رفتن به مطلب

آمادگی برای کنکور برنامه ریزی شهری (مرحله دوم)


ارسال های توصیه شده

خب به نظر شما افزایش تراکم برای شهرهای ایران میتونه به عنوان یه راه حل مناسب در تامین مسکن باشه؟ آیا شما با تراکم بالا موافقید یا تراکم پایین رو می پسندید یا تلفیقی از این دو؟

لطفا نظرات خودتون رو با دلیل ارائه بدید؟

 

در مورد قسمت اول سوالتم ، به نظرم تنها با بالا بردن تراکم نمیشه گفت مسئله مسکن بتونه حل بشه ، چون افزایش تراکمم خودش یه سری مسائل دیگرو به دنبال داره و مهم تر از همه تامین زیرساختهاس که اولین مشکل و فک کنم بزرگترین مشکل برای ساخت و ساز تو ایرانه .

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 70
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

در مورد قسمت اول سوالتم ، به نظرم تنها با بالا بردن تراکم نمیشه گفت مسئله مسکن بتونه حل بشه ، چون افزایش تراکمم خودش یه سری مسائل دیگرو به دنبال داره و مهم تر از همه تامین زیرساختهاس که اولین مشکل و فک کنم بزرگترین مشکل برای ساخت و ساز تو ایرانه .

 

ولی با افزایش تراکم که تامین زیرساخت ها راحت تره ! یعنی منظورم اینه که تامین زیرساخت ها هزینش پایین میاد و عملا صرفه جویی میشه! ولی خب تامین خدمات رفاهی یه کم مشکل میشه

لینک به دیدگاه

با تشکر از دوستان عزیزم و هم دانشگاهی های گلم (کومار خان، مهندس مهدی و خانم مهندس شوکتی عزیز).

در مورد تراکم بالا یا پایین برای کاربری مسکونی من دیگه مایل به بحث نیستم چون توی تاپیک های دیگه بحثش شده. هم تراکم کم و هم تراکم زیاد مزیت ها و معایبی دارن بنابراین تراکم متوسط در بیشتر مواقع بهترین راه حله ولی این بدین معنا نیست که ما مسکن کم تراکم یا پرتراکم نداشته باشیم هر کدوم از این تراکم ها لازمه که توی شهر باشه.

یکی از مشکلات مردمان کشورهای جهان سوم از نظر من اینه که هر چیزی که غربیه رو مدرن می دونن حال آنکه خود غربیها بعد سالها در مورد بعضی کارهای خود به این نتیجه می رسن که اشتباه کرده اند ولی در کشورهای جهان سوم متاسفانه به صورت خیلی بدی کپی برداری میشه. یکی از این موضوعات از نظر من همین بحث تراکم هستش که متاسفانه در کشوری با فرهنگ بسیار متفاوت و متمایز از فرهنگ غربی ها خیلی بد کپی شد و به جای اینکه این پدیده خودش رو با فرهنگ ما مطابقت بده و واردش کنن طوری وارد فرهنگ ما شد که حال ما مجبوریم فرهنگ خودمون رو با اون مطابقت بدیم.

لینک به دیدگاه
با تشکر از دوستان عزیزم و هم دانشگاهی های گلم (کومار خان، مهندس مهدی و خانم مهندس شوکتی عزیز).

در مورد تراکم بالا یا پایین برای کاربری مسکونی من دیگه مایل به بحث نیستم چون توی تاپیک های دیگه بحثش شده. هم تراکم کم و هم تراکم زیاد مزیت ها و معایبی دارن بنابراین تراکم متوسط در بیشتر مواقع بهترین راه حله ولی این بدین معنا نیست که ما مسکن کم تراکم یا پرتراکم نداشته باشیم هر کدوم از این تراکم ها لازمه که توی شهر باشه.

یکی از مشکلات مردمان کشورهای جهان سوم از نظر من اینه که هر چیزی که غربیه رو مدرن می دونن حال آنکه خود غربیها بعد سالها در مورد بعضی کارهای خود به این نتیجه می رسن که اشتباه کرده اند ولی در کشورهای جهان سوم متاسفانه به صورت خیلی بدی کپی برداری میشه. یکی از این موضوعات از نظر من همین بحث تراکم هستش که متاسفانه در کشوری با فرهنگ بسیار متفاوت و متمایز از فرهنگ غربی ها خیلی بد کپی شد و به جای اینکه این پدیده خودش رو با فرهنگ ما مطابقت بده و واردش کنن طوری وارد فرهنگ ما شد که حال ما مجبوریم فرهنگ خودمون رو با اون مطابقت بدیم.

 

خیلی ممنون امید جان

ولی از نظر من توی ایران افزایش تراکم بیشتریه اجبار بوده نه تقلید صرف از کار غربی ها!

چند تا عامل توی ایران موجب شدن که تراکم شهری به صورت یه اجبار بالا بره که مهمترین عاملش افزایش جمعیت شهرنشین بوده که عوامل اصلیش هم اصلاحات اراضی و مهمتر از اون جنگ ایران با عراق بود

خب توی کشوری که خیلی از شهرهاش با محدودیت های محیطی روبرو بودن و اقتصاد ضعیفی داشتن مسلما افزایش تراکم یک اجبار بوده.. توی پست های قبلی هم روند تغییرات مسکن توی ایران شرح داده شده این روند از خونه های دسته جمعی شروع شده و به ویلایی و بعدش 2 و 3 طبقه و واحدهای آپارتمانی و در نهایت به برج سازی ختم شده که این یه روند طبیعیه که توی کشورای غربی هم اتفاق افتاده

البته کاملا حرفت رو قبول دام که در خیلی از مواقع کپی برداری های زشتی از کار غربی ها توی ایران انجام شده

لینک به دیدگاه

به ضعم بنده این کپی برداری که دوستان خوبم اشاره کردن در واقع آغاز مدرنیسم تو ایران بود. دهه 40 که ساختمانهای بلند برای اولین بار در تهران شروع به ساخته شدن کرد ( مثل ساختمون پلاسکو) هنوز سیل جمعیت راهی تهران نشده بودن (در جواب به جوزف)* در واقع می خوام به این امر اشاره کنم که همونطور امید جون گفت جرقه شروع بلند مرتبه سازی ناشی از همون طبعیت از شهرسازی غرب بود. ایران ما الان تو یه زمان گذر از مدرنیسم به پست مدرنیسم هست، تازه داره مفاهیم پست مدرنیسم توی مطالعاتمون اثر می ذاره!! این در حالیه که غرب در حال خاتمه دادن به پست مدرنیسم هست و مباحثی رو مثل نیو اوربانیسم ، توسعه پایدار ، حمل و نقل عمومی ، مشارکت و ... رو مطرح می کنن که نتیجه تفکرات پست مدرنیسم بوده... ممنون

لینک به دیدگاه
به ضعم بنده این کپی برداری که دوستان خوبم اشاره کردن در واقع آغاز مدرنیسم تو ایران بود. دهه 40 که ساختمانهای بلند برای اولین بار در تهران شروع به ساخته شدن کرد ( مثل ساختمون پلاسکو) هنوز سیل جمعیت راهی تهران نشده بودن (در جواب به جوزف)* در واقع می خوام به این امر اشاره کنم که همونطور امید جون گفت جرقه شروع بلند مرتبه سازی ناشی از همون طبعیت از شهرسازی غرب بود. ایران ما الان تو یه زمان گذر از مدرنیسم به پست مدرنیسم هست، تازه داره مفاهیم پست مدرنیسم توی مطالعاتمون اثر می ذاره!! این در حالیه که غرب در حال خاتمه دادن به پست مدرنیسم هست و مباحثی رو مثل نیو اوربانیسم ، توسعه پایدار ، حمل و نقل عمومی ، مشارکت و ... رو مطرح می کنن که نتیجه تفکرات پست مدرنیسم بوده... ممنون

حرفات رو کاملا قبول دارم ولی من منظورم صرفا یک شهر خاص نبود. من در مورد کل کشور صحبت کردم در مورد تمام شهرهاش، حالا نمونه هایی از بلند مرتبه سازی قبل از روند صعودی جمعیت وجود داشته باشه یا نه اصل مطلب رو که زیر سوال نمیبره!

لینک به دیدگاه

من از اعضاء سایت انتقاد دارم که توی بحث شرکت نمی کنند، ما نتونستیم اون طور که میخوایم موضوع تراکم رو پیش ببریم ولی باز هم طبق برنامه خودمون پیش میریم و امیدواریم برای موضوعات بعدی مشارکت اعضاء سایت بیشتر بشه!

برای انتخاب موضوع بعدی قصد دارم از موضوعاتی که موسسه کیمیا فکر بزرگ بری مرحله دوم کنکور برنامه ریزی شهری داده استفاده کنم

از تجربه شما هم می خوام استفاده کنم لطفا شما هم راهنمایی بکنید!

فعلا برای موضوع بعدی قصد دارم موضوع شهرهای جدید رو پیش بکشم، منابعی که برای مطالعه در این زمینه مفیده یکیش کتاب شهرهای جدید زیاریه!

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

من مثل موضوع تراکم نمی خوام از پایه مفاهیم رو بیارم و بعد بحث رو شروع کنم . بلکه از همین اول قصد دارم با پرسیدن یه سوال بحث رو ادامه بدیم

اول یه توضیح مختصر میدم و سوالم رو می پرسم

شهرهای جدید رو می تونیم به چند دسته تقسیم بندی کنیم:

1-شهرهای جدید مستقل: که هدف از ایجاد این شهرها در اصل سیاست های تمرکز زدایی بوده و البته این شهرها توان اداره مستقل خودشون رو دارن

2- شهرهای جدید اقماری: این شهرها توی حوزه کلانشهری شهر مادر قرار می گیرن و با مادرشهرشون پیوندهای عملکردی مستقلی ایجاد می کنن. بیشتر شهرهای جدید ایران توی این دسته قرار می گیرن.

3-شهرهای جدید پیوسته: شهرهایی که توی محدوده شهرهای موجود احداث میشن

4-شهرهای جدید سازمانی – صنعتی : برای استفاده بهینه از منابع و امکانت بالقوه در مناطق مختلف کشور طراحی و احداث شدن و بیشتراین شهرها از خود بسندگی برخوردارند.

خب حالا سوال من اینه که آیا شهرهای جدید اقماری که بیشترین سهم از شهرهای جدید در ایران رو به خودشون اختصاص دادن می تونن به عنوان یک سیاست مناسب برای ایجاد شهرهای جدید دیگه هم ادامه پیدا کنن یا لازمه که شهرهای جدید توی ایران از استقلال بیشتری برخوردار باشن و وابسته به مادر شهر اصلی نباشن؟؟

لینک به دیدگاه

در دهه های 60 و 70 رشد جمعیت شهر نشین کشورمان چه مهاجرتهای مثبت صورت گرفته به شهرها و چه زاد و ولد، به گونه ای بود که در آن زمان پیش بینی کردند اگر طی سالهای آتی رشد جمعیت شهرنشین کشور به همین منوال ادامه پیدا کند باید مساحت شهرهایی که در آن زمان وجود داشت به سه برابر وضع موجود آن ارتقا پیدا می کرد. بنابراین سیاست احداث شهرهای جدید را در اولویت قرار دادند. البته پیشینه شهرهای جدید در ایران به دهه های 30 و 40 شمسی بر میگردد، شهرهایی نظیر شاهین شهر و سپاهان و ...

امروزه همه کارشناسان شهرسازی به این نتیجه رسیده اند که سیاست شهرهای جدید در ایران با شکست روبرو شده است، از آن جمله شهرها می توان به شهر پرند در اطراف تهران، صدرا در اطراف شیراز، سیراف در جنوب و... اشاره کرد. به نظر من این شکستها ناشی از عدم برنامه ریزی درست بوده که خود این امر ناشا از: مکانیابی اشتباه، در نظر نگرفتن بعد اجتماعی و فرهنگی شهر جدید، عدم تامین دسترسیها بویژه ارتباط با مادر شهر، عدم تامین تاسیسات و تجهیزات و زیرساختهای مهم شهر جدید از قبیل دانشگاهها، ترمینالها، خطوط خط آهن، بیمارستان و درمانگاهها و مراکز بهداشتی درمانی، عدم تامین خدمات عمومی نظیر مدارس، مراکز خرید، مراکز تفریحی و جاذب جمعیت و در نهایت عدم داشتن هویت خاص و نبود روح اجتماعی و فضای جمعی و فضای شهری مناسب..

لینک به دیدگاه

در كشور ما با توجه به روند شهرنشيني و موقعيت‌هاي اقتصادي خاص كه در دورههايي از تاريخ كشور به وجود آمده است، شهرنشيني مثل ساير كشورهاي در حال توسعه به يكباره سير صعودي پيدا كرده و اين امر بافت، كالبد، شبكه شهري و تعادل جمعيتي كشور را دستخوش تغييرات ساخته است. براي حل مسائل و مشكلات پيش آمده در خصوص شهرهاي ايران، بهترين گزينه از ديدگاه متخصصان شهري ايجاد شهرهاي جديد بوده است.

بر همين اساس در كشور 18 شهر جديد ايجاد شده است كه از مجموع آن 14 شهر به مرحله جمعيت پذيري رسيدند. اما آنچه در اين خصوص بايد مورد توجه قرار گيرد، فقدان فعاليت‌هاي اقتصادي در شهرهاي جديد است كه يكي از عوامل مهم و تأثيرگذار در موفقيت و يا عدم موفقيت اين گونه شهرها به شمار مي‌آيد. اين عامل روند سكونت شهروندان در شهرهاي جديد را كند كرده و همچنين باعث خوابگاهي شدن آنها شده است.

بنابراين موفقيت كامل شهرهاي جديد زماني محقق مي‌شود كه با ايجاد فعاليت‌هاي اقتصادي در شهرهاي جديد، به كيفيت‌هاي معماري و طراحي شهري، جذب سرمايهگذاري، توسعه شبكه‌هاي ارتباطي، فضاهاي مركزي شهرهاي جديد و مشاركت همه دستگاه‌ها و مردم توجه خاص شود و به اجرا در آيد.

لینک به دیدگاه

شهرهای جدید ایران پیشینه تاریخی زیادی دارند تا جایی که می توان شهرهای تخت جمشید و سلطانیه را در زمره شهرهای جدید قرار داد. ولی محافل شهرسازی کشور در کل شهرهای جدید ایران را به دو گروه قبل و بعد از انقلاب تقسیم بندی می کنند. شهرهای قبل از انقلاب خود به دلایل سیاسی-اقتصادی، بازسازی و صنعتی-سازمانی بوجود آمدند. از جمله شهرهای سیاسی کشور قبل از انقلاب می توان به زاهدان و نوشهر اشاره کرد و از جمله شهرهای صنعتی و سازمانی می توان به شاهین شهر، پولاد شهر، آبادان، اندیمشک و شهرکهای صنعتی رشت ، ساوه و البرز اشاره کرد.

شهرهای بعد از انقلاب از مصوبه 1364 هیات وزیران به بعد کم کم پا به منصه ظهور گذاشتند. شهرهای جدید ایران و سیاست ایجاد آن تحت تاثیر سیاستهای شهرسازی کشور های غربی بویژه کشور انگلستان قرار داشته است.

از مهمترین تفاوتهایی که بین شهرهای جدید بعد از انقلاب با شهرهای جدید قبل از انقلاب وجود دارد ماهیت و عملکرد آنها می باشد. شهرهای جدید قبل از انقلاب دارای عملکرد اقتصادی تک یا چند پایه بودند و این درحالیست که شهرهای جدید بعد از انقلاب به منظور تمرکز زدایی از مادر شهر خویش بوجود آمده اند و به عنوان یک شهر اقماری و بیشتر خوابگاهی ایفای نقش می کنند.

لینک به دیدگاه

طی دهه های اخیر وزارت مسکن و شهرسازی به منظور پاسخگویی به رشد جمعیت کشور سه سیاست را پیش روی دولت قرار داد. اولی ساماندهی و بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی و فرسوده شهری که طی دهه 60 و 70 سیاست شهرسازی کشور قلمداد می شد، دومی توسعه افقی شهری که نتیجه آن گسترش و خزش شهرهای کشور و ایجاد شهرکهای خوابگاهی اطراف آنها بود (مانند شهرک بهاران سنندج)، و نهایتا سومین سیاست ایجاد شهرهای جدید بود که در نتیجه شکست سیاستهای پیشین پا به عرصه شهرسازی نوین کشور گذاشت.

به عقیده من سیاست ایجاد شهرهای جدید با نیم نگاهی به عدم موفقیت آنها طی دو دهه اخیر نیز به سه دلیل باید همچنان به روند خویش ادامهخ دهد: اول آنکه بوجود آمدن شهر جدید یک امر اجتناب ناپذیر است و اگر قرار باشد به صورت برنامه ریزی شده بوجود نیایند ناچارا به صورت بافتهای خودرو و سکونتگاههای غیر رسمی اطراف شهرها ظاهر می شوند، دوم اینکه مهاجرت به شهرها روبه افزایش است و جمعیت طی دهه های اخیر روند روبه رشد مثبتی داشته، سوم اینکه این روند نیز در آینده ادامه خواهد داشت و جمعیت روبه رشد نیاز به سکونت در شهر دارند. ممنون

لینک به دیدگاه

همون طور که دوستان اشاره کردن مهمترین بحث و مشکل تو شهرهای جدید کشور نبود جاذبه برای زندگی کردنه . که مهم ترینشم همون مسئله اقتصادی می تونه باشه که وابسته بودن کامل این شهرها به شهر مادر البته میشه گفت خاصیت اصلی شهرهای اقماریم همینه که سرریز جمعیتی و یا یه شهر خوابگاهی باشن ولی مشکلات دیگه ای بجز این مسله هم هست که باعث خالی از سکنه بودن اونا میشه . ولی شهرهای مستقل جدیدیم که نمیشه گفت خیلی زیاد باشن و انگشت شمارن به دلیل مکان یابی نادرست ، نوع تک فعالیتی بودنشون ( با وجود استقلال شغلی که دارن) جاذبه خودشون از دست میدن ... حالا مشکلات دیگه مث زیرساختها و طراحی و ایجاد فرصتهای تفریحی و فضاهای تعاملاتی و حس زندگی بخشیدن بهشون بماند که تو همین شهرهایی که سالهاس ساخته شدن هنوز اینا هس ......

لینک به دیدگاه

بعضی از اعضاء قول دادن که توی بحث شرکت کنند ولی متاسفانه .....

خب شایدم موضوع بحث زیاد جالب نبوده و لازمه که یه بحث دیگه رو راه بندازیم (تنها چیزی که از رو برنامه داره پیش میره همین تغییر موضوعه:ws28:)

موضوع بعدی ارزیابی و تحلیل سیاست های مسکن در ایرانه

البته این موضوع تا یک هفته آینده ادامه دارد!

لینک به دیدگاه

مسکن به عنوان نیاز اولیه انسان برای زیستن تلقی می شه و سیاست گذاری برای اون در دنیا به عوان یکی از سیاستهای مهم و گاه تبلیغاتی برای دولتها به شمار می ره نگاه به مسکن و برنامه ریزی مسکن در جوامع مختلف متفاوته ، بعضی مسکن رو فضایی رفاهی و برخی اون رو کالایی مصرفی می دونن و به دلیل روشن نبودن موضع و اهداف بخش عمومی ، بخش خصوصی با هدف سوداگری وارد عرصه می شه و در این میان دهک های متوسط و کم در آمد جامعه متضرر می شن .

لینک به دیدگاه

ممنون از راه اندازی این بخش و شرمنده که تا الان نتونستم تو بحثا باشم. ایشالا از این هفته سعی میکنم تو بحثا شرکت کنم.

و اما در مورد ارزیابی و تحلیل سیاست های مسکن در ایران:

از برنامه چهارم عمرانی قبل از انقلاب بود که توجه به مسکن رشد چشمگیری داشت و از این برنامه دولت زمینه را برای سرمایه گذاری بخش خصوصی فراهم و آنها را تشویق به آپارتمان سازی نمود و می توان گفت آپارتمان سازی جهت رفع نیازهای مسکن از این برنامه رونق گرفت و در برنامه پنجم نیز خود دولت با ایجاد ساختمان ها و مجتمع های برای کارمندان و کارگران و ایجاد مساکن اجتماعی ارزان قیمت و نیز اعطای وام، ساخت و ساز مسکن را رونق بخشید. ولی باز مشکل کمبود مسکن وجود داشت.

بعد از انقلاب مسکن نقش مهمی در برنامه های دولت داشت و سیاست های مختلفی در پیش گرفته شد. همچون سیاست های: کوچک سازی، انبوه سازی، بادوام سازی، بهینه سازی استفاده زمین (با برنامه هایی همچون آماده سازی و شهرهای جدید)، مساکن استیجاری، تقویت نهادها و تعاونی ها، پیش فروش زمین، اعطای وام های مسکن، تشویق هرچه بیشتر بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در بخش مسکن و ...

و اما مهمترین سیاست دولت برای رفع مشکل کمبود مسکن، طرح مسکن مهر می باشد که مساکن انبوه و با قطعات کوچک به صورت پیش فروش با قیمت ارزان ارائه می دهند. ولی متأسفانه حداقل کیفیت های لازم برای این مساکن در نظر گرفته نشده است و اغلب در اطراف شهر و بخش هایی که با کمبود امکانات رفاهی مواجه می باشد، ساخته می شوند تا بدین ترتیب مشکل مسکن اقشار کم درآمد و جوانان را حل کنند و با این سیاست مشکل کمی مسکن حل می شود ولی متأسفانه مشکلات کیفی زیادی پدیدار خواهد شد.

سیاست مهم دیگر برای رفع مشکلات مسکن، مربوط به بافت های فرسوده شهری می باشد که طرح بهسازی، نوسازی و بازسازی بافت های فرسوده با مشارکت خود ساکنین و استفاده از سیاست های تشویقی مختلف برای بهبود وضعیت کیفی این مساکن را اجرا می کند. که می تواند مشکلات بسیاری از مساکن فرسوده و وضعیت دوام آنها را بهبود ببخشد و امکانات و خدمات عمومی مختلفی را برای آنها تأمین نماید.

لینک به دیدگاه

مهمترین سندی که تا به حال برای بخش مسکن کشور تدارک دیده شده است، طرح جامع مسکن کشور می باشد که در سال 1383 به تصویب رسید. این کار نتیجه کار 24 گروه مطالعاتی بوده است که طرح جامع مسکن را در چهار بخش تهیه کردند. این بخشها شامل مطالعات و تحلیل، راهبردها و اهداف، اجرا و منطقه ای کردن برنامه ها می باشد.

در قانون اساسی کشور و در ماده های 43 و 31 و همچنین در بند 30ام قانون چهارم توسعه به تهیه ی طرح جامع مسکن توسط وزارت مسکن و شهرسازی کشور اشاره شده است.

اسناد فرادست طرح جامع مسکن عبارتند از : سند توانمند سازی، برنامه چهارم توسعه اقتصادی اجتماعی کشور، مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام و آمایش سرزمین مصوب 1383

لینک به دیدگاه

در کشورهای توسعه نیافته میشه گفت 3 مشکل اصلی و دیرپای مسکن وجود دارد :

 

1- فشار خانوارهای جدید متقاضی مسکن

 

2- فزونی واحدهای مسکونی در کیفیت پایین و نیازمند اصلاحات و تعمیرات

 

3- پایین بودن سطح در آمد خانوارها و بالا رفتن بهای زمین و مسکن جدید و اختصاص سهم بالایی از درآمد خانوار به مسکن

 

در ایران برای رفع مشکلات مسکن از طریق سیاست های 5 ساله عمران قبل از انقلاب و 5 ساله توسعه بعد از انقلاب په موضوع مسکن پرداخته شده است .

مهم ترین طرحهای مسکن در یک دهه اخیر :

طرح زمین 99 ساله

ساماندهی بنگاههای مسکن

راه اندازی ساماندهی هوشمند معاملات مسکن

مالیات بر معاملات مسکن

باغ شهر

فروش املاک مازاد دستگاههای دولتی

افزایش تسهیلات بانکی

ساخت واحدهای مسکونی اجاره ای

 

که میشه گفت نبود سازکار مناسب و یک برنامه زمان بندی شده برای هدایت و مهار ساختار فضایی مسکن یکی از موارد مشکل مسکن در کشور است

لینک به دیدگاه

مسکن یک زیر سیستم شهریه و بنابراین باید به دنبال مشکلات و ناسازگاریهای موجود در این زیرسیستم با سایر زیرسیستم های شهری بود و اهداف و سازکارهای کلی سیستم شهری در چهارچوب اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و.... را مورد بررسی قرار داد.

موفقیت نسبی هر فعالیت برنامه ریزی مسکونی در شهرها زمانی می تواند تضمین شود که 2 دسته شرایط برآورده بشه : 1- شرایط مربوط به عملکرد فنی و فرآیند برنامه ریزی مسکونی

2- ویژگیهای کلی تولید مسکن

و می توان گفت مشکل اصلی کمرنگی نقش دولت در تامین مسکن و به صورت کلی دخالت در بازار مسکن است. حالا این سوال پیش میاد که چقد مسکن مهر تونسته این نقش پررنگ تر کنه؟

لینک به دیدگاه

با آغاز ساخت مسکن مهر بازاری به وجود آمده که حمایت دولت پشت اونه (؟) .

این طرح گرچه در ظاهر ( در تئوری) طرحی بسیار عالیه اما در اجرا نقاط ضعف زیادی داره که باید ایرادات اون صلاح بشه. اگر ساخت و ساز مسکن مهر به سمت صنعتی سازی پیش بره امکان اینکه به وعده های خودش برسه وجود داره .

ساخت شهرهای جدید در اطراف کلان شهرها در قالب طرح مسکن مهر نه تنها می تونه در حل مشکل مسکن شهری تاثیر گذار باشه بلکه می تونه حل کننده برخی از هرج و مرج ها و نابسامانی های موجود در شهرهای بزرگ حل کنه ( البته اگه فقط برروی طرح و کاغذ این طور نباشه)

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...