Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را کـه شب می گذرد خیام 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دل می رود زدستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم حافظ 3 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دلم خزانه اسرار بود و دست قضا درش ببست و کليدش به دلستانی داد حافظ 4 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ آمدهام چو عقل و جان از همه دیدهها نهان تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ مردم چشم فرومانده است در دریای اشک مور را پای رهایی از دل گرداب نیست رهی 4 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو، اين چه نگاه کردن است 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش که دست دادش و ياری ناتوانی داد حافظ 3 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دل و دینم دل و دینم ببردست بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ شوخی مکن که مرغ دل بیقرار من سودای دام عاشقی از سر به درنکرد 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دارم از زلف سياهت گله چندان كه مپرس كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس 3 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ سیر آمده ام ای خدای از هستی خویش وز تنگدلی و تهیدستی هویش از نیست تو هست میکنی بیرون آر زین نیستیم به حرمت هستی خویش 3 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی مردی از خویش برون آید و کاری بکند 3 لینک به دیدگاه
niaz 9807 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ ترکیب طبایع چو بکام تو دمی است رو شاد بزی اگر چه بر تو ستمی است با اهل خرد باش که اصل تن تو گردی و نسیمی و عنباری و دمی است 2 لینک به دیدگاه
shokoofeh 887 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد به سر آید شب هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه 2 لینک به دیدگاه
.MohammadReza. 19850 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ هوا خواه توام جانا و میدانم که میدانی که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی 3 لینک به دیدگاه
shokoofeh 887 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده