رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

شير زنان افتخار آفرین تاریخ ایران زمین

ماندانا

ماندان يا ماندانا در لغت به معني شاه بوي عنبر سياه، دختر آژي دهاک آخرين پادشاه ماد که همسر کمبوجيه پدر کوروش شد و از اين وصلت کوروش متولد گرديد.

او در تربيت و نيز انتقال قدرت به کوروش سهم بسيار موثري داشت.

ماندان اولين مدرسه جمعي که در آن برگزيدگاني از پسران بودند بنيان مينهد که خود شخصا به دانش آموزان اين مدرسه درس حقوق وقانون را مي آموخت و به کوروش مي آموخت که بايد پايه و اساس ظلم و بيدادي را ويران نمايد و در هر حال يار و هميار زيردستان باشد. در اين مدرسه فنون سوارکاري و تيراندازي و نبرد نيز آموزش داده ميشد.

 

شيــــرين

 

 

شاهزاده ارمني و برادر زاده و جانشين مهين بانو فرمانرواي ارمنستان و زني خردمند که همسر وفادار خسروپرويز بود.

در آن زمان ارمنستان يكي از شهرهاي كوچك ايران و شاه ارمنستان زير نظر شاهنشاه ايران بود.

خسروپرويز و شيرين حماسه اي از خود ساختند كه هميشه در تاريخ ماندگار ماند. شيرين از خسرو چهار فرزند به نام هاي نستور، شهريار، فرود و مردانشه بدنيا آورد كه هر چهار فرزند وي در زندان كشته شدند.

 

 

دغدويـــه

دغدويه يا دوغدو مادر زرتشت است که اصلا از شهر ري بوده است.

وي در آنجا با کوي ها و کرپن ها که مردم را گمراه مي کردند و از آنها مرتب فديه و قرباني مي خواستند و دين را وسيله اي براي رسيدن به اميال و خواستهاي نارواي خود کرده بودند به مبارزه پرداخت.

پدر و مادرش چون جان او را در خطر ديدند او را نزد يکي از نزديکان خود به آذربايجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره اين پيوند همايون، زرتشت پيامبر بزرگ ايرانيان است.

 

 

کاساندان - کاساندانه

 

کاساندان تنها همسر کوروش بزرگ، شهبانوي ايران (ملکه جهان) دختر فرناسپه از شاهدختان و دختر فرناسپه هخامنشي از دودماني بود که از نجباي پارس محسوب مي شدند و پدر واجدادش در چند نسل شاه پارسيان بودند.

کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسيائي بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهي ميکرده و پس از او نخستين فرد قدرتمند و سياستمدار دربار هخامنشيان بشمار مي آمده است.

 

مقبره شهبانو کاساندانه در پاسارگاد، در کنار آرامگاه کوروش بزرگ ميباشد.

 

 

آتوســا

 

آتوسا در لغت به معناي خوش اندام است. همچنين به معناي قدرت و توانمندي نيز ميباشد.

آتوسـا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پيش از ميلاد مسيح) شهبانوهاي ايران يكي از برجسته‌ترين زنان در تاريخ ايران قديم است. وي دختر کورش کبير و کاساندان، خواهر کمبوجيه، و همسر دو پادشاه هخامنشي، کمبوجيه و داريوش يکم، و مادر خشايار شاه بود.

آتوسـا بانويي زيبا بود وهم شاعر و هم اديب بود و به نوجوانان پارسي درس ادبيات پارسي ميداد. به خاطر خرد و انديشه نيکويش داريوش با ايشان در مسائل مملکتي و سرنوشت ساز مشورت ميکرد و نيز به ايشان اعتماد کامل داشت.

اگر داريوش به منطقه اي لشگر ميکشيد شوراي سلطنت براي اداره امور کشور تشکيل ميشد و رئيس و مافوق همه در راس شوراي سلطنت شهربانو آتوسا بود.

هرودوت در مورد زندگي سياسي وي مي‌گويد: آتوسا از قدرت فوق‌العاده‌اي برخوردار بود و علاقمند بود که در ميدان کارزار نيز شوهرش را همراهي کند.

 

يوتاب

 

 

يوتاب در لغت به معني درخشنده و بيمانند است.

از يوتاب به عنوان يکي از سردارن زن ايراني نام برده اند.

.يوتاب خواهر آريوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهي داريوش سوم بوده است وي در نبرد با اسکندر گجستک همراه آريو برزن فرماندهي بخشي از ارتش را بر عهده داشته است . او در کوههاي بختياري راه را بر اسکندر بست ولي يک ايراني خائن راه را به اسکندر نشان داد و او از مسير ديگري به ايران هجوم آورد.

از يوتاب به عنوان شاه آتروپاتان ( آذربايجان ) در سالهاي 20 قبل از ميلاد تا 20 پس از ميلاد نيز ياد شده است.

آريو برزن و يوتاب در راه وطن کشته شدند و نامي جاويدان از خود بر جاي گذاشتند.

لینک به دیدگاه

آرتميـــــس

 

نخستين و تنها بانوي درياسالار جهان

 

 

آرتميـس يا آرتميـز در لغت به معني راست گفتار بزرگ است.

تاريخ نويسان يونان او را در زيبايي و برجستگي و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند.

آرتميس نخستين بانويي بود که در حدود ۲۴۸۰ سال پيش فرمان درياسالاري خود را از سوي خشايارشا هخامنشي دريافت کرد.

در سال ۴۸۴ پيش از ميلاد فرمان بسيج دريايي براي شرکت در جنگ با يونانيان توسط خشايارشا هخامنشي صادر شد. آرتميس فرماندار سرزمين کاربه با پنج فروند کشتي جنگي که خود فرماندهي آنها را در دست داشت به نيروي دريايي ايران پيوست.

 

 

 

گردآفـــريد

 

 

گردآفريد يا گُردآفرين يكي از پهلوانان سرزمين ايران که تاريخ از او به عنوان دختر كژدهم ياد ميــكند. در داستان رستم و سهراب گردآفريد با لباسي مردانه با سهراب رزم کرد و به دست او گرفتار شد ولي توانست خود را با تدبير از دست سهراب برهاند. فردوسي بزرگ از او به عـــنوان زني جنگو و دلاور سرزمين پاكان ياد ميكند.

 

 

سيندخــت - رودابــه - تهمينــه

 

سيندخت:

همسر خردمند مهرآب کابلي و مادر رودابه و مادربزرگ رستم که در همسري زال و رودابه و جلب موافقت مهرآب پدر رودابه به اين وصلت نقش مهمي داشت و نيز در موقع تولد رستم از مادر، سيندخت يار و مددکار دخترش رودابه بود.

کوتاه سخن اينکه سيندخت يکي از خردمندترين چهره هاي شاهنامه است.

 

 

 

رودابه:

دختر مهرآب کابلي و همسر زال و مادر رستم که به روايت شاهنامه دلباختگي زال به او يکي از زيباترين صحنه هاي شاهنامه است. رودابه در موقع تولد رستم اولين سزارين را انجام داد.

بنابراين، چنين زايمان ها را بايد "رستمي" گفت نه سزارين. زيرا سزار قرن ها پس از تولد رستم به دنيا آمده است.

 

 

تهمينه:

دختر زيباروي پادشاه سمنگان که شبي همسر رستم بود. ثمره آن تولد سهراب است که داستان زندگي و مرگ دردناکش به دست پدر در شاهنامه فردوسي به تفصيل آمده است.

تهمينه براي آنکه تمام وقت خود را صرف پرورش سهراب کند، با وجود جواني و زيبايي ازدواج نکرد.

 

 

بانو گُشنــسب و زربانوي دليــــر

 

 

بانو گشسب (مخفف گشنسپ) به معني «بانوي دارنده اسب نر» است که در جنگاوري هيچ کس ياراي مقاومت با او را نداشت.

 

زربانو سردار جنگجوي ايراني و دختر رستم و خواهر بانو گشنسب. او در سوارکاري زبده بوده است و در نبردها دلاوريهاي بسيار از خود نشان داده است. تاريخ نام او را جنگجويي که آزاد کننده زال، آذربرزين و تخوار از زندان بوده است ثبت کرد.

 

 

 

آذرناهيــــد

 

 

ملكه ملكه هاي امپراتوري ايران در زمان شاهنـــــــشاهي شاپور يكم بنيانگزار ساسله ساساني. نام اين ملكه بزرگ و اقتدارات دولتي او در قلمرو ايــــران در كتيبه هاي كعبه زرتشت در استان فارس بارها امده است و او را ستايـش كرده است.

لینک به دیدگاه

هلاله - هماي چهر آزاد

 

 

پادشاه زن ايراني كه به گفته كتاب ديني و تاريخي

در زمان كيانيان بر اريكه شاهنشاهي ايران نشست . از او به عنوان هفتـــمين پادشاه كياني ياد شده است كه نامش را "هماي چهر آزاد" و "هماي وهمون" نيز گفته اند.

او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهي ايران نشست. وي با زيبايي تمام سي سال پادشاه ايران بود.

نوشتارها زيادي درباره رفتار و کردار او يادشده که او در مدت سي سال پادشاهيش هرگز خطائي نکرده و مردمان در زمان او همواره در آسايش و سلامت زندگي ميکرده اند.

 

 

آرياتــس

 

 

يكي از سرداران مبارز و دلير هخامنشيان در سالهاي پيش از ميلاد. مورخــين يوناني در چندين جا نامي از وي به ميان اورده اند.

 

 

پريــــن

 

 

بانوي دانشمند ايراني.

او دختر کي قباد بود كه در سال 924 قبل از مــيلاد هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را به زبان پهلوي براي ايندگان از گوشه و كنار ممالك اريايي گرداوري نمود و يكبار كامل ان را نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين براي هميشه تبت گرديده است.

 

 

آرتادخـــت

 

 

وزير خزانه داري و امور مالي دولت ايران در زمان شاهنشاهي اردوان چهارم اشكاني.

 

 

فــرخ رو

 

 

نام او به عنوان نخستين بانوي وزير در تاريـــــخ ايران ثبت شده است.

وي از طبقه عام كشوري به مقام وزيري امپراتوري ايران رسيد.

 

فرانّـــک

 

 

همسر آبتين و مادر فريدون که در رهاندن و زنده ماندن فريدون از دست دژخيمان ضحاک رنجها برد و در به قدرت رسيدنش نقش اساسي داشت.

 

 

منيــــژه

 

 

دختر افراسياب که بيژن سردار معروف ايراني دلباخته او گرديد و به بند اسارت افراسياب افتاد و به دستور افراسياب او را به چاهي که به همين نام معروف است انداختند تا سرانجام رستم که خود را به صورت بازرگاني درآورده بود توانست او را نجات بخشد.

 

کتايـــون

 

دختر قيصر روم همسر گشتاسب شاه و مادر اسفنديار و يکي از اولين کساني که کيش زرتشت را پذيرفت. موقعي که اسفنديار به دستور گشتاسب مي خواست به جنگ رستم برود کتايون به سختي با رفتن او مخالف بود و او بخردانه پند داد ولي اسفنديار نپذيرفت و در جنگ با رستم کور و سپس کشته شد و کتايون با غم و دردي جانکاه به سوگ فرزند نشست.

 

همـــــــــا

 

دختر اسفنديار و خواهر بهمن و ملکه نامداري از سلسله کيانيان.

 

 

نگان - نگان زن

 

که در لغت به معني کامروا و پيروزمند است. وي از سرداران ساساني بود که با تازيان دلاورانه جنگيد. دلاوريهاي شکوهمندانه او در جنگهاي چريکي با سپاه تازيان زبان زد ايرانيان بود و تازيان بهنگام حمله هاي او از مقابلش پا بفرار ميگزاردند.

 

آپارنيک

 

 

همسر رستم فرخزاد که همچون يک شير زن، به همراه او تا آخرين قطرهُ خون با تازيان متجاوز دليرانه جنگيد.

 

 

سورا

 

در لغت به معني گلگون رخ٬ که دختر اردوان پنجم بود و سمت سپهبدي داشت و دست راست پدر بود و در جنگها دلاورانه همراه پدر مي جنگيد.

سوسن

 

ملکه سوسن همسر يزدگرد سوم بود که بنا بدرخواست او يزدگرد شهر «جي» را که بعده ها به نام يهوديه شهرت گرفت، بنا کرد و در آن مکان دين يهود (يهوديان) را سکنا داد. محله يهودي نشين همدان را هم همين ملکه بنا نمود. در لنجان نزديکي اصفهان، يک مرکز ديگري مودجود مي باشد که از آثار همين ملکه مي باشد که با نام جديدي بنام پيربکران نامگزاري شده است.

لینک به دیدگاه

بانومحترم اسكندری ، دختر شاهزاده عليخان (محمد علی ميرزا اسكندری) ، متولد ١٢٧٤، زنی از يك خانواده ی مبارز و آزاديخواه بود كه اولين جمعيت زنان ايران بنام “جمعيت نسوان وطنخواه“ را تاسيس كرد.بانوان نور الهدی منگنه، فخر آفاق پارسا، فخر عظمی ارغون (خلعتبری)، مستوره افشار ، صفيه اسكندری از جمله اعضای سرشناس اين تشكل زنان بودند. آنها با تاسيس اكابر و ايجاد تجمع های گوناگون در حضور گسترده تر زنان در اجتماع تاثير بسزايی داشتند.

بانو فخر عظمی ارغون ، بانويی روشنفكر و هنرمند كه از موسسين جمعيت نسوان وطنخواه بود، يكی ديگر از زنان بنام و فعال برای حقوق زنان بود (بانو ارغون، مادر خانم سيمين بهبهانی است). او در سال١٣١٤ روزنامه ای بنام “نامه بانوان“ تاسيس كرد كه خود نيز در آن مطلب می نوشت . او همچنين اشعار اجتماعی و وطنی می سرود و يك روشنگر و مدافع پيگير حقوق زنان باقی ماند.

 

لینک به دیدگاه

چند تن دیگر از سرداران و جنگاوران زن در ایران باستان

نام تنی چند از سرداران و جنگاوران زن که از زمان مادها هخامنشیان٬ ‌اشکانیان و ساسانیان به جا مانده اند ولی از کارهایشان هنوز آگاهی چندانی در دست نیست٬ چنین اند:

 

 

ورزا

در لغت به معنی نیرومند و توانا٬ سرداری از هخامنشیان.

 

هومی یاستِر

که از سرداران و بزرگان سپاه هخامنشی بود.

 

وهومسه

در لغت به معنی والاتبار و نیکزاده بزرگ٬ ‌از سرداران هخامنشی.

 

هومی یاستِر

در لغت به معنی دوست و هم پیمان و پشتیبان٬ از سرداران هخامنشی.

 

پریساتیس

در چم فرشته و زیبا٬ همسر داریوش دوم که پا به پای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.

 

آمسترس

در لغت به معنی هم اندیش و پشتیبان و یار٬ دختر داریوش دوم که پا به پای پدر در نبردها میجنگید.

 

سی سی کام

در لغت به معنی کامروا٬ ‌مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر تسلیم نشد و همچنان جنگ را دنبال نمود.

 

استاتیرا

دختر داریوش سوم و از سرداران هخامنشی نیز بود.

 

آرتونیس

در زمان داریوش كبیر فرمانده ای شجاع بود نام شوهرش آرتاباز بود كه یكی از سپهبدان داریوش شاه بود.

 

داناک

در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.

 

مهرمس

در لغت به معنی مهر بزرگ٬ ‌خورشید درخشان٬ از سرداران هخامنشی.

 

آذرنوش

در لغت به معنی پرفروغ آتشین٬ از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.

 

آسپاسیا

همسر کورش دوم که از سرداران او نیز بود.

 

آرتونیس

در لغت به معنی راست و درست٬ دختر «ارته باز» که او خود نیز سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.

 

آپاما

در لغت به معنی گیرا٬‌ خوش آب و رنگ و زیبا میباشد، دختر «سپیتمن» که خودش از سرداران زمان هخامنشیان بود.

 

داناک

در لغت به معنی باهوش و خردمند و فرزانه٬ از سرداران هخامنشی.

 

 

میترادخت

در لغت به معنی دختر مهر٬‌ دختر خورشید٬ ‌از سرداران اشکانی.

 

 

پرین

دختر قباد مشاور امور قضایی ساسانیان بود.

 

نوشین

سردارنامی ساسانی در زمان انوشیراوان دادگر

 

 

و همچنین از سرداران و جنگجویان و بزرگان سپاه ساسانی می توان از

مهر یار٬ برزین دخت(دخت آتش)٬ ماه آذر٬ ابردخت٬ گلبویه

نام برد.

لینک به دیدگاه

سخنی دیگر از شیرین شاهزاده ارمنی

 

داستان عشق او و خسرو پرويز و دلدادگي او و فرهاد در ادبيات ايران مشهور است. پس از اين كه خسرو پرويز بدست افسري جوان به نام مهرهرمز (که پدرش مرزبان نيم روز «بابل و عراق» بوده و دو سال پيش از اين واقعه، به دست خسروپرويز مجازات شده بود) کشته مي‌شود، به پسرش شيرويه نداد و به او گفت كه من به عنوان ملكه ايران بايد بهترين مراسم سوگواري را براي پدرت خسرو پرويز بجا آورم، در حالي كه زيباترين لباس و آرايش را داشت با متانت به همراه موبدان و بزرگان به تشيع جنازه خسرو پرويز پرداخت. پس از انجام مراسم از حاضران خواست كه او را براي آخرين وداع با جنازه همسرش تنها بگذارند در آن هنگام با خنجري در كنار جسد همسرش، خود را كشت.icon_gol.gif

لینک به دیدگاه

نخستين بانوی نگار گر سنتی ايران: ‏‎

کلارا آبکار نخستين زن نگارگر سنتی ايران است که به بانوی مينياتور ايران آوازه دارد.

کلارا در سال١٢٤٩ در تهران و در يک خانواده‌ی فرهنگی ارمنی چشم به جهان گشود و پس از به پايان بردن دوره‌ی دبيرستان به علت ذوق سرشار و علاقه‌ی فراوانش به هنر نقاشی در هنرستان نسوان ثبت نام کرد و اولين درس‌های مينياتور و تذهيب را از استادان بنام آن زمان چون‌هادی تجويدی و علی درودی فرا گرفت. وی در سال ١٣٣٧ موفق به دريافت درجه ليسانس مينياتور گرديد و همزمان با ادامه‌ی فراگيری مينياتور و تذهيب در مکتب استاد حسين کاشی تراش اصفهانی ، طرح و رسم گره را نيز آموخت. کلارا در سال ١٣٦٨ از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رشته‌ی مينياتور يا نگار گری، درجه‌ی استادی ( معادل با دکترای هنری ) گرفت .

از کلارا ٤٠٠ اثر در زمينه‌های آثار زير لاکی ، مينياتور ، نقش گره و نيز آثار مستند شده‌ی زيور آلات و پارچه‌های ترمه در قالب تابلو‌های آبرنگ به يادگار مانده که هرکدام در نوع خود بی نظيرند. مضامين آثار کلارا بيشتر الهام گرفته از ادبيات شاعرانه‌ی فارسی چون مضامين اشعار حافظ ، خيام ، جامی و نظامی است . او همچنين از داستان‌های عاشقانه و عارفانه‌ای چون داستان‌های ليلی و مجنون و يوسف و زليخا غافل نمانده و آنها را هم در تابلوهای خويش به تصوير کشيده است.

 

کلارا آبکار که سازمان يونسکو او را برجسته ترين نگارگر جهان معرفی نموده در غروب اولين روز فروردين ١٣٧٥ با زندگی پر بارش بدرود گفت و بعد از يک دوره بيماری طولانی درگذشت.

لینک به دیدگاه

نخستين بانوی روزنامه نگار ايرانی:

صديقه‌ی دولت آبادی نخستين زنی است که نخستين نشريه‌ی هوشيارانه را برای زنان ايرانی به نام " زبان زنان " انتشار داد و آنان را به حقوق اجتماعی خود آگاه گردانيد.

گو اينکه پيش از " زبان زنان " نشريه‌های ديگری از قبيل " دانش " و " شکوفه " برای زنان منتشر شده بودند ، اما همه‌ی آنها در حقيقت ادامه‌ی همان زندگی محقرانه‌ی زنان در چهار ديواری خانه بودند و فقط راه و رسم خانه داری و بچه داری و پخت و پز و رفُت و روب را می‌آموختند.

" زبان زنان " در اصفهان و هر پانزده روز يک بار به انتشار می‌رسيد و نخستين نشريه‌ای بود که توانست نام " زن " به خود بگيرد و با قلم و فکر زن نوشته شود. اين نشريه به تدريج زنان را با موضوع‌های اجتماعی و سياسی آن زمان از قبيل آزادی و استبداد نزديک کرد ، مردان را به بحث‌های قلمی فرا خواند و نيز يکی از اولين‌هايی بود که خواهان کشف حجاب شد.

اشتراک سالانه‌ی " زبان زنان " برای عموم ٣٠ قران بود اما دختران دانش آموز می‌توانستند آن را با ٢٤ قران در سال آبونه شوند. در ضمن در هر نسخه به اين موضوع تأکيد می‌شد که " فقط اعلانات و مقالات و لوايح خانم‌ها و دختران مدارس پذيرفته می‌شود ".

اما آزار مردان متعصب اصفهان ِ آن زمان در مورد انتشار اين نشريه آنقدر بالا گرفت که تا سنگ باران‌های شبانه‌ی دفتر و تهديد‌های مکرر شخصی و خانوادگی پيش رفت بطوريکه صديقه دولت آبادی ناگزير شد که پس از انتشار ٧٥ شماره به تهران مهاجرت کند و در تهران مجله‌اش را بطور ماهانه انتشار دهد.

متأسفانه سال دوم انتشار " زبان زنان" با کودتای ١٢٩٩ برخورد کرد و موجب تعطيلی آن شد. پس از بسته شدن نشريه صديقه‌ی دولت آبادی به دانشگاه سوربون پاريس رفت و در آنجا فعاليت‌های خود را ادامه داد و مقالاتش را در روزنامه‌ها‌ی اروپا بچاپ رسانيد. او نخستين زنی است که به نمايندگی از سوی زنان ايرانی در سال ١٣٠٥ در کنفرانس بين المللی زنان در پاريس شرکت جست و با همين عنوان سخنرانی کرد.

"زبان زنان" از نظر مورخان مشروطه " نشريه‌ای جنجالی " ناميده شده ، چرا که اين نشريه با جسارت به عرصه‌ی مخالفت نفوذ انگليسی‌ها در ايران وارد شد و تأثير بسزايی در امضای قرار داد ١٩١٩ وثوق الدوله داشت.

از مقالات ارزنده‌ی اين نشريه می‌توان به مقاله‌هايی از قبيل " حق با آزادی است، سرنگون باد استبداد " و " زنده باد قلم " اشاره داشت.

لینک به دیدگاه
  • 11 ماه بعد...
  • 4 ماه بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...