رفتن به مطلب

آشنایی با اختلالات شخصیت- اختلال شخصیت پارانوئید


ارسال های توصیه شده

cfcfb502f05fc1b18746ce30068a2f97.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

● واژگان:

▪ اختلال شخصیت اسکیزوئید:

در کسانی تشخیص داده می‌شود که عمری را در کناره‌گیری از اجتماع گذرانده‌اند. احساس ناراحتی آن‌ها در روابط اجتماعی، درونگرایی، و عواطف محدود و کند آن‌ها قابل توجه است. شخصیت‌های اسکیزویید در نظر دیگران افرادی مردم گریز، منزوی، یا تنها هستند.

▪ اختلال شخصیت اسکیزوتایپی:

شخص مبتلا به این اختلال کسی است که حتی در نظر مردم عادی هم عجیب و غیرعادی است. تفکر سحر‌آمیز، عقاید انتساب ، اشتباه حسی و مسخ واقعیت قسمتی از دنیای روزمره این بیمار است.

▪ اختلال شخصیت مرزی:

بیماران مبتلا به این اختلال در مرز بین نوروز و سایکوز(روانپریشی) قرار گرفته و با بی‌ثباتی فوق‌العاده عاطفه، خلق، رفتار، روابط شیئی و تجسم نفس مشخص هستند.

▪ روان‏پریشی (psychosis):

روانپریشی (سایکوز) یا اختلالات شدید روانی، نوع شدید بیماری روانی است که ویژگی عمده آن فقدان واقعیت سنجی یا قطع ارتباط با دنیای واقعی است. معمولاً بیمار رفتارها و صحبت‏های غیر طبیعی دارد. فعالیت‌های جسمی و روانی او به حدی دچار اختلال می‏شود که باعث به هم ریختگی فعالیت‌های فردی و اجتماعی‏اش می‏شود. چنین بیماری معمولاً از بیماری خود آگاهی ندارد و خود را فرد سالم می‏داند و از درمان خودداری می‏کند. در این نوع بیماری اغلب ضایعه مشخصی در مغز مشاهده نمی‏شود.

▪ اختلال شخصیت نمایشی:

با رفتار پرزرق و برق و نمایشی و برونگرا در اشخاص هیجانی و تحریک‌پذیر مشخص است. در کنار ظاهر پرزرق و برق این افراد غالبا ناتوانی برای برقراری وابستگی‌های عمیق و دیرپا وجود دارد.

▪ اختلال شخصیت خودشیفته:

این افراد با احساس عمیق اهمیت شخصی، احساسات خود بزرگ‌ بینی و به نوعی بی‌نظیر بودن مشخص هستند.

▪ اختلال شخصیت دوری گزین ( اجتنابی):

این افراد نسبت به ترک شدن بی‌نهایت حساس هستند و به همین دلیل ممکن است به زندگی بدون روابط روی آورند با وجود این چنین افرادی نه خجالتی هستند و نه غیراجتماعی، و علاقه شدید برای داشتن همنشین نشان می‌دهند.

▪ اختلال شخصیت وابسته:

افراد مبتلا به این اختلال، به طور مشخص برای احتیاجات خود بر دیگران متکی هستند. از دیگران توقع دارند که مسوولیت مسائل مهم زندگی آن‌ها را به عهده بگیرند، فاقد اعتماد به نفس هستند و در تنهایی اگر از زمانی کوتاه تجاوز کند، احساس نارضایتی شدید می‌کنند.

▪ اسکیزوفرنی پارانوئید:

اسکیزوفرنی نوع پارانوئید با اشتغال ذهنی، با یک یا چند هذیان یا توهمات شنوائی فراوان مشخص است. به طور کلاسیک، نوع پارانوئید اسکیزوفرنی با وجود هذیان‌های گزند و آسیب و خود بزرگ‌ بینی مشخص است. این بیماران معمولا در مرحله آشکارشدن بیماری، در دهه سوم یا چهارم عمر خود به سر می‌برند. بیمارانی که تا این سن سالم بوده‌اند، معمولا موقعیت و هویت مشخصی برای خود در اجتماع به دست آورده‌اند. یک اسکیزوفرنیک پارانوئید تیپیک معمولا هیجان‌زده، شکاک و محتاط است. غالبا خشن و پرخاشگر است. از نظر اجتماعی، خود را بهتر حفظ می‌کند. هوش او در زمینه‌هایی که با هذیان‌های او مربوط نیست، ممکن است خوب و آسیب ندیده باقی بماند.

▪ اختلال هذیانی:

یکی از اختلال‌های نه چندان شایع سایکوتیک است که بیشتر با هذیان‌های منفرد و شکل‌یافته (معمولا گزند و آسیب، حسادت و خودبیمارپنداری) مشخص می‌شود.

● اختلال شخصیت پارانوئید

اختلالات شخصیت انواعی از اختلالات روانشناختی هستند و افراد مبتلا در روش فکر کردن درباره خود و محیط اطرافشان انعطاف ناپذیرند. این انعطاف‌ناپذیری می‌تواند منشا ناسازگاری اجتماعی و شغلی این افراد باشد. البته رفتارهای آن‌ها می‌تواند منشا پریشانی برای خود آن‌ها و دیگران نیز ‌باشد.

اختلالات شخصیت اساسا اختلال‌های صفات هستند و در گرایش‌ فرد به درک پاسخ‌ دهی به محیط به شیوه‌های ناسازگارانه انعکاس می‌یابند.

افراد مبتلا به اختلالات شخصیت کمتر از افراد مبتلا به سایر اختلالات روانشناختی به دنبال درمان هستند. چرا که در مورد رفتار غیرانطباقی خود احساس ناراحتی و اضطراب نمی‌کنند. این اختلالات معمولا در نوجوانی یا اوایل جوانی شروع می‌شوند و در طول زمان ثابت هستند.

یکی از انواع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید است.

کارمند جوانی را تصور کنید که قرار است ترفیع بگیرد. او می‌داند که کارش را خوب انجام داده و احتمالا سزاوار امتیاز مناسبی است. ولی احساس اضطراب می‌کند و فکر می‌کند که شاید یکی از همکارانش می‌کوشد جلوی پیشرفت‌های او را بگیرد. وقتی دوستان وی از ترس او آگاه می‌شوند، او را پارانوئید می‌خوانند و می‌گویند او احتمالا چنین وضعی را خیال می‌کند.

اغلب ما نگرانی‌های مشابهی داریم که از موقعیت‌های به خصوصی سرچشمه می‌گیرند. این نگرانی‌ها زودگذر و به راحتی رفع می‌شوند. اما نگرانی برخی افراد به راحتی و به این آسانی از بین نمی‌رود. در واقع آن‌ها بیشتر زندگی خود را صرف وارسی محیط برای یافتن نشانه‌هایی می‌کنند که احساس‌های پارانوئیدی آن‌ها را تایید کند.

برخلاف کارمندی که لحظه‌های «پارانوئید» اندکی دارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید همواره نسبت به انگیزه‌های دیگران بدگمانند، آن‌ها در حالی که قادر به انجام دادن وظایف خود هستند و روان‌پریش نیستند، همواره گرفتار بی‌اعتمادی عمیق‌اند.

برجسته‌ترین ویژگی‌های اختلال شخصیت پارانوئید عبارتند از: بی‌اعتمادی و بدگمانی فراگیر و دیرین نسبت به دیگران، حساسیت زیاد نسبت به بی‌اعتنایی و گرایش به وارسی کردن محیط برای یافتن و برداشت گزینشی نشانه‌هایی که افکار و نگرش‌های زیانمند را تایید می‌کنند. این افراد اهل جرو بحث، خشک و عصبی‌اند، مسئولیت‌ احساسات خود را نپذیرفته‌ و آن را به دیگران نسبت می‌دهند. به نظر می‌رسد که آن‌ها آماده حمله کردن هستند. آن‌ها به اغراق کردن تمایل دارند، به این‌که از کاه کوه بسازند و انگیزه‌های پنهان و معانی خاصی در رفتار غیرمغرضانه دیگران بیابند. تقریبا همه آن‌ها نگران نوعی آسیب‌ دیدن و سوء استفاده از جانب دیگران هستند. مبتلایان به این اختلال به کرات وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و بستگان و همسر خود را مورد پرسش قرار می‌دهند. دارای هوش خوب و حافظه عالی و جزئی نگر و دقیق هستند.

چنین افرادی غالبا حسادت بیمارگونه دارند و بدون دلیل وفاداری همسر و شریک جنسی خود را مورد تردید قرار می‌دهند.

میزان شیوع و همه‌گیر شناسیمیزان شیوع این اختلال در بیماران روانپزشکی دو تا ده درصد و در جمعیت عمومی ۵/۰ تا ۵/۲ درصد است. افراد مبتلا به این اختلال ندرتاْ خود به دنبال معالجه می‌روند. آن‌ها زمانی‌ که توسط همسر یا کارفرما برای درمان معرفی می‌شوند، قادر به جمع وجور کردن خود هستند.

از آن‌جایی که این اختلال در بستگان بیماران اسکیزوفرنیک بیشتر از گروه کنترل مشاهده می‌گردد، تصور می‌شود رابطه‌ای میان آن دو وجود داشته باشد. در واقع افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال اسکیزوفرنیک ساختار ژنتیکی مشابهی دارند. این اختلال در مردها بیشتر از زن‌ها دیده می‌شود و در میان گروه‌های اقلیت، مهاجران و ناشنوایان شایع‌تر از جمعیت کلی است.

▪ معیارهای تشخیص

افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید دارای تنش عضلانی‌اند، ناتوانی برای احساس آرامش و نیاز به کاوش محیط برای پیدا کردن سرنخ در آن‌ها دیده می‌شود. جدی و عبوس‌اند. در گفتار، منطقی و معطوف به هدف هستند و محتوای فکر آن‌ها حاکی از فرافکنی و تعصب است. ممکن است خطاهای حسی نیز داشته باشند. این افراد برای دیگران افرادی فاقد هیجان و احساس هستند. آن‌ها به منطقی و عینی بودن خود افتخار می‌کنند. برای قدرت و مقام اهمیت خاصی قائلند و نسبت به افراد ضعیف وملایم طبع و علیل و ناقص ابراز ناخرسندی و نفرت می‌کنند. در موقعیت‌های اجتماعی ممکن است افرادی کارا و مرتب به نظر برسند، اما در دیگران ایجاد ترس و تعارض می‌کنند.

اگر فردی چهار معیار از هفت معیار زیر را داشته باشد، مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است؛ لیکن این معیارها نباید ناشی از اختلال روانی دیگر مانند اسکیزوفرنی یا اختلال خلقی باشد. همچنین نباید ناشی از تاثیر مستقیم یک اختلال طبی عمومی و مصرف مواد باشد.

این هفت معیار عبارتند از:

۱) بدون دلیل کافی ظن می‌برد که دیگران از او سو‌ء استفاده می‌کنند یا فریبش می‌دهند.

۲) بدون دلیل کافی وفاداری و قابلیت اعتماد دوستان و بستگان خود را مورد سوال قرار می‌دهد.

۳) در اعتماد به دیگران مردد است، زیرا می‌ترسد از اطلاعات او بر علیه خودش استفاده شود.

۴) در اشارات و اتفاقات خوش‌خیم، معانی تحقیرآمیز و تهدیدکننده می‌بیند.

۵) مدام کینه می‌ورزد، یعنی تحقیر و بی‌اعتنائی و اهانت را نمی‌بخشد.

۶) فرد تصور می‌کند دیگران در حال حمله به رفتار و شخصیت وی هستند؛ در واقع شخصیت وی را زیر سوال می‌برند. این در حالی است که دیگران این مساله را درک نمی‌کنند و چه بسا که ممکن است چنین قصدی نیز نداشته باشند. وی ممکن است براساس این تصورغلط خود، حمله متقابل سریع داشته باشد و پاسخ پرخاشگرانه و خشمگینانه از خود نشان دهد.

۷) سوءظن مکرر و بدون پایه و اساس نسبت به وفاداری همسر یا شریک جنسی‌اش دارد.

لینک به دیدگاه

● سبب شناسی اختلال شخصیت پارانوئید

در سبب شناسی این اختلال دو علت کلی مطرح است: علل فیزیولوژیکی و علل روانی.

در علل فیزیولوژیکی سه علت اساسی ژنتیک، هورمون‌ها و پیک‌های عصبی مطرح می‌شوند. مهم‌ترین پیک‌های عصبی، دوپامین و سروتونین هستند که باعث کاهش نشخوارهای ذهنی می‌شوند و شاید این فرضیه مطرح باشد که چون افراد پارانوئید نشخوارهای ذهنی زیادی دارند، پس شاید این دو پیک عصبی در اعصاب آن‌ها کمتر از حالت طبیعی باشد.

در سبب شناسی روانی، دو دیدگاه‌ روانکاوی و تربیتی مطرح است.

به اعتقاد فروید، پارانوئید نتیجه مکانیسم‌های روان انسان در برابر خواسته‌های هم‌ جنس‌خواهانه است. در واقع افراد هم جنس‌گرا برای مبارزه با این میل خود به هم‌جنس‌شان، موضع مخالف و مقابل احساس خود را نسبت به هم‌جنس انتخاب می‌کنند. یعنی جمله "من او را دوست دارم" تبدیل به جمله "من از او متنفرم"، می‌شود. سپس براساس مکانیزم دفاعی فرافکنی، به جمله "او از من متنفر است"، تبدیل می‌گردد و نهایتا به این جمله می‌رسد که "او مرا آزار می‌دهد"، و این‌جاست که تفکر پارانوئیدی شکل می‌گیرد. البته این نظریه امروزه رد شده است و پایه و اساس علمی ندارد.

در نظریه تربیتی، علت به وجود آمدن این اختلال، تربیت بیش کنترل شده و تحقیرکننده والدین و گاهی همراه با سو‌ء استفاده تنبیه می‌باشد.

دو علت عمده تنبیه شدن زیاد این کودکان توسط والدین عبارتند از: ‌

۱) به علت فاش کردن اسرار خانواده، والدین کودکان را تنبیه می‌کنند. این مساله باعث می‌شود که کودکان پس از آن، از بازگو کردن مطالب خود اجتناب کنند و خود نیز به افرادی پرخاشگر و عصبی و بیش کنترل کننده تبدیل ‌شوند.

۲) دلیل دوم تنبیه شدن این کودکان از جانب والدین، وابستگی‌ آن‌ها به والدین است. در واقع والدین این کودکان می‌خواهند که استقلال را در فرزندانشان ایجاد کنند و مانع وابستگی کودک به خود شوند. لیکن روش نامناسب تنبیه و طرد کردن را انتخاب می‌کنند که باعث می‌شود کودکان آن‌ها افرادی سرد و دوری‌ گزین شوند.

این والدین، کودکان خود را "بزرگسالان کوچک" می‌دانند که باید همه چیز را بدانند و رعایت کنند. این کودکان ممکن است برای اعتماد کردن و کمک گرفتن ازدیگران و حتی گریه کردن، از جانب والدین خود تنبیه شوند. بسیاری از مواقع برای کارهای نکرده عذرخواهی می‌کنند و به قول معروف تمام کاسه کوزه‌ها بر سر آن‌ها می‌شکند. این کودکان «بیش تعمیم دهی» را، که یک خطای ذهنی است، از والدین و خانواده خود می‌آموزند. یعنی مثلا اگر روزی شخصی به آن‌ها خیانت و بی‌احترامی و ... کرده است، اعتماد خود را نسبت به افراد دیگر نیز از دست می‌دهند و شروع به تعمیم دادن می‌کنند.

یکی دیگر از نظریه‌ها در مورد این افراد این است که «اعتماد بنیادین»، که باید در سال اول زندگی در انسان‌ها شکل بگیرد، در این افراد شکل نگرفته و تبدیل به بی‌اعتمادی شده است. علت اصلی این مساله ناتوانی مادر در مراقبت صحیح و همراه با محبت‌ در دوران نوزادی و طفولیت است. در واقع زمانی که مادر نسبت به نیازهای کودک خود به اندازه کافی حساس و همیشه در دسترس نباشد، بذر بی‌اعتمادی در خاک حاصلخیز روان کودک کاشته می‌شود و زمینه را برای اختلال شخصیت پارانوئید فراهم می‌کند.

از طرفی این کودکان برای داشتن استقلال، تقویت و تشویق می‌شوند و این مساله باعث باقی ماندن این خصوصیات در آن‌ها می‌شود و شاید یک دلیل این‌که آن‌ها در بزرگسالی افرادی با صلاحیت و شایسته می‌شوند، همین عامل باشد. این افراد در برابر الکل و موادی که مانند کوکائین و آمفتامین، به آن‌ها احساس کنترل و قدرت می‌دهد، آسیب پذیرند.

● اختلالات همراه با اختلال شخصیت پارانوئید

این اختلال می‌تواند همراه با اختلالات روانشناختی دیگری همچون افسردگی، وسواس، سوءمصرف مواد و همچنین سایر اختلالات شخصیت همچون اختلال شخصیت خود شیفته، اختلال شخصیت دوری گزین، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپال وجود داشته باشد.

▪ تشخیص افتراقی

اختلال شخصیت پارانوئید را باید از اختلال هذیانی، اسکیزوفرنی پارانوئید، اختلال شخصیت اجتنابی (دوری گزین)، اختلال شخصیت وسواسی، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت مرزی تفکیک کرد.

از آن‌جایی که در "اختلال شخصیت پارانوئید" هذیان‌های با ثبات وجود ندارد، از "اختلال هذیانی" قابل تفکیک است و چون توهمات و اختلال تفکر نیز وجود ندارد، از "اختلال اسکیزوفرنی پارانوئید" نیز متمایز می‌شود.

"بیماران مرزی" توانایی برقراری روابط تنگ و پرآشوب را دارند، در حالی‌که بیماران شخصیت پارانوئید این توانایی را ندارند و البته فاقد سابقه طولانی رفتار ضد اجتماعی هستند، در نتیجه از اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز قابل تفکیک می‌باشند.

برخی از مبتلایان به "اختلال شخصیت نمایشی" ممکن است ویژگی‌های افراد مبتلا به "اختلال شخصیت پارانوئید" را نشان دهند؛ لیکن علت بروز این ویژگی‌ها در "اختلال شخصیت نمایشی" سوءظن نیست، بلکه برای جلب توجه و ظاهر فریبی است. افراد مبتلا به "اختلال شخصیت اجتنابی" به علت ترس از عدم پذیرش در جمع، از دیگران اجتناب و دوری گزینی می‌کنند، نه به علت سوءظن و عدم اعتماد نسبت به سایرین.

در "اختلال شخصیت وسواسی" نیز فرد بسیار کمال گرا و منطقی و اخلاقی می‌باشد و کار را بر تفریح و ارتباطات اجتماعی ترجیح می‌دهد. این مساله علت تنهایی و کناره‌گیری ازجمع در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی به شمار می‌رود، نه سوءظن و عدم اعتماد و شک نسبت به دیگران.

▪ سیر و پیش آگهی اختلال

مطالعات کافی و سیستماتیک درازمدتی در مورد "اختلال شخصیت پارانوئید" به عمل نیامده است. در برخی از بیماران، "اختلال شخصیت پارانوئید" در تمام طول عمر وجود دارد. در مواردی نیز پیشرو اسکیزوفرنی است و در بعضی دیگر با پیشرفت سن یا کاهش استرس، صفات پارانوئید تبدیل به واکنش معکوس شده و توجه متناسب به اصول اخلاقی و اهمیت و رفاه دیگران جایگزین آن می‌گردد. به طور کلی این بیماران در زمینه کار و زندگی با دیگران مشکلات همیشگی دارند و مسائل شغلی و زناشوئی فراوان پیش می‌آید و درکل پیش آگهی مساعدی ندارند.

● درمان اختلال شخصیت پارانوئید

برای درمان این اختلال، هم می‌توان از داروها بهره برد و هم از روان درمانی. البته روان درمانی، درمان مناسب‌تری برای این اختلال می‌باشد.

درمانگر باید با بیمار رو راست باشد و با بیمار زیاد، گرم نگیرد و صمیمی نشود. زیرا ممکن است مورد سوء ظن بیمار قرار گیرد. چرا که برای این‌گونه بیماران روابط نزدیک بین فردی آغازگر افکار پارانوئیدی است و باعث این فکر در آن‌ها می‌شود که مردم می‌خواهند به وی آسیب و ضرر برسانند. در نتیجه از دیگران فاصله می‌گیرند و شروع به مخفی کاری و توطئه چینی و حمله متقابل می‌کنند. در واقع نسبت به دیگران حالت دفاعی (گارد) می‌گیرند.

گروه درمانی برای این بیماران به منظور بالا بردن مهارت‌های اجتماعی و کاهش سوءظن از طریق "ایفای نقش" (Role Playing) می‌تواند مفید باشد. لیکن در بسیاری از مواقع این بیماران در گروه درمانی، خوب جا نمی‌افتند. آن‌ها تحمل فشار رفتاردرمانی را برای پرورش مهارت‌های اجتماعی ندارند.

تعبیر و تفسیر درمانگر از گذشته بیمار و احساسات وی، کار را بدتر می‌کند و باعث عدم اعتماد بیشتر بیمار می‌شود. در عوض می‌توان او را تشویق به اعتماد کردن به دیگران کرد و حس همکاری او را افزایش داد. درمانگر می‌تواند به او روش صحیح نشان دادن خشم و پرخاشگری را آموزش دهد و از بحث و مجادله بپرهیزد. درمانگر می‌تواند از طریق توضیح به بیمار که چگونه افکار و رفتار وی باعث مختل شدن ارتباطش با دیگران می‌شود، به تعدیل رفتار و افکار بیمار بپردازد.

در درمان دارویی می‌توان از ضد اضطراب‌ها مثل دیازپام یا داروهای نورولپتیک و ضد جنون مانند‌ هالوپریدول و پیموزاید برای کاستن از تفکر پارانوئید استفاده کرد.

● راهکارهای عملی برای این اختلال

۱) برگزاری دوره‌های آموزش فرزند پروری برای پیشگیری از اعمال روش‌های رفتاری و فرزند پروری که منجر به اختلال شخصیت پارانوئید می‌گردد، مانند تنبیه و کنترل بیش از حد فرزندان و عدم حساسیت کافی مادر به نیازهای فرزند در دوران اولیه زندگی کودک.

۲) تاسیس مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی در جهت تشخیص و ارزیابی روانشناختی و درمان کارمندان ادارات و موسسات مبتلا یا در معرض خطر ابتلا به اختلالات شخصیت و سایر اختلالات روانی.

۳) برگزاری دوره‌های آموزش مهارت‌های زندگی و جلسات گروه درمانی به منظور تعدیل افکار مبتنی بر بی اعتمادی و بدگمانی نسبت به انگیزه‌های دیگران و کسب مهارت‌های اجتماعی بیشتر.

بدین منظور لزوم غربال کردن کارکنان ادارات و موسسات از نظر مشکلات روانشناختی به وسیله روش‌های سنجش و ارزیابی اختلالات شخصیت وجود دارد.

۴) شناسایی دانش آموزانی که یکی از اعضای نزدیک خانواده آن‌ها مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید می‌باشد و ارائه راهکار به این دانش آموزان و خانواده‌ آن‌ها در جهت تشخیص و اقدام برای درمان فرد مبتلا به اختلال شخصیت.

۵) از آن‌جائی که یکی از گروه‌های در معرض خطر برای "اختلال شخصیت پارانوئید"، افراد ناشنوا یا کم شنوا هستند، بنابراین تمهیداتی جهت تعدیل افکار پارانوئیدی در صورت وجود برای این گروه از افراد مورد نیاز است. بنابراین لزوم همکاری مدارس و مراکز ناشنوایان و همچنین متخصصین شنوایی سنجی و گوش و حلق و بینی وجود دارد. به طوری که می‌توان از این گروه متخصص در جهت شناسایی بیشتر افراد مبتلا استفاده کرد. در واقع ارجاع سنجش و ارزیابی ابتدایی انجام شده از جانب این متخصصین به مراکز روانشناسی و روانپزشکی مورد نیاز است.

۶) یکی دیگر از گروه‌های در معرض خطر برای اختلال شخصیت پارانوئید، بستگان بیماران اسکیزوفرنیک می‌باشد که جا دارد تمرکز اولیه جهت شناسایی، تشخیص و درمان این افراد صورت گیرد. به این منظور می‌توان از مراکز روانپزشکی و روانشناسی چه به صورت مطب خصوصی، چه درمانگاه یا بیمارستان و یاری افراد متخصص موجود در این مراکز جهت شناسایی بستگان پارانوئید بیماران مراجعه کننده به این مراکز استفاده کرد.

۷) از آن‌جائیکه افراد مبتلا به "اختلال شخصیت پارانوئید" افرادی جدی و کارآمد در موقعیت‌های شغلی و اجتماعی‌اند و برای قدرت و مقام اهمیت خاصی قائلند و نسبت به افراد ضعیف، ملایم طبع و علیل و ناقص ابراز ناخرسندی و نفرت می‌کنند و در دیگران ایجاد ترس و تعارض می‌نمایند، در نتیجه مدیران بالادست این افراد برای ارتقاء مقام آن‌ها باید رعایت دقت را نمایند، چرا که ارتقاء مقام و مسئولیت این‌گونه افراد، ممکن است در درازمدت منجر به خسارات نیروی انسانی بیشتری گردد. به این منظور آگاه سازی مدیران ادارات و موسسات از این نوع اختلال شخصیت، امری الزامی است.

لینک به دیدگاه
  • 5 سال بعد...

اختلال شخصيت شكاك (PPD)

 

 

 

 

اگرچه اين افراد هميشه دلايلي براي توجيه شك و بدبيني خود دارند ولي مشكل ذهن آنها تفسير غيرمنطقي و نامتناسب آنها است

 

 

n00027455-b.jpg

 

 

وجه مشخصه شخصيت شكاك Paranoid Personality Disorder باختصار PPD حالت بدبين و شك نسبتاً پايدار و خصومت نسبت به ديگران است. پس زمينه ي ضمير ناخودآگاه اين افراد قابل اعتماد نبودن ديگران با قصد سودجويي يا صدمه رساندن به او و عدم كفايت خود است و فرد براي مقابله با چنين نگراني و ترس پناه به يك سري مكانيسم هاي دفاعي نامناسب و ناخودآگاه مي برد كه خود را به صورت شكاكي، حساسيت، اجتناب از نزديك شدن به ديگران، حالت تدافعي گرفتن، خودبزرگ بيني يا خودمحوري، كينه توزي، لجاجت، انعطاف ناپذيري و ستيزه جويي نشان مي دهد.

 

اگرچه اين افراد هميشه دلايلي براي توجيه شك و بدبيني خود دارند ولي مشكل ذهن آنها تفسير غيرمنطقي و نامتناسب آنها است (از جمله سيستم فکري همه يا تعميم دادن) براي مثال اگر همسر فرد در رسيدن به خانه کمي تأخير کرده باشد اولين و مهمترين چيزي که به فکر شخص خطور خواهد كرد قرار داشتن همسرش با ديگري است (هر چند اين فكر مي تواند درست باشد ولي محتمل ترين علت آن گير كردن در ترافيك يا خراب شدن ماشين و يا پيش آمدن مسئله غيرمترقبه اي است، مگر اينكه شواهد محتمل تر ديگري براي شك خود داشته باشد). يا اگر وقتي به چند تن از همكارانش نزديك مي شود و آنها ناگهان صحبت هاي خود را قطع مي كنند تصور مي كند كه آنها در حال غيبت كردن و يا چيدن توطئه عليه او هستند؛ يا « چرا امروز زود آومد خونه؟ نكنه... »؛ « درو محكم بست كه بگه...و... » اين افراد اغلب:

ــ هرچيز جزئي را غيرعادي و كاسه اي زير نيم كاسه تلقي كرده و اگر در رابطه با همسرش باشد آن را دليل بر عدم صداقت و يا بي وفايي همسرش مي گذارند (چرا آن آقا يا خانم به همسرش خيره شده بود؟ اگر اون حركت غيرعادي حركت نكرده بود كه آن فرد اونطوري نگاهش نمي كرد و...).

ــ هر نوع انتقاد يا حتي صحبت ساده را به خود گرفته و حمل بر تهديد و تحقير مي گيرند (بسيار حساس و زود رنجند).

ــ تصور مي كنند ديگران او را زير ذره بين گذاشته و بدنبال نواقص و عيوب و ضربه زدن به او هستند (خودمحوري و خود بزرگ بيني).

ــ به راحتي كينه به دل گرفته و تا مدتهاي مديدي (سالها) آن را فراموش نمي كنند و در مواقع لزوم آن را يادآوري مي كنند (يادت هست چند سال پيش خونه مادرم با طعنه گفتي آدم زياد بخوابه افسرده مي شه؟ منظورت اين بود كه آدم تنبلي هستم و احساس مسئوليت نمي كنم! و...).

ــ هميشه بدنبال شواهد و دلايلي براي تأييد غيرقابل اعتماد بودن ديگران هستند (و تقريباً هميشه چيزي حتي جزئي براي آن پيدا مي كنند).

ــ بدليل عدم اعتماد به ديگران از برقراري رابطه نزديك و صميمي پرهيز مي كنند (زيرا ممكن است اطلاعات آنها روزي عليه خودشان استفاده شود) معمولاً دوست صميمي ندارند و روابط اجتماعي بسيار سطحي و محدودي دارند.

ــ پرخاشگر، ستيزه جو، جر و بحث كننده و معمولاً حسود هستند (بدليل اينكه خود را بي كفايت، ناتوان و كم ارزش مي پندارند).

ــ مسئوليت اشتباه و قصور خود را نپذيرفته و در مقابل به گردن ديگران مي اندازند.

ــ در كارهايي كه به حساسيت و دقت بالايي نياز است و يا با ارباب رجوع و افراد ديگر سر و كار زيادي ندارند، موفق تر هستند.

توجه: نبايستي شخصيت شكاك (Paranoid) را با پارانويا (paranoia) كه يك بيماري رواني همراه با هذيان است، اشتباه گرفت. هر چند افراد پارانوئيد در مواقعي كه شديداً تحت استرس و فشار رواني هستند ممكن است بطور موقت دچار هذيان نيز شوند. براي مثال مردي كه براي مدتهاي طولاني دچار ppo بوده، در پي يك مشكل ريوي و مراجعه به پزشك متوجه مي شود كه دچار سرطان ريه شده است. اندكي تعد از اين قضيه زبان مي گشايد كه برادرانش (كه همگي با هم يك شركت را مي چرخاندند) سعي داشتند سر او كلاه بگذارند و رابطه اش را با ساير اعضاء خانواده قطع كنند. چندي پس از اينكه اين فرد تحت درمان مناسب قرار گرفت و با تشخيص افسردگي، درماني دارويي نيز دريافت كرد اين تفكر (هذيان) او كاملاً برطرف شد و ديگر هيچگاه از آن صحبتي به ميان نياورد.

ابعاد پنج گانه شخصيتي پارانوئيد (ppo)

افراد با شخصيت ppo داراي تعهد پذيري و مسئوليت پذيري نسبتاً پاييني هستند ولي ساير خصيصه ها در سطح نسبتاً بالايي قرار دارند (به مطلب قبلي مراجعه كنيد).

الگوي فكري افراد با شخصيت پارانوئيد

اين افراد غالباً در دوران كودكي، محيط و خانواده اي ناامن و والدين خشمگين و سخت گير داشته و دائماً تحت انتقاد، تحقير، سرزنش، سركوفت و بي مهري قرار داشته اند. در ضمير ناخودآگاه و نيمه خودآگاه اين افراد مجموعه اي از الگوهاي فكري زير شكل گرفته اند:

* من نمي توانم به ديگران اعتماد كنم؛

* ديگران انگيزه هاي پنهان دارند؛

* اگر مراقب نباشم ديگران من را به بازي خواهند گرفت و يا قصد كنترل من را خواهند داشت؛

* هميشه بايستي مواظب ديگران و مراقب خود باشم؛

* خوبي ديگران ممكن است براي بدست آوردن چيزي باشد؛

* اگر به ديگران اجازه دهم آنها از من سوء استفاده خواهند كرد؛

* ديگران به عمد قصد تحقير كردن من را دارند؛

* اگر ديگران چيزهايي در مورد من بدانند عليه خودم استفاده خواهند كرد؛

* ديگران اغلب يك چيزي را مي گويند ولي مقصودشان چيز ديگري است (هميشه كاسه اي زير نيم كاسه است)؛

* حتي دوست و افراد نزديك به من نيز ممكن است خيانت و بي وفايي كنند.

شيوع و علل شخصيت شكاك

شيوع اين اختلال شخصيتي حدود 1% كل افراد بالغ جامعه بوده (در آمريكا) و بر خلاف دو نوع قبلي در مردان شايعتر از زنان است. هنوز علت دقيق آن بدرستي شناخته نشده است ولي عوامل ژنتيكي (سابقه خانوادگي اختلالات شخصيتي و بيماريهاي رواني، خصوصاً اسكيزوفرني و پارونيا)، پيوند عاطفي ناامن دوران كودكي و تجربيات متعدد شديد و اثرگذار قبلي مي توانند در ايجاد آن نقش ايفاء كنند.

تشخيص و درمان شخصيت شكاك

PPO معمولاً با مشاوره متخصص قابل تشخيص است، اما براي ارزيابي بيشتر معمولاً از تستهاي MMPI و يا PPDFQ نيز استفاده مي شود. برخلاف تصور گذشته كه چندان اميدي به درمان موفقيت آميز اين نوع اختلال وجود نداشت امروزه به كمك روان درماني، خصوصاً الگو درماني (Schema therapy)، شناخت رفتار درماني و... تقويت حرمت نفس و افزايش اعتماد به نفس و فراهم آوردن شرايط مناسب، بهبودهاي قابل ملاحظه اي را مي توان انتظار داشت.

سناريو:

خانمي بدون دليل خاصي بر اين باور بود كه همسايه هايش با عدم جلوگيري از سر و صداي بازي كودكانشان در راهرو و حياط قصد اذيت و آزار او را دارند و اين مسئله را با آنها در ميان نمي گذاشت. زيرا بر اين باور بود كه اگر چنين قصدي را نداشتند بايستي خودشان مي دانستند كه ديوارهاي ساختمان بسيار نازك است و صداها به راحتي بداخل خانه ها مي رود و موجب ناراحتي ديگران مي شود. به همين دليل شروع به برخوردهاي بسيار سرد و گاهي تلافي جويانه (محكم بستن درب ها و...) كرد و حتي با ميهمانهاي آنها با نگاهي تحقيرآميز برخورد مي كرد تا اينكه يكي از همسايه ها موضوع را از او جويا شد و علت آن را بيان كرد. با وجود توضيح و معذرت خواهي و رعايت بيشتر همسايه ها تغييري در رفتار او پيدا نشد. او دائم بر سر بچه هاي خود داد و فرياد مي زد و به همين دليل ميان همسايه ها به جيغ جيغو معروف شده بود. به بهانه اينكه مدارس نقش تعليم و تربيتي شان را بدرستي ايفاء نمي كردند، مدارس فرزندانش را چند بار عوض كرده بود و...

* خانمي بر اين باور بود كه درخت كاج همسايه عمداً در آنجا كاشته شده بود تا درخت پس از اينكه خوب بزرگ شد جلوي ديد او را بگيرد تا معلوم نشود همسايه اش چه كارهاي بدي انجام مي دهد.

* همسايه به فرد گفت كه اگر ممكن است كيسه زباله خود را داخل سطل زباله بگذارد زيرا حيوانات آن را متلاشي مي كنند و چهره كوچه و بوي محل براي حداقل مدتي ناخوشايند مي شود. فرد با معذرت خواهي و جواب مثبت ادامه داد اگر همه مشكلات اين بود دنيا آباد مي شد!!. همين خانم وقتي يكي از همسايه هايش شكايت مي كرد كه در موقع باز كردن درب ماشين به ماشين او صدمه رسانده است گفت: خوب مقصر خودتون هستيد كه ماشين تون رو زياد نزديك ماشين من پارك كرده بوديد!

* من يك خارجي هستم و همه از خارجي ها بدشان مياد، پس همه از من متنفرند (مغلطه و قياس مع الفارق: من باكره ام و مريم مقدس باكره بود، پس من مريم مقدس هستم).

 

 

نويسندگان:

دکتر سيد اصغر ساداتيان

دکتر ماهيار آذر

 

منبع مقاله :

ساداتيان، اصغر؛ آذر، ماهيار؛ (1389) آمادگي و شرايط لازم براي ازدواج، تهران: ما و شما، چاپ اول.

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

من به شما مشکوکم!

 

اصطلاح پارانوئید یا پارانویا را تا به حال زیاد از دهان مردم شنیده‌ایم. این کلمه را معمولا وقتی به‌زبان می‌آوریم که با فردی که نسبت به همه کس و همه چیز بدبین است و سوءظن شدیدی دارد مواجه می‌شویم. البته دادن لقب‌های این‌چنینی به افراد دچار بدبینی آنقدرها هم راحت نیست و تشخیص اختلال شخصیت پارانوئید فقط باید به‌عهده پزشک باشد.

اختلال شخصیت پارانوئید، بیماری شخصیتی است که معمولا در سنین بیش از30 سال دیده می‌شود، شیوع این بیماری در مردان خیلی بیشتر از زنان است و تقریبا 5/2 درصد از افراد جامعه دچار این نوع اختلال هستند. این اختلال مشکل جدی برای بیمار به‌وجود می‌آورد و باعث می‌شود ‌ مشکلات فراوانی در روابط بین فردی و اجتماعی‌اش داشته باشد، بخصوص اطرافیان نزدیک بیمار که ناچارند با چنین بیماری تعامل داشته باشند شرایط بد و ناگواری را در زندگی تجربه می‌کنند.

 

 

افراد پارانوئیدی چه رفتارهایی دارند

ویژگی بارز ‌این افراد سوءظن زیاد نسبت به دیگران و خودبزرگ‌بینی است. بویژه سوءظن آنها نسبت به همسرشان بیشتر است چون ارتباط زیاد و نزدیکی با او دارند . مبتلایان ‌ پارانوئید، هیچ اعتمادی به دیگران ندارند و همیشه ذهنشان درگیر این است که اطرافیان در حال توطئه‌چینی علیه‌شان هستند. خودبزرگ‌بینی آنها نیز به این صورت است که خود را فردی متمایز از مردم عادی می‌بینند. مثلا فکر می‌کنند رئیس‌جمهور یا یک فرد سرشناس هستند. از دیگر ویژگی‌های این افراد حساسیت‌ نسبت به مسائلی است که افراد عادی به آن بی‌اهمیت هستند. موشکافی بسیار دقیقی نسبت به همه چیز دارند. زیاد بحث و پرحرفی می‌کنند و گاهی وقت‌ها هم بداخلاق می‌شوند و در ارتباط با دیگران دچار تنش هستند. بیماران تمایل زیادی به مبالغه دارند یعنی به یک موضوع ساده شاخ و برگ می‌دهند و ساعت‌ها روی یک سوژه بی‌اهمیت تمرکز می‌کنند. به علت سوءظن زیاد ممکن است برای ایجاد امنیت، کاردی را با خود حمل کنند یا قبل از خواب زیر بالش بگذارند. این بیماران‌همیشه سعی دارند اطلاعاتی را درباره دیگران جمع‌آوری کنند تا بموقع بتوانند آنها را محکوم کنند. دنبال انگیزه‌های پنهانی در اطرافیان هستند، مثلا وقتی فردی به آنها خوراکی تعارف می‌کند، احساس می‌کنند از این رفتار هدف و انگیزه‌ای داشته است. معمولا مسئولیت‌‌ کارها و خطاهای خود را قبول نمی‌کنند و خود را کاملا بی‌گناه می‌دانند و سعی ‌دارند تا گناه خود را بر گردن فرد دیگری بیندازند. ساده‌ترین کلام دیگران را غرض‌ورزانه می‌پندارند و آن را به عناوین مختلف تعبیر می‌کنند. حتی وقتی کسی با آنها شوخی کند آن را نشانه تمسخر و آزار و اذیت می‌دانند و عصبانی می‌شوند. انتقادهای غیرمغرضانه برایشان حکم دشمنی و کینه‌توزی دارد. هیچ موجود قابل اعتمادی در این دنیا برایشان وجود ندارد. حتی اگر این موجود همسر یا مادرشان باشد. این افراد بسیار کینه‌توز هستند و اگر از کسی تنفر پیدا کنند، دیگر این تنفر فروکش نخواهد کرد. عواطف خود را محدود می‌کنند و بروز نمی‌دهند، مثلا به موضوع خنده‌دار نمی‌خندند یا به موضوع ناراحت‌کننده واکنشی نشان نمی‌دهند. بیشتر این افراد خیلی فعال و پرکار هستند. از آنجا که رفتار مبتلایان به پارانوئید برای دیگران غیرقابل تحمل است بتدریج از سوی اطرافیان طرد می‌شوند. این‌طور طرد ‌شدن باعث می‌شود بیشتر نسبت به دیگران مظنون شوند و به خود و این‌که افکار درستی دارند، مطمئن باشند.

 

 

هیچ‌وقت برای درمان مراجعه نمی‌کنند

بیماران مبتلا به پارانوئید، اصلا برای درمان مراجعه نمی‌کنند و در خود اشکالی نمی‌بینند که نیاز به اصلاح داشته باشند. در بیشتر مواقع خانواده‌ها آنها را به زور نزد روان‌شناس یا روان‌پزشک می‌برند، اما هنگام مراجعه هم با پزشک معالج همکاری نمی‌کنند و از او ناراضی هستند.

 

 

ژنتیک، متهم اصلی

اختلال شخصیت پارانوئید، ناشی از اختلالاتی در عملکرد مغز‌ است و ژنتیک تا حدودی در بروز این اختلال موثر است. علائم پارانوئید در بعضی از اختلالات دیگر روان‌شناختی مثل اسکیزوفرنی‌ هم دیده می‌شود، ولی این اختلال را باید از دیگر مشکلات روانی جدا دانست.

 

 

بیماری درمان قطعی ندارد

روش درمان، مصرف داروست. داروهای تجویزی از نوع ضدجنون هستند که کمک می‌کند علائم بیماری تا حد زیادی فروکش کند. همچنین باید داروی ضداضطراب برای بیماران تجویز شود. روش بعدی روان‌درمانی است که روان‌شناس به اصلاح رفتارهای غیرعادی بیمار می‌پردازد. روش آخر، خانواده درمانی است چون در خانواده‌هایی که چنین بیماری در آن وجود دارد اعضا بشدت درگیر هستند. آنها نقش مهمی در درمان بیمار دارند و حتما باید به بیمار کمک کنند و مهارت مقابله با این بیماران را آموزش ببینند.

 

اختلال شخصیت پارانوئید درمان قطعی ندارد و با وجود تلاش خانواده و پزشکان وتیم درمانیفقط می‌توان علائم بیماری را تخفیف داد و بیماران تا آخر عمر باید تحت‌نظر باشند.

 

 

به این توصیه‌ها توجه کنید

اگر به‌طور اتفاقی متوجه شدید دوست شما مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است یا عضوی از خانواده به این بیماری دچار است، به‌هیچ‌وجه با او بحث نکنید و برایش استدلال نیاورید. این افراد آماده بحث‌های بدون منطق هستند و سعی دارند به پیروزی برسند و اگر نتوانند خشمگین

می‌شوند.

 

ـ سعی نکنید رفتار آنها را تغییر دهید، این کار تقریبا غیرممکن است.

 

ـ سعی کنید ارتباط‌تان با بیمار را نزدیک‌تر کنید تا از شما راضی باشد، ولی هرگز بر سوءظن‌هایش صحه نگذارید و در این بحث‌ها اصلا شرکت نکنید.

 

ـ هنگامی که سوءظن نسبت به همسرش پیدا کرده مواظب باشید تا از همسر او جانبداری نکنید، این کار باعث به‌وجود آمدن پیش‌فرض‌های جدید در او شده و ممکن است فکر کند شما با همسرش ارتباط دارید و به شما هم بدگمان شود.

 

ـ هر چه اختلال پارانوئید شدیدتر باشد، احتمال دست زدن به خشونت در بیماران بیشتر می‌شود. ‌در این مواقع حتما از پزشک کمک بخواهید.

 

ـ از آنها انتظار روابط عاطفی نداشته باشید. ‌این رابطه تقریبا غیر ممکن است.

 

ـ بهتر است برای جلوگیری از لوس شدن یا طلبکار بار آمدن بیمار، گاهی که از او ناراحت هستیم؛ او را با محرومیت مواجه کنیم. به هر حال این اقدامات در اصل درمان‌کننده این بیماری نیست، اما تا حدی می‌تواند از تحریک بیشتر بیمار جلوگیری کند.

 

دکتر پرویز رزاقی/ روان‌شناس و مدرس دانشگاه

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...