رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

KAMRAN%20DIBA.jpg

کامران طباطبایی دیبا از معماران صاحب سبک در معماری مدرن و معاصر ایران است که همه ی علاقه مندان به هنر، در این سرزمین ، با سازه های معروف او ( موزه هنر های معاصر تهران ، فرهنگسراو پارک نیاوران ، فرهنگسراو پارک شفق و...) آشنا هستند .

معمار و شهرسازو نقاش

متولد سال ۱۳۱۷ تهران

فارغ التحصیل رشته معمارى و شهرسازى دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳

شركت در نمایشگاه نقاشى بى ینال ونیز ۱۹۶۱

شركت درنمایشگاه نقاشى بى ینال پاریس ۱۹۶۳

برپایى نمایشگاه نقاشى در گالرى رئالیته آمریكا ۱۹۶۲

شركت در دومین كنگره معمارى ایران ۱۳۵۱

بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (قبل ازانقلاب)

شركت درمسابقه معمارى بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معمارى شهرك شوشتر

طراحى و اجراى آثارى چون موزه هنرهاى معاصر تهران، پارك و فرهنگسراى شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران ، پارك وفرهنگسراى نیاوران، منزل مسكونى (موزه) پرویز تناولى، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندى شاپور، شهرك شوشتر، ویلاى «پیرونه» (اسپانیا)، ویلاى «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵

اقامت دائمى در اسپانیا در سال هاى پس ازانقلاب

 

یكى از مراكز فرهنگی و هنرى كه در چندسال اخیر بسیارموردتوجه و بازدید قرار گرفته و رفته رفته به كاربرى اصلى خود نزدیك شده، موزه هنرهاى معاصر تهران است كه بخش بزرگى از جذابیت آن، به بناى ماندگار آن مربوط مى شود.

این ساختمان در تهران خویشاوندان دیگرى نیز دارد كه با كمى دقت از سایر سازه هاى مطرح و معروف متمایز مى شود.

"دفتر مخصوص " ملکه ی ایران در سال هاى پیش از انقلاب، فرهنگسراى نیاوران و منزل (موزه) «پرویز تناولى» (درنیاوران) از دیگر بناهایى هستند كه خیلى سریع و با صراحت هم خونى خود را با موزه هنرهاى معاصر بازگو مى كنند.بالاى بناهاى نامبرده و پایین همه آنها تنها نام و امضاى یك نفر وجوددارد، كه آن هم «كامران دیبا» ازمعماران مدرن ایران و یكى از چهره هاى شاخص نسل دوم معمارى معاصر ماست.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

 

 

کامر ان دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایر انی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارق التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد.در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد.”DAZ” در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوریکه در سال ۱۹۷۷ صدوپنجاه پرسنل داشت.

 

 

دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت می کرد.وی به سنت های بومی و هم چنین نیاز های جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود.

پروژه نیمه تمام “شهر جدید شوشتر” (۱۹۷۴-۸۰) در خوزستان که وی آرشیتکت و برنامه ریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده است.

 

وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد .چهار راه ها میادین عمومی و محله های کوچک در اطراف آن شکل می گرفتند و وجود باغ ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می کرد.

 

بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می کند که زیبا و با شکوه است .

 

دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است.اما بنایی که شاید شناخته شده ترین اثر وی باشد موزه هنر های معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقف های نیم هلالی اش یاد آور باد گیر های سنتی خاور میانه است .وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸)دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است.جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می کرد همکاری کرد.

 

وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.

 

پروژه های وی شامل طرح های خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتل ها در اسپانیا ست.

وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه “کرنل” همکاری کرد.دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد.وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود.

 

 

 

 

برگرفته شده از سایت :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

گفتگوی محمود ارجمندی و کامران دیبا

 

محمود ارجمندی: فکر می­کنم بهتر باشد صحبت را از سنت شروع کنیم زیرا با وجود بحث­های فراوان، هنوز آنطور که باید و شاید این موضوع روشن نشده است.

کامران دیبا: اگر ما بخواهیم فقط در مورد سنت صحبت کنیم، این بحث غیر کالبدی است و اصلا معماری نیست؛ پس منظور جنبه­های سنتی می­باشد که مربوط می­شود به یک واکنش بین سنت و محیط کالبدی. ما راجع به تاثیر این واکنش با معماری صحبت خواهیم کرد که آیا می­توانیم با جبر و زور، سنت­ها را مدرن کنیم و یا آنها را از بین ببریم؟ آیا کارهایی که در این زمینه کردند موفق بوده یا اینکه این سنت­ها هنوز زنده­اند و ما باید آنها را در معماری رعایت کنیم؟ واقعیت این است که سنت بصورت یک فکر اجتماعی نقش موثری را بازی می­کند و این غیر قابل انکار است. حالا سنت­ها بعضی بصورت "آگاه" و بعضی­ عوامل ناشی از سنت هستند که بصورت "ناآگاه" هستند. اصلا اگر سنت را زیر پا بگذاریم، عکس­العمل انسانی صد در صد منفی خواهد بود. بطور مثال اگر کسی احتیاج داشته باشد که در منزلش یک اطاق پذیرایی داشته باشد و اگر ما به او اطاق پذیرایی ندهیم، آن اطاقی که برای خودش گذاشته­ایم را اطاق مهمان می­کند و خودش در راهرو زندگی می­کند. یعنی زندگی مهم­اش را در راهرو می­گذراند. پس عملا سنت­ها و عادات هستند که باعث می­شود یک ایرانی شب تابستان بنشیند در حیاطش و اگر ما بخواهیم این را از او بگیریم، ممکن است دور حیاطش حصیر بچسباند که باز بتواند آنجا بنشیند. پس نتیجه می­گیریم که اقداماتیکه با سنت تناقض دارد ممکن است یک عکس العمل منفی و یا شورش رقیق به وجود آورد. اثر بعضی سنت­ها به صورت "نا آگاه" هستند که من فکر می­کنم تا اندازه­ای مهمتر باشند. به خاطر اینکه دلیل ناراحتی مشخص نیست و این عامل بصورت یک مرحله ناآگاهی می­باشد که در رفتار و عمل مردم تاثیر می­گذارد. این را نمی­شود زود ارتباط به موضوع بخصوصی داد. مثلا یکی از محیطی بدش می­آید ولی دلیلش را نمی­داند و یا در یک عمارتی نمی­خواهد برود. پس سنت خیلی مهم است و اگر منظور ما بوجود آوردن یک معماری انسانی باشد باید انسانها و خواسته­هایشان را در نظر بگیریم، حتی خواسته­هایی که روشن نیستند و "نا آگاه" هستند و اگر رفتار و خواسته­های افراد را در نظر نگیریم عملا نمی­توانیم معماری انسانی بوجود آوریم.

 

محمود ارجمندی: آیا بین فونکسیون­های جدید ناشی از تکنیک از طرفی و سنت و خصوصیات درونی انسانی از جانب دیگر تناقضی موجود است؟ این تناقض چطور می­تواند حل شود؟

کامران دیبا: نیروهای دینامیک و متحرک دائما یک مرحله انتقالی را در فرهنگ و شخصیت تثبیت می­نمایند. یکی از نیروها که در تغییر شکل جوامع امروزی نقش بازی می­کند "تکنولوژی" و "اتومیشن" است. در معماری انسانی، سنت صرفا برای خودش مطرح نیست. البته معمار می­تواند از خودش ایدئولوژی مخصوصی داشته باشد و تا اندازه­ای آن را تحمیل کند. ممکن است معماری باشد که علیه تکنیک و غیر انسانی شدن اجتماعش شورش کند و از آن طرف یک نفر هم بخواهد تکنولوژیک راسیونال و مادی باشد و تمام عوامل معنوی را از بین ببرد و یک زندگی ماشینی بوجود آورد و یا از طرفی هر دوی این افکار به موازات هم موجود باشد.

محمود ارجمندی: معمار روی چه مبانی باید قضاوت بکند و چه اصولی مطرح می­شود؟

کامران دیبا: من فکر می­کنم که رشته معماری در آینده به فرم یک دیسیپلین کلکتیو درآید ولی هنوز مخصوصا در ممالک ما یک فرم خیلی فردی را دارد. روی این اصل اگر ما از نظر ایرانی به این مسئله نگاه کنیم فکر می­کنم یک معمار، یک فرد است و باید خودش بتواند قضاوت کند. ما نمی­توانیم الگویی داشته باشیم. اگر ما به رشد بیشتری برسیم و بتوانیم یک مقدار سئوالات ابتدایی خودمان را جواب دهیم، در آن مرحله ما می­توانیم راجع به خط مشی و غیره صحبت نماییم. ولی به آنچه که خود من معتقدم معماری انسانی بعنوان یک متدولوژی می­باشد. یعنی ما اگر شروع کارمان بر مبنای پلاستیک یا آرتیستیک یا جغرافیایی و فونکسیونل نباشد و بر روی اصول انسانی پایه گذاری شود، فکر می­کنم تا اندازه­ای جوابگوی مشکلات مطرح شده باشد. پس مسئله­ای که مطرح می­شود اتفاقاتی است که در مدت دیدار فردی از یک محیط کالبدی روی می­دهد. تجربیات بصری و سمعی یا اجتماعی این فرد یا گروه و برداشت آنها از این محیط برای من مطرح است. بعد بگوییم از نظر آرتیستیک فرم چه باید باشد. این یک نوع وسیله است نه هدف. اگر من شخصا یک پروژه­ای انجام بدهم، موفقیت را وقتی حس می­کنم که این پروژه از نظر دیدهای انسانی موفق باشد و فرم پلاستیک آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. باید گفت پلاستیک جهت دهنده یا جا دهنده است.

 

محمود ارجمندی: حال می­بینیم که معماری بستگی شدید با اجتماع دارد؛ یعنی آرشیتکت باید اجتماع را بشناسد و منعکس کننده آن در کارش باشد. از جانب دیگر با تکنیک رابطه دارد. بنابراین به نظر شما مسئله هنر در معماری به چه شکل مطرح می­شود؟

کامران دیبا: از نظر من هنر وسیله ایست که به صورت طبیعی اتفاق می­افتد. آن را آدم کپی هم می­تواند بکند. این ممکن است از نظر بعضی­ها بعید باشد. یک معماری اگر انسانی باشد هیچ مهم نیست که مثلا یک فاساد "لوکوربوزیه" را عینا کپی کنیم و یا فرم دیگری را که فکر می­کنیم مناسب است. مثلا دیده­ام بعضی آرشیتکت­ها صحبت می­کنند فلانی زیاد خلاق نیست؛ اثر فلانی در کارش موثر است. این مسئله بچه گانه است برای اینکه آن معماری هم که اثر کسی در کارش نیست نفوذ آن کار معماری درجه دوم در کارش هست و آن هم که خودش را راضی می­کند که دیگری تحت تاثیر فلان کس است، خودش تحت تاثیر کاری است که توی هر خیابان متوسط تهران موجود است. عملا همه تحت تاثیر و تاثیر بردار هستند.

 

محمود ارجمندی: پس جنبه هنری معماری به چه شکل در می­آید؟

کامران دیبا: من فکر می­کنم هنر معمار در این است که بتواند این عوامل انسانی را به بهترین وجهی در محیط کالبدی تنظیم کند. من از معماری انسانی تبعیت می­کنم ولی در پروژه­هایی که عمل کرده­ام ممکن است این مسئله حس نشود و خیلی­ها بگویند جنبه پلاستیک دارد ولی برای خود من چیزی که مطرح است پلاستیک نیست برای اینکه پلاستیک ارژینال و اختراعی نیست. روی این اصل اگر توی یک مجله که ورق می­زنم، فرمی پیدا شود که به درد بخورد، از نظر من قابل استفاده است. ما همیشه از اشکال هندسی کپی می­کنیم. هیچوقت یک فضای مدور ارژینال نیست. همچنین یک مثلث یا ذوذنقه. خوب اگر شما کمی پایتان را آنطرف­تر بگذارید، هیچ پنجره­ای هم فکر نمی­کنم ارژینال باشد. بالاخره مفهوم اصلی پنجره موجود بوده و ما تغییرات کوچکی در دتایل آن داده­ایم.

 

محمود ارجمندی: این گفته شما کاملا صحیح، به این ترتیب که انتقادی هم بر معماری مدرن هست که فضاها همان فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته است و معماری مدرن نتوانسته فضاهای جدیدی ارائه دهد. به دنبال این بحث موضوعی پیش می­آید؛ امروزه به جای فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته در معماری بحث از فضاهای ریمان و فضاهای بیش بعدی است. منظور فضاهایی است که بیشتر جنبه روانی و غیر فیزیکی دارند. راجع به این مسئله چطور فکر می­کنید؟

کامران دیبا: گفتم، من اصولا پی بوجود آوردن پلاستیک جدید نیستم ولی البته نمی­گویم اشخاص دیگر هم نباشند. ممکن است بعضی آرشیتکت­ها پی خلق فضاهای جدید باشند و این را هم منکر نمی­شوم که وقتی روی یک مجموعه و یا ساختمان کار می­کنم، فضا برای من خیلی مهم است. من فضا را از نظر هندسی نگاه نمی­کنم بلکه از نظر فعالیت انسانی به آن نگاه می­کنم. مثلا می­گویم این بابایی که نشسته کنار این پنجره می­خواهد 100 متر نگاه کند روی یک فضای دو بعدی سبز و چون آن طرف یک عمارت کثیفی هست، من 6 تا درخت می­گذارم که این را ببندم از جلوی چشمش و یا می­خواهم شب که تاریک می­شود ستاره­ها را روی آسمان ببیند، پس این به من فضا می­دهد. نتیجه می­گیریم که فضای ثابت اثر بخصوصی ندارد و بعد انسانی و فردی و فرهنگی دخیل است. فضای جدید و این حرف­ها برای من مطرح نیست چون این صد درصد بنظر من یک طرز فکر مادی است که آن بر خلاف یک تفکر انسانی است. برای من فضایی مطرح است که ارتباط برقرار می­کند با فعالیت یک انسان، حالا این فعالیت مثلا این است که یک آدم کفشش را درآورده پایش را بکند توی جوی آب. این مساله­ای است که به من یک طرح می­دهد ولی ممکن است یک معمار روی این فکر نکند. معمار اول یک تجسس می­کند در مورد فضاهای منفی یا مثبت، پر یا خالی. البته این فضاها جدا از انسانها نیستند ولی درجه اهمیت تحقیق در مورد فضاها و حجم­ها می­باشد که این بصورت متدولوژی یک اثر دارد ولی در مورد خودم که صحبت می­کنم چیزی که مطرح است تحقیق در مورد انسانها و روابطشان با یکدیگر و محیط بوده و البته این انسانها و روابطشان بی­ارتباط به فضا نیستند. من فکر می­کنم فرق عمده ایدئولوژیک بین من و همکارانم این باشد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 11 ماه بعد...
* v e n o o s * مهمان

bit5nnd27m7etac5ezu.jpg

 

 

كامران ديبا را به عنوان معماري با سابقه‌اي ارزشمند در زمينة معماري مي‌شناسيم

آثار معماري‌اش پيوندي است با معماري سنتي ايران كه در عين حال بي‌ارتباط با معماري مدرن نمي‌باشد. از آثار آشناي وي براي تهراني‌هاي علاقمند به فرهنگ مي‌توان موزة هنرهاي معاصر و فرهنگسراي نياوران را نام برد. پارك شفق، اولين كار وي در تهران يك رويداد معماري قابل توجه در محلة يوسف آباد است. وي پس از اتمام تحصيلات و برگزاري چندين نمايشگاه نقاشي در آمريكا به ايران مراجعت كرده و بلافاصله ارتباط ناگسستني خود را با جامعة هنري آن زمان آغاز كرد. از دوستان هنرمند و نزديك وي در آن دوران، مي‌توان به پرويز تناولي، حسين زنده‌رودي، حاجي زاده و احمد عالي اشاره كرد. اولين نمايشگاه كامران ديبا در تهران، در گالري معصومه سيحون در سال 1345 برگزار شد. آثار به نمايش گذاشتة وي با عنوان “آب باز زبردست”، نقاشي با نوعي چيدمان سمعي و بصري،که اولين كار Conceptual در ايران بود.

fh3xcgdz9o2zw34uad5k.jpg

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

اثر كامران ديبا- 1340

سبز روي آبي

 

 

hx11spvoxz76aev22xi.jpg

در تابلوهاي وي خطاطي فارسي حضور داشته و اين خود جستجويي براي پيوند مدرنيته با هنر خطاطي است. ديبا با اينكه با نقاشان سقاخانه فاصلة جغرافيايي داشته، همزمان با آنان در جستجوهاي‌شان همگام بوده است.

او بدون شك از روش‌ها و آگاهي‌هاي هنر نقاشي در معماري ياري مي‌گيرد و ضمناَ به جستجوي هويت فرهنگي، و تجلي آن در آثار معماري‌اش ادامه مي‌دهد. عناصري كه در كارهاي ديبانقشبارزي دارند عبارتند از آب، ديوار، حياط و دروازه. براي او ديوار يك نوع حجاب و پوشش است و دروازه اعلام يك آغاز، آب نمادي از زندگي و صفا و حياط ريه و نفس‌كش. نحوة به كارگيري اين عوامل آثار ديبا را به فرهنگ بومي نزديك و مرتبط مي‌سازد.

او پس از مراجعت به ايران مشغول جستجو و يادگيري و كشف مجدد ريشه‌هاي فرهنگي خود شد. و از درگير شدن در دام ظواهر معماري سنتي آگاهانه پرهيز كرد و مفاهيم و بازيافته‌هاي سنت را به نحوي دروني كرده و اجرا نمود. براي مثال از قوس مگر در موارد استثنائي استفاده نمي‌كند.

ديبا بيشترين توجهش به ذات انتزاعي و عملكرد معماري است كه حضور آن را در معماري كوچه و خيابان و ابنية غير رسمي جستجو مي‌كند. يكي از عوامل قابل توجه در آثار وي “ديوار سازي” است. آرايش ساختمان‌هاي وي توسط ديوار است.

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

در ابتدا اين روشِ كاري در پارك شفق به كار گرفته شد. با ساختمان سالن اجتماعات و يا ديوار جنوبي پارك. اين ديوار دربرگيرندة فضاهاي متعلق به داخل پارك است كه به صورت متنوعي طرح شده و ضمناً ديبا مقداري از فضاي پارك را به پياده رو هديه مي‌كند (تصوير 1). وي در مسجد جندي‌شاپور مجدداً با ديوار و حياط سازي مسير حركت پياده را به نحو جالبي كنترل مي‌كند. استفاده از آجر در كف و سقف و ديوار و يكپارچگي مصالح، به اين طرح جلوه‌اي خاص مي‌بخشد (تصوير 2).

 

65uvoyn85vdjvwaqbpp.jpg

 

 

-1) ديوار جنوبي پارك شفق

48-1345

 

 

 

 

 

xmhbrcj4r8jkopc5pf5g.jpg

 

2-2) گذرگاه مسجد جندي‌شاپور

52-1348

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

7nruv5d8ah6u5j59n8i0.jpg

 

 

ديوار حياط مسجد دانشگاه جندي شاپور

 

 

 

ايجاد ديوار به صورت حجاب تمام قد براي ساختمان، در طرح دبيرخانه اداري دانشگاه جندي‌شاپور اهواز حضور بارزي دارد. در فراسوي اين ديوارها، پوستة نازكي از فلز و شيشه نماي كوتاه و همجواري آن با كانال آب، همه در مجاورت دروازه، تنها وسيلة گذر به حياط مركزي فرهنگسراي نياوران است.

 

 

 

 

 

 

8hcl62kmo7bg92o86stq.jpg

 

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

استفاده از ديوار براي احتراز از آفتاب و نور ناخواسته به اين ساختمان هويت مرموزي اهدا مي‌كند كه ديبا مي‌گويد “بي‌شباهت به نقاشي‌هاي نقاش سوررئاليست ايتاليائي ديكريكو از صحنة شهر نمي‌باشد”

 

qrl9lcfyt3yfm7zkg4ce.jpg

 

دبيرخانه دانشگاه جندي‌شاپور

55-1351

 

دروازة فرهنگسراي نياوران در مقياس انفرادي براي عبور يك يا دو نفر طرح شده است. اين دروازه در واقع به منزلة اعلام حضور افراد است و مانند قابي پيكر عابر را در يك لحظه در بر مي‌گيرد. عبور از پلي كوتاه و همجواري آن با كانال آب، همه در مجاورت دروازه، تنها وسيلة گذر به حياط مركزي فرهنگسراي نياوران است.

 

mr1gh53xef2s9mk3l71.jpg

 

دروازه ورود به صحن فرهنگسراي نياوران

57-1349

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

در نهارخوري و باشگاه دانشگاه جندي‌شاپور بار ديگر با ديوار سازي و قلعه سازي روبرو مي‌شويم. اين مركز در واقع نقش دروازه ورود براي عابر پياده به دانشگاه را دارد و در واقع ديبا اين ساختمان را با اين هدف طراحي مي‌كند كه كاربرد دروازه را نيز در خود گنجانده باشد. به قول وي با يك سنگ دو نشان مي‌زند.

oat9ya0il2d3el484lbb.jpg

ورودي غربي دانشگاه جندي‌شاپور

51-1348

 

 

كانال آب، همانند قصرهاي قرون وسطي يك خندق و يا مانع بين باغ مجاور و ساختمان ايجاد مي‌كند. محوطه سازي موزة فرش كه توسط ديبا طراحي شده است در واقع يك باغ و محوطه سازي متأثر از گرايش به مينيماليسم است. حوضچه‌هاي تكراري، ديوار بلند با يك ورودي و دو حجم تو در تو، نمازخانه شامل دو حجم به صورت جعبه است كه جعبة بيروني پياده رو را ملاقات مي‌كند و جعبة دروني در جهت قبله قرار دارد.

 

ضمناَ با تعبيه يك خط عمودي در ديوار، نور به درون حجم راه مي‌يابد و در حقيقت اين نور قبله است. يكي از معماران عرب اين طرح را يك تجلي خالص از مسجد نامبرده است. البته گرايش مينيماليستي ديبا در اواسط سال‌هاي 1350 در معماري اين طرح و بعداَ دبيرخانة دانشگاه جندي‌شاپور قابل رؤيت است.

 

rrzergsb88365he1psj.jpg

 

 

 

كانال آب شمال موزه هنرهاي معاصر

 

 

55-1346

 

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

پروژه نیمه تمام "شهر جدید شوشتر" (1974-80) در خوزستان که وی آرشیتکت و برنامه ریز آن بود این طرح بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده است.

 

در طرح شهرك نوين شوشتر كه در شهرسازي كشورهاي اسلامي مقام ويژه‌اي دارد، (برندة جايزة آقاخان در معماري). ديبا اقدام به طرح مسجد جامع (پروژه ساخته نشده) كوچكي مي‌نمايد. وي با ايجاد سه ديوار براي عابر پياده حريمي بين فضاي رفت و آمد عمومي و مردم نمازگزار ايجاد مي‌كند. ضمناً اين ديوارها خطوط حركت دو محله شهرك را به هم وصل مي‌كنند. به گفتة وي ديوارها ايجاد سايه و خنكي نموده ضمناَ به صورت حجابي چند پرده، نگين داخلي، (كه صحن و ساختمان مسجد است) را محفوظ مي‌دارد.

 

 

 

stfw8bslvnk9n16fx6.jpg

 

 

 

 

 

ب) 3-مسجد جامع، مجاور پارك جنگلي، 5- فرهنگسرا. 6- دبيرستان و دبستان.

57-1353

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

در طرح سالن سرپوشيده ورزشگاه دانشگاه جندي‌شاپور مجدداً نگين شفاف در ميان بتون لخت، ظاهر مي‌شود. و در ورودي اصلي اين بنا بازي ميان شفاف و كدر و يا سخت و شكننده تكرار شده است

 

 

zp3upa59u12jb96yqjyh.jpg

 

 

 

 

سالن ورزش دانشگاه جندي‌شاپور

 

 

55-1351

 

 

 

 

bhl2qs1y7jxzr3iszagv.jpg

 

 

 

وروديه سالن ورزش دانشگاه جندي‌شاپور

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

در حياط مركزي فرهنگسراي نياوران مجسمه‌هايي كار گذاشته شده كه هم فضاي خلوت را پر مي‌كند و هم حضور انسان هميشه در آن محسوس است. از طرفي ديگر رابطه‌اي مداوم بين اثر هنري و شهروندان برقرار مي‌گردد. در پارك شفق و همچنين فرهنگسراي نياوران مجموعاً شش پيكره كار گذاشته شده بود (يكي از اين پيكره‌هاي زن به دليل نداشتن حجاب، از جمع پيكره‌ها اخراج شده است).

در حياط فرهنگسراي نياوران پيكره‌ها به يكديگر نزديك هستند و مخصوصاً بين مرد ايستاده و خوابيده يك رابطه و يا تنشي است، مرد خوابيده بيننده را دچار اين تصور مي‌كند كه چرا در جاي نامناسبي روي زمين دراز كشيده و در حال استراحت است و يا بلكه مورد حمله و هجوم پيكرة ايستاده قرار گرفته است؟ البته نبايد فراموش كرد كه به قول ديبا، تناولي مؤلف اثر “هيچ” است و ديبا در آن زمان يكي از علاقمندان به تئاتر “پوچ” بوده است. مجسمه‌ها در اوايل انقلاب برداشته شدند اما اكنون مرد خوابيده به روي چمن منتقل شده است و مرد ايستاده سرنوشتي نامعلوم دارد !

9wf6s0le346wzrvivf3t.jpg

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

ديبا در طول فعاليت‌هاي معماري‌اش، همواره دوستي و همكاري خود را با هنرمندان پايدار داشته و توسط پرويز تناولي پيكره‌هاي متعددي را در پروژه‌هايش اجرا مي‌كند، كه نمونة اول آن در پارك يوسف‌آباد، و نمونة دوم آن در حياط فرهنگسراي نياوران است. اين پيكره‌ها را پرويز تناولي به سفارش ديبا ساخته است و مي‌توان اين آثار را نوعي همكاري هنري و يا حتي هنر كانسپچوال Conceptual ناميد، چون آثار تناولي ربطي به هنر واقعيتگرا ندارد.

هدف ديبا از اين سفارشات مطرح كردن هنر در سطح عموم و برقراري رابطه هنر با مردم بوده است. طرح پارك شفق كه ديبا در ابتدا آن را “پارك يوسف آباد” نام گذاري كرده بود. هدف ايجاد پارك كوچك در مقياس و در رابطه با محله بوده است كه در ضمن يك مجتمع فرهنگي هم در آن طراحي و اجرا شده است.

9oxl7402esgznwevlulv.jpg

لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

به گفتة ديبا اين اثر تناولي شبيه سازي از يكي از همكاران يا دانشجويانش بوده است. لازم به تذكر است كه از ديدگاه هنري همان طوري كه شخصيت‌هاي يك تابلو از عناصر مهم تركيب بندي و جزء لاينفك يك اثر هنري مي‌باشند جا به جايي و يا غيبت بي‌دليل مجسمة فرهنگسرا كه به صورت يك نوع چيدمان دراماتيك قرار گرفته بودند، از طرف مسئولين فرهنگسرا قابل توجيه و

جواب است.

كار و فعاليت حرفه‌اي ديبا در ايران بيش از 12 سال به طول نكشيد ولي حضور آثار وي در ايران شاهد و يادگاريست از خاطرة يك هنر مند متفكر.

 

 

i0wfjcvipffavpjzz7hw.jpg

 

 

 

di8xtt55b6autk9zmh3.jpg

 

 

fbhfq39n1nfwiuix6rer.jpg

 

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...