رفتن به مطلب

نگرش انسان شناختی به استان بوشهر


ارسال های توصیه شده

عنوان تحقیق: نگرش انسان شناختی به استان بوشهر

واحد درسی: انسان شناسی شهری ایران

 

استاد راهنما: دکتر ناصر فکوهی

 

گردآورنده: ملیحه درگاهی

 

 

 

فهرست مطالب

 

مقدمه

روش کار

 

آغاز زندگی شهری

شهر نشینی در ایران

شکل گیری شبکه های شهری در ایران

 

استان بوشهر:

جمعیت

مهاجرت

کلیاتی از فرهنگ بوشهر:

اقوام

زبان و آداب و رسوم

ادبیات

خوراک

 

صنعت و اقتصاد

موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی

 

خلیج فارس

اهمیت ژئوپولتیک خلیج فارس

سواحل

 

شهر های استان:

بوشهر

ساختار شهری بوشهر:

معماری

مورفولوژی شهری

دیر

دیلم

کنگان

گناوه

تنگستان

دشتی

دشتستان

لینک به دیدگاه

مقدمه:

فضا و مکان از مقولاتی هستند که علوم مختلفی همچون انسان شناسی، جامعه شناسی، فلسفه، تاریخ، جغرافیا و ... را به خود معطوف داشته است. هر یک از این علوم جنبه های مختلفی از این پدیده ها را بررسی کرده اند. انسان شناسی شهری ((Urban Anthropology نیز به عنوان یکی از زیر شاخه های اصلی انسان شناسی فرهنگی، با رویکردی جامع گرا محیط و فضای شهری را در عین پیچیدگی بسیار زیاد و وجود پارامتر های بی شمار در دو بعد زمانی و مکانی، مورد مطالعه قرار می دهد.

در تحقیق حاضر به بررسی گونه شناسی محیطی و اقلیمی استان بوشهر پرداخته خواهد شد. رویکردی که در اینجا مورد نظر قرار گرفته است شهر را به عنوان مفهومی فضایی، کالبدی و طبیعی می بیند که حاصل رابطه ای است که انسان با طبیعت به وجود می آورد. شهر را می توان محیطی انسان ساخت تعریف کرد که پس از شکل گیری در فضا تکامل و با گذشت زمان، رشد یافته است.

عامل محیطی و اقلیمی نقش اساسی را در شکل گیری کانونهای زیستی و شهری داشته اند به گونه ای که پژوهشگران بسیاری در سراسر جهان، شکل گیری تمدن های نخستین را منوط به وجود این عناصر دانسته و معتقدند که بدون وجود این عناصر هیچ گونه شکل گیری کالبدی ممکن نبوده است و آنچه در این عامل اهمیت دارد، تأثیر محیط بر شکل گیری کالبدی و جلوه های فضایی کانون زیستی و شهری است.

کلمه ی محیط (Environment) آن قدر مورد استفاده دارد که تشخیص معنای آن مشکل شده است. جغرافی دانان زمین و آب و هوا، روان شناسان مردم وشخصیت فردی آنها، جامعه شناسان سازمان های اجتماعی و فرآیند ها، و معماران ساختمان ها و محیط های باز و منظر را محیط تعریف می کنند. هر کدام از این طبقه بندی ها به مقاصدی که از محیط انتظار می رود ربط دارند. محیط از یک سو عبارت از فضای در برگیرنده ی انسان و سایر موجودات است، و از جانب دیگر می توان آن را فضای محدود محسوس برای انسان دانست که به این ترتیب محیط مورد نظر افراد مختلف متفاوت خواهند بود. محیط را نیز می توان منحصر به مجموعه ی عناصر طبیعی یا مصنوع تلقی نمود و یا هر دوی آنها را در شکل گیری محیط دخیل دانست(نقی زاده، 66-65) .

« فضای اطراف» اصلی ترین معیار تعاریف محیط است. بنابراین هر تعریف، توصیف، یا تبیین ماهیت کارکرد محیط باید با توجه به چیزی در فضای اطراف باشد. محیط های اطراف انسان شامل محتوای زمینی، جاندار، اجتماعی، و فرهنگی است که هر کدام از اینها زندگی مردم و ماهیت نگرش های آنها را به محیط ساخته شده و انتظارات آنها را از کار طراحان تحت تأثیر قرار می دهد.

در زندگی روزمره ی فرهنگی که خارج از فرصتهای طبیعی، علایق انسانی و شایستگی ها رشد می کند، تمایز روشنی میان محیط های زمینی، زنده و فرهنگی وجود ندارد. در تاریخ زندگی بشر، مردمی که از بخشی از جهان به بخش های دیگر مهاجرت کرده اند بسیاری از ویژگی های فرهنگ خود را به همراه برده اند، به گونه ای که فرهنگ بسیاری از نقاط جهان میراثی نمادین از موقعیت قبلی مردم است( لنگ،1383: 91-87). در این گزارش سعی شده است استان بوشهر از جنبه های مختلف محیطی و فرهنگی مورد برسی قرار گیرد و اگر چه این تحقیق براساس یافته های اسنادی و در مواردی مصاحبه با افراد ساکن بوشهر انجام گرفته ولی می تواند زمینه ی لازم را جهت مطالعات میدانی بیشتر فراهم آورد.

لینک به دیدگاه

روش کار :

 

محیط ( Environment ) آن چنان که از محتوای آن بر می آید واژه ای است که می تواند امور مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زیستی، اقتصادی و به طور کلی فضای حاکم بر یک منطقه را در بر بگیرد؛ بدین ترتیب هر گونه تحقیق در این زمینه بایستی قادر باشد به نوعی تمام موارد بالا را در بر گیرد. دراین صورت ما نیازمند طیف وسیعی از اطلاعات جامع و مانع در این زمینه هستیم که علاوه بر تفسیر و تحلیل شرایط یک منطقه بتواند این موارد را در رابطه ی با یکدیگر قرار دهد و به نتیجه گیری مناسبی دست یابد. این داده ها از طرق مختلف می توانند گرد آوری شوند که بی شک عمیق ترین آنها روش میدانی است که می تواند بر اساس مشاهدات مردم نگارانه و نیز مشاهده ی مشارکتی و مطالعات موردی، صورت می گیرد. در این روش علاوه بر این می توان از انواع مصاحبه نیز بهره جست. داده هایی که دراینجا جمع آوری می شوند نیازمند اطلاعات بنیادی هستند که ما پیش از سفر به منطقه بایستی نسبت به آنها آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم بر اساس نیازی که داریم داده های لازم و مفید را در مدت زمان مقرر گردآوری کنیم. در واقع اینگونه، تحقیق ما از قابلیت پاسخگویی بسیار بالاتری بر خوردار است.

در این تحقیق با توجه به گستردگی میدان مورد مطالعه، امکانات محدود، زمان اندک و انفرادی بودن تحقیق د رنتیجه زمینه ی لازم برای انجام مطالعه ای عمیق و میدانی فراهم نبوده است و سعی بر این بوده بدون رجوع به منطقه ی مورد مطالعه و با بهره گیری از داده های اسنادی، آماری و مصاحبه با افراد مرتبط با محیط به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، اطلاعاتی در حد امکان مناسب، جمع آوری شود. دراین گردآوری ابتدا سراغ از مضامین مرتبط با پدیده ی شهر و شهر نشینی در ایران، تاریخچه ی این موضوع و سیر تحول آن در طی این سالها، گرفته شده است. بعد از این با توجه بر تکیه ی بیشتر تحقیق بر محیط جغرافیایی، اسنادی در این زمینه مطالعه و سپس استان بوشهر و شهرهای آن و بخصوص شهر بوشهر مد نظر قرار داده شد. در این زمینه ابتدا باید به کلیاتی درباره ی ذهنیت افراد بومی و غیر بومی این منطقه می رسیدم؛ در نتیجه، کتابهایی در مورد افسانه ها، اشعار، موسیقی و ضرب المثل های بوشهر خواندم که داده هایی از افکار مردمان و بخصوص پیشینیان این استان در اختیار قرار داد. سپس برای آگاهی از حال و هوای امروز بوشهر سری به روزنامه ها و هفته نامه هایی که در استان منتشر می شدند زدم که اطلاعات جامعی را به خصوص در زمینه های مختلف فرهنگی،سیاسی و اقتصادی به گونه ای تفکیک شده در اختیار می گذاشت. پس از این اسنادی در مورد استان و شهرهای آن، تاریخ و به طور کلی جغرافیا و فرهنگ بوشهر بررسی شد و در نهایت مصاحباتی با ساکنین غیر بومی و بومی منطقه از طریق تلفن، ایمیل و مواردی به صورت مستقیم، صورت پذیرفت که نقش قابل توجهی را در پربار کردن یافته های بدست آمده، داشت. از مواردی که افراد مورد گفتگو در مواجه با آن از اشتراک ذهنی بر خوردار بودند، نا مساعد بودن شرایط آب و هوایی منطقه بود که این نیز تابع درجاتی از سلایق شخصی است.

در هر صورت در این تحقیق سعی بر این بوده با وجود همه ی کاستی ها و با تکیه بر روشهای اسنادی ( کتابخانه ای، اینترنتی) و مصاحبه های بدون ساختار به نتایجی مرتبط با موضوع و تا حد امکان سودمند، رسیده شود.

لینک به دیدگاه

آغاز زندگی شهری:

 

انسان تا پیش از آنکه زندگی در شهر را تجربه کند گونه ای دیگر از زندگی را بنا بر احتیاجات خود و مواهب طبیعت برگزیده بود. انسان پالئولیتیک به صورت کوچ نشینی، زندگی خود را از راه شکار، میوه چینی و ماهیگیری تأمین میکرد. این دوره از حدود یک میلیون سال پیش آغاز شده و تا 10 هزار سال پیش ادامه داشته است و به دنبال آن نیز عصر پروتونئولتیک و نئولتیک میباشند، پس از این دوران، دوران چهارم یا عهد برنر است که حدود 2500 الی 3000 سال قبل از میلاد آغاز شده و بیش از 2000 سال به طول انجانیده است. در این دوره است که اولین تمدنهای شهری بوجود می آیند (موریس، 1368 : 9). دکتر کلاین دانیل (Clyn Daniel) در کتاب « اولین تمدنها: باستانشناسی مبدأ تمدنها» (The First Civilization: The Archeology ) مینویسد، « اکنون با تکیه بر اسناد و مدارک باستانشناسی اعتماد ما بر آن است که از زمان و مکان اولین تمدنهای انسانی در جنوب بین النهرین، مصر، دره ی سند، رود زرد چین، دره مکزیک، جنگلهای گوآتمالا و هندوراس و سواحل و نقاط مرتفع پرو مطلع هستیم.

اولین شهرها در ناحیه ی بین النهرین، بین رودهای دجله و فرات ایجاد شد. در این ناحیه برای اولین بار در تاریخ، مجموعه ای از روستاها با جمعیتی از دویست تا پانصد نفر بوجود آمد: در شهرهای اولیه تنها سه تا چهار درصد جمعیت ناحیه زندگی میکردند و بقیه مشغول به کار بودند. در این شهرها همچنین معابد و قصرها از ساختمانهای اصلی شهر به شمار می آمدند؛ اما معابد در این بین علاوه بر نفوذ بیشتر جزء ساختمانهای معتبر شهری نیز محسوب میشدند.

در دوره های اولیه ی شهر نشینی، دو عامل ساخت اجتماعی و تکنولوژی، در توسعه ی شهری بسیار مؤثر بودند. عوامل دیگر نیز در نابودی شهرها یا کاهش اعتبار آنها دخالت داشتند که عبارتند از : آتش سوزی، شیوع بیماری و هجوم قبایل و دشمنان.

هر چند زندگی شهری در دوره های اولیه از جلوه های خاصی بهره مند بوده، از نظر امنیت و ایجاد سلامتی برای مردم، تفاوت چندانی با روستاهای آن زمان نداشته است. حتی از بدو پیدایش شهرهای بین النهرین، بخشی از جامعه ی شهری با تراکم جمعیت، آلونک نشینی و انواع آلودگی ها روبرو بوده که ادامه ی آن نیز با وجود قدم گذاشتن انسان بر کره ی ماه، به زمان ما کشیده شده است( همان، 150-148).

 

ادامه دارد......

لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

شهر نشینی در ایران:

عموما شهر نشینی را پدیده ای معلول و ناشی از انقلاب کشاورزی میدانند. در واقع شهر نشینی نزدیک به 5 هزار سال قبل از میلاد، یعنی پس از گذشت چند هزار سال از آغاز مرحله ی کشاورزی و هنگامی شروع شده است که در پی تحولاتی که در امر کشاورزی رخ داده است، کشاورزان توانسته اند کمی بیش از نیاز سالانه ی خود، مواد غذایی تولید کنند. در واقع دستیابی به مازاد تولید در کشاورزی نخستین شرط آغاز شهر نشینی بوده است( پاپلی یزدی، رجبی سناجردی، 1382: 52) و عامل بعدی که بادنبال همین امر و بوجود آمدن داد و ستد و مبادلات اقتصادی شکل گرفت، اختراع خط بود. علاوه بر این عوامل متعدد دیگری نیز در پیدایش شهرها مؤثر بوده اند.

یکی از مهمترین عوامل پیدایش شهرها در ایران عامل اداری-سیاسی بوده است و سپس عوامل دیگری همچون عوامل نظامی، تجاری، مذهبی و ... در روند مزبور نقش داشته اند( سلطانزاده، 1365: 40).

ویژگیهای جغرافیایی-اقلیمی ایران که به دنبال خود مسأله ی ایجاد و نگهداری شبکه های آبیاری و نیز جلوگیری از تهاجم اقوام بیگانه را بوجود می آورد، منجر به تکوین قدرتهای متمرکز و مستبدی شده است و به همین دلیل احداث شهر تبدیل به موضوعی سیاسی شد.

وضع جغرافیایی سرزمین ایران، یعنی واقع بودن آن در منطقه ای حد فاصل بین آسیای میانه، هند، بین النهرین و آسیای صغیر؛ همواره این سرزمین را در معرض حمله ها و تهاجمات ملل و اقوام و قبایل مجاور قرار داده است و این امر در شکل گیری شهرها به گونه ای نظامی مؤثر بوده است (همان، 45).

در شهرهایی که پیش از اسلام شکل گرفته بودند، عوامل اقتصادی-اجتماعی به طور عمده تعیین کننده ی مرزبندی محله های مسکونی و روابط داخلی و خارجی آنها بود. پس از اسلام، این روابط دچار تحول و دگرگونی شد و از قرن سوم هجری به بعد عامل مذهب تبدیل به یکی از عوامل مهم همبستگیهای محله ای شد و این همبستگی مرزبندیهای اقتصادی و طبقاتی را متزلزل میکرد، همبستگی که میتوانست برای حیات اجتماعی شهر مضر باشد چنانچه حمدا... مستوفی در کتاب « نزهة القلوب » در مورد اصفهان میگوید: میان اهالی شهر، اختلاف و نزاعی دائمی وجود داشت.

اغلب شهرهای بزرگ ایران از سه بخش موسوم به کهندژ، شارستان و ربض تشکیل شده بودند، کهندژ در نقطه ای از شهر که از موقعیت دفاعی مناسبی برخوردار بود، قرار داشت، سپس شارستان در پیرامون آن شکل میگرفت و در نهایت نیز ربض بر گرد آن جای میگرفت. توسعه و رونق ربض در برخی از شهرها موجب ادغام و یکپارچگی

شارستان و ربض در یکدیگر میشد(همان، 238-237). این چنین سیمایی از شهر را می توان همچون دوایری متحدالمرکز دید. بر اساس این مدل، توسعه ی شهر به صورت شعاعی از مرکز شهر شروع و به یک سری دوایر متحدالمرکز منجر می شود.

آنچه امروز به عنوان نظریه ی دوایر متحدالمرکز معروف است؛ نظریه ای که برگس ( Ernest W. Burgess) در 1925 مطرح کرده است. مشخصه ی اصلی این نظریه عبارت از این است که در جریان توسعه ی شهر، هر منطقه، سیطره ی خود را با اشغال منطقه یا حلقه ی بعدی گسترش می دهد. از طرف دیگر، اگر کاهش در جمعیت صورت گیرد، نواحی برونی بی تغییر می ماند در حالیکه منطقه ی تحول به طرف هسته ی اصلی عقب نشینی می کند؛ در نتیجه محلات فقیر تجاری یا مسکونی ایجاد می شود (پاپلی یزدی، رجبی سناجردی، همان:74-73)

نقش عوامل طبیعی در بافت شهرها در زمان گشته کاملا تعیین کننده و قاطع بوده است و میتوان گفت که بافت هر شهر در آن زمان نمایانگر وضع عوامل طبیعی منطقه و محیطی که شهر در آن شکل میگرفت، بوده است. عوامل محیطی و بخصوص محیط زیست طبیعی در شکل گیر ی کانون زیستی و شهر نقش اساسی دارند، به گونه ای که پژوشگران بسیار در سراسر جهان، شکل گیری تمدن های نخستین را منوط به وجود این عناصر دانسته اند و معتقدند که بدون وجود این عناصر هیچ گونه شکل گیری کالبدی ممکن نبوده است. آنچه در این عامل اهمیت دارد، تأثیر قطعی آن بر شکل گیری کالبدی و تظاهرات فضایی کانون زیستی و شهر است که هم اکنون نیز علی رغم همه ی پیشرفتهای فنی و تکنولوژیک محیط همچنان حرف آخر را در ساماندهی فضایی می گوید. سه عامل زمین، آب و هوا را از عوامل اساسی و مهم طبیعت دانسته اند که در بافت شهرهای قدیمی ایران،منعکس شده اند.

بافت شهر های ایران به دو نوع پیوسته و گسسته قابل طبقه بندی هستند . شهر های واقع در نواحی گرم و خشک و نواحی سرد کشور ، اغلب دارای بافتهای متراکم هستند. در نواحی معتدل و مرطوب شمال کشور و نواحی گرم و مرطوب مجاور سواحل خلیج فارس، اغلب شهر ها دارای بافتی گسسته هستند. البته درجه و میزان گسسته بودن بافت شهرها در نواحی نام برده یکسان نیست و هر ناحیه و شهر، ویژگیهای خاص خود را دارا می باشد. بافتهای پیوسته ی قدیمی اغلب شهر های کشور دارای ترکیبی ارگانیک هستند و در طول زمان از یک سو برای تأمین نیازهای جدید و در پاسخگویی به ضرورت توسعه ی فضای کالبدی و از سوی دیگر تحت تأثیر ویژگیهای اقلیمی، جغرافیایی و مسیر راههای مهم بازرگانی و غیره شکل گرفته اند( همان، 305-300).

بر طبق نگاه ارگانیکی نسبت به شهر ، شهر به عنوان موجود زنده و یک کلیت یکپارچه نگریسته خواهد شد. در اینجا البته پویایی شهر متعادل و موزون است به این مفهوم که هر گاه یک عامل خارجی موجب ناراحتی موجود گردد تعدیل داخلی، موجود را به یک حالت تعادل جدید بر میگرداند؛ بنابر این موجود خود نظم دهنده و سازمان دهنده ی خود است، خود را ترمیم کرده و مراحل تولید مثل ، رشد، بلوغ و مرگ را طی میکند و... . ویژگی اصلی مدل ارگانیک نگرش کلی گرایانه ی آن نسبت به شهر به عنوان بخشی از طبیعت است. شهر ارگانیک شهری ایده آل است اما خیالی نیست و همین طور محدود به کنترل تکنولوژیکی محیط هم نمی شود (ماگتین، کلیف؛ شرلی، پیتر. 1387: 95-94).

این مفهومِ یعنی نگاه زیست شناسانه به مسائل اجتماعی اولین بار توسط ارنست هیکل و هربرت اسپنسر در قرن 19 ارائه گردیده است. به اعتقاد اسپنسر قوانین عامی که در جوامع انسانی وجود دارند شباهت کامل به قوانین طبیعی حاکم بر موجودیت زیستی انسانها و سایر جانوران، دارند. وی از سوی دیگر بر مفهوم انطباق خود به خودی موجود زنده با محیط در طبیعت تأکید داشت و همین مفهوم را به جوامع انسانی نیز تعمیم داد( فکوهی، 1381: 128).

بزرگان تئوری ارگانیک سکونتگاهها را در قرن 19 بنیان گذاشته و طی قرن 20 آن را توسعه دادند. افرادی همچون پاتریک گویس و خلف وی لوئیس مامفورد، فردریک لاالمستد منظر ساز آمریکایی، اصلاح طلب سوسیالیست ابنزر هاوارد، منطقه گرایی همچون هاوارد اودم و برتون مک کی، کلارنس بری که فکر واحد محله ای را پایه گذاری کرد، آرتور گلیکسون اکولوژیستی که آرزو میکرد مجموعه های زیستی انسانی

و مناظر و چشم اندازهای طبیعی در یک مجموعه ی کلی هماهنگ گردند و تعدادی از طراحان که این افکار را به تفصیل در طراحی خود به کار گرفتند نظیر هنری رایت و ریموند آنوین. مدل ارگانیک بر آن هماهنگی و همبستگی تأکید دارد که به جای مبارزه ی رقابتی، قصد بقا و استحکام جامعه را دارد. شکل و عملکرد هر بخش داخلی باید در هم ادغام شود ولی در عین حال هر بخش به روشنی از سایر بخشهای داخلی و سایر عملکردها متمایز میباشد( لینچ، 1381: 115).

در ارتباط با بافتهای گسسته عوامل طبیعی همچون نور آفتاب یا جهت وزش باد و ... در جهتگیری فضاهای کالبدی بسیار تعیین کننده است. در اغلب نواحی کشور برای استفاده از گرمای نور خورشید در زمستان، فضاهای زمستان نشین رو به سوی جنوب ساخته میشد و در اصطلاح میگفته اند که خانه رو به قبله است. بناهای واقع در نواحی ساحلی خلیج فارس از نوع گسسته اند . خانه های واقع در نواحی مزبور حتی امروزه اغلب به هم نچسبیده اند، بلکه حتی گاه نزدیک به نیم متر بین دیوارهای دو فضای مجاور فاصله وجود دارد.

در سواحل خلیج فارس، اغلب خانه ها به گونه ای واقع میشوند که بتوانند از نسیم و بادهای روزانه ی دریا بهره بر داری کنند(سلطانزاده، همان، 305). علاوه بر این در نواحی شمالی کشور به دلیل شرایط جوی و اقلیمی خانه ها بالاتر از سطح زمین ساخته میشوند. گرمای مرطوب تابستان و مزاحمت پشه ها ساکنینی را که ناگزیر از باقی ماندن در جلگه شده اند وامیدارد که شبها را روی ایوان سپری کنند که از سطح زمین بالاتر است و در معرض وزش بادهای ملایم سطحی است و درآن، هوای خفقان آور تا اندازه ای خنک میشود(برومبرژه، 1370: 11).

برای معرفی بر خی از ویژگیهای سیمای شهر های قدیمی ایران، سیمای آنها به دو نوع سیمای داخلی و سیمای خارجی شهر، تقسیم میشود. سیمای خارجی شهر، آن تصویر و ترکیبی از شهر است که عابری پیاده از خارج شهر آن را مشاهده میکند. سیمای خارجی شهر ها در زمان گذشته اهمیت قابل توجهی داشت و به نوعی تعیین کننده ی هویت و شخصیت شهر در نخستین ساعات نزدیک شدن فرد به شهر و پیش از ورود او، نمایان میساخت. عوامل اقلیمی اغلب تأثیری آشکار بر سیمای شهر ها داشتند( سلطانزاده،همان:320-316). شهرهای سنتی ایران، به نحوی خود را با محیط مطابقت داده است که گویی خود محیط است. یک شهر کوهستانی ایران همان خصوصیاتی را داراست که شرایط کوهستانی آن محیط ایجاب میکند(شیعه، 1384، 4).

در سالهای آغازین قرن 20 میلادی، حرکتی تازه یا جنبشی همگانی و ریشه ی ، تعادلی را که رویدادهای گونه گون در طول بیش از 200 سال به طور شکننده تر از پیش درآورده بودند، در راستایی "مدرن" قرار داد . اولین قانون اساسی ایران دست کم در دو زمینه ی اصلی، به شهر و به بناهای شهر توجه میکرد: در زمینه ی ایمنی های فردی و مدیریت شهری . قانون به دنبال این بود که شهر کرمان همانند تبریز و شهر تهران همانند طبس به نحوی یکسان از موهبتهای طبیعی و از تواناییهای مالی و اداری بهره گیرند ، و البته چنین نشد. هر یک از شهر های ایران در طول این فاصله ی زمانی، سیری خاص را برای نوسازی و توسعه و برای باز زنده سازی بناهای قدیمی و بافت کالبدی سنتی پیمود. در پیمودن این سیرهای نابرابر و گاه متضاد ، دوعامل محلی و مرکزی مداخله داشتند. عامل محلی بی توافقهای ضمنی با مرکز کارایی نداشت و عامل مرکزی میتوانست، بی کسب توافق مقامات محلی به احداث بناها و خیابانها، میدانها و محله های مسکونی و باغهای عمومی و ...، اقدام کند.

در واقع آنچه در ساخت شهرهای ایران دخیل بود نه قانون بلکه خواسته های فردی و شخصی بود و نتیجه ی آن شهری بود باز و پذیرنده ی دگرگونیهایی که پی آوردهایشان نه در طول زمان که در مکان محدود اجرای آنها و در ارتباط با بازدهی آنی آنها اندازه گیری میشد( فلامکی، 1366: 21-20).

لینک به دیدگاه

شکل گیری شبکه های شهری در ایران :

هر فضای کالبدی برای شکل گیری خود تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله ویژگیهای محیط طبیعی، مصالح و امکانات فنی، فرهنگ حاکم بر جامعه و خلاقیت طراحان است. یک شهر به همین دلیل فعالیتها و کارکردهای متعددی را در بر میگیرد و ارتباط متقابل میان فضاهای کالبدی و تحولات اقتصادی- اجتماعی، همواره به گونه ایست که کاستی و نقصی در هر یک بر دیگری تأثیر می گذارد. پروفسور هوفر (Paul Hofer) می گوید: شهر نتیجه ی ارتباط میان شش جنبه است: ساخت اقتصادی، ساختار اجتماعی، ساخت کالبدی، موقعیت جغرافیایی، موقعیت قانونی و در نهایت حیات سیاسی. به طور کلی پیدایش یک شبکه شهری و چگونگی شکل کیری الگوی فضایی آن در یک منطقه یا یک کشور، که در طول تاریخ صورت میگیرد با شرایط متعدد اقتصادی-اجتماعی، اقلیمی و جغرافیایی مرتبط است. در ایران نیز پیدایش شبکه ی شهری تابع این قاعده ی کلی بوده است.

 

عوامل مؤثر در شکل گیری شبکه ی شهری در گذشته را به اجمال میتوان بدین گونه بر شمرد:

 

1- عوامل جغرافیایی- اقتصادی- اجتماعی که پیدایش و رشد یک شهر را موجب میگردیده است. این عوامل عبارت بودند از عوامل ارتباطی، مبادله و تولید و عوامل نظامی و حکومتی.

2- نظام مبادله ای و بهره کشی بین شهر و روستا، که به نسبت وضعیت طبیعی و جغرافیایی یک منطقه و نظام حاکم بر آن، یک شهر مقر سکونت مالکان منطقه و ابواب جمعی آنان گردیده و موقعیت ویژه ای میافت.

3- عوامل ثانوی که رشد سریع یک شهر را موجب گردیده و آن را مبدل به یک کلان شهر منطقه ای یا مملکتی می ساختند، ماند پایتخت شدن یا مرکز ایالت شدن یک شهر.

4- در نهایت، این سلسله مراتب فضایی موجب ایجاد یک نظام سلسله مراتب ارتباطی بین سکونتگاههای یک منطقه و یا یک کشور و نیز پیدایش یک سازمان مبادلاتی متقابل بین آنها میشد که نتیجه ی آن کم و بیش ایجاد یک شبکه ی همگونتر (نسبت به دوره ی بعدی) بود ( حسامیان و دیگران، 1375: 150).

 

 

در زمینه ی بررسی شبکه های شهری و مفهوم شهر اصطلاحاتی مطرح می شوند که از جمله ی آنها موارد ذیل هستند:

 

1- مادر شهر (metropolis): شهر مرکزی و اصلی که در پیرامون آن کانونهای فرعی جمعیت و فعالیت قرار دارد.

2- کلان شهر (metropolitan): قلمرو کالبدی- فضایی و حوزه ی نفوذ مستقیم مارد شهر.

3- حومه ی شهری (urban suburban): تمامی فضاها، مکان ها و فعالیتهایی است که در قلمرو حوزه ی نفوذ مستقیم یک مادر شهر یا شهر مرکزی قرار دارد.

4- مجموعه ی شهری (agglomeration ): مجموعه ی به هم پیوسته ی یک شهر بزرگ و تمامی مراکز حومه ای آن که در آن شهر مرکزی بر تمام شهر ها و شهرکهای وابسته نقش مسلط دارد.

5- منظومه ی شهری ( conurbation): بیانگر تجسم فضایی چند شهر یا مجموعه ی شهری مستقل و جدا از هم است که در نتیجه ی توسعه ی خود با یکدیگر، ارتباطات مختلف فضایی، اقتصادی و اجتماعی یافته اند.

6- ابر شهر (megalopolis): این اصطلاح درباره ی منظومه های شهری بسیار وسیع و گسترده ای به کار می رود که در برخی از نواحی بسیار پیشرفته ی صنعتی مانند ایالات متحده، اروپا و ژاپن پدید آمده و معرف عظیم ترین و پیچیده ترین شکل سکونتگاه انسانی در دنیای معاصر است (مهدی زاده: 38-37).

 

شبکه شهری ایران تا چند دهه ی قبل از همگونی نسبی بر خوردار بوده است، یعنی بدون وجود یک کلان شهر یا متروپل اصلی که همه ی فعالیتها را به خود جذب کند و بر شبکه تأثیر خاصی بگذارد، ارتباط ارگانیکی بین شهر های بزرگ و کوچک هر منطقه از یک سو و شهر و مراکز روستایی آنها از سویی دیگر برقرار بود. شبکه شهری ایران در دهه های اخیر به دلیل دگرگونی در شرایط اقتصادی-اجتماعی با آهنگ و شتابی کم و بیش برابر، تغییر کرده است. این باعث شده در نقاطی مثل تهران ، اصفهان ، مشهد ، تبریز ، شاهد شکل گیری کلان شهر باشیم و در مناطقی مثل سواحل جنوب شرقی ایران ( بوشهر و بندر عباس ) شاهد عدم جذب جمعیت که به دلیل شرایط نامساعد آب و هوایی است باشیم. البته این گذشته از رشد و توسعه ی این شهرها از اوایل دهه ی 50 به بعد و به دلیل ایجاد تأسیسات بندری برای واردات مورد نیاز متروپل و کشور یا تأسیات نظامی، است.

بدین ترتیب پدیده ی واگرایی شهر های بزرگ ( وگاه میانی) و به ویژه متروپل تهران، عمده و قابل توجه است، این پدیده ی جدید همانا ایجاد منطقه شهری در حول و حوش متروپل تهران و چند شهر بزرگ، است. وجود این کلانشهرها در کشورمان نظام کهکشانی پیش سرمایه داری در شبکه ی شهری را مبدل به یک رابطه ی زنجیره ای کرد. در یک شبکه شهری کهکشانی ، روستاهای اطراف یک شهر کوچک خدمات اولیه ی خود را از این شهر تأمین میکنند . این گونه شهر ها با یک شهر متوسط در ارتباطند، و در نهایت شهر های متوسط با شهر بزرگ منطقه در ارتباط متقابل و مستقیم قرار میگیرند (همان: 151-150)

لینک به دیدگاه

استان بوشهر :

boshehr.gif

 

استان بوشهر از استانهای جنوبی ایران است که در حاشیه ی خلیج فارس قرار دارد.این استان با مساحتی حدود 27،653 کیلومتر مربع، جمعیتی برابر 886،267 نفر دارد یعنی چیزی حدود 26/1 درصد کل جمعیت 70 میلیونی کشور . از این میان 577465 نفر در شهرها و 303409 نفر در روستاها ساکن بوده و 5393 نفر نیز غیر ساکن بوده اند(مرکز آمار ایران ،1385). استان بوشهر بر 27 درجه و 14 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 6 دقیقه تا 52 درجه و 58 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان از شمال به استان خوزستان و قسمی از کهکیلویه و بویر احمد، از جنوب به خلیج فارس و قسمی از استان هرمزگان، از شرق به استان فارس و از غرب به خلیج فارس محدود است. بوشهر با خلیج فارس بیش از 625 کیلومتر مرز دریایی دارد و از اهمیت راهبردی و اقتصادی برخوردار است.

 

با مقایسه ی جمعیت استان بین سالهای 1345 تا 1385 مشخص میشود که جمعیت شهر نشین طی این سالها افزایش یافته است که میتواند ناشی از دو عامل باشد:

 

1- تبدیل نقاط شهری به روستایی؛ به طوریکه این استان در سال 1365 دارای 11 شهر و در سال 1375 دارای 13 شهر، درسال 1378 دارای 16 و در سال 1380 به 22 نقطه ی شهری رسیده است.

 

2- مهاجرت روستاییان به شهر؛ در این میان شهرستان بوشهر با 81 درصد و تنگستان با 4/18 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین جمعیت شهرنشین را دارا بوده اند.

طی سالهای 1355 تا 1365 بوشهر رشدی معادل 8/5 درصد داشته که میتواند به دلیل توسعه ی صادرات و واردات کالا از طریق بندر بوشهر و اجرای پروژه ی نیروگاه

اتمی د راواخر دهه ی 50 و از طرفی مهاجرت هزاران نفر آواره ی جنگ تحمیلی از استان خوزستان به این منطقه و رشد موالید نسبت به دهه ی قبل، باشد.

در دو ره های بعدی ما با کاهش رشد جمعیت مواجه ایم که میتواند ناشی از برنامه های تنظیم خانواده، کاهش مهاجرت به استان، تعطیلی برخی طرحها و رکود امر صادرات و واردات و کاهش فعالیتهای بندری در این استان نسبت به گذشته باشد.

 

ادامه دارد......

لینک به دیدگاه
  • 11 ماه بعد...

خوب شد یادم انداختید این موضوع ادامه داره منتها فعلا برای هارد سیستمم مشکلی پیش اومده که حدود چندماهی هست به اطلاعاتم دسترسی ندارم به محض اینکه مشکلش برطرف بشه ادامشو میزارم

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...