Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۸۹ توسعه معانی و مصادیق متفاوتی دارد لیکن خیلی مختصر میتوان آنرا واکنشی انسانی و اجتماعی به تشخیص نامطلوب بودن وضع جاری و انجام اقداماتی برای رسیدن به وضع مطلوب تلقی کرد. وضع جاری در حوزههای اقتصاد، جامعه، فرهنگ یا سیاست میتواند از جهات مختلف نامطلوب تشخیص داده شود و از همینرو اقداماتی برای بهبود این وضعیت انجام گیرد و بر همین اساس صورتهای مختلف توسعه نظیر توسعهی اقتصادی، توسعهی اجتماعی یا توسعهی سیاسی پدید میآید. اما آن صورتی از توسعه که در نظر عموم مردم بیشتر شناخته شده، توسعهی اقتصادی است. جوامع برای رسیدن به توسعهی اقتصادی سه دسته اقدام انجام میدهند: سیاستگذاری، طراحی برنامه، و اجرای پروژه. سیاستها ماهیتی کلان و نرمافزاری دارند و معمولاً کلاننگر هستند. برای مثال، طرح تحول اقتصادی و هدفمند کردن یارانهها نمونهای از یک سیاست است. برنامهها از دل سیاستها بیرون میآیند و افق زمانی مشخصی دارند و خیلی بیشتر از سیاستها عملیاتی شده هستند. پروژهها بخشی از محصول سیاستها و برنامهها هستند که در دنیای واقعی تحقق مییابند، مشهودند و کاربرد ماده و انرژی در آنها آشکار است. برای مثال، کشوری ممکن است سیاست کلی صنعتی شدن را در پیش بگیرد. این سیاست در قالب مجموعهای از چشماندازها، پیشبینیها و قوانین تدوین میشود و میشود آنرا در قالب یک کتابچه ارائه کرد. برای تحقق این سیاست، برنامههای بسیاری تدوین میشود مثل برنامهای برای توسعهی شهرکهای صنعتی، گسترش برخی صنایع، حمایت از صادرات یا توسعهی کارآفرینی. اینها برنامههایی هستند که افقهای زمانی و مختصات اجرایی آنها بسیار محدودتر و عملیاتی شدهتر از سیاست کلی صنعتی شدن است. شهرکهای صنعتی، کارخانجات، سازمانهایی که تشکیل میشوند و تأسیسات دیگری که برای پیشبرد برنامههای مذکور ساخته میشوند، نیروهای انسانیای که آموزش داده میشوند و هر آنچه کار عملیاتی که در این زمینه انجام میگیرد، پروژههای عملیاتی کردن سیاست و برنامه به شمار میروند. همهی سیاستها، برنامهها و پروژههای توسعه را جمعاً اقدام توسعهای (developmental action) میخوانند. سالیانه چندین سیاست، دهها و صدها برنامه و هزاران پروژه برای تحقق توسعه – یعنی بهبود وضعیتهای جاریای که نامطلوب پنداشته میشوند – طراحی و اجرا میشوند. اقدامات توسعهاي ظاهرا ماهيتی فني دارند و تا سه دهه قبل كارشناسان توسعه به ماهيت اجتماعي و تأثيرات گستردهاي كه بر زندگي مردم بر جاي ميگذارند بيتوجه بودند. قریب سه دهه است که مشخص شده اقدامات توسعهای فقط ابعاد فنی ندارند و علاوه بر تأثیرات منفی که بر زندگی مردم به جا میگذارند، موفقیت آنها در دست یافتن به اهدافشان مستلزم لحاظ کردن برخی متغیرهای اجتماعی است. امروز با اطمینان میدانیم که موفقيت يك اقدام توسعهاي در اغلب موارد مستلزم لحاظ كردن پيشزمينه اجتماعي اقدام است. سدهاي بسياري هر سال ساخته ميشوند كه مردم ساكن در منطقه مخزن سد بايد منطقه را ترك كنند؛ كانالهاي آبياري بسياري ساخته ميشوند كه كاربران روستايي اين كانالها از عوارض ساخت آن ها شكايت دارند يا قادر به استفاده كارآمد از آنها نيستند؛ دولتها سياستهاي گستردهای در زمينهی كنترل مصرف سوخت، هدفمند کردن يارانهها، دادن تسهيلات مالي و اعتبارات، واگذاري منابع طبيعي، ساخت پالایشگاه و تأسیسات نفت و گاز، توسعهی توریسم، کشیدن جادهها و پروژههای خطی مشابه نظیر ریلها و خطوط لوله و انبوهي از اقدامات ديگر برنامهریزی و اجرا میکنند كه همگي تأثيراتي بر زندگي مردم به جا ميگذارند. تا زمانی که تصور میشد اقدامات توسعهای مقولاتی فنی هستند و باید بیش از هر چیز به ارزیابی اقتصادی و فنی آنها توجه کرد، بحث ارزیابی تأثیر اجتماعی به میان نیامده بود. از میانهی دههی 1960 ابتدا بحثهایی دربارهی تأثیرات زیستمحیطی اقدامات توسعهای مطرح شد. تأثیرات زیستمحیطی در آن زمان چنان آشکار شده بود که نمیشد آنها را انکار کرد. لذا به تدریج حوزهای از دانش گسترش یافت که امروزه ارزیابی تأثیر زیستمحیطی (Environmental Impact Assessment-EIA) خوانده میشود. ارزیابی تأثیر زیستمحیطی بر پیشبینی کردن تغییراتی که هر اقدام توسعهای در طبیعت ایجاد میکند و تأثیراتی که این تغییرات بر کلیت اکوسیستم باقی میگذارد میپردازد و میکوشد راههای جبران کردن خسارات وارد بر طبیعت و عواقب کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت آنها را برآورد کند. امروزه استانداردهای گستردهای در زمینهی ارزیابی تأثیر زیستمحیطی تدوین شده و اکثر کشورها دارای قوانینی برای رعایت استانداردهای زیستمحیطی هستند. ارزیابی تأثیر اجتماعی (Social Impact Assessment-SIA) دیرتر از ارزیابی تأثیر زیستمحیطی پدید آمده و محصول آگاه شدن بر تأثیرات مخرب اقدامات توسعهای بر زندگی انسانی و اجتماعی است. اقدامات توسعهای در کنار منافعی که برای گروههای اجتماعی دارند، چند خصیصهی دیگر نیز دارند: 1. تأثیرات اقدامات توسعهای به سه دستهی مستقیم، غیرمستقیم و انباشتی تقسیم میشود. نفع داشتن تأثیرات مستقیم ابداً به معنای سودمند بودن تأثیرات غیرمستقیم یا انباشتی نیست. بنابراین ضروری است که تأثیرات غیرمستقیم و انباشتی هر اقدامی به دقت تحلیل شود و نتیجهی درازمدت آنها برای جوامع تحلیل گردد. ساخت یک اتوبان در کوتاهمدت فاصلهی دو نقطه را کاهش میدهد اما معلوم نیست در درازمدت چه تأثیری بر مردم نواحی اطراف بزرگراه یا اکوسیستم متأثر از بزرگراه خواهد داشت. 2. فواید ناشی از اقدامات توسعهای برای همهی گروههای جامعه یکسان نیست. بهعبارتی، برخی مردم و گروهها از برخی اقدامات سود میبرند و همین اقدامات به زیان گروه دیگری تمام میشود. ساخت بزرگراه برای دارندگان اتومبیلهای شخصی مناسب است اما معلوم نیست که برخی شهروندان بهطور کلی بازندگان ساخت بزرگراه نباشند. 3. برخی اقدامات توسعهای ماهیتاً مثبت هستند و هیچ زیانی از جانب آنها متوجه کسی یا گروهی نمیشود، لیکن موفقیت آنها در دست یافتن به اهداف مثبتشان نیازمند مشارکت اجتماعی و مجموعهای از زمینهسازیهای اجتماعی است که بدون آنها اگرچه زیانی حاصل نمیشود ولی هزینهی صرف شده برای اقدام هدر میرود و به نتیجهی مثبت نمیرسد. ارزیابی تأثیر اجتماعی حوزهای از دانش علوم اجتماعی است که با کمک فعالیت میانرشتهای میکوشد تا تأثیرات منفی ناشی از اقدامات توسعهای را قبل از آنکه این اقدامات عملی شوند پیشبینی نماید و برنامهای برای اجتناب از آنها یا تعدیلشان پیشنهاد کند. همچنین شرایطی را که از نظر اجتماعی باید مهیا شود تا اقدامات توسعهای به نتایج مثبت خود برسند را مشخص میسازد. اما ارزیابی تأثیر اجتماعی سه کارکرد بااهمیت دیگر نیز داراست: 1. با استفاده از روشهایی که تحت عنوان روشهای مشارکتی خوانده میشوند، نظر مردم دربارهی اقدامات توسعهای شناسایی شده و سعی میشود علاوه بر نظرات کارشناسان، دیدگاههای مردم نیز در برنامهریزی و اجرای اقدامات توسعهای وارد شود. 2. موفقیت عمدهی اقدامات توسعهای به مشارکت فعال مردم نیاز دارد. ارزیابی تأثیر اجتماعی راههای جلب مشارکت مردم را بررسی کرده و نشان میدهد تحت چه شرایطی مردم آمادهاند با رضایت در به ثمر رسیدن اقدامات توسعهای همکاری کنند. 3. ارزیابی تأثیر اجتماعی سبب میشود تا شرایط اجتماعی ناشی از هر اقدام توسعهای – عوارض مثبت و منفی، و گروههایی که از اقدام توسعهای زیان میکنند یا سود میبرند – مشخص شود. انتشار این یافتهها، بالاخص برای گروههایی که تحت تأثیر این اقدامات قرار میگیرند، سبب میشود افکار عمومی نسبت به پیآمدهای هر اقدام توسعهای آگاهی داشته باشد. این آگاهی، سبب شفافیت در تصمیمگیریها و ایجاد فشار برای پاسخگو شدن مدیران در برابر تصمیمها و اعمالشان میگردد. به این ترتیب، ارزیابی تأثیر اجتماعی مجموعهای از تکنیکها برای شناسایی پیآمدهای ناشی از انواع اقدامات توسعهای است، و همزمان ابزاری انتقادی برای پیشبرد آگاهی عمومی، شفافیت و پاسخگویی در مقولهی توسعه است. این دانش از تکنیکهای علوم اجتماعی برای شناخت پیآمدهای اجتماعی ناشی از هر اقدام توسعهای استفاده میکند، و آگاهیای تولید میکند که میتواند در توسعهی اجتماعی، پاسخگو کردن مدیریت، افزایش کارآمدی و ثمربخشی توسعه، هدفمند کردن تخصیص منابع، کاهش زیانهای ناشی از اقدامات توسعهای و حرکت به سوی توسعهی پایدار کمک کند. ارزیابی تأثیر اجتماعی قریب سه تا چهار دهه در جهان قدمت و بسط و توسعهی جدی آن در ایران کمتر از یک دهه عمر دارد. مهمترین فعالیتها برای توسعهی دانش ارزیابی تأثیر اجتماعی در ایران در دو سال گذشته و توسط شهرداری تهران انجام شده است. اولین «همایش ملی ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاستها، برنامهها و طرحها» نیز در روزهای 28 و 29 مهرماه 1389 در تهران و به همت شهرداری تهران برگزار میشود. این همایش برخی از مهمترین تأثیرات اجتماعی ناشی از توسعهی صنعتی در بخشهای مختلف از جمله صنایع نفت و گاز، توسعهی توریسم، سدسازی و فعالیتهای مدیریت شهری را بررسی میکند. همچنین مباحثی تخصصی در زمینهی روششناسی و جایگاه نظری ارزیابی تأثیر اجتماعی نیز در این همایش طرح خواهد شد. برگزاری این همایش با حضور کثیری از محققان داخلی و حضور برخی از چهرههای برجستهی بینالمللی میتواند گام مهمی برای توسعهی دانش ارزیابی تأثیرات اجتماعی و متوجه ساختن نگاههای سیاستگذاران و مجریان توسعه و همچنین محققان و کارشناسان توسعه به کاربرد این دانش باشد. محمد فاضلی – استادیار جامعهشناسی دانشگاه مازندران برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده