vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۸۹ اینجام شد شناخت فضای شهری اینجا هم نیازمند یاری سبزتان هستیم یاورشو استاد میکنیم همه با هم فک کنم تو این یکی همه حرف واسه گفتن دارن :ws41: 8 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۸۹ تعاریفی از فضای شهری üشهر یک رویداد هیجانانگیز در محیط است. شهر مکان زندگی مردمی است که تحرک،تشکل و توسعه و استمرار در آن است؛ تحرک در فضای اجتماعی، تحرک در فضای اقتصادی و تحرکدر فضای مکانی. در نتیجه برای اینکه بتوان چهرهای انسانیتر به ساخت شهر بخشید،ناگزیر باید به فضاهایی روی آورد که همگانیاند و زندهترین حرکتهای شهری در آنها رخ می دهد، در غیر این صورت شهر خستهکننده و بیروح جلوه كرده و ناتوان ازپاسخگویی به نیازهای کلیدی مردم آن، تجربهای شکستخورده است. üهرگونه فضایی را در شهر نمیتوان فضای شهری دانست، بلکه ارتباطات ویژه بصری وحرکتی در فضایی با خصوصیاتی ویژه، موجد فضای شهری است، در غیر این صورت بيشتر ازحفرهای در میان ساختمانها نخواهیم داشت. کالن نویسنده کتاب منظر شهری و از نخستیننظریهپردازان نظم ساختاری بین اجزاء و محیط معتقد به هنری در شهر ورای معماری است،هنری مبتنی بر ارتباط. به گفته وی آمیختگی عناصری مانند بنا، طبیعت، ترافیک،تبلیغات و ... محصولی ایجاد میکند که تسلط بر طراحی این مجموعه (کل مرتبط) با تکیهبر مفهوم ارتباط امکانپذیر است. üفضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام واجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشتهباشند و در آن فعالیت کنند. üفضای شهری به ترکیبی اطلاق میشود که از فعالیتها، بناهای مختلففرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزاي شهری بهصورتی آراسته،هماهنگ و واجد نظم و بالطبع با ارزشهای بصری سازمان یافته است. üفضای شهری جزئی جداییناپذیر از ساختار فضایی شهر در ادوار مختلف تاریخ شهر استو از این رو همچون ساخت کلی شهر تابع شرایط اجتماعی و اقتصادی متغیر بوده و در هرفرهنگی بهصورتهای گوناگون چون میدان، خیابان، تکیه، بازار، گذر و ... جلوه كردهاست. üفضای شهری به مثابه یکی از ارکان اصلی ساخت کالبدی شهر دارای مفهومی عام واجتماعی است. فضای شهری فضایی است که به همه مردم اجازه میدهد به آن دسترسی داشتهباشند و در آن فعالیت کنند. üدر این فضا فرصت آن وجود دارد که برخوردهای از پیش تدوین نشده بهوقوع بپیوندندو افراد در یک محیط اجتماعی جدید با هم اختلاط كنند. بنابراین شرط اساسی برایاینکه یک فضای عمومی، فضای شهری باشد برقراری تعاملات اجتماعی در آن است. طبق آنچهبیان شد فضای شهری مصنوعی است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم بهصورت بستری برایفعالیتها و رفتارهای انسانی. انسان جزئی از این فضا است و با ارزشها و هنجارهایخود به این فضا معنی و مفهوم میبخشد. üفضاي شهري مكان اصلي حيات واقعي است، جاي وقوع واقعه است، صحنه واقعي حادثه است و انباشت خاطره هاي جمعي و فردي.(حبيبي، 1378،ص 21) üزوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، همشکل و یکدست یا متنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فواره ها یا عناطر سه بعدی دیگر. 9 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ فضای شهری و ابعاد آن فضاهای شهری ویژگیهای کالبدی و کارکردی متفاوتی در دوره های مختلف و بسترهای جغرافیایی و فرهنگی متفاوت به خود گرفته اند و از این روی تعاریف گوناگونی نیز از آنها به عمل آمده است. نگاهی به این تعاریف و دیدگاهها برای استخراج ابعاد مختلف یک فضای شهری نشان از دو عامل فرم (کالبد) و ماهیت (عملکرد) فضاهای شهری است. کالبد و فعالیت در دوره باستان یکی است، اما در اواخر قرن هجدهم متفاوت از یکدیگر است. در این دوره شهر و فضاهای شهری کانون اندیشه ها، عواطف و احساسات بشری است. و از اواسط قرن بیستم تاکنون مفهوم فضای شهری به گونه دیگری است. "فضای شهری به ترکیبی اطلاق می شود که از فعالیت ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و زیبایی و بالطبع با ارزش های بصری تشکیل می گردد و از نظر فیزیکی دارای بدنه ای محصور کننده می باشد. بعبارتی فضای شهری جزئی از یک شهر است که بعنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیتهای شهری است." بدین ترتیب در حال حاضر هرگونه فضایی را نمی توان فضای شهری قلمداد نمود؛ چرا که فضای شهری دارای ویژگیهایی ارتباطی بوده و بخشی از ارگانیسم زنده شهر است که با شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی در حال تغییر، مرتبط است و در غیر این صورت بجز حفره ای در میان ساختمانها و سایر اجزای شهری نخواهد بود. با این تعاریف فضای شهری امروزی حاصل نگرش توام به هر دو بعد فرم (کالبد) و عملکرد (محتوا) ست و ضرورتاً "فضای شهری را نه فقط باید از طریق ویژگیهای زیبایی شناختی آن بلکه باید از طریق تحلیل مشخصه های محتوای آن مورد بازشناسی قرار داد." بنابراین در بررسی و تحلیل تاثیرات آن نیز این دو فاکتور ملاک عمل خواهد بود. 9 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ دولت شهر یونان *معرفی تمدن : ü 1-عصر تاریکی یا یونان عهد هومر ü 2- دوران ایجاد مهاجر نشین های یونانی (کلنی ) ü 3- دوران عهد کلاسیک یونان ü 4- دوران هلنیسم یا جانشینان اسکندر 1-هومر : تمدن اژه ای ( قرن 8- 12 ق.م ) –منظومه های حماسی ایلیاد و ادیسه این دوره نسبت به مرحله پیشین به خاطر وحشی بودن «دوری» های فاتح گامی به عقب بود . هر طایفه ای رئیسی ملقب به باسیل داشت . پلیس: دولت شهر آکروپلیس : نامی عمومی است که به تپه دفاعی اولیه شهر اطلاق می شود . ü شرایط اجتماعی : شکل جامعه روستایی بود ü شرایط اقتصادی : کشاورزی و دامپروری 2- کلنی ها – مهاجرنشین ها (980 – 757 ق.م ) ü مرحله اولیه ü سبک قدیم ü مرحله جدید یا کلاسیک *عوامل ایجاد کلنی ها : 1- پیشرفت تجارت 2- افزایش جمعیت دولت شهرها – 3- برخوردهای سیاسی *عناصر کالبدی کلنی ها : 1- محدوده یا بارو : تابع شکل هندسی خاصی نبود ، بلکه تابع شیب بود . 2- تقسیم بندی داخل شهر : ظوابط محسوسی وجود نداشت . 3- شبکه های ارتباطی : نظم هندسی نداشت . 4- میادین : آگورا و فضای خالی جلوی معابد . 5- خانه های مسکونی : شکل مگارن و به شکل حیاط مرکزی . 3- عصر کلاسیک ( 494 – 333 ق.م )- آتن *ویژگی های اصلی شهرهای دوران کلاسیک : 1- محل استقرار : شهر معمولا بندری در دامنه تپه قرار دارند . 2- محدوده یا باروی شهر : تابع نظم هندسی نبود ، تابع شیب طبیعی و عوارض زمین ( پلیس و دولت شهرهای یونان نه یک مفهوم جغرافیایی-حقوقی بلکه مفهومی اجتماعی – سیاسی ) . 3- تقسیم بندی داخل شهر : شطرنجی . 4- رابطه توده و فضا : بافت شهرهای این دوره متراکم است . 5- خیابان : فقط یک معبر و فضای باقی مانده از ساخت و ساز نیست ( تجمع و تعامل اجتماعی ) . 6- میدان : میدان اصلی یا آگورا بازار شهر به حساب می آید . 7- معابد : پراکنده ، بدون قرینه سازی و در محوطه پخش بودند . 8- مجتمع های زیستی : مگارن و حیاط مرکزی . 9- باغسازی : کشت گیاهان غیر بومی در فضا و محوطه های باز . 10- ساختمان های عمومی شهر : شورای شهر ، حمام ، استادیوم ،تئاتر سر پوشیده ، ادارات حکومتی و دولتی . 11- بندرگاه ها : اسکله از دو قسمت تجاری و نظامی تشکیل شده بود . 12- رواق ها(1) و کلونادها(2) : ü 1- اماکن مهمی در ایجاد ارتباط و محل های مناسبی برای تجمع و فعالیت های سیاسی – اجتماعی (پولیس ها) . ü 2- معمولا فضای بزرگ مسقفی بودند که یا به صورت سالن بدون دیوار یا با دیوار و ایوان و راههای ارتباطی . 8 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ امپراطوری روم 753 ق.م – 1453 م تاریخ روم به سه دوره تفسیم می شود: ü دوره پادشاهی، 510-753 ق .م . ü دوره جمهوری، 27-509 ق .م . ü دوره امپراتوری (روم امپراتوری) 27 ق .م – 330 میلادی. *عناصر شهری : 1- حصار شهر : فرم مربع یا مستطیل داشت . 2- رابطه توده و فضا : ایجاد ساختمان های منفرد و پر ابهت . 3- خیابان : شکل منظم و منطقی داشت . 4- میدان : مرکز تجاری ، اداری ، سیاسی ، محلی برای رژه . 5- معابد رومی : مربع و مستطیل – در تقاطع خیابان ها . 6- فضاهای مسکونی : موریس – ساخت کالبدی شهر غیر طبقاتی به جز قصر امپراطور که بر فراز تپه پالائین قرار داشت . 7- باغسازی : مقدس بودن گیاهان- به خاطر سایه و خنکی آنها . 8- تئاتر ها : ابتدا در خارج شهرها و بعدها در داخل شهر . 9- استادیوم ها : گلادیاتورها با هم می جنگیدند . 10- حمام های عمومی : حمام ( کاراکالا ) ، که دارای تجهیزاتی مانند مغازه ، استادیوم ، توالت ، کتابخانه ، موزه ، برای گذران اوقات فراغت . 11- طاق نصرت ها : افتخار و یادبود و پیروزی سرداران و امپراطوری های رومی . 12- شبکه آبرسانی و دفع فاظلاب : به صورت نیم دایره – کلواکاماکسیما . 13- ظوابط شهرسازی : الف ) معابر ب ) ظوابطی جهت اجاره ، احداث یا تخریب ساختمان ج ) راجع به مرمت و نگهداری شبکه های ارتباطی شهر و خانه ها د ) قوانینی راجع به تصرف زمین های موات شهری *معرفی چند شهر رومی : 1- تیمگاد2- پمپ3-کلن 4-قسطنطنیه شهرهای قرون وسطی – قرن 5 تا 15 میلادی (486م – 1305م ) ü در این زمان روستائیان از دست فئودال ها فرار کرده و به شهر ها می آمدند . *ویژگی های اصلی شهرهای قرون وسطی : 1- بارو : ایجاد امنیت در برابر حمله فئودال ها یا کلیسا 2- رابطه توده و فضا : گرداگرد بک بلوک شهری - فضاهای مسکونی همجوار با گذر گاههای اطراف 3- خیابان : ارگانیک 4- میدان : قلب تمام حیات شهری ، محل تلاقی عبور و مرورها و عملکردهای شهری و محل استقرار ساختمان های مهم 5- باغسازی : مملو از گیاهان متنوع ، تزئینی و بی ثمر و مثمر 6- شهرداری : از لحاظ اداری مستقل از فئودال ها 7- اتحادیه های بازرگانی : گیلدها – اتحادیه های داوطلبانه و انتخابی ، شامل بازرگانان و پیشه وران 8- کلیسا : مراسم عشاء ربانی – محل داد و ستد وبساط روستاییان 9- دادگاه : قضاوت توسط روحانیون کاتولیک 10- چشمه های آب : فواره آب ، آب مصرفی و آشامیدنی *معرفی چند شهر قرون وسطی : باستیدها – ونیز (ایتالیا) – ورتسبورگ – هانور (آلمان) – نورنبرگ (آلمان) رنسانس ( 1215 – 1591م ) ü در این دوره ایتالیای ها الگویی نو آفریدند . ü رنسانس را باید نهضت استقلال طلبی فرهنگی شهروندان در مقابل فئودالیسم دانست . ü تفکر عصر رنسانس در حقیقت بازتاب نیازهای جامعه عصر خویش بود. *خلاصه شهرسازی رنسانس : ü سیستم های حصاربندی ü الحاق مناطق جدید مسکونی ü کاخ ها و ویلاهای اشرافی ü باز زنده سازی بخش هایی از شهر با ایجاد فضاهای عمومی جدید و خیابان های مربوط ü طراحی و بنای تعداد محدودی نوشهر ü ساخت کلیسای جدید *عناصر اصلی شهرهای رنسانس : 1- حصار : مهندسی رزمی و دفاعی - برآمدگی حصار و عرض زیاد آن – فرم ستاره ای 2- خیابان : عملکرد عبوری ، محل تجمع و تبادلات فرهنگی – تجاری – وسیله ای برای اعمال امور اداری حکومت – نوع طراحی شطرنجی 3- میدان : عملکرد ترافیکی : الف ) فضای تردد پیاده و ارابه ب ) میدان مسکونی ، برای تأمین دسترسی های محلی ج ) میدان به عنوان یک فضای پیاده 4- مجتمع خانه های مسکونی : خلق میدان با فضای محصور نه بوسیله تسلط یک عنصر یادمانی بر فضا ، بلکه توسط هماهنگی عناصر موجود 5- باغسازی : سبک های کهن و کلاسیک رومی و یونانی 6- مجسمه : پیکره تراشی *شهرهای رنسانس : فلورانس – پالمانوا – وین – نانسی – زوریخ ( سویس ) 9 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ باروک (1600-1750 م) ü باروک خود را به روم ارجاع می دهد و در این دوره شاهد تحرک نیرومندتر اما زودگذرتر هستیم. ü تبعیت شهرسازی باروکسیم از مقیاس ابر انسانی ü ایجاد حکومتهای دیکتاتوری در دوره باروکی ü غلبه باروکسیم بر طبیعت *خلاصه شهرسازی باروک ü محورهای پرپیچ و خم که در قرون وسطی وجود داشت جای خود را به محورهای کوتاه و مستقیم در دوره رنسانس می دهد و در دوره باروک با محورهای طویل روبرو می شویم. ü شهر رنسانسی و باروکی یک شهر شعاعی است. با این تفاوت که در رنسانس از پیرامون به مرکز و در باروک از مرکز به پیرامون می رویم. *عناصر اصلی شهرهای باروک : 1- خیابان: به عنوان عنصری هویت بخش مطرح می شود. خیابان مهمترین نماد و اصلی ترین حقیقت شهر باروک است.اهمیت به هندسه ریاضیات و پرسپکتیو و توجه به خیابانهای مستقیم شعاعی با دید بینهایت در این دوره مشهود است. 2- میدان: میدان دوره باروک عملکرد خود را به مثابه محل تجمع و تعامل اجتماعی شهروندان از دست داده و تبدیل به فضاهای تشریفاتی شده که حکومت با رژه نظامیان و استفاده از فضای باز جهت جلوه گری مجسمه های یادبود پادشاهان اقتدار خود را رخ می کشید. ساختمانهای اطراف باروک یا کلا ساختمانهای متحدالشکل و یکنواختی می شد که وحدت و نظم میدان را تشدید می نمود و یا بصورت ساختمانهای همشکل به مثابه حلقه ای برای یک نگین (ساختمان مجلل) عمل می کردند. 3- باغسازی: مفهوم باغسازی و در برگرفتن قسمت عظیمی از فضای شهری توسط باغها را در باروکسیم می توان مشاهده کرد(در رنسانس داخل شهر باغ نداشتیم). ویژگی باغسازی دوران باروک: ù باغها بزرگتر و ترکیب درختان متنوع تر گردید. ù کاشت نزدیک بهم درختان ù گلکاری و چمن کاری بر روی سطوح افقی با استفاده از اشکال هندسی و منظم. *شهرهای باروک : رم-هاناوا- فرویدن اشتادت(جنوب آلمان)- ورسای- کارلسروهه 9 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ شهرنشینی ، شهرگرایی و شهرسازی قرون معاصر مدرنيته: جهان مدرن در مقابل دنياي كهن منظر وديدي متفاوت از هستي دارد .و باور به آن دارد كه عقل جاي تفكرات ذهني دوره قرون وسطا را مي گيرد .مدرنيته وضعيت وحالتي است كه در تاريخ اتفاق افتاده است .ونوعي نگرش به هستي وزندگي است ولي مدرنيسم ايدئولوژي و بنا به رويكردي فهم مدرنيته از خودش است. اكثر معماران معتقد هستند كه اغاز عصر مدرن با پيدايش انسان گرايي وخرد گرايي در قرن 15 در شمال ايتاليا شروع شد. عواملي مثل رنسانس ودين گرايي و علم مداري وانقلاب صنعتي به اين روند شتاب داد. معماري مدرن اوليه: شروع معماري مدرن به صورت مدون و با استفاده از انديشه مدرن از اواخر قرن 19 ميلادي بود وخاستگاه اين معماري در امريكا در شهر شيكاگو ودر اروپا در شهر هاي پاريس وبرلين بود .دوره معماري مدرن اوليه از نيمه دهه 1880تا اوايل جنگ جهاني اول يعني سال 1914 بود. مكتب شيكاگو: شيكاگو در اواخر قرن 19 مركز خطوط راه اهن وارتباط شرق وغرب امريكا بود . در طي دو دهه اخر قرن نوزدهم اولين نمونه هاي ساختمان هاي مدرن به دور از هر گونه تاريخ گرايي و تزيينات در شيكاگو ساخته شد .ساختمان هاي اين دوره بلند مرتبه با اسكلت فولادي بود. روش هاي طراحي واجرايي واصول نظري اين معماران به نام مكتب شيكاگو شهرت يافت ومي توان ان را اصول اوليه معماري مدرن محسوب كرد كه مهمترين اين اصول عبارتند از: الف)استفاده از اسكلت فولادي ب)نمايش ساختار در بنا ج)عدم تقليد از سبك هاي گذشته د)استفاده اندك از تزيينات و)استفاده از پنجره هاي عريض نمايش گاه بين المللي كلمبيا ضربه سختي به مكتب شيكاگو وارد كرد ودوره افول اين مكتب فرا رسيد.اگر چه عمر اين مكتب از دو دهه فراتر نرفت ولي از چند جهت اين مكتب حايز اهميت بود اول ان كه پيشرفت تكنولوژي واستفاده از تكنيك ها ومصالح جديد مانند اسكلت فلزي وشيشه وتاسيسات مركزي واسانسور عرصه جديدي در معماري ايجاب كرد. دوم ان كه در احداث اين ساختمان ها از فولاد استفاده شد و فولاد جاي چدن را گرفت . سوم ان كه اين اولين سبك در معماري با گستره جهاني بود كه در امريكا شروع شد و معماران امريكايي معماران اروپايي را تحت تاثير خود گذاشتند. به تحقيق بايد اذعان نمود كه برج سازي به شيوه مدرن چه ازجهت ساختار وچه ازجهت نما شاخصه معماري مدرن است واز مكتب شيكاگو الهام گرفته شده است. معماري ارگانيك: بينش معماري ارگانيك ريشه در فلسفه رمانتيك دارد .رمانتيسم يك جنبش فلسفي وهنري وادبي است كه در اواخر قرن هيجده ونوزده ميلادي در شمال غرب اروپا شكل گرفت وبه ساير مناطق اروپا وامريكا سرايت كرد.اين جنبش واكنشي در مقلبل خرد گرايي عقل مدرن بود . فرد ريش ويلهم شيلينگ كه يكي از بنيان گذاران مهم فلسفه رمانتيك محسوب ميشود معتقد بود كه طبيعت جزيي از خود انسان است وبين انسان وطبيعت جدايي نيست. معماري ارگانيك در امريكا در قرن 19 توسط فرانك فرنس ولويي ساليوان شكل گرفت. اوج شكوفايي اين نظريه را مي توان در نيمه قرن اول بيستم در نوشتارهاي فرانك مشاهده كرد. سولیوان در معماري ارگانيك نه عبارت را مشخص كرده بود: الف) طبيعت: درختان وابرها فقط شامل بيرون نمي شدند بلكه شامل داخل بنا نيز مي شد . ب) ارگانيك: به معناي همگوني و تلفيق اجزا نسبت به كل وكل نسبت به اجزا است. ج) شكل تابع عمل كرد: عمل كرد صرف صحيح نمي باشد بلكه تلفيق فرم وعملكرد واستفاده از ابداع وقدرت تفكر انسان در رابطه با عمل كرد ضروري است.فرم وعمل كرد يكي است. د) لطافت : تفكر وتخيل انسان بايد مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم هاي دل پذير وانساني شكل دهد . مكانيك ساختمان بايد در اختيار انسان باشد ونه بالعكس. ه) سنت: تبيعت ونه تقليد از سنت اساس تفكر معماري ارگانيك است. و) تزيينات: بخش جدايي نا پذير با معماري است رابطه معماري با تزيينات مثل گل ها به شاخه هاي بوته مي باشد. ز) روح: چيزي نيست كه به ساختمان القا شود بلكه در درون ان بايد وجود داشته باشد. ح) بعد سوم : برخلاف اعتقاد عمومي بعد عرض نيست بلكه ضخامت وعمق است. ط) فضا: عنصري است كه بايد دائما در حال گسترش باشد . شاهكار معماري ارگانيك و رايت را مي توان در خانه ابشار در ايالت پنسيلوانيا در امريكا ديد. رايت معتقد بود كه ماهيت ساختمان بايد نشان داده شود به گونه اي كه شيشه به عنوان شيشه وسنگ به عنوان سنگ به كار رود. هرچند كه معماري ارگانيك بر خلاف كارهاي لوكوربوزيه صورتي جهاني نيافت ولي با اين حال پيرواني در ساير كشورها پيدا كرد.در ايران نيز مي توان در كارهاي مهندس هوشنگ سيحون وپارك جمشيديه معماري ارگانيك را مشاهده كرد. خانه آبشار- رایت ü توجه به معماری مدرن که بر اساس تکنولوژی شکل می گیرد، قابل مقایسه با دوره های پیشین نیست و دخیل بستن به روابط و قضایای فلسفی و علمی خصوصا علم معاصر کیهان شناسی. *پیشگامان معماری مدرن ü رایت : باز بودن پلان ، فضا ، مصالح ü لوکوربوزیه : مکعب ساده ترین شکل در معماری است ü میس وان دروهه : معماری میس علاوه بر شفافیت فیزیکی از لحاظ فلسفی نیزشفاف است.«کمتر بیشتر است.» *معماری بعد از مدرن ü پست مدرن : عقلانیت – ایدئولوژی – کثرت گرایی – تاریخ – رسانه ها – زبان - تکنولوژی ü معماری های تک واکو تک : نمایش تکنولوژی به عنوان عصاره عصر جدید ü نئو کلاسیک ü معماری فولدینگ : ادامه دهنده فلسفه مدرن ü دکانستراشکن ü معماری کیهانی - غیر خطی : توجه به علم خصوصا علم معاصر در مباحث نشانه های کیهانی *ساخت کالبدی شهر در قرن بیستم ü شهرسازی دوران معاصر ü شکل گیری باغ شهر ها ü لوکوربوزیه و شهر درخشان ( شعاعی ) ü شهر صنعتی تونی گارنیه الگوی معابر اصلی عبور و مرور 10 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ فضای شهری در ایران الف ) شهرسازی ایران قبل از اسلام و تأثیر جهان بینی ها بر شکل بافت تاریخ مهاجرت آریایی ها از سمت شوروی به ایران حدود 4000 سال قبل از میلاد بر می گردد. اقوام ایرانی به سمت فلات ایران آمدند که این شاخه نیز به نوبه خود به 3 گروه متمایز ماد ، پارت و پارسی تقسیم شدند. فضاي شهري نقطه اي در دوره پيش از اسلام در دوره هاي اول شهرنشيني، ميدان، فضايي سياسي - اداري بود نه اجتماعي. كهن دژ و فضاهاي حكومتي در كنار آن بود نه جايي براي حضور مردم و شركت آنان در فعاليت هاي اجتماعي. در شوش ميداني در مقابل دروازه شاهي و در دوره- اونتاش ميدان در حوالي كاخ هاي سلطنتي و دروازه شاهي قرار داشت. مفهوم جديد ميدان، براي نخستين بار در شار پارسي - هلني شكل گرفت. اين فضا مانند آگورا مركز مبادلات فرهنگي، اداري و تجاري بود و كليه ساختمان ها و بناهاي اصلي شهر در اطراف آن قرار گرفته بودند. ميدان، مكان تحقق سلطه شهر بر منطقه نفوذي اطراف خود و مكان خودنمايي دولت سلوكي بود. كيفيت ميدان در دوره اشكاني نيز تقريبا به همين شكل بود. در شارپارتي دوره ساساني ميدان گستره اي وسيعي است، كه در جلوي دروازه هاي شارستان و ربض ساخته مي شود. در شاهنامه ميداني توصيف شده كه كاخي بلند با ايوان و باغ و گلشني در كنار خود داشته است. همچنين در برخي از ميدان هاي حكومتي و شهري گويا به امور اجتماعي و دادخواهي مردم نيز رسيدگي و در برخي ميدان ها به بازي چوگان پرداخته مي شده است. 1- پیدایش مفهوم شهر و شهرگرایی در دوران ماد ( قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد ) ساخت کالبدی شهر : 1-کاخ شاهی 2- انبار ها و خزائن 3- اقامتگاه های نزدیک فرمانروا 4- سربازخانه 5- شهر 6- بازار 7- نقاط زیستی 2-شار در دوران هخامنشی ( شار پارسی – قرن هفتم تا چهارم قبل از میلاد ) ü دژ حکومتی : مجموعه ای مرکب از کاخ ها – معابد – دیوان ها – تأسیسات نظامی – اداری – ذخائر – انبارهای آذوقه – دژ حکومتی ü شار میانی : استقرار طبقات ممتاز – محلات خاص – خانه های کم و بیش مشابه و محصور در دیوار سنگی ü شار بیرونی : مجموعه مرکب از محلات – خانه – بازار – باغ – مزارع پراکنده *ساخت کالبدی شهر در دوره هخامنشیان : 1-کاخ شاهی 2- سربازخانه 3- انبار و خزائن 4- اقامتگاه های نزدیکان فرمانروا 5- شهر 6- بازار 7- کشت دیم . زمین های کشاورزی 3-شار در دوران هخامنشی ( شار پارسی – هلنی ؛ قرن سوم قبل از میلاد ) ü شهر نظامی – بر مبنای دولت شهر های یونان ü همچون شهر پارسی و دولت شهر یونان ، مرکز استقرار و سکنی گزینی طبقات ممتاز اجتماعی *نواحی استقرار : 1-در جوار دریا و راه های ارتباطی و جاده های اصلی 2-در کنار قلعه های نظامی یا شهرهای قدیمی 3-با توجه به دیدگاه سوق الجیشی 4-شهر نشینی دوره سلوکیان ( قرن سوم قبل از میلاد ) ü طرح های منطقه بندی هیپوداموس – ساخت400 شهر جدید شبیه پولیس های یونان – معروفترین آن ها صد دروازه نزدیک مغان ü شهر را در نقطه ای قریه یا مناطق مسکونی می ساختند، حصاری مستحکم دور آن می کشیدند و ابنیه های عمومی و دولتی را در میان آن می ساختند. ü توسعه بازرگانی و صنعت – سلطه و انتظام در اداره حکومت و کشور – نقش سیاسی و اقتصادی – نظارت و کنترل از بیرون بر شهرها ü نظام شاهنشاهی یا دولتشهر یونان- سازمان سیاسی از یک مجلس تشکیل شده و شهروندان آزادانه دارای حقوق برابرند – شهروندان می توانند مالک زمین باشند و روستائیانی که در این زمین ها زندگی می کنند به شهر مالیات می دهند و شهر بخشی از آن را به خزانه دولت مرکزی بدهد. 5-شار پارتی در دولت اشکانی ( قرن سوم تا قرن دوم قبل از میلاد ) ü مرکز اصلی حیات سیاسی – محل تصمیم گیری های دولت و مشورت ارکان دودمانی – محل استقرار طبقات اجتماعی *سازمان کالبدی : ü دژ حکومتی : نشانه قدرت ü شار میانی : محلات متفاوت ، بازار ، میدان ü شار بیرونی : محلات ، بازار ، باغ ، مزرعه *ساخت کالبدی شار پارتی در دوره اشکانی : 1-کاخ شاهی 2- سربازخانه ، انبار ، خزانه 3- اقامتگاه نزدیکان فرمانروا 4- شهر 5- بازار 6- زمین کشاورزی 6-شار پارتی در دولت ساسانی ( قرن سوم تا هفتم میلادی ) همچون شار پارسی در دولت هخامنشی– مقوله جهان بینی– باور های دینی –چهار دروازه به چهار سوی علم *سازمان دهی کالبدی ( سازمان فضایی ) : ü دژ حکومتی : کهن دژ – مظهر قدرت ساسانی ü شار میانی : محلات خاص – محل سکونت طبقات ممتاز ü شار بیرونی : محلات – خانه ها – بازار – باغات – مزارع – آتشکده ها و بازار اصلی ü بازار : مرکزیت دولت جدید ü میدان : گستره ای وسیع در جلوی دروازه های شارستان و ربض *ساخت کالبدی شهر در دوره ساسانی : 1-کاخ شاهی و خزانه 2- آتشکده 3- سربازخانه و انبار 4- شارستان و نزدیکان فرمانروا 5- بازار 6- شهر 7- زمین های کشاورزی 9 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ ب ) شهر نشینی ، شهرگرایی و شهرسازی در دوران اسلامی *عوامل مشخصه در دوره اسلامی : 1-مسجد 2- بازار 3- محله فضاي شهري نقطه اي در دوره پس از اسلام در شهرهاي اسلامي، نقش و عملكرد ميدان از قبل مهمتر مي شود و مي توان از بازار و ميدان به عنوان عناصر اصلي شهر اسلامي ياد كرد. در اين دوره نيز فضاهاي حكومتي در كنار ميدان وجود داشت و سپاهيان در فضاي آن در مقابل دارالحكومه تجمع مي كردند. وجود بازارهاي موقت در كنار ميدان ها و همچنين انجام فعاليت هاي تفريحي باعث رونق ميدان ها مي شد. در قرون اوليه اسلامي، در ميانه و پيرامون ميدان بزرگ شهر فقط مسجد جامع و كاخ هاي حكومتي و ساختمان هاي نگاهباني قرار داشت. در اواخر قرن سوم هجري ميدان هاي بزرگي ساخته مي شود كه اطراف آن ديوارهاي مختلف، كاخ حكومتي، مسجداعظم (اغلب جامع) و بازهار برپا مي شود. بارزترين نمونه اي كه از روزگاران پيشين به جاي مانده را مي توان در ميدان كهنه اصفهان جست وجو كرد(همان، ص 65) در قرن هاي پنجم و ششم كالبد شهر عبارت بود از ميدان اصلي و بزرگ (اغلب در ميانه شهر) كه پيرامون آن كاخ ها، ديوان ها، قرار داشت و دهانه اصلي بازار به آن باز مي شد. ميدان رفته رفته اهميت ويژه اي مي يابد و از اين دوره با نقش و عملكردهاي متفاوتي چون تجاري، فرهنگي، ورزشي، مذهبي، اداري و حكومتي كار اتصال شهركهن و توسعه جديد آن را نيز برعهده مي گيرد. راه هاي اصلي منشعب از دروازه ها مي بايست به بازار برسند و نقش اتصال آنها با بازار را ميدان برقرار مي سازد(برومند، 1374، ص 19). از ديگر فضاهاي شهري مي توان از ميدان هاي محله اي و حياط كاروانسرا و حياط مسجد نام برد. حياط مسجد خود به صورت معبر عمل مي كرده و در مسير گذر اصلي شهر قرار داشته است. اين كار با گذاشتن درهاي سنگين شمالي و جنوبي مسجد كه به حياط باز مي شده عملي شده است. از اين رو يك ارتباط فضايي پيوسته مابين مسجد، گذرهاي اصلي و ساير عناصر مجاور برقرار بوده است (توسلي، 1358، ص 30) در دوره صفوي، براساس مكتب اصفهان، هر مجموعه زيستي داراي يك ميدان يا مركز ثقل مي شود و عناصر اصلي حكومتي و ديواني، مذهبي و اقتصادي و ... در كنار آن شكل مي گيرند. اين ميدان در عين حال مكان تقاطع گذرهاي عبوري و اصلي و همچنين محلي است. كه دولت صفوي با تسلط كامل بر مباني اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي به نظارت بر اوضاع مي نشيند. ميدان نقش جهان اصفهان مركز جديد شهر و نماد دولت قاهر صفوي شد. اين ميدان به الگوهاي كهن نظام مي دهد و در ميان و فضاي پيرامون خود نظم هندسي دقيقي آشكار مي سازد. در اين مكان رخدادهاي مختلفي مانند پذيرايي سفيران، انجام مراسم، داد و ستد، فعاليت هاي تفريحي، مجازات مجرمين و ... اتفاق مي افتاده است. در دوره قاجار و سبك تهران، ميدان اصلي شهر (سبزه ميدان) تصوير كاملي از ميدان مكتب اصفهان نيست، اما برخي ويژگي هاي مهم آن را حفظ مي كند. دروازه ارگ و دهانه بازار به آن باز مي شود، گذر اصلي شهر از آن عبور مي كند و مسجد به بازار گشوده مي شود و اين آغاز رشد تهران درون ديوارهاي كهن است. در اين دوره مراكز محلات هم جنب و جوش زيادي داشتند و در مواردي عنصري كه در مقياس شهر كار مي كرده، در مجموعه مركز محلات، در مقياسي كوچكتر، پيش بيني شده بود. عناصر مختلف مركز محله را مي توان چنين شمرد؛ بازارچه، مسجد، آب انبار، حسينيه و ... در برخي محله ها، حسينيه به صورت مركز محله عمل مي كرده و محل اجراي تعزيه بوده است. بسياري از تكايا هم به شكل مركز محله بودند. در دارالخلافه ناصري، مركز شهر از سبزه ميدان ميدان ارگ به ميدان توپخانه انتقال پيدا مي كند اما مفهوم ميدان حكومتي، اجتماعي و فرهنگي كماكان باقي مي ماند. با دگرگوني مفهوم خيابان و حضور عملكردهاي جديد شهري، ميدان هم معني كهن خود را از دست مي دهد. با وجود اينكه اين فضا هنوز در ادامه سنت گذشته خود مطرح است، اما در مفهوم ساخت و سازمان و عملكرد، ديگر گونه عمل مي كند. مسجد و مدرسه، كاخ حكومتي و بازار به عنوان عناصر اصلي تركيب ميدان در مكتب اصفهان جاي خود را به عمارت تلگرافخانه و پستخانه (شاخص ارتباطات نو)، بانك (نماد روابط بازرگاني، تجاري جديد)، عمارت بلديه (تعبيري ظريف تر از ساختمان حكومتي) و نظميه (حضور عنصر نظامي)مي سپارند. جامع كماكان در دل بازار باقي مي ماند، بازار دهانه خويش را به ميدان كهن شهر (سبزه ميدان) مي گشايد و كاخ حكومتي با حضور مستقيم در ميدان كهن، خود را از ميدان جديد به عقب مي كشاند. اتصال عناصر جديد و قديم، كهن و نو، به عهده خيابان گذاشته مي شود(حبيبي، 1382، ص 141). در دوره هاي بعد با ورود زياد اتومبيل به فضاي شهري، باز هم مفهوم ميدان ضعيف تر مي شود تا جايي كه در دوران معاصر تنها به يك گره ترافيكي تبديل شده است و ديگر جايي براي رخدادها و ثبت خاطره ها باقي نمانده است. در ادامه، براي نمونه، سير تحول ميدان توپخانه تا امروز بررسي مي شود. ميدان توپخانه در ابتداي پديد آمدن خود؛ مركز شهر و در مفصل ارتباطي بخش قديمي و توسعه هاي جديد ارگ سلطنتي بود و بناهاي حكومتي و دولتي اطراف آن قرار داشت. در دوره دوم (حدود سال 1316) هنوز نقش مركزي خود را در شهر دارد. يكپارچگي آن كمتر شده اما داراي هماهنگي عمومي است. كاربري هاي مهم اداري و تجاري و حكومتي در اطراف آن هستند و حركت سواره هم تراز با حركت پياده است. در دوره سوم ( از سال 1320 و بويژه از دهه 40) تغييرات اساسي در ساختار شهر ايجاد و ميدان فضايي بي شكل و بي تناسب و فاقد هويت مي شود. عرصه آن تغيير مي كند، بخشي از جداره هاي آن تخريب و به يك گره ترافيكي تبديل مي شود. با بررسي سير تغييرات كالبدي ميدان دو نكته اصلي به چشم مي خورد؛ اول آنكه انسجام و هماهنگي فضاي كالبدي موجود در شهر و فضاهاي شهري به تدريج از هم گسسته و از بين رفته است و ميدان از عنصر معماري و شهري شاخص و نمادين كه معرف فرهنگ و اعتبار دوره خود باشد خالي شده است... دوم آنكه اين فضاها از زندگي همه جانبه و جامع خود كه در گذشته داشته اند دور شده و اعتبار فرهنگي و اجتماعي خود را از دست داده اند(محمدزاده مهر، 1378، ص 627) *ریخت شناسی و سازمان دهی کالبدی در دوره اسلامی : ü دژ حکومتی : محل اصلی حکومت ü شارستان : شار میانی ü ربض : شار بیرونی 10 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ ج ) ساخت و سازمان شهر در دولت قاجار ( شهرنشینی و شهرسازی در دوران معاصر ؛ پس از اسلام ) ü دگرگونی در مفهوم دولت ، دگرگونی در مفهوم شار ( 1226 – 1165 ه.ش ) ü تولد سبک تهران ، دگرگونی کلی مفهوم شار ( 1275 – 1266 ه.ش ) ü ساخت و سازمان شهر و تحول آن در دولت پهلوی ( 1357 – 1304 ه.ش ) ü اشاعه سبک بین الملل در شهرسازی و معماری ،آشفتگی مفهوم ، الگوی تهران ( 1320– 1304 ه.ش) *دگرگونی در مفهوم شهر : دوره اول : تعریف جدید از شهر و مفهوم آن ، حرکت به سوی برنامه ریزی متمرکز (1322 – 1320 ه.ش ) دوره دوم : آغاز فرایند شهری شدن کشور ( 1345 – 1332 ه.ش ) دوره سوم : آغاز شهرسازی جدید ( 1357 – 1345 ه.ش ) ü ادامه شهر نشینی و شهرسازی بعد از انقلاب : تا قبل از شهرسازی دوران اسلامی توجه خاصی به فضای شهری در ایران نمی شد ولی هم اکنون عمده فضاهای شهری در ایران متعاقبا بر طبق نظریات مختلف متفاوت می باشند : خیابان – میدان – فلکه - پله – ورودی و ... تحليل كالبدي ميدان ها ميدان ها از اصلي ترين فضاهاي شهري هستند كه در مقياس هاي مختلف شهري عملكردهاي متفاوتي مي يابند. اصلي ترين ميدان ميداني است كه مسجد جامع بدان روي مي گشايد و در اصفهان علاوه بر مسجد جامع بناي حكومتي و بخش اصلي بازار را در كنار خود جاي مي دهد. تا قبل از دوران صفوي ميدان كهنه كه در كنار مسجد جامع واقع بود چنين عملكردي داشت و در پيرامون آن علاوه بر جامع قصر سلطنتي عمارت نقاره خانه بازار قيصريه نيز قرار داشتند(شاردن1372) اما با پايتخت شدن اصفهان اين نقش را ميدان شاه يا نقش جهان بر عهده گرفت كه مسجد جامع جديد (مسجد شاه) عمارت حكومتي(عالی قاپو) و سر در قيصريه و عمارت نقاره خانه در پيرامون آن احداث شدند. بررسي بناهاي پيرامون ميدان نشان مي دهد كه اين ميدان نقش مركز حكومتي را داشته و محل اتصال و ارتباط حكومت با مردم از طريق اعلان هاي حكومتي رژه ها و حضور حاكم در ميان مردم در زمان و مراسم و جشن ها بوده است. در سطح بعدي ميدان هايي قرار مي گيرند كه در پيرامون بناهاي عمومي شهري به ويژه بازار قرار داشتند و به چند نمونه از آنها (مثل ميدان نقش جهان در جوار بازار رنگرزها) که در سفرنامه ها اشاره شده اما در حال حاضر اثري از آنها باقي نيست. اين گونه ميدان ها نيز چنان كه از نوشته ها بر مي آيد محل داد و ستد بوده اند و فضاهاي داراي عملكردي با مقياس شهري وحتي فرار شهري داشته اند. چون گاه محل داد و ستد كالاهاي بازرگاني بودند كه در پايتخت فروخته و به نقاط ديگر منتقل مي شد و يا بالعكس. در سطح بعدي ميدان هايي قرار مي گيرند كه در مقياس محلي ايجاد شده اند. برخي از اين ميدان ها در جوار خود بناي شهري داراي اهميت مثل بقعه يا امامزاده را دارند كه به ميدان وجهه خاصي مي بخشد و برخي ديگر عملكرد مركز داد و ستد محله اي دارند كه اين شكل را به ويژه در ميدان جلفا مي توان ديد. با وجود تفاوت هاي عملكردي و مقياس ميدان ها را مي توان از نظر ساختاري مورد تحليل و گونه شناسي قرار داد. 1- شكل كالبدي 2- شكل هندسي كلي ميادين از نظر شكل هندسي به دو گونه كلي قابل تقسيم اند: 1- ميادين طراحي شده ميادين طراحي شده به طور عام داراي شكل هندسي منظمي هستند كه بر حسب نقش و موقعيت ميدان از مستطيل تا نزديك به مربع متغير است. ميدان هايي كه نقش شهري دارند و مسئله احساس محصوريت در آن ها مطرح نيست شكل مستطيل مي يابند كه در برخي مانند ميدان نقش جهان نسبت اضلاع به 3 مي رسد. ميدان هاي محله اي كه عملكرد آن ها بيشتر در مقياس محله است به دليل ايجاد احساس محصوريت شكل نزديك به مربع پيدا مي كنند. ميدان جلفا در اين گروه قرار مي گيرند. 2- ميادين فاقد طراحي منظم اين ميدان ها نيز گر چه شكل هندسي كلي آن ها منظم نيست اما غالبا" بر تعدادي شكل هندسي تقريبا" منظم قابل تجزيه هستند كه بنا به اصل مجاورت در كنار هم قرار گرفته اند. نحوه تركيب شكلي پيرامون فضا بدنه محصور كننده ميدان را مي توان در دو گروه عمده طبقه بندي كرد: 1- ميدان هايي كه عملكرد تجاري دارند و فعاليت هاي شهري در پيرامون آن ها انجام مي گيرد بدنه پيرامون ميدان به حجره ها و دكان ها اختصاص داده شده و برخي بناهاي شهري نيز در كنار آن ها قرار دارند.مثلا" در ميدان نقش جهان حجره ها پيرامون ميدان را محصور كرده اند و چهار بناي مسجد شاه مسجد شيخ لطف الله سر در قيصريه و عمارت عالي قاپو به نحو تركيب شده اي با اين حجره ها رو به ميدان گشوده مي شوند. در ميدان جلفا حجره ها پيرامون ميدان را پوشانده اند. كليساي بيت اللحم گر چه در كنار ميدان است اما رو بدان گشوده نمي شود. 2- ميدان هايي كه عملكرد تجاري ندارند و فضاي باز درون محله اي هستند بدنه ي پيرامون ميدان را بدنه ي بافت مسكوني پوشانده و قسمتي از بدنه ميدان نيز توسط بناي شهري مجاور ميدان اشغال مي شود. نمونه آن ميدان شهشهان است كه بقعه شهشهان در جوار آن قرار دارند. 3- شكل هندسي فضاي دروني فضاي دروني ميدان به تبع شكل هندسي كلي و تركيب شكلي پيرامون آن به دو گروه فضاي طراحي شده و فضاي طراحي شده قابل تقسيم است. در گروه اول فضاي دروني شكل منظم دارد كه از مستطيل تا نزديك به مربع متغير است. در گروه دوم شكل كلي شكل مركب و حاصل قرار گيري چند شكل ساده در كنار هم است و اغلب زوايا راست گوشه يا نزديك به آن هستند. 11 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ مقدمه انسان ها روزگاري دور يكجانشيني را تجربه كردند وآنگاه دانستند ناگزيرند آنچه را براي سكونت مي آفرينند كنار هم بگذارند ، از ميان آنها بگذرند و در آن حضور يابند. جوامع کوچک انسانی که در آن دوران شکل گرفتند در طول زمان گسترش یافتند و در حدود 7 تا 5 هزار سال پیش اولین شهرها شکل گرفتند. چند هزار سالی که از شروع شهرنشینی انسان می گذرد در مقایسه با کل تاریخ حیات بشر به سان لحظه ای بیش نیست ، ولی همین دوران کوتاه است که آنرا دوران تمدن بشر ( Civilization ) می نامند. شهر نقطه آغاز تمدن بشر است که بر اثر عوامل مختلف مذهبی ، امنیتی ، اقتصادی ، سیاسی و اداری بوجود آمده و گسترش یافتند. این شهرها در طول قرنهای گذشته تا زمان حال فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده اند. با ورود به عصر صنعت و برتری سرمایه داری صنعتی و تجاری بر کشاورزی و نیاز شهرها به نیروهای کار ارزان ، روند مهاجرت انسانها و سرمایه ها از جوامع روستایی به شهرها آغاز شد و شهرها نقشهای تازه ای را پذیرا شدند. با آغاز این دوران شکل تولید و سبک زندگی شهرنشینان تغییر کرده و تغییرات بافتی و تراکم به معنای امروزی آن پدید آمد. فعالیتهای شهری و فضاهای شهری دچار تحول شده ، پویایی و کارکردهای جدیدی را پذیرفتند و برخی کارکردهای گذشته را از دست دادند. حضور اتومبیل در عرصه شهرها و گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات ، تعارف جدیدی از پویایی و تعاملات در فضای شهری را ایجاب می کرد و در پی آن تنوعی از فضاهای عمومی و شهری توسعه یافتند که کارکردهای اجتماعی در آنها جاری است. فضاهای شهری به عنوان یکی از عناصر هویتی شهر بر سیما و توسعه کالبدی شهر و وجوه فرهنگی و اجتماعی آن موثرند. فضاهای شهری که بر اساس قواعد زیبا شناختی شکل گرفته اند ، با جذب گروههای مختلف انسانی زمینه ساز برقراری تعاملات اجتماعی و فرهنگی می گردند. شناخت فضاهای شهری و درک کیفیات طراحی و عناصر هویت بخش آن ، از جمله اموری است که کارشناسان و متخصصین طراحی و برنامه ریزی شهری توجه بسیاری به آن دارند. موفقیت یا عدم موفقیت یک فضای شهری در توجه به مسائل فوق در کنار روابط اجتماعی و جامعه شناختی شهروندان است. هر چند که در سالهای اخیر بیشترین توجه در تحقیق و طراحی فضاهای شهری معطوف به جنبه فیزیکی و آرایشی آن بوده است ولی عامل انسانی همواره نقش تعیین کننده را داشته است. در این تحقیق سعی شده تا در کنار بیان تعاریف مرتبط با فضای شهری و کیفیات مرتبط با جنبه بصری و هویتی آن ، فضای شهری پیرامون فلکه میرعماد شهر قزوین که دارای ارزش تاریخی نیز می باشد به عنوان نمونه موردی تحلیل گردد. 8 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ 1- تعاریف 1-1- فضای شهری فضاهای شهری مکانهایی هستند که به عموم شهروندان تعلق داشته ، منحصر به جنبه کالبدی و فیزیکی نبوده و در حقیقت با حضور انسانها و فعالیتهای اوست که معنا می یابند. فضاهای شهری قدمتی دیرینه در تاریخ شهرسازی داشته و در ادوار مختلف به اشکال گوناگون در شهرها حضور یافته و سبب شکل گیری بافت شهری در پیرامون یا حول محور خود گردیده اند. در این فضا فرصت آن وجود دارد که برخی مرزهای اجتماعی شکسته شوند و برخوردهای از پیش تدوین نیافته به وقوع بپیوندند و افراد در یک محیط اجتماعی اختلاط یابند. این فضا می بایست توسط یک نهاد عمومی اداره شود تا در جهت منافع عمومی و جامعه مدنی اداره و نیازهای آن تامین شود. فضاهای شهری مصنوعی است سازمان یافته ، آراسته و واجد نظم که عرصه اجرای کارکردهای اجتماعی بوده و کاربرد عمومی آن ایجاد آرامش ، سرگرمی و محلی برای گردش ، فراهم آوردن ارتباط و زمینه معاشرت و امکان تردد می باشد. توجه به ایجاد و خلق فضاهای شهری و توسعه کارکردی به فضاهای شهری موجود ، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه شهری ، به خصوص در دهه اخیر افزایش یافته است. 1-2- برخی نظریات طراحان شهری لینچ فضاهای شهری را در 5 دسته تقسیم بندی می کند که شامل راه ، لبه ، گره ، نشانه و محله است. پاکزاد فضاهای شهری را در 5 دسته کلی تقسیم نموده است که شامل ورودی ، گره ، مسیر ، لبه آب و پله است. زوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ساختاری است سازمان یافته، آراسته و واجد نظم، به صورت کالبدی برای فعالیت انسانی و بر قواعد معین و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده، همشکل و یکدست یا متنوع بودن آنها، ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده، زاویه گذر خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی، آبنماها، فواره ها یا عناطر سه بعدی دیگر. راجر ترانسیک فضاهای شهری به دو دسته عمده سخت فضا و نرم فضا تقسیم می کند، منظور وی از اصطلاح سخت فضا، فضاهایی است که کاملا با بدنه های معماری محصور شده اند. این فضاها محل گردهماییها و مکان فعالیت های اجتماعی شهر است.نرم فضاها فضاهایی هستند که محیط و عناصر طبیعی در شکل دادن به آنها غلبه دارند. باغها و پارک ها را می توان در این تقسیم بندی قرار داد. یوجین راسکین معتقد است معماری فضای شهری علاوه بر جوانب ملموسی مانند رنگ ، مصالح و بعد با جوانب ناملموسی مانند هماهنگی ، وحدت و تناسب نیز سر و کار دارد. 1-3- گره ها گره، عنصری است که در ذهن انسان از تلاقی، تمرکز یا تراکم، یک سری از مظاهر، رویداد ها، عملکردها و یا معانی در یک نقطه نقش می بندد. گره حاصل از وجود نقاط حساسی است که ناظر بتواند به درون آنها وارد شده و کانون های مبداء و مقصد حرکت او را به وجود آورند و تصویر گره را در ذهن ایجاد می کنند. نمود عینی گره فقط تقاطع یا میدان نیست ، بلکه قسمتی از یک خیابان را نیز می تواند شامل شود. تجمع خودروها در مقابل مدرسه برای پیاده یا سوار کردن شاگردان همانقدر تولید "گره" می کند که تجمع جوانان محل یا کارگران جویای کار در قطعه ای از خیابان یا میدان که به پاتوق معروف است. اهمیت فضاهای عمومی و میادین در سیمای شهر و روستا و یا یک مجتمع زیستی ، محدود به شکل و فرم ظاهر آن نیست ، بلکه وقایع تاریخی و مهمتر از آن نیازهای اجتماعی است که موجب پویایی و حضور انسانها در آن می گردد. امروزه هر طراح شهری می داند که گره می تواند متأثر از یکی از سه جنبه پدیده محیط ، یعنی ظاهر ، عملکرد و معنا و یا ترکیبی از آنها باشد. به همین خاطر می توان گره ها را به گره های کالبدی، عملکردی و معنایی تقسیم کرده و یا در مواردی از گره به طور عام که حاصل ترکیب جنبه های مختلف است نام برد. بر همین اساس خیابانها و میادین باید سه بعدی طراحی شوند. به این مفهوم که نه فقط سطوح خیابان و پیاده رو باید مورد توجه قرار گیرند ، بلکه ساختمانهای اطراف و اجزا شهری داخل فضاها نیز باید موزد توجه و تجزیه و تحلیل و طراحی قرار گیرند.گره ها می توانند بخش هایی از فضاهای فعالیت باشند که حضور انسان در ان اهمیت یافته و حیات اجتماعی در آن جریان دارد. پاکزاد برای گره های شهری از میدان شهری ، میدان محلی ، میدان تشریفاتی و فلکه نام می برد. 1-4- فلکه یکی از انواع تقاطع ها برای توزیع حرکت سواره می باشد. فلکه در بدو ورود خودرو به شهرها جهت توزیع روان و ایمن تر ترافیک سواره شکل گرفتند. در طرح این فضاها در گذشته چند نکته حائز اهمیت بود ، این فضاها در محل دو یا چند خیابان شکل می گرفتند. آنها دارای صحن آسفالتی یا موزاییک کاری شده بالنسبه وسیع بودند که در میان آن ، فضای سبز با گلکاری ، آبنما ، مجسمه و سایر عناصر تزیینی قرار می گرفت. در الگوی طراحی فلکه سواره تقدم داشته و پیاده در درجه دوم اهمیت قرار داشته و نقش مسایل اجتماعی به حداقل ممکن می رسد. با افزایش حجم ترافیک شهرها ، فلکه به جای فضایی دلچسب شهری ، امروزه به مراکز عمده دود و سر و صدا وتصادف پیاده و دوچرخه سواران با وسایل نقلیه و وسایل نقلیه به یکدیگر شده است و حتی در برخی از فلکه ها برای کنترل حجم ترافیک از چراغ های راهنما استفاده می کنند که اساس عملکرد آن با طرح فلکه سازگار نیست. فلکه بر اساس کارکرد خود 3 کیفیت اساسی را در خود باید داشته باشد که شامل روانی مطلوب در حرکت ، تفرق پذیری و پرهیز از عوامل تجمع پذیر و ایمنی است.متخصصین ترافیک در طراحی فلکه ها ، معمولا فقط دو عامل روانی مطلوب در حرکت و ایمنی را در نظر گرفته و عامل پرهیز از عوامل تجمع پذیر چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. 8 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ 1-1- اصل محصوریت برای دستیابی به یک مکان شهری جذاب، فضا باید به شکل مطلوبی محصور شود و در واقع میتوان گفت نخستین اصل حاکم بر طراحی فضاهای شهری محصوریت است. عناصر شهری، محله ای و یا واحدهای مسکونی به طور معمول، عناصر محصور کننده فضا میباشند. رنگ ، بافت ، شکل مصالح جداره و کف نیز بر محصوریت فضا تاثیر گذارند. براساس این اصل، انسان مهمترین رکن فضا محسوب میشود و فضا باید مقیاس انسانی یابد. این اصل هنگامی نمود مییابد که فضای بین ساختمانها احساس انسانی را برانگیزد. محصور بودن فضایی با پیوستگی بدنه محصور کننده فضا ارتباط دارد، بدین مفهوم که وجود فواصل متعدد بین بدنه ساختمانها و اختلاف فاحش بین نماها موجب تضعیف فضای محصور می گردد. علاوه بر این ، محصوریت با سادگی شکل در کل و جزء و همچنین ایستایی و پویایی فضاهای محصور ارتباط پیدا میکند. فضاهای ارتباط دهنده یعنی معابر اصلی و فضاهای میدان مانند که عناصر مختلف را در شهر و در مرکز آن به هم پیوند میدهند، واجد شرایط خصوصیت پویایی و ایستایی هستند. در این صورت، میدان و میدانچه ایستا و گذر و خیابان پویا میباشند. احساس محصور بودن در فضا اساسا بر رابطه چشم ناظر از بدنه محصور کننده فضا استوار است. در برخی منابع غربی، این رابطه را بر پایه زاویه بین خط عمود از چشم ناظر بر بدنه و خط و اصل میان چشم ناظر و لبه بالایی بدنه مورد بحث قرار دادهاند و مقیاسهای 1/1، 2/1، 3/1 ، 4/1 در این خصوص مطرح شده است. در نسبت یک به یک ، احساس محصوریت کامل به چشم داده میشود. نسبت یک به دو، آستانه احساس محصوریت است. در نسبت یک به سه حداقل احساس محصوریت، و در نسبت یک به چهار احساس محصوریت در فضا ایجاد نمیشود. 1-2- اصل مقیاس و تناسب منظور از تناسب رابطه میان ابعاد یک فضا یا یک شی است. رابطه ای که از اندازه مستقل است. تناسب رابطه نسبی و قیاسی بین ابعاد مختلف یک عنصر است. در مورد فضا نسبت بین ارتفاع ساختمانها و عرض فضا ، اعم از اینکه فضا کاملا محصور یا نیمه محصور باشد، بحث تناسب را تشکیل می دهد. در واقع سیستم و سلسله ای از نسبت ها که در ارتباط با هم تاثیر می گذارند. مقیاس به رابطه میان اندازه فضا یا یک شی ، با فضاها یا اشیا اطراف آن مربوط می شود. می توان گفت که یک فضا یا بنا در مقیاس یا خارج از مقیاس با محیط اطراف خود می باشد. اگر اندازه یک فضا با پیکر انسان ارتباط مطلوب داشته باشد ، گفته می شود که آن فضا دارای مقیاس انسانی است. هر فضا به تنهایی ، نباید که خیلی بزرگ باشد که تماس بصری با اطراف ضعیف شود و نه خیلی کوچک که در آن احساس ترس از مکان محصور و تنگ به انسان دست دهد. 1-3- اصل نقش انگیزی خاصیت یک پدیده یا فضا برای ایجاد تصویری به یاد ماندنی از خود و مناسبات بین اجزای آن در بیننده می باشد. این خاصیت می تواند تسهیلی در بازشناسی عناصر تصویر ذهنی ( گره ، مسیر ، لبه ، حوزه ، نشانه ) بوده و شرطی اساسی برای یادآوری و تجدید خاطره از یک فضا می باشد. هر چند فرآیند ایجاد خاطره به صورت فردی می باشد و هر کس کم و بیش خاطراتی از یک فضا دارد ولی آنچه مورد شناخت و ارزیابی می باشد ، خاطره جمعی و نقش انگیزی بالنسبه عمومی است. شناسایی نقاط ، عناصر و فضاهای نقش انگیز نه فقط برای حفظ جذابیت فضا ضروری است ، بلکه با حفظ آنان ، تعلق خاطر شهروندان به فضا و هویت شهری افزایش می یابد. 1-4- اصل تفوق تسلط عنصری از فضا بر سایر عناصر ، توسط موقعیت ، ابعاد ، شکل ، رنگ و یا هریک از عوامل صوری و ظاهری را تفوق بصری آن عنصر گویند. منحصر به فرد بودن یک عنصر یا تضاد آن با زمینه می تواند چنین خاصیتی را بوجود آورد. تفوق همواره صوری و بصری نبوده بلکه تفوق عملکردی و معنایی نیز قابل شناسایی است. 1-5- اصل تجانس به معنای هم بودن نقش و زمینه می باشد. بدین معنا که نقش ، زبان زمینه یا محیط را پذیرفته است. تجانس می تواند موجب نظم فضا گردد ولی تجانس بیش از اندازه خطر یکنواختی را به همراه دارد. در تجانس نقش تابع زمینه است و عنصر جدید نوعی شبیه سازی عناصر موجود در زمینه می باشد. 1-6- اصل تاکید کیفیتی است که بر اثر شاخص شدن عنصری فضایی به خاطر ویژگیهای ظاهری آن در یک منظر شهری بوجود می آید. این امر می تواند به وسیله تضاد صوری یک عنصر با زمینه آن ، مانند فرم مسجد در یک جداره شهری باشد ، یا به خاطر تفاوت فاحش در اندازه یا تضاد رنگی و غیره افتد. حتی عناصر نورپردازی شده در تاریکی نسبی یک خیابان یا میدان نیز می تواند نوعی تاکید باشد. با جایگزینی عنصری تاکیدی در فضا ، مرکزی جلب توجه کننده و جذاب خلق می شود که موجب می گردد ناظر دوباره و دوباره به آن نظر کند. نقاط مورد تاکید معمولا باعث کندتر شدن حرکت می شود. 1-7- اصل ضرباهنگ ( ریتم ) تکرار هر عنصر از لحاظ فرمال ( شکل ، رنگ و ... ) طبق نظمی معین ضرباهنگ می باشد. تکرار عناصر احساسی از نظم می دهد. همچنین وجود اختلاف در عناصر تکرار شونده موجب جلوگیری از یکنواختی و ایجاد تنوع می گردد. اثر ضرباهنگ ، چفت کردن چیزهای مشترک با هم است. هنگامی که عناصری مشابه در کنار هم قرار گیرند ، احساس منظم بودن افزایش می یابد. تکرار ضرباهنگین عناصر به ایجاد ساختاری مشخص در فضا کمک می کند. ضرباهنگ زمانی اتفاق می افتد که عناصر یا نیروهای شبیه به هم با فواصلی مساوی یا مرتب تکرار شوند. تکرار عناصر به علت وجود نظم و منطق در نفس تکرار موجب احساس نظم می شوند و در ایجاد احساس هماهنگی در بین عناصر یک فضا سهم بسزایی دارد. عناصری که به صورتی ضرباهنگین بکار می روند دارای جهش و تحرک خاصی هستند. تکرار عناصر موضوع ضرباهنگ ممکن است از فرم های مشابه که از نظر شکل ، اندازه ، رنگ ، جهت ، فاصله و موقعیت یکسان هستند به وجود آید. 1-8- اصل ترکیب منظور از این واژه ترکیب فضاها و بدنه محصور کننده آنها است. اگر بناهای مختلفی با هم ترکیب شوند و فضایی را محصور کنند ، لازم است ما بین این بناها ، آنچنان هماهنگی از نظر وحدت شکل برقرار باشد که بدنه محصور کننده علی رغم تشکیل از ساختمانهای مختلف ، صورتی پیوسته پیدا کند. در این صورت به جای کلمه ساختمانهای مختلف می توان کلمه واحدهای هماهنگ و همانند را بکار برد که مجموعه آنها پیوسته و هماهنگ است. این خصوصیت هماهنگ کننده و پیوند دهنده را می توان هویت معماری نام نهاد که در مورد ساختمانهای مجموعه شهر نیز مانند ساختمانهای بدنه یک گذر یا یک خیابان یا میدان مصداق می کنند. ولی در صورتی که میان بناهای مختلف محصورکننده فضا ، ناهماهنگی شکلی باشد و عناصر ترکیب کننده نمای هر ساختمان حداکثر برای خود بدون ارتباط با ساختمانهای مجاور طراحی شده باشند ، مجموعه فاقد ترکیب است. 1-9- اصل نورپردازی میزان و نحوه تامین روشنایی در محل های نیازمند نورپردازی از جمله مواردی است که در بالا بردن کیفیت مکان نقش به سزایی دارد. نورپردازی به خصوص در ساعات شب موجب بالا رفتن امنیت مکان و در نتیجه بالا رفتن میل به حضور در یک مکان می شود. نور پردازی در یک نشانه شهری نیز می تواند در افزایش حضور و همینطور حس مکان یابی و برجسته کردن نماد و نشانه موثر باشد. 1-10- بدنه و کف کف سازی از عوامل موثر در ساخت و طراحی بدنه میادین و فضاهای عمومی می باشد. از طریق کف سازی میتوان به تعریف مسیرهای حرکتی ، تفکیک عملکردی و فضایی مختلف ، همگون و متحد الشکل کردن محوطه ها ، ایجاد تنوع و زیبایی از طریق کف سازی های متفاوت در رنگ ، جنس و نقش دست یافت. کف سازی مناسب همواره در بالا بردن عملکرد بدنه موثر است. خلاقیت و پرداخت به سطوح مختلف بدنه و کف فضاهای عمومی و میادین در افزایش عمق تجربه فضا در بازدیدکنندگان از فضا موثر است. فرم دایره چون تسهیل در حرکت دارد ، در طراحی بدنه های شهری میادین و فلکه ها استفاده می شود. 1-11- توده و فضا در مباحث مربوط به معماری غالباً فضا به عنوان جسمی سیال و اثیری تعریف شده است که مثل چیزی شبیه ژله در هر ظرفی شکل میگیرد.بر اساس این دیدگاه فضا هویت ثابتی نداشته و هستی آن وابسته به توده ای است که آن را احاطه کرده است.شاید به همین دلیل باشد که تاکنون هیچ تعریف دقیقی از فضا ارایه نشده است. در عین حال استنباط آن است که معماری دست کم از دو پدیده ی متفاوت شکل میگیرد: 1- جا بجایی فیزیکی ماده در فضا 2- حضور انسان تغییر شکل و تحول در معماری همواره وابسته به تغییراتی در شرایط و خصوصیات هر یک از دو عامل فوق میباشد. فضای بیکران وجود با حواس انسانی قابل درک نیست .معماران برای درک آن مجبور به استفاده از توده ای مادی هستند که قسمتی از فضا را جدا کرده و آن را در اختیار حواس انسانی قرار دهند .اما این جدایی باعث قطع ارتباط با فضای اصلی و بنیادی شده و ارتباط با آن میسر نخواهد شد. بنابراین سعی در ارتباط مجدد این دو میکنند به طوری که در سراسر تاریخ معماری و شهرسازی شاهد تلاش بی وقفه برای پیوند هر چه بیشتر دو بخش تفکیک شدهی درون و بیرون هستیم . بدینترتیب در تعریف فضا با دو مفهوم پایهای سروكار داریم: فضا و عناصر تعریف فضا، فضا قابل لمس نیست، ولی عناصر تعریفكننده و محدودكننده آن قابل لمس، اندازهگیری، معرفی و تركیب با یكدیگر هستند. در حقیقت فضا از طریق عناصر محدودكننده آن قابل شناسایی است و كیفیت و شخصیت آن تابع عناصر متشكله آن و چگونگی ارتباط و نظم حاكم بین این عناصر میباشد. به بیان دیگر، فرم، كیفیت و نحوه ارتباط عناصر تعریفكننده فضاست كه شخصیت یك فضا را میسازد و به آن شكل، بعد و مقیاس میبخشد و برای ما قابل درك میکند. فضای خالی مکانی که مابین عناصر ساخته شده، و مشاهدات واقع می شوند ( عرصه خالی) محیط پیرامون را اگر بشناسیم می توانیم به دو عرصة ساخته شده و ساخته نشده تقسیم کنیم. محیط های ساخته شده (توده) که همان ساخت و سازها و ساختمانها است . به تمامی مساحت و سازه ها و احجام ساختمانی واقع در محیط توده می گویند. محیط های ساخته نشده ( فضا ) به قسمتی از محیط پیرامون که خالی از ساخت و ساز (توده) باشد. پس در فضا با یک پهنه یا عرصه روبرو هستیم. 9 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ 1- مختصری در مورد قزوین استان قزوین در منتهی الیه شمال غربی فلات مرکزی بین کوههای البرز ، قافلانکوه و رشته ای از کوههای مرکزی به نام اوزون بلاغ قرار گرفته است و استان های داخلی کشور را با استانهای شمالی – غربی و شمال غربی مرتبط می کند. استان قزوین را استان مازندران و گیلان از شمال ، استان زنجان از غرب و استانهای همدان و مرکزی از جنوب و استان تهران از شرق در بر گرفته اند. وسعت این استان در حدود 16000 کیلومتر مربع است که کمتر از 1% وسعت کل کشور را شامل می شود. چهره ناهمواریهای استان تلقیقی از کوهستان و دشت است و سه واحد در شکل گیری فضایی آن تاثیر گذارند: 1- واحد کوهستان 2- واحد کوهپایه ای 3- واحد دشتیبستر زیست محیطی استان نیز بستر سه اکوسیستم مردابی ، کوهپایه ای و کوهستانی است که موجب همجواری و مشارکت جوامع روستایی ، شهری و نیمه کوچ نشین کوهستانی منطقه در گذشته بوده است. بیش از نیمی از استان در قلمرو نواحی کوهستانی قرار دارد و آی و هوای نیمه بیابانی آن بستر اقلیمی توسعه شهری در کوهپایه را فراهم آورده است. در مورد وجه تسمیه قزوین اشاراتی بسیاری شده است که آنچه از علامه دهخدا نقل شده است به واقعیت نزدیک تر است. نام قزوین مرکب از دو کلمه "گژو" یا "کزو" که نوعی پسته کوهی و ین نسبت است و معنای آن سرزمین پسته کوهی است. همچنین در کتاب های قدیمی یونانی از منطقه ای به راژیا نام برده شده که به نظر قزوین کنونی می آید. نقل است که در زمان شاپور دوم ساسانی آنرا شاد شاپور می نامیده اند.مولف آثار البلدان قزوین را در آغاز قرن هفتم هجری و پیش از حمله مغول چنین توصیف کرده است : شهری بزرگ و بسیار پرجمعیت است. در دشتی بسیار پهناور و هموار بنا شده و سازندگان در بنای شهر نقشه ای کشیده اند که نظیرش وجود ندارد. زیرا دو شهر است ، یکی در آغوش دیگری آرامیده ، شهر کوچک را که در وسط قرار دارد شهرستان می نامند که برای خود دروازه و بارو دارد ، شهر بزرگتر که پیرامون شهرستان واقع شده ، دارای برج و باروی دیگری است. باغستان ها و تاکستان ها گرداگرد باروی خارجی شهر دوم را در بر گرفته و پس از آن کشتزارهای سرسبز دو شهر را در بر دارد و دو رودخانه دیزج و ارنزک از آن می گذرد. ساختار شهر ، قزوین از دیرباز دارای دروازه های داخلی و بیرونی کرده و از این جهت در ایران کم نظیر بوده است. در نیمه قرن سوم هجری ، 7 دروازه امکان ورود به شهر را فراهم می ساخت. در دوره قاجار ، 9 دروازه گرداگرد قزوین وجود داشته اند که با حصار پیرامون شهر به یکدیگر می پیوسته اند و عبارت بودند از : پنبه ریسه ، راه (درب)کوشک ، شیخ آباد ، رشت ، مغلاوک ، خندق بار ، شهزاده حسین ، مصلی و تهران. اکنون از میان آن بناهای باشکوه تنها دو دروازه تهران و درب کوشک باقی مانده اند. 8 لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۰ 1- محله درب کوشک و فلکه میر عماد تاریخچه: محله ای که دروازه تاریخی در آن واقع است در قدیم جوسق نامیده می شد که در عهد قاجار به درب کوشک تغییر نام یافت و بدان دلیل بود که این دروازه به سوی الموت ، رودبار و کوشک ها و شکارگاههای شمال قزوین باز می شده است. کاشی کاری های فعلی موجود در بنا در زمان فرمانروایی عضدالملک قاجار بر قزوین انجام شده است. از آن جا که امروز همبستگی قومی تاثیر خود را در جا نمائی سکونتی افراد تا حدی از دست داده ، حوزه نفوذ محله نیز در افراد بر حسب نوع فعالیت و نیاز شخصی متفاوت است. در این میان با آنکه محله درب کوشک بسیاری از عناصر هویتی و اجتماعی گذشته خود را از دست داده است ، ساختار جمعیتی آن تا حد زیادی بر گرفته از خانواده های بومی می باشد و مهاجرین به قزوین تمایل چندانی به سکونت در آن ندارند. هر چند تقریبا تمامی سکونت گاههای قدیمی آن تخریب و خانه هایی با سبک جدید جایگزین آن شده اند. دروازه درب کوشک تنها یک نما به سوی خارج شهر داشته که با طاق نماهای کاشی کاری و رسمی بندی تزیین شده اند و گذرگاه دروازه را که قوسی نیم دایره دربرگرفته اند. نقش های متنوع کاشی کاری و چهار گلدسته توپر از ویژگیهای دیگر دروازه راه کوشک است.موقعیت دسترسی: فلکه میر عماد قزوین در کنار محدوده تاریخی دروازه درب کوشک و در محل تلاقی خیابان نادری جنوبی ، خیابان عدل و بلوار دانشگاه بین المللی امام خمینی قرار دارد و در حدود دو کیلومتر با مرکز شهر و سبزه میدان فاصله دارد. این فلکه را به افتخار خوشنویس بزرگ قزوین و ایران میر عماد قزوینی نام گذاری کرده اند و مجسمه ای از وی در وسط آن قرار دارد.فلکه میرعماد گره ترافیکی محسوب می شود که تنها مسیر ارتباطی مستقیم شمال شهر شامل محدوده خیابانهای شهید بابایی ، مدرس ، دانشگاه بین المللی امام خمینی و خیام شمالی را به مرکز شهر و محدوده خیابانهای نادری ، امام خمینی و طالقانی و پیغمبریه هدایت می کند. 8 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مرداد، ۱۳۹۰ پروژه های زیر درباره معرفی برخی فضاهای شهری هستش: میدان کمپو میدان سان مارکو سن ماركو؛ تجلي معماري و هنر میدان کاپیتول capitol میدان پلاس دووژ place des vosges میدان پلاس دلا کنکورد لادفانس la defance میدان سن پیتر تو لینک زیر هم پروژه های تحلیل فضای شهری هستش: پروژه تحلیل فضای شهری 8 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ شیت اول : کاربری توی این شیت تا اونجایی که یادمه کاربری های لایه اول و دوم میدون رو شناسایی و معرفی کردیم ( چون نسبت به سایر پروژه ها محدوده ی آن چنان بزرگی نداشت ، شناسایی پلاک به پلاک انجام دادیم ) . بعد هم با توجه به مساحت قطعات و تعدادشون کاربری غالب رو توی هر کدوم از لایه ها معرفی کردیم ( البته نمودار درصذ گیریش رو هم به صورت گرافیکی کشیدیم که آماری که ارائه میدیم مستند باشه ) بعد هم از چند تا کاربری مختلف اسکیس زدیم ، چون این استاده عاشق اسکیسه ، کلا اگه اسکیس نداشته باشی نگاه نمی کنه کارتو !!! شیت دوم : کاربری غالب و پهنه بندی کاربری ها یه نقشه کشیدیم و کاربری ها رو توش پهنه بندی کردیم ، که مثلا این پهنه با این رنگ ( قرمز ) تجاریه . بعد هم چون خیلی شیت خالی می موند و نما نداشت مجبور شدیم یه نقشه دیگه هم بکشیم و توش کاربری های غالب رو نشون بدیم ( همونی که توی شیت قبلی نموداراش رو کشیده بودیم ) . منتها تو این نقشه لایه ها رو کاملا از هم جدا کردیم و با دو تا مقیاس مختلف کشیدیم که کاملا منظورمونو رو از لایه اول یا لایه دوم مشخص کردده باشیم ( البته اگه شیت خالی نبود و مجبور نبودیم ، عمرا اگه این کارو می کردیم ، چون جدا کشیدن لایه ها و تنظیم مقیاسشون رسما پیرمون کرد ) شیت سوم : ماتریس و تحلیل کاربری ها توی این شیت کاربری های جداره ی میدون ( لایه اول ) رو از طریق ماتریس های سازگاری ، ظرفیت ، وابستگی و مطلوبیت تحلیل کردیم . 2 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ شیت چهارم : شبکه ارتباطی توی این شیت دو تا نقشه با مقیاس 1:2000 کشیدیم و توی اولی دسته بندی راه ها ( شریانی درجه 1 و 2 ، جمع و پخش کننده و ... ) رو نشون دادیم . بعد هم الگوی شبکه ارتباطی ش که شطرنجی نامنظم بود رو یه کم تحلیل کردیم . تو نقشه ی دوم مسیرای پیاده و سواره رو با رنگ از هم جدا کردیم و شکل تمام کفپوش های دور میدون رو با مکانیابیشون کشیدیم . شیت پنجم : پلان خیابان ها و مقاطع عرضی تو این قسمت همونطور که از اسمش معلومه پلان و مقطع عرضی تمام خیابون های وارد شده به میدان رو کشیدیم و با توجه به نسبت ارتفاع به عرض بدنا ها و خیابون ( توی مقاطع عرضی ) میزان محصوریت رو بررسی کردیم . شیت ششم : تحلیل نما و آرایش حجمی توی این قسمت از نمای 4 طرف میدون اسکیس زدیم و بعد توی سه تا لاین جدا خط ، صفحه و حجم رو در رابطه با هرکدوم نشون دادیم . ( امیدوارم منظورمو گرفته باشین !) :JC_thinking: 4 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ شیت هفتم : فضای پر و خالی و محصوریت همونطور که از اسمش معلومه دو تا نقشه با مقیاس 1:1000 کشیدیم و توی یکیشون فضای پر و خالی رو با رنگ توی لایه اول و دوم نشون دادیم ، توی نقشه ی دوم هم به قطعات لایه اول ( جداره ی میدون ) با توجه به تعداد طبقات واقعیشون ارتفاع دادیم و پرسپکتیو ( دید پرنده ) زدیم که محصوریت کلی توی میدون رو نمایش بدیم . شیت هشتم : مقطع طولی توی این شیت ضلع جنوبی یکی از خیابونای منتهی به میدون رو ( فک کنم خیابون طالقانی بود ) انتخاب کردیم و نزدیک 700 متر از اون رو دقیق اندازه گرفتیم و با مقیاس 1:200 با همه ی جزییات نماها کشیدیم . با توجه به مصالح استفاده شده توی هر بنا نماش رو راندو کردیم و با یه راهنمای کوچیک مصالح هرکدوم رو مشخص کردیم ، البته تغییرات خط آسمان رو هم نشون دادیم . شیت نهم : سبک معماری ابنیه اینم که از اسمش معلومه دیگه ، همه ی ساختمونای جداری میدون رو از نظر سبک معماری و قدمتشون بررسی کردیم و عکس و اسکیسشون رو هم گذاشتیم البته . 3 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۹۰ شیت دهم : مبلمان شهری توی این شیت یه نقشه ی 1:250 از میدون کشیدیم ( فقط در این حد که خود میدون و جداره ش مشخص باشه ) . بعد هم انواع مبلمان شهری موجود رو با مکانیابیشون معرفی کردیم ، که شامل : بولارد ، باجه تلفن ، منبع نوری ، صندوق صدقات ، دستفروش ، ایستگاه اتوبوس ، کیوسک . البته ما جای دقیق درختا رو هم معلوم کردیم j برای اینکه شیت خالی نباشه هرکدوم از انواع مبلمان موجود رو هم به صورت گرافیکی اطراف نقشه کشیدیم . شیت یازدهم : ورودی ها استاد خیلی علاقه داشتن ما ورودی های میدون رو هم توی نقشه و هم با اسکیس و راندو نمایش بدیم ، ما هم اطاعت امر نموده و توی یه شیت مجزا هر 5 تا ورودی میدون رو ( که 4 تاش خیابونای اصلی بودن و یکیشون هم یه کوچه محلی بود ) به همون ترتیبی که خواسته شده بود نشون دادیم . شیت دوازدهم : دید ها تو این شیت یه نقشه فک کنم 1:500 کشیدیم و بعد یه عنصر نشانه ( مسجد امام صادق توی ضلع جنوب غربی میدون ) انتخاب کردیم و با یه سری فلش دید های محوری از خیابون ها و نقاط مختلف به نشونه رو نشون دادیم . بعد هم از تمام دور میدون برای دید پاناروما اسکیس زدیم . شیت سیزدهم : سریال ویژن ( دیدهای پی در پی ) اینم که معلومه دیگه ، پیاده روی دور میدون رو به عنوان مسیر سریال ویژن انتخاب کردیم و سکانس به سکانس ( جاهایی که احساس می کردیم تغییری ایجاد شده یا به یه فضای دیگه وارد شدیم ) عکس گرفتیم و دور نقشه 1:1000 قرار دادیم . 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده