رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

معرفی بیماری های مهم در خیار گلخانه ای

 

سفیدک دروغین (کاذب)

بیماری سرخی

 

1) عامل بیماری :

قارچ pseudoperonosporacubensis

 

2) علایم :

در سطح بالای برگ لکه های روغنی و زاویه دار زرد و قهوه ای به قطر 1تا2 سانتی متر

در اثر پیشرفت بیماری در زیر برگ نیز لکه های ارغوانی یا بنفش ایجاد می شود

حاشیه برگ ها خشک شده و به سمت بالا می رود.

 

3 ) شرایط ایجاد بیماری :

در آب و هوای گرم و مرطوب

در صورت وجود آب روی شاخ و برگ توسط مه، شبنم و...

تحت تنش دما ( روز های گرم و شب های سرد )

رطوبت بالا (95 درصد)به مدت طولانی

فقر عناصر غذایی ( پتاس،روی،مس و منیزیم)

در گلخانه ها با پوشش پلاستیکی بسیار شایع است.

 

4) کنترل بیماری:

ایجاد تهویه مناسب جهت کاهش رطوبت و دما

وجود تشتک آهک یا اسفنج آغشته به آهک در ورودی گلخانه جهت ضد عفونی

هرس برگ های آلوده و معدوم کردن آنها

استفاده از برنامه سمپاشی منظم با سموم مسی، کاپتان، بنومیل، دودین، زینب،مانکوزب و...

 

سفیدک حقیقی (سطحی)

 

پاتوژن:

Erysiphecichoracearum

Sphaerothecafuliginea

 

شرایط ایجاد بیماری:

آب و هوای مرطوب و خنک

شرایط ازدحام زیاد گیاه ،سایه اندازی زیاد( نور کم)،زیادی آب و کود

در شرایط رشد کند گیاه ،این بیماری ایجاد می شود.

به ویژه در شب سرد و مرطوب این بیماری ایجاد می شود.

 

علایم:

لکه های کوچک و مدور و سفید رنگ در اندازه های مختلف ایجاد میگردد

آلودگی از برگ های پایین آغاز به سمت بالا پیشرفت می کنند.

بافت نرم و نخ مانند سفید رنگ روی برگ پخش می باشد.

برگ های آلوده تر زرد یا قهوه ای شده و خشک میگردند.

پودر سفید رنگ بر روی ساقه و دمبرگ هم دیده می شود.

 

آنتراکنوز

 

1) عامل بیماری:

Colletotrichumlagenarium

 

2) شرایط ایجاد بیماری :

در شرایط مرطوب و دمای بین 21تا27 درجه سانتی گراد دیده می شود.

آبیاری بارانی عامل اصلی انتشار بیماری است.

 

علایم :

ابتدا لکه های به رنگ سبز مات ظاهر می شود و سپس به رنگ قهوه ای مایل به قرمز با حاشیه زرد که 1 سانتی متر وسعت دارد.

لکه ها بیشتر در حاشیه رگبرگ ها است.

زخم ها روی دمبرگ و ساقه دراز،سطحی و زرد مایل به قهوه ای می باشد.

در مرکز زخم اجسام ریز سیاه رنگ وجود دارد.

در میوه ها زخم ها به صورت لکه های سبز رنگ پریده که سریع بزرگ شده و عمیق و فرورفته می شوند.

 

4) کنترل :

رعایت بهداشت گلخانه ( قارچ روی خاک، چوب،کاه و... زنده می ماند.

تیمار بذر با مواد شیمیایی ( بیماری با بذر منتقل می شود)

سمپاشی منتظم با سموم زینب و فربام

 

گموز خیار (اسکب،جرب)

 

عامل بیماری:

Cladosporiumcucumerinum

 

2) علایم:

نقاط قهوه ای رنگ با حاشیه زرد رنگ روی برگ ظاهر می شود.

میوه های کوچک دارای لکه های آبسوخته کمی فرو رفته می باشد.گاهی از این لکه ها ماده صمغی قهو ه ای رنگ تراوش می کند و به صورت دانه های قهوه ای خشک می شوند.

 

3) شرایط ایجاد بیماری:

آب و هوای سرد (5 تا 15درجه) و مرطوب

هوای راکد و تهویه نا مناسب

 

4) کنترل :

استفاده از ارقام مقاوم

حفظ دمای گلخانه در حدود 27 درجه و چند روز خشک نگه داشتن شاخ و برگ

زهکشی مناسب خاک

 

پژمردگی باکتریایی:

 

1) عامل بیماری :

باکتری

Erwiniatracheiphila

 

2) شرایط ایجاد بیماری :

سوسک خیار حامل این باکتری می باشد و آن را وارد سیستم آوندی گیاه می کنند.

 

3) علایم :

آلودگی روی 1 یا 2 برگ به صورت لکه های سبز تیره می باشد.

برگ های آلوده بلافاصله پژمرده می شود.

 

4) کنترل:

استفاده از ارقام دیر گل

از بین بردن سوسک خیار

 

روش شناسایی آلودگی باکتریایی:

عرض ساقه را برش داده و زمانی که دو قسمت

برش خورده به آرامی از همدیگر جدا می شوند

یک ماده شیری رنگ که گاهی چسبنده نیز

می باشد به صورت تار هایی بین دو مقطع ساقه

تراوش می کنند.

 

بوته میری

 

1) پاتوژن:

قارچ های خاکزی

 

2) شرایط:

سرما،رطوبت، خاک ضدعفونی نشده

کنترل:

استفاده از بذور تیمار شده با بنومیل و تیرام

ظروف نشا را روی خاک نگذارید.

دمای آب ابیاری 17تا 18 درجه مناسب است.

تهویه مناسب گلخانه و عدم فشردگی ذرات خاک

 

ویروس موزاییک خیار(CMV)

 

1) علایم:

در گیاهان 6تا8 هفته ای دیده می شود

لکه های کم رنگ(شبیه موزاییک) در برگ ها دیده می شود.

برگ ها بدشکل شده ورشد گیاه متوقف میشود.

میوه ها به رنگ سبز مایل به زرد روشن با لکه های برجسته سبز تیره در می آید

مرگ گیاه در فاصله 7 روز بعد از آلودگی اتفاق می افتد.

 

2) کنترل:

استفاده از ارقام مقاوم

کنترل شته ها ( عامل اصلی انتقال ویروس)

لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ریزوکتونیا به انواع حبوبات خسارت میزند منتهی در هر کدام بیماری خاصی ایجاد می کند. اصولاً این قارچ بیشتر نباتات کوچک و جوان را از بین میبرد. در بعضی حبوبات مثل لوبیا سبز و باقلا. ریزوکتونیا دربلوغ هم بیماری ایجاد میکند. این قارچ همچنین قادر به تولید پوسیدگی بذر هم میباشد.

 

در مورد عدس آلودگی ریزوکتونیا سبب تولید رنگ بنفش در برگ میشود. روی ساقه، طوقه و کوتیلدونها نیز زخم (شانکر )ایجاد میشود. ریزوکتونیا به قسمتهای هوایی هم حمله میکند و تولید حالت تار عنکبوتی (Web blight ) مینماید که بیشتر در مناطق دارای بارندگی زیاد دیده میشود. گروه آناستو موزی ریزوکتونیاهای حبوبا ت AGl می باشد.

بیماری ریزوکتونیایی حبوبات Rizoctonia solani

ریزوکتونیا به انواع حبوبات خسارت میزند منتهی در هر کدام بیماری خاصی ایجاد می کند. اصولاً این قارچ بیشتر نباتات کوچک و جوان را از بین میبرد. در بعضی حبوبات مثل لوبیا سبز و باقلا. ریزوکتونیا دربلوغ هم بیماری ایجاد میکند. این قارچ همچنین قادر به تولید پوسیدگی بذر هم میباشد.

 

در مورد عدس آلودگی ریزوکتونیا سبب تولید رنگ بنفش در برگ میشود. روی ساقه، طوقه و کوتیلدونها نیز زخم (شانکر )ایجاد میشود. ریزوکتونیا به قسمتهای هوایی هم حمله میکند و تولید حالت تار عنکبوتی (Web blight ) مینماید که بیشتر در مناطق دارای بارندگی زیاد دیده میشود. گروه آناستو موزی ریزوکتونیاهای حبوبا ت AGl می باشد.

 

مبارزه:

 

1- ارقام مقاوم

 

2- ضد عفونی بذر با کاپتان (آسانترین ،مطمئن ترین وبی خطر ترین است). قبلاً سموم تراکوت وDexanole هم درایران بوده ومصرف می شده است. PCNB هم مًوثراست ولی روی پی تیوم اثر ندارد.

 

3- عمق بذر در کاشت مهم است. چون قارچ بیشتر به بافت جوان میزند. اگر بافت جوان کمتر در معرض قارچ واقع شود بیماری کمتر است. بنابراین هر چه عمق کمتر باشد بهتر است

پوسیدگی خشک ریشه حبوبات (پوسیدگی فوزاریومی)

 

بیماری مهمی است که متاًسفانه کار چندانی روی آن صورت نگرفته است. عامل این بیماری Fusarium solani است که دارای فرمهای تخصص یافته میباشد:

 

روی لوبیا F.solani f .sp .phaseoli روی نخود فرنگی F.solani f.sp. pisi

 

و روی باقلاF.solani f.sp. fabae البته در استان فارس بیشتر پوسیدگی های ریشه مربوط بهF.oxysporum میباشد. تشخیص این دو گونه از یکدیگر به راحتی انجام میگیرد: کلنی F.oxysporum روی محیط کشت حالت گلی رنگ دارد ولی F.solani بیشتر خاکستری یا مایل به آبی است. جدار ماکروکنیدی درF.oxysporum خیلی نازک ولی در F.solani خیلی ضخیم است. در F.oxysporum ماکروکنیدی داسی شکل است ولی درF.solani دیواره دو طرف ماکروکنیدی تقریبا حالت موازی دارد و قسمت وسط حالت استوانه ای است. F.solani در محیط کشت اکثرا ماکروکنیدی تولید میکند و به ندرت میکروکنیدی میدهد ولی F.oxysporum به ندرت تولید ماکروکنیدی میکند.

 

فوزاریوم بر روی ریشه پوسیدگی خشک ایجاد میکند که حالت یکنواخت دارد و بر خلاف ریزوکتونیا شانکر ایجاد نمیکند. در مورد F.solani تمام ریشه های اصلی تغییر رنگ داده وقهوه ای ،خشک و پوک میشود و ریشه های فرعی هم قهوه ای میشوند. هر دو گونه تولید کلامیدوسپور میکنند که هم بین ریسه ای وهم انتهای ریسه ایست که در بقایای گیاهی باقی مانده و باعث بقای قارچ می شود.

 

چون قارچهای عامل این بیماری دارای نژادهای اختصاصی میباشند مهمترین روش کنترل ، از تناوب زراعی می باشد. تهیه بستر مناسب کاشت که باعث تسهیل رشد ریشه گردد نیز در کاهش میزان بیماری مًوثر است. منبع ازت نیز بسیار مهم است. بهتر است که کود ازته را به صورت سولفات و نیترات آمونیوم استفاده کنیم. چون نیترات و سولفات روی ریشه دهی، PH خاک و مبارزه بیولوژیکی اثر کرده و باعث فعالتر شدن قارچ در مبارزه میشود

لینک به دیدگاه

بیماری برق زد گی نخود سفید chic-pea Ascochyta blight

این بیماری در بیشترنقاط ایران از روی نخود ایرانی و باقلا گزارش شده است که در باقلا به آن آسکوکیتای باقلا گویند. عامل بیماری در برق زدگی نخودAscochyta rabiei و در برق زدگی باقلا Ascochyta fabae میباشد. فرم جنسی قارچ Didymella rabieiiبا نام قدیمی Mycosphaerella rabie است. این قارچ یک آسکومیست است که در مرحله غیر جنسی تولید پیکنیدیوم و در فرم جنسی تولید آسکوکارپ از نوع پریتسیوم کاذب مینماید که البته فرم جنسی در شرایط ایران چندان مهم نیست. پیکنیدیوم وپیکنیدیوسپورهای دو سلولی شفاف آن در اپیدمیولوژی بیماری خیلی مهم هستند. این بیماری در مناطق نخودکاری ایران و از جمله استان فارس وجود دارد.

 

این بیماری در مناطق معتدل وگرمتر بیشتر دیده میشود. علایم بیماری خیلی واضح است. در مزرعه نخود قسمتی مثل این است که صاعقه زده باشد و زرد وخشک شده بنظرمی رسد. این بیماری در مزرعه بصورت لکه ای دیده می شود. بارندگی شدید سبب پخش اسپور قارچ و شیوع شدید آلودگی میشود. شرایط مساعد جهت گسترش بیماری بارندگی شدید همراه با باد میباشد.

 

روی برگچه وکپسول ها لکه های گرد و روی ساقه لکه های کشیده سفید رنگ که بعداً قهوه ای شده و درآنها نقاط ریز سیاهرنگی که پیکنید یوم ها هستند، تشکیل میشود. چون به کپسول میزند سبب آلودگی بذر می شود. بذرهای به شدت آلوده، لاغروچروکیده می شوند و روی آنها پیکنیدیوم تشکیل میشود. اگر بذر آلوده کشت شود و رطوبت هم بالا باشد اولین علایم آلودگی روی طوقه نباتات کوچک دیده میشود که در شرایط گرم ومرطوب قارچ از روی طوقه به قسمتهای بالایی رفته وبرگچه ها را آلوده میکند و آلودگی شیوع می یابد.

 

بقای قارچ در روی بقایای گیاهی وبذر انجام می گیرد . این قارچ هتروتا لیک است. احتمال دارد زمستانگذرانی قارچ در فارس بصورت آسکو کارپ در کاه وکلش باشد چون درفارس هر دو تیپ قارچ مشاهده شده است. آسکوسپورها نیز شبیه پیکنید یوسپورها هستند. مهمترین کانون آلودگی بذر آلوده است. گاهی تا 2% آلودگی بذردیده شده است. برای این قارچ 1% آلودگی بذر بسیار بالاست و کافی است که تمام مزرعه را آلوده کند. بهنیه دما 20 درجه سانتیگراد و هوای مرطوب برای اپیدمی لازم است. در آمریکا قارچ را از علفها ی هرزی مثل تاج خروس ،پیچک و حتی نوعی عدس ، یونجه و تاجریزی جدا کرده اند.

 

کنترل:

 

1- تناوب وشخم عمیق. چون سالیان دراز در خاک نمی ماند تناوب دو ساله کافی است.

 

2- بذر سالم. بذررا باید از جاهایی که بیماری نیست تهیه کرد.

 

3- آبیاری بصورت کرتی یا بارانی نباشد.

 

4- تنظیم تاریخ کاشت ، طوری که به بارندگی نخورد. بخصوص در زمان تشکیل غلاف.

 

5- سمپاشی. هم ضد عفونی بذر میتوان انجام داد وهم سمپاشی بعد از هر بارندگی موًثر بوده است. اکسی کلرورمس باعث سوختگی گیاه میشود وحتی برای ضد عفونی بذر هم مناسب نیست چون باعث مرگ جوانه میشود. دراستان فارس 3-2 سمپاشی کافی است.

 

6- ارقام مقاوم استفاده شود. نخودهای سیاه (لپه) تا حدود زیادی مقاومند

لینک به دیدگاه

ویروس موزائیک یونجه Alfalfa mosaic virus

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دامنه میزبانی این ویروس خیلی زیاد است. در یونجه تولید حالت موزائیک و گاهی چروکیدگی برگ و کوتولگی بوته ها میکند. در لوبیا چشم بلبلی حالت ابلقی در برگها ایجاد میکند. در لوبیا تولید نقاط زرد در متن برگها میکند. در نخود ایرانی موجب قهوه ای شدن آوندهای آبکشی و ایجاد پژمردگی میشود. این ویروس چند پیکره ای می باشد و ژنوم تقسیم شده دارد و بعضی از پیکره ها ایزومتریک و بعضی کشیده می باشند. قطر این پیکره ها 18nmولی طول آنها متغییر از 18-58 nmاست. ژنوم در بین این پیکره ها، بجز پیکره ایزومتریک تقسیم شده است. این ویروس در لوبیا و یونجه بذرزاد میشود و همچنین به راحتی از طریق انتقال مکانیکی منتقل میشود و به علت داشتن دامنه میزبانی خیلی وسیع به راحتی قابل کنترل نیست

زنگ لوبیا و زنگ باقلا bean rust & broad bean

عامل زنگ لوبیا Uromyces appendiculatus است وعامل زنگ باقلاU. viciae -fabae میباشد. بیماری به صورت جوشهای قهوه ای مایل به قرمز با حاشیه کمرنگ ظاهر می شود. جوشها غالباًً روی برگ و گاهاً روی ساقه و غلاف دیده می شود.

 

تلیو سپورها و یورید یو سپورهای این زنگ یک سلولی هستند. یورید یو سپور در سیکل بیماری خیلی مهم است، چون در بیشتر مناطق بازیدیوسپور، پکنیوسپور وایسیدیوسپور تولید نمیشود. این زنگ یک میزبان و ماکروسیکلیک است. قارچ عامل این بیماری ممکن است در برخی علفهای هرز نیز میزبانها داشته باشد که عامل بقای قارچ هستند.اگر میزبان علف هرز در منطقه نباشد، بقا بصورت تلیوسپوردر خاک صورت میگیرد. تلیوسپور برای جوانه زنی احتیاج به دوره سرما و شکسته شدن دوره رکود دارد یعنی بلافاصله بعد از تشکیل قادر به جوانه زنی نیست. این در شرایط آب وهوایی معتدل و مرطوب حداکثر خسارت را میزند. زنگ لوبیا با بذر انتقال می یابد و دارای250نژاد فیزیولوژیکی میباشد که براساس آنها ارقام مقاوم به بیماری را مشخص میکنند.

 

کنترل:

 

1-ارقام مقاوم راه بسیار مطمئن و خوبی است.

 

2- با توجه به اینکه زنگ یک میزبانه است تناوب مهم است. که معمولا تناوب 3 ساله اعمال میشود.

 

3- کاشت حبوبات دور از زمین آلوده سال قبل.

 

4- شخم عمیق تا بقایا ازبین برود.

 

5- سمپاشی با قارچ کشهای سیستمیک و غیرسیستمیک(تیلت،....)

لینک به دیدگاه

بیماری پوسیدگی ذغالی

 

عامل بیماری قارچ Macrophomina phaseolina میباشد. قسمتهای ازساقه را آلوده و سیاه میکند که در درون آنها اسکلروتهای ریز سیاهرنگ به تعداد زیاد یافت میشوندکه سبب سیاه شدن و پوک شدن ساقه میشود. در بعضی مناطق تولید پیکنیدیوم میکند.

 

این قارچ در استان فارس خیلی زیاد است وبیشتر مربوط به مناطقی است که بارندگی کم بوده وبنابراین درسالهای خشک بیماری خیلی مهمی محسوب میشود. این قارچ بعنوان ساپروفیت روی ریشه های اکثر گیا هان مرده در همه جای ایران دیده میشود. میزبانهای زیادی دارد و در دمای 35-28 درجه سانتیگراد بسیار فعال است. وقتی در گیاه تنش آبی داشته باشیم قارچ خیلی متهاجم است. مبارزه با آن خیلی مشکل است.

 

کنترل:

 

1- استفاده ازارقام مقاوم.

 

2- تقویت کودی وآبی نبات.

 

3- بذر سالم زیرا گاهی بذرزاد میشود.

پژمردگی اسکلر شیومی یا بادزدگی جنوبی

 

پژمردگی اسکلروشیومی گسترش وسیع داشته ،درمناطق گرم روی بسیاری از گیاهان مسأله ساز است. از جمله گیاهان میزبان قارچ ، می‌توان حبوبات ، بسیاری از درختان میوه ، سبزیجات ، غلات ، گیاهان زینتی ، علفهای هرز را نام برد .

 

علائم اولیه بیماری به صورت پژمردگی و زردی است . این حالت ممکن است در چند بوته یا بصورت لکه ای در مزرعه بروز کند . آلودگی ممکن است از مرحله پنجه زنی تا زمان رسیدن گیاه اتفاق بیفتد .مهمترین علائم مشخص در چند سانتیمتری بالای سطح خاک مشاهده می شود ، به این صورت که توده ای از میسلیومها سفید رنگ در روی ریشه ، ساقه وغلافهای برگ ، در سطح خاک یا چند سانتیمتر پایین تر ، توسعه می یابند . اندامهای باردهی (اسکلروتها ) پس از اینکه گیاه پژمرده شد ، به صورت اجسام کروی سفیدرنگ در روی میسلیومها تشکیل می شوند . اسکلروتها سپس بزرگتر شده ، رنگ آنها به خرمای ، قهوه ای روشن نهایتاً قهوه ای تیره تغییر می‌کند . اندامهای باردهی ممکن است درون خاک ،روی ریشه یا روی پایین ترین قسمت گیاه (طوقه ) تشکیل شود . قارچ Sclerotium rolfsii ,jsx توسط میسلیومهای سفید فشرده و اسکلروتهای سفید تا قهوه ای که درروی قسمتهای پایینی گیاه پژمرده تشکیل می شوند ،براحتی قابل تشخیص است .مرحله جنسی به نام Corticum rolfsii برخی اوقات روی بافت مرده گیاه دیده می شود ، ولی در بقا و انتشار قارچ نقش چندانی ندارد . قارچ یک پارازیت اختیاری قوی است ومی تواند روی بافت گیاهی در حال مرگ ، در نزدیکی سطح خاک زندگی کند . قارچ به صورت اسکلروت یا میسلیوم در بقایای گیاهی موجود در خاک زمستانگذرانی می کند . این قارچ خاکهای اسیدی را ترجیح می‌دهد .

 

کنترل:

 

از بین بردن قارچ S . rolfsii پس از استقرار ، بسیار مشکل است و علت آن دامنه میزبان وسیع ، قدرت ساپروفیتی زیاد و قدرت بقا به صورت اسکلروت و میسلیوم در خاک است . خارج کردن بقایای گیاهی از مزرعه ، شخم عمیق ، کنترل کامل علفهای هرز و افزایش (PH ) خاک در کنترل قارچ مؤثر است

بیماری پوسیدگی اسکروتی

 

عامل بیماری قارچ sclerotium rolfsii میباشد. این بیماری بخصوص در مناطق شمالی کشورکه مواد آلی خاک زیاد است، خسارت زیادی میزند. طوقه گیا هان پزمرده سفید شده وروی آن اسکلروتها ی خردلی رنگی تشکیل میشود. قارچی است گرما دوست که باعث پوسدگی ریشه و طوقه میشود. پوشش سفیدی روی ریشه و طوقه درست میشود که روی پوشش سفید دانه های کوچک قهوه ای خردلی رنگ (اسکلروتها) دیده میشود.

 

فرم جنسی قارچ Athelia rolfsii- است که با زید یومست است. اسکلروت برای بقاء قارچ خیلی مهم است ولی قدرت رقابتی آن کم است. اسکلروت ها در خاکها ی سرد جوانه نمی زنند و نسبت به کمبود اکسیژن خیلی حساس هستند بنابراین با غرقاب کردن خاک از بین می روند. در زمستان اگر محصول کشت کنیم خاک فعال میشود و قارچ چون هوا سرد است فعال نیست و از بین می رود

بیماری آنتراکنوز لوبیا Bean anthracnose

فرم غیر جنسی عامل بیماریColletotrichum lindemuthianum و فرم جنسی آن Glomerella lindemuthiana (آسکومیت) نام دارد.

 

این بیماری در مناطق مرطوب خیلی رایج است و در شمال کشور به مقدار زیاد دیده میشود. ولی تا بحال از استان فارس گزارش نشده است. قارچ عامل این بیماری بذرزاد میشود. و کافی است بذر آلوده در مناطق مرطوب کشت شود تا بیماری شیوع پیدا کرده و خسارت بزند. این قارچ به خصوص به غلاف می زند و تمام غلاف را می پوشاند و پوشش گلی رنگی، که اسپورهای قارچ عامل بیماری هستند، روی آن دیده میشود. این قارچ تولید آسروول میکند. و لابه لای کنیدیوفورها خار (seta) دیده میشود. این قارچ به تمام قسمت های هوایی گیاه حمله میکند و اسپورهایی که تولید مینماید حالت لزج و چسبناک دارند بنابراین باد هیچ نقشی در انتقال آنها ندارد و حتماً بوسیله باران منتشر میشوند. پس بارندگی و آبیاری بارانی هم در شیوع بیماری موثرند. بقای قارچ در بقایای گیاهی آلوده و روی بذرها صورت میگیرد.

 

کنترل:

 

1- استفاده از بذر سالم و غیره آلوده (بذر از مناطق خشک بگیرند).

 

2- آیش و تناوب دو ساله.

 

3- استفاده نکردن از آبیاری بارانی.

 

4- برای اطمینان ضدعفونی بذر بابنومیل و توپسین و..

بیماری لکه شکلاتی باقلا Broad bean chocolate spot

عامل بیماری Botrytis fabae است. این بیماری بصورت لکه های کوچک و بزرگ نکروتیک و قهوه ای رنگ کرد در تمام نقاط گیاه دیده می شوند (روی برگ، ساقه و غلاف بذر). لکه ها از 10-1 mmقطر داشته و ممکن است باهم بپیوندند. البته باید توجه داشت که هر گونه صدمه مکانیکی که به باقلا وارد شود باعث ایجاد لکه های قهوه ای رنگ روی آن میشود که ممکن است با این بیماری اشتباه شود، بنابراین برای تشخیص دقیق بیماری نیاز به کشت قسمتهای آلوده وجود دارد.

 

این بیماری در استانهای فارس و خوزستان شایع است و شدت بیماری باعث ریزش برگ ها میشود. قارچ بوتریتیس پارازیت ضعیفی است و بیشتر به قسمتهای مسن و ضعیف گیاه حمله میکند. بنابراین برگچه های جوان گیاه به این بیماری مقاومند. شرایط بهینه بیماری رطوبت زیاد و دمای خنک (20درجه سانتیگراد) میباشد. در شرایط خشک لکه ها کوچک می مانند و هر چه رطوبت بیشتر باشد لکه ها بزرگتر میشوند.

 

مبارزه:

 

1- استفاده از ارقام مقاوم.

 

2- سمپاشی با کاپتان و سموم مشابه.

لینک به دیدگاه

بیماریهای باکتریایی حبوبات

 

1- سوختگی معمولی لوبیا با عامل Xanthomonas compestris p.v.phaseoli

 

2- سوختگی هاله ای لوبیا با عامل Pseudomonas syringae p.v.phaseolicola

 

هر دو بیماری در مناطق مرطوبت زیاد هستند. هر دو به برگ، ساقه و غلاف حمله کرده ولی علایم کمی متفاوت است. اولی حالت نکروتیک ساده ایجاد کرده ولی در بیماری دوم دور لکه های نکروتیک را هاله ای زردرنگ می پوشاند. گونه اول گرمادوست است و در تابستان دیده میشود. (بهینه دما 32درجه سانتیگراد) ولی دومی شرایط معتدل را دوست دارد (بهینه دما 20-18).

 

این باکتریها تولید آلودگی بذر هم میکنند و بصورت سلول باکتری در بذر بقایای گیاهی زمستانگذاری میکنند. این باکتریها در گیاه سیستمیک شده و سبب لاغری و چروکیدگی بذر میشوند.

 

کنترل:

 

1- استفاده از بذر گواهی شده (سالم).

 

2- تناوب همراه با شخم عمیق خاک.

 

3- سمپاشی با سموم مسی

ویروس موزائیک زرد لوبیا Bean Yellow mosaic Virus

 

 

این ویروس یکی از مهمترین ویروسهای حبوبات در ایران میباشد و در تمام نقاط دنیا نیز گزارش شده است.

 

میزبانهای این ویروس شامل انواع حبوبات و گیاهان دیگر مثل گلایول و... میباشد که می توانند بعنوان منبع دائمی ویروس عمل کنند. علایم در لوبیا عبارتند از لکه ها و نقاط کلروتیک در برگها که حالت زردی زیادی دارند و همچنین حالتی شبیه موزائیک در برگها ایجاد می کنند. بدشکلی برگ معمولاً درلوبیا کمتر دیده می شود. این بیماری همراه با کاهش شدید محصول میباشد.

 

علائم در باقلا عبارتند از موزائیک و کوچک شدن برگها و پیچیدگی و بدشکلی برگها به مقدار زیاد. خسارت درباقلا در استان فارس خیلی زیاد است وگاهی خسارت هربوته از 90% نیز تجاوز می کند و بخصوص اگر آلودگی در مراحل الیه رشد (8-4 برگی) باشد ولی آلودگی در هنگام گل خسارت چندانی به محصول وارد نمی کند. میزبانهای دیگر این ویروس شامل نخود ایرانی وعدس می باشد که علائم کلی بصورت موزائیک روی آنها می باشد.

 

عامل بیماری یک Potyvirus با طولی در حدود 720nm می باشد که به کمک شته هایی مثل شته سیاه باقلا و شته سبزنخود فرنگی با رابطه ناپایا منتقل می شود. انتقال با بذردر لوبیا ثابت نشده ولی در باقلا با درصد خیلی کمی (کمتر ازنیم درصد) بذرزاد می شود. این ویروس از طریق انتقال مکانیکی نیز به راحتی قابل انتقال است. پایداری ویروس در میزبانهای مختلف حبوبات و نیز علفهای هرزی مثل یونجه باغی و بعضی گیاهان زینتی مثل زنبق و گلایول صورت میگیرد.

 

کنتـــــــــرل:

 

این بیماری در لوبیا با استفاده از ارقام مقاوم صورت میگیرد ولی در باقلا هنوز ارقام مقاوم پیدا نشده است. همچنین حذف منابع آلودگی، مبارزه با ناقل بخصوص در باقلا که یک گیاه زمستانه است و شته ها در زمستان در این مزارع بصورت موضعی وجود داشته و تحرک زیاد ندارند به کنترل بیماری کمک میکند.

ویروس موزائیک معمولی لوبیا Bean common mosaic virus

این ویروس در لوبیا معمولتر است و بیشتر با آن برخورد می کنیم. علائم به صورت حالت موزائیک که شدت و ضعف دارد، مشاهده میشود، گاهی اوقات بصورت لکه های تیره و روشن کاملاً مشخص مشاهده میشود که بدشکلی زیادی در برگها ایجاد میکند و در نتیجه برگها پیچیده و لوله میشوند و گاهی اوقات نیزحالت جارویی به بوته می دهند.

 

یکی از علایم مشخصه بیماری حالات رگبرگ نواری (Vein banding) است. حالت فنجانی شدن به سمت پایین نیز مشاهده میشود. علایم شدید بیشتر در برگهای انتهای بوته دیده میشود.

 

عامل این بیماری نیز یکPotyvirus است بطول تقریبی 750nm که با شته بصورت ناپایا منتقل میشود. این ویروس کاملاً بذرزاد است و با درصد بالایی در لوبیا بذرزاد میشود. از نظر دامنه ی میزبانی، محدود به جنس لوبیا (Phaseolus) میشود. بطور کلی خسارت این بیماری در لوبیا در ایران خیلی زیاد است.

 

کنترل:

 

بهترین راه مبارزه استفاده از بذر سالم است. همچنین تناوب زراعی و استفاده از ارقام مقاوم نیز در کنترل بیماری کمک میکند.

ویروس برگ قاشقی (لوله شدن برگ) (زردی) باقلا Bean leaf roll virus

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

این ویروس اولین بار در اروپا توصیف شد و تحت عنوان Pea leaf roll virus نامیده شد. ولی بعدها تغییر نام یافت و به Bean leaf roll V. بدل شد.

 

این ویروس اولین بار توسط کایذر از ایران گزارش شد و بعد هم از نقاط دیگر جهان گزارش گردید. این ویروس دامنه میزبانی وسیعی داشته و خسارت زیادی ایجاد میکند.

 

علائم در باقلا عبارت است از نوعی زردی در بوته که معمولاً از نوک برگ و فاصله ی بین رگبرگها شروع شده و در نهایت تمام برگ را زرد میکند. برگهای آلوده معمولاً ضخیم تر از معمول بوده و مقداری حالت قاشقی دارند ولی کاملاً لوله نمی شوند. برگها شکننده بوده و در انتهای بوته خیلی ریز و فلس مانند هستند و ممکن است انتهای بوته حالت نکروز ایجاد شود. بوته ها کوتاه می مانند و فاصله ی بین برگها (میان گره ها) بخصوص در انتهای بوته شدیدأ کاهش می یابد و محصول یا تولید نمی شود یا خیلی کم میشود.

 

در بعضی دیگر از انواع حبوبات مثل نخودفرنگی، شنبلیله و نوعی علف هرز به نام باقلاموشی علائم درست مانند علائم باقلا می باشد ولی در بعضی دیگر از گیاهان مثل یونجه، نخودایرانی، عدس و لوبیا علائم مقداری فرق میکند ممکن است با بیماریهای دیگر اشتباه شود.

 

عامل بیماری ، ویروسی است از گروه Leuteo virus به قطر 25nmکه با شته و به طور پایا منتقل میشود. این ویروس معمولاً در بافت آبکشی قرار دارد و انتقال مکانیکی ندارد. در مزارع باقلای اطراف شیراز معمولاً اولین آلودگیها در اوایل پاییز صورت میگیرد که تشخیص آن مشکل است و در تمام طول زمستان بصورت تک وتوک در مزرعه بوته ی آلوده دیده میشود ولی در شروع بهار این آلودگیها زیاد شده و در اواسط بهار به حدود صددرصد میرسد.

 

ناپایداری ویروس در منابع مختلف مانند یونجه، شیرین بیان و... صورت میگیرد. برای کنترل بیماری چندین کار می توان پیشنهاد کرد:

 

1- حذف منابع آلودگی مانند علفهای هرز، یونجه و... .

 

2- مبارزه با ناقل.

 

3- استفاده از ارقام مقاوم. ارقام مقاوم در باقلا وجود ندارد ولی در لوبیا، نخود و نخودفرنگی وجود دارد.

 

4- تنظیم تاریخ کاشت. کاشت دیر باعث میشود که آلودگی پاییزه کاهش یابد

لینک به دیدگاه

ویروس پژمردگی باقلا Broadbean wilt virus

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

این ویروس اولین بار در استرالیا توصیف شده و بعد از بعضی نقاط دیگر جهان نیز گزارش شد ولی تاکنون از ایران در روی باقلا گزارش نشده است ولی روی اطلسی وجود دارد.

 

علائم در باقلا بصورت نکروز قسمتهای انتهایی بوته وجوانه انتهایی دیده میشود که ممکن است به ساقه نیز توسعه پیدا کند. بعضی اوقات ممکن است که ساقه از طریق دمبرگ هم نکروزه شود بنابراین مقداری پژمردگی در بوته ها به وجود می آید که در نهایت سبب از بین رفتن بوته ها میشود. منتهی ممکن است از روی ریشه، شاخه های جدید ضعیفی بالا آید که علائم موزائیکی از خود نشان می دهند.

 

ویروس عامل بیماری ایزومتریک با حدود 30nm قطر می باشد که در طبیعت بوسیله شته و با رابطه ناپایا منتقل میشود. همچنین انتقال مکانیکی همراه با دامنه میزبانی وسیع دارد. این ویروس از گروه Faba virus است.

ویروس موزائیک توته ای نخودفرنگی Pea enation mosaic virus

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

این ویروس اولین بار در آمریکا توصیف شد و بعدأ به مقدار زیادی در اروپا مشاهده شد. بیماری خسارت زیادی در نخودفرنگی ایجاد میکند. علاوه برنخودفرنگی بعضی محصولات دیگر مثل نخودایرانی نیز خسارت می بیبیند. در ایران نیز هرجا که نخودفرنگی کشت شود این ویروس نیز مشاهده میشود.

 

علایم بیماری:

 

در نخود فرنگی اولین علایم بصورت روشن شدن رگبرگها در برگهای اطراف جوانه انتهایی بوته دیده می شود که بتدریج حالت موزائیکی به خود می گیرد که در بیشتر مواقع بصورت لکه های ریز کلروتیک در برگها می باشد که نسبتاً شفاف است و نور از آن عبور میکند. اصطلا حاً به آنها دریچه می گویند. نیز در پشت برگ و در روی رگبرگها برجستگی های متورمی دیده می شود که گاهی اوقات شبیه برگ هستند وبه آنها توته ((enation می گویند.

 

این برجستگی ها ممکن است روی ساقه و غلاف هم دیده شود. در باقلا نیز ممکن است علایم به همین صورت پدید آیند. درنخود ایرانی در قسمتهای انتهای بوته ایجاد پژمردگی می کند. این ویروس به یونجه نیز حمله کرده که گاهی اوقات علایم بارزی در آن ایجاد نمی کند. ویروس عامل این بیماری یک ویروس ایزو متریک بقطر30nm می باشد که به سختی از طریق انتقال مکانیکی منتقل میشود. ناقل طبیعی این ویروس شته سبزنخود فرنگی Acyrtosiphonpisi با رابطه پایا میباشد. ژنوم ویروس تقسیم شده است واز دو قطعه +SSRNA تشکیل شده است.

 

پایداری ویروس درگیاهان مختلف بخصوص یونجه صورت میگیرد.

 

کنترل:

 

1- استفاده از ارقام مقاوم 2- مبارزه با ناقل 3- از بین بردن منابع آلودگی و پایداری ویروس

ویروس موزائیک شته زاد لوبیا چشم بلبلی Cowpea aphidborne mosaic virus

 

این ویروس به دلیل بذرزاد بودن انتشارزیادی در جهان یافته است. درصد بذر زاد شدن این ویروس بالاست(حدود25%).

 

علائم:

 

اگر آلودگی از بذر آغاز شود علائم بصورت یک سری لکه های موزائیکی در برگهای اولیه که خیلی ملایم بوده میباشد. ولی بعد که برگهای سه برگچه ای تشکیل می شوند بصورت موزائیک شدید دیده میشوند. در مزرعه ممکن است علائم شدید بیماری بصورت موزائیکی، بدشکلی و تاولی شدن برگ دیده شود. ویروس عامل این بیماری از گروه Potyvirusها بوده که با شته بصورت ناپایا منتقل میشود.

 

یک ویروس عامل موزائیک دیگر نیز در لوبیا چشم بلبلی وجود دارد به نام ویروس موزائیک معمولی لوبیا چشم بلبلی که ایزومتریک بوده و با بذر و سوسک منتقل میشود و از گروه Comovirus است.

لینک به دیدگاه

هيپرپارازيت زنگ Rust hyperparasite

Darluca filum يك پارازيت اجباري قارچهاي مولد زنگ است كه غالباً در آب و هواي گرم ديده مي‌شود. قارچ اندامهاي باردهي سياهرنگ خود ( پيكنيدها) را در داخل جوشهاي زنگ تشكيل مي‌دهد.

اندامهاي باردهي قارچ به صورت گروههاي متعدد، شامل پيكنيد كروي سياه در داخل جوشهاي زنگ ظاهر مي‌شود. كنيديها به صورت توده ژله‌اي به رنگ سفيد تا خاكستري روشن، از طريق منفذ پيكنيدم آزاد مي‌شوند. كنيديها، بي رنگ ، دو سلولي ، بيضي شكل وكشيده هستند. اندازهكنيديها3-4*14-16 ميكرون است. در دو انتهاي اسپور چند سيخك كوتاه ديده مي‌شود. رشد آهسته قارچ D.filum مانع از آن شده است كه اين قارچ به عنوان يك عامل مؤثر در كنترل بيولوژيكي زنگها مطرح شود.

زنگ تاجي يولاف Crown rust

زنگ تاجي يك بيماري يولاف است كه توسط قارچي موسوم به Puccinia coronata ايجاد مي‌شود. صرف نظر از تعداد بسيار معدودي از گرامينه‌ها، ساير غلات زراعي را مورد حمله قرار نمي‌دهد. اين بيماري در هر جا كه يولاف كشت مي‌شود، شايع است. تنوع در نژادهاي فيزيولوژيك قارچ؛ بويژه مناطقي كه ميزبان واسط يعني سنجد تلخ Rhamnus cathartica و گونه‌هاي مشابه آن وجود دارد، خيلي زياد است.

جوشهاي يوريديها غالباً در سطوح برگ توسعه مي‌يابند؛ اما ممكن است در غلافهاي برگ وسنبله‌ها نيز ديده شوند. يوريديها به صورت تاولهاي كوچك و پراكنده و تخم مرغي شكل با يوريديوسپورهاي نارنجي رنگ ظاهر مي‌شوند. اپيدرم در نواحي اطراف تاولها مختصراً برآورده مي‌شود. يوريديوسپور كروي يا تخم مرغي، خاردار، به رنگ زرد نارنجي است. زماني كه رسيدن گياهان نزديك مي‌شوند، تلياها در برگها آلوده توسعه مي‌يابند. جوشهاي تليا ممكن است به صورت خطوط سياه روشن در اطراف يوريديها رشد كنند، اما به وسيله اپيدرم پوشيده شوند. تليوسپورها از نظر شكل، از تليوسپورهاي گونه‌هاي ديگر كاملاً مشخص هستند. نوك سلولهاي انتهايي تليوسپورها پهن و چندين برآمدگي روي آن وجود دارد كه به اسپور شكل تاج مي‌دهد. وجه تسميه قارچ نيز اسپورآن است.

قارچ در آب وهواي گرم با توليد مداوم يوريدسپور از فصلي به فصل ديگر منتقل مي‌شود. در مناطق خنكتر، بيماري به وسيله اسپورهايي كه توسط اسپورهايي كه توسط جريان باد از مناطق گرم حمل مي‌شوند. يا ايسيوسپورهايي كه روي سنجد تلخ تشكيل مي‌شوند، آغاز مي‌شود.

در بسياري از مناطق توليد يولاف مثل آفريقا، آمريكاي جنوبي و مكزيك، به تناسب پيدايش نژادهاي فيزيولوژيك جديد پاتوژن، اقدامات لازم جهت اصلاح ارقام مقالوم صورت نگرفته است؛ بنابراين توليد يولاف در اين مناطق به دليل خسارت زنگ تاجي، زنگ ساقه و ويروس كوتولگي زرد جو كاهش يافته است.

ویروس پژمردگی باقلا Broadbean wilt virus

این ویروس اولین بار در استرالیا توصیف شده و بعد از بعضی نقاط دیگر جهان نیز گزارش شد ولی تاکنون از ایران در روی باقلا گزارش نشده است ولی روی اطلسی وجود دارد.

علائم در باقلا بصورت نکروز قسمتهای انتهایی بوته وجوانه انتهایی دیده میشود که ممکن است به ساقه نیز توسعه پیدا کند. بعضی اوقات ممکن است که ساقه از طریق دمبرگ هم نکروزه شود بنابراین مقداری پژمردگی در بوته ها به وجود می آید که در نهایت سبب از بین رفتن بوته ها میشود. منتهی ممکن است از روی ریشه، شاخه های جدید ضعیفی بالا آید که علائم موزائیکی از خود نشان می دهند.

ویروس عامل بیماری ایزومتریک با حدود 30nm قطر می باشد که در طبیعت بوسیله شته و با رابطه ناپایا منتقل میشود. همچنین انتقال مکانیکی همراه با دامنه میزبانی وسیع دارد. این ویروس از گروه Faba virus است.

لینک به دیدگاه

این کلمه به معنی غم و غصه است.و اولین بار برای توصیف مرکباتی که ظاهری ضعیف و پژمرده ای داشته به کار رفت.

علائم با توجه به نام بیماری شامل ضعف ، ناتوانی و مرگ درختان پرتقال و نارنگی و گریپ فروتی که روی پایه نارنج پیوند داده شده مشاهده شد.تا مدتها تصور میشد که این علائم به خاطر ناسازگاری بین پایه و پیوندک ایجاد میشود. امروزه عامل بیماری شناسایی شده و از تمام مناطق مرکبات خیز جهان گزارش و دیده شده است.خسارت بسیار شدید است به طوری که در سال 1957 شخصی به نام والاس تخمین زد که این بیماری باعث نابودی نیم میلیون از مرکبات جهان شد. تا سال 1347 این بیماری در ایران دیده نشده بود.در همین سال 40 هزار نهال نارنگی انشو از ژاپن وارد ایران شد و در منطقه مهدشت ساری کشت شد.این نارنگیها به روی پایه پونسیروس پیوند شده بودند و علی رغم آلودگی به این ویروس علائمی نشان نمی دادند.در نتیجه ویروس تریستیزا وارد کشور شد و پس از آن در بقیه نقاط کشور دیده شده است.

علائم بیماری با توجه به پایه و پیوندک متفاوت است.ولی علائم کلی شامل زوال تدریجی یا سریع درختان ، آبله ای شدن ساقه ( Stem piyying ) و زردی نهالهای بذری میباشد.

در زوال تدریجی سالها درخت بدون مرگ قطعی زندگی کرده و علائمی مثل زردی رگبرگ ، زردی کل برگ ، ریزش پهنک برگ بدون ریش دمبرگ و خشک شئن شاخه های فرعی از نوک به سمت پایین که به Die back معروف است میباشد.درختان آلوده ممکن است چندین سال میوه بیشتری تولید کند و زودتر شکوفه بدهند ولی میوه های کوچکی تولید میکنند و میوه ها زودتر تغییر رنگ میدهند و نارنجی و زرد میشوند.علائم زردی برگ هم در بعضی از نهالهای بذری دیده میشود.

زوال سریع یا Quick Decline در خاکهای خشک و مواقع گرم سال اتفاق میافتد.و برگها و میوه های درختان سریعا پژمرده شده و طی 3-2 روز تمام گیاه خشک میشود.زوال سریع ممکن است بعد از زوال تدریجی روی دهد.

از علائم تشخیص این بیماری حالت آبله ای شدن ساقه است.که در این حالت فرورفتگی هایی در چوب درخت ایجاد میشود که به صورت شیار یا نقاط فرورفته است.درمقابل این قسمت ها در قسمت داخلی پوست درخت برجستگیهایی دیده میشود که داخل فرورفتگیهای چوب قرار میگیرد.بیشتر اوقات این قسمت ها در زیر نقطه پیوند به خصوص روی پایه های حساس ایجاد میشود.علائم تریستیزا بر روی درختان مختلف متفاوت است و ممکن است تمام علائم گفته شده یا یکی از آنها دیده شود.

علائم بر روی ریشه ها زودتر از سایر قسمت ها دیده میشود.پژمرده شدن ریشه های فرعی و تخریب بافت آبکش ریشه و نکروز شدن بافت آبکش موجب میشود که مواد غذایی به ریشه نرسد.این حالت به سایر ریشه های بزرگتر نیز گسترش پیدا میکند و عوارض این آلودگی روی قسمتهای هوایی دیده میشود.

عامل بیماری ویروسی است از Clostero Virus که رشته ای بلند به طول 2 هزار نانومتر و باریک است.در آوند آبکش گیاه زندگی میکند و توسط حدودا 50 نوع شته و با رابطه نیمه پایا منتقل میشود.شته هایی مثل شته سبز هلو Myzus persica و شته سبز طالبی و پنبه Aphis gossypii ناقل این ویروس هستند.

ویروس دارای چندین نژاد است.کارایی انتقال شته ها بسته به نوع شته و نوع ویروس فرق میکند.ارقام مختلف مرکبات حساسیت متفاوتی به این ویروس دارند .به طوری که نارنگی و پرتقال به تنهایی به ویروس حساس نیستند ولی اگر بر روی پایه نارنج پیوند زده شوند حساسیت بالایی دارند.لیمو ترش جنوب و لیمو مکزیکی دو گیاه معرف یا محک یا آزمون این ویروس هستند.به طوری که با پیوندزدن پیوندک آلوده پس از چند هفته ، روشن شدن رگبرگها و آبله ای شدن ساقه به خوبی در این دو گیاه دیده میشود.

مبارزه :

یکی از مهمترین اقدامات مناسب جهت پیشگیری از این بیماری تهیه پایه و پیوندک عاری از این ویروس است.برای مطمئن شدن گیاهی که از آن پیوندک تهیه میشود یه به عنوان پایه استفاده میشود تست هایی مثل استفاده از گیاهان محک و تست های سرولوژیکی مثل الیزا استفاده میشود.

نهالها را میتوان با کمک حرارت که به آن ترموتراپی Thermo thrapy به مدت 4 هفته در دمای 40-38 درجه سانتیگراد به مدت 41 روز نگهداری میکنند و بعد از قسمت مریستم انتهایی پیوندکی تهیه کرده و در محیط کشت مصنوعی کشت میدهند.

ریشه کنی گیاهان آلوده در مناطقی که کارایی انتقال شته ها پایین است میتواند مناسب باشد.کارایی انتقال ویروس توسط شته ها امر ثابتی نیست.به طور مثال شته سبز پنبه در منطقه کالیفرنیا ناقل مناسب ویروس تریستیزا نبود ولی در چند سال اخیر به عنوان یک عامل مهم در انتشار ویروس درآمده است.

مبارزه با ناقلین که از بین بردن تمام شته های باغ مرکبات تقریبا امری ناممکن است و نیاز به سمپاشی های متعددی دارد. ولی در خزانه ها میتوان برای تخفیف آلودگی نهایتا سمپاشی کرد.در بعضی مناطق از پوسته برنج به عنوان یک پوشش برای سطوح بین نهالها برای دور کردن شته ها استفاده میکنند.

ایجاد مقاومت اکتسابی به صورت Cross protection یا حفاظت تقاطعی که در این روش درختان مرکبات را به نژاد های ضعیف تریستیزا در مقابل نژادهای قوی ویروس مقاوم میکنند.این عمل در بیماری تریستیزا موفقیت آمیز بوده و در هندوستان و استرالیا در باغات مرکبات استفاده کرده اند.

گاهی دیده میشود که آلوده شدن مرکبات با سایر ویروس ها درخت را نسبت به تریستیزا مقاوم کرده است.

لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

زگیل سیاه نخل خرما date palm false smut(Graphiola leaf spot)

 

بیماری با نامهای دیگری چون زنگ زگیلی خرما و سیاهک دروغی درخت خرما نیز می‌شناسند. بیماری در اکثر نقاط دنیا دیده می‌شود. در کشورهایی که درصد رطوبت نسبی هوای آنها بالا می باشد مانند نیجریه، کشورهای مدیترانه‌ای و کشورهای عربی شیوع دارد. درایران دربلوچستان، مازندران و میناب گزارش شده است.

 

قارچ عامل بیماری Graphiola phoenicis است از راسته‌ی ustilaginales که دارای تلیوسپور و بازیدیوسپور می‌باشد. بازیدیوسپورها باعث ایجاد آلودگی می‌شوند. تلیوسپور می‌تواند بروی برگ دوام بیاورد. قارچ به قسمتهای مختلف برگ، برگچه‌ها و رگبرگهای اصلی حمله می‌کند و یکسری جوشهای برجسته(هاگینه) و کوچکی را بوجود می‌آورد. جوشهای سیاه و بسته mm3-1 قطر دارند؛ که در دوسمت برگچه و محوربرگ تشکیل می‌شود.

 

 

 

کنترل

 

1- سمپاشی با زینب و بنومیل قبل از پراکنش اسپورها

 

2- هرس برگهای آلوده و سوزاندن آنها

 

3- کاهش رطوبت باغ

 

4- رقم مقاوم مخصوصا واریته Kustaury

لینک به دیدگاه

پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی : Blossom End Rot

 

علائم اولیه پوسیدگی گلگاه شامل لکه های آب سوخته روی گلگاه میوه های رسیده یا در نزدیکی آن است . این لکه ها به سرعت رشد می کنند و ممکن است به هم بپیوندند و نواحی آسیب دیده وسیعی را بوجود بیاورند. به علت خشک و چروک شدن بافت ، سطح زخمها چروکیده و چرمی و به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه در می آید. قسمتهای آسیب دیده معمولا مورد حمله پاتوژنهای ثانویه قرار می گیرند که باعث پوسیدگی نرم و فساد میوه می گردند. در برخی مواقع بافتهای داخلی بیرنگ شده و متلاشی می گردند بی آنکه علائم قابل مشاهده ای در سطح میوه وجود داشته باشد.

 

پوسیدگی گلگاه عارضه ای است که با کمبود موقتی کلسیم موجود در گیاه مرتبط است و با تغییرات رطوبتی خاک تشدید می شود . اگر میزان آب محدود باشد، رشد گیاه کند می شود و متعاقبا جذب مواد غذایی نیز کاهش می یابد. این موضوع باعث کاهش غلظت کلسیم در گیاه می گردد زیرا کلسیم توسط جریان آب در گیاه جابجا می شود. به همین دلیل بخشهایی از گیاه که سریع تر تعرق می کنند، بیشترین میزان کلسیم را دریافت می نمایند.این نواحی معمولا برگهای بزرگ هستند که به خاطر اندازه شان تعرق زیادتری دارند. به این ترتیب میوه های در حال رشد، کمترین میزان کلسیم مورد نیاز خود را دریافت می کنند. استرس های رطوبتی ای که حتی در نتیجه پژمردگی های جزئی گیاه بوجود می آید، برای ایجاد کمبود کلسیم کافی است. زمانی که رطوبت به حد مناسب می رسد، گیاه رشد طبیعی خود را از سر می گیرد. ولی جذب کلسیم هنوز کند است و گیاهی که به سرعت در حال بزرگ شدن است، کلسیم کافی برای رشد خود دریافت نمی کند. کاربرد کودهای نیتروژنه به صورت آمونیوم نیز مستقیما بر جذب کلسیم در گیاه گوجه فرنگی تاثیر می گذارد و باعث کاهش جذب کلسیم و تجمع آن در بافتهای برگ گوجه فرنگی می گردد. در ضمن قطع شدن ریشه ها نیز باعث این عارضه می شود.

 

میزان انتشار عارضه پوسیدگی گلگاه را می توان با فراهم کردن رطوبت یکنواخت در مزرعه ( مثلا با استفاده از مالچ که هم باعث کنترل علفهای هرز می شود و هم مزرعه نیازی به کلتیواتور زدن پیدا نمی کند که ریشه ها در اثر آن آسیب ببینند ) و عدم مصرف زیاده از حد کودهای ازته کاهش داد. البته واریته های مختلف گوجه فرنگی از نظر حساسیت با هم بسیار تفاوت دارند. هیچکدام از واریته های حاضر تحمل کافی نسبت به این عارضه ندارند تا بتوان از آنها به عنوان یک راه کنترلی استفاده کرد. در ضمن گزارش شده است که اسپری به موقع میوه و شاخ وبرگ گوجه فرنگی با محلول رقیق شده کلرید کلسیم و تکرار آن، مانع از پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی می شود.

 

آفتاب سوختگی : Sunscald

 

علائم آفتا ب سوختگی ابتدا روی گوجه فرنگی های کال دیده می شود. این علائم به صورت بروز نواحی سفید یا برنزه روشن روی میوه هایی است که در معرض آفتاب قرار گرفته اند. نواحی تغیییر رنگ یافته چروک خورده و فرورفته اند و اغلب با یک هاله زرد رنگ احاطه شده اند. این نواحی معمولا در قسمت بالای میوه ، جایی که بیشتر در معرض آفتاب قرار می گیرد، دیده می شوند. عارضه آفتاب سوختگی در بوته هایی که برگهای پایینی آنها دراثر Septoria یا Early Blight . از بین رفته اند، و میوه ها به شدت در معرض نور خورشید قرار گرفته اند، دیده می شود. بخشهای آسیب دیده میوه ممکن است توسط پاتوژن های ثانویه مورد حمله قرار گیرند.

 

کنترل : مراقب باشید که در موقع برداشت یا هرس کردن، میوه ها در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند. داربست ها را طوری بببندید که میوه ها در معرض خورشید نباشند. استفاده از قارچکش ها و مبارزه با بیماری های برگی از نابود شدن برگها جلوگیری می کند. از کلتیوار هایی استفاده کنید که پوشش برگی مناسبی دارند.

 

Catfacing

 

علائم این عارضه به صورت نواحی فرو رفته و دندانه دار در قسمت گلگاه میوه است. گاهی خود میوه نیز بدشکل شده و به صورت قلوه ای شکل یا اشکال دیگر در می آید. این عارضه وقتی به وجود می آید که دمای هوا در طول گلدهی و تشکیل میوه کمتر از ۱۰ درجه سانتیگراد شود. این دما باعث می شو د که گرده افشانی کامل صورت نگیرد. در برخی مواقع گرمای زیاده از حد، آسیبهای ناشی ازبرخی علف کشها مثل D ـ ۴و۲

 

و تغییرات رطوبت خاک باعث catfacing می شود. در ضمن نیتروژن زیاد نیز باعث تشدید این عارضه می گردد. بروز catfacing به نوع کلتیوار گوجه فرنگی نیز بستگی دارد و در کلتیوارهای قدیمی بیشتر است. در ضمن کلتیوارهایی که میوه درشت تری دارند، حساس ترند.

 

ترک های رشد: Growth Cracks

 

در گیاه گوجه فرنگی دو نوع ترک رشدی دیده می شود : متحدالمرکز و شعاعی . ترکهای رشدی متحدالمرکز باعث بوجود آمدن ترکهای دایره ای شکل در انتهای میوه می شوند ولی ترکهای شعاعی از انتها به طرف خارج گسترش می یابند. این عارضه هنگام رسیدن میوه ظاهر میشود. این ترکها غالبا وقتی بوجود می آیند که شرایط مختلفی مثل نوسانات زیاد دما و رطوبت باعث تغییر شدید سرعت رشد می گردد. باران های شدیدی که پس از آب و هوایی خشک به وقوع می پیوندند، باعث بوجود آمدن ترکهای شعاعی در اکثر کلتیوارهای گوجه فرنگی می شوند. توانایی تحمل کلتیوارهای گوجه فرنگی نسبت به ترک خوردن متفاوت است و بستگی به استحکام و قابلیت انبساط ( strechability) پوست میوه دارد. کلتیوارهای بسیار حساس موقعی که میوه هنوز سبز است، ترک می خورند و کلتیوارهایی که تا حدودی مقاومند غالبا تا مراحل بعدی ترک نمی خورند. هر چه میوه زودتر ترک بخورد، ترکهای عمیق تر ی در آن بوجود می آید. نیتروژن زیاد و پتاسیم کم در ترک خوردن میوه ها نقش دارند و بنابراین فراهم کردن مواد غذایی مناسب، آبیاری منظم و کافی باعث کاهش احتمال ترک خوردن میوه ها می گردد.

 

Puffiness

 

میوه هایی که دچار این عارضه می شوند، تا حدودی پف کرده و زاویه دارند. حفرات داخل میوه، در صورت وجود، فاقد ماده ژلاتینی به میزان طبیعی اند و میوه بافت متراکمی ندارد. این عارضه در نتیجه گرده افشانی ناقص، کوددهی ضعیف و یا عدم تشکیل دانه به طور کامل بوجود می آید که غالبا ناشی از دمای پایین است. مشابه عارضه قبلی، نیتروژن زیاد و کمبود پتاسیم نیز باعث این مشکل می شوند. برخی از کلتیوارها نسبت به این عارضه حساس تراز بقیه هستند.

 

رسیدن لکه دار : Blotchy Ripening

 

در این عارضه بخشی از میوه به علت عدم تلقیح مناسب به خوبی نمی رسد. آب و هوای سرد باعث شیوع این عارضه می شود و کمبود آب یا مقدار زیاده از حد آن نیز باعث تشدید ان می گردد. علائم به شکل لکه های زرد رنگ یا سفیدی است که بافت زیر آن سخت باقی می ماند. نواحی آسیب دیده هم معمولا در بخش بالائی میوه ( Stem End ) هستند. این عارضه ممکن است با علائم ناشی از ویروس موزائیک توتون اشتباه شود. این بیماری در کلتیوارهای قدیمی شایع تر است.

 

پیچیدگی برگ: Leaf Roll

 

پیچیدگی برگ نوعی عارضه فیزیو لوژیک است که در اثر آب و هوای سرد و بارانی ایجاد می شود. این عارضه باعث پیچ خوردن برگهای پایینی به سمت بالا وضخیم و چرمی شدن آنها می گردد. پیچیدگی برگ اثری روی رشد گیاه و میزان محصول نمی گذارد و نیازی به مبارزه با آن نیست.

 

عوارض ناشی از علف کشها

 

علف کشها می توانند باعث بد شکل شدن شاخ و برگ گوجه فرنگی شوند. بوته های گوجه فرنگی به ویژه به D ـ ۴و۲ حساس هستند . علف کشهاباعث خم شدن برگها به سمت پایین، فنجانی و ضخیم شدن آنها می شوند. برگهای تازه باریک و پیچ خورده اند و به طور کامل توسعه نمی یابند. میوه ها ممکن است دچار catfacing شوند و نرسند. در ضمن در اثر بادبردگی ( drift ) هم ممکن است علف کشهایی که برای کنترل علفهای هرز چمنی به کار می روند، روی گیاه زراعی رفته و عوارض آشکار گردند. بخارات ناشی از علف کشها هم ممکن است گیاه را تا چند روز پس از کاربرد علف کشها تحت تاثیر قرار دهند. علف های چیده شده ای که قبلا علف کش روی آنها استفاده شده نیز نباید به عنوان مالچ درمزارع گوجه فرنگی به کار روند. اگر آسیب های وارد شده جزئی باشند، گیاه قادر به رشد و ترمیم خود خواهد بود. در ضمن گیاهان آسیب دیده باید به طور مرتب و کامل آبیاری شوند.

لینک به دیدگاه

پوسیدگی ریشه

 

 

علائم بیماری:

 

علائم بیماری در روی غده سیب زمینی نیز به صورت تشکیل اسکلروت های سیاه رنگی است که سطحی بوده و با آب شسته نمی شوند. زمانی که غده های آلوده به اسکلروت در خاکهای مرطوب کاشته شوند جوانه های روی غده می میرند و یا در رشد آنها وقفه ایجاد می شود. در روی ساقه هایی که از غده آلوده می رویند زخم ایجاد می شود. علائم این بیماری در مزرعه به صورت کوتولگی بوته، ارغوانی شدن برگها، پیچیدگی و زردی برگها در بوته های آلوده دیده می شوند. مناسبترین حرارت برای جوانه زنی اسکلروت ها 23 درجه میلی گراد است. این بیماری علاوه بر سیب زمینی بسیاری از گیاهان زراعی دیگر از جمله حبوبات، گیاهان روغنی، پنبه و کلم را نیز آلوده می کند.

 

 

عامل بیماری: عامل بیماری قارچ Rhizoctonia solani می باشد.

 

 

مبارزه:

 

الف) کاشت غده های سالم و عاری از اسکلروت

 

 

ب) ضد عفونی غده های بذری با استفاده از سموم قارچکش

 

 

ج) عدم کشت سیب زمینی به مدت 3 تا 4 سال در زمینهای آلوده

 

 

 

پوسیدگی خشک سیب زمینی

علائم بیماری:

 

علائم معمولا یک ماه بعد از انبار کردن غده ها به صورت لکه های قهوه ای بر روی غده ها به ویژه در محل زخمها دیده می شوند. به تدریج پوست روی لکه فرورفته و چروکیده شده و غده ها به حالت مومیایی در می آیند. غده ها در طول دوره انبار کردن به این بیماری حساس تر می باشند. توسعه بیماری در رطوبت نسبی بالای 70 درصد و حرارت 15 تا 20 درجه سریعتر صورت می گیرد. استفاده ازکودهای فسفره از پیشرفت بیماری می کاهد ولی استفاده بی رویه از کودهای پتاسه و ازته در مزرعه باعث حساسیت غده ها می گردد. این بیماری یکی از بیماریهای مهم سیب زمینی بوده و بیش از 20 درصد سیب زمینی هایی که در بازار به فروش می رسند به صورت پنهان و آشکار به این بیماری مبتلا هستند.

 

عامل بیماری:

 

 

این بیماری توسط دو گونه قارچی Fusarium solani و Fusarium roseum ایجاد می شود.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) جلوگیری از زخم شدن غده ها در زمان برداشت

 

 

ب) ضد عفونی غده های بذری با استفاده از سموم قارچکش

 

 

ج) جداکردن غده های آلوده و سالم در انبار

 

 

ج) ضد عفونی انبار

 

 

د) تهویه مناسب و حفظ دمای انبار در درجه حرارت 4 تا 7 درجه سانتی گراد

 

 

 

لکه موجی سیب زمینی

 

علائم بیماری:

 

 

بر روی برگها علائم به صورت لکه های قهوه ای رنگ با دوایر متحدالمرکز موجی و با حواشی کلروتیک دیده می شوند. لکه ها به سرعت توسعه پیدا کرده و ممکن است تمام اندامهای هوایی گیاه حالت سوخته به خود گیرند. در غده ها علائم به صورت لکه های سیاه فرورفته و با حواشی مشخص دیده می شوند. بافت زیر لکه ها قهوه ای رنگ شده و به حالت اسفنجی در می آید.

 

عامل بیماری:

 

عامل بیماری قارچ Alternaria solani می باشد.

 

مبارزه:

 

 

الف) کاشت بذر سالم و ضد عفونی شده

 

 

ب) برقراری تناوب 2 تا 3 ساله

 

 

ج) جمع آوری بقایا و انهدام آنها

 

 

د) سمپاشی بوته های دارای علائم با استفاده از سموم قارچکش مسی

 

 

پژمردگی بوته سیب زمینی

 

 

علائم بیماری:

 

 

علائم معمولا از اواسط تا اواخر فصل بر روی بوته های سیب زمینی ظاهر می شوند. علائم بیماری به صورت پژمردگی و پیچیدگی برگها در یک طرف بوته و زردی بافتهای بین رگبرگی دیده می شوند. زردی برگها معمولا از پائین بوته شروع شده وبه طرف بالا پیشرفت می کند. برگهای بوته آلوده به تدریج خشک شده و به ساقه آویزان باقی می مانند. آوندهای چوبی در ریشه، ساقه و علی الخصوص در طوقه تغییر رنگ داده و به رنگ قهوه ای در می آیند.

 

 

عامل بیماری: این بیماری توسط سه گونه قارچی Fusarium eumarti٬Fusarium oxysporum و Fusarium avenaceum ایجاد می شود.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) برقراری تناوب زراعی با استفاده از غلات

 

 

ب) جلوگیری از زخم شدن غده ها در زمان برداشت

 

 

ج) جمع آوری بقایا و انهدام آنها

 

 

د) کاشت بذر سالم و ضد عفونی شده

 

 

ه) تنظیم دوره های آبیاری

 

جرب معمولی سیب زمینی

 

 

علائم بیماری:

 

 

دو نوع علائم از این بیماری به نامهای جرب سطحی و جرب عمیق بر روی غده های سیب زمینی دیده می شوند. در جرب سطحی ابتدا اندازه لکه ها کوچک است ولی بعد لکه ها به هم متصل شده و به رنگ قهوه ای و چوب پنبه ای در آمده و سطح زیادی از پوست غده را می پوشانند. در جرب عمیق زخمهای فرورفته ای در غده ها ایجاد می شوند. ارقام پوست نازک به این بیماری حساس تر هستند. عامل بیماری بر روی چغندر، کلم، هویج، بادمجان، پیاز، ترب، شلغم و اسفناج نیز بیماریزا می باشد.

 

 

عامل بیماری:

 

 

عامل بیماری باکتری Streptomyces scabies می باشد. عامل بیماری زا مدتهای طولانی در خاک زنده مانده و از طریق غده های آلوده، آب، باد و ادوات کشاورزی آلوده به سایر نقاط انتقال می یابد.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) کاشت بذر سالم در زمینهای غیر آلوده

 

 

ب) برقراری تناوب زراعی با استفاده از سویا و یونجه

 

 

ج) تنظیم pH خاک بین 5 تا 3/5

 

 

د) تنظیم دوره های آبیاری

 

 

ه) کاشت ارقام مقاوم

 

 

 

پژمردگی باکتریائی سیب زمینی

 

 

علائم بیماری:

 

 

علائم این بیماری به صورت پژمردگی و سبز خشک شدن کل بوته ظاهر می شود. گاهی در اندامهای هوایی هیچگونه علائمی دیده نمی شود ولی در غده ها آثار بیماری به صورت سیاه شدن آوندها مشاهده می گردد. چنانچه غده آلوده برش داده شود ترشحات باکتری به صورت قطرات سفید رنگی از آوندها خارج می شوند. غالباﹰ در ناحیه چشم غده ها مواد چسبنده ای خارج می شود که باعث چسبیدن خاک به محل آلودگی می شود. عامل بیماری زا در گیاهان گوجه فرنگی، توتون و بادمجان نیز ایجاد بیماری می کند.

 

 

عامل بیماری: عامل بیماری باکتری Ralstonia solanacearum می باشد. عامل بیماری زا در غده های آلوده سیب زمینی و علف های هرز مزرعه سیب زمینی زمستان گذرانی می کند.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) کاشت بذر سالم در زمینهای غیر آلوده

 

 

ب) برقراری تناوب زراعی 5 ساله با استفاده ازگیاهان غیر میزبان

 

 

ج) مبارزه با علفهای هرز مزارع سیب زمینی

 

 

 

پوسیدگی نرم سیب زمینی

 

 

علائم بیماری:

 

علائم این بیماری در اندامهای هوایی به صورت کوتولگی، پژمردگی و مرگ اندامهای هوائی دیده می شوند. علائم بر روی غده ها ابتدا به صورت لکه های کوچکی دیده می شوند که به تدریج بزرگ شده تاول زده به نظر می رسند. سطح خارجی غده های آلوده ممکن است سالم به نظر برسد ولی داخل آن به توده ای نرم و لزج تبدیل می گردد. اگر پوست غده شکافته شود مایع لزجی بیرون می آید. معمولاﹰ بعد از مدتی از غده های آلوده بوی بدی به مشام می رسد. در هوای خشک غده های آلوده خشک و چروکیده می شوند. عامل بیماری زا در گیاهان گوجه فرنگی، بادمجان، خیار، کدو، هویج، پیاز، ترب،کرفس، کاهو، اسفناج و کلم نیز ایجاد بیماری می کند.

 

 

عامل بیماری: عامل بیماری باکتری Pectobacterium carotovorum می باشد. باکتری عامل بیماری در غده های آلوده سیب زمینی باقی مانده در انبار و خاک زمستان گذرانی می کند.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) رعایت بهداشت زراعی به صورت جمع آوری غده های باقی مانده در خاک و انهدام آنها

 

 

ب) اجرای تناوب زراعی با استفاده از غلات و سایر گیاهان غیر حساس

 

 

ج) تنظیم دوره های آبیاری و عدم آبیاری زیاد

 

 

سیب زمینی: Y ویروس

 

 

علائم بیماری:

 

 

دامنه انتشار این ویروس در ایران بیشتر از سایر ویروسهای سیب زمینی است. علائم این بیماری به صورت زردی برگها، موزائیک خفیف، ریزش برگها، کوتولگی بوته و لوله ای شدن برگها ظاهر می شوند. در دماهای زیر 10 درجه وبالای 25 درجه علائم محو می گردند.

 

عامل بیماری:

 

 

عامل این بیماری ویروس Y سیب زمینی (PVY) می باشد. عامل بیماری توسط شته ها انتقال می یابد. این ویروس به آسانی توسط شیره گیاهان آلوده و ادوات کشاورزی آلوده نیز منتقل می شود.

 

مبارزه:

 

 

الف) کاشت بذر سالم

 

 

ب) مبارزه با شته ها با استفاده از سموم سیستمیک به محض مشاهده آغاز آلودگی شته ای

 

 

ج) مبارزه با علفهای هرز مزارع سیب زمینی

 

ویروس پیچیدگی برگ سیب زمینی:

 

 

علائم بیماری:

 

 

علائم این بیماری معمولاﹰ بر روی برگهای جوان ظاهر می شوند. در بوته های آلوده برگها ایستاده، پیچیده و کمرنگ شده و به تریج به حالت ترد، خشک و چرمی درآمده و صدای کاغذ می دهند. در برخی از ارقام برگهای مسن نیز به رنگ ارغوانی درمی آیند. علائم این بیماری در اواخر فصل رشد ناپدید می گردند.

 

 

عامل بیماری:

 

 

عامل بیماری، ویروس پیچیدگی برگ سیب زمینی (PLRV) می باشد. ویروس عامل بیماری توسط شته ها، پیوند و غده های آلوده انتقال می یابد ولی توسط شیره گیاهان آلوده و ادوات کشاورزی قابل انتقال نمی باشد.

 

 

مبارزه:

 

 

الف) کاشت بذر سالم

 

 

ب) مبارزه با شته ها با سموم سیستمیک به محض مشاهده آغاز آلودگی شته ای

لینک به دیدگاه

سرکوسپوريوز زيتون: Cercosporiose Of Olive

 

عامل بيماری : Mycocentrospora cladosporioides

 

رده بندی عامل : Deuteromycota , Deuteromycetes , Hyphales

 

علائم و شرح بيماری:

 

قارچ داراي اسكلروت هايي به رنگ قهوه اي مايل به سبز، دايره اي يا تا حدودي سيلندري شكل است. كنيدي ها سبز زيتوني و كمي خميده هستند و 6-2 عدد ديواره عرضي دارند. اين قارچ باعث بوجود آمدن لكه برگي هاي خفيفي در زيتون مي شود. علائم به شكل لكه هاي خاكستري تا سربي رنگي است كه در سطح زيرين برگ وجود دارند و بعدا كاملا سياه رنگ مي شوند. سطح بالايي برگها كلروزه يا زرد شده، برگهاي مسن تر شاخه هاي خارجي تاج درخت، به ويژه در طول بهار و تابستان، مي ريزند.

 

بيولوژي:

 

اسكلروت ها عمل بقاي قارچ هستند و ميسليوم هاي جديد از آنها بوجود آمده، در سطح زيرين برگ رشد مي كنند. البته گاهي قارچ روي ميوه ها توليد كنيدي و كنيديو فر مي كند.

اپيدميولوژي :

اطلاعات كمي درباره نحوه پخش اين بيماري در دسترس است. باران نقش مهمي در انتقال كنيدي ها از برگهاي آلوده به برگهاي سالم دارد. در ضمن باد هم مي تواند كنيدي ها را از برگهاي افتاده در كف باغ به ساير برگها منتقل كند. آلودگي هاي اوليه در پاييز، بعد از اولين بارندگي، از اسكلروت ها بوجود مي آيند.

 

 

 

آنتراکنوز زیتون : Olive Anthracnose

عامل بیماری : Glomerella cingulata که آنامورف آن قارچ Colletotrichum gloeosporioides می باشد.اخیرآ قارچ دیگری به نام C.acutatum در میوه های پوسیده پیدا شده است.

 

رده بندی عامل بیماری :

 

قارچ Glomerella در ویرایش چهارم کتاب قارچ شناسی الکسوپولوس همراه با جنس های Polystigma و Phyllachora در راسته Phyllachorales از آسکومیست ها قرار می گیرد و خانواده ای برای آن تعیین نشده است ولی در سایر رده بندی ها این قارچ در خانواده Phyllachoraceae از راسته Polystigmatales از آسکومیست ها قرار داده شده است.

 

شرح بيماري :

 

اين بيماري براي اولين بار از پرتغال گزارش شد.در سطح ميوه ميتوان با چشم غير مسلح جوش هايي را ديد كه توده هاي اسپور روي آنها درون آسروول قرار گرفته است.

فرورفتگي هاي كوچكي در سطح ميوه ها بوجود مي آيد كه با آسروول ها پوشيده مي شوند. اين فرو رفتگي ها ابتدا به رنگ آجري مايل به كرم هستند كه در نهايت به رنگ قهوه اي در مي آيند. اندازه اين فرورفتگي ها به تدريج در ميوه افزايش پيدا مي كند و سرانجام تقريبا تمام سطح ميوه را مي گيرد و باعث چروكيدگي و پژمردگي آن مي شود.در شرایط مرطوب توده های مخاطی نارنجی رنگی از اسپورها در سطح میوه بوجود می آید. برگهاي نزديك ميوه ازبين مي روند ولي برگهاي انتهاي شاخه به صورت دسته اي در مي آيند ( يعني برگها از يك نقطه يا از نقاط نزديك به هم روييده اند ) . روي اين برگها نقاط قهوه اي رنگي ( كه در ابتدا زرد رنگند ) ديده مي شود كه با يك هاله تيره احاطه شده است. اين برگها در طول پيچ مي خورند و به شكل ناودان ( جوي ) درمي آيند.

 

بيولوژي :

 

آلودگي هاي اوليه در اثر اسپورهاي توليد شده در آسروول هاي روي ميوه ، برگها و يا شاخه هاي جوان بوجود مي آيد. علائم پوسیدگی هایی که در مراحل اولیه تشکیل میوه بوجود می آیند، ممکن است در زمان رسیدگی میوه ها ظاهر شود. این قارچ می تواند میوه را در تمام مراحل رشد آلوده کند. آسیب های ایجاد شده در اثر ضربه، برداشت نامناسب، استرس های مختلف، سوختگی های ناشی از آفتاب و سمپاشی، رسیدگی بیش از حد یا انبار شدن طولانی مدت، آلودگی را راحت تر می سازند. دوره بحراني حمله بيماري زماني است كه رنگ ميوه ها در حال تغيير است و شرايط محيطي مناسب وجود دارد . شيوع بيماري ممكن است با افزايش حمله مگس زيتون Dacus oleae با نام انگلیسی Olive Fly تشدید شود.

 

اپيدميولوژي :

 

بهترين شرايط براي توسعه قارچ دماي 25 درجه سانتيگراد و حداقل رطوبت نسبي مورد نياز آن 92 درصد است. جوش هايي كه در سطح نواحي آلوده بوجود مي آيند، از كنيدي هايي تشكيل شده اند كه در يك ماده ژله مانند گرانوله ( دانه دانه ) قرار دارد. اين جوش ها در آب باران حل مي شوند و در طول درخت پخش مي گردند و يا باد و باران ، هر دو ، كنيدي ها را از درختي به درخت ديگر انتقال مي دهند.

 

مبارزه :

 

مبارزه بيشتر به روش شيميايي صورت مي گيرد ، با استفاده از سموم مسي يا قارچكش هاي آلي . سمپاشي را بايد قبل از آغاز بارندگي هاي پاييزه انجام داد.

 

آنتراکنوز زیتون و لکه طاووسی را می توان با سموم زیر کنترل کرد:

 

ـ هیدروکسید مس ( مثل Kocide 500 WP که خاصیت قارچکشی دارد ) و اکسی کلرید مس ( مانند Cuprox 500 WP که خاصیت قارچکشی و باکتری کشی دارد ) .

در ضمن بايد از كلتيوارهايي استفاده كرد كه حساسيت كمتري دارند و ميوه هاشان ديرتر مي رسد. هرس مناسب ساليانه باعث كاهش اينوكولوم و بهبود گردش هوا در درخت مي گردد.

 

 

سایر بیماری های قارچی :

 

ـ شانکر Diplodia : در برخی مناطق گزارش شده است که البته خسارت آن کم است و باعث آسيب مستقيم به درخت نمی شود ولی ميتواند باعث تشديد خسارت های ناشی از غدد باکتريايی شود. در حال حاضر مبارزه ای عليه آن صورت نمی گيرد.

ـ پوسیدگی ریشه :علاوه بر قارچ هایی که قبلا به عنوان عامل پوسیدگی ریشه ذکر کردیم، قارچ های دیگری مثل Rhizoctonia ، Pythium و Rosellinia necatrix هم می توانند به ریشه زیتون حمله کنند.

 

ـ زوال شاخه ها ( Shoot Dieback ) :

 

Tip Dieback و مرگ شاخه ها به طورغیر مستقیم، می تواند ناشی از پوسیدگی ریشه باشد . با این وجود، این علائم در درختانی که هیچ مشکل واضحی در سیستم ریشه ای ندارند هم دیده شده است. در شاخه های جوان، قارچ Botrytis به عنوان عامل مرگ نوک شاخه ها شناخته شده است ولی در درختان مسن هیچ ارگانیزمی در این رابطه کشف نشده است.

 

ـ قارچ های عامل پوسیدگی میوه :

Alternaria , Cladosporium و Ulocladium نیز به عنوان عوامل پوسیدگی میوه از بسیاری از کلتیوارها گزارش شده اند. این قارچ ها می توانند هم به عنوان عوامل اولیه و هم به عنوان عوامل ثانویه پوسیدگی به میوه ها حمله کنند. برخی از پوسیدگی های ایجاد شده مثل پوسیدگی نوک میوه که در کلتیوار Sevillano دیده می شود، می تواند در اثر استرس های رطوبتی، مصرف زیاده از حد کودهای ازته و یا متعادل نبودن میزان بر و کلسیم خاک باشد.

در اسپانیا هم عارضه ای که " خشکیدگی نوک میوه Apical Fruit Desiccation" یا " پوسیدگی راسی Apical Rot " نامیده می شود، در اثر تغییرات ناگهانی در دما و رطوبت که باعث دی هیدراتاسیون موضعی در میوه زیتون، به ویژه در نوک آن، می شود، بوجود می آید.

قارچ های دیگری نیز مثل Capnodium ( عامل ایجاد فوماژین در میوه ها ) ، Phoma و Macrophoma از درختان زیتون گزارش شده اند.

 

 

بیماری هایی با عوامل ناشناخته :

 

ـ لکه های سفید روی برگها : White Spots On Leaves

در بسیاری از واریته ها دیده می شود ( Hardy Mammoth , Manzanillo , Jumbo , Paragon ) .

لایه اپیدرمی از بقیه سلول ها فاصله می گیرد و این امر باعث سفید شدن رنگ سطح برگ می شود. این عارضه فقط در درختان جوان دیده شده است.

 

ـ لکه دار شدن و رگه رگه شدن: Spotting And Flecking

لکه هایی که ناشی از مرگ و فرو رفتن بافتها هستند در دو طرف برگ دیده می شوند. این عارضه بیشتر در گیاهان جوان واریته Barnea ، به ویژه در برگهای مسن، دیده شده است. این عارضه احتمالآ در اثر استرس بوجود می آید.

 

ـ پیچ خوردگی برگ : Leaf Distortion

برگها زبر شده و تقریبآ به شکل داس در می آیند. این برگها معمولآروی شاخه های جوان دیده می شوند و در کل برگهای شاخه این عارضه دیده می شود. اگر این شاخه ها را قطع کنیم، بخشهای پائینی رشد طبیعی خود را از سر می گیرند. این عارضه اولین بار در واریته های Frantoio , Picual و Barnea که یک تا دو ساله بودند دیده شد. تصور می شد که این عارضه در اثر کنه جوانه زیتون ( Olive Bud Mite ) بوجود می آید ولی هیچ کنه ای در گیاهان آلوده دیده نشد. سپس احتمال ویروسی بودن این بیماری مطرح شد ولی تا کنون ویروسی روی درخت کشف نشده است. به غیر از استرالیا، عوارض مشابهی هم از کالیفرنیا، ایتالیا، پرتغال و شیلی گزارش شده است که عارضه داسی شدن برگ ( Sickle Leaf Disorder ) نامیده می شود. این عارضه توسط ارگانیزمی که از طریق پیوند قابل انتقال است، بوجود می آید و احتمالآ یک ارگانیزم ویروس مانند می باشد که میوه ها را آلوده نمی کند. در ضمن برخی این عارضه را ناشی از کمبود بر و تغذیه حشرات می دانند.

 

ـ مرگ ساقه ها : Stem Death

 

در بسیاری از واریته ها دیده می شود . معمولآ در نهالهای زیر دو سال، چندین سانتیمتر از بافتهای ساقه اصلی، تقریبآ به فاصله ۱۲-۸ سانت از سطح زمین، از بین می روند.بدین ترتیب بافتهای بالای منطقه آلوده می میرند ولی بخشهای زیرین به رشد خود ادامه می دهند. اگر ساقه اصلی را درست از زیر منطقه مرده قطع کنیم، گیاه از پایه تولید ساقه های دیگری خواهد کرد و به رشد خود ادامه خواهد داد. Botryosphaeria تنها قارچی است که تا به حال از منطقه مرده گزارش شده است ولی این قارچ به احتمال زیاد یک عامل پوسیدگی ثانویه است.در ضمن باکتری های مختلفی از این ناحیه جدا شده اند ولی هیچ کدام عامل بیماری نبودند و به عنوان عواملی که بعدآ بافتهای مرده را آلوده کرده اند، شناخته شدند. قارچ های رایزوکتونیا، فیتوفترا و پیتیوم نیز از ریشه یرخی از درختان آلوده جدا سازی شدند ولی غیرمتحمل است که پاتوژن های ریشه بتوانند، در فاصله ای بالاتر از سطح خاک، به ساقه آسیب برسانند. سرمازدگی هم به عنوان یک عامل در نظر گرفته شده است ولی برخی از نمونه ها در منطقه ای نبودند که در معرض سرمازدگی قرار گرفته باشند.

 

ـ عفونت های پیوندی : Graft Infection

 

چندین قارچ و باکتری از پیوندهای آلوده جداسازی شده اند که باعث ازبین رفتن پیوندک و مرگ بافتهای بالایی محل پیوند شده اند. ولی هیچ کدام به عنوان عامل اصلی بیماری شناخته نشده اند. اکثر آنها به آسانی قادر به نفوذ در زخمهای ایجاد شده از پیوند زدن هستند. با رطوبتی که در اثر پیچیدن محل پیوند بوجود می آید، آلودگی در شرایط ایده آلی پیشرفت می کند. بنابراین در هنگام پیوند و تکثیر باید بهداشت را کاملآ رعایت کرد تامانع از آلودگی پیوند به این ارگانیزم های فرصت طلب شویم

لینک به دیدگاه

این بیماری به برگهای چغندرقند Beta Vulgarist حمله می‌کند و در نتیجه وزن ریشه و میزان قند در ریشه گیاه بیمار پایین می‌آید. این بیماری در اروپا و آمریکا در درجه دوم یا سوم اهمیت قرار گرفته است، ولی در ایران به علت مساعد بودن شرایط رشد برای این قارچ ، خسارت آن خیلی زیاد و جزء بیماریهای درجه اول چغندر قند می‌باشد. این بیماری در تمام مناطقی که کشت و کار چغندرقند انجام می‌گیرد دیده می‌شود، شدت و ضعف بیماری نسبت به تغییرات درجه حرارت ، رطوبت منطقه فرق می‌کند.

 

 

 

عامل بیماری

 

عامل بیماری سفیدک چغندر قارچی از رده Ascomycetes و از راسته Erysiphales و خانواده Erysiphaceae است. طبق مطالعات و بررسیهایی که انجام گرفته عامل بیماری سفیدک سطحی چغندر قند در ایران Erysiphe polygoni DC است که Blumer آن را Synonyme با Erysiphe betae (Vanha) Weltzien می‌داند.

 

بیولوژی قارچ

 

کنیدی‌ها توسط باد و باران بر روی برگ بوته‌های جوان می‌افتد در صورت مساعد بودن شرایط پس از 3 تا 5 ساعت کنیدی تندش می‌یابد و رشته‌ای به نام Tube germinatif از آن خارج می‌شود که از راه روزنه‌های برگی یا به طریقه مکانیکی دارد نسج میزبان می‌شود. در این حال اندام رویش قارچ که شامل رشته‌های میسلیوم است در سطح میزبان ظاهر گشته و بطور پراکنده سطح برگ را می‌پوشاند، بر روی همین رشته‌های میسلیوم کنیدیوفورها و کنیدی‌های زنجیره‌ای شکل ظاهر می‌گردند. در صورت وجود شرایط مناسب بیماری تمام مزرعه را فرا می‌گیرد.

 

این قارچ در حرارت زیاد نمی‌تواند فعالیت داشته باشد، چنانکه در مرداد ماه پیشروی این قارچ کم بوده و در شهریور ماه که رطوبت نسبی بالا و درجه حرارت کم می‌شود از نو فعالیت می‌کند از اواسط همین ماه است که نقاط قهوه‌ای مایل به سیاه که همان پرتیس‌ها یا فرم جنسی قارچ می‌باشند ظاهر می‌گردند. به ظاهر این پرتیس‌ها عامل انتقال بیماری از سالی به سال دیگر می‌باشند. این بیماری روی میزبان‌های متعددی از خانواده‌های Leguminoseae , chenopodiaceae و گیاهان علوفه‌ای دیگر فعالیت می‌کند، روی هم رفته قارچی پلی‌فاژ می‌باشد.

 

علایم بیماری

 

از اواخر خرداد اولین علایم بیماری در سطح زیرین برگها و بعد در سطح فوقانی ظاهر می‌شود. این علائم عبارت است از ظهور پوشش سفید گردمانندی در سطح زیر برگ که در اثر زیاد شدن رطوبت هوا قارچ به سرعت رشد کرده و ازدیاد می‌یابد و سطح فوقاتی برگها و ساقه‌ها و تکمه‌های گل را می‌پوشاند، به تدریج که بیماری پیشروی می‌کند پوشش سفید گرد مانند کمیتغییر رنگ یافته و متمایل به رنگ قهوه‌ای می‌گردد.

 

در اثر حمله این قارچ برگها تقریبا شادابی خود را از دست داده و برگهای جوان کمی چروک‌دار و برگهای مسن‌تر به طرف پایین بوته کمی خم شده و زرد رنگ می‌شوند. معمولا بهترین درجه حرارت برای رشد قارچ 20 - 18 درجه سانتیگراد می باشد، در خرداد ماه به علت بالا رفتن درجه حرارت از شدت حمله پیشروی بیماری کاسته می‌شود، آخر فصل (از اویل شهریور ماه) به علت بالا رفتن رطوبت نسبی و مساعد شدن درجه حرارت بیماری شدت می‌یابد. تمام سطح مزرعه بطور یکنواخت مورد حمله بیماری قرار نمی‌گیرد، اگر خوب دقت شود در بعضی از خطوط شدت حمله بیماری زیاد و در برخی دیگر بوته‌های آلوده کمتر است.

 

ظهور قارچ را در اوایل ابتلا در سطح زیر برگها می‌توان اینطور توجیه کرد که قارچ در اوایل حمله خود نسبت به نور زیاد کمی حساس بوده و همچنین احتیاج آن به رطوبت و سایه بیشتر است. پوشش سفید سطح برگ در حقیقت اندامهای بیرونی قارچ می‌باشد که شامل رشته‌های میسیلیوم و اندامهای تولید مثل غیرجنسی و نقاط سیاه رنگ که در آخر فصل ظاهر می‌شوند اندامهای جنسی قارچ است.

 

خسارت بیماری

 

در اثر حمله بیمار سطح زیرین و فوقانی برگ از پوشش سفید گردمانندی پوشیده می‌شود. این پوشش به منزله قشر یا صفحه‌ای است که بین سطح برگ و محیط خارج قرار می‌گیرد و مانع رسیدن نور خورشید بطور کامل به سطح برگ می‌گردد. در این حال برگها به خوبی عمل فتوسنتز را انجام نداده و از قسمت بیرونی شروع به زرد شدن کرده و بعدا خشک می‌شوند.

 

گیاه برای ادامه حیات و رشد تکمیلی و ایجاد تعادل بین دو بخش بیرونی و درونی مجبور است برگهای جدیدی را تولید کند که خود این عمل موجب کم‌شدن رشد و تقلیل وزن ریشه‌ها می‌شود. طبیعی است که این نوع ریشه‌ها دارای قند کمتری خواهند بود. رشته‌های میسیلیوم برای تغذیه و ادامه زندگی اندامهایی به نام مکه به داخل سلولهای اپیدرم میزبان می‌فرستند و مواد غذایی مورد نیاز خود را بدست می‌آورند. همین عمل موجب تخریب و ظهور اختلالاتی در فعالیت سلولهای مزبور می‌شود.

 

مبارزه

 

بیماری سفیدک چغندر در اغلب نقاط دنیا که چغندرقند کشت و کار می‌شود از نظر اقتصادی اهمیت قابل ملاحظه‌ای نداشته و خسارت حاصله از حمله بیماری بسیار ناچیز و قابل اغماض می‌باشد، ولی در ایران به علت مساعد بودن شرایط محیطی و وجود میزبانهای متعدد توسعه یافته ، زیرا قارچ زمستان را در روی علفهای هرز مجاور در مزارع می‌گذراند و در اواخر بهار موجب آلودگی مزارع چغندرقند می‌شود برای مبارزه با این بیماری روشهای زیر قابل توصیه می‌باشند.

 

مبارزه زراعی

 

1) تمیز کردن و پاک نگاهداشتن مزارع چغندرقند از علفهای هرز

 

2) تمیز کردن اطراف مزارع چغندرقند از علفهای هرز

 

3) پس از برداشت محصول مزرعه را از بقایای چغندر قند پاک کرد.

 

4) بذری که برای کاشت چغندرقند استفاده می‌شود باید حتی‌الامکان عاری از بذور علفهای هرز باشد

 

5) تهیه ارقام مقاوم به سفیدک

 

مبارزه شیمیایی

 

در مورد مبارزه شیمیایی با این بیماری آزمایشهای متعددی در اطراف کرج انجام گرفته و زمان مبارزه با این بیماری به محض ظهور پوشش سفید گردمانندی در روی برگها می‌باشد و سمومی را که می‌توان توصیه کرد عبارتند از:

 

1) گل گوگرد به میزان 20-25 گیلوگرم در هکتار گردپاشی شود.

 

2) کاراتان 1 گرم در لیتر و معمولا 600 تا 800 لیتر در هکتار کافی به نظر می‌رسد.

 

3) سولفورن به نسبت 1 کیلوگرم در 100 - 75 لیتر آب مصرف می‌شود.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سیاهک نیشکر Sugarcane smut

 

 

 

این بیماری به قسمتهای هوایی گیاه بخصوص برگ حمله میکند برگ پاره پاره (رشته رشته) شده و آویزان می شود، همچنین بجای گل آذین هاگینه دراز وشلاق مانندی بوجود می آید. تلیوسپور Ustilago scitaminea جوانه زده و بازیدیوسپور تولید می کند. بازیدیوسپورروی گیاه می افتد و جوانه نیشکر (در غلاف) (جوانه جانبی) را آلوده میکند. سال بعد که قلمه کاشته میشود گیاهچه آلوده تولید میکند و سیاهک در اواخر فروردین دیده میشود. جایی که هوا خشک است اسپورها سریع پخش میشوند و در جاهای مرطوب اسپورها به هم می چسبند و کمتر(دیرتر) پخش میشوند. بازیدیواسپورها با تشکیل پل لقاح تولید ریسه دیکاریون میکنند. در ایران سه رقم تجارتی نیشکر به نامهای 310- Nco ، 48-Cp و7- Cps کاشته میشود. 310- Nco خیلی به این بیماری حساس است ولی دو رقم دیگر مقاوم هستند. البته این رقم مناسب ترین رقم است. چون نیشکر را باید به محض برداشت به کارخانه برد و پروسه کرد، ارقام زودرس را زودتر و ارقام دیررس را دیرتر برداشت میکنند. بنابراین با توجه به کمبود کارخانه رقم دیررس لازم داریم که 310- Nco دیررس است، پر محصول است و به گرمای حدود 50 درجه سانتیگراد و نیز به سرما مقاوم است.به بیماریهای مهم و بعضی آفات مثل سزامیا (کرم ساقه خوار) نیز مقاوم است. فعلاً این رقم را حذف کرده اند ولی مزارع مخلوط شده (ارقام گوناگون) و این باعث شده مزارع آلوده و سالم و را مخلوط در هم ببینیم.

 

این سیاهک بسیار گرمادوست است. تلیوسپورها در دمای 25 درجه سانتیگراد به خوبی جوانه نمی زنند. بهترین دما برای جوانه زنی یک تلیوسپور 35 درجه سانتیگراد است. در تلیوسپورزیاد دوام ندارد بخصوص وقتی خاک مرطوب باشد. بقای قارچ در قلمه هاست. بنابراین اگر قلمه سالم داشته باشیم ،سیاهک را نخواهیم داشت. ورود قلمه بسیار مشکل است چون گران است و ورود دو قلمه خوب حدود15-10 دلار است بنابراین رقم را نمیتوان تغییر داد. اصلاح نژاد هم در ایران صورت نمی گیرد.

 

سیستمهای سالم سازی قلمه :

 

1-استفاده از آب گرم. حرارت حدود 52 درجه سانتیگراد برای مدت کوتاه(حدود 10تا20 دقیقه) و دمای 50 درجه سانتیگراد برای مدت طولانی(حدود2ساعت). متأسفانه دمای50درجه سانتیگراد موزاییک را از بین نمی برد. این روش با امکانات کشور ما ممکن نیست.

 

2- استفاده از قارچ کش ها (تیلت): متأسفانه قارچ کشها فقط برای سال اول خیلی موثرهستند. سال دوم بیماری ظاهر میشود و سال سوم کاملاً زیاد میشود. مشخص نیست که سیاهک از کجا می آید و گیاه از طریق ریشه آلوده میشود و یا نه بلکه قارچ کش Fungistatic است و از بین می رود و بنا براین قارچ ظاهرمی گردد. گیاه سال اول را Plant و سالهای بعد به تر تیبRatoon I، II Ratoon، ........وRatoon IV می نامند. درخوزستان تا Ratoon IV پیش میروند. در جاهای سیاهک دار بخا طر سیاهک و در جاهای دیگر بخاطر متراکم شدن خاک. روش دیگر مبارزه کندن بوته های سیاهک زده است . این راهی است که رقم را خالص می کند.

 

کنترل:

 

1. ضد عفونی قلمه با پروپیکنازول EC25% دو در هزار

 

2. ارقام مقاوم

 

3. عدم استفاده از راتون بالا

 

4. سوزاندن قلمه های آلوده

لینک به دیدگاه

مزارع نیشکرخوزستان آلودگی شدیدی دارد. بسته به رقم بین100-0 درصد آلودگی دیده می شود . بیشتر رقم310-Nco کشت می شود که آلودگی دراین رقم %50 -40است. عامل بیماری

 

Sugarcane mosaic Virus(ScMv)ازجنس Potyvirusاست که در حدود750nmطول دارد وتوسط گونه های Ropalosiphum انتقال می یابد. یکی از راههای انتقال وپایداری ویروس در قلمه ها است. در شمال ایران مقدارکمی نیشکر کشت می شود که احتمالاً نیشکر از جنوب به شمال برده شده است. در شمال شکر قهوای تولیدمی کنند. در ساری بوته سالم وعاری از ویروس دیده نشده است،شاید به این دلیل است که شرایط برای شته ها مناسب است. آلودگی در ذرت خیلی کم است.

 

پایداری ویروس در خود بوته های نیشکر می باشد.

 

کنترل:

 

1- قلمه سالم (سالم گزینی قلمه): باروشELISA می توان تا حدود زیادی بیماری را در قلمه ها تشخیص داد. برای این کار جوانه های واقع در بند قلمه راگرفته وتست سرولوژیکی انجام می دهند. برادشتن این جوانه ها صدمه ای به قلمه نمی زند.

لینک به دیدگاه

ویروس موزائیک شته زاد لوبیا چشم بلبلی Cowpea aphidborne mosaic virus

 

 

 

این ویروس به دلیل بذرزاد بودن انتشارزیادی در جهان یافته است. درصد بذر زاد شدن این ویروس بالاست(حدود25%).

 

علائم:

 

اگر آلودگی از بذر آغاز شود علائم بصورت یک سری لکه های موزائیکی در برگهای اولیه که خیلی ملایم بوده میباشد. ولی بعد که برگهای سه برگچه ای تشکیل می شوند بصورت موزائیک شدید دیده میشوند. در مزرعه ممکن است علائم شدید بیماری بصورت موزائیکی، بدشکلی و تاولی شدن برگ دیده شود. ویروس عامل این بیماری از گروه Potyvirusها بوده که با شته بصورت ناپایا منتقل میشود.

 

یک ویروس عامل موزائیک دیگر نیز در لوبیا چشم بلبلی وجود دارد به نام ویروس موزائیک معمولی لوبیا چشم بلبلی که ایزومتریک بوده و با بذر و سوسک منتقل میشود و از گروه Comovirus است

لینک به دیدگاه

سفیدک کرکی توتون وتنباکو Tobacco blue mold (Downy Mildew)

 

83-068f2.jpg

 

عامل بیماری Peronospora tabacina- است که اخیراً در بعضی منابع اسم آنرا P. hyoscyami ذکر کرده اند.

 

این بیماری خیلی قدیمی است واولین بار درسال 1891 میلادی از استرالیا گزارش شد. سپس در سال 1930 از آمریکا ودر سال 1958 از اروپا گزارش گردید و ظرف مدت چهار سال تمام اروپا آلوده کرده و اپیدمی ایجاد نمود.

 

از اروپا به شمال آفریقا و آسیا ی نزدیک رسید و در سال1962(1341) از شمال ایران گزارش شد. درهمین سال تقریباً 75% محصول توتون الجزایر را از بین برد. همچنین در همان سال65% محصول ایتالیا را نیز نابود کرد.

 

در سال بعد در ایران بیش از 50% محصول شمال را از بین برد .در سال 1362 در فارس برای اولین بار دیده شد و در سال 1979 در کانادا و آمریکا بخا طر شرایط خنک ومرطوب خسارت به 250 میلیون دلار رسید. در حال حاضر این قارچ در تمام نقاط ایران وجود دارد ودر صورت فراهم شدن شرایط خسارت زیادی به بار می آورد.

 

این بیماری از سفیدکهای تیپیک می باشد . قارچ عامل این بیماری درپشت برگها ی آلوده ایجاده لایه کرکی آبی متمایل به بنفش می کند (کپک آ بی) وروی برگها نیز لکه های زرد رنگ کلروتیک دیده می شود . عامل بیماری درگیاه سیستمیک شده و سبب کوتولگی و کج ومعوج شدن گیاه میشود و درآوندها نیز سبب قهوه ای شدن بافت میشود. همچنین ممکن است منجر به آلودگی بذر نیز شود.

 

این قارچ یک Oomycete است که تولید اسپورانجیوفور با انشعابات دو شاخه میکند که در انتها و بر روی استریگماها اسپورانجیوم تولید میشود. همچنین تولید Oospore میکند که در بقای قارچ نقش مهمی دارد. اسپورانجیومهای قارچ میتوانند فواصل زیاد (km 1600) را نیز طی کنند و به مناطق جدید گسترش یابند. این قارچ فقط به جنس Nicotina حمله میکند ولی در شرایط گلخانه ای بعضی از اعضای خانواده Solanaceae را نیز ممکن است آلوده کند.

 

منشأ آلودگی اغلب از خزانه است، چون شرایط برای قارچ مطلوب است، یعنی درجه حرارت کم و رطوبت بالا است (به علت تراکم زیاد نشاها). معمولاً یک هفته بعد از آلودگی قارچ تولید اسپورانجیوم میکند یعنی سیکل آلودگی یک هفته است و به همین ترتیب ادامه می یابد و میزان آلودگی به سرعت زیاد میشود. درجه حرارت بهینه برای جوانه زنی اسپورانجیوم 15 درجه سانتی گراد و بیشینه 30 درجه سانتی گراد و کمینه 5/3 درجه سانتی گراد میباشد. شرایط مساعد برای تولید بیماری، حرارت متوسط (حدود 20درجه سانتی گراد)، رطوبت بالا و هوای ابری است. اسپورانجیوم قارچ را کنیدیوم هم گویند زیرا هیچ وقت تولید زئوسپور نمیکند.

 

کنتــــــــــرل :

 

1-استفاده از ارقام مقاوم.

 

2- مانکوزب wp 80% و 2-1در هزار در زمین اصلی

 

3- مانب wp 80% و 2-1 در هزار در زمین اصلی

 

4- زینب wp 80% و 3 در هزار در زمین خزانه

 

5- متالاکسیل- مانکوزب و 1 در هزار در خزانه

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

بیماری‌های بسیاری وجود دارد که ریشه گندم را مورد حمله قرار می‌دهند؛ مثلا ظهور سنبله‌های سفید در محصول به طور عمده نشان دهنده وجود پاتوژن‌های پوسیدگی ریشه، نظیر پاخوره (نوعی بیماری فوزاریومی) یا (Bipolaris sorokinian است. این سنبله‌های سفید کاملا از بین رفته و ارتباطات آوندی آن‌ها برای ورود آب و مواد غذایی به طور کامل توسط بیماری‌های پوسیدگی ریشه یا طوقه تخریب شده است. چنین گیاهانی احتمالا قبل از سنبله‌دهی مدتی به این بیماری‌ها مبتلا بوده‌اند. برای شناسایی بیماری‌های ریشه، بررسی مزرعه در زمان گیاهچه، ایجاد گره، سنبله‌دهی تا گرده‌افشانی ضروری است که روش‌های بررسی مزرعه در ادامه آورده شده است:

 

الف- بررسی مزرعه در زمان گیاهچه

 

اگر در مزرعه بخش‌هایی وجود داشت که در آن‌جا گیاهان از بین رفته یا برگ‌های بوته رنگ پریده و ضعیف بود، گیاهچه‌ها را با دقت از خاک خارج و ریشه آن‌ها را بشویید. دقت كنيد و ببينيد ریشه‌ها دارای رشد اندک، رنگ پریده و به رنگ‌های قهوه‌ای و خاکستری هستند یا نه. در واقع انواع گونه Pythium باعث ایجاد ریشه‌های اصلی تحلیل رفته به همراه توسعه ضعیف ریشه‌های جانبی و ایجاد بافت نرم قهوه‌ای رنگ در نزدیکی یا راس ریشه می‌شوند. چنین حالتی در خاک‌های بسیار مرطوب یا غرقاب رخ داده و موجب سبز شدن ضعیف و مرگ گیاهچه می‌شود.

 

ب- بررسی مزرعه در زمان ایجاد گره

 

باید مزرعه را از نظر گیاهانی که شادابی کم‌تری دارند، به‌خصوص بخش‌های مشخصی از بوته‌هایی با شادابی کم‌تر یا دارای برگ‌های زرد، بررسی كرد و این گیاهان را از خاک خارج نمود و ریشه‌های آن‌ها را شست. این ریشه‌ها دارای رشد محدود بوده و راس آن‌ها رنگ پریده و نوک تیز است. عوامل زیر ممکن است باعث ایجاد این شرایط گردند:

 

1-Rhizoctonia sp.: قادر به ایجاد بخش‌های برهنه از گیاه در سطح مزرعه است (به همین دلیل به آن بیماری بخش‌های برهنه یا Bare patch نیز می‌گویند). ممکن است در این بخش‌ها تعدادی گیاهان باقی‌مانده مشاهده شود، اما این گیاهان بسیار کم رشد هستند. ریشه این گیاهان به طور عمده قهوه‌ای رنگ و نیزه‌ای شکل بوده و حتی تا حد بسیار زیادی پوسیده است. Rhizoctonia sp.اغلب در آن دسته از اراضی به وجود می‌آید که علف‌های هرز قبل از کاشت آن‌ها از بین نرفته باشد. می‌توان این بیماری را كه در نواحی دارای بارندگی زمستانه و در خاک‌های آهکی فقیر نیز شایع است با بروز حالت غرقاب مرتبط دانست.

 

2- نماتدهای کیسه‌ای غلات (Heterodera spp.) نیز باعث ایجاد بخش‌هایی با رشد ضعیف و اغلب دارای تعدادی برگ زرد در مزرعه می‌شوند که ممکن است چند متر طول داشته باشند. گیاهان آلوده را از خاک خارج کرده و ریشه و طوقه آن‌ها را بررسی نماييد. در صورتی که ریشه‌های ثانویه سفید یا رنگ پریده، کوتاه، پیچ خورده و در هم گره خورده به صورت یک توده باشند، نشانگر نماتدهای کیستی غلات است که از ریشه‌های گیاه تغذیه کرده و باعث بروز چنین علايمی می‌شوند. به مرور کیست‌های سفید کوچکی در این گره‌ها یا روی ریشه‌های ضخیم شده توسعه می‌یابند. این کیست‌ها در نهایت به رنگ قهوه‌ای درمی‌آیند.

 

3- بیماری پاخوره (Gaeumannomyces graminis var. tritici)را می‌توان در مراحل ابتدایی آن با شکافتن ریشه شناسایی کرد. در این حالت مغز ریشه به رنگ سیاه در می‌آید. در مراحل بعدی بخش تحتانی ساقه و بسیاری از ریشه‌ها سیاه خواهند شد. در این حالت بوته‌ها را به سهولت می‌توان از ریشه کند. ریشه‌ها، کوچک باقی می‌مانند. بیماری پاخوره تمامی پنجه‌های گیاه را تحت تاثیر قرار مي‌دهد و ممکن است بخش‌هایی از مزرعه به طول چند متر را آلوده سازد. این بیماری در شرایط مرطوب‌تر و به‌خصوص در خاک‌های خنثی تا قلیایی به سرعت گسترش می‌یابد. این بیماری را همچنین بیماری سفید شدن سنبله نیز می‌نامند، زیرا سنبله‌های مرده به نحو فزاینده‌ای در بخش‌های آلوده مزرعه- که هر چه فصل رشد گیاه به انتها نزدیک می‌شود گسترش آن‌ها نیز بیش‌تر می‌گردد- مشاهده می‌شوند.

 

4- قهوه‌ای رنگ بودن بخش تحتانی ساقه ناشی از پوسیدگی طوقه Helminthosporium است. همچنین ممکن است علايم دیگري از قبیل صورتی رنگ شدن میان‌گره‌های زیر طوقه و پایین‌ترین گره‌های روی ساقه در زیر غلاف‌های برگ نیز وجود داشته باشد. این بیماری معمولا پنجه‌های اولیه (1 تا 2 ساقه) در هر بوته را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ایجاد رنگ صورتی در ریشه با گونه‌های فوزاریومی مجموعه پاتوژن ریشه در ارتباط است. این علايم هنگامی که گیاهان تحت تنش آبی واقع شوند، آشکارتر می‌گردد.

 

ج- بررسی مزرعه در زمان سنبله‌دهی تا گرده افشانی

علايم ناشی از بیماری‌های بذرزاد و خاک‌زاد معمولا پس از سنبله‌دهی در مزرعه ظاهر می‌شوند. سیاهک‌ها از نوع بیماری‌های بذززاد محسوب مي‌شوند.

زمانی که برخی از سنبله‌ها کاملا سفید و مرده هستند، پاخوره یا پوسیدگی طوقه باعث بروز این مشکل می‌شود. بیماری در این مرحله سیستم آوندی ساقه‌ها را به طور کامل از بین برده و در نتيجه، باعث از بین رفتن و سفید شدن سنبله‌ها می‌شود. بروز یخبندان شدید نیز ممکن است علايم مشابهی ایجاد کند، اما در صورت بروز یخبندان بخش‌های وسیعی از مزرعه به صورت متصل به یکدیگر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

سایر انواع پوسیدگی ریشه در جنوب آسیا شایع است، به‌خصوص هنگامی که شرایط گرم باشد.Bypolaris solorokiniana باعث ایجاد ریشه‌های قهوه‌ای نکروزه و میان‌گره‌های زیر طوقه‌ای قهوه‌ای رنگ می‌شود. پوسیدگی ریشه ناشی از قارچ rolfsii Sclerotium نیز در این مکان شایع است.

 

1- اگر یکی از سنبلچه‌ها یا تعدادی از آن‌ها و یا کل سنبله، بی‌رنگ یا كمي خشک بود یا سنبلچه‌ها دارای بذور چروکیده و اغلب رنگ پریده بودند، این علايم به احتمال زیاد ناشی از پوسیدگی فوزاریومی سنبله (Fusarium graminearum) است كه در نواحی کشت گندم در منطقه گرم و مرطوب شایع است. سنبله‌ها در این حالت تا حدودی صورتی رنگ هستند.

 

2- اگر بوته‌ها کوتاه و دارای برگ‌های سبز تیره و بوی ناخوشایند باشند، به بیماری سیاهک پنهان (Tilletia tritici ,Tilletia laevis) آلوده هستند. بیماری سیاهک پنهان دانه‌ها را آلوده می‌کند. هنگام برداشت دانه‌های آلوده براي آزادسازی توده اسپورهای سیاه رنگ موجود در آن‌ها می ترکد.

 

3- اگر بوته‌ها نسبتا طویل و دارای سنبله‌های آلوده به سیاهک باشند، علايم بیماری سیاهک سست (Ustilago tritici) ظاهر شده است. آنچه در واقع از سنبله‌های آلوده به این بیماری باقی می‌ماند، محور مرکزی برهنه آن‌هاست.

 

دلایل بروز بیماری در گیاهان

 

یکی از عوامل بروز بیماری این است که از واریته‌های مقاوم استفاده نشده است. در بین واریته‌های زراعی مقاوم به انواع زنگ، سپتوریا، نماتد کیستی غلات (Heterodera spp.) و نماتدهای ساقه (Pratylenchus spp.) تا حدی و به میزان کم‌تر به پوسیدگی‌های طوقه و ریشه وجود دارد. بررسی واریته کشت شده و مقایسه با سایر واریته‌های کشت شده در منطقه که کم‌تر تحت تاثیر قرار گرفته‌اند و نیز توجه به روش‌های زراعی به کار رفته بسیار موثر خواهد بود. ممکن است بذور کشت شده آلوده بوده باشد. بررسی نمونه بذر کشت شده و مشاهده نقاط سیاه رنگ در آن، بررسی محل تهیه بذر کشت شده و نوع تهيه بذر- اعم از اين كه بذر کشت شده از محصول دیررس همان مزرعه تهیه شده و یا از فروشنده بذر خریداری شده باشد- حايز اهميت است. متاسفانه عدم وجود نقاط سیاه رنگ به هیچ عنوان دلیل قابل اطمیناني براي عاري بودن بذر ازBipolaris sorokiniana نیست.

گاهی بقایای ایستاده محصول قبلی که آلوده به بیماری بوده قبل از کاشت محصول جدید در منطقه آلوده به بیماری حذف نشده و یا میزبان جایگزینی برای آن بیماری در نزدیکی محل کشت وجود داشته است. مثلا گونه‌های علفی میزبان زنگ زرد هستند، در حالی که گونه‌های غیر علفی میزبان زنگ قهوه‌ای برگ و ساقه هستند. همچنین بررسی بقایای محصول قبلی و سایر گیاهانی که ممکن است میزبان بیماری باشند، حايز اهمیت هستند. توجه به مسايلي از جمله بیمار بودن يا نبودن بذر قبل از کاشت، نامناسب بودن يا نبودن تیمار به کار رفته، به دست آوردن جزيیات مربوط به تیمار بذر و بررسی قابل قبول بودن چنین تیماری برای بیماری مورد نظر، نکات جالبی را به ما نشان می‌دهد.

همچنين بررسی نوع خاک و این که خاک طی مراحل گیاهچه‌ای غرقاب بوده و باعث کندی سبز شدن مزرعه و رشد اولیه شده است و جست‌وجوي مدرکی برای اثبات زه‌کشی ضعیف خاک و بارندگی سنگین در طول دوره رشد گیاهچه از اهميت خاصي برخوردار است. بررسی محصول قبلی کشت شده در زمین، این که گندم پس از گندم کشت شده یا جو و نيز قرار داشتن يا نداشتن مزرعه گندم در مجاورت مزرعه ذرت، حايز اهمیت است.

 

راه‌حل‌های مقابله با بیماری سیاهک

 

از واریته‌های مقاوم استفاده کنید. فقط از بذور تمیز برداشت شده از یک مزرعه عاری از بیماری استفاده کنید و اطمینان حاصل نمایید که ماشین برداشت کننده در مزرعه قبلی آلوده نشده باشد. از بذر تیمار شده استفاده کنيد یا بذر را در خود مزرعه با استفاده از قارچ‌کش‌های توصیه شده و در دسترس تیمار کنید.

از کشت عمیق بذر، به‌خصوص در مزارعی که بیماری سیاهک در سال‌های قبل مشاهده شده، خود داری کنید. قبل از کاشت نسبت به آبیاری خاک اقدام کرده و کاشت را در خاک مرطوب انجام دهید. با اطمینان حاصل نمودن از جوانه‌زنی سریع، امکان آلودگی در مراحل ابتدایی رشد به حداقل می‌رسد. کلیه سنبله‌های آلوده به سیاهک سست را حذف کرده و خارج از مزرعه بسوزانید.

راه‌حل‌های مقابله با مجموعه بیماری‌های پوسیدگی ریشه

از واریته‌های مقاوم استفاده کنید. از تک کشتی غلات اجتناب کرده (گندم بعد از گندم) و از کاربرد تناوب‌هایی که به صورت متوالی دربرگیرنده محصولات میزبان برای بیماری‌ها هستند، خودداری کنید. نسبت به حذف بقایای ایستاده محصول قبلی و هر گونه میزبان جایگزین برای بیماری‌ها اقدام کنید.

در تناوب از یک لگوم با یک محصول غیر میزبان استفاده نمایید. این محصولات میزبان بیماری نبوده و لذا از تجمع عوامل بیماری‌زا جلوگیری می‌کنند. بیماری‌هايی نظیر پاخوره ممکن است به دو فصل زراعی عدم کشت گندم به منظور از بین بردن تمام مایع تلقیح (lnoculum) نیاز داشته باشند (حبوبات، دانه‌های روغنی و انواع سیب‌زمینی میزبان این بیماری نیستند).

از کاشت گندم پس از ذرت یا حتی نزدیک به یک مزرعه ذرت در صورتی که پوسیدگی فوزاریومی سنبله در منطقه وجود داشته باشد، خودداری کنید. با اجتناب از کاشت عمیق بذر و با اعمال آبیاری اولیه قبل از کاشت از سبز شدن سریع محصول اطمینان حاصل کنید.

از کاشت بذر در خاک خشک و سپس آبیاری آن در فاصله کوتاهی پس از کاشت خودداری کنید، زیرا این امر موجب تحریک گونه‌های Pythiumمی‌گردد؛ به‌خصوص اگر خاک به مدت زمان طولانی خیس باقی بماند. قبل از کاشت نسبت به آبیاری اقدام نماييد و تا زمانی که مزرعه در مرحله پنجه‌زنی قرار نگرفته از آبیاری مجدد آن خوداری کنید.

با استفاده متعادل از کودها نسبت به بهبود تغذیه گیاه اقدام کنید. استفاده از کودهای فسفاته و پتاسیمی میزان آلودگی را کاهش خواهد داد. تهویه و زه‌کشی خاک را با عملیات زراعی و استفاده بیش‌تر از مواد آلی بهبود بخشید. نسبت به تیمار بذر قبل ازکاشت اقدام کنید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...