رفتن به مطلب

ضرب المثل های آلمانی با ترجمه ومترادف فارسی


MOJTABA 77

ارسال های توصیه شده

Lachen ist die beste Medizin

 

ترجمه: «خنده بهترین داروها است»

مترادف فارسی: «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست.»

Lebe, als solltest du morgen sterben, und arbeite, als solltest du ewig leben

 

ترجمه: «به گونه‌ای زندگی کن که گویی فردا باید بمیری؛ و طوری کار کن که گویی جاودانه‌ای.»

مترادف فارسی: «طوری زندگی كن، انگاری فردا خواهی مرد، طوری كار كن، انگاری هيچگاه نخواهی مرد.» هراس

Leute und Leute sind zweierlei

 

ترجمه: «آدم و آدم دو گونه می‌باشند»

مترادف فارسی: «آدم به‌آدم بسیار ماند.»

 

Liebe kann Berge versetzen

 

ترجمه: «عشق، کوه را جا به جا می‌کند»

مترادف فارسی: «عشق در كوه‌كنی داد نشان قدرت خويش// ور‌نه اين مايه هنر تيشه فرهاد نداشت» فرخی یزدی

Liebe erweicht auch die härtesten Stein und Felsen

 

ترجمه: «عشق، سخت‌ترین سنگ‌ها و صخره‌ها را نرم می‌کند.»

مترادف فارسی: «گر كوه‌كن زپای در آمد چه‌جای طعن// بالله كه كوه پست شود زير بار عشق» جامی

 

Liebe braucht keinen Lehrer

 

ترجمه: «عشق، نیازی به آموزگار ندارد»

مترادف فارسی: «ای بی‌خبراز سوخته و سوختنی// عشق آمدنی بود نه آموختنی» سنائی

Liebe, die nur von einer Seite kommt, dauert nicht lange

 

ترجمه: «عشقی که فقط از یک سوی آید، طولانی نخواهد بود»

مترادف فارسی: «چو زین سر هست زان سر نیز باید // كه مهر از یك طرف دیری نپايد» اوحدی

Liebe ohne Gegenliebe, ist eine Frage ohne Antwort

 

ترجمه: «عشق بدون طرف مقابل، سؤالی است بدون پاسخ»

مترادف فارسی: «چه خوش بی، مهربونی هر دو سر بی// كه يك‌سر مهربونی، درد‌سر بی» باباطاهر

 

Liebe und Husten lässt sich nicht verbergen.

 

Liebe und Rausch schaut zum Fenster aus

 

ترجمه: «عشق و سرفه را نمی توان پنهان داشت.»

ترجمه: «عشق و سرمستی از دریچه بیرون را می‌نگرند.»

مترادف: «عشق و مشك پنهان نمی‌ماند.»

 

Liebe kann man nicht erzwingen.

 

Liebe duldet keinen Zwang

 

ترجمه: «عشق را نمی‌توان تحمیل کرد»

ترجمه: «عشق، زورپذیر نیست»

مترادف فارسی: «عشق به‌زور، و مِهر به‌چُنبِه نمی‌شود.»

لینک به دیدگاه

Liebe macht närrisch.

 

Liebe und Verstand, gehen selten Hand in Hand

 

ترجمه: «عشق، جنون‌آور است»

ترجمه: «عشق و عقل به ندرت دست در دست دارند.»

مترادف فارسی: «عشق و جنون همسايه ديوار به ‌ديوارند.»

مترادف فارسی: «عشق در آمد به‌دل، رفت زسر عقل و هوش.»

 

Liebe fürchtet keine Gefahr

 

ترجمه: «عشق از خطر نمی‌هراسد»

مترادف فارسی: «عشق را از تيغ و خنجر باك نيست.»

Liebe ist ein verzehrendes Fieber.

 

Liebe ist Leides Anfang

 

ترجمه: «عشق تب کشنده‌ای است»

ترجمه: «عشق، آغاز رنج است»

مترادف فارسی: «به‌گيتی عاشقی بی‌غم نباشد// خوشی و عاشقی باهم نباشد» فخرالدین اسعد گرگانی

مترادف فارسی: «عشق برمن در عنا بگشود// عشق سر تا به‌ سر عذاب و عناست» فرخی سیستانی

 

Löwen fangen keine Mäuse

 

ترجمه: «شیران، موش شکار نکنند»

مترادف فارسی: «نخورد شير نيم‌خورده سگ// ور به ‌سـختی بميرد اندر غار» سعدی

 

Lügen, dass sich die Balken biegen

 

ترجمه: «دروغی، که تیر سقف را خم می‌کند»

مترادف فارسی: «دروغی كه تير سقف را می‌شكند.»

 

Lügen haben kurze Beine

 

ترجمه: «پای دروغ کوتاه است»

مترادف فارسی: «دروغ از همان دور كه می‌آيد يك پايش می‌لنگد.»

مترادف فارسی: «دروغگو تا در خانه‌اش.»

 

Man kann sich selbst keine Bäume pflanzen

 

ترجمه: «کس نتواند نهالی از بهر خویش غرس کند.»

مترادف فارسی: «ديگران نشاندند ما خورديم ما به‌نشانيم ديگران خورند.» مرزبان نامه

Man muss es nehmen wie es kommt

 

ترجمه: «به هر طریق که آید، باید پذیرفت.»

مترادف فارسی: «هرچه پيش آيد خوش آيد.»

 

Man muss sich mit Mondschein begnügen, wenn man keinen Sonnenschein hat

 

ترجمه: «باید به نور مهتاب کفایت کرد، هرگاه که از آفتاب محروم هستی.»

مترادف فارسی: «چون عشق بود به ‌دل، صواب است // مه در شب تيـره آفتاب است» امیر خسرو

 

Man soll die Bärenhaut nicht verkaufen‚ ehe der Bär gestochen ist.

 

Man muss den Pelz nicht verteilen‚ ehe der Bär geschossen (erlegen) ist.

 

ترجمه: «پوست خرسی را که هنوز شکار نکرده‌ای، نفروش.»

ترجمه: «خرسی که هنوز کشته نشده، نباید پوستش را تقسیم کرد.»

مترادف فارسی: «خرس را شكار نكرده پوستش را نفروش.»

لینک به دیدگاه

Man muss den Vogel erst im Käfig (Käficht) haben‚ ehe man ihn singen lehrt.

 

ترجمه: «پرنده را اول در قفس اسیرکن، سپس چهچه زدن را بدو بیاموز.»

مترادف فارسی: «مرغی را كه در هواست نبايد به‌سيخ كشيد.»

 

Man muss den Wolf erst fangen‚ ehe man ihm das Fell abziehen kann.

 

ترجمه: «گرگ را اول بگیر، بعد پوستش را بکن.»

مترادف فارسی: «فرستاده گفت ای خداوند رخش // به‌دشت آهوی ناگرفته مبخش» فردوسی

 

Man wird eher von einem Mistkarren überfahren als von einem Wagen

 

ترجمه: «تصادف با یک گاری کودکش امکان بیشتری دارد تا با یک درشکه.»

مترادف فارسی: «همه را برق می‌گيرد، ما را چراغ نفتی.»

 

Mein Mutter Kuh Bruder, war ein Ochs

 

ترجمه: «برادر مادرم، گاو، یک گاومیش است.»

مترادف فارسی: «به قاطر گفتند پدرت كيست؟ گفت: اسب آقادائيم است.»

Menschen und Zugvögel bleiben nicht an einem Ort

 

ترجمه: «انسان‌ها و پرندگان در یک محل ماندگار نیستند.»

مترادف فارسی: «انسان پرنده بی پر و بال است.»

Mit gespaltener Zunge reden (oder mit zwei Zungen reden).

 

ترجمه: «دو زبانه حرف می‌زند.»

مترادف فارسی: «دودستماله می‌رقصد.»

مترادف فارسی: «به‌يك روی در دو محراب است.»

مترادف فارسی: «دو‌دوزه می‌بازد.»

 

Morgenstunde hat Gold im Mund.

 

ترجمه: «صیبح‌گاهان، زر در کام دارد.»

مترادف فارسی: «سحر‌خيز باش تا كامروا باشي.»

مترادف فارسی: «صبح‌‌خيزی دليل فيروزی است.» جامی

 

Müßiggang hat Armut im Gefolge.

 

Müßiggang ist aller Laster Anfang.

 

ترجمه: «کاهلی، فقر به دنبال دارد.»

ترجمه: «کاهلی، آعاز اعتیاد است.»

مترادف فارسی: «تن‌آسانی و كاهلی منجر به‌فقر و پريشانی گردد.»

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

با سلام

 

Die kochen auch mit dem Wasser

ترجمه ش : اونها هم غذاشون رو با اب میپزند

معنی ش : دیگران هم صرفنظر از موقعیت و جایگاه اجتماعی شون ، و بر خلاف ظواهر امر ، مثل من و تو هستند و با مشکلاتی شبیه به مشکلات من و تو سروکله میزنند

نمونه عینی اش : جنگ و دعواهای بین مادرشوهر و عروس !!! که غالبا هم در ده و هم در شهر ، هم درخانواده های پولدار و هم در خانواده های بی بضاعت ؛ و حتی در خانواده های سلطنتی هم وجود داره.

 

////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

 

Es wird nicht so heiss gegessen , wie gekocht wird

ترجمه ش : غذا رو به اون داغی که میپزند نمی خورندش

 

معنیش : اگه مثلا کسی موقع جروبحث و ناراحتی گفت که فلان و بهمان میکنم ، تو همچین حرف هاش رو جدی نگیر و صبر کن تا کمی اروم بشه!!

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...