sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 شهریور، ۱۳۹۰ جاي خالي تشکل هاي زيست محيطي سپهر سليمي- در روزهاي گذشته و پس از آنکه مجلس شوراي اسلامي به دو فوريت طرح آبرساني به درياچه اروميه راي نداد شاهد ايجاد حساسيت عمومي نسبت به سرنوشت درياچه اروميه در سراسر ايران و بويژه استانهاي آذربايجان غربي و شرقي بوده ايم. اعتراضاتي که عليرغم سانسور در برخي رسانه هاي داخلي ولي همچنان ادامه دارد و نشانه هاي اين اعتراضات مردمي را مي توان در سخنان و توجه نمايندگان مجلس آن منطقه و امام جمعه شهر اروميه نسبت به سرنوست درياچه اروميه در روزهاي گذشته جستجو کرد . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در خصوص اعتراضات به سرنوشت درياچه اروميه که شايد آن را بتوان گسترده ترين اعتراضات مردمي نسبت به مقوله اي زيست محيطي ناميد سه نکته جلب توجه مي کند: نخست آنکه در اين اعترضات بر خلاف اعترضات مدني که عمدتاً به قبل از سال 84 برمي گردد رد پايي از NGO ها (سازمانهاي غيردولتي مردمي ) بطور مشخص و سازمان يافته ديده نمي شود و يا نقش آنها آنقدر کم است که اصلاً ديده نمي شوند. نکته دوم آنکه نقطه شروع اين اعتراضات زماني بود که مجلس دو فوريت طرحي را رد کرد که بنا به نظر اکثر کارشناسان محيط زيست، طرحي غيرکارشناسانه و غير زيست محيطي بوده است و نه تنها دردي از دردهاي محيط زيست منطقه را دوا نمي کرد بلکه ضربه اي ديگر به اکوسيستم منطقه مي زد و نکته سوم آنکه وضعيت فعلي اروميه نتيجه سه دهه سوء مديريت و بي توجهي بوده است و به يکباره ايجاد نشده است. اما چگونه است که اکنون پس از سالها بي توجهي مردم و مسئولين نسبت به درياچه اروميه ، به يکباره رد شدن طرحي غير زيست محيطي از سوي مجلس آغازي بر اعتراضات گستره مردمي نسبت به اين موضوع مي شود ؟! اينجاست که جاي خالي NGOها بيش از هر زمان ديگري احساس مي شود. سازمانهايي که از اواسط دولت سازندگي پا به عرصه وجود گذاشته بودند و در دولت اصلاحات با تجربه شده بودند و زمان و بودجه هاي زيادي صرف توانمند سازي و آموزش آنها شده بود به يکباره در دولت مهرورزي مورد بي مهري قرار گرفتند و موانعي بر سر گسترش فعاليتهاي آنها قرار گرفت. با تغييراتي که در بدنه دولت صورت گرفت و همچنين تغييراتي که در سازمان ملي جوانان انجام شد روند فعاليت بسياري از اين سازمانها بسيار کند شد، عده اي منحل شده و آنها که ماندند نيز به دليل شرايط جديدي که ايجاد شده بود کم کار و منفعل شدند. انحلال شبکه هاي منطقه اي سازمانهاي غيردولتي زيست محيطي، انحلال خانه هاي سازمانهاي غيردولتي در سراسر کشور و برخوردهاي سليقه اي با فعالين سازمانهاي غيردولتي از ديگر عوامل به کما رفتن سازمانهاي غيردولتي در سالهاي گذشته بوده است. شايد تفکري که NGO ها را دست و پاگير، مخالف توسعه (البته توسعه ناپايدار) و منتقد سياستهاي غير زيست محيطي خود مي دانست هيچگاه تصور نمي کرد بعد از به کما بردن سازمانهاي غيردولتي شاهد گسترده ترين اعتراضات زيست محيطي در کشور باشد. در اين ميان نه تنها آن تفکر ضد NGO اي به خواسته خود نرسيد، شوربختانه ضررهاي ديگري نيز متوجه کشور و محيط زيست شده است. سازمانهاي غيردولتي همواره داراي نيروي کارشناسي قوي اي بوده اند که بدون هيچ چشمداشت و مرزبندي سياسي و گروهي تنها بر اساس عشق به وطن و احساس مسئوليت اجتماعي آن را در اختيار دولت ها قرار داده اند، ضمن اينکه همواره در جهت آموزش شهروندان تلاش کرده اند و فرهنگ سازي را در راس برنامه هاي آنها بوده است و ديگر آنکه همواره چشم بيدار جامعه بوده اند و مشکلات و کاستي ها را رصد کرده و تذکر داده اند. ضعيف شدن و رکود اينها در سالهاي گذشته هزينه اي را بر دوش جامعه تحميل کرده است ضمن اينکه در نبودن NGO ها شاهد اين هستيم که در اين زمان گروههاي سياسي اعم از شناسنامه دار و بي شناسنامه سکاندار اعتراضات مردمي شده اند و اين روزهاي به جاي آنکه بيانيه سازمانهاي مردمي، غيرسياسي و زيست محيطي را در خصوص مشکلات درياچه اروميه بخوانيم شاهد صدور بيانيه هاي مختلف از سوي گروههاي سياسي هستيم که تجربه و دانش زيست محيطي ندارند. آنها که از NGO ها فراري بودند اين بار هم پياز را خوردند هم شلاق را و هنوز هم مشکل حل نشده است . اي کاش اين بار پيش از بحراني شدن مشکلي و تا دير نشده براي احيا سازمانهاي غير دولتي اعم از زيست محيطي و غير زيست محيطي کاري بکنيم. در غياب NGO ها و در مراسم سوگواري درياچه اروميه گروههاي سياسي به ميدان آمدند، معلوم نيست اگر NGO ها بطور کامل بميرند چه کساني براي سوگواري آنها به ميدان خواهند آمد ! 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .