رفتن به مطلب

شهر، شهرسازي و شهرنشيني در ايران ( با تمركز بر ايران پيش از اسلام )


ارسال های توصیه شده

پژوهش از: اکبر شيرانی - كارشناس پژوهشی دانشگاه هنر اصفهان

پيشگفتار :

تمدن ايران به صورتهاي متوالي خود (ماقبل آريايي، مادي، هخامنشي، پارتي، ساساني و اسلامي) در مدت 50 قرن بدون انقطاع به حيات خويش ادامه داده است. و دقيقاً همين فرايند را در شهرسازي و معماري ايراني نيز مي‌توانيم پيگيري كنيم. سنتهاي كهن به واسطه استادان بزرگ به شاگردان مستعد منتقل شد و در هر دوره به تناسب موقعيت سياسي- فرهنگي كشور چيزهايي بر آن افزوده گرديد و يا از آن حذف شد. اين امر را با مطالعه در شهرهاي ايراني (چه در داخل مرزهاي كنوني جمهوري اسلامي و چه در ايران زمين واقعي) مي‌توان اثبات نمود.

لااقل از 5000 سال پيش از ميلاد مسيح تا عصر حاضر نمونه‌هاي مشخص اين معماري بر پهنه‌اي گسترده از سوريه تا هندوستان شمالي و كناره‌هاي چين و از قفقاز تا زنگبار پراكنده است. بيش از 3000 سال است كه پاره‌اي عناصر طرح معماري ايران همچنان پابرجا مانده است. بارزترين اين عناصر احساس مشخصي است نسبت به مقياس و به كار گرفتن آگاهانه شكلهاي ساده و جسيم و رسوخ شگفت‌آور ترجيح تزيينات بر ساير عوامل و درگاههاي تاقدار رفيع كه درون پيشخانهايي قرار گرفته و سرستونهاي تزييني و بالاخره تكرار انواع گرده‌هاي افقي و عمودي. در طول اعصار اين عناصر معماري در ابنيه كاملاً گوناگون تكرار گرديده است.

در اين پژوهش نگاهي تحليلي بر جنبه‌هاي جمعيتي، تاريخي، معماري، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي شهرها و كانونهاي جمعيتي ايران از دورترين ادوار پيش از تاريخ تا سرآمدن روزگار ساسانيان خواهيم داشت.

 

جمعيت :

جمعيت ايران در دوره ميان سنگي حدود 30000 نفر تخمين زده مي‌شود. در اوايل دوره نوسنگي (5000 سال پيش از ميلاد) جمعيت آن بيش از 500000 نفر نبوده و در مقايسه رقم پيشنهادي براي عصر مفرغ (1000 سال پيش از ميلاد) از 2000000 نفر تجاوز نمي‌كند. در اين زمان ايران زيستگاه چادرنشينان چابكسوار و كشاورزان بود. طي سده هشتم و هفتم قبل از ميلاد جنگها و كشمكشهاي شديد بين ايرانيان فلات و آشوريان شمال غرب با پيروزي ايران به پايان رسيد و ايرانيان (مادها و پارس‌ها) سالار مردان امپراتوريي شدند كه از يونان تا هند گسترده بود، با روان شدن خراج و ماليات به قلب امپراتوري جديد، جمعيت ايران از حدود 2.5 ميليون به 4 ميليون نفر افزايش يافت، موازنه جديدي بين شيوه‌هاي زندگي چادرنشيني و شهرنشيني به وجود آمد. جمعيت در طي چيرگي اسكندر، جانشينان وي و همچنين بازگشت قدرت به پادشاهان اشكاني (پارت) تقريباً بدون تغيير باقي ماند، در زمان پادشاهي ساساني (649-226 ميلادي) جمعيت تا 5000000 نفر بالا رفت. در حقيقت از نظر جمعيتي، كه مخالف با ديدگاه سياسي است، ورود اعراب، رخداد مهم تاريخ ميانه ايران محسوب نمي شود بلكه ورود تركها، كه با هجومهاي خود كه با مهاجرتهاي زيادي همراه بود و از 1000 تا 1500 ميلادي ادامه داشت، موجب شد تركيب جديدي در جمعيت ايران به وجود آيد. به علاوه هنگامي كه قبايل ترك به اين منطقه سرازير شدند موازنه پيشين در روش زندگي مردم از كشاورزي به چادرنشيني متمايل شد، تأثير اين تغيير فوراً به شكل كشتار روستاييان ايراني به دست چادرنشينان ترك نمود پيدا كرد.

 

نخستين يورش تركها (سلجوقيان) چندان نابود كننده نبود زيرا بيشتر تركها به تركيه رفتند. يورش مضمحل كننده در سال 1220 ميلادي به وقوع پيوست، هنگامي كه سپاهيان چنگيزخان از شمال شرقي تاختند و در كشتارها، به تخمين، جمعيت 25 درصد كاهش يافت. در حدود 1500 ميلادي از 4000000 ساكنان ايران 1000000 نفر چادرنشينان ترك بودند. به تدريج طي سه سده بعد كشاورزي روستايي باتوان بيشتري مجدداً پديدار شد و همچنان كه جمعيت كل ايران تا 6000000 نفر افزايش مي يافت نسبت چادرنشينان تا 20 درصد كاهش يافت.

 

در حدود 1900 ميلادي 10 ميليون نفر در ايران زندگي مي‌كردند و حداكثر 2000000 نفر از اين تعداد چادرنشين بودند. در سال 1975 - مطابق با 1355 خورشيدي - 34 ميليون نفر در ايران زندگي مي‌كردند كه از اين تعداد 27 ميليون فارسي‌زبان، 4 ميليون ترك زبان و 2 ميليون عرب زبان بودند. جمعيت ايران طي سده‌هاي متوالي دستخوش تغييرات شگرفي بوده است. مي توان 5 عامل مهمتر را براي توجيه اين امر برشمرد:

الف) بيماري‌هاي واگير

ب) قحطي‌ها

پ) سوانح طبيعي

ت) جنگ و جدالهاي محلي و منطقه‌اي و يا تهاجم خارجي

ث) مهاجرتها

عدم‌ياوجود اين عوامل مي‌توانست همراه با دوره‌هاي رونق و ركود منجر به افزايش يا كاهش، پراكندگي يا تجمع، شهرنشيني يا كوچ‌نشيني جمعيت شود. نگاهي به دوره‌هاي تاريخي ايران مويد اين باور خواهد بود.

 

شهر ايراني در ادوار گوناگون :

چنين رسم شده است كه هر مقوله‌اي را در ايران به پيش و پس از اسلام تفكيك كنند و اين كليت مساله «شهر» را نيز در بر مي‌گيرد، حال برخي شهر مدرن را نيز به عنوان يك شيوه، در امتداد دوره پس از اسلام، متمايز مي‌كنند.

ولي ما معتقديم «شهر» نيز همچون هر پديده اجتماعي ديگر از يك «پيوستگي» برخوردار است، يعني از ايجاد نخستين كانونهاي تمركز جمعيت يكجانشين در آبادي‌هايي كه به تدريج توسعه يافتند تا پيدايش كلان شهرهاي امروزي با يك مقوله واحد روبرو هستيم كه اگر چه ممكن است از لحاظ ريخت‌شناسي (مورفولوژيك) كاملاً متمايز جلوه كند ولي از جنبه كاربردي و ساختاري داراي روحي واحد است، در اينجا با وحدتي مواجهيم كه به تبع كاركردهاي گوناگون، شيوه معيشت، دوره تاريخي، و تكنولوژي دچار دگرگوني مي‌شود ولي در هر صورت موضوعيت خود را از دست نمي‌دهد و همواره داراي عناصر مشترك اساسي است. با اين وجود خواهيم كوشيد شهر ايراني را از نخستين جلوه‌هاي آن رديابي كنيم و در دوره‌هاي مختلف تاريخي مطالعه نماييم.

 

الف) دوران پيش از تاريخ :

ظاهراً نخستين جمعيتهاي شناخته شده پيش از تاريخ ايران در روستاهاي كوچكي كه به طور وسيعي پراكنده بود زندگي مي‌كردند. در طول روزگاري دراز، فشار و تأثير محيطي مشترك، واكنشهاي همانندي را به وجود آورد كه نتيجه آن پيدايش رسوم و عقايد و نهادهاي متشابه بود. همين كه اين واحه‌هاي تمدني پا از مراحل اوليه شكار و گردآوري خوراك بيرون گذاشتند خودكفايي آنها كمتر گشته وابستگيشان به يكديگر بيشتر گرديد. كهنترين اقامتگاه در سيلك كه تاريخ آن پيش از هزاره پنجم است، ظاهراً فقط شامل كلبه‌هايي بوده كه از شاخه درخت درست شده بود. در مرحله بعدي است كه ساختمان با خشت دست‌ساز آغاز گرديد، خشت و آجر جديد چهارگوش كه اطرافش مسطح است و در قالب زده مي‌شود در هزاره چهارم آشكار شد، ظاهراً اين نوآوري نيز از ابداعات ايرانيان بوده است

 

اشيايي كه در گورستاني در تپه «سيلك» پيدا شده و بعضي از آنها آهني است متعلق به هزار سال قبل از ميلاد است. اشيايي كه در اين قبرها پيدا شده عبارتند از اسلحه برنزي و آهني و تزيينات متعلق به زين و برگ اسب. اين قبور متعلق به اشخاص تازه واردي است كه بدون شك اسب‌ سوارند و تمدن ديگري غير از مردم بومي ايران آن عصر دارند و آقاي گيرشمن كه اين اشياء را كشف كرده احتمال مي‌دهد اين قبرها متعلق به ايرانيها -آريايي‌ها- و به احتمال قوي «مادها» باشد.

يك نمونه ديگر براي استمرار و تحول شيوه زندگي را مي‌توان در لرستان كنوني جستجو كرد :

در دره هليلان، تقريباً نرسيده به شمال آن، در نتيجه حفاري‌هايي كه به وسيله «مرتن‌سن» در سال 1964 در تپه گوران انجام گرفته معلوم شده كه در لايه‌هاي «با‌سال Basal» كه مربوط به 6500 سال قبل از ميلاد است دهكده نيمه مسكوني وجود داشته كه خانه‌هاي آن از چوب بوده است اما همين دهكده تا سال 5800 قبل از ميلاد به صورت يك دهكده كاملاً مسكوني درآمده كه خانه‌هاي آن با‌ آجر ساخته شده بود، در حالي كه لايه‌هاي زيرين‌ آجري نبودند. سابقاً مراكز عمده پيدايش تمدن را منحصر به دلتاي نيل، ميان رودان (بين‌النهرين) و حوزه رود سند مي‌دانستند، گاهي نيز چين را به اين مجموعه مي‌افزودند ولي كارهاي متأخر ديرين‌شناسان نشان مي‌دهد كه در كنار اين كانونهاي بزرگ مدنيت و شهرنشيني، نه تنها نقش فلات ايران به عنوان كريدوري براي ارتباط فرهنگي، حايز اهميتي درخور است بلكه تأثير آن‌، گاه بيشتر از نقاط سابق‌الذكر مي‌باشد.

براي مدتها باستان‌شناسان مراكز شهري سرزمين بين‌النهرين را در برابر مناطق كم‌جمعيت و عقب افتاده ايران قرار مي‌دادند حال آنكه حفريات دانشگاه ‌هاروارد در تپه يحيي‌كرمان (1970)، هيأت‌حفاران ايتاليا در شهر سوخته سيستان (1969)، حفريات دانماركيها در اطراف خليج فارس (1969)، باستان‌شناسان اتحاد شوروي در آسياي مركزي (1972)، كاوشهاي گروه كانادايي دانشگاه اونتاريو در كنگاور (1975)، دانشگاه ميشيگان در دهلران (1975) و نيز كاوشهاي باستان‌شناسان دانشگاه تهران در دشت قزوين (1976) دگرگونيهاي بنيادي در نظريه فوق به وجود آورده است. وسعت مناطق استقرار در آغاز شهرنشيني و ميزان يافته‌ها در حفريات و تاريخ آنها كه برابر 3400-3000 قبل از ميلاى است نشان مي‌دهد كه روابط ميان بين‌النهرين و سرزمين ايران، دوجانبه و متعادل بوده است. در قرون اوليه هزاره سوم پيش از ميلاد، جوامع روستايي در سراسر ايران به موازات بين‌النهرين با آهنگ رشد برابري در راه رسيدن به مرحله شهرنشيني گام برمي‌داشتند.

 

حتي برخي معتقدند پاره‌اي از نوآوري‌ها از ايران به ميان رودان و ساير نقاط رفته است، پروفسور پوپ مي‌نويسد : در هزاره‌هاي چهارم و پنجم قبل از ميلاد اهالي فلات ايران زارع به تمام معني بوده‌اند. حتي بايستي گفت اين مردمان اولين كشاورزان جهان مي‌باشند و معلومات مربوط به زراعت از روستاهاي اين سرزمين به سه منطقه رودخانه‌ها، يعني «دره سند»، «ماوراءالنهر» و «بين‌النهرين» منتقل گرديده است.

 

مدارك و شواهد به دست آمده از حفريات باستان‌شناسي در شرق ايران نشان مي‌دهد كه از اواخر هزاره چهارم تا اواسط هزاره دوم پيش از ميلاد، ميان محوطه‌هاي مسكوني در شرق ايران (سرزميني به وسعت 1.5 ميليون كيلومترمربع) رابطه فرهنگي تنگاتنگي برقرار بوده است. محوطه‌هاي مذكور بي‌هيچ اتكايي بر مواد اوليه يا فرآورده‌هاي كشاورزي بيگانه يا با كمترين وابستگي بدان تمام نيازمنديهاي خود را در شرايط انزوا تهيه و توليد مي‌كردند.

شهرها هم مانند انسان‌ها زاييده مي‌شوند، زندگي مي‌كنند و مي‌ميرند. براي نمونه، شهري كه باستان‌شناسان ايراني در سال 1351 به سرپرستي مهندس حاكمي در حوالي شهداد در منطقه كوير از زير خاك بيرون آورده‌اند معلوم است كه در دوران ماقبل تاريخي از موقعيت جغرافيايي مساعد و آب و هوايي بهتر برخوردار بوده است. در كنار اين شهر، در حدود 2400 سال پيش از ميلاد رود كوچكي جريان داشته ولي ناگهان سربه طغيان برمي‌دارد و يك لايه ضخيم از گل و لاي روي خانه‌هاي گلي شهر باقي مي‌گذارد. وجود اين رودخانه در كوير، در حدود 4400 سال پيش، حاكي از ميزان بارندگي بيشتر در نواحي مركزي ايران، نسبت به زمان ماست.

 

ب) دوران مادها:

تقريباً از آغاز سال 800 پيش از ميلاد، در فلات ايران و مرزهاي كوهستاني باختري آن، يك نيروي جهاني در شرف تكوين بود. در اين ناحيه مهاجرتهاي متراكمي اتفاق افتاد و دسته‌هاي كوچك بيابان‌گرد به -سوي- اطراف به جنبش آمدند. حتي ميان طوايف منفردي كه در دره‌هاي محصور و محفوظ به سر مي‌بردند و گاهي اوقات بين مردمي كه در شهر و روستاها با قلاع مستحكم زندگي مي‌كردند در برابر خطري مشترك اتحاد برقرار مي‌شد، اين خطر از جانب بابل و آشور بود. از ميان اين ملتهاي گوناگون بود كه سرانجام «مادها» به عنوان نيروي برتر قد علم كردند. در سال 612 پيش از ميلاد، مادها از زير يوغ آشور به در‌آمده شهر نينوا را به تصرف خويش در آوردند. در آخر قرن هفتم شاه ماد، هوخشتر، شهر اكباتان (همدان كنوني) را به پايتختي برگزيد.

دوره مادها نيز مانند دوران پيش از تاريخ و بخش بزرگي از دوره پيش از اسلام در پرده‌اي از ابهام است و اطلاعات اندك ما به همراه بازمانده‌هاي پراكنده‌مان از آن روزگار امكان مطالعه جامع و پژوهش ژرف را محدود مي‌كند و حتي گاه داده‌هايي متناقض بروز مي‌كنند.

اكثر اطلاعات موجود درباره مادها از يك سو اختصاص به تاريخ نويسان يونان و از سوي ديگر كتيبه‌هاي آشوري دارد. هرودت طول دوره مادها را 150 سال مي‌داند ولي «كتزياس» دو برابر اين مقدار.

هگمتانه به‌عنوان مهمترين شهر شناخته شده مادها، طي سلسله‌هاي بعدي نيز به حيات خود ادامه داد و حتي شهر همدان بر ويرانه‌هاي آن ساخته شد، اجازه دهيد همراه با كاوشگران ايراني به بخشي از پايتخت كهن ايران كه به تازگي از دل خاك به فرزندان ميهن رخ نموده است نگاهي داشته باشيم.

 

هيات باستان شناسي در 16 سال و با انجام 9 فصل كاوش در تپه‌ هگمتانه موفق شد يكي از قديميترين شهرهاي ايران را در محدوده 25 هكتاري اين تپه از زيرخاك بيرون آورد اين شهر حكومتي داراي معابر و خيابانها و كوچه‌هايي به عرض 3.5 متر است كه در راستاي شمال شرقي به جنوب غربي به موازات هم و در فاصله 35 متري ايجاد شده اند، در حد فاصل آن نيز خانه هايي يك شكل و در اندازه17.5 در 17.5 متر در دو رديف ساخته شده اند. حصار عظيم شهر به قطر 9 و ارتفاع 7 متر نيز از دل خاك بيرون آورده شده.

گاه، مادها و آريايي‌هاي نخستين را مردمي شبان و چادرنشين معرفي مي‌كنند و گاه آنان را جنگجوياني دژنشين و شهرونداني ثروتمند مي‌نمايانند، ولي واقعيت آن است كه آريايي‌هاي مهاجر آنچنان دلير بودند كه بر بوميان ايران پيروز شدند و برساخته‌هاي اينان دست يافتند و آنگونه باهوش بودند كه در كمتر از چند سده بزرگترين و در عين حال پرشكوه‌ترين امپراتوري‌هاي شرق را بنياد گذاردند و در اين راستا به خلاقيت، آباداني و تمدن توجه كردند. ايران را چنان بزرگ و پرهيبت بنا نهادند كه هنوز پس از حدود 3 هزار سال هرچند پاره‌هايي از آن به كام بيگانگان فرورفته ولي حاكمان نالايق و وارثان نااهل اين سرزمين نتوانسته‌اند همه خاكش را به بادفنا و همه عظمتش را به خفقان فراموشي بسپارند.

 

شهرهايي كه در دوره مادها احداث شدند، بيشتر جنبه اداري- سياسي داشتند. در آن هنگام نه توانايي و بنيان اقتصادي كشور در حدي بود كه بازرگاني و توليد صنايع‌دستي را تا آن حد رونق بخشد كه منجر به احداث شهرهاي نوين شود و نه قدرت نظامي مادها به گونه‌اي بود كه پهنه وسيعي را در بر گيرد و امكان مبادلات اقتصادي بين شهرهاي كهن و بازرگاني سرزمينهاي مجاور را با مراكز تجمع و سكونتگاههاي ايران، در راههايي امن، ممكن سازد.

لینک به دیدگاه
  • 9 سال بعد...

سکونتگاه های اولیه در ایران

فرهنگ سکونت در سرزمین ایران گذشته ای دراز دارد که در بسیاری از مناطق این سرزمین تا هزاره های دور قابل پیگیری است. کهن ترین آبادی هایی که در ایران کنونی کشف شده، محدوده هایی به نسبت کوچک و پراکنده ای است که در هزاره های پیش از میلاد مسکون بوده اند. ساکنان این سکونتگاه ها پس از گذشت سال ها از چگونگی پخت ظروف سفالین و اهلی کردن حیوانات آگاهی پیدا کرده بودند و با استخراج فلزات از معدن‌های طلا، نقره، مس، آهن، سرب و … ابزارهای ساده فلزی مورد نیاز خود را نیز می ساختند.

ساکنان این آبادی ها تا پیش از ورود اقوام مهاجر به این سرزمین عبارت بودند از:

اقوام محل سکونت
تاپورها و آماردها در حدود مازندران امروزی
کاسپی ها در حدود قزوین امروزی تا دریای خزر
کادوسی‌ها و گلاها در حدود گیلان و شمال شرقی آذربایجان امروزی
عیلامی‌ها در سرزمین‌های جنوب غربی ایران مانند خوزستان و ایلام
کاسی‌ها در حدود جنوب استان کرمانشاه امروزی
لولوبی‌ها در مناطق جنوبی دریاچه ارومیه
گوتی‌ها در مناطق شمالی کوهستان زاگرس

شمار این آبادی ها به تدریج و با گسترش یکجانشینی و پیشرفت های قابل توجه این ساکنان در صنایع گسترش یافت. این آبادی‌ها بیشتر شخصیت روستایی داشتند اما باستان شناسان آن ها را شهر نامیده اند.

سکونت در غرب و جنوب غرب ایران آشکارترین ویژگی کهن ترین محوطه های مسکونی این منطقه از نظر موقعیت: نزدیک بودن آن‌ها به یکدیگر

کوچک بودن محوطه ها (عدم تجاوز گستره محوطه های مسکونی از مرز یک تا دو هکتار)

بلندی زیاد محوطه های مسکونی: نشان دهنده لایه های سکونتی متعدد

تراکم دهکده های مسکونی: به علت محیط ویژه و مناسبی که گذشتن از مرحله کشاورزی دیم به کشاورزی آبی امکان پذیر کرده بود.

افزایش شمار محوطه های مسکونی همزمان با آغاز فرهنگ شهرنشینی و به وجود آمدن شهرها در بین النهرین

حلقه زدن شماری محوطه پیرامون یک محوطه بزرگ همزمان با آغاز فرهنگ شهرنشینی و به وجود آمدن شهرها در بین النهرین: نشان دهنده ایجاد شرایط مناسب تر برای دفاع به واسطه گردهمایی جمعیت آبادی ها در واحدهای گسترده تر

کشاورزی به عنوان شیوه اصلی تولید غذا

وجود نوعی نظام مبادله محلی کالا به طور غیر مستقیم

تمرکز تولید برخی از فرآورده های صنعتی سنتی در کارگاه ها

تمرکز تولید اقلام معینی از کالا در مراکز بزرگ

انجام تولیدهای تخصصی ویژه در مراکزی به جز مراکز بزرگ

گودین تپه:

منطقه وسیعی در دره کنگاور بین راه کرمانشاه به همدان

دارای اهمیت از نظر سوق الجیشی

دارای مجموعه ساختمانی با کاربرد احتمالی قلعه شامل بخش های عمومی و انبارداری

  تپه گنج دره:

در ۱۰ کیلومتری غرب شهرستان هرسین نزدیک روستای گیسوند

دارای ۵ دوره سکونتی

شرف آباد:

۱۲ کیلومتری شمال شرق شوش امروزی

وجود سازمان اداری در این مطقه

تل قزیر:

مرکزی کوچک در دشت رامهرمز

سکونت در فلات مرکزی ایران قرارگیری محوطه های مسکونی در موقعیت های جغرافیایی که کوتاهترین و آسان ترین راه ارتباط با دیگر مراکز سکونتی را برای ساکنانش امکان پذیر می نمود.

استقرار بیشتر محوطه های باستانی در مسیر راه های اصلی امروزی

وجود نظام مبادلاتی بر اساس به دست آمدن مهره های مسطح با نقش هندسی در تپه حصار، سیلک، قبرستان

  تپه قبرستان:

در ۸ کیلومتری شمال روستای سگزآباد در دشت قزوین

زندگی در خانه‌هایی در ابعاد گوناگون (از خانه‌های کوچک تک اتاقی تا خانه‌های بزرگ چند اتاقی)

فعالیت های صنعتی در زمینه فلزکاری و وجود نخستین تخصص تمام وقت

کشاورزی و دامداری به عنوان اقتصاد اصلی اهالی

  تپه سگز آباد

در ۷ کیلومتری شمال روستای سگز آباد

استفاده از خشت های قالبی، استفاده از دیوارهای ضخیم، استفاده از جرزهای خشتی برای استحکام دیوارها، استفاده از سکوهای خشتی در امتداد دیوارها، وجود اتاق ها به دور سرسرای مرکزی، وجود دیوارهای دفاعی خشتی، نشانه های استفاده از ستون در سرسرای مرکزی

  تپه زاغه:

در بلوک زهرا در ۶۰ کیلومتری شهرستان قزوین

تقریباً دایره‌ای شکل

دارای ۱۲ لایه سکونتی

واحدهای ساختمانی کاملاً مستقل و آزاد از یکدیگر

اقتصاد مبتنی بر تولیدات کشاورزی، امور دامداری و اقتصاد مشترک کشاورزی و دامداری

وجود خمره های بزرگ برای آوردن آب از محلی دیگر و حفظ آن در این خمره ها برای مصرف روزانه

  تپه حصار:

محوطه ای باستانی در حاشیه شهر دامغان

عدم وجود محلی خاص به عنوان گورستان بیرون از محوطه های مسکونی

  تپه چشمه علی:

واقع در منطقه راگا یا ری

  تپه سیلک:

محوطه ای باستانی در شهر کاشان

شامل دو تپه شمالی و جنوبی

وجود دو قبرستان (روی تپه در مرتفع ترین قسمت و دیگری در دشت های اطراف)

مدفن مردگان در درون محوطه های مسکونی و زیر خانه ها قبل از اواسط هزاره دوم پیش از میلاد

ساکن شدن جامعه ای جدید دارای همه ویژگی های سازمان اجتماعی روی تپه از اواسط هزاره دوم پیش از میلاد در پی تاثیرات خارجی هجوم و تسخیر: برپایی ساختمان های مهم، ساخت دژی از خشت خام و سنگ به عنوان نخستین نمونه در فلات ایران از منظر نوع ساخت و موقعیت قرارگیری (روی بلندی و مشرف بر محوطه های مسکونی)، وجود گورستان‌های ویژه بیرون از خانه

سکونت در شرق ایران افزایش گستره مراکز سکونتی مهم طی هزاره ۳ پیش از میلاد

بزرگ ترین محوطه های مسکونی به ترتیب: شهر سوخته، دلتای هیرمند

شهر سوخته:

در شمال غربی دلتای قدیمی رود هیرمند

مهم ترین مرکز استقرار و در حقیقت مرکز اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی سراسر منطقه طی هزاره سوم و دوم پیش از میلاد

دارای ۴ دوره مشخص استقرار

وجود یک نظام گسترده مبادلات اقتصادی به همراه استفاده کامل از مجموعه وسیعی از منابع معدنی و حیوانی

محلی برای ساختن و توزیع (تولیدات به همراه یک نظام مبادلاتی سازمان یافته با همسایگان، نیازمندی های ساکنان را تامین می‌نمود.)

نوآوری هایی در سازمان نیروهای تولید و جدایی قطعی تخصص از کارهای خانگی

زندگی در هسته های فامیلی کوچک در کنار یکدیگر دارای مکان‌هایی با عنوان انبارهای عمومی

وجود ۳ طبقه اجتماعی جداگانه

دلیل از بین رفتن شهر سوخته: شاید بحران ایجاد شده در ۲۰۰۰ قبل از میلاد و کوچک شدن و از بین رفتن بیشتر سکونتگاه ها

سکونت در جنوب ایران تپه موشکی:

واقع در منطقه مرودشت

تپه جوی:

در ۱۶ کیلومتری جنوب تخت جمشید

ساکنان این تپه قبلاً ساکن بین النهرین بودند.

زندگی وابسته به شکار و پرورش حیوانات

تل باکون:

در ۲ کیلومتری آثار هخامنشی تخت جمشید

ترک محل توسط ساکنان به دلیلی ناشناخته

سکونت در جنوب شرق ایران شهداد:

در حاشیه غربی شهر لوت

تغییر مکرر مسیر مسیل ها و رودخانه‌ها و جابجایی پیوسته محوطه های مسکونی (نشاندهنده بستگی موجودیت شهداد با منابع آب)

جابجایی سکونت ها در سطح نه در یک نقطه که منجر به پیدایش تا گردد.

گستردگی روابط تجاری با مراکز درون و برون منطقه ای

خشکی بیش از اندازه و میانگین سالانه ناچیز باران و عدم اجازه برای کشاورزی

دارای محوطه هایی به عنوان انبار به علت واردات مایحتاج غذایی و نیاز به ذخیره آن

  تپه یحیی:

واقع در دره صوغان

دارای ۶ دوره سکونت

مرکز تولید و توزیع کالا و فعالیت طبقه متخصص در این زمینه

تل ابلیس:

در ۳ کیلومتری جنوب دهکده دشتکار

دارای ۷ لایه اصلی

دارای آثاری از ذوب مس

یقین تپه:

در جنوب تپه یحیی

سکونت در شمال ایران تپه مارلیک:

محوطه ای باستانی در کرانه غربی سفیدرود و در دره گوهررود

به عنوان آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان

استفاده از این دره در دوران تمدن مارلیک به عنوان مکان گورها و آرامگاه های این اقوام

منبع: کیمیافکر بزرگ

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

مادها (۷۲۷ ق.م تا ۵۵۰ ق.م)

مادها شاخه ای از اقوام کوچ نشین بودند که قلمروی آن ها به ۳ بخش مهم تقسیم می شده است:

بخش غربی: مادآتروپاتن آذربایجان و کردستان امروزی
مادسفلی پهنه میان کوه های البرز در جنوب خزر تا کوه های فارس

ناحیه همدان

ناحیه دریاچه حوض سلطان و دریاچه نمک (قم امروزی)

رودخانه قره سو و قم رود

ناحیه شمال دشت کویر

قلمرو پارتاکن ها میان رشته کوه های زردکوه و رشته کوه های جنوبی ایران که دنباله رشته کوه های زاگرس هستند.

 

اوضاع سیاسی – نظامی سده ۸ پیش از میلاد: عدم پیوند سیاسی سران قبایل ماد

پایان سده ۸ پیش از میلاد: اتحاد قبایل پارتاکن ها، بوساها، استروخات ها، آریزانت ها، بودی ها، مغ ها توسط دیااکو به علت خطر مشترک تهاجم آشوریان

حکومت‌هایی که توسط حکومت ماد حمایت می شدند عبارتند از:

انشان در استان فارس امروزی

ارمینا در ارمنستان امروزی

آشور در قسمت شمالی عراق امروزی

عیلام: حوزستان، لرستان، بختیاری

درنگیانه، درنگی، سارانگی در سیستان و افغانستان امروزی

پارت، پارثه و یا پارثوا در استان خراسان و استان سمنان امروزی

هیرکانیه، هرکانه و یا ورکان در گرگان و دشت گرگان و گنبد قابوس امروزی

هریوهدر هرات کنونی یا سغد و خوارزم

قلمروی سکایان و کاسپیان در قسمت‌هایی از قفقاز امروزی

قلمروی حبشیان آسیایی و پاریکانیان در سواحل شمالی اقیانوس هند و قسمت جنوبیپاکستان امروزی

مکران و بلوچستان

وابستگی قدرت ماد به قدرت قبایل متحد

جنگ بر اساس سنت قبیله ای و بدون نظم معین

تقسیم بندی سپاه از روی ساخت قبیله نه نوع سلاح

اتکا به توده وسیع اعضای عشایر

اوضاع اجتماعی ساختمان اجتماعی اتحاد مادی در سده ۸ پیش از میلاد: انتقال از جماعت بدوی به شیوه شبانی کوچ رویی

سلسله مراتب قبایل در تقسیمات اوستایی:

نمانا: خاندان، خانواده، خانه و مسکن. خانواده گسترده پدرسالار، پیر یا نمانه پتی به عنوان راس نمانا

ویس: عشیره و تبار، تشکیل دهنده مجموعه نماناها. سران عشیره یا ویس پتی ها به عنوان راس ویس

زنتو: خانه، عشیره، قبیله و کشور. در اینجا قبیله است که از ویس ها یا عشیره های مختلف تشکیل شده. (زنتوپتی یا زنتومه: خداوند و پیشوای قبیله)

سویتره: اجتماع هایی شامل چندین زنتو و دارای قلمرو واحد

دهیو: دارای رئیس و شاه و بزرگ مجموعه (رئیس نیروهای مسلح)

اوضاع اقتصادی دامپروری و کشاورزی به عنوان پایه های اصلی اقتصاد

دارای شهرت به علت پرورش دهندگان اسب

عدم شکل گیری تقسیم کار اجتماعی

عدم رونق کالا

صنایع رو به توسعه

اوضاع فرهنگی و مذهبی وجود عقاید دینی متفاوت در گستره شاهنشاهی

دارای خط و کتابت در سده ۷ ق.م (خط باستانی پارسی یا خط هخامنشی ردیف اول) عدم پرداخت به هنرهای حجاری و مجسمه سازی و کتیبه نویسی به علت دامدار و کوچ رو بودن و سرگرم سازماندهی امور داخلی سرزمین شدن

اوضاع اداری نظام عشیره ای به عنوان مبنای حکومت
اوضاع کالبدی نمونه های کالبدی:

مقبره های صخره ای: ایجاد شده برای تدفین پادشاهان و شاهزادگان و امیران و بزرگان و به صورت تک ساختمان

ده دژها یا آلانی دننوتی: پناهگاه هایی مستحکم در خاک ماد، ساخت روی ارتفاعات و صخره های طبیعی و گاهی تپه های مصنوعی، مکان سکونت دائمی یا تنها به عنوان پناهگاه هایی موقت، کشیدن حصار به دور دژ و ساخت برج‌ها و کنگره هایی برای تبراندازی در فاصله معینی از حصارها، تاثیرپذیری مادها از اورارتوها در ساخت ده دژها، ساخت ده- دژهای دفاعی به دست حکومت، تاثیر ده دژها بر تغییر مفهوم مسکن. (آلانی سهروتی: نقاط مسکونی روستایی کوچک در پیرامون ده دژها)

آثار به جا مانده تپه باباجان: تشکیل شده از یک تپه مرکزی بزرگ به شکل بیضی و چند تپه کوچک

تپه سیلک:حضور مادها و سکونت دوباره پس از یک دوره ۲۰۰۰ ساله خالی از سکنه بودن

الی پی (کرمانشاه)

تپه حسن لو: تشکیل شده از یک تپه مرکزی و تپه های کوتاهتری که حلقه وار آن را احاطه نموده اند.

قلعه زیویه: ساخته شده روی تپه ای طبیعی

گودین تپه

نوشیجان تپه: دارای آثاری از معماری ماد، هخامنشی و پارتی، دارای نخستین نیایشگاه در فضای سربسته، یک مرکز سیاسی – مذهبی و پایگاه مهم نظامی در زمان ماد

هگمتانه: دارای ۴ تپه باستانی پیسا، هگمتانه، مصلی و سنگشیر

تپه پیسا:کهن‌ترین سکونتگاه این ناحیه و مربوط به دوره پیش از مادها، مکان سکونت کاسیان، خواندن این مکان به نام “کارکاشی” (ماندگاه کاسیان) از طرف آشوریان و “اکسایه” از طرف یونانیان

تپه هگمتانه: سکونتگاه دوره مادی، دارای نقشه از پیش طراحی شده

تپه مصلی: کاخ مادی که بیشتر باستان شناسان معتقدند روی تپه هگمتانه قرار داشته، بر روی این تپه واقع گردیده.

تپه سنگشیر: قرارگیری تندیس شیر سنگی منسوب یه اسکندر روی آن

همدان به عنوان قلب ماد قدیم، همدان به عنوان مرکز سیاسی سرزمین ماد، هگمتانه به عنوان کاخ شاهنشاهی و خزانه شاهنشاهی ماد (شهری مسکونی نبوده)، ساخت کاخ شاهی مادی به صورت ۷ قلعه (هر قلعه درون قلعه دیگر)

منبع: کیمیافکر بزرگ

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

هخامنشیان (۵۵۹ ق.م تا ۳۳۰ ق.م)

اوضاع سیاسی – نظامی قائل بودن مقام الوهیت برای سلطنت خود

پادشاه هخامنشی به عنوان اراده خداوند با لقب شاه شاهان

سلطنت به صورت موروثی و تعیین جانشین توسط شاه

تقسیم قلمرو هخامنشی توسط رود فرات به ۲ بخش غربی و شرقی

سرزمین های مشرق:

انشان (پارس): در مرکز جلگه مرودشت منطبق بر تل ملیان امروزی

شوش: هم نام یک آبادی و هم نام یک ایالت. ایالت شوش شامل عیلام قدیم (خوزستان و لرستان) و بخشی از بختیاری

ماد: شامل ۳ منطقه مهم هگمتانه، کامبادن (کرمانشاه) و رگه (اطراف ری)

هیرکانی (هرکانه، هیرکانیا، ورکان، گرگان)

پارت: ورنه، پرثوا، پارتر، پارتی یه

زرنگ: زرنکا، درنگیانا، سکستان و سیستان، نیمروز

کارمانیا

گدروزیا (گودرزه، گودزیره):در حدود بلوچستان امروزی

تابع و خراجگزار هخامنشی شدن شهرهای خودفرمان و نیمه خودفرمان یونانی به علت منافع مشترک (تامین امنیت بازرگانی، ایجاد شاهراه‌های بزرگ توسط هخامنشیان و پرداخت مالیات توسط یونانیان)

عدم وجود وحدت دائمی اقوام مختلف شاهنشاهی هخامنشی به علت گستره زیاد مناطق زیر نفوذ، ساخت قومی مناطق مختلف و عشیره ای بودن نظام هخامنشی

سپادا یا سپاه به عنوان هسته اصلی سپاه هخامنشان

اوضاع اجتماعی عدم وجود تفاوت چشمگیر بین ساخت اجتماعی جامعه پارسی در آغاز دوره هخامنشی در شرق زاگرس با دوره ماد

کاهش تدریجی اختیارات پدرسالار و بزرگ خاندان

واگذاری مراسم مذهبی به مغ ها در آغاز و به عهده گرفتن مقام قضاوت در مراحل بعدی توسط نهاد حکومت

قبیله به عنوان هسته اولیه اجتماع دوره هخامنشی

رواج تدریجی تقسیم های اجتماعی بر پایه وظیفه کاری:

طبقه روحانیون (انروان)

طبقه جنگیان (رشتر)

طبقه دامداران و کشاورزان (وستریوشان)

وجود زندگی شهری و یکجانشینی دائمی در بخش غربی شاهنشاهی

اوضاع اقتصادی روی کار آمدن دودمان هخامنشی با فرهنگی عشیرتی و شهر ستیز در آغاز

گردهمایی دو سازمان شهری ناهمسان در قلمرو واحد هخامنشی به واسطه گسترش سریع قلمرو:

سازمان شهری کم رشد سرزمین های ایرانی (شرق زاگرس): عدم شکل گیری تقسیم کار پیشرفته میان کشاورزی، صنعت و تجارت به علت چیرگی فرهنگ کوچ روی و اقتصاد دامداری

سازمانی رشد یافته در بین النهرین، سوریه و …: دارای شاهراه‌های بازرگانی مانند راه شاهی (که از شوش آغاز می‌شد و از کنار دجله عبور می کرد و به ساردس رفته و تا افسوس ادامه می یافت.)

تعیین پیمانه واحد برای اوزان توسط داریوش اول

استفاده از پیمانه شاه برای فروش گندم و جو

ضرب سکه هایی از طلا موسوم به دریک یا زریک و نقره موسوم به شکل

اصلاحاتی در راستای تقویت کشاورزی و پیشه وری در پی آشنایی با یکجانشینی

حفر چاه و قنات و خشک کردن باتلاق ها در سرزمین‌های شرقی

اوضاع فرهنگی مذهبی زندگی اقوام مختلف با مذاهب مختلف در قلمرو گسترده هخامنشی
اوضاع اداری تقسیم سرزمین‌های تحت فرمان هخامنشیان به چند خشتره یا شتره یا ساتراپ

استقلال هر خشتره در امور داخلی و امور دینی و قضایی به علت بافت قبیله ای و عشیره ای اش.

تاثیر میزان ضعف و قدرت حکومت مرکزی در میزان استقلال حاکمان ایالات یا خشترها

مراکز استقرار تشکیلات اداری و محل اجرای فرمان ها و سیاست‌های حکومت مرکزی در غربشاهنشاهی: شهرها

مراکز استقرار تشکیلات اداری و محل اجرای فرمان ها و سیاست‌های حکومت مرکزی در شرقشاهنشاهی: مراکز مناطق

اوضاع کالبدی وجود تفاوت بین شرایط کالبدی شرق و غرب قلمرو هخامنشی

انتخاب ۳ مرکز حکومتی در نواحی غرب زاگرس

خالی از سکنه بودن بسیاری از مناطق شرقی به ویژه در اطراف کویر مرکزی

اکباتانا به عنوان پایتخت تابستانی

وجود پایتخت تابستانی و زمستانی: نشان دهنده حاکمیت فرهنگ عشیره ای و کوچ روی هخامنشیان

عدم کشف اثری از خانه‌های مسکونی برای افراد عادی در شرق زاگرس

واژه خشتر معادل ایالت و ساتراپی بوده نه شهربه معنای محل زندگی تعدادی شهرنشین با شغلی غیر از کشاورزی

آثار به جامانده پارسه (تخت جمشید): تخت جمشید نامی است که در قرون اسلامی به این مجموعه داده شده است، استقرار مجموعه در محل یک معبد عیلامی سابق، انجام ساخت و حجاری مجموعه بیش از یکصد سال، اثری به هم پیوسته و یکدست

پاسارگاد: آغاز ساخت مجموعه کاخ ها و پرستشگاه هایی در این محل توسط کوروش در ۵۵۰ ق.م (هنگامی که هنوز وی تابع حکومت ماد بود) برای اثبات قدرت سیاسی و نشان دادن حکومت خود به عنوان نماینده خدا روی زمین، بناهای مختلف محوطه به عنوان نخستین کانون شاهنشاهی و معرف سبک معماری هخامنشی، پراکندگی بناها در سطحی وسیع

راگا (ری): منطقه‌ای مهم در دوره هخامنشیان که نام آن در کتیبه بیستون آمده

شوش: پایتخت داریوش در ۵۲۱ ق.م

هریوا (هرات): از خشترهای قلمرو هخامنشیان، استقرار قصر آرتاکوانا به عنوان مرکز فرمانروایی هخامنشیان در آن

منبع: کیمیافکر بزرگ

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...