مشاعره

[.MohammadReza. 19850]

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست

وندر طلب طعمه پرو بال بیاراست

[کتایون 15176]

تا به کی در خواب شیرین روزگارم بگذرد

زندگی در سنگ خارا چون شرارم بگذرد...

[farid.wtpm 436]

دور از تو درو دشت پر از ناله ى من بود

جامى كه ز دست تو گل اندام گرفتم

[moh@mad 5513]

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

[niaz 9807]

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می​دارد که بربندید محمل​ها

[کتایون 15176]

آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار

از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار ...

[moh@mad 5513]

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

ساکن کوی بت عربده جویی بودیم

[کتایون 15176]

من آينه‌ي طلعت معشوق وجودم

از عکس رخش مظهر انوار شهودم ...

[moh@mad 5513]

مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب

فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا

[کتایون 15176]

آنانکه شمع آرزو در بزم عشق افروختند

از تلخی جان کندنم، از عاشقی واسوختند...

[moh@mad 5513]

دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین

چه ترانه های محزون که به یادگار دارد

[niaz 9807]

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

[کتایون 15176]

ترک عاشق کش من ترک جفا خوش باشد

به وفا کوش که از دوست وفا خوش باشد...

[moh@mad 5513]

دل صنوبریم همچو بید لرزان است

زحسرت قد و بالای چون صنوبر دوست

[niaz 9807]

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده گزند مباد

سلامت همه آفاق در سلامت توست

به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

[Astraea 25351]

دست طرب از ساغر می باز مگیر

امروز که در دست بجز جام نماند

خیام

[niaz 9807]

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

[AFARIN 7196]

تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک

به در صومعه با بربط و پیمانه روم

[Astraea 25351]

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم

ورنه این صحرا تهی از لاله سیراب نیست

[آریوبرزن 13988]

تکیه بر تاب و توان کم کن در این میدان عشق

آن ز پا افتاده ای وین ناتوانی بیش نیست