نسبت به روابطم با مردهای دیگه حساسه و خب مسلما با زمانی که از روی شک و تردید بخواد حساسیت نشون بده ، خیلی فرق می کنه

 

با حرفات موافقم ...

[RAPUNZEL 10,430]

درود برتو ای بانو

1-نه منظورم وقتی هست که شخص با فردی نامحرم وغریبه گفت وشنودی داره همسر نسبت به اون رابطه یه حس قشنگی پیدا میکنه؟؟؟!!!!منظورم دقیقا همون حس قشنگه است

 

 

2-بله اینگونه کنترل کردنهارو باید معالجه کرد

موضوع بحث فقط یه حسی هست که یه زن وشوهر یا دوتا دوست صمیمی از جنس مخالف نسبت به هم پیدا میکنند میخوایم ببینیم این حس اصلا چیه وبه چه دردی میخوره؟

 

 

3-یعنی قبول ندارید زنان نسبت به هم حس حسادت دارند؟

 

 

4-پس از دیدگاه شما نباید نسبت به روابط همسر با جنس مخالف حساسیتی داشت؟شما واقعا چنین حساسیتی نداری؟

 

5-ممنونم از حضورتون

 

1- خوب اينجور كه معلوم شد منظورت صرفا رابطه بين يك زن و يك مرد غريبه بوده

2-يه موقه ميبيني يه آقاي متاهل يه همكار خانم داره و بنا به دلايل كاري با هم ارتباط تنگاتنگي پیدا كردن حالا اگه خانم بو ببره كه ارتباط اين دو نفر داره فراتر از يه همكار ميشه اين موقه اگه يه زن واكنش نشون بده يني بيماره؟!! يا حسه تملك ميكنه ؟!!معلومه كه نه ... اين غيرت و تعصبه يك زن رو نشون ميده كه شوهرش رو دوست داره و نميخواد شوهرش با خيانت زندگيشونو خراب كنه ... و اگه واكنش نشون نده به نظر من مريض و بيماره و اصلا شوهر و زندگيش براش مهم نيست

3-چرا به غيرته زنها ميگيد حسادت؟ چطوره كه يه زن وقتي داره با يه مرد خيلي عادي صحبت ميكنه مرده ميخواد خرخره خودشو پاره كنه سريع ميپره وسط ادامه حرفو خودش ميزنه ميگه تو برو يه گوشه وايسا اونوقت وقتي يه مرد داره با يه زنه غريبه حرف ميزنه نيششم تا بناگوش بازه زنش مياد وسط حرفشون ميگن حسوديش شد؟!!

در عجبم يني ازين حرف مردم!!!اينجوري

4-من كي گفتم حساسيت نخواهم داشت من هم مثل هر انسانه سالمي اين غيرت و تعصب نسبت به حريم خونه زندگيم در وجودم هست و هرگز دوس ندارم همسر آيندم نقشي فراتر از يك همكار و پسرخاله و پسر عمو و آشنا با يك زنه غريبه داشته باشه جوري كه خط قرمزهارو رد كنه...و همه اينا از دوست داشتنه زياده

ولي حساسيت بيمارگونه هم ندارم يني اگه يك روز همسرم رو ببينم داره با همكارش حرف ميزنه خيلي عادي و معمولي، دليلي نداره بيفتم جلو يا بهش بگم حق نداري با همكار خانمت حرف بزني

5- خواهش ميكنم:texc5lhcbtrocnmvtp8

[panisa 12,132]

منم با سارا موافقم...:icon_pf (34):

[goddess_s 16,415]

فک نمیکنم کسی به روابط سالم طرف مقابلش حساسیت نشون بده این احساس وقتی شروع میشه که حس کنی روابط بیشتر از حد معموله شاید یجور اعتماد نداشتن که البته خیلی هم بده!!

[felorans666 12,046]

حالا بزار شوهره بیاد

 

حس تملک پیش کش...

[سـارا 20,071]

فک نمیکنم کسی به روابط سالم طرف مقابلش حساسیت نشون بده این احساس وقتی شروع میشه که حس کنی روابط بیشتر از حد معموله شاید یجور اعتماد نداشتن که البته خیلی هم بده!!

البته حساسیت داریم تا حساسیت !!

یجورحساسیت هست که طرف مقابل رو میای محدود می کنی و میگی مثلا حق نداری دیگه با فلان خانوم یا اقا هم صحبت بشی.این یعنی اعتماد نداری بهش...

اما حساسیتهایی که از بی اعتمادی نیست ، می شه از راههای غیر مستقیم طرفتو به خودت جذب کنی :5c6ipag2mnshmsf5ju3

[peyman sadeghian 30,244]

فک نمیکنم کسی به روابط سالم طرف مقابلش حساسیت نشون بده این احساس وقتی شروع میشه که حس کنی روابط بیشتر از حد معموله شاید یجور اعتماد نداشتن که البته خیلی هم بده!!

دقیقا

اما اینکه تشخیص بدیم این رابطه کی منحرف شده وباید حساسیت نشون داد خودش یه مشکلیه که بیشتر اوقات باعث مشکل میشه

این قضیه از هردوسمت هست یعنی هم از سمت آقا هم از سمت خانوم

 

گاهی قضاوت زودهنگام باعث بروزسوءتفاهم ومشکلات بعدی میشه

البته حساسیت داریم تا حساسیت !!

یجورحساسیت هست که طرف مقابل رو میای محدود می کنی و میگی مثلا حق نداری دیگه با فلان خانوم یا اقا هم صحبت بشی.این یعنی اعتماد نداری بهش...

اما حساسیتهایی که از بی اعتمادی نیست ، می شه از راههای غیر مستقیم طرفتو به خودت جذب کنی :5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

به نظرمن رفتاردیگران باما بازتاب رفتارما در گذشته است اگه طرف مارو محدودمیکنه پس ماخودمون درگذشته رفتاری درشرایط مشابه داشتیم که این اعتماد ازبین رفته گاهی یادمون میره وقتی سرانگشت اتهام رو به سمت طرف مقابل میگیریم نوک پیکان تقصیر سه انگشت دیگه به سمت خودماست

[peyman sadeghian 30,244]

خوب تا اینجای کار من اینگونه استنباط کردم (البته هرجاشو اشتباه کردم شما اصلاح کنید):

 

این احساس تملک درحد نرمال نه تنها مشکل ساز نیست وباعث آزار همسر نمیشود بلکه باعث ایجاد محبت بیشتر در همسران میشود

 

 

صحبت شد که این حساسیت وگیردادن باید وقتی باشه که ارتباطات همسر از مسیراصلی خارج شده ودیگه شکل یه ارتباط ساده کاری یا اجتماعی ساده رو نداره واین احساس خطر رو در همسران بوجود میاره که زندگی شون درخطره وباید عکس العمل نشون داد........

خوب تااینجا مشخص شد که این حس تملک از روی علاقه زیاده درحدنرمال ومتعادلش چیز بدی نمیتونه باشه

 

 

خوب!

 

چطور میشه تشخیص داد این حس تملک درحد نرمال وطبیعی خودش هست؟:JC_thinking:

[مریم راد 2,736]

سلام

 

به نظر من این یک نیاز طبیعی است که هر زنی همسرش را تنها برای خود بخواهد و در مورد روابط و مناسبات او با سایر زنها حساسیت نشان بده اما خوب این حس اگه کنترل نشه و منطقی اهاش برخورد نشه باعث اختلافات و درگیری ها میشه.همه این ها به دو طرف بستگی داره که از حساسیت های هم کم کنند.البته منم با پیمان موافقم تا حدی این حس می تونه برای دو طرف خوب باشه.اینکه بدونی یه نفر با یه حس قوی میخواد مال اون باشی اما مالکیت بدون محدودیت خیلی برات قشنگه.

[سـارا 20,071]

 

چطور میشه تشخیص داد این حس تملک درحد نرمال وطبیعی خودش هست؟:JC_thinking:

 

فکر می کنم همونطور که قبلا گفتم، وقتی این احساس با محدود کردن طرف مقابل همرا نباشه.و خب باعث ازار هم نشه...مثلا تا حدی هم که این احساس در من به وجود نیاد که طرف مقابلم به من اعتماد نداره .وگرنه حساسیتهای معمولی فکر می کنم تو همه آدمها هست و هیچکسی نیست که نسبت به رفتار طرف مقابلش بی تفاوت باشه

 

البته نظر من اینه که وقتی کسی همسرشو محدود می کنه، در همه موارد دلیلش این نیست که قبلا ازش چیزی دیده و حالا می ترسه که دوباره تکرار بشه.خیلی از مواقع هم خود خانوم یا اقا بیش از حد حساس هستند.حتی بدون اینکه از طرف مقابلشون چیزی دیده باشن!

[peyman sadeghian 30,244]

فکر می کنم همونطور که قبلا گفتم، وقتی این احساس با محدود کردن طرف مقابل همرا نباشه.و خب باعث ازار هم نشه...مثلا تا حدی هم که این احساس در من به وجود نیاد که طرف مقابلم به من اعتماد نداره .وگرنه حساسیتهای معمولی فکر می کنم تو همه آدمها هست و هیچکسی نیست که نسبت به رفتار طرف مقابلش بی تفاوت باشه

محدودکردن؟فکرنمیکنیدگاهی این محدودیت هاازنظرشخصی که حس میکنه محدودمیشه محدودیت محسوب میشه؟گاهی شایدواقعایه رابطه به صلاح زندگی مشترک نیست وطرف(مردوزن تفاوتی نمیکند)چون اونرابطه رودوست داره وصرفاازروی خودخواهی نمیخواداون رابطه قطع بشه واگه همسرش ایرادی بگیره گمان میکنه که ازطرف همسرمحدودشده است.این قضیه مردوزن نداره گاهی مردهمسرش روازیه رابطه منع میکنه گاهی به عکس زن هست که نسبت به یه رابطه ی شوهرش حساس میشه...وازطرفی وقتی یک طرف قضیه (زن یامرد)به حدیمیرسه که احساس خطرمیکنه مسلمااون رابطه روبیشترازحدمجازدونسته پس بایدبه تصمیمش احترام گذاشت وحداقل اینه که ازش دلیل حساسیت روپرسیدشایددرست بگه

البته نظر من اینه که وقتی کسی همسرشو محدود می کنه، در همه موارد دلیلش این نیست که قبلا ازش چیزی دیده و حالا می ترسه که دوباره تکرار بشه.خیلی از مواقع هم خود خانوم یا اقا بیش از حد حساس هستند.حتی بدون اینکه از طرف مقابلشون چیزی دیده باشن!

اگه کسی بدون دلیل این حساسیت روبه خرج بده میشه شامل مواردی که گفتم نرمال نیست ماکاری بااون دسته نداریم .اماچرافکرمیکنیدنمیشه تقصیرخودمون باشه؟