YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۸۹ بکارگيري مدلهاي نظام ملي مديريت نوآوري ... :icon_gol: بکارگيري مدلهاي نظام ملي مديريت نوآوري جهت ارتقاي شاخصهاي نوآوري و افزايش توان توليد فناوري- چکيده: تحولات فناوري در يک کشور و نيز ميزان کارآيي شرکتهاي درگير رقابت در عرصة تجارت بين المللي کالاها و خدمات صرفاً بستگي به عملکرد بخش تحقيق و توسعة آنها ندارد بلکه به نحوة مديريت و سازماندهي منابع موجود در سطح شرکتي و ملي بستگي دارد. نظام ملي مديريت نوآوري نظامي است که در آن بخش خصوصي و دولتي, دانشگاه ها و مراکز علمي و همچنين مؤسسات دولتي براي نيل به هدف يکساني که همانا توليد علم و فناوري بومي ميباشد با يکديگر به تعامل ميپردازند يا بعبارت ديگر مجموعه اي از نهادهاي مجزا است که بصورت انفرادي يا مشترک در امر توسعه و گسترش فناوريهاي جديد فعاليت ميکنند و چارچوبي را فراهم ميکنند که دولتها در آن چارچوب بتوانند در زمينة فرآيند نوآوري سياستگذاري نموده و آنها را بمورد اجرا بگذارند. ماهيت چنين تعاملي که اهدافي چون ابداع, حمايت, تأمين مالي و يا نظارت بر علوم و فناوريهاي جديد را دنبال ميکند ميتواند فني, تجاري, حقوقي, اجتماعي و مالي باشد. هدف اين مقاله ارائة تعريفي از نظام ملي مديريت نوآوري و معرفي مجمل مدلهاي مختلف آن جهت ارتقاي شاخصهاي نوآوري و افزايش ظرفيت توليد فناوريهاي نو در کشور ميباشد. واژه هاي کليدي: نوآوري, نظام ملي مديريت نوآوري, شاخص هاي نوآوري, علوم و فناوري مقدمه طي سه دهة گذشته کشورها با اين باور که تحقيق و توسعه (R&D) تأثيري مثبت بر رشد اقتصادي خواهد داشت منابع معتنابهي را به بخش تحقيق و توسعة ملي خود اختصاص داده اند. در سالهاي اخير تئوريهاي مطرح شده در زمينة رشد اقتصادي رابطة فرضي ميان سرمايه گذاري در بخش علوم و فناوري (S&T) و رشد اقتصادي را ثابت نموده است. پاول رومر معتقد است: کشف و نوآوري لايه هاي زيرين و بنيادين يک چرخة تجاري را تشکيل ميدهد. اين فرآيندي است که ارتقاي استانداردهاي زندگي در بلند مدت را رقم ميزند. اگر بتوان چنين فرآيندي را به تصوير کشيد ميتوان ديد که رشد اقتصادي در آن بصورت منحني است که در بلند مدت سير صعودي داشته و چرخة تجاري در اطراف اين منحني در حال نوسان است. آنچه که ميزان صعود و پيشرفت ما را در بلند مدت تعيين ميکند همانا شيب اين منحني است نه نوسانات اطراف آن. در ابتداي امر, نظريه هايي که در طرفداري از ارتقاي بخش علوم و فناوري مطرح مي شدند, نوآوري را يک مدل خطي تصور ميکردند که در آن سرمايه گذاري در بخش تحقيق و توسعه در نهايت منجر به ايجاد ثروت و بهبود وضعيت جامعه ميشد. در اين مدل خطي مراحل واسطه اي هم وجود داشت که در آنها فناوري هاي جديد در بخش تحقيق و توسعه ابداع و پس از صنعتي شدن وارد بازار ميشدند اما در چنين مدلي فرض بر اين بود که با توسعة منابع مورد نياز بخش تحقيق و توسعه ميتوان نتايج رضايتبخشي در انتهاي زنجيرة ارزش کسب نمود و با گسترش منابع تحقيق و توسعه نتيجة دو چندان حاصل ميشود. اما فرضياتي که امروزه در اين باره مطرح ميشوند نگرشي وسيعتر نسبت به فرآيند نوآوري داشته و بخش تحقيق و توسعه را فقط يکي از چند ورودي فرآيند ايجاد ثروت و بهبود وضعيت جامعه ميدانند. به اعتقاد نياسي نظام ملي مديريت نوآوري نظامي است که در آن بخش خصوصي و دولتي, دانشگاه ها و مراکز علمي و همچنين مؤسسات دولتي براي نيل به هدف يکساني که همانا توليد علم و فناوري بومي ميباشد با يکديگر به تعامل ميپردازند. ماهيت چنين تعاملي که اهدافي چون ابداع, حمايت, تأمين مالي و يا نظارت بر علوم و فناوريهاي جديد را دنبال ميکند ميتواند فني, تجاري, حقوقي, اجتماعي و مالي باشد. فريمن تأکيد دارد که نبايد چنين تصور شود که نوآوري فرآيندي خطي است که تقاضا يا فناوري نيرو هاي پيش رانندة آن را تشکيل ميدهند بلکه اين شبکة پيچيده اي از تعاملات ميان کاربران فناوري در کنار تحولات بوجود آمده در عرصة علوم و فناوري است که نوآوري را در مسير خود به جلو مي راند. هدف اين مقاله ارائة تعريفي مجمل از نظام ملي مديريت نوآوري و معرفي مدلهاي مختلف آن جهت ارتقاي شاخصهاي نوآوري و افزايش ظرفيت توليد فناوريهاي نو در کشور ميباشد. تعريف نظام ملي مديريت نوآوري و اهداف و اولويتهاي آن بطور کلي نظام ملي مديرت نوآوري را ميتوان مجموعه يا شبکه اي از سازمانهاي خصوصي و دولتي دانست که در کشور با يکديگر در تعامل بوده و هدف آنها تأمين و توسعة علوم و فناوري بومي در داخل مرزهاي آن کشور ميباشد. براي نظام ملي مديريت نوآوري تعاريف متعددي ارائه شده است که مهمترين آنها عبارتند از: • مجموعه اي از نهادهاي موجود در بخش دولتي و خصوصي که فعاليتها و تعاملات آنها باعث گزينش, انتقال, تغيير و گسترش و اشاعة فناوريهاي جديد ميشود (فريمن ). • عناصر و روابطي که با هدف توليد, گسترش و اشاعه و همچنين بکارگيري دانشي جديد و مقرون بصرفه با يکديگر در تعامل هستند و در داخل مرزهاي يک کشور قرار گرفته اند و يا ريشه در آن کشور دارند (لوندوال ). • مجموعه اي از نهادهايي که تعاملات آنها عملکرد شرکتهاي ملي در زمينة نوآوري را تعيين ميکند (نلسون ). • نهادهاي ملي, ساختارهاي تشويقي و کارآيي آنها که ميزان و جهت گيري يادگيري فناوري (و يا حجم و ماهيت تغييرات علوم و فناوري) در يک کشور را تعيين ميکنند (پتل و پويت ). • مجموعه اي از نهادهاي مجزا که بصورت انفرادي يا مشترک در امر توسعه و گسترش فناوريهاي جديد فعاليت ميکنند و چارچوبي را فراهم ميکنند که دولتها در آن چارچوب بتوانند در زمينة فرآيند نوآوري سياستگذاري نموده و آنها را بمورد اجرا بگذارند (متکف ). اهداف و اولويتهاي نظام ملي مديريت نوآوري را ميتوان بشرح زير تبيين نمود: • ارتقاي رقابت پذيري کشور • ارتقا و بهبود کيفيت و استانداردهاي زندگي • تضمين محيط زيست پايدار • توسعة منابع انساني • توسعة اجتماعي از با استفاده از ابزارهاي انتقال فناوري لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده