مشاعره

[ترانه18 8013]

قرار و وعده و سوگند و پیمان

 

فراموشت شد امّا یادم آید

[*lotus* 20275]

دست زیبایی دری را می گشاید نرم

می دود در کوچه برق چشم تبداری

کوچه خاموش است و در ظلمت نمی پیچد

بانگ پای رهروی از پشت دیواری

[alirezanabati 177]

یکی غایت از خود یکی نیم مست

یکی شعرگویان صراحی بدست

ز سویی برآورده مطرب خروش

ز دیگر سو آواز ساقی که نوش

[ترانه18 8013]

شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق :icon_gol: به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی

[alirezanabati 177]

یارب شب دوشین چه مبارک سحری بود

کو را که به سر کشته هجران گذری بود

[*lotus* 20275]

در این فکرم که در یک لحظه غفلت

از این زندان خامش پر بگیرم

به چشم مرد زندانبان بخندم

کنارت زندگی از سر بگیرم

[alirezanabati 177]

مائیم که نه فلک کمین چاکر ماست

مائیم که هفت بحر در ساغر ماست

ای آنکه ز سر حق نشان می جویی

آن سر عجیب در میان سر ماست

[*lotus* 20275]

تو که مرا به پرده ها کشیده ای

چگونه ره نبرده ای به راز من؟

گذشتم از تن تو زانکه در جهان

تنی نبود مقصد نیاز من

[alirezanabati 177]

نازنین تو همرهی با رازداران می کنی

آتشی را زیر خاکستر تو پنهان می کنی

من که خود در معبد دلدادگان آئینه ام

تل خاکستر نمیخواهم درون سینه ام

[*lotus* 20275]

می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه خویش

به خدا میبرم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه خویش

[alirezanabati 177]

شب نیست که در فراق رویت

زاری به فلک نمی رسانم

آخر نه من و تو دوست بودیم؟

عهد تو شکست و من همانم

[*lotus* 20275]

من با لبان سرد نسیم صبح

سر میکنم ترانه برای تو

من آن ستاره ام که درخشانم

هر شب در آسمان سرای تو

[alirezanabati 177]

وه کدامت زین همه شیرین تر است؟

خنده یا رفتار یا لب یا سخن؟

[*lotus* 20275]

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر

که این حدیث ز پیر طریقتم یاد است

[alirezanabati 177]

ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد

ای بی خبر از ناله مستانه ام امشب

[ترانه18 8013]

به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم

همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی

[sam arch 55879]

یاران همه مخمور و قدح پر می نابست

ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست

[ترانه18 8013]

تو شمعِ مجلس افروزی و من پروانۀ وصل

 

نشستن از تو ،بر گردِ تو گشتن از من است امشب

[captain 9274]

باد را زندان گل خوشبو کند

قید بو را نافه آهو کند

(اقبال لاهوری)

[sam arch 55879]

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما