Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ تصور کنید آسفالت خیابانی خوب نباشد. بسیاری از افراد از آن عبور می کنند، اما تعداد کمی هم ممکن است ذهن شان همیشه درگیر شود که این چه وضعیتی است. یعنی در واقع همیشه احساس فشار و نارضایتی می کنند. این افراد خلق گرفته ای دارند و احساس رضایت نمی کنند. حالا اگر در زندگی این افراد تحقیق کنید متوجه می شوید که وجوه مثبت نیز وجود دارد، اما به آن ها توجهی نمی کنند، به طور مثال ممکن است از شغل مناسبی برخوردار باشند، اما این شغل نیز نمی تواند رضایت خاطرشان را فراهم کند. در حقیقت چنین افرادی نمی توانند خوبی ها را ببینند. اگر از این افراد بخواهید گذشته شان را تعریف کنند، فقط اتفاقات ناگوار را به یاد می آورند و چشم شان را روی موفقیتهای زندگی شان می بندند و می گویند پس از این رویدادهای تلخ، دیگر روی خوش ندیدهاند. این گفتگو با دکتر سید سعید صدر، روانپزشک، درباره ویژگی های روانی همین افراد است. آیا اصلا این افراد موفق به تغییر شرایط زندگی خود می شوند؟ انسان هایی موفق به تغییر شرایط زندگی خود می شوند که از نظر روانی، سالم باشند، اما چون این افراد کج خلق و ناراضی هستند، امکان تغییر شرایط را نخواهند داشت و دایم خودشان را سرزنش می کنند و با خودشان می گویند که چرا از توانایی و لیاقت کافی برخوردار نیستند و این مشکلات را به جامعه نسبت می دهند. جالب است بدانید که این ها همان افرادی هستند که شانس مهاجرت شان نسبت به افراد دیگر افزایش می یابد، یعنی از جامعه خودشان ناراضی هستند و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند. اگر مهاجرت کنند به آرزوی شان می رسند؟ الزاما این طور نیست. این افراد هنگامی که به کشور دیگری مهاجرت می کنند، چون شهروند اصلی آنجا نیستند، بار اضافی آن کشورها به شمار می روند. از طرف دیگر اغلب این افراد توانایی خاصی هم ندارند. به همین دلیل می گویند چون غریبه هستند، کسی تحویل شان نمی گیرند و باز هم احساس رضایت نمی کنند. تحلیل جالبی کردید اما بالاخره شرایط ناگوار برای هر کسی روی می دهد. چه طور می توانیم با این شرایط کنار بیاییم؟ اگر دچار شرایط ناگوار هستید، سعی کنید چند مشکل را با هم تحمل نکنید، زیرا حل چند مشکل به طور هم زمان، کار آسانی نیست. به همین دلیل فقط به مهم ترین مشکل فکر کنید و پله پله آنها را حل کنید. هنگامی که شما بتوانید یک مساله را حل کنید، امیدوارتر به سراغ بقیه مشکلات خواهید رفت، چون با خود می اندیشید که چقدر راحت، مشکل قبلی را حل کردم. آیا افرادی که افسرده هستند با خانواده خود نیز دچار مشکل می شوند؟ بله. چون این افراد توان حل مشکل را ندارند، خانواده خود را هم تحت فشار قرار می دهند. این نکته را فراموش نکنید که خلق و خو مسری است، یعنی اگر شما انسان شادی باشید، می توانید خانواده خود را نیز شاد کنید، و برعکس افراد غمگین می توانند خانوادهشان را دچار تنش و اضطراب کنند. دلیل تاثیرگیری خانواده از فرد افسرده چیست؟ افرادی که زیر یک سقف زندگی می کنند و تحت عنوان خانواده نامیده می شوند، با یکدیگر روابط عمیق عاطفی دارند و به دلیل سرشت یکسان، بار ژنتیکی مشابه و رفتار نزدیک به هم روی یکدیگر تاثیر گذارند. به همین دلیل ارسال موج منفی (مثل افسردگی) می تواند به احساس فقدان رضایت از زندگی تبدیل شود و خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. در چنین خانواده هایی پدر غر می زند، مادر غر می زند و فرزندان نیز از پدر و مادر ناراضی اند، در نتیجه یک گروه بیمار می شوند که نیازمند امداد درمانی هستند. درباره درمان این افراد چگونه می توانیم اقدام کنیم؟ احساس فقدان رضایت، اگر بیماری آشکار روان پزشکی باشد قابل درمان است، در غیر این صورت خانواده درمانگرها می توانند این افراد را درمان کنند. چگونه؟ خانواده درمانگرها به این افراد نشان می دهند که آن ها در گذشته چه موارد مثبتی داشته اند، هم اکنون چه نکات مثبتی دارند و در آینده نیز به چه نکات مثبتی دست پیدا خواهند کرد. این موضوع باعث می شود که نسبت به وضعیت موجود و آینده احساس امیدواری کنند و دید مثبت بیشتری پیدا کند. ما به فرد می گوییم اگر شما تعدادی مشکل جدی دارید، اما چند نکته مثبت هم دارید و با استفاده از همین نکات مثبت می توانید بخشی از مشکلات زندگی خود را کمرنگ کنید و در نتیجه احساس رضایت بیشتری داشته باشید؛ مثلا اگر کسی به دلیل بیماری دخترش ناراحت باشد، به او می گوییم، ببین دختر فلان شخص بیماری ندارد، ولی مشکلات تحصیلی دارد یا در روابط بین فردی اش دچار مشکل است، بنابراین فقط دختر شما دچار مشکل نیست. در واقع نکات مثبت زندگی افراد برجسته تر می شود؟ دقیقا همین طور است. این دید مثبت پرورش پیدا می کند و فرد چشمانش را بهتر باز می کند و بهداشت روانی او تامین می شود. برای تحقق بهداشت روان در جامعه نیازمند چه ابزاری هستیم؟ یکی از بهترین شیوه ها دسترسی آسان به سیستم رفاهی است که این ابزار اجرایی بیشتر در دست سیستم اجرایی کشور است. آیا هم اکنون برای ارتقای بهداشت روان از امکانات موجود به خوبی استفاده می کنیم؟ جواب این سوال تان منفی است، زیرا اگر استفاده ی درستی می کردیم، جامعه ی ما این قدر از نظر روان پزشکی آسیب پذیر نبود. در حال حاضر مشاهده می کنید که افراد جامعه، با یک تلنگر دچار مشکل می شوند. این در حالی است که آدمی در برابر مشکلات این قدر ضعیف و ناتوان نیست. توجه کنید که افراد غمگین و ناراحت نمی توانند خودشان را بالا بکشند. شاید شما هم در خیابان دیده باشید که دو تا راننده بر سر یک مشکل کوچک، با هم درگیر می شوند. این مطلب نشان دهنده ی افزایش تحریک پذیری جامعه است. چه توصیه هایی برای بهبود خلق و خوی جامعه دارید؟ محیط شاداب تاثیر فراوانی در بهبود خلق دارد. البته توجه داشته باشید که شادابی به معنای افزایش رنگ و لعاب محیط نیست، بلکه باید شادی واقعی و عمیق وجود داشته باشد تا سلامت روان افراد تامین شود. همان طور که اشاره کردم چون شادی و نشاط مسری است، شاد بودن جامعه موجب کمک کردن به دیگران می شود. فراموش نکنید که جامعه ی شاد، جامعه ای خلاق است و خلاقیت افراد در چنین جامعه ای به درجات بالا می رسد. مصاحبه کننده : دکتر میرابوالفضل استاد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۸۹ دقیقا اگه ادم با فکر مثبت به یه موضوع نگاه کنه اون موضوع رو میتونه از بهران به یه وسیله ترقی تبدیل کنه لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده